←تعظیم شعائر
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
برخی، دیدگاه «همه مناسک و اعمال حج» به واقع نزدیکتر است؛ زیرا نه آنچنان گسترده است که از سیاق آیات حج خارج شود، و نه آنچنان محدود که لازم شود تا جمع شعائر را در معنای مفرد به کار ببریم.<ref name=":0"/> | برخی، دیدگاه «همه مناسک و اعمال حج» به واقع نزدیکتر است؛ زیرا نه آنچنان گسترده است که از سیاق آیات حج خارج شود، و نه آنچنان محدود که لازم شود تا جمع شعائر را در معنای مفرد به کار ببریم.<ref name=":0"/> | ||
به نظر برخی، این احتمال وجود دارد که شعائر، شامل موضوعات خارجی در حج مانند | به نظر برخی، این احتمال وجود دارد که شعائر، شامل موضوعات خارجی در حج مانند [[کعبه]]، [[حجر الاسود|حجرالاسود]]، [[مقام ابراهیم(ع)]]، [[صفا و مروه]] و [[قربانی]] نیز بشود؛ چنانکه در آیات {{آیه|إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّه}}<ref>بقره: ١۵٨.</ref> و {{آیه|وَ الْبُدْنَ جَعَلْنٰاهٰا لَکُمْ مِنْ شَعٰائِرِ اللّٰه}}<ref>حج: ۳۶.</ref> به برخی از آنها اشاره شده است. | ||
ابن عربی، عارف و مفسر قرآن، از دیدگاه | ابن عربی، عارف و مفسر قرآن، این آیه را از دیدگاه عرفانی تفسیر کرده و شعائر را مقامات و احوالی دانسته که بیانگر حال سالک الی الله است؛ مانند صبر، شکر، توکل و رضا. به باور او همانطور که [[مطاف]]، [[مسعی]] و منحر شعائر ظاهری هستند، این مقامات نیز شعائر باطنی است و سالک نباید مرتکب گناهانی شود که برای این مقامات زیان داشته باشد.<ref>تفسیر ابن عربی، ج ١، ص١۶۶.</ref> | ||
=== ماه حرام === | === ماه حرام === | ||
دومین امری که در این آیه به حفظ احترام آن سفارش | دومین امری که در این آیه به حفظ احترام آن سفارش شده، ماه حرام است؛ که مراد از آن ماههای رجب، [[ذیقعده]]، [[ذیحجه]] و [[محرم]] است.<ref>تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٢٩.</ref> | ||
مراد از عدم احلال، حلال نشمردن جنگ در آن ماهها است؛ زیرا قرآن، جنگ در ماه حرام را گناه بزرگ، مانع از گرایش مردم به آیین خدا، و باعث کفر ورزیدن به خدا میداند.<ref>بقره: ٢١٧.</ref> | مراد از عدم احلال، حلال نشمردن جنگ در آن ماهها است؛ زیرا قرآن، جنگ در ماه حرام را گناه بزرگ، مانع از گرایش مردم به آیین خدا، و باعث کفر ورزیدن به خدا میداند.<ref>بقره: ٢١٧.</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
=== قربانیها === | === قربانیها === | ||
پس از امر به حفظ احترام شعائر و ماههای حرام، به حفظ احترام هدی و قلائد امر شده است. | پس از امر به حفظ احترام شعائر و ماههای حرام، به حفظ احترام [[هدی]] و [[قلائد]] امر شده است. هدی قربانیِ بینشان، و قلائد قربانیِ بانشان است و هر دو در [[قربانی]] بودن شریک هستند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۲.</ref> | ||
برخی از مفسران، مصداقهایی برای احلال قربانی ذکر کردهاند: | برخی از مفسران، مصداقهایی برای احلال قربانی ذکر کردهاند: | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
* مانع از رسیدن قربانی به قربانگاه شوند؛ | * مانع از رسیدن قربانی به قربانگاه شوند؛ | ||
* قربانی را به سرقت و غصب از حجگزار بگیرند؛ | * قربانی را به سرقت و غصب از حجگزار بگیرند؛ | ||
* در خصوص قلائد، با کندن علامت مخصوص، آن را آزاد کنند. | * در خصوص قلائد، با کندن علامت مخصوص، آن را آزاد کنند.<ref>تفسير القرآن الحكيم (المنار)، ج۶، ص١٢۵.</ref> | ||
ابن عربی، عارف و مفسر قرآن، مقصود از هدی را نَفْسِ آماده برای | ابن عربی، عارف و مفسر قرآن، مقصود از هدی را نَفْسِ آماده برای قربانی، هنگام رسیدن به فنای الهی دانسته است.<ref>تفسیر ابن عربی، ج ١، ص١۶۶.</ref> | ||
=== قاصدین بیتالله === | === قاصدین بیتالله === | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
درباره مراد از «کسانی که قصد بیتالله الحرام کردهاند» دو تفسیر وجود دارد: | درباره مراد از «کسانی که قصد بیتالله الحرام کردهاند» دو تفسیر وجود دارد: | ||
* به باور برخی، | * به باور برخی، منظور، کافران هستند، و مراد از عدم احلال آنها نجنگیدن با آنهاست؛ البته این حکم به وسیله آیه {{آیه|إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلاٰ یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرٰامَ بَعْدَ عٰامِهِمْ هٰذٰا}}<ref>توبه: ٢٧.</ref> نسخ شده است.<ref>تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٣٠؛ تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، ج۶، ص١٢۶.</ref> بخش بعدی آیه را که میگوید {{آیه|وَ لاٰ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرٰام}} تأییدکننده این دیدگاه دانستهاند؛ زیرا کینه و بغض نسبت به کافران در دل مؤمنان وجود داشت.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۳.</ref> | ||
:شأن نزول آیه نیز، مؤید این دیدگاه دانسته شده است. این آیه در شأن حُطَم بن هند البکری نازل شده است. او در مدینه نزد پیامبر(ص) آمد و بدون اینکه اسلام بیاورد از مجلس او خارج شد، [و یا اینکه مسلمان شد و بعد مرتد گردید]، و در سال بعد به قصد حج و با هدی مقلّد روانه مکه شد.<ref>مجمع البیان، ج٢، ص١۵٣.</ref> | :شأن نزول آیه نیز، مؤید این دیدگاه دانسته شده است. این آیه در شأن حُطَم بن هند البکری نازل شده است. او در مدینه نزد پیامبر(ص) آمد و بدون اینکه اسلام بیاورد از مجلس او خارج شد، [و یا اینکه مسلمان شد و بعد مرتد گردید]، و در سال بعد به قصد حج و با هدی مقلّد روانه مکه شد.<ref>مجمع البیان، ج٢، ص١۵٣.</ref> |