←نویسنده
(←منابع) |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==نویسنده== | ==نویسنده== | ||
«احراز المعلی و الرقیب فی حج بیت الله الحرام و زیارة القدس الشریف و الخلیل و التبرک بقبر الحبیب»، گزارش سفر ابوعبدالله محمد بن عبدالوهاب بن عثمان مکناسی (ابن عثمان) از محرم ۱۲۰۰ق، تا شوال ۱۲۰۲ق، به پایتخت [[عثمانیان|عثمانی]]، [[حجاز]]، [[شام]] و [[قدس]] است. وی [[فقه|فقیه]]، ادیب، نویسنده و دولتمرد در روزگار سه تن از پادشاهان علوی مغرب بوده است. او در اواسط سده ۱۲ق/۱۸م در مِکناس مراکش زاده شد. پدرش پیشه صحافی داشت و در یکی از مساجد مکناس وعظ میکرد.<ref>اتحاف اعلام الناس، ج۴، ص۱۵۹-۱۶۳؛ مجلة معهد المخطوطات، مج۷، ج۲، ص۴۴، «کاتب الوزیر محمد بن عثمان المکناسی».</ref> او نیز در روزگار جوانی، همچون پدر صحافی میکرد. سپس وظیفه کتابداری و پس از آن منصب کتابت را در دستگاه سلطان محمد بن عبدالله (محمد اول) (حکومت ۱۷۵۷-۱۷۹۰م)<ref>المغارب، ص۳۹.</ref> را بر عهده گرفت.<br /> | |||
او مدتی نیز حکمران تطوان بود. در سال ۱۱۹۳ق برای عقد قرارداد صلح میان مغرب و اسپانیا به آن کشور رفت و توانست روابط سیاسی و اقتصادی دو کشور را اصلاح کند. موفقیتهای وی در این مأموریت سبب شد که پس از بازگشت، به وزارت برگزیده شود. سه سال بعد برای پیگیری مأموریت صلح و تفاهم و نیز آزادسازی اسیران الجزایری به مالت و ناپل فرستاده شد. او دو سفرنامه الاکسیر فی فکاک الاسیر و نیز البدر السافر فی افتکاک الاساری من ید العدو الکافر را در گزارش این مأموریتها نگاشته است.<ref>اتحاف اعلام الناس، ج۴، ص۱۵۹-۱۶۳.</ref> | |||
ابن عثمان پس از درگذشت سلطان محمد و در زمان حکومت فرزندان وی یزید (حکومت | ابن عثمان پس از درگذشت سلطان محمد و در زمان حکومت فرزندان وی یزید (حکومت ۱۷۹۰-۱۷۹۲م)<ref>المغارب، ص۳۹.</ref> و سلیمان (حکومت ۱۷۹۲-۱۸۲۲م)<ref>المغارب، ص۳۹.</ref> نیز در سیاست داخلی و خارجی مغرب مؤثر بود؛ اما بیشترین نقش را در زمان سلطان محمد ایفا نمود که به دانش و دادگری شهرت داشت و دوران حکومت او را بهترین دوره در تاریخ معاصر مغرب میدانند.<ref>الترجمانة الکبری، ص۱۱، «مقدمه».</ref> این پادشاه میان مردم خویش تبعیض روا نمیداشت و با پیروان ادیان گوناگون به تساوی رفتار میکرد؛ اما به مسلمانان عنایت ویژه داشت و برای آزادسازی اسیران الجزایری که آن زمان در سلطه [[عثمانیها]] به سر میبردند و چند بار با اسپانیاییها جنگیده بودند، بسیار تلاش کرد. (ص۳۳۳-۳۳۸) سلطان محمد رابطهای نیکو با [[شریف|شُرَفای]] حجاز داشت و دختر خود را به عقد «سرور»، شریف [[مکه]] (۱۱۸۶-۱۲۰۲ق.<ref>تاریخ مکه، ص۴۴۰، ۴۴۸.</ref>)، درآورد.<ref>اتحاف اعلام الناس، ج۳، ص۱۶۷؛ مجلة معهد المخطوطات، مج۷، ج۲، ص۶۵، «پاورقی».</ref> ابن عثمان در این سفرنامه، خود را پیرو مذهب [[مذعب مالکی|مالکی]] و طریقت قادریه و خلوتیه خوانده است. (ص۲۶۷، ۳۱۴) وی بر اثر بیماری وبا که در مغرب شیوع یافته بود، درگذشت.<ref>اتحاف اعلام الناس، ج۴، ص۱۶۸.</ref> | ||
==اهمیت کتاب== | ==اهمیت کتاب== |