آیه ۲ سوره مائده: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
== متن و ترجمه ==
== متن و ترجمه ==
{{قرآن
{{قرآن
| متن = يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ
| متن = یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْیَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَالتَّقْوَی وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ
| ترجمه = اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد حرمت ‏شعاير خدا و ماه حرام و قربانى بى‌‏نشان و قرباني‌هاى گردن‏بنددار و راهيان بيت‌الحرام را كه فضل و خشنودى پروردگار خود را مى‏‌طلبند نگه داريد و چون از احرام بيرون آمديد [مى‏ توانيد] شكار كنيد و البته نبايد كينه‏‌توزى گروهى كه شما را از مسجد الحرام باز داشتند شما را به تعدّى وادارد و در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت‌كيفر است.
| ترجمه = ای کسانی که ایمان آورده‌اید حرمت شعایر خدا و ماه حرام و قربانی بی‌نشان و قربانی‌های گردن‌بنددار و راهیان بیت‌الحرام را که فضل و خشنودی پروردگار خود را می‌طلبند نگه دارید و چون از احرام بیرون آمدید [می‌توانید] شکار کنید و البته نباید کینه‌توزی گروهی که شما را از مسجد الحرام بازداشتند شما را به تعدّی وادارد و در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید و در گناه و تعدی دستیار هم نشوید و از خدا پروا کنید که خدا سخت‌کیفر است.
}}
}}


== شرح واژگان ==
== شرح واژگان ==
«هَدْى» به معنای هديه مخصوص به [[حرم مکی|حرم]] و [[خانه خدا]] است.<ref>صحاح اللغه، ذیل واژه هدی؛ لسان العرب، ذیل واژه هدی؛ مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه هدی.</ref>  
«هَدْی» به معنای هدیه مخصوص به[[حرم مکی|حرم]] و [[خانه خدا]] است.<ref>صحاح اللغه، ذیل واژه هدی؛ لسان العرب، ذیل واژه هدی؛ مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه هدی.</ref>


قلائد جمع قِلادَه، به معناى گردن‌بند و چيزى است كه به گردن مى‌آويزند.<ref>المصباح المنیر، ذیل واژه قلد؛ صحاح اللغه، ذیل واژه قلد.</ref> مراد از این واژه ،در آیه ۲ سوره مائده، چیزی است که به گردن هدى (شتر، گاو، گوسفند) آويزان مى‌كنند تا مشخص شود براى [[قربانى]] است.<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۵۷.</ref>  
قلائد جمع قِلادَه، به معنای گردن‌بند و چیزی است که به گردن می‌آویزند.<ref>المصباح المنیر، ذیل واژه قلد؛ صحاح اللغه، ذیل واژه قلد.</ref> مراد از این واژه، در آیه ۲ سوره مائده، چیزی است که به گردن هدی (شتر، گاو، گوسفند) آویزان می‌کنند تا مشخص شود برای [[قربانی]] است.<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۵۷.</ref>


واژه «آمّين» از ريشه أمّ به معناى قصد است.<ref>کتاب العين، ذیل واژه أمّ؛ صحاح اللغه، ذیل وازه أمّ؛ مقاييس اللغه، ذیل واژه أمّ.</ref> برخى از لغت‌شناسان، قيد «مستقيم» را در معنای قصد افزوده‌اند.<ref>مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه امّ.</ref> آمّین از نظر ساختارى اسم فاعل و جمع، و معناى آن قاصدين است.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۶۵.</ref>
واژه «آمّین» از ریشه أمّ به معنای قصد است.<ref>کتاب العین، ذیل واژه أمّ؛ صحاح اللغه، ذیل وازه أمّ؛ مقاییس اللغه، ذیل واژه أمّ.</ref> برخی از لغت‌شناسان، قید «مستقیم» را در معنای قصد افزوده‌اند.<ref>مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه امّ.</ref> آمّین از نظر ساختاری اسم فاعل و جمع، و معنای آن قاصدین است.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۶۵.</ref>


«شنئان» از ريشه شَنْأ، به معناى بُغض و كينه<ref>مقاییس اللغه، ذیل واژه شنأ؛ المصباح المنیر، ذیل واژه شنأ.</ref> و از نظر ساختارى بر وزن فَعلان و مصدر است.<ref>صحاح اللغه، ذیل واژه شنأ.</ref> این واژه در آیه ۸ سوره مائده و آیه ۳ سوره کوثر نیز کاربرد داشته است.
«شنئان» از ریشه شَنْأ، به معنای بُغض و کینه<ref>مقاییس اللغه، ذیل واژه شنأ؛ المصباح المنیر، ذیل واژه شنأ.</ref> و از نظر ساختاری بر وزن فَعلان و مصدر است.<ref>صحاح اللغه، ذیل واژه شنأ.</ref> این واژه در آیه ۸ سوره مائده و آیه ۳ سوره کوثر نیز کاربرد داشته است.


