پرش به محتوا

تقیه مداراتی: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۱۳۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
* تقیه کتمانی؛ عبارت است از مخفی کردن اعتقادات و اسرار اهل بیت(ع)‌ و حقایق مذهب شیعه اگر چه ترسی در میان نباشد.<ref>خمینی، 1402ق، ص8</ref> این تقیه در واقع یک نوع عمل قلبی است و در عمل بروز ندارد.
* تقیه کتمانی؛ عبارت است از مخفی کردن اعتقادات و اسرار اهل بیت(ع)‌ و حقایق مذهب شیعه اگر چه ترسی در میان نباشد.<ref>خمینی، 1402ق، ص8</ref> این تقیه در واقع یک نوع عمل قلبی است و در عمل بروز ندارد.


== اصل مدارا و حسن همجواری ==
== اصل مدارا ==
عمل به تقیه مداراتی مبتنی بر اصل مدارا و حسن همجواری است. نسبت بین اصل مدارا و تقیه مداراتی عموم و خصوص مطلق است. در اصل مدارا نرمخویی، ملایمت و حسن همجواری با عموم مردم می‌باشد؛ چه مسلمان با هر فرقه‌ای، چه غیر مسلمان؛ این مدارا و ملایمت یا از روی مصلحت صورت نمی‌گیرد و خصیصه ذاتی آن شخص است و یا اینکه از روی مصلحت صورت می‌گیرد؛ مانند مصلحت هدایت افراد به حق یا مصلحت پیشگیری از زیان­های بزرگ­تر یا مصلحت وحدت مسلمین که از قسم اخیر به تقیه مداراتی تعبیر می‌شود.
عمل به تقیه مداراتی، مبتنی بر اصل مدارا و حسن همجواری است. اصل مدارا نرمخویی و حسن همجواری با عموم مردم است؛ چه مسلمان (از هر فرقه‌ای)، چه غیر مسلمان. این مدارا و ملایمت اگر ار زوی مصلحتی مانند هدایت افراد به حق یا مصلحت پیشگیری از زیان باشد به آن تقیه مداراتی گفته شده است.  


این اصل کلیدی و مهم در دین اسلام سفارش شده و مورد تأکید قرار گرفته است. قرآن کریم درباره چگونگی رفتار با مردم می‌فرماید: وَ قُولُوا لِلنّٰاسِ حُسْناً،<ref>بقره : 83 </ref> امام صادق(ع) در ذیل آیه شریفه فرموده‌اند: «با همه مردم به نیکی گفتگو کنید؛ چه مؤمن، چه غیر مؤمن. نسبت به مؤمنان روی گشاده و شاداب داشته باشید و نسبت به مخالفان با مدارا با آنها گفتگو کنید تا جذب ایمان شوند.»[1]<ref>حسن­بن علی، 1409ق، ص354</ref>.
به اصل مدارا، در آیه {{آیه|وَ قُولُوا لِلنّٰاسِ حُسْناً
}}،<ref>بقره : 83 </ref> اشاره شده و به باور عبدالله جوادی آملی، مفسر شیعه، تعبیر «ناس» شامل همه جامعه بشری می‌شود.<ref>جوادی آملی، 1382 ش، ج5، ص364</ref> در روایات نیز به آن سفارش شده است.<ref>کلینی، 1407 ق، ج2، ص117؛ ابن شعبه حرانى، 1404ق، ص312.</ref> بر پایه روایتی، امام صادق(ع) به پیروان خود سفارش کرده با همه مردم چه مؤمن و چه غیر مؤمن با نیکی گفتگو کنند. او دستور داده با مخالفان با مدارا سخن بگویند تا جذب ایمان شوند.<ref>حسن­بن علی، 1409ق، ص354</ref>


