حذف متون اضافی
جز (لینک دهی) |
Hasaninasab (بحث | مشارکتها) (حذف متون اضافی) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==شخصیتشناسی== | ==شخصیتشناسی== | ||
أبی بن کعب بن قیس بن عبید بن زید بن معاویه<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۴۹۸؛ الطبقات، خلیفه، ص۱۵۷؛ الاصابه، ج۱، ص۱۸۰.</ref> از [[قبیله خزرج]] تیره [[بنینجار]] است.<ref>تهذیب الاسماء، ج۱، ص۱۰۸-۱۰۹؛ تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۶۲.</ref> مادرش صهیلة بنت اسود بن حرام نیز از بنینجار است.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۶۵.</ref> در منابع چندکنیه برای او ثبت شده است: یکی ابوالمنذر است که [[پیامبر(ص)|پیامبر گرامی(ص)]] او را به این کنیه نامید.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۱.</ref> منابع به علت این کنیهگذاری اشاره نکردهاند. دیگری ابوالطفیل است که [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] او را از آنجا که فرزندی به نام طفیل داشت، به این کنیه نامید.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۱.</ref> نیز روایت شده که پیامبر گرامی(ص) او را سید الانصار لقب داده است.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۳۹۶.</ref> همچنین عمر او را سید المسلمین خطاب کرد.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۱؛ الاصابه، ج۱، ص۱۸۱.</ref> لقب سید المسلمین از سوی صحابه و نه پیامبر، به او داده شد و مورد توجه اصحاب، به ویژه انصار، قرار گرفت. این که پیامبر هم او را سید المسلمین خوانده باشد، نیازمند تصریح یا قراینی است که در دست نیست | أبی بن کعب بن قیس بن عبید بن زید بن معاویه<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۴۹۸؛ الطبقات، خلیفه، ص۱۵۷؛ الاصابه، ج۱، ص۱۸۰.</ref> از [[قبیله خزرج]] تیره [[بنینجار]] است.<ref>تهذیب الاسماء، ج۱، ص۱۰۸-۱۰۹؛ تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۶۲.</ref> مادرش صهیلة بنت اسود بن حرام نیز از بنینجار است.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۶۵.</ref> منابع به تاریخ ولادت ابی اشاره نکردهاند. او در [[یثرب]]، در محل زندگی خزرجیان رشد یافت.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۱.</ref> در منابع چندکنیه برای او ثبت شده است: یکی ابوالمنذر است که [[پیامبر(ص)|پیامبر گرامی(ص)]] او را به این کنیه نامید.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۱.</ref> منابع به علت این کنیهگذاری اشاره نکردهاند. دیگری ابوالطفیل است که [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] او را از آنجا که فرزندی به نام طفیل داشت، به این کنیه نامید.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۱.</ref> نیز روایت شده که پیامبر گرامی(ص) او را سید الانصار لقب داده است.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۳۹۶.</ref> همچنین عمر او را سید المسلمین خطاب کرد.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۱؛ الاصابه، ج۱، ص۱۸۱.</ref> لقب سید المسلمین از سوی صحابه و نه پیامبر، به او داده شد و مورد توجه اصحاب، به ویژه انصار، قرار گرفت. این که پیامبر هم او را سید المسلمین خوانده باشد، نیازمند تصریح یا قراینی است که در دست نیست. | ||
