تلبیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۷۴۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:
===الفاظ تلبیه===
===الفاظ تلبیه===


در باور مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص91-92، 284.</ref> صیغه تلبیه واجب چنین است: «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیک.» <ref>مختصر النافع، ص82؛ مستند الشیعه، ج11، ص312؛ جواهرالکلام، ج18، ص228.</ref> البته در منابع فقهی امامیان، عباراتی دیگر نیز به عنوان صیغه تلبیه واجب یاد شده است؛ از جمله: «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، انَّ الحَمدَ وَ النِّعمَهَ لَکَ وَ المُلکَ، لا شَریکَ لَکَ.» <ref>المقنع، ص220؛ الهدایه، ص220؛ العروة الوثقی، ج4، ص663.</ref> ؛ «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ انَّ الحَمدَ وَ النِّعمَةَ لَکَ وَ المُلکَ، لا شَریکَ لَکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ.» <ref>رسائل المرتضی، ج3، ص67؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص316.</ref> «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، انَّ الحَمدَ وَ النِّعمَةَ وَ المُلکَ لَکَ، لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ»<ref>تبصرة المتعلمین، ص89.</ref> ؛ «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، انَّ الحَمدَ وَالنِّعمَةَ وَالمُلکَ لَکَ، لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، بِحَجَّةٍ وَ عُمرَهٍ اَو حَجَّةٍ مُفرَدَهٍ تَمامُها عَلَیکَ لَبَّیکَ.»<ref>الاقتصاد، ص301.</ref>  
در باور مشهور فقیهان امامی، صیغه تلبیه واجب چنین است: «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیک.» <ref>مختصر النافع، ص82؛ مستند الشیعه، ج11، ص312؛ جواهرالکلام، ج18، ص228.</ref> البته در منابع فقهی امامیان، عباراتی دیگر نیز به عنوان صیغه تلبیه واجب یاد شده است؛ از جمله: «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، انَّ الحَمدَ وَ النِّعمَهَ لَکَ وَ المُلکَ، لا شَریکَ لَکَ»؛ <ref>المقنع، ص220؛ الهدایه، ص220؛ العروة الوثقی، ج4، ص663.</ref> «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ انَّ الحَمدَ وَ النِّعمَةَ لَکَ وَ المُلکَ، لا شَریکَ لَکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ.» <ref>رسائل المرتضی، ج3، ص67؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص316.</ref> «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، انَّ الحَمدَ وَ النِّعمَةَ وَ المُلکَ لَکَ، لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ»؛<ref>تبصرة المتعلمین، ص89.</ref> «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، انَّ الحَمدَ وَالنِّعمَةَ وَالمُلکَ لَکَ، لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، بِحَجَّةٍ وَ عُمرَهٍ اَو حَجَّةٍ مُفرَدَهٍ تَمامُها عَلَیکَ لَبَّیکَ.»<ref>الاقتصاد، ص301.</ref>  


به پشتوانه احادیث،<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص250، 335؛ التهذیب، ج5، ص91.</ref> گفتن برخی تعابیر مشتمل بر لبیک پس از تلبیه واجب، مستحب است، از جمله: «لَبَّیکَ ذَا لمَعَارِجِ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ دَاعِیاً اِلَی دارِ السَّلامِ لَبَّیکَ.» <ref>الکافی، حلبی، ص193؛ الدروس، ج1، ص347؛ مناسک حج، ص66.</ref> و «لَبّیَکَ اتَقَرَّبُ الَیکَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ بِحَجَّةٍ وَ عُمرَهٍ لَبَّیکَ.» <ref>رسائل الکرکی، ج2، ص153؛ دلیل الناسک، ص138؛ المعتمد، ج5، ص473.</ref>  
گفتن برخی تعابیر مشتمل بر لبیک، پس از تلبیه واجب، مستحب است؛ از جمله: «لَبَّیکَ ذَا لمَعَارِجِ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ دَاعِیاً اِلَی دارِ السَّلامِ لَبَّیکَ.» <ref>الکافی، حلبی، ص193؛ الدروس، ج1، ص347؛ مناسک حج، ص66.</ref> و «لَبّیَکَ اتَقَرَّبُ الَیکَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ بِحَجَّةٍ وَ عُمرَهٍ لَبَّیکَ.» <ref>رسائل الکرکی، ج2، ص153؛ دلیل الناسک، ص138؛ المعتمد، ج5، ص473.</ref>  


