امهات المؤمنین: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۶۶۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
==همسران پیامبر==
==همسران پیامبر==


[[حضرت خدیجه|خدیجه]] دختر [[خویلد|خُوَیْلد]]، [[سوده]] دختر [[زمعه|زَمْعه]]، [[عایشه]] دختر [[ابوبکر]]، [[حفصه|حَفْصه]] دختر [[عمر]]، [[ام ‌سلمه|اُم ‌سلمه]] دختر [[ابوامیه|ابواُمَیّه]]، [[ام ‌حبیبه|اُم ‌حبیبه]] دختر [[ابوسفیان]]، [[زینب بنت خزیمه|زینب]] دختر [[خزیمه|خُزَیمَه]]، [[زینب بنت جحش|زینب]] دختر [[جحش|جَحْش]]، [[جویریه|جُوَیْریه]] دختر حارث، [[صفیه]] دختر [[حیی بن اخطب|حُییّ بن اخطب]]، و [[میمونه|مَیمونَه]] دختر حارث، به اجماع مسلمانان صاحبان این لقب‌ هستند.<ref>الاستیعاب، ج‏1، ص46؛ اسد الغابه، ج1، ص40.</ref>  
[[حضرت خدیجه|خدیجه]] دختر [[خویلد|خُوَیْلد]]، [[سوده]] دختر [[زمعه|زَمْعه]]، [[عایشه]] دختر [[ابوبکر]]، [[حفصه|حَفْصه]] دختر [[عمر]]، [[ام ‌سلمه|اُم ‌سلمه]] دختر [[ابوامیه|ابواُمَیّه]]، [[ام ‌حبیبه|اُم ‌حبیبه]] دختر [[ابوسفیان]]، [[زینب بنت خزیمه|زینب]] دختر [[خزیمه|خُزَیمَه]]، [[زینب بنت جحش|زینب]] دختر [[جحش|جَحْش]]، [[جویریه|جُوَیْریه]] دختر حارث، [[صفیه]] دختر [[حیی بن اخطب|حُییّ بن اخطب]]، و [[میمونه|مَیمونَه]] دختر حارث، به اجماع مسلمانان صاحبان این لقب‌ یعنی امهات المومنین هستند.<ref>الاستیعاب، ج‏1، ص46؛ اسد الغابه، ج1، ص40.</ref>
===خدیجه دختر خویلد اسدی===
برپایه ‌گزارش مشهور، وی بیوه‌ زنی 40 ساله از [[اشراف قریش]] بود.<ref name=":0" /> البته ‌گزارشی دیگر او را دوشیزه‌ای 26 یا 28 ساله معرفی می‌کند.<ref name=":1" /> خدیجه، خود، به پیامبر پیشنهاد ازدواج داد<ref name=":2" /> و فرزندانی برای پیامبر زاد که نسل پیامبر خدا از طریق دختر گرامی او فاطمه زهرا(س) گسترش یافت.<ref name=":3" /> پیامبر گرامی(ص) خدیجه را از بر‌ترین زنان دنیا و هم‌سنگ [[حضرت مریم|مریم]] دختر [[عمران]] می‌دانست که خداوند از طریق [[جبرئیل]] بر او سلام ویژه فرستاد.<ref name=":4" /> او نخستین زن مسلمان بود.<ref name=":5" /> پیامبر گرامی تا پایان عمر پیوسته از خدیجه و خوبی‌هایش سخن می‌گفت و به دوستان و آشنایان او نیکی می‌کرد و سال وفات خدیجه و [[ابوطالب]] را «[[عام الحزن]]» یعنی سال‌ اندوه نامید.<ref name=":6" />
 
===سوده دختر زمعه===
پیامبر در پی رحلت خدیجه(س) با سوده که زنی بیوه بیش از 50 سال سن در [[مکه]] بود، ازدواج کرد. وفات او را در دوران خلافت عثمان (حک: 26-35ق.) در 80 سالگی یاد کرده‌اند.<ref name=":7" />  سوده در پی [[جنگ بدر|نبرد بدر]]، با شنیدن خبر شکست مکیان خشمگین شد و [[سهیل بن عمرو]] را بر اثر پذیرش اسارت شماتت کرد<ref name=":8" /> و برای برادرانش که در میان کشتگان مشرک بودند، روزها گریست. برخی این کار او را علت تصمیم پیامبر برای طلاق وی دانسته‌اند.<ref name=":9" />
 
وی از رسول خدا خواست با این‌که به شوهر نیاز ندارد، به امید این‌که روز قیامت در شمار همسران پیامبر محشور شود، او را نگاه دارد.<ref name=":10" />
 