== ارتباط با آیه قبل ==
== ارتباط با آیه قبل ==
قرآن، قبل از آیه ۲ سوره مائده، با عبارت {{آیه|أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعٰامِ إِلاّٰ مٰا يُتْلىٰ عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُم
قرآن، قبل از آیه ۲ سوره مائده، با عبارت {{آیه|أُحِلَّتْ لَکُمْ بَهِیمَةُ الْأَنْعٰامِ إِلاّٰ مٰا یُتْلیٰ عَلَیْکُمْ غَیْرَ مُحِلِّی الصَّیْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُم}} وارد مسائل مربوط به[[حج]] شده است، در آیه ۲ سوره مائده نیز، به مباحث مربوط به حج پرداخته و مؤمنان را به رعایت [[محرمات احرام|محرمات]] در حج سفارش می‌کند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۶۶.</ref>
}} وارد مسائل مربوط به [[حج]] شده است، در آیه ۲ سوره مائده نيز، به مباحث مربوط به حج پرداخته و مؤمنان را به رعايت [[محرمات احرام|محرمات]] در حج سفارش مى‌كند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۶۶.</ref>


== محتوا ==
== محتوا ==
آیه ۲ سوره مائده، دربردارنده دو امر دانسته شده است؛ يكى سفارش به بزرگداشتن شعائر و رعايت حرمت آن، و ديگرى سفارش به همكارى بر اساس تقوا.
آیه ۲ سوره مائده، دربردارنده دو امر دانسته شده است؛ یکی سفارش به بزرگداشتن شعائر و رعایت حرمت آن، و دیگری سفارش به همکاری بر اساس تقوا.


=== خطاب به مؤمنان ===
=== خطاب به مؤمنان ===
با عبارت {{آیه|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا
با عبارت {{آیه|یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا}} مؤمنان مورد خطاب قرار داده شده‌اند تا مواردی درباره حج برای آنها گفته شود. در قرآن، هر جا که از فرهنگ حج، به‌ویژه اصول و کلیات آن صحبت می‌شود از واژه «ناس» به معنای مردم استفاده می‌شود؛<ref>آل عمران: ۹۷؛ حج: ۲۷.</ref> ولی در مسائل فرعی حج، لحن خطاب عوض شده و با خطاب «یا ایها الذین آمنوا» به معنای ای مؤمنان، برای حج‌گزاران دستوراتی صادر می‌شود.<ref>مائده: آیات ۱ و ۹۵؛ نگاه کنید به درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۶۷.</ref>
}} مؤمنان مورد خطاب قرار داده شده‌اند تا مواردی درباره حج برای آنها گفته شود. در قرآن، هر جا که از فرهنگ حج، به‌ویژه اصول و کلیات آن صحبت می‌شود از واژه «ناس» به معنای مردم استفاده می‌شود؛<ref>آل عمران: ۹۷؛ حج: ۲۷.</ref> ولی در مسائل فرعی حج، لحن خطاب عوض شده و با خطاب «یا ایها الذین آمنوا» به معنای ای مؤمنان، برای حج‌گزاران دستوراتی صادر می‌شود.<ref>مائده: آیات ۱ و ۹۵؛ نگاه کنید به درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۶۷.</ref>  


به نظر برخی، این تغییر لحن برای ایجاد ملاطفت بین متکلم و مخاطب است.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۶۸.</ref> رشیدالدین میبدی، صوفی و مفسر قرن ششم قمری، این گونه خطاب‌ها را برای تمایز بین مؤمن و کافر می‌داند. به باور او، گویا خدا می‌گوید ای کسی که در امان من داخل شدی و ای کسی که به نیکی‌های من اختصاص یافتی، مانند کسانی که چشمانشان از مشاهده من کور است نباش!<ref>كشف الاسرار، ج٣، ص٢٢.</ref>
به نظر برخی، این تغییر لحن برای ایجاد ملاطفت بین متکلم و مخاطب است.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۶۸.</ref> رشیدالدین میبدی، صوفی و مفسر قرن ششم قمری، این گونه خطاب‌ها را برای تمایز بین مؤمن و کافر می‌داند. به باور او، گویا خدا می‌گوید ای کسی که در امان من داخل شدی و ای کسی که به نیکی‌های من اختصاص یافتی، مانند کسانی که چشمانشان از مشاهده من کور است نباش!<ref>کشف الاسرار، ج٣، ص٢٢.</ref>