به باور فقیهان اهل‌سنت، صیغه اصلی تلبیه چنین است: «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، انَّ الحَمدَ وَ النِّعمَةَ لَکَ وَالمُلکَ، لا شَریکَ لَکَ»<ref>الموطا، ج1، ص331؛ المجموع، ج7، ص241؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص42؛ المغنی، ج3، ص255.</ref> برخی این عبارت را اجماعی شمرده‌اند.<ref>کشاف القناع، ج2، ص488.</ref> در باور فقیهان حنفی، افزودن عباراتی دیگر نیز مستحب است؛ همچون: «لَبَّیکَ ذِی المَعَارِجِ لَبَّیکَ» یا «لَبَّیکَ مَرهوبٌ مِنهُ وَ مَرغوبٌ الَیکَ وَ النُّعمَی وَالفَضلُ وَ الحُسنُ لَکَ لَبَّیکَ لَبَّیکَ.»  
به باور فقیهان اهل‌سنت، صیغه اصلی تلبیه چنین است: «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، انَّ الحَمدَ وَ النِّعمَةَ لَکَ وَالمُلکَ، لا شَریکَ لَکَ»<ref>الموطا، ج1، ص331؛ المجموع، ج7، ص241؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص42؛ المغنی، ج3، ص255.</ref> در باور فقیهان حنفی، افزودن عباراتی دیگر نیز مستحب است؛ همچون: «لَبَّیکَ ذِی المَعَارِجِ لَبَّیکَ» یا «لَبَّیکَ مَرهوبٌ مِنهُ وَ مَرغوبٌ الَیکَ وَ النُّعمَی وَالفَضلُ وَ الحُسنُ لَکَ لَبَّیکَ لَبَّیکَ.»  


===آغاز تلبیه===
===آغاز تلبیه===


شماری از فقیهان امامی به پشتوانه احادیث<ref>التهذیب، ج5، ص82، 84؛ الاستبصار، ج2، ص188.</ref> و نیز اصل برائت (واجب نبودن تقارن تلبیه با [[نیت احرام]])<ref>جواهر الکلام، ج18، ص220؛ مستند الشیعه، ج11، ص259.</ref> برآنند که تاخیر تلبیه از هنگام پوشیدن [[لباس احرام]] و نیت آن، جایز است.<ref>مستند الشیعه، ج11، ص259؛ الحدائق، ج15، ص41؛ العروة الوثقی، ج4، ص667.</ref>  
شماری از فقیهان امامی برآنند که تأخیر تلبیه از هنگام پوشیدن [[لباس احرام]] و نیت آن جایز است.<ref>مستند الشیعه، ج11، ص259؛ الحدائق، ج15، ص41؛ العروة الوثقی، ج4، ص667.</ref> در برابر، شماری دیگر، از جمله بسیاری از معاصران، بر این باورند که تلبیه باید هم‌زمان با نیت احرام باشد و با تقدّم بر آن یا تاخّر از آن، [[احرام]] منعقد نمی‌شود.<ref>الدروس، ج1، ص347؛ مدارک الاحکام، ج7، ص263.</ref> بعضی برآنند که تلبیه باید هم‌زمان با پوشیدن لباس احرام باشد.<ref>الدروس، ج1، ص347؛ ذخیرة المعاد، ج1، ص578؛ الحدائق، ج15، ص40.</ref>  


در برابر، شماری دیگر از فقیهان امامی، از جمله بسیاری از معاصران، بر این باورند که تلبیه باید هم‌زمان با نیت احرام باشد و با تقدّم بر آن یا تاخّر از آن، [[احرام]] منعقد نمی‌شود.<ref>الدروس، ج1، ص347؛ مدارک الاحکام، ج7، ص263.</ref> تشابه تلبیه در حج با تکبیرة الاحرام در نماز، از شواهد این دیدگاه است.<ref>السرائر، ج1، ص536.</ref> بعضی برآنند که تلبیه باید هم‌زمان با پوشیدن لباس احرام باشد.<ref>الدروس، ج1، ص347؛ ذخیرة المعاد، ج1، ص578؛ الحدائق، ج15، ص40.</ref>
فقیهان شافعی<ref>الام، ج2، ص225؛ روضة الطالبین، ج2، ص349.</ref> و شماری از فقیهان حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص254-255؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص254.</ref> تلبیه را هنگام سوار شدن بر مرکب مستحب شمرده‌اند و فقیهان حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص4-5؛ بدائع الصنائع، ج2، ص145؛ الدر المختار، ج2، ص530.</ref> آن را پس از گزاردن دو رکعت نماز، مستحب دانسته‌اند. فقیهان مالکی<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص148؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص39-40.</ref> و شماری از فقیهان حنبلی<ref>کشاف القناع، ج2، ص486.</ref> به استحباب تلبیه بی‌درنگ پس از احرام باور دارند.
 
فقیهان شافعی<ref>الام، ج2، ص225؛ روضة الطالبین، ج2، ص349.</ref> و شماری از فقیهان حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص254-255؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص254.</ref> به پشتوانه برخی روایات،<ref>صحیح البخاری، ج2، ص147؛ سنن ابی داود، ج1، ص398؛ فتح الباری، ج3، ص327.</ref> تلبیه را هنگام سوار شدن بر مرکب مستحب شمرده‌اند و فقیهان حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص4-5؛ بدائع الصنائع، ج2، ص145؛ الدر المختار، ج2، ص530.</ref> به پشتوانه روایاتی دیگر،<ref>سنن الترمذی، ج2، ص157؛ سنن النسائی، ج5، ص162.</ref> آن را پس از گزاردن دو رکعت نماز، مستحب دانسته‌اند. فقیهان مالکی<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص148؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص39-40.</ref> و شماری از فقیهان حنبلی<ref>کشاف القناع، ج2، ص486.</ref> به استحباب تلبیه بی‌درنگ پس از احرام باور دارند.


