بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اِحرازُ المُعَلّیٰ و الرَّقیب'''، سفرنامه حج، نوشته [[ابن عثمان مکناسی|ابن عثمان مِکْناسی]] (درگذشت ۱۲۱۳ق). اهمیت احراز المُعَلّیٰ به لحاظ جایگاه سیاسی نویسنده، ارزش ادبی، آگاهیهای تاریخی و سیاسی موجود در آن، و نیز به جهت آن است که از مسیر عثمانی به [[حج]] رفته است. نویسنده کتاب ادیب، نویسنده و از دولتمردان پادشاهان علوی مغرب بوده است.<br /> | |||
این کتاب نثری ساده و روان و گاه مسجّع و موزون دارد و در آن [[آیه|آیات]] و [[روایت|روایات]] و اشعار فراوان به کار رفته است. اطلاعات آن درباره فاصله میان منزلها بسیار دقیق است. در آن همچنین اطلاعات متنوع تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی درباره سسرزمین های مختلف آمده است. ابن عثمان در کتاب از [[اهل بیت|خاندان پیامبر(ص)]] و [[دوازده امام|امامان]] شیعه با احترام یاد کرده است. | |||
'''اِحرازُ المُعَلّیٰ و الرَّقیب'''، سفرنامه حج، نوشته ابن عثمان مِکْناسی ( | |||
==نویسنده== | ==نویسنده== | ||
«احراز المعلی و الرقیب فی حج بیت الله الحرام و زیارة القدس الشریف و الخلیل و التبرک بقبر الحبیب»، گزارش سفر ابوعبدالله محمد بن عبدالوهاب بن عثمان مکناسی (ابن عثمان) از محرم ۱۲۰۰ق، تا شوال ۱۲۰۲ق، به پایتخت [[عثمانیان|عثمانی]]، [[حجاز]]، [[شام]] و [[قدس]] است. وی [[فقه|فقیه]]، ادیب، نویسنده و دولتمرد در روزگار سه تن از پادشاهان علوی مغرب بوده است. او در اواسط سده ۱۲ق/۱۸م در مِکناس مراکش زاده شد. پدرش پیشه صحافی داشت و در یکی از مساجد مکناس وعظ میکرد.<ref>اتحاف اعلام الناس، ج۴، ص۱۵۹-۱۶۳؛ مجلة معهد المخطوطات، مج۷، ج۲، ص۴۴، «کاتب الوزیر محمد بن عثمان المکناسی».</ref> او نیز در روزگار جوانی، همچون پدر صحافی میکرد. سپس وظیفه کتابداری و پس از آن منصب کتابت را در دستگاه سلطان محمد بن عبدالله (محمد اول) (حکومت ۱۷۵۷-۱۷۹۰م)<ref>المغارب، ص۳۹.</ref> را بر عهده گرفت.<br /> | «احراز المعلی و الرقیب فی حج بیت الله الحرام و زیارة القدس الشریف و الخلیل و التبرک بقبر الحبیب»، گزارش سفر ابوعبدالله محمد بن عبدالوهاب بن عثمان مکناسی ([[ابن عثمان مکناسی|ابن عثمان]]) از محرم ۱۲۰۰ق، تا شوال ۱۲۰۲ق، به پایتخت [[عثمانیان|عثمانی]]، [[حجاز]]، [[شام]] و [[قدس]] است. وی [[فقه|فقیه]]، ادیب، نویسنده و دولتمرد در روزگار سه تن از پادشاهان علوی مغرب بوده است. او در اواسط سده ۱۲ق/۱۸م در مِکناس مراکش زاده شد. پدرش پیشه صحافی داشت و در یکی از مساجد مکناس وعظ میکرد.<ref>اتحاف اعلام الناس، ج۴، ص۱۵۹-۱۶۳؛ مجلة معهد المخطوطات، مج۷، ج۲، ص۴۴، «کاتب الوزیر محمد بن عثمان المکناسی».</ref> او نیز در روزگار جوانی، همچون پدر صحافی میکرد. سپس وظیفه کتابداری و پس از آن منصب کتابت را در دستگاه سلطان محمد بن عبدالله (محمد اول) (حکومت ۱۷۵۷-۱۷۹۰م)<ref>المغارب، ص۳۹.</ref> را بر عهده گرفت.<br /> | ||
او مدتی نیز حکمران تطوان بود. در سال ۱۱۹۳ق برای عقد قرارداد صلح میان مغرب و اسپانیا به آن کشور رفت و توانست روابط سیاسی و اقتصادی دو کشور را اصلاح کند. موفقیتهای وی در این مأموریت سبب شد که پس از بازگشت، به وزارت برگزیده شود. سه سال بعد برای پیگیری مأموریت صلح و تفاهم و نیز آزادسازی اسیران الجزایری به مالت و ناپل فرستاده شد. او دو سفرنامه الاکسیر فی فکاک الاسیر و نیز البدر السافر فی افتکاک الاساری من ید العدو الکافر را در گزارش این مأموریتها نگاشته است.<ref>اتحاف اعلام الناس، ج۴، ص۱۵۹-۱۶۳.