آیات ۳۶ و ۳۷ سوره حج: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۲: خط ۴۲:
کلمه «وجبت» در این فراز از آیه به معنای ثبت است، و چون شتر بعد از نحر و بی‌جان شدن به پهلو بر زمین می‌افتد، تعبیر به وجوب و جنوب نموده است.<ref>قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج١٢، ص۶٣. تفسیر بیضاوی، جزء۴، ص۵۵. طباطبایی، المیزان، ج١۴، ص٣٧۵.</ref> از این روی این تعبیر کنایه از جان دادن حیوان بر اثر نحر بوده، که مجوز مصرف آن است.
کلمه «وجبت» در این فراز از آیه به معنای ثبت است، و چون شتر بعد از نحر و بی‌جان شدن به پهلو بر زمین می‌افتد، تعبیر به وجوب و جنوب نموده است.<ref>قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج١٢، ص۶٣. تفسیر بیضاوی، جزء۴، ص۵۵. طباطبایی، المیزان، ج١۴، ص٣٧۵.</ref> از این روی این تعبیر کنایه از جان دادن حیوان بر اثر نحر بوده، که مجوز مصرف آن است.


=== شرط قبولی قربانی ===
=== نهی از خون‌آلود کردن کعبه ===
در آخرین آیه از این مجموعه می‌فرماید: «لَنْ یَنٰالَ اللّٰهَ لُحُومُهٰا وَ لاٰ دِمٰاؤُهٰا وَ لٰکِنْ یَنٰالُهُ التَّقْویٰ مِنْکُمْ». این جمله بیانگر سهم خدا از این قربانی‌ها است. می‌گویند: افراد جاهلی خانه خدا را با خون شتران قربانی خون‌آلود می‌کردند، و می‌پنداشتند که خون و گوشت حیوانات به خدا می‌رسد. برخی از مؤمنان ناآگاه نیز قصد چنین کاری را داشتند، که آیه سیر فکری آنها را تصحیح نمود.<ref>الجامع لأحکام القرآن، ج١٢، ص۶۵. ص ١۶٢. تفسیر نمونه، ج١۴، ص١٠٩.</ref> البته این که فرمود: «یَنٰالُهُ التَّقْویٰ مِنْکُمْ»، این بدان معنا نیست که نفس تقوای افراد به خدا می‌رسد، بلکه بدین معناست که عملی که بر پایه تقوا باشد مورد قبول خدا واقع می‌شود؛ و موجب تقرب الی الله می‌گردد.<ref>المیزان، ج١۴، ص٣٧۵.</ref> نه فقط قربانی، بلکه به‌طور کلی آنچه در بارگاه الهی مورد قبول واقع می‌شود، عمل تقوایی است. چنان‌که درباره فرزندان آدم نیز فرمود: «إِنَّمٰا یَتَقَبَّلُ اللّٰهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ (مائده: ۲۷)».
در شأن نزول آیه ۳۷ سوره حج، گفته شده افراد جاهلی خانه خدا را با خون شتران قربانی خون‌آلود می‌کردند و می‌پنداشتند که خون و گوشت حیوانات به خدا می‌رسد. برخی از مؤمنان ناآگاه نیز قصد چنین کاری را داشتند، که این آیه سیر فکری آنها را تصحیح کرد.<ref>الجامع لأحکام القرآن، ج١٢، ص۶۵. ص ١۶٢. تفسیر نمونه، ج١۴، ص١٠٩.</ref>
 
در آخرین آیه از این مجموعه می‌فرماید: «لَنْ یَنٰالَ اللّٰهَ لُحُومُهٰا وَ لاٰ دِمٰاؤُهٰا وَ لٰکِنْ یَنٰالُهُ التَّقْویٰ مِنْکُمْ». این جمله بیانگر سهم خدا از این قربانی‌ها است. می‌گویند:  البته این که فرمود: «یَنٰالُهُ التَّقْویٰ مِنْکُمْ»، این بدان معنا نیست که نفس تقوای افراد به خدا می‌رسد، بلکه بدین معناست که عملی که بر پایه تقوا باشد مورد قبول خدا واقع می‌شود؛ و موجب تقرب الی الله می‌گردد.<ref>المیزان، ج١۴، ص٣٧۵.</ref> نه فقط قربانی، بلکه به‌طور کلی آنچه در بارگاه الهی مورد قبول واقع می‌شود، عمل تقوایی است. چنان‌که درباره فرزندان آدم نیز فرمود: «إِنَّمٰا یَتَقَبَّلُ اللّٰهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ (مائده: ۲۷)».


در جمله پایانی می‌فرماید: «کَذٰلِکَ سَخَّرَهٰا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللّٰهَ عَلیٰ مٰا هَدٰاکُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ». این تعبیر اشارت به این حقیقت دارد که رام شدن شتر با نوعی عنایت الهی توأم است، چرا که بالعیان می‌بینیم که این حیوان گاهی با کودک خردسال همراهی می‌کند و رام اوست، ولی در حال خشم چند مرد نیرومند نیز حریف وی نیستند؛ لذا در ادامه می‌فرماید همین باید موجب معرفت قلبی حق تعالی، و تکبیر و یاد کبریایی او با زبانتان به نعمت هدایتی که به شما ارزانی داشته است بشود.
در جمله پایانی می‌فرماید: «کَذٰلِکَ سَخَّرَهٰا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللّٰهَ عَلیٰ مٰا هَدٰاکُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ». این تعبیر اشارت به این حقیقت دارد که رام شدن شتر با نوعی عنایت الهی توأم است، چرا که بالعیان می‌بینیم که این حیوان گاهی با کودک خردسال همراهی می‌کند و رام اوست، ولی در حال خشم چند مرد نیرومند نیز حریف وی نیستند؛ لذا در ادامه می‌فرماید همین باید موجب معرفت قلبی حق تعالی، و تکبیر و یاد کبریایی او با زبانتان به نعمت هدایتی که به شما ارزانی داشته است بشود.
۱۵٬۶۱۴

ویرایش