===موارد استحباب تکرار تلبیه===
===موارد استحباب تکرار تلبیه===
خط ۶۰: خط ۵۸:
آخر شب یا آغاز روز، هنگام سحر، در حال بالا رفتن یا پایین آمدن از بلندی یا درّه، پس از گزاردن نمازهای واجب یا مستحب، و هنگام روبه‌رو شدن با همسفران.
آخر شب یا آغاز روز، هنگام سحر، در حال بالا رفتن یا پایین آمدن از بلندی یا درّه، پس از گزاردن نمازهای واجب یا مستحب، و هنگام روبه‌رو شدن با همسفران.


افزون بر این، فقیهان [[شافعی]] و [[حنبلی]] به استحباب تلبیه در [[مسجدالحرام]]، [[مسجد خیف]] در [[منا]]، و [[مسجد ابراهیم]] در [[عرفات]] باور دارند.<ref>المغنی، ج3، ص258-259؛ فتح العزیز، ج7، ص260-261؛ المجموع، ج7، ص240.</ref> در باور فقیهان [[مالکی]]، تکرار تلبیه مستحب است؛ ولی باید اعتدال در تکرار آن رعایت گردد.<ref>حاشیة الدسوقی، ج2، ص39-40؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص40؛ الفواکه، ج2، ص798.</ref> نیز فقیهان امامی و حنبلی، تلبیه را پس از ارتکاب برخی [[محرمات احرام]]، از جمله نگاه کردن به آینه مستحب دانسته‌اند.<ref>الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص260؛ مناسک الحج، فاضل، ص86؛ تحریر الوسیله، ج1، ص422.</ref> فقیهان حنبلی نیز آن را پس از شنیدن تلبیه فرد دیگر<ref>العده، ج1، ص162؛ الفروع، ج5، ص390.</ref> مستحب شمرده‌اند.
افزون بر این، فقیهان [[شافعی]] و [[حنبلی]] به استحباب تلبیه در [[مسجدالحرام]]، [[مسجد خیف]] در [[منا]]، و [[مسجد ابراهیم]] در [[عرفات]] باور دارند.<ref>المغنی، ج3، ص258-259؛ فتح العزیز، ج7، ص260-261؛ المجموع، ج7، ص240.</ref> در باور فقیهان [[مالکی]]، تکرار تلبیه مستحب است؛ ولی باید اعتدال در تکرار آن رعایت گردد.<ref>حاشیة الدسوقی، ج2، ص39-40؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص40؛ الفواکه، ج2، ص798.</ref> نیز فقیهان امامی و حنبلی، تلبیه را پس از ارتکاب برخی [[محرمات احرام]]، از جمله نگاه کردن به آینه مستحب دانسته‌اند.<ref>الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص260؛ مناسک الحج، فاضل، ص86؛ تحریر الوسیله، ج1، ص422.</ref> فقیهان حنبلی نیز آن را پس از شنیدن تلبیه فرد دیگر،<ref>العده، ج1، ص162؛ الفروع، ج5، ص390.</ref> مستحب شمرده‌اند.


===هنگام قطع تلبیه===
===هنگام قطع تلبیه===


فقیهان امامی<ref>السرائر، ج1، ص520؛ الحدائق، ج15، ص96؛ جواهر الکلام، ج18، ص274.</ref> و نیز مشهور فقیهان مالکی<ref>المدونة الکبری، ج1، ص364؛ رساله ابن ابی زید، ص365؛ الثمر الدانی، ص371.</ref> برآنند که حج‌‌گزار باید تکرار تلبیه حج را هنگام ظهر [[روز عرفه]] قطع کند؛ ولی فقیهان شافعی<ref>مختصر المزنی، ص68؛ فتح العزیز، ج7، ص370؛ المجموع، ج8، ص154.</ref> و حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج2، ص43؛ ج4، ص20؛ بدائع الصنائع، ج2، ص156.</ref> و حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص451-452؛ کشاف القناع، ج2، ص583.</ref> هنگام قطع تلبیه را آغاز [[رمی جمره عقبه]] در روز [[عید قربان]] دانسته‌اند. شماری از فقیهان مالکی زمان پایان تلبیه را هنگام آغاز [[طواف]] در حج می‌دانند.<ref>الفواکه، ج2، ص798.</ref> به باور مشهور فقیهان امامی، زمان قطع تلبیه در [[عمره تمتع]]، هنگام مشاهده خانه‌های مکه است.<ref>الخلاف، ج2، ص331؛ جواهر الکلام، ج18، ص276.</ref>
فقیهان امامی<ref>السرائر، ج1، ص520؛ الحدائق، ج15، ص96؛ جواهر الکلام، ج18، ص274.</ref> و نیز مشهور فقیهان مالکی<ref>المدونة الکبری، ج1، ص364؛ رساله ابن ابی زید، ص365؛ الثمر الدانی، ص371.</ref> برآنند که حج‌‌گزار باید تکرار تلبیه حج را هنگام ظهر [[روز عرفه]] قطع کند؛ ولی فقیهان شافعی<ref>مختصر المزنی، ص68؛ فتح العزیز، ج7، ص370؛ المجموع، ج8، ص154.</ref> و حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج2، ص43؛ ج4، ص20؛ بدائع الصنائع، ج2، ص156.</ref> و حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص451-452؛ کشاف القناع، ج2، ص583.</ref> هنگام قطع تلبیه را آغاز [[رمی جمره عقبه|رَمْی جَمَره عقبه]] در روز [[عید قربان]] دانسته‌اند. شماری از فقیهان مالکی زمان پایان تلبیه را هنگام آغاز [[طواف]] در حج می‌دانند.<ref>الفواکه، ج2، ص798.</ref> به باور مشهور فقیهان امامی، زمان قطع تلبیه در [[عمره تمتع]]، هنگام مشاهده خانه‌های مکه است.<ref>الخلاف، ج2، ص331؛ جواهر الکلام، ج18، ص276.</ref>


