بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۲۵]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Ahmad }} | {{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۲۵]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Ahmad }} | ||
{{جعبه اطلاعات عالم | |||
| عنوان =احمد بن زین الدین احسائی | |||
| تصویر = | |||
| اندازه تصویر = | |||
| نام کامل = | |||
| لقب =شیخ احمد احسائی | |||
| نسب = | |||
| خویشاوندان سرشناس = | |||
| تاریخ تولد =رجب سال ۱۱۶۶ق | |||
| شهر تولد =الأحساء | |||
| کشور تولد =عربستان | |||
| محل زندگی =[[نجف]]، [[کربلا]]، [[بصره]]، [[یزد]]، [[اصفهان]]، [[کرمانشاه]]، [[الأحساء]] | |||
| تاریخ وفات =۲۱ ذیقعده سال ۱۲۴۱ق | |||
| شهر وفات =[[مدینه]] | |||
| محل دفن =[[قبرستان بقیع]] | |||
| استادان =[[محمد باقر وحید بهبهانی]]، [[سیدمهدی بحر العلوم،]] [[شیخ جعفر کاشف الغطاء]] | |||
| شاگردان = | |||
| محل تحصیل =کربلا، نجف | |||
| اجازه روایت از = | |||
| اجازه اجتهاد از = | |||
| اجازه روایت به = | |||
| اجازه اجتهاد به = | |||
| تالیفات =شرح الزیارة الجامعة الکبیره، شرح العرشیه، شرح المشاعر، کتاب جوامع الکلم | |||
| سایر = | |||
| سیاسی = | |||
| اجتماعی = | |||
| امضا = | |||
| وبگاه رسمی = | |||
}} | |||
'''احمد احسائی'''، رئیس فرقه شیخیه، مدفون در قبرستان بقیع. | '''احمد احسائی'''، رئیس فرقه شیخیه، مدفون در قبرستان بقیع. | ||
خط ۶: | خط ۳۵: | ||
==مهاجرت به عراق== | ==مهاجرت به عراق== | ||
احمد در پنج سالگی قرآن را نزد پدرش و رسالههای اَجرومیه و عوامل در نحو را نزد شیخ محمد بن محسن احسائی در زادگاهش آموخت<ref>رساله شرح احوال شیخ اجل، ص۴-۵.</ref> و تا ۲۰ سالگی علوم دینی متداول را همان جا فراگرفت. خود گفته است که از کودکی پیوسته در آثار و احوال گذشتگان اندیشه میکرد و هنگام تحصیل نیز به علومی که فرامیگرفت، ژرف میاندیشید تا آنگاه که چند رؤیا زندگی او را دگرگون کرد.<ref>رساله شرح احوال شیخ اجل، ص۴-۵.</ref> وی همزمان با آشوبهای ناشی از هجوم عبدالعزیز، حاکم سعودی، به احساء، در سال ۱۱۸۶ق. به عراق مهاجرت کرد و در شهر نجف ساکن شد. او پیوسته میان دو شهر نجف و کربلا برای شرکت در درس دانشورانی چون آقا محمد باقر وحید بهبهانی (م.۱۲۰۵ق.)، سید مهدی بحر العلوم (م.۱۲۱۲ق.) و شیخ جعفر کاشف الغطاء (م.۱۲۲۸ق.) رفت و آمد میکرد<ref>رساله شرح احوال شیخ اجل، ص۱۸؛ فهرست کتب، ج۱، ص۲۵۲.</ref> و از مشایخ نجف و کربلا اجازه | احمد در پنج سالگی قرآن را نزد پدرش و رسالههای اَجرومیه و عوامل در نحو را نزد شیخ محمد بن محسن احسائی در زادگاهش آموخت<ref>رساله شرح احوال شیخ اجل، ص۴-۵.</ref> و تا ۲۰ سالگی علوم دینی متداول را همان جا فراگرفت. خود گفته است که از کودکی پیوسته در آثار و احوال گذشتگان اندیشه میکرد و هنگام تحصیل نیز به علومی که فرامیگرفت، ژرف میاندیشید تا آنگاه که چند رؤیا زندگی او را دگرگون کرد.<ref>رساله شرح احوال شیخ اجل، ص۴-۵.</ref> وی همزمان با آشوبهای ناشی از هجوم عبدالعزیز، حاکم سعودی، به احساء، در سال ۱۱۸۶ق. به عراق مهاجرت کرد و در شهر نجف ساکن شد. او پیوسته میان دو شهر نجف و کربلا برای شرکت در درس دانشورانی چون آقا محمد باقر وحید بهبهانی (م.۱۲۰۵ق.)، سید مهدی بحر العلوم (م.۱۲۱۲ق.) و شیخ جعفر کاشف الغطاء (م.۱۲۲۸ق.) رفت و آمد میکرد<ref>رساله شرح احوال شیخ اجل، ص۱۸؛ فهرست کتب، ج۱، ص۲۵۲.</ref> و از مشایخ نجف و کربلا اجازه روایت گرفت<ref>الذریعه، ج۱، ص۱۸۸؛ اجازات شیخ احمد احسائی، ص۱-۳۵.</ref>؛ ولی در آثارش از کسی به عنوان استاد یاد نکرده است. | ||
احسایی در پی شیوع بیماری طاعون در عراق، به زادگاه خود بازگشت و پس از ازدواج، همراه خانوادهاش در سال ۱۲۰۸ق. به بحرین رفت و بار دیگر در سال ۱۲۱۲ق. رهسپار عراق شد و در پیرامون بصره سکنا گزید.<ref>رساله شرح احوال شیخ اجل، ص۱۹-۲۰.</ref> هنگام اقامت در بصره، برخی از عبارات معماگونه و افکار رازآلود خویش را نخستین بار بازگو کرد که خشم دانشوران بصره، از جمله شیخ محمد بن شیخ مبارک قطیفی حاکم آن سامان، را برانگیخت.<ref>رساله شرح احوال شیخ اجل، ص۱۹-۲۰؛ فهرست کتب، ج۱، ص۲۰۵.</ref> | احسایی در پی شیوع بیماری طاعون در عراق، به زادگاه خود بازگشت و پس از ازدواج، همراه خانوادهاش در سال ۱۲۰۸ق. به بحرین رفت و بار دیگر در سال ۱۲۱۲ق. رهسپار عراق شد و در پیرامون بصره سکنا گزید.<ref>رساله شرح احوال شیخ اجل، ص۱۹-۲۰.</ref> هنگام اقامت در بصره، برخی از عبارات معماگونه و افکار رازآلود خویش را نخستین بار بازگو کرد که خشم دانشوران بصره، از جمله شیخ محمد بن شیخ مبارک قطیفی حاکم آن سامان، را برانگیخت.<ref>رساله شرح احوال شیخ اجل، ص۱۹-۲۰؛ فهرست کتب، ج۱، ص۲۰۵.</ref> |