=== تعظيم شعائر ===
=== تعظیم شعائر ===
در عبارت {{آیه|لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّه
در عبارت {{آیه|لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّه}} به رعایت احترام شعائر الهی امر شده است. شعائر به معنای علامت‌ها و نشانه‌ها است. درباره مراد از شعائر در این آیه، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد، که برخی از آنها چنین است:
}} به رعایت احترام شعائر الهی امر شده است. شعائر به معنای علامت‌ها و نشانه‌ها است. درباره مراد از شعائر در این آیه، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد، که برخی از آنها چنین است:
* همه علامت‌ها و نشانه‌های دین که وسیله شناخت هدایت از گمراهی است. به تعبیر دیگر دین خدا؛<ref>مجمع البیان، ج٢، ص١۵۴؛ تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٢٨.</ref>
* همه احکام، تکالیف، واجبات و حدود الهی؛<ref>تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٢٨؛ تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، ج٢، ص٢٢٢.</ref>
* علامت‌ها و نشانه‌های [[حرم مکی|حرم]]،<ref>مجمع البیان، ج٢، ص١۵۴.</ref> و مراد از عدم احلال آن این است که حدود حرم را مراعات کند؛<ref name=":0">درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۶۹.</ref>
* همه مناسک و اعمال حج؛<ref>مجمع البیان، ج٢، ص١۵۴؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص ١۶٢؛ تفسیر نمونه، ج۴، ص٢۵٠.</ref>
* صید در حال احرام؛<ref>تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٢٨.</ref> عبارت {{آیه|غَیْرَ مُحِلِّی الصَّیْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُم}} در عبارت پیشین را تأییدکننده این دیدگاه دانسته‌اند.<ref name=":0"/>


* همه علامت‌ها و نشانه‌های دين كه وسيله شناخت هدايت از گمراهی است. به تعبير ديگر دين خدا؛<ref>مجمع البيان، ج٢، ص١۵۴؛ تفسير كبير، ج١١، ص ١٢٨.</ref>
برخی، دیدگاه «همه مناسک و اعمال حج» به واقع نزدیک‌تر است؛ زیرا نه آن‌چنان گسترده است که از سیاق آیات حج خارج شود، و نه آن‌چنان محدود که لازم شود تا جمع شعائر را در معنای مفرد به کار ببریم.<ref name=":0"/>
* همه احكام، تكاليف، واجبات و حدود الهى؛<ref>تفسير كبير، ج١١، ص ١٢٨؛ تفسير القرآن الحكيم (المنار)، ج٢، ص٢٢٢.</ref>
* علامت‌ها و نشانه‌هاى [[حرم مکی|حرم]]،<ref>مجمع البيان، ج٢، ص١۵۴.</ref> و مراد از عدم احلال آن اين است كه حدود حرم را مراعات کند؛<ref name=":0">درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۶۹.</ref>
* همه مناسك و اعمال حج؛<ref>مجمع البيان، ج٢، ص١۵۴؛ الميزان فى تفسير القرآن، ج۵، ص ١۶٢؛ تفسير نمونه، ج۴، ص٢۵٠.</ref>
* صيد در حال احرام؛<ref>تفسير كبير، ج١١، ص ١٢٨.</ref> عبارت {{آیه|غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُم
}} در عبارت پیشین را تأییدکننده این دیدگاه دانسته‌اند.<ref name=":0" />


برخی، دیدگاه «همه مناسک و اعمال حج» به واقع نزدیک‌تر است؛ زیرا نه آن‌چنان گسترده است كه از سياق آيات حج خارج شود، و نه آن‌چنان محدود كه لازم شود تا جمع شعائر را در معناى مفرد به كار ببريم.<ref name=":0" />
به نظر برخی، این احتمال وجود دارد که شعائر، شامل موضوعات خارجی در حج مانند کعبه، حجرالاسود، مقام ابراهیم (ع)، صفا و مروه و قربانی نیز بشود؛ چنان‌که در آیات {{آیه|إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّه}}<ref>بقره: ١۵٨.</ref> و {{آیه|وَ الْبُدْنَ جَعَلْنٰاهٰا لَکُمْ مِنْ شَعٰائِرِ اللّٰه}}<ref>حج: ۳۶.</ref> به برخی از آنها اشاره شده است.