== ابی در عصر پیامبر(ص) == | == ابی در عصر پیامبر(ص) == | ||
خط ۴۳: | خط ۴۱: | ||
== قرائت اُبی == | == قرائت اُبی == | ||
بر پایه روایتهایی، پیامبر(ص) ابی را بهتر از سایر اصحاب یا سایر امت در قرائت دانست.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۲، ص۳۴۱؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۳۹۲.</ref> | بر پایه روایتهایی، پیامبر(ص) ابی را بهتر از سایر اصحاب یا سایر امت در قرائت دانست.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۲، ص۳۴۱؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۳۹۲.</ref> برخی از پژوهشگران معاصر معتقدند که منظور این حدیث شأنیت ابی برای تعلیم قرآن است؛ یعنی سزاست مسلمانان قرائت قرآن را از او فراگیرند، نه این که در قرائت از همه صحابه برتر باشد.<ref>ابی بن کعب، زغلول، ص۱۶-۱۷.</ref> از این رو، در روایتی از پیامبر(ص) سفارش شده است که مسلمانان قرائت قرآن را از چهار تن فراگیرند که یکی از آنها ابی بن کعب است.<ref>صحیح البخاری، ج۴، ص۲۲۸؛ صحیح مسلم، ج۷، ص۱۴۹.</ref> بر پایه روایتی، او قرآن را در هر هشت شب ختم میکرد.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۵۰۰.</ref> برخی از قرآنپژوهان خاورشناس معتقدند او نقل به معنا را جایز میدانست و در مقایسه با ابن مسعود، در این زمینه اختلافهایی داشت.<ref>تاریخ القرآن، ص۵۳۴.</ref> سابقه رواج قرائت ابی به دوره پیش از تدوین مصحف عثمان بازمیگردد و قرائت او یکی از چند قرائت متداول در آن دوره بوده است.<ref>المصاحف، ص۳۱-۳۳.</ref> در روایتی از امام صادق(ع) قرائت ابی به تأیید اهل بیت(ع) رسیده است.<ref>الکافی، ج۲، ص۶۳۴.</ref> قرائت ابی و سپس زید بن ثابت، بنیان قرائت حجاز تلقی میگردد و بر قرائت عاصم از قرائات کوفی تأثیر فراوان داشته است.<ref>نک: السبعة فی القرائات، ص۵۵، ۶۹-۷۱؛ نک: المبسوط، ج۲۹، ص۱۳۶؛ ج۱۶، ص۳۷.</ref> نسخهای در تفسیر قرآن به روایت ابوجعفر رازی از ربیع بن انس از ابوالعالیه از ابی بن کعب در سدههای نخستین متداول بوده و مورد استفاده طبری و ابیحاتم در تفسیر، احمد بن حنبل در مسند و حاکم نیشابوری در مستدرک قرار گرفته است.<ref>الاتقان، ج۲، ص۲۴۰.</ref> ابن عباس، ابوهریره، عبدالله بن سائب، عبدالله بن عیاش بن ابی ربیعه و ابوعبدالرحمن سلمی قرائت قرآن را از ابی فراگرفتند و سوید بن غفله، عبدالرحمن بن أبزی و ابومهلب از او حدیث گزارش کردهاند.<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۶۳.</ref> اُبَی علم به قرآن و قرائت صحیح آن را از پیامبر آموخته بود و بسیار میکوشید تا پس از ایشان تغییری در قرائت آن روی ندهد. زمانی که خلیفه سوم برای در امان ماندن از پیامدهای تفسیر آیه ۳۴ [[سوره توبه]] که در نکوهش ثروتاندوزی است، قصد تغییری جزئی و برداشتن «واو» از متن قرآن را داشت، ابی به او هشدار داد و گفت: «واو» را در آیه سر جای خود بگذار و گر نه شمشیر خود را بر دوش مینهم!<ref>الدر المنثور، ج۳، ص۲۳۲.</ref> | ||
== اُبی و رویداد سقیفه == | == اُبی و رویداد سقیفه == | ||