در روایات شیعیان، برای قطع تلبیه در [[عمره مفرده]]، چند زمان یاد شده است؛ از جمله:
در روایات شیعیان، برای قطع تلبیه در [[عمره مفرده]]، چند زمان یاد شده است؛ از جمله:


هنگام رسیدن به عقبه مدنیین، ورود به [[حرم]]، مشاهده [[کعبه]]، مشاهده مسجدالحرام، و هنگام عبور از [[منطقه ذی‌طوی]]. <ref>الکافی، کلینی، ج4، ص537؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص453-456؛ الاستبصار، ج2، ص177-178.</ref> از این‌رو، به باور مشهور فقیهان امامی،<ref>مصباح الهدی، ج12، ص501-502.</ref> در صورتی که احرام‌گزار عمره مفرده از بیرون حرم [[محرم]] شده باشد، هنگام ورود به حرم، تلبیه وی قطع می‌گردد؛ اما اگر در مکه و از [[ادنی الحل]] محرم شده باشد، زمان قطع تلبیه او، هنگام مشاهده کعبه است.<ref>النهایه، ص216؛ تحریر الاحکام، ج1، ص571؛ مجمع الفائده، ج6، ص238.</ref>  
هنگام رسیدن به عقبه مدنیین، ورود به [[حرم]]، مشاهده [[کعبه]]، مشاهده مسجدالحرام، و هنگام عبور از [[منطقه ذی‌طوی]]. <ref>الکافی، کلینی، ج4، ص537؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص453-456؛ الاستبصار، ج2، ص177-178.</ref> از این‌رو، به باور مشهور فقیهان امامی،<ref>مصباح الهدی، ج12، ص501-502.</ref> در صورتی که احرام‌گزار عمره مفرده از بیرون حرم [[احرام|محرم]] شده باشد، هنگام ورود به حرم، تلبیه وی قطع می‌گردد؛ اما اگر در مکه و از [[ادنی الحل|اَدنَی الحِلّ]] مُحرِم شده باشد، زمان قطع تلبیه او، هنگام مشاهده کعبه است.<ref>النهایه، ص216؛ تحریر الاحکام، ج1، ص571؛ مجمع الفائده، ج6، ص238.</ref>  


در [[فقه شافعی]]<ref>الام، ج7، ص200؛ مختصر المزنی، ص67.</ref> و حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص30؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص401، 404.</ref> و حنبلی،<ref>المغنی، ج3، ص418؛ کشاف القناع، ج2، ص569.</ref>  هنگام پایان تلبیه در عمره، زمان رسیدن به خانه خدا یا آغاز [[طواف]] یا [[استلام رکن]] است. به باور فقیهان مالکی، عمره‌‌گزار آفاقی و نیز عمره‌‌گزاری که حج خود را به سبب فوت حج به عمره تبدیل کرده، باید هنگام رسیدن به حرم، تلبیه خود را قطع کند؛ ولی عمره‌‌گزاری که از [[جعرانه]] یا [[تنعیم]] محرم شده، باید هنگام رسیدن به خانه‌های مکه، تلبیه را قطع نماید.<ref>التاج و الاکلیل، ج3، ص107؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص40.</ref>  
در [[فقه شافعی]]<ref>الام، ج7، ص200؛ مختصر المزنی، ص67.</ref> و حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص30؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص401، 404.</ref> و حنبلی،<ref>المغنی، ج3، ص418؛ کشاف القناع، ج2، ص569.</ref>  هنگام پایان تلبیه در عمره، زمان رسیدن به خانه خدا یا آغاز [[طواف]] یا [[استلام رکن]] است. به باور فقیهان مالکی، عمره‌‌گزار [[آفاقی]] و نیز عمره‌‌گزاری که حج خود را به سبب فوت حج به عمره تبدیل کرده، باید هنگام رسیدن به حرم، تلبیه خود را قطع کند؛ ولی عمره‌‌گزاری که از [[جعرانه]] یا [[تنعیم]] محرم شده، باید هنگام رسیدن به خانه‌های مکه، تلبیه را قطع نماید.<ref>التاج و الاکلیل، ج3، ص107؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص40.</ref>  