===عایشه دختر ابوبکر===
پیامبر‌ اندکی پیش از [[هجرت به مدینه]]، او را به عقد خود درآورد. سن او را هنگام عقد میان شش تا 18 سال گفته‌اند و بیشتر منابع او را باکره دانسته‌اند.<ref name=":11" /> برخی به ازدواج پیشین او اشاره دارند.<ref name=":12" /> عروسی پیامبر با عایشه را دو سال پس از هجرت دانسته‌اند.<ref name=":13" /> 
 
===ام‌سلمه هند دختر ابوامیه===
پدرش [[ابوامیة بن مغیره]] از اشراف قریش بود.<ref name=":14" />  همسرش [[ابوسلمه]] پسر عمه پیامبر بود که بر اثر جراحتی از نبرد اُحد به سال سوم ق. به شهادت رسید. ‌ام سلمه از او چهار فرزند داشت<ref name=":15" /> و در 26 سالگی به همسری رسول خدا درآمد.<ref name=":16" />
 
===حفصه دختر عمر===
وی در پی مرگ شوهرش [[خنیس]] پس از نبرد بدر (2ق.) به پیشنهاد [[عمر]] و پس از آن‌که ابوبکر و [[عثمان]] این پیشنهاد را نپذیرفته بودند، به همسری پیامبر درآمد.<ref name=":17" /> او همان همسری است که راز پیامبر را آشکار کرد.<ref name=":18" /> بر اثر بداخلاقی او، پیامبر وی را طلاق داد؛ گرچه دیگر بار به او رجوع کرد.<ref name=":19" /> رفتار حفصه با پیامبر گاه چنان ناسزاوار می‌شد که پدرش عمر سوگند یاد می‌کرد که رسول خدا به رعایت حال وی دخترش را طلاق نداده است.<ref name=":20" />
 
===ام‌حبیبه رمله دختر ابوسفیان===
پدرش از سران مشرک قریش و شوهر پیشینش [[عبیدالله بن جحش]] بود و از او دختری نیز داشت.<ref name=":21" /> عبیدالله در پی مهاجرت به [[حبشه]] مسیحی شد و بر اثر افراط در شراب‌خواری مُرد. پیامبر به سال هفتم ق. با‌ ام حبیبه 40 ساله که با وجود ارتداد همسرش در حبشه، دین خود را حفظ کرده بود، ازدواج نمود و رشته خویشاوندی خود را با مهم‌‌ترین دشمنانش محکم‌تر ساخت.<ref name=":22" />
 
===زینب دختر خزیمة بن حارث===
او بیوه‌زنی نیکوکار و مشهور به «ام المساکین» (مادر فقیران) بود. شوهر دومش [[عبیده]] در نبرد بدر به شهادت رسید و زینب سه یا هشت ماه پایان عمرش را به همسری پیامبر درآمد و سپس به سال چهارم ق. درگذشت.<ref name=":23" /> هدف اصلی این ازدواج، حمایت از زینب و حفظ کرامت او بود که در پایان عمر دچار بی‌کسی و تهیدستی شده بود.<ref name=":24" />
 
===زینب دختر جحش===
او دختر عمه [[پیامبر خدا(ص)]] بود که نخست با میانجیگری ایشان به ازدواج [[زید بن حارثه]] غلام آزاد شده و فرزند خوانده رسول خدا درآمد. این ازدواج با هدف تغییر نظام اشرافی جاهلی بود. اما در پی ناسازگاری با زید، از او طلاق گرفت. پیامبر به فرمان خدا و برای نسخ سنت باطل قریش که فرزند خوانده را مانند فرزند می‌دانستند،<ref name=":25" /> با او ازدواج کرد. زینب بر همسران دیگر پیامبر افتخار می‌کرد که خداوند در آسمان‌ها عقد ازدواج او را با پیامبر بسته است.<ref name=":26" /> سن زینب هنگام ازدواج با پیامبر میان 35 تا 40 سال بود.<ref name=":27" />
 
===جویریه دختر حارث===
{{اصلی|جویریة بنت حارث}}
وی دختر یکی از سران قبیله [[بنی‌مصطلق|بنی‌المصطلق]] بود که شوهرش در نبرد با مسلمانان (5ق.) کشته شد و او همراه افرادی بسیار از این قبیله به اسارت مسلمانان درآمد. هنگامی‌که پدر جویریه برای آزادی او و پرداخت بهایش نزد پیامبر آمد. پیامبر وی را میان رفتن با پدر یا ازدواج با خود مخیر گذاشت. جویریه که در آن هنگام 20 ساله بود، به رغم میل پدر، ازدواج با پیامبر را برگزید. مسلمانان که خبر ازدواج پیامبر با جویریه را شنیدند، بسیاری از اسیران این قبیله را آزاد نمودند<ref name=":28" /> که شمار آنان را 100 خانوار یاد کرده‌اند.<ref name=":29" />
 