پس از رحلت پیامبر گرامی(ص) و رویداد سقیفه، ابی بن کعب از معدود کسانی بود که با ابوبکر به مخالفت برخاست و خلافت را حق علی(ع) دانست. او از جمله ۱۲ نفری بود که مخالف خلافت ابوبکر بودند و جانشینی وی را انکار کردند.<ref>کتاب سلیم بن قیس، ص۱۳۸-۱۴۰؛ بحار الانوار، ج۲۸، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref> او گواهی داد که پیامبر(ص) حضرت علی(ع) را به عنوان جانشین و امام پس از خود و ناصح امت معرفی کرده است.<ref>نک: تحف العقول، ص۴۲۸؛ الاحتجاج، ج۱، ص۱۰۲.</ref> وی از علاقهمندان صمیمی خاندان پیامبر(ص) بود و میگفت: روزی که پیامبر(ص) زنده بود، همه به یک نقطه نظر داشتند؛ ولی پس از وفات ایشان، | پس از رحلت پیامبر گرامی(ص) و رویداد سقیفه، ابی بن کعب از معدود کسانی بود که با ابوبکر به مخالفت برخاست و خلافت را حق علی(ع) دانست. او از جمله ۱۲ نفری بود که مخالف خلافت ابوبکر بودند و جانشینی وی را انکار کردند.<ref>کتاب سلیم بن قیس، ص۱۳۸-۱۴۰؛ بحار الانوار، ج۲۸، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref> او گواهی داد که پیامبر(ص) حضرت علی(ع) را به عنوان جانشین و امام پس از خود و ناصح امت معرفی کرده است.<ref>نک: تحف العقول، ص۴۲۸؛ الاحتجاج، ج۱، ص۱۰۲.</ref> وی از علاقهمندان صمیمی خاندان پیامبر(ص) بود و میگفت: روزی که پیامبر(ص) زنده بود، همه به یک نقطه نظر داشتند؛ ولی پس از وفات ایشان، صورتها به چپ و راست منحرف شد.<ref>حلیة الاولیاء، ج۱، ص۲۵۴.</ref> او با ابوبکر بیعت نکرد و شورای سقیفه را بیارزش خواند.<ref>نک: کتاب سلیم بن قیس، ص۱۳۸-۱۴۰؛ شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۵۱-۵۲.</ref> برخی از محققان، تعصب قبیلهای، خزرجی بودن و ارتباطش با سعد بن عباده را در این میان مؤثر میدانند.{{مدرک}} از او این روایت از پیامبر(ص) گزارش شده است: «یا أُبی! علیک بعلی فإنه الهادی المهدی الناصح لأُمتی».<ref>الاحتجاج، ج۱، ص۱۵۷؛ بحار الانوار، ج۲۹، ص۸۷-۸۸..</ref> | ||
منابع تاریخی او را از فقیهان دوران خلفا، به ویژه عمر و عثمان، میدانند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۱، ۱۷۳.</ref> آنگاه که نماز تراویح به پیشنهاد خلیفه دوم به جماعت برگزار میشد، ابی در سال ۱۴ق. امامت جماعت آن را بر عهده داشت؛ اما پس از چندی، گویا به علت مخالفت با این بدعت، آن را رها کرد و مردم پیوسته میگفتند: «أین أُبی» یا «ابقِ أُبی».<ref>سنن ابی داود، ج۱، ص۳۲۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۴۰۰.</ref> | |||
== مصحف اُبی == | == مصحف اُبی == | ||
ابی دارای مصحفی بود که با قرآن رایج میان مسلمانان تفاوتهایی داشت. مصحف وی دارای ۱۱۵ سوره بود و | ابی دارای مصحفی بود که با قرآن رایج میان مسلمانان تفاوتهایی داشت. مصحف وی دارای ۱۱۵ سوره بود و ترتیب سورههای آن با مصحف ابن مسعود هماهنگ بود، جز این که سوره انفال را پیش از سوره توبه نوشته بود.<ref>الاتقان، ج۱، ص۱۷۵.</ref> در مصحف او، دو سوره به نامهای حفد و خلع بود<ref>الاتقان، ج۱، ص۱۷۸.</ref> که دعای قنوتاند و ظاهراً به اشتباه در میان سورههای قرآنی ثبت شده بودند. نیز میان سورههای فیل و قریش، «بسم الله الرحمن الرحیم» نیامده بود و گویا این دو یک سوره فرض شده بودند.<ref>الاتقان، ج۱، ص۱۷۹.</ref> البته روایتهای اهل بیت(ع) نیز به این حقیقت اشاره دارد<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۵۶.</ref>، اگر چه در مصحف باید با بسم الله بیاید. ابتدای سوره زمر در این مصحف با «حم» شروع میشد؛ یعنی حوامیم هشت سوره بود.<ref>الاتقان، ج۱، ص۱۷۵.