به نظر برخی، این احتمال وجود دارد که شعائر، شامل موضوعات خارجی در حج مانند کعبه، حجرالاسود، مقام ابراهیم(ع)، صفا و مروه و قربانی نیز بشود؛ چنانکه در آیات {{آیه|إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّه
ابن عربی، عارف و مفسر قرآن، از دیدگاه عرفانی، شعائر را مقامات و احوالی دانسته که بیانگر حال سالک الی الله است؛ مانند صبر، شکر، توکل و رضا. به باور او همان‌طور که مطاف، مسعی و منحر شعائر ظاهری هستند، این مقامات نیز شعائر باطنی هستند و سالک نباید مرتکب گناهانی شود که برای این مقامات زیان داشته باشد.<ref>تفسیر ابن عربی، ج ١، ص١۶۶.</ref>
}}<ref>بقره: ١۵٨.</ref> و {{آیه|وَ الْبُدْنَ جَعَلْنٰاهٰا لَكُمْ مِنْ شَعٰائِرِ اللّٰه
}}<ref>حج: ۳۶.</ref> به برخی از آنها اشاره شده است.
 
ابن عربی، عارف و مفسر قرآن، از دیدگاه عرفانی، شعائر را مقامات و احوالی دانسته که بیانگر حال سالک الی الله است؛ مانند صبر، شكر، توكل و رضا. به باور او همانطور که مطاف، مسعی و منحر شعائر ظاهری هستند، این مقامات نیز شعائر باطنی هستند و سالک نباید مرتکب گناهانی شود که برای این مقامات زیان داشته باشد.<ref>تفسير ابن عربى، ج ١، ص١۶۶.</ref>


=== ماه حرام ===
=== ماه حرام ===
دومين امرى كه در این آیه به حفظ احترام آن سفارش شده ماه حرام است. كه مراد از آن ماه‌های رجب، ذی‌قعده، ذی‌حجه و محرم است.<ref>تفسير كبير، ج١١، ص ١٢٩.</ref>
دومین امری که در این آیه به حفظ احترام آن سفارش شده ماه حرام است؛ که مراد از آن ماه‌های رجب، ذی‌قعده، ذی‌حجه و محرم است.<ref>تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٢٩.</ref>
 
مراد از عدم احلال، حلال نشمردن جنگ در آن ماه‌ها است؛ زيرا قرآن، جنگ در ماه حرام را گناه بزرگ، مانع از گرايش مردم به آيين خدا، و باعث كفر ورزيدن به خدا مى‌داند.<ref>بقره: ٢١٧.</ref>


البته در صورتى كه دشمن احترام ماه حرام را رعايت نكند، مؤمنان نيز مجازند مقابله نموده و از خود حفاظت کنند.<ref>بقره: ١٩۴.</ref>
مراد از عدم احلال، حلال نشمردن جنگ در آن ماه‌ها است؛ زیرا قرآن، جنگ در ماه حرام را گناه بزرگ، مانع از گرایش مردم به آیین خدا، و باعث کفر ورزیدن به خدا می‌داند.<ref>بقره: ٢١٧.</ref>


=== قربانى‌ها ===
البته در صورتی که دشمن احترام ماه حرام را رعایت نکند، مؤمنان نیز مجازند مقابله نموده و از خود حفاظت کنند.<ref>بقره: ١٩۴.</ref>
پس از امر به حفظ احترام شعائر و ماه‌های حرام، به حفظ احترام هدی و قلائد امر شده است. [[هدی|هدى]] قربانىِ بى‌نشان، و [[قلائد]] قربانىِ بانشان است و هر دو در قربانی بودن شریک هستند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۲.</ref>


برخی از مفسران، مصداق‌هایی برای احلال قربانى ذکر کرده‌اند:
=== قربانی‌ها ===
پس از امر به حفظ احترام شعائر و ماه‌های حرام، به حفظ احترام هدی و قلائد امر شده است. [[هدی]] قربانیِ بی‌نشان، و [[قلائد]] قربانیِ بانشان است و هر دو در قربانی بودن شریک هستند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۲.</ref>