===تلفظ تلبیه به عربی===
===تلفظ تلبیه به عربی===


به باور فقیهان امامی، تلبیه باید به [[زبان عربی]] صحیح ادا شود؛ زیرا تلبیه‌ای که در روایات بدان امر شده، به زبان عربی است؛ همچنان که در دیگر ذکرهای واجب مانند [[تکبیرة الاحرام]] در [[نماز]] چنین است.<ref>معتمد العروه، ج2، ص523.</ref> در صورت ناتوانی احرام‌گزار از تلفظ به عربی صحیح، در [[فقه امامی]] چند نظر به پشتوانه احادیث<ref>قرب الاسناد، ص49؛ الکافی، کلینی، ج4، ص504.</ref> یاد شده است؛ از جمله:
به باور فقیهان امامی، تلبیه باید به [[زبان عربی]] صحیح ادا شود؛ زیرا تلبیه‌ای که در روایات بدان امر شده، به زبان عربی است؛ همچنان که در دیگر ذکرهای واجب مانند [[تکبیرة الاحرام]] در [[نماز]] چنین است.<ref>معتمد العروه، ج2، ص523.</ref> در صورت ناتوانی احرام‌گزار از تلفظ به عربی صحیح، در [[فقه امامی]] چند نظر هست؛ از جمله:
 
1. وجوب گرفتن نایب<ref>الجامع للشرائع، ص180.</ref>
 
2. وجوب ترجمه عبارت تلبیه<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص266.</ref>
 
3. تلفظ عبارت تلبیه به هر صورت مقدور<ref>مستمسک العروه، ج11، ص392؛ معتمد العروه، ج2، ص525-526.</ref>
 
4. تلفظ عبارت به شکل ممکن و نیز ترجمه آن و نایب گرفتن برای ادای آن.<ref>کشف اللثام، ج5، ص270؛ مستند الشیعه، ج11، ص315.</ref>


1. وجوب گرفتن نایب.<ref>الجامع للشرائع، ص180.</ref> 2. وجوب ترجمه عبارت تلبیه.<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص266.</ref> 3. تلفظ عبارت تلبیه به هر صورت مقدور.<ref>مستمسک العروه، ج11، ص392؛ معتمد العروه، ج2، ص525-526.</ref> 4. تلفظ عبارت به شکل ممکن و نیز ترجمه آن و نایب گرفتن برای ادای آن.<ref>کشف اللثام، ج5، ص270؛ مستند الشیعه، ج11، ص315.</ref> به باور شماری از فقیهان، در صورت ناتوانی کامل احرام‌گزار از تلفظ تلبیه به هر صورت ممکن، او از گزاردن مناسک در آن سال معذور خواهد بود و باید برای گزاردن مناسک در سال بعد، تلفظ صحیح عربی را فراگیرد.<ref>معتمد العروه، ج2، ص525-526.</ref>  
به باور شماری از فقیهان، در صورت ناتوانی کامل احرام‌گزار از تلفظ تلبیه به هر صورت ممکن، او از گزاردن مناسک در آن سال معذور خواهد بود و باید برای گزاردن مناسک در سال بعد، تلفظ صحیح عربی را فراگیرد.<ref>معتمد العروه، ج2، ص525-526.</ref>  


فقیهان مالکی و حنبلی برآنند که تلبیه باید به زبان عربی گفته شود؛ زیرا ذکرهای آن به زبان عربی تشریع شده است و تنها در صورت ممکن نبودن فراگیری عربی، تلبیه به زبان غیرعربی جایز است<ref>المغنی، ج3، ص260؛ مواهب الجلیل، ج4، ص148؛ کشاف القناع، ج2، ص488.</ref> ؛ ولی فقیهان شافعی<ref>المجموع، ج7، ص246؛ مغنی المحتاج، ج1، ص482.</ref> و حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص6؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص399.</ref> بدین استناد که اصل تلبیه مستحب است، تلبیه به زبان غیرعربی را حتی در صورت امکان فراگیری زبان عربی، جایز دانسته‌اند.
فقیهان مالکی و حنبلی برآنند که تلبیه باید به زبان عربی گفته شود؛ زیرا ذکرهای آن به زبان عربی تشریع شده است و تنها در صورت ممکن نبودن فراگیری عربی، تلبیه به زبان غیرعربی جایز است؛<ref>المغنی، ج3، ص260؛ مواهب الجلیل، ج4، ص148؛ کشاف القناع، ج2، ص488.</ref> ولی فقیهان شافعی<ref>المجموع، ج7، ص246؛ مغنی المحتاج، ج1، ص482.</ref> و حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص6؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص399.</ref> بدین استناد که اصل تلبیه مستحب است، تلبیه به زبان غیرعربی را حتی در صورت امکان فراگیری زبان عربی جایز دانسته‌اند.