===صفیه دختر حیی بن اخطب===
پدرش از سران [[یهود بنی‌نضیر]] بود که در [[جنگ خیبر|نبرد خیبر]] همراه شوهر صفیه کشته شد. صفیه که پیش از پیامبر با دو تن ازدواج کرده بود، در پی اسارتش در غزوه خیبر (7ق.) میان همسری پیامبر و پیوستن به قبیله‌اش، همسری پیامبر را در 17 سالگی برگزید. از صفیه ‌گزارش شده که پیش از ازدواج با پیامبر در خواب دیده بود که ماه در آغوش وی قرار دارد. مادرش به او گفت: تو می‌خواهی همسر پادشاه عرب شوی. سپس به صورت او چنان سیلی زد که اثرش تا هنگام ازدواج با پیامبر باقی بود.<ref name=":30" /> پیامبر با این ازدواج، پیوند سببی خود را با قوم نژادگرای یهود استوار ساخت.
 
===میمونه دختر حارث===
پیامبر در پی وفات دومین شوهر میمونه، [[ابورهم بن عبدالعزی]] از [[بنی‌مالک]]، به سال هفتم ق. پس از انجام [[عمرة القضاء]] در مکه با او ازدواج کرد. او که در این هنگام 27 ساله بود، از شوهران پیشین خود فرزندی نداشت.<ref name=":31" /> میمونه واپسین زنی بود که پیامبر(ص) با وی ازدواج کرد. برپایه برخی روایات، این ازدواج به درخواست میمونه بود که مهریه‌اش را به پیامبر بخشید.<ref name=":32" /> جز خدیجه و زینب دختر خزیمه، بقیه این زنان هنگام رحلت پیامبر(ص) زنده بودند و شش تن نخست، از [[قبیله قریش‌]] به‌شمار می‌رفتند.<ref name=":33" />  


==احکام اختصاصی همسران پیامبر==
==احکام اختصاصی همسران پیامبر==
خط ۴۱: خط ۷۶:


===خدیجه دختر خویلد اسدی===
===خدیجه دختر خویلد اسدی===
برپایه ‌گزارش مشهور، وی بیوه‌ زنی 40 ساله از [[اشراف قریش]] بود.<ref>الطبقات، ج‏8، ص174؛ الاستیعاب، ج‏1، ص35.</ref> البته ‌گزارشی دیگر او را دوشیزه‌ای 26 یا 28 ساله معرفی می‌کند.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص98؛ الصحیح من سیرة النبی، ج‏2، ص115.</ref> خدیجه، خود، به پیامبر پیشنهاد ازدواج داد<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج‏1، ص188؛ اسد الغابه، ج‏6، ص80.</ref> و فرزندانی برای پیامبر زاد که نسل پیامبر خدا از طریق دختر گرامی او فاطمه زهرا(س) گسترش یافت.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج‏1، ص190؛ الاستیعاب، ج‏4، ص1819.</ref> پیامبر گرامی(ص) خدیجه را از بر‌ترین زنان دنیا و هم‌سنگ [[حضرت مریم|مریم]] دختر [[عمران]] می‌دانست که خداوند از طریق [[جبرئیل]] بر او سلام ویژه فرستاد.<ref>الاستیعاب، ج‏4، ص1821؛ الاصابه، ج‏8، ص101.</ref> او نخستین زن مسلمان بود.<ref>تاریخ طبری، ج‏2، ص309؛ البدء و التاریخ، ج‏5، ص71.</ref> پیامبر گرامی تا پایان عمر پیوسته از خدیجه و خوبی‌هایش سخن می‌گفت و به دوستان و آشنایان او نیکی می‌کرد و سال وفات خدیجه و [[ابوطالب]] را «[[عام الحزن]]» یعنی سال‌ اندوه نامید.<ref>اعلام الوری، ج‏1، ص53؛ امتاع الاسماع، ج‏1، ص45؛ نساء النبی، ص49-50.</ref>  
برپایه ‌گزارش مشهور، وی بیوه‌ زنی 40 ساله از [[اشراف قریش]] بود.<ref name=":0">الطبقات، ج‏8، ص174؛ الاستیعاب، ج‏1، ص35.</ref> البته ‌گزارشی دیگر او را دوشیزه‌ای 26 یا 28 ساله معرفی می‌کند.<ref name=":1">انساب الاشراف، ج‏1، ص98؛ الصحیح من سیرة النبی، ج‏2، ص115.</ref> خدیجه، خود، به پیامبر پیشنهاد ازدواج داد<ref name=":2">السیرة النبویه، ابن هشام، ج‏1، ص188؛ اسد الغابه، ج‏6، ص80.</ref> و فرزندانی برای پیامبر زاد که نسل پیامبر خدا از طریق دختر گرامی او فاطمه زهرا(س) گسترش یافت.<ref name=":3">السیرة النبویه، ابن هشام، ج‏1، ص190؛ الاستیعاب، ج‏4، ص1819.</ref> پیامبر گرامی(ص) خدیجه را از بر‌ترین زنان دنیا و هم‌سنگ [[حضرت مریم|مریم]] دختر [[عمران]] می‌دانست که خداوند از طریق [[جبرئیل]] بر او سلام ویژه فرستاد.<ref name=":4">الاستیعاب، ج‏4، ص1821؛ الاصابه، ج‏8، ص101.</ref> او نخستین زن مسلمان بود.<ref name=":5">تاریخ طبری، ج‏2، ص309؛ البدء و التاریخ، ج‏5، ص71.</ref> پیامبر گرامی تا پایان عمر پیوسته از خدیجه و خوبی‌هایش سخن می‌گفت و به دوستان و آشنایان او نیکی می‌کرد و سال وفات خدیجه و [[ابوطالب]] را «[[عام الحزن]]» یعنی سال‌ اندوه نامید.<ref name=":6">اعلام الوری، ج‏1، ص53؛ امتاع الاسماع، ج‏1، ص45؛ نساء النبی، ص49-50.</ref>  