* قربانی را قبل از رسيدن به قربانگاه ذبح کنند؛
برخی از مفسران، مصداق‌هایی برای احلال قربانی ذکر کرده‌اند:
* مانع از رسيدن قربانی به قربانگاه شوند؛
* قربانی را قبل از رسیدن به قربانگاه ذبح کنند؛
* مانع از رسیدن قربانی به قربانگاه شوند؛
* قربانی را به سرقت و غصب از حج‌گزار بگیرند؛
* قربانی را به سرقت و غصب از حج‌گزار بگیرند؛
* در خصوص قلائد، با كندن علامت مخصوص، آن را آزاد کنند.
* در خصوص قلائد، با کندن علامت مخصوص، آن را آزاد کنند.
ابن عربی، عارف و مفسر قرآن، مقصود از هدی را نَفْسِ آماده برای قربانی هنگام رسیدن به فنای الهی دانسته است.<ref>تفسير ابن عربى، ج ١، ص١۶۶.</ref>
ابن عربی، عارف و مفسر قرآن، مقصود از هدی را نَفْسِ آماده برای قربانی هنگام رسیدن به فنای الهی دانسته است.<ref>تفسیر ابن عربی، ج ١، ص١۶۶.</ref>
 
=== قاصدين بيت‌الله ===
یکی دیگر از مواردی که باید احترام آنها رعایت شود {{آیه|آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرٰام
}} معرفی شده است. مراد از آن، كسانى دانسته شده كه قصد [[بیت الله الحرام|بيت‌الله الحرام]] را نموده و به سوى آن روانه مى‌شوند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۲.</ref>


درباره مراد از «کسانی که قصد بیت‌الله الحرام کرده‌اند» دو تفسير وجود دارد:
=== قاصدین بیت‌الله ===
یکی دیگر از مواردی که باید احترام آنها رعایت شود {{آیه|آمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرٰام}} معرفی شده است. مراد از آن، کسانی دانسته شده که قصد [[بیت الله الحرام|بیت‌الله الحرام]] را نموده و به سوی آن روانه می‌شوند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۲.</ref>


* به باور برخی، منظور کافران هستند، و مراد از عدم احلال آنها نجنگيدن با آنهاست؛ البته اين حكم به وسيله آيه {{آیه|إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاٰ يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرٰامَ بَعْدَ عٰامِهِمْ هٰذٰا}}<ref>توبه: ٢٧.</ref> نسخ شده است.<ref>تفسير كبير، ج١١، ص ١٣٠؛ تفسير القرآن الحكيم (المنار)، ج۶، ص١٢۶.</ref> بخش بعدی آیه را که می‌گوید {{آیه|وَ لاٰ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرٰام}} تأییدکننده این دیدگاه دانسته‌اند؛ زيرا كينه و بغض نسبت به کافران در دل مؤمنان وجود داشت.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۳.</ref>
درباره مراد از «کسانی که قصد بیت‌الله الحرام کرده‌اند» دو تفسیر وجود دارد:
* به باور برخی، منظور کافران هستند، و مراد از عدم احلال آنها نجنگیدن با آنهاست؛ البته این حکم به وسیله آیه {{آیه|إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلاٰ یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرٰامَ بَعْدَ عٰامِهِمْ هٰذٰا}}<ref>توبه: ٢٧.</ref> نسخ شده است.<ref>تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٣٠؛ تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، ج۶، ص١٢۶.</ref> بخش بعدی آیه را که می‌گوید {{آیه|وَ لاٰ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرٰام}} تأییدکننده این دیدگاه دانسته‌اند؛ زیرا کینه و بغض نسبت به کافران در دل مؤمنان وجود داشت.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۳.</ref>


:شأن نزول آیه نیز، مؤید این دیدگاه دانسته شده است. این آیه در شأن حُطَم بن هند البكرى نازل شده است. او در مدينه نزد پيامبر(ص) آمد و بدون اين‌كه اسلام بياورد از مجلس او خارج شد، [و يا اين‌كه مسلمان شد و بعد مرتد گرديد]، و در سال بعد به قصد حج و با هدى مقلّد روانه مكه شد.<ref>مجمع البيان، ج٢، ص١۵٣.</ref>
:شأن نزول آیه نیز، مؤید این دیدگاه دانسته شده است. این آیه در شأن حُطَم بن هند البکری نازل شده است. او در مدینه نزد پیامبر (ص) آمد و بدون این‌که اسلام بیاورد از مجلس او خارج شد، [و یا این‌که مسلمان شد و بعد مرتد گردید]، و در سال بعد به قصد حج و با هدی مقلّد روانه مکه شد.<ref>مجمع البیان، ج٢، ص١۵٣.</ref>