===تلبیه شخص ناتوان و محجور===
===تلبیه شخص ناتوان و محجور===


بیشتر فقیهان امامی به پشتوانه احادیث<ref>الکافی، کلینی، ج3، ص315؛ ج4، ص335؛ التهذیب، ج5، ص93.</ref> برآنند که شخص گنگ باید افزون بر نیت قلبی،<ref>الدروس، ج1، ص347؛ الحدائق، ج15، ص64.</ref> با حرکت دادن زبان و اشاره کردن با انگشت، تلبیه گوید.<ref>السرائر، ج1، 537؛ تحریر الاحکام، ج1، ص571؛ جامع المقاصد، ج3، ص167.</ref> برخی باور دارند که انجام دادن یکی از این دو کار کافی است.<ref>ارشاد الاذهان، ج1، ص253؛ المهذب، ج2، ص165.</ref> شماری دیگر گرفتن نایب را برای او لازم شمرده‌اند.<ref>فتاوی ابن الجنید، ص126.</ref> شماری از فقیهان، نایب گرفتن را برای شخصی که هم کر باشد و هم لال، واجب دانسته‌اند.<ref>کشف اللثام، ج5، ص270.</ref> برخی بر پایه اصل احتیاط، به جمع میان اشاره کردن با انگشت و حرکت دادن زبان و نایب گرفتن باور دارند.<ref>العروةالوثقی، ج4، ص664؛ مستمسک‌العروه، ج11، ص392.</ref>  
بیشتر فقیهان امامی برآنند که شخص گنگ باید افزون بر نیت قلبی،<ref>الدروس، ج1، ص347؛ الحدائق، ج15، ص64.</ref> با حرکت دادن زبان و اشاره کردن با انگشت تلبیه گوید.<ref>السرائر، ج1، 537؛ تحریر الاحکام، ج1، ص571؛ جامع المقاصد، ج3، ص167.</ref> برخی باور دارند که انجام دادن یکی از این دو کار کافی است.<ref>ارشاد الاذهان، ج1، ص253؛ المهذب، ج2، ص165.</ref> شماری دیگر گرفتن نایب را برای او لازم شمرده‌اند.<ref>فتاوی ابن الجنید، ص126.</ref> شماری از فقیهان، نایب گرفتن را برای شخصی که هم کر باشد و هم لال واجب دانسته‌اند.<ref>کشف اللثام، ج5، ص270.</ref> برخی هم به جمع میان اشاره کردن با انگشت و حرکت دادن زبان و نایب گرفتن فتوا می‌دهند.<ref>العروةالوثقی، ج4، ص664؛ مستمسک‌العروه، ج11، ص392.</ref>  


در [[فقه مالکی]]، تکلیف تلبیه از شخص گنگ برداشته می‌شود؛ زیرا به باور مالکیان، تلبیه از اعمال بدنی محض به‌شمار می‌رود و نیابت‌پذیر نیست؛<ref>مواهب الجلیل، ج3، ص437.</ref> ولی به باور فقیهان حنفی، تلبیه گنگ با نیت و حرکت دادن زبان صورت می‌گیرد.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص188.</ref> بیشتر فقیهان امامی به پشتوانه احادیث<ref>التهذیب، ج5، ص60، 409.</ref> برآنند که تلبیه کودکان و افراد بی‌هوش را که ناتوان از گفتن تلبیه صحیح هستند، ولیّ یا نایب آن‌ها انجام می‌دهد.<ref>مختلف الشیعه، ج4، ص56؛ مستمسک العروه، ج11، ص392؛ معتمد العروه، ج2، ص526؛ المعتمد، ج3، ص336.</ref> البته شماری از آنان به کافی نبودن نیابت برای شخص بی‌هوش و صحیح نبودن [[احرام]] او باور دارند.<ref>السرائر، ج1، ص529.</ref>  
در [[فقه مالکی]]، تکلیف تلبیه از شخص گنگ برداشته می‌شود؛ زیرا به باور مالکیان، تلبیه از اعمال بدنی محض به‌شمار می‌رود و نیابت‌پذیر نیست؛<ref>مواهب الجلیل، ج3، ص437.</ref> ولی به باور فقیهان حنفی، تلبیه گنگ با نیت و حرکت دادن زبان صورت می‌گیرد.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص188.</ref> بیشتر فقیهان امامی برآنند که تلبیه کودکان و افراد بی‌هوش را که ناتوان از گفتن تلبیه صحیح هستند، ولیّ یا نایب آن‌ها انجام می‌دهد.<ref>مختلف الشیعه، ج4، ص56؛ مستمسک العروه، ج11، ص392؛ معتمد العروه، ج2، ص526؛ المعتمد، ج3، ص336.</ref> البته شماری از آنان به کافی نبودن نیابت برای شخص بی‌هوش و صحیح نبودن [[احرام]] او باور دارند.<ref>السرائر، ج1، ص529.</ref>  