===سوده دختر زمعه===
===سوده دختر زمعه===
پیامبر در پی رحلت خدیجه(س) با سوده که زنی بیوه بیش از 50 سال سن در [[مکه]] بود، ازدواج کرد. وفات او را در دوران خلافت عثمان (حک: 26-35ق.) در 80 سالگی یاد کرده‌اند.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص407؛ امتاع الاسماع، ج‏6، ص34.</ref> عایشه به‌رغم یاد کردن از صفات نیک سوده، از تندخویی<ref>سیره ابن اسحق، ص254؛ الاستیعاب، ج‏4، ص1866؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص266.</ref> و حسادت<ref>الطبقات، ج‏8، ص44.</ref> او یاد کرده است. سوده در پی [[جنگ بدر|نبرد بدر]]، با شنیدن خبر شکست مکیان خشمگین شد و [[سهیل بن عمرو]] را بر اثر پذیرش اسارت شماتت کرد<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج‏1، ص645؛ الکامل، ج‏2، ص131.</ref> و برای برادرانش که در میان کشتگان مشرک بودند، روزها گریست. برخی این کار او را علت تصمیم پیامبر برای طلاق وی دانسته‌اند.<ref>تاریخنامه‏ طبری، ج‏3، ص141.</ref>  
پیامبر در پی رحلت خدیجه(س) با سوده که زنی بیوه بیش از 50 سال سن در [[مکه]] بود، ازدواج کرد. وفات او را در دوران خلافت عثمان (حک: 26-35ق.) در 80 سالگی یاد کرده‌اند.<ref name=":7">انساب الاشراف، ج‏1، ص407؛ امتاع الاسماع، ج‏6، ص34.</ref> عایشه به‌رغم یاد کردن از صفات نیک سوده، از تندخویی<ref>سیره ابن اسحق، ص254؛ الاستیعاب، ج‏4، ص1866؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص266.</ref> و حسادت<ref>الطبقات، ج‏8، ص44.</ref> او یاد کرده است. سوده در پی [[جنگ بدر|نبرد بدر]]، با شنیدن خبر شکست مکیان خشمگین شد و [[سهیل بن عمرو]] را بر اثر پذیرش اسارت شماتت کرد<ref name=":8">السیرة النبویه، ابن هشام، ج‏1، ص645؛ الکامل، ج‏2، ص131.</ref> و برای برادرانش که در میان کشتگان مشرک بودند، روزها گریست. برخی این کار او را علت تصمیم پیامبر برای طلاق وی دانسته‌اند.<ref name=":9">تاریخنامه‏ طبری، ج‏3، ص141.</ref>  


وی از رسول خدا خواست با این‌که به شوهر نیاز ندارد، به امید این‌که روز قیامت در شمار همسران پیامبر محشور شود، او را نگاه دارد.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص407؛ المنتظم، ج‏3، ص344.</ref>  
وی از رسول خدا خواست با این‌که به شوهر نیاز ندارد، به امید این‌که روز قیامت در شمار همسران پیامبر محشور شود، او را نگاه دارد.<ref name=":10">انساب الاشراف، ج‏1، ص407؛ المنتظم، ج‏3، ص344.</ref>  