:این آیه پس از آیه‌ای<ref>توبه:۲۸.</ref> نازل شده که مشرکان را نجس دانسته و از نزدیک‌شدن آنها به مسجدالحرام نهی کرده است.<ref group="یادداشت">زمخشرى، مفسر اهل سنت، با نقل روايتى از پيامبر(ص) مى‌نويسد: سوره مائده آخرين سوره نازله است و نسخى در آن نيست. (كشاف، ج١، ص ۶٠٢.) تفسير نمونه نيز مى‌نويسد: سوره برائت در سال نهم، و سوره مائده در سال دهم نازل شده است. (نمونه، ج ۴، ص٢۵٠.)</ref> از این رو، به باور برخی، نمی‌تواند شامل حال کافران شود؛ و معقول نیست که ناسخ پیش از منسوخ نازل شده باشد؛ بنابراین کافران حداقل در محدوده مسجدالحرام از دايره اين قصد خارجند، هرچند ممكن است در ديگر بخش‌هاى حرم قصد تجارت و سودبرى داشته باشند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۳ و ۲۷۴.</ref>
:این آیه پس از آیه‌ای<ref>توبه:۲۸.</ref> نازل شده که مشرکان را نجس دانسته و از نزدیک‌شدن آنها به مسجدالحرام نهی کرده است.<ref group="یادداشت">زمخشری، مفسر اهل سنت، با نقل روایتی از پیامبر (ص) می‌نویسد: سوره مائده آخرین سوره نازله است و نسخی در آن نیست. (کشاف، ج١، ص ۶٠٢.) تفسیر نمونه نیز می‌نویسد: سوره برائت در سال نهم، و سوره مائده در سال دهم نازل شده است. (نمونه، ج ۴، ص٢۵٠.)</ref> از این رو، به باور برخی، نمی‌تواند شامل حال کافران شود؛ و معقول نیست که ناسخ پیش از منسوخ نازل شده باشد؛ بنابراین کافران حداقل در محدوده مسجدالحرام از دایره این قصد خارجند، هرچند ممکن است در دیگر بخش‌های حرم قصد تجارت و سودبری داشته باشند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۳ و ۲۷۴.</ref>
 
* به نظر برخی از مفسران، مراد مسلمانان هستند؛ زیرا شعائر الهی تنها لایق حال مؤمنان است، و کافران شعائر الهی نداشتند تا خداوند به مؤمنان دستور رعایت و عدم احلال آن را بدهد.<ref>تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٣٠.</ref>
* به نظر برخی از مفسران، مراد مسلمانان هستند؛ زیرا شعائر الهى تنها لايق حال مؤمنان است، و کافران شعائر الهى نداشتند تا خداوند به مؤمنان دستور رعايت و عدم احلال آن را بدهد.<ref>تفسير كبير، ج١١، ص ١٣٠.</ref>
* علامه طباطبایی، مفسر شیعه، مراد را کسانی دانسته است که برای زیارت به سوی بیت‌الله می‌آیند و در کنار آن به فضل مادی و مالی نیز می‌رسند.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص ١۶٢.</ref> برخی عبارت {{آیه|یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْوٰاناً}} در ادامه آیه را تأییدکننده این تفسیر دانسته‌اند؛ زیرا کافران امیدی به فضل و رضوان الهی ندارند تا در پی آن باشند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۳.</ref>
 
* علامه طباطبایی، مفسر شیعه، مراد را کسانی دانسته است که برای زیارت به سوی بیت‌الله می‌آیند و در کنار آن به فضل مادی و مالی نیز می‌رسند.<ref>الميزان فى تفسير القرآن، ج۵، ص ١۶٢.</ref> برخی عبارت {{آیه|يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْوٰاناً}} در ادامه آیه را تأییدکننده این تفسیر دانسته‌اند؛ زیرا کافران اميدى به فضل و رضوان الهى ندارند تا در پى آن باشند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۳.</ref>