===تلبیه با صدای بلند===
===تلبیه با صدای بلند===


به فتوای فقیهان امامی،<ref>السرائر، ج1، ص536؛ مستند الشیعه، ج11، ص319؛ جواهر الکلام، ج18، ص272.</ref> شافعی،<ref>فتح العزیز، ج7، ص262-263؛ المجموع، ج7، ص240-241؛ مغنی المحتاج، ج1، ص481.</ref> حنفی،<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص6؛ بدائع الصنائع، ج2، ص145؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.</ref> مالکی<ref>الموطا، ج1، ص334؛ الثمر الدانی، ص364.</ref> و حنبلی،<ref>المغنی، ج3، ص240-241، 254-255؛ کشاف القناع، ج2، ص487.</ref> تلبیه با صدای بلند برای احرام‌گزار مستحب است.‌ البته این کار برای زنان مستحب نیست.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص316؛ مسالک الافهام، ج2، ص244؛ ریاض المسائل، ج6، ص266.</ref>و<ref>فتح العزیز، ج7، ص263؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.</ref> به‌سخن شماری از فقیهان امامی، به پشتوانه روایات، استحباب تلبیه با صدای بلند، ویژه احرام‌‌گزاران از [[مسجد شجره]] و نیز احرام‌گزارانی است که از [[مکه]] [[محرم]] می‌شوند. تلبیه هنگام عبور از [[منطقه ابطح]] بر این افراد مستحب است.<ref>الحدائق، ج15، ص62-63.</ref>  
به فتوای فقیهان امامی،<ref>السرائر، ج1، ص536؛ مستند الشیعه، ج11، ص319؛ جواهر الکلام، ج18، ص272.</ref> شافعی،<ref>فتح العزیز، ج7، ص262-263؛ المجموع، ج7، ص240-241؛ مغنی المحتاج، ج1، ص481.</ref> حنفی،<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص6؛ بدائع الصنائع، ج2، ص145؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.</ref> مالکی<ref>الموطا، ج1، ص334؛ الثمر الدانی، ص364.</ref> و حنبلی،<ref>المغنی، ج3، ص240-241، 254-255؛ کشاف القناع، ج2، ص487.</ref> تلبیه با صدای بلند برای احرام‌گزار مستحب است.‌ البته این کار برای زنان مستحب نیست.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص316؛ مسالک الافهام، ج2، ص244؛ ریاض المسائل، ج6، ص266.</ref>و<ref>فتح العزیز، ج7، ص263؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.</ref> به‌سخن شماری از فقیهان امامی، استحباب تلبیه با صدای بلند، ویژه احرام‌‌گزاران از [[مسجد شجره|مسجد شَجَره]] و نیز احرام‌گزارانی است که از [[مکه|مکه،]] [[احرام|مُحرِم]] می‌شوند. تلبیه هنگام عبور از [[منطقه ابطح]] بر این افراد مستحب است.<ref>الحدائق، ج15، ص62-63.</ref>  


===ذکر حج یا عمره در تلبیه===
===ذکر حج یا عمره در تلبیه===
خط ۹۶: خط ۱۰۲:
===طهارت هنگام ذکر تلبیه===
===طهارت هنگام ذکر تلبیه===


به باور فقیهان امامی<ref>المقنع، ص226؛ تحریر الاحکام، ج1، ص571؛ الدروس، ج1، ص348.</ref> و اهل‌سنت،<ref>الام، ج2، ص171؛ مواهب الجلیل، ج4، ص148، 219؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.</ref> به پشتوانه احادیث،<ref>صحیح البخاری، ج1، ص79؛ صحیح مسلم، ج4، ص30؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص326.</ref> [[طهارت]] از [[حدث اکبر]] و [[حدث اصغر]]، یعنی پاک بودن و نداشتن موانع نماز مانند [[جنابت]] و [[حیض]] یا [[وضو]] نداشتن<ref>الروضة البهیه، ج1، ص251.</ref> هنگام تلبیه شرط نیست؛ ولی مستحب است.
به باور فقیهان امامی<ref>المقنع، ص226؛ تحریر الاحکام، ج1، ص571؛ الدروس، ج1، ص348.</ref> و اهل‌سنت،<ref>الام، ج2، ص171؛ مواهب الجلیل، ج4، ص148، 219؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.</ref> [[طهارت]] از [[حدث اکبر]] و [[حدث اصغر]]، یعنی پاک بودن و نداشتن موانع نماز مانند [[جنابت]] و [[حیض]] یا [[وضو]] داشتن<ref>الروضة البهیه، ج1، ص251.</ref> هنگام تلبیه شرط نیست؛ ولی مستحب است.


===فراموشی تلبیه===
===فراموشی تلبیه===


شماری از فقیهان متاخر امامی به پشتوانه احادیث<ref>التهذیب، ج5، ص58.</ref> بر آنند که اگر محرم پس از نیت، تلبیه را فراموش کند و از [[میقات]] بگذرد، باید به میقات بازگردد و آن را جبران کند.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص668؛ مستمسک العروه، ج11، ص407؛ معتمد العروه، ج2، ص539-540.</ref> اگر امکان بازگشت فراهم نباشد، وی به‌اندازه امکان باید بازگردد.<ref>کلمة التقوی، ج3، ص288؛ مناسک الحج، الگلپایگانی، ص80.</ref> اگر این نیز ممکن نباشد، باید در همان محلی که آن را به‌یاد آورده، تلبیه گوید.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص668.</ref> شماری دیگر حالت جهل را به فراموشی افزوده‌اند و برآنند که اگر در [[عمره تمتع]]، بازگشت حج‌‌گزار به میقات یا [[ادنی الحل]] ممکن نباشد، عمره او باطل و بر چنین حج‌‌گزاری [[حج افراد|حج اِفراد]] واجب می‌شود.<ref>مناسک حج، فاضل، ص128.</ref>  
شماری از فقیهان متأخر امامی بر آنند که اگر محرم پس از نیت، تلبیه را فراموش کند و از [[میقات]] بگذرد، باید به میقات بازگردد و آن را جبران کند.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص668؛ مستمسک العروه، ج11، ص407؛ معتمد العروه، ج2، ص539-540.</ref> اگر امکان بازگشت فراهم نباشد، وی به‌اندازه امکان باید بازگردد.<ref>کلمة التقوی، ج3، ص288؛ مناسک الحج، الگلپایگانی، ص80.</ref> اگر این نیز ممکن نباشد، باید در همان محلی که آن را به‌یاد آورده، تلبیه گوید.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص668.</ref> شماری دیگر حالت جهل را به فراموشی افزوده‌اند و برآنند که اگر در [[عمره تمتع]]، بازگشت حج‌‌گزار به میقات یا [[ادنی الحل]] ممکن نباشد، عمره او باطل و بر چنین حج‌‌گزاری [[حج افراد|حج اِفراد]] واجب می‌شود.<ref>مناسک حج، فاضل، ص128.</ref>  