</ref> همچنین برخی کلمات به مترادفهای آنها تبدیل شده بودند؛ مثلاً آیه {قَالُوا یا وَیلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَرقَدِنَا} (یس/۳۶، ۵۲) به صورت «من هبنا من مرقدنا» یا آیه {کلَّمَا أَضَاءَ لَهُم مَشَوا فِیهِ} (بقره/۲، ۲۰) به صورت «مروا فیه» یا «سعوا فیه» آمده بود.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۲۸۰؛ المحرر الوجیز، ج۴، ص۴۵۸.</ref> ابن ندیم به گزارش از فضل بن شاذان، سابقه رواج مصحف ابی را در روستایی در بصره به نام قریة الانصار میداند که محمد بن عبدالملک انصاری آن را که از پدرانشان روایت میکردند، ارائه نمود.<ref>الفهرست، ص۲۹.</ref> بر پایه برخی گزارشها، در رویداد همسانسازی مصحفها در زمان عثمان، مصحف ابی بن کعب منبع اصلی کار زید بن ثابت بود.<ref>المصاحف، ص۳۰-۳۱، ۶۳-۶۴.</ref> سپس این مصحف مانند سایر مصحفها به استثنای مصحف ابن مسعود، پس از همسانسازی مصحفها، سوزانده شد یا نوشتههایش با آب و سرکه جوشانده و محو گشت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۷۰.</ref> | ||
== مسجد ابی در مدینه == | == مسجد ابی در مدینه == | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
از ویژگیهای اخلاقی ابی، زهد و ورع اوست. جابر گزارش میکند: درباره حقیقت زهد و اعراض از دنیا سخن رفت. به سراغ خلیفه دوم رفتیم تا از او بپرسیم. او ما را به سیدالمسلمین ابی بن کعب ارجاع داد.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۴۹۹؛ تاریخ دمشق، ج۷، ص۳۳۹؛ تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۶۹.</ref> | از ویژگیهای اخلاقی ابی، زهد و ورع اوست. جابر گزارش میکند: درباره حقیقت زهد و اعراض از دنیا سخن رفت. به سراغ خلیفه دوم رفتیم تا از او بپرسیم. او ما را به سیدالمسلمین ابی بن کعب ارجاع داد.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۴۹۹؛ تاریخ دمشق، ج۷، ص۳۳۹؛ تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۶۹.</ref> | ||
از دیگر ویژگیهای اخلاقی وی، سختگیری او در | از دیگر ویژگیهای اخلاقی وی، سختگیری او در رفتارهاست. زر بن حبیش گزارش میکند: به مدینه آمدم و سراغ ابی رفتم و از او به سبب کم لطفیاش به ما گله کردم.<ref>ابی بن کعب، عیساوی، ص۴۷.</ref> نیز میتوان به همراهی پیوستهاش با پیامبر(ص) و بسیار سوال کردنش از ایشان اشاره داشت. بر پایه گزارش اصحاب، وی پیوسته درباره موضوعات گوناگون از پیامبر میپرسید.<ref>جامع البیان، ج۲، ص۸؛ تفسیر ثعلبی، ج۴، ص۲۰۹؛ الدر المنثور، ج۱، ص۱۴۵.</ref> | ||
== مجلس درس ابی و مدرسه تفسیر مدینه == | == مجلس درس ابی و مدرسه تفسیر مدینه == | ||
ابی در مسجد پیامبر(ص) مجلسی بر پا میکرد و حدیثهای ایشان را برای مردم بازگو مینمود. نیز برای جمعیت بسیاری که در خانه او گرد میآمدند، حدیث گزارش میکرد.<ref>ابی بن کعب، عیساوی، ص۷۱.</ref> او مؤسس مدرسه تفسیر مدینه به شمار میآید و تفسیر او از طریق نوشتههایش در حواشی مصحفش یا شاگردان و راویانش منتقل شده است.<ref>ابی بن کعب، زغلول، ص۸۶-۸۸.</ref> یکی از راههای شناسایی سورههای مدنی | ابی در مسجد پیامبر(ص) مجلسی بر پا میکرد و حدیثهای ایشان را برای مردم بازگو مینمود. نیز برای جمعیت بسیاری که در خانه او گرد میآمدند، حدیث گزارش میکرد.<ref>ابی بن کعب، عیساوی، ص۷۱.</ref> او مؤسس مدرسه تفسیر مدینه به شمار میآید و تفسیر او از طریق نوشتههایش در حواشی مصحفش یا شاگردان و راویانش منتقل شده است.<ref>ابی بن کعب، زغلول، ص۸۶-۸۸.</ref> یکی از راههای شناسایی سورههای مدنی و مکی در قرآن، معرفی سورههای مدنی از سوی ابی دانسته شده است؛ زیرا او همواره در مدینه کنار پیامبر(ص) حضور داشت و سورههای مدنی را کاملا میشناخت.<ref>ابی بن کعب، عیساوی، ص۷۶.</ref> | ||