=== فضل و رضوان ===
=== فضل و رضوان ===
در عبارت {{آیه|يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْوٰاناً
در عبارت {{آیه|یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْوٰاناً}}، منظور از فضل را تجارت مباح و سودبری در دنیا، و مراد از رضوان در آخرت دانسته‌اند.<ref>تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٣٠.</ref> برخی نیز، مراد از فضل را ثواب الهی، و مقصود از رضوان را رضایت خداوند دانسته‌اند.<ref>کشاف، ج١، ص ۶٠٢؛ تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٣٠؛ تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، ج۶، ص١٢۶.</ref>
}}، منظور از فضل را تجارت مباح و سودبرى در دنيا، و مراد از رضوان در آخرت دانسته‌اند.<ref>تفسير كبير، ج١١، ص ١٣٠.</ref> برخی نیز، مراد از فضل را ثواب الهى، و مقصود از رضوان را رضايت خداوند دانسته‌اند.<ref>كشاف، ج١، ص ۶٠٢؛ تفسير كبير، ج١١، ص ١٣٠؛ تفسير القرآن الحكيم (المنار)، ج۶، ص١٢۶.</ref>  


در قرآن بارها از اين دو مفهوم یاد شده است.<ref>بقره: ١٩٨؛ اسراء: 12؛ جمعه: ١٠؛ آل‌عمران: ١۵؛ توبه: 71؛ حديد: ٢١.</ref> از مجموع اين كاربردها استفاده شده كه فضل در امور مالى، مادى و دنيوى كاربرد بيشترى دارد، و رضوان در امور معنوى، اخروى و رضايت‌مندى خداوند بيشتر به كار مى‌رود.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۵.</ref>
در قرآن بارها از این دو مفهوم یاد شده است.<ref>بقره: ١٩٨؛ اسراء: 12؛ جمعه: ١٠؛ آل‌عمران: ١۵؛ توبه: 71؛ حدید: ٢١.</ref> از مجموع این کاربردها استفاده شده که فضل در امور مالی، مادی و دنیوی کاربرد بیشتری دارد، و رضوان در امور معنوی، اخروی و رضایت‌مندی خداوند بیشتر به کار می‌رود.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۵.</ref>


=== ممنوعيت صيد ===
=== ممنوعیت صید ===
در عبارت {{آیه|وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا
در عبارت {{آیه|وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا}}، به ممنوعیت صید در حال احرام اشاره شده است. در دیگر آیات قرآن نیز به این ممنوعیت اشاره شده است.<ref>مائده: ۹۵.</ref>
}}، به ممنوعیت صید در حال احرام اشاره شده است. در دیگر آیات قرآن نیز به این ممنوعیت اشاره شده است.<ref>مائده: ۹۵.</ref>


قرآن فلسفه حرمت صید در احرام را نوعی آزمون الهی دانسته که مُحرم در آن شرکت می‌کند و رعایت این حکم را نشانه ایمان و علامت تقوای وی دانسته است.<ref>مائده: ٩۴.</ref>  
قرآن فلسفه حرمت صید در احرام را نوعی آزمون الهی دانسته که مُحرم در آن شرکت می‌کند و رعایت این حکم را نشانه ایمان و علامت تقوای وی دانسته است.<ref>مائده: ٩۴.</ref>


یکی دیگر از حکمت‌های آن، این دانسته شده که با توجه به جمعیت زیاید كه در طول سال به مكه مى‌آيند، اگر شکار حيوانات حلال باشد، نسل بسيارى از حيوانات در آن منطقه برچيده مى‌شود؛ بنابراین، این حکم نوعى حفاظت از محيط زيست و ضمانت بقاى حيوانات است.<ref>تفسير نمونه، ج ۵، ص ٨٧.</ref>
یکی دیگر از حکمت‌های آن، این دانسته شده که با توجه به جمعیت زیاید که در طول سال به مکه می‌آیند، اگر شکار حیوانات حلال باشد، نسل بسیاری از حیوانات در آن منطقه برچیده می‌شود؛ بنابراین، این حکم نوعی حفاظت از محیط زیست و ضمانت بقای حیوانات است.<ref>تفسیر نمونه، ج ۵، ص ٨٧.</ref>


بر اساس آیه ۹۶ سوره مائده، صید دریایی برای مُحرم جایز است و بر اساس عبارت {{آیه|وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا
بر اساس آیه ۹۶ سوره مائده، صید دریایی برای مُحرم جایز است و بر اساس عبارت {{آیه|وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا}} پس از [[تحلیل|خارج شدن از احرام]] و حفظ حرمت [[حرم مکی|حرم]]، صید خشکی نیز جایز می‌شود.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۸.</ref>
}} پس از [[تحلیل|خارج شدن از احرام]] و حفظ حرمت [[حرم مکی|حرم]]، صید خشکی نیز جایز می‌شود.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۸.</ref>