</ref> | او مدتی نیز حکمران تطوان بود. در سال ۱۱۹۳ق برای عقد قرارداد صلح میان مغرب و اسپانیا به آن کشور رفت و توانست روابط سیاسی و اقتصادی دو کشور را اصلاح کند. موفقیتهای وی در این مأموریت سبب شد که پس از بازگشت، به وزارت برگزیده شود. سه سال بعد برای پیگیری مأموریت صلح و تفاهم و نیز آزادسازی اسیران الجزایری به مالت و ناپل فرستاده شد. او دو سفرنامه الاکسیر فی فکاک الاسیر و نیز البدر السافر فی افتکاک الاساری من ید العدو الکافر را در گزارش این مأموریتها نگاشته است.<ref>اتحاف اعلام الناس، ج۴، ص۱۵۹-۱۶۳.</ref> | ||
خط ۱۹: | خط ۱۷: | ||
==محتوا== | ==محتوا== | ||
نویسنده کتاب در محرم ۱۲۰۰ق به ریاست هیئتی از دولتیان [[کشور مغرب|مغرب]]،<ref>الترجمانة الکبری، ص۸۶؛ اتحاف اعلام الناس، ج۴، ص۱۶۰.</ref> به پایتخت [[کشور عثمانی|عثمانی]] و سپس [[حجاز]] سفر کرد و به خواست سلطان محمد بن عبدالله، دیدههای خود در این سفر را برای آگاهی وی نگاشت. او از چند و چون مأموریت خویش در [[استانبول]] سخن نگفته؛ ولی تصریح کرده که وی و همراهانش مأموریت داشتهاند تا پس از رسیدن به مقصود در استانبول، برای ادای [[حج]] و رساندن هدایای پادشاه مغرب به [[شریف|شرفای]] حجاز و برخی مقاصد دیگر، به آن دیار سفر کنند. (ص۴۹-۵۱)<br /> | نویسنده کتاب در محرم ۱۲۰۰ق به ریاست هیئتی از دولتیان [[کشور مغرب|مغرب]]،<ref>الترجمانة الکبری، ص۸۶؛ اتحاف اعلام الناس، ج۴، ص۱۶۰.</ref> به پایتخت [[کشور عثمانی|عثمانی]] و سپس [[حجاز]] سفر کرد و به خواست سلطان محمد بن عبدالله، دیدههای خود در این سفر را برای آگاهی وی نگاشت. او از چند و چون مأموریت خویش در [[استانبول]] سخن نگفته؛ ولی تصریح کرده که وی و همراهانش مأموریت داشتهاند تا پس از رسیدن به مقصود در استانبول، برای ادای [[حج]] و رساندن هدایای پادشاه مغرب به [[شریف|شرفای]] حجاز و برخی مقاصد دیگر، به آن دیار سفر کنند. (ص۴۹-۵۱)<br /> | ||
صفحات بسیاری از کتاب به موضوعاتی جز شرح سفر اختصاص یافته است؛ | صفحات بسیاری از کتاب به موضوعاتی جز شرح سفر اختصاص یافته است؛ ازجمله به مناسبت پیدایش شخصی به نام «منصور اوشیرما» که جنبشی ضدروسی را در جاجان (چچن) رهبری میکرد و خود را طلیعهدار ظهور مهدی موعود میخواند، به گفتار دراز تاریخی، کلامی و عرفانی در زمینه مهدویت در مذاهب و کشورهای اسلامی پرداخته و دیدگاه شیعه درباره مهدی منتظَر را نقد کرده است. (ص۱۰۵-۱۳۳) نیز پس از زیارت آرامگاه [[ابن عربی]]، صفحاتی بسیار را به دفاع از او و اندیشههایش ویژه ساخته است. (ص۱۸۱-۲۱۹) به اینها باید اشعاری فراوان را افزود که در سراسر سفرنامه پراکنده شدهاند. (ص۶۰، ۱۸۵)<br /> | ||
دقت مؤلف در گزارش زمان و مسافت ستودنی است. وی فاصله میان منزلها را به طور دقیق، گاه با شمار روزهای سپری شده و بیشتر با مقیاس ساعت (ص۱۵۲، ۱۷۷، ۲۴۹ و...) ثبت کرده و درباره هر سرزمین آگاهیهای دقیق و گوناگون تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی ارائه نموده است. (۱۴۵، ۳۱۸، ۳۳۲ و...) وی در این سفر دور و دراز یاداشتهای بسیار فراهم آورده است. | دقت مؤلف در گزارش زمان و مسافت ستودنی است. وی فاصله میان منزلها را به طور دقیق، گاه با شمار روزهای سپری شده و بیشتر با مقیاس ساعت (ص۱۵۲، ۱۷۷، ۲۴۹ و...) ثبت کرده و درباره هر سرزمین آگاهیهای دقیق و گوناگون تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی ارائه نموده است. (۱۴۵، ۳۱۸، ۳۳۲ و...) وی در این سفر دور و دراز یاداشتهای بسیار فراهم آورده است. | ||