== ارتباط ابی با برخی آیات مدنی == | == ارتباط ابی با برخی آیات مدنی == | ||
شأن نزول چند آیه قرآن با ابی پیوند دارد. به گزارش عکرمه و مقاتل، دو تن یهودی خطاب به ابی و جمعی از مسلمانان، دین خود را بهتر از اسلام دانستند. در پی آن، آیه {کنتُم خَیرَ أُمَّةٍ أُخرِجَت لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالمَعْرُوفِ وَتَنهَونَ عَنِ المُنکرِ وَتُؤمِنُونَ بِاللهِ وَلَو آمَنَ أَهلُ الکتَابِ لَکانَ خَیرًا لَهُم مِنهُمُ المُؤمِنُونَ وَأَکثَرُهُمُ الفَاسِقُونَ} (آل | شأن نزول چند آیه قرآن با ابی پیوند دارد. به گزارش عکرمه و مقاتل، دو تن یهودی خطاب به ابی و جمعی از مسلمانان، دین خود را بهتر از اسلام دانستند. در پی آن، آیه {کنتُم خَیرَ أُمَّةٍ أُخرِجَت لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالمَعْرُوفِ وَتَنهَونَ عَنِ المُنکرِ وَتُؤمِنُونَ بِاللهِ وَلَو آمَنَ أَهلُ الکتَابِ لَکانَ خَیرًا لَهُم مِنهُمُ المُؤمِنُونَ وَأَکثَرُهُمُ الفَاسِقُونَ} (سوره آل عمران، آیه ۱۱۰) نازل شد و دین اسلام را برتر دانست. در گزارشی تاریخی درباره رویداد افک (تهمت به عایشه) آمده است کهام طفیل آنگاه که این شایعه را برای همسرش ابی گزارش کرد، وی سخت آن را انکار نمود و دروغ خواند و گفت: همسران پیامبر از همسران ما بسیار بهترند و آنگاه که اینان سراغ آن کار نمیروند، سزاوارتر است که همسران پیامبر نیز چنین نکنند. سپس آیه ۱۲ نور/۲۴ نازل شد: {لَولَا إِذ سَمِعتُمُوهُ ظَنَّ المُؤمِنُونَ وَالمُؤمِنَاتُ بِأَنفُسِهِم خَیرًا وَقَالُوا هَذَا إِفک مُبِینٌ}؛ نیز پیامبر گرامی(ص) به او فرمود: خداوند امر کرده است که بر تو قرآن بخوانم. او از این که خود را مورد عنایت پروردگار دید، متأثر شد و پیامبر این آیه را تلاوت فرمود: {قُل بِفَضلِ اللهِ وَبِرَحمَتِهِ فَبِذَلِک فَلیفرَحُوا هُوَ خَیرٌ مِمَّا یجمَعُونَ}. (یونس/۱۰، ۵۸)<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۲، ص۳۴۱؛ الاستیعاب، ج۱، ص۶۷؛ اسد الغابه، ج۱، ص۶۲.</ref> در روزگار عثمان، برای یکسانکردن مصحفها، پس از ناتوانی گروه نخست، ابی ریاست گروه دوم را بر عهده داشت و او املا میکرد و دیگران مینوشتند.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۵۰۲.</ref> خلیفه دوم ابی را در قرائت قرآن از همه برتر میدانست؛ اگر چه خود میگفت: گاه بر پایه قرائت ابی عمل نمیکنم.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۶۸.</ref> گویا او به برتری ابی در قرائت، باور حقیقی نداشت و یا قرائت وی گاه با اعتقادات و عملکرد خلیفه سازگار نبود و از این روی، به آن عمل نمیکرد. | ||
== درگذشت اُبی == | == درگذشت اُبی == | ||