===عایشه دختر ابوبکر===
===عایشه دختر ابوبکر===
پیامبر‌ اندکی پیش از [[هجرت به مدینه]]، او را به عقد خود درآورد. سن او را هنگام عقد میان شش تا 18 سال گفته‌اند و بیشتر منابع او را باکره دانسته‌اند.<ref>سیره ابن اسحق، ص255؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص409.</ref> برخی به ازدواج پیشین او اشاره دارند.<ref>السیرة النبویه، الطائی، ج‏2، ص138.</ref> عروسی پیامبر با عایشه را دو سال پس از هجرت دانسته‌اند.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص411.</ref> برخی پژوهشگران ازدواج پیامبر با او را برپایه ملاحظات سیاسی و جلب اعتماد پدرش [[ابوبکر]] می‌دانند؛ زیرا اگر واقعاً انگیزه زناشویی با او در میان بود، پیامبر با یکی از دختران بالغ یا بیوه زنی جوان ازدواج می‌کرد تا لازم نباشد که چند سال صبر کند تا عایشه بالغ شود.<ref>زندگانی محمد، ص435.</ref> برپایه برخی ‌گزارش‌ها، عایشه برخلاف ادعای خود، از زیبایی چندان برخوردار نبوده است.<ref>الکامل، ج3، ص447؛ لسان المیزان، ج4، ص136.</ref>  
پیامبر‌ اندکی پیش از [[هجرت به مدینه]]، او را به عقد خود درآورد. سن او را هنگام عقد میان شش تا 18 سال گفته‌اند و بیشتر منابع او را باکره دانسته‌اند.<ref name=":11">سیره ابن اسحق، ص255؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص409.</ref> برخی به ازدواج پیشین او اشاره دارند.<ref name=":12">السیرة النبویه، الطائی، ج‏2، ص138.</ref> عروسی پیامبر با عایشه را دو سال پس از هجرت دانسته‌اند.<ref name=":13">انساب الاشراف، ج‏1، ص411.</ref> برخی پژوهشگران ازدواج پیامبر با او را برپایه ملاحظات سیاسی و جلب اعتماد پدرش [[ابوبکر]] می‌دانند؛ زیرا اگر واقعاً انگیزه زناشویی با او در میان بود، پیامبر با یکی از دختران بالغ یا بیوه زنی جوان ازدواج می‌کرد تا لازم نباشد که چند سال صبر کند تا عایشه بالغ شود.<ref>زندگانی محمد، ص435.</ref> برپایه برخی ‌گزارش‌ها، عایشه برخلاف ادعای خود، از زیبایی چندان برخوردار نبوده است.<ref>الکامل، ج3، ص447؛ لسان المیزان، ج4، ص136.</ref>  


===ام‌سلمه هند دختر ابوامیه===
===ام‌سلمه هند دختر ابوامیه===
پدرش [[ابوامیة بن مغیره]] از اشراف قریش بود.<ref>انساب الاشراف، ج‏10، ص200؛ اعلام النبوه، ص213.</ref> آن‌گاه که‌ ام سلمه در پی هجرت به مدینه، خود را دختر ابوامیه معرفی کرد، مردم مدینه باور نکردند که دختر چنان مردی به مسلمانان پیوسته است.<ref>الطبقات، ج‏8، ص74؛ الاصابه، ج‏8، ص406.</ref> همسرش [[ابوسلمه]] پسر عمه پیامبر بود که بر اثر جراحتی از نبرد اُحد به سال سوم ق. به شهادت رسید. ‌ام سلمه از او چهار فرزند داشت<ref>الطبقات، ج8، ص73؛ تاریخ طبری، ج‏3، ص164.</ref> و در 26 سالگی به همسری رسول خدا درآمد.<ref>الطبقات، ج‏8، ص76؛ الاصابه، ج8، ص343.</ref>  
پدرش [[ابوامیة بن مغیره]] از اشراف قریش بود.<ref name=":14">انساب الاشراف، ج‏10، ص200؛ اعلام النبوه، ص213.</ref> آن‌گاه که‌ ام سلمه در پی هجرت به مدینه، خود را دختر ابوامیه معرفی کرد، مردم مدینه باور نکردند که دختر چنان مردی به مسلمانان پیوسته است.<ref>الطبقات، ج‏8، ص74؛ الاصابه، ج‏8، ص406.</ref> همسرش [[ابوسلمه]] پسر عمه پیامبر بود که بر اثر جراحتی از نبرد اُحد به سال سوم ق. به شهادت رسید. ‌ام سلمه از او چهار فرزند داشت<ref name=":15">الطبقات، ج8، ص73؛ تاریخ طبری، ج‏3، ص164.</ref> و در 26 سالگی به همسری رسول خدا درآمد.<ref name=":16">الطبقات، ج‏8، ص76؛ الاصابه، ج8، ص343.</ref>  