به باور شماری از فقیهان معاصر [[امامی]]، وجوب بازگشت به میقات در صورت جهل یا فراموشی، وابسته به آن است که تحقق احرام با تلبیه باشد یا تلبیه، احرام را کامل کند. در غیر این صورت، به استناد عدم شمول روایات یاد شده بر این موارد، می‌توان گفت که بازگشت این‌گونه افراد به میقات لازم نیست؛<ref>معتمدالعروه، ج2، ص539؛ تفصیل الشریعه، ج3، ص196.</ref> همچنان‌که شماری از فقیهان پیشین تصریح کرده‌اند.<ref>النهایه، ص272؛ الجامع للشرائع، ص183.</ref>  
به باور شماری از فقیهان معاصر [[امامی]]، وجوب بازگشت به میقات در صورت جهل یا فراموشی، وابسته به آن است که تحقق احرام با تلبیه باشد یا تلبیه، احرام را کامل کند؛ در غیر این صورت، بازگشت این‌گونه افراد به میقات لازم نیست؛<ref>معتمدالعروه، ج2، ص539؛ تفصیل الشریعه، ج3، ص196.</ref> همچنان‌که شماری از فقیهان پیشین تصریح کرده‌اند.<ref>النهایه، ص272؛ الجامع للشرائع، ص183.</ref>  


===تلبیه در حال طواف===
===تلبیه در حال طواف===
خط ۱۱۰: خط ۱۱۶:
===بازگفتن تلبیه پس از طواف در قران و افراد===
===بازگفتن تلبیه پس از طواف در قران و افراد===


حج‌‌گزار در [[حج قران]] و [[حج افراد|اِفراد]] می‌تواند پس از ورود به مکه و پیش از اعمال [[عرفات]] و [[منا]]، [[طواف]] مستحب انجام دهد و یا طواف زیارت حج قران یا افراد را پیش از [[وقوف در عرفات]] ادا کند. در این‌صورت، به باور شماری از فقیهان امامی، وی باید پس از گزاردن طواف و نماز آن، تلبیه را تکرار کند تا در احرام باقی بماند؛ وگرنه، حج او به [[عمره مفرده]] تبدیل می‌گردد.<ref>تذکرة الفقهاء، ج8، ص70؛ شرائع الاسلام، ج1، ص176؛ الحدائق، ج17، ص263-264.</ref> شماری دیگر از فقیهان امامی تنها در حج افراد به تبدیل شدن حج به عمره با نگفتن تلبیه پس از طواف فتوا داده ‌اند و بعضی اصولاً تبدیل [[حج]] به عمره مفرده را نپذیرفته‌اند.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص176؛ جواهر الکلام، ج18، ص64-65؛ مختلف الشیعه، ج4، ص36؛ وسائل الشیعه، ج1، ص48.</ref>  
حج‌‌گزار در [[حج قران|حج قِران]] و [[حج افراد|اِفراد]] می‌تواند پس از ورود به مکه و پیش از اعمال [[عرفات]] و [[منا]]، [[طواف]] مستحب انجام دهد یا طواف زیارت حج قران یا اِفراد را پیش از [[وقوف در عرفات]] ادا کند. در این‌صورت، به باور شماری از فقیهان امامی، وی باید پس از گزاردن طواف و نماز آن، تلبیه را تکرار کند تا در احرام باقی بماند؛ وگرنه، حج او به [[عمره مفرده]] تبدیل می‌گردد.<ref>تذکرة الفقهاء، ج8، ص70؛ شرائع الاسلام، ج1، ص176؛ الحدائق، ج17، ص263-264.</ref> شماری دیگر از فقیهان امامی تنها در حج افراد به تبدیل شدن حج به عمره با نگفتن تلبیه پس از طواف فتوا داده ‌اند و بعضی اصولاً تبدیل [[حج]] به عمره مفرده را نپذیرفته‌اند.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص176؛ جواهر الکلام، ج18، ص64-65؛ مختلف الشیعه، ج4، ص36؛ وسائل الشیعه، ج1، ص48.</ref>  


==احکام جزئی==
==احکام جزئی==
۱٬۷۸۰

ویرایش