=== تشویق به گذشت ===
=== تشویق به گذشت ===
در عبارت {{آیه|وَ لاٰ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرٰامِ أَنْ تَعْتَدُوا
در عبارت {{آیه|وَ لاٰ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرٰامِ أَنْ تَعْتَدُوا}}ترغیب به گذشت شده است. کافران در گذشته و در جریان صلح حدیبیه مانع از ورود مؤمنان به مسجدالحرام برای انجام مناسک عمره شده بودند. خداوند به مؤمنان سفارش می‌کند که مبادا دنبال انتقام‌گیری از آنان باشند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۸.</ref>
}}ترغیب به گذشت شده است. کافران در گذشته و در جريان صلح حديبيه مانع از ورود مؤمنان به مسجدالحرام براى انجام مناسك عمره شده بودند. خداوند به مؤمنان سفارش مى‌كند كه مبادا دنبال انتقام‌گیری از آنان باشند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۸.</ref>


فعل {{آیه|لاٰ يَجْرِمَنَّكُمْ
فعل {{آیه|لاٰ یَجْرِمَنَّکُمْ}}دو مفعولی بوده و به این معنا است که بغض شما، شما را وادار به دشمنی از روی انتقام نکند؛ چراکه انتقام کمک کردن به خود است، نه یاری نمودن حقّ، که اگر این‌گونه رفتار شود تجاوز از حق به باطل، و از عدل به ظلم است.<ref>کشاف، ج١، ص ۶٠٣؛ مجمع البیان، ج٢، ص١۵۵؛ تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٣٠؛ الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص ۴۶؛ تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، ج۶، ص١٢٩؛ تفسیر نمونه، ج ۴، ص ٢۵٢.</ref>
}}دو مفعولی بوده و به این معنا است که بغض شما، شما را وادار به دشمنی از روى انتقام نكند؛ چراکه انتقام کمک کردن به خود است، نه يارى نمودن حقّ، كه اگر اين‌گونه رفتار شود تجاوز از حق به باطل، و از عدل به ظلم است.<ref>كشاف، ج١، ص ۶٠٣؛ مجمع البيان، ج٢، ص١۵۵؛ تفسير كبير، ج١١، ص ١٣٠؛ الجامع لاحكام القرآن، ج۶، ص ۴۶؛ تفسير القرآن الحكيم (المنار)، ج۶، ص١٢٩؛ تفسير نمونه، ج ۴، ص ٢۵٢.</ref>


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منابع==
== منابع ==
 
{{برگرفتگی
{{برگرفتگی
| پیش از لینک = کتاب
| پیش از لینک = کتاب
خط ۱۱۵: خط ۹۷:
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/761
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/761


}}'''جواهر الكلام'''، محمد حسن نجفى، تهران، دار الكتب الاسلامية، سوم، ١٣۶٧ش.
}}'''جواهر الکلام'''، محمد حسن نجفی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، سوم، ۱۳۶۷ش.
 
'''الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیة'''، اسماعیل بن حماد جوهری، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چهارم، ۱۴۰۷ق.


'''الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربية'''، اسماعيل بن حماد جوهرى، تحقيق احمد عبدالغفور عطار، بيروت، دارالعلم للملايين، چهارم، ١۴٠٧ق.
'''معجم مقاییس اللغة'''، احمد بن فارس، تحقیق عبد السلام محمد هارون، قم، مکتب الإعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ق.


'''معجم مقاييس اللغة'''، احمد بن فارس، تحقيق عبد السلام محمد هارون، قم، مكتب الإعلام الاسلامى، ١۴٠۴ق.
'''المصباح المنیر'''، احمد بن محمد فیومی، قم، دارالهجرة، دوم، ۱۴۱۴ق.


'''المصباح المنير'''، احمد بن محمد فيومى، قم، دارالهجرة، دوم، ١۴١۴ق.
'''مفردات الفاظ القرآن'''، راغب اصفهانی، تحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، دارالسامیة، ۱۴۱۲ق.


'''مفردات الفاظ القرآن'''، راغب اصفهانى، تحقيق صفوان عدنان داوودى، بيروت، دارالسامية، ١۴١٢ق.
[[رده:آیه های مربوط به حج]]
[[رده:آیه های مربوط به حج]]
۱۵٬۶۱۴

ویرایش