===حفصه دختر عمر===
===حفصه دختر عمر===
وی در پی مرگ شوهرش [[خنیس]] پس از نبرد بدر (2ق.) به پیشنهاد [[عمر]] و پس از آن‌که ابوبکر و [[عثمان]] این پیشنهاد را نپذیرفته بودند، به همسری پیامبر درآمد.<ref>الطبقات، ج‏8، ص175؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص423.</ref> او همان همسری است که راز پیامبر را آشکار کرد.<ref>الطبقات، ج‏8، ص151؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص424.</ref> بر اثر بداخلاقی او، پیامبر وی را طلاق داد؛ گرچه دیگر بار به او رجوع کرد.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص426؛ عیون الاثر، ج2، ص370.</ref> رفتار حفصه با پیامبر گاه چنان ناسزاوار می‌شد که پدرش عمر سوگند یاد می‌کرد که رسول خدا به رعایت حال وی دخترش را طلاق نداده است.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص188؛ مسند ابی یعلی، ج1، ص159.</ref>  
وی در پی مرگ شوهرش [[خنیس]] پس از نبرد بدر (2ق.) به پیشنهاد [[عمر]] و پس از آن‌که ابوبکر و [[عثمان]] این پیشنهاد را نپذیرفته بودند، به همسری پیامبر درآمد.<ref name=":17">الطبقات، ج‏8، ص175؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص423.</ref> او همان همسری است که راز پیامبر را آشکار کرد.<ref name=":18">الطبقات، ج‏8، ص151؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص424.</ref> بر اثر بداخلاقی او، پیامبر وی را طلاق داد؛ گرچه دیگر بار به او رجوع کرد.<ref name=":19">انساب الاشراف، ج‏1، ص426؛ عیون الاثر، ج2، ص370.</ref> رفتار حفصه با پیامبر گاه چنان ناسزاوار می‌شد که پدرش عمر سوگند یاد می‌کرد که رسول خدا به رعایت حال وی دخترش را طلاق نداده است.<ref name=":20">صحیح مسلم، ج4، ص188؛ مسند ابی یعلی، ج1، ص159.</ref>  


===ام‌حبیبه رمله دختر ابوسفیان===
===ام‌حبیبه رمله دختر ابوسفیان===
پدرش از سران مشرک قریش و شوهر پیشینش [[عبیدالله بن جحش]] بود و از او دختری نیز داشت.<ref>الطبقات، ج‏8، ص77؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص438.</ref> عبیدالله در پی مهاجرت به [[حبشه]] مسیحی شد و بر اثر افراط در شراب‌خواری مُرد. پیامبر به سال هفتم ق. با‌ ام حبیبه 40 ساله که با وجود ارتداد همسرش در حبشه، دین خود را حفظ کرده بود، ازدواج نمود و رشته خویشاوندی خود را با مهم‌‌ترین دشمنانش محکم‌تر ساخت.<ref>الطبقات، ج‏8، ص77؛ تاریخ طبری، ج‏3، ص165.</ref>  
پدرش از سران مشرک قریش و شوهر پیشینش [[عبیدالله بن جحش]] بود و از او دختری نیز داشت.<ref name=":21">الطبقات، ج‏8، ص77؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص438.</ref> عبیدالله در پی مهاجرت به [[حبشه]] مسیحی شد و بر اثر افراط در شراب‌خواری مُرد. پیامبر به سال هفتم ق. با‌ ام حبیبه 40 ساله که با وجود ارتداد همسرش در حبشه، دین خود را حفظ کرده بود، ازدواج نمود و رشته خویشاوندی خود را با مهم‌‌ترین دشمنانش محکم‌تر ساخت.<ref name=":22">الطبقات، ج‏8، ص77؛ تاریخ طبری، ج‏3، ص165.</ref>  


===زینب دختر خزیمة بن حارث===
===زینب دختر خزیمة بن حارث===
او بیوه‌زنی نیکوکار و مشهور به «ام المساکین» (مادر فقیران) بود. شوهر دومش [[عبیده]] در نبرد بدر به شهادت رسید و زینب سه یا هشت ماه پایان عمرش را به همسری پیامبر درآمد و سپس به سال چهارم ق. درگذشت.<ref>تاریخ خلیفه، ص27؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص429؛ الاصابه، ج‏8، ص157.</ref> هدف اصلی این ازدواج، حمایت از زینب و حفظ کرامت او بود که در پایان عمر دچار بی‌کسی و تهیدستی شده بود.<ref>نساء النبی، ص135؛ همسران رسول خدا، ص25.</ref>  
او بیوه‌زنی نیکوکار و مشهور به «ام المساکین» (مادر فقیران) بود. شوهر دومش [[عبیده]] در نبرد بدر به شهادت رسید و زینب سه یا هشت ماه پایان عمرش را به همسری پیامبر درآمد و سپس به سال چهارم ق. درگذشت.<ref name=":23">تاریخ خلیفه، ص27؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص429؛ الاصابه، ج‏8، ص157.</ref> هدف اصلی این ازدواج، حمایت از زینب و حفظ کرامت او بود که در پایان عمر دچار بی‌کسی و تهیدستی شده بود.<ref name=":24">نساء النبی، ص135؛ همسران رسول خدا، ص25.</ref>  


===زینب دختر جحش===
===زینب دختر جحش===
او دختر عمه [[پیامبر خدا(ص)]] بود که نخست با میانجیگری ایشان به ازدواج [[زید بن حارثه]] غلام آزاد شده و فرزند خوانده رسول خدا درآمد. این ازدواج با هدف تغییر نظام اشرافی جاهلی بود. اما در پی ناسازگاری با زید، از او طلاق گرفت. پیامبر به فرمان خدا و برای نسخ سنت باطل قریش که فرزند خوانده را مانند فرزند می‌دانستند،<ref>همسران رسول خدا، ص46؛ زندگانی محمد، ص439.</ref> با او ازدواج کرد. زینب بر همسران دیگر پیامبر افتخار می‌کرد که خداوند در آسمان‌ها عقد ازدواج او را با پیامبر بسته است.<ref>الطبقات، ج8، ص82؛ مروج الذهب، ج2، ص289؛ تاریخ طبری، ج11، ص608.</ref> سن زینب هنگام ازدواج با پیامبر میان 35 تا 40 سال بود.<ref>الطبقات، ج‏8، ص90.</ref>  
او دختر عمه [[پیامبر خدا(ص)]] بود که نخست با میانجیگری ایشان به ازدواج [[زید بن حارثه]] غلام آزاد شده و فرزند خوانده رسول خدا درآمد. این ازدواج با هدف تغییر نظام اشرافی جاهلی بود. اما در پی ناسازگاری با زید، از او طلاق گرفت. پیامبر به فرمان خدا و برای نسخ سنت باطل قریش که فرزند خوانده را مانند فرزند می‌دانستند،<ref name=":25">همسران رسول خدا، ص46؛ زندگانی محمد، ص439.</ref> با او ازدواج کرد. زینب بر همسران دیگر پیامبر افتخار می‌کرد که خداوند در آسمان‌ها عقد ازدواج او را با پیامبر بسته است.<ref name=":26">الطبقات، ج8، ص82؛ مروج الذهب، ج2، ص289؛ تاریخ طبری، ج11، ص608.</ref> سن زینب هنگام ازدواج با پیامبر میان 35 تا 40 سال بود.<ref name=":27">الطبقات، ج‏8، ص90.</ref>  


===جویریه دختر حارث===
===جویریه دختر حارث===
{{اصلی|جویریة بنت حارث}}
{{اصلی|جویریة بنت حارث}}
وی دختر یکی از سران قبیله [[بنی‌مصطلق|بنی‌المصطلق]] بود که شوهرش در نبرد با مسلمانان (5ق.) کشته شد و او همراه افرادی بسیار از این قبیله به اسارت مسلمانان درآمد. هنگامی‌که پدر جویریه برای آزادی او و پرداخت بهایش نزد پیامبر آمد. پیامبر وی را میان رفتن با پدر یا ازدواج با خود مخیر گذاشت. جویریه که در آن هنگام 20 ساله بود، به رغم میل پدر، ازدواج با پیامبر را برگزید. مسلمانان که خبر ازدواج پیامبر با جویریه را شنیدند، بسیاری از اسیران این قبیله را آزاد نمودند<ref>انساب الاشراف، ج1، ص442؛ الطبقات، ج8، ص95.</ref> که شمار آنان را 100 خانوار یاد کرده‌اند.<ref>المغازی، ج‏1، ص411؛ اسد الغابه، ج‏6، ص57.</ref>  
وی دختر یکی از سران قبیله [[بنی‌مصطلق|بنی‌المصطلق]] بود که شوهرش در نبرد با مسلمانان (5ق.) کشته شد و او همراه افرادی بسیار از این قبیله به اسارت مسلمانان درآمد. هنگامی‌که پدر جویریه برای آزادی او و پرداخت بهایش نزد پیامبر آمد. پیامبر وی را میان رفتن با پدر یا ازدواج با خود مخیر گذاشت. جویریه که در آن هنگام 20 ساله بود، به رغم میل پدر، ازدواج با پیامبر را برگزید. مسلمانان که خبر ازدواج پیامبر با جویریه را شنیدند، بسیاری از اسیران این قبیله را آزاد نمودند<ref name=":28">انساب الاشراف، ج1، ص442؛ الطبقات، ج8، ص95.</ref> که شمار آنان را 100 خانوار یاد کرده‌اند.<ref name=":29">المغازی، ج‏1، ص411؛ اسد الغابه، ج‏6، ص57.</ref>  


===صفیه دختر حیی بن اخطب===
===صفیه دختر حیی بن اخطب===
پدرش از سران [[یهود بنی‌نضیر]] بود که در [[جنگ خیبر|نبرد خیبر]] همراه شوهر صفیه کشته شد. صفیه که پیش از پیامبر با دو تن ازدواج کرده بود، در پی اسارتش در غزوه خیبر (7ق.) میان همسری پیامبر و پیوستن به قبیله‌اش، همسری پیامبر را در 17 سالگی برگزید. از صفیه ‌گزارش شده که پیش از ازدواج با پیامبر در خواب دیده بود که ماه در آغوش وی قرار دارد. مادرش به او گفت: تو می‌خواهی همسر پادشاه عرب شوی. سپس به صورت او چنان سیلی زد که اثرش تا هنگام ازدواج با پیامبر باقی بود.<ref>تاریخ طبری، ج11، ص610؛ الاستیعاب، ج4، ص1871؛ الاصابه، ج8، ص210-212.</ref> پیامبر با این ازدواج، پیوند سببی خود را با قوم نژادگرای یهود استوار ساخت.
پدرش از سران [[یهود بنی‌نضیر]] بود که در [[جنگ خیبر|نبرد خیبر]] همراه شوهر صفیه کشته شد. صفیه که پیش از پیامبر با دو تن ازدواج کرده بود، در پی اسارتش در غزوه خیبر (7ق.) میان همسری پیامبر و پیوستن به قبیله‌اش، همسری پیامبر را در 17 سالگی برگزید. از صفیه ‌گزارش شده که پیش از ازدواج با پیامبر در خواب دیده بود که ماه در آغوش وی قرار دارد. مادرش به او گفت: تو می‌خواهی همسر پادشاه عرب شوی. سپس به صورت او چنان سیلی زد که اثرش تا هنگام ازدواج با پیامبر باقی بود.<ref name=":30">تاریخ طبری، ج11، ص610؛ الاستیعاب، ج4، ص1871؛ الاصابه، ج8، ص210-212.</ref> پیامبر با این ازدواج، پیوند سببی خود را با قوم نژادگرای یهود استوار ساخت.


===میمونه دختر حارث===
===میمونه دختر حارث===
پیامبر در پی وفات دومین شوهر میمونه، [[ابورهم بن عبدالعزی]] از [[بنی‌مالک]]، به سال هفتم ق. پس از انجام [[عمرة القضاء]] در مکه با او ازدواج کرد. او که در این هنگام 27 ساله بود، از شوهران پیشین خود فرزندی نداشت.<ref>الطبقات، ج8، ص111؛ انساب الاشراف، ج1، ص447؛ الاصابه، ج8، ص322.</ref> میمونه واپسین زنی بود که پیامبر(ص) با وی ازدواج کرد. برپایه برخی روایات، این ازدواج به درخواست میمونه بود که مهریه‌اش را به پیامبر بخشید.<ref>الاصابه، ج1، ص87.</ref> جز خدیجه و زینب دختر خزیمه، بقیه این زنان هنگام رحلت پیامبر(ص) زنده بودند و شش تن نخست، از [[قبیله قریش‌]] به‌شمار می‌رفتند.<ref>الاوائل، ص115؛ تاریخ طبری، ج3، ص167.</ref>  
پیامبر در پی وفات دومین شوهر میمونه، [[ابورهم بن عبدالعزی]] از [[بنی‌مالک]]، به سال هفتم ق. پس از انجام [[عمرة القضاء]] در مکه با او ازدواج کرد. او که در این هنگام 27 ساله بود، از شوهران پیشین خود فرزندی نداشت.<ref name=":31">الطبقات، ج8، ص111؛ انساب الاشراف، ج1، ص447؛ الاصابه، ج8، ص322.</ref> میمونه واپسین زنی بود که پیامبر(ص) با وی ازدواج کرد. برپایه برخی روایات، این ازدواج به درخواست میمونه بود که مهریه‌اش را به پیامبر بخشید.<ref name=":32">الاصابه، ج1، ص87.</ref> جز خدیجه و زینب دختر خزیمه، بقیه این زنان هنگام رحلت پیامبر(ص) زنده بودند و شش تن نخست، از [[قبیله قریش‌]] به‌شمار می‌رفتند.<ref name=":33">الاوائل، ص115؛ تاریخ طبری، ج3، ص167.</ref>  


==گزارش های دیگر==
==گزارش های دیگر==