تاریخ رحلت ابی به درستی معلوم نیست. سال وفاتش را ۱۹ق.<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۷۱؛ تقریب التهذیب، ج۱، ص۷۱.</ref>، ۲۰ق.<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۷۱.</ref> و ۲۲ق. در زمان خلافت عمر میدانند.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۶۹؛ اسد الغابه، ج۱، ص۶۳؛ الاصابه، ج۱، ص۱۸۱.</ref> برخی دیگر آن را در سال۳۰ق. در روزگار خلافت عثمان دانستهاند؛ اما بیشتر مورخان رحلت وی را در زمان خلافت عمر ثبت کردهاند.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۳؛ الاصابه، ج۱، ص۱۸۱.</ref> مدائنی زمان مرگ ابی، عباس و ابوسفیان بن حرب را نزدیک به هم در اوایل خلافت عثمان میداند. او مینویسد: بیشتر معتقدند ابی در زمان خلافت عمر وفات یافته است.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۶۹.</ref> با توجه به حضور ابی در جمعآوری و یکسانسازی قرآن و نیز دیدار زر بن حبیش با او در دوره خلافت عثمان و پرسش مردم از وی درباره فتنه روزگار عثمان، به نظر میرسد رحلت وی در اواخر خلافت عثمان بوده است.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۳؛ تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref> او در مدینه منوره درگذشت و در بقیع به خاک سپرده شد. | تاریخ رحلت ابی به درستی معلوم نیست. سال وفاتش را ۱۹ق.<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۷۱؛ تقریب التهذیب، ج۱، ص۷۱.</ref>، ۲۰ق.<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۷۱.</ref> و ۲۲ق. در زمان خلافت عمر میدانند.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۶۹؛ اسد الغابه، ج۱، ص۶۳؛ الاصابه، ج۱، ص۱۸۱.</ref> برخی دیگر آن را در سال۳۰ق. در روزگار خلافت عثمان دانستهاند؛ اما بیشتر مورخان رحلت وی را در زمان خلافت عمر ثبت کردهاند.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۳؛ الاصابه، ج۱، ص۱۸۱.</ref> مدائنی زمان مرگ ابی، عباس و ابوسفیان بن حرب را نزدیک به هم در اوایل خلافت عثمان میداند. او مینویسد: بیشتر معتقدند ابی در زمان خلافت عمر وفات یافته است.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۶۹.</ref> با توجه به حضور ابی در جمعآوری و یکسانسازی قرآن و نیز دیدار زر بن حبیش با او در دوره خلافت عثمان و پرسش مردم از وی درباره فتنه روزگار عثمان، به نظر میرسد رحلت وی در اواخر خلافت عثمان بوده است.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۳؛ تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref> او در مدینه منوره درگذشت و در بقیع به خاک سپرده شد. برخی منابع گفتهاند قبری منسوب به ابی در مقابر دمشق وجود دارد.<ref>تاریخ دمشق، ج۷، ص۳۴۷؛ منهاج السنه، ج۷، ص۴۳.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
* '''مجمع البیان''': الطبرسی (م.۵۴۸ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ق | * '''مجمع البیان''': الطبرسی (م.۵۴۸ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ق | ||
* '''مجمع الرجال''': علی القهپانی، قم، اسماعیلیان | * '''مجمع الرجال''': علی القهپانی، قم، اسماعیلیان | ||
* '''المحبّر''': ابن حبیب (م.۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده | * '''المحبّر''': ابن حبیب (م.۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده | ||
* '''المحرر الوجیز''': ابن عطیة الاندلسی (م.۵۴۶ق.)، به کوشش عبدالسلام، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۳ق | * '''المحرر الوجیز''': ابن عطیة الاندلسی (م.۵۴۶ق.)، به کوشش عبدالسلام، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۳ق |