یکی از مفسرین معاصر در تفسیر آیه شریفه می­نویسد: «با توجه به تعبیر «ناس» به جای «اهل کتاب» یا «مومنان»<ref>پس</ref> حکمی است مربوط به جامعه بشری و اِعمال حُسن خلق به توده مردم؛ اعم از مسلمان و کافر. این حکم از احکام روابط بین المللی و از بهترین اصول کلی اسلام در تربیت جوامع انسانی است... مقصود از «قول» در جمله «قُولُوا» کنایه از مطلق برخورد است؛ با قول باشد یا عمل؛ نظیر «ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتید»<ref>ق : 18</ref> که مقصود خصوص قول در برابر فعل نیست بلکه مطلق کار است؛ اعم از گفتار و رفتار، چنانچه مراد از «خوردن مال مردم» مطلق تصرف است نه خصوص خوردن»<ref>جوادی آملی، 1382 ش، ج5، ص364</ref>.
اصل مدارا در سیره پیامبر اسلام(ص) و دیگر پیامبران وجود داشته داشته است. پیامبر(ص) علت برتری انبیا بر دیگر مخلوقات را، شدت مدارای آنها با دشمنان شمرده است.<ref>حسن بن علی، 1409ق، ص355</ref>
 
عمل به ‌این اصل در سیره تبلیغی پیامبر(ص) نیز جریان داشته است. پیامبرخدا(ص) این اصل را در عرض اقامه فرایض قرار داده‌اند و در اهمیت آن فرموده‌اند: «أَمَرَنِی رَبِّی بِمُدَارَاهِ النَّاسِ کَمَا أَمَرَنِی بِأَدَاءِ الْفَرَائِضِ»<ref>کلینی، 1407 ق، ج2، ص117</ref>در روایت دیگری سفارش شده به‌اینکه مؤمن شایسته است خصلتی از پروردگار، خصلتی از پیامبر و خصلتی از امام داشته باشد و آن خصلتی که شایسته است از پیامبر داشته باشد مدارا و حسن همجواری با مردم است؛ «وَ أَمَّا الَّتِی مِنْ رَسُولِ الله(ص) فَهُوَ أَنْ یُدَارِیَ النَّاسَ وَ یُعَامِلَهُمْ بِالْأَخْلَاقِ الْحَنِیفِیَّه»<ref>ابن شعبه حرانى، 1404ق، ص312</ref>.
 
البته مدارای پیامبر(ص) در مقابل کفار و مشرکین عمومیت نداشته و اختصاص به بعضی از کفار داشت؛ یعنی کفاری که در پناه مسلمین بودند یا معاهد بودند یا در مواقعی که اسلام در موضع ضعف بود یا مصلحتی مثل امید هدایت آنها وجود داشت کما اینکه سهمی از زکات برای تألیف قلوب کفار قرار داده شده است و الا نسبت به معاندین، اسلام در مواقعی که در موضع قدرت باشد دستور برخورد شدید داده است.
 
اصل مدارا نه تنها در سیره پیامبر خاتم که در سیره انبیای گذشته نیز مشاهده شده است. در روایتی از پیامبر(ص) علت برتری انبیا بر سایر مخلوقات، شدت مدارای آنها با دشمنان و حُسن تقیه آنها شمرده شده است: «إِنَّ الْأَنْبِیَاءَ إِنَّمَا فَضَّلَهُمُ اللهُ عَلَى خَلْقِهِ أَجْمَعِینَ بِشِدَّهِ مُدَارَاتِهِمْ لِأَعْدَاءِ دِینِ الله وَ حُسْنِ تَقِیَّتِهِمْ لِأَجْلِ إِخْوَانِهِمْ فِی الله»<ref>حسن بن علی، 1409ق، ص355</ref>.
 
ممکن است عجیب باشد که چطور این دو عامل سبب برتری انبیا بر همه خلایق شده است. امام خمینی در توضیح مفاد این روایت فرموده‌اند: نفس مدارای انبیا با دشمنان دین
و تقیه آنها موجب برتری انبیا نشده بلکه چون دعوت انبیا و اشاعه دین آنها میان مردم، متوقف بر مدارا با دشمنان دین و حفظ مؤمنین است، به همین جهت مدارا و تقیه از اهمیت زیادی بر خوردار شده است<ref>خمینی، 1415 ق، ج2، ص245</ref>.


== در سیره پیشوایان معصوم ==
== در سیره پیشوایان معصوم ==
۱۵٬۶۱۴

ویرایش