امهات المؤمنین: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۰۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:
===جویریه دختر حارث===
===جویریه دختر حارث===
{{اصلی|جویریة بنت حارث}}
{{اصلی|جویریة بنت حارث}}
وی دختر یکی از سران قبیله [[بنی‌مصطلق|بنی‌المصطلق]] بود که شوهرش در نبرد با مسلمانان (5ق.) کشته شد و او همراه افرادی بسیار از این قبیله به اسارت مسلمانان درآمد. هنگامی‌که پدر جویریه برای آزادی او و پرداخت بهایش نزد پیامبر آمد. پیامبر وی را میان رفتن با پدر یا ازدواج با خود مخیر گذاشت. جویریه که در آن هنگام 20 ساله بود، به رغم میل پدر، ازدواج با پیامبر را برگزید. مسلمانان که خبر ازدواج پیامبر با جویریه را شنیدند، بسیاری از اسیران این قبیله را آزاد نمودند<ref name=":28">انساب الاشراف، ج1، ص442؛ الطبقات، ج8، ص95.</ref> که شمار آنان را 100 خانوار یاد کرده‌اند.<ref name=":29">المغازی، ج‏1، ص411؛ اسد الغابه، ج‏6، ص57.</ref>  
وی دختر یکی از سران قبیله [[بنی‌مصطلق|بنی‌المصطلق]] بود که شوهرش در نبرد با مسلمانان (5ق.) کشته شد و او همراه افرادی بسیار از این قبیله به اسارت مسلمانان درآمد. هنگامی‌که پدر [[جویریة بنت حارث|جویریه]] برای آزادی او و پرداخت بهایش نزد [[پیامبراسلام|پیامبر]] آمد. [[پیامبراسلام|پیامبر]] وی را میان رفتن با پدر یا ازدواج با خود مخیر گذاشت. جویریه که در آن هنگام 20 ساله بود، به رغم میل پدر، ازدواج با پیامبر را برگزید. مسلمانان که خبر ازدواج [[پیامبراسلام|پیامبر]] با [[جویریة بنت حارث|جویریه]] را شنیدند، بسیاری از اسیران این قبیله را آزاد نمودند<ref name=":28">انساب الاشراف، ج1، ص442؛ الطبقات، ج8، ص95.</ref> که شمار آنان را 100 خانوار یاد کرده‌اند.<ref name=":29">المغازی، ج‏1، ص411؛ اسد الغابه، ج‏6، ص57.</ref>  


===صفیه دختر حیی بن اخطب===
===صفیه دختر حیی بن اخطب===
پدرش از سران [[یهود بنی‌نضیر]] بود که در [[جنگ خیبر|نبرد خیبر]] همراه شوهر صفیه کشته شد. صفیه که پیش از پیامبر با دو تن ازدواج کرده بود، در پی اسارتش در غزوه خیبر (7ق.) میان همسری پیامبر و پیوستن به قبیله‌اش، همسری پیامبر را در 17 سالگی برگزید.<ref name=":30">تاریخ طبری، ج11، ص610؛ الاستیعاب، ج4، ص1871؛ الاصابه، ج8، ص210-212.</ref> پیامبر با این ازدواج، پیوند سببی خود را با قوم نژادگرای یهود استوار ساخت.
پدرش از سران [[یهود بنی‌نضیر]] بود که در [[جنگ خیبر|نبرد خیبر]] همراه شوهر [[صفیه دختر حیی بن اخطب|صفیه]] کشته شد. [[صفیه دختر حیی بن اخطب|صفیه]] که پیش از [[پیامبراسلام|پیامبر]] با دو تن ازدواج کرده بود، در پی اسارتش در [[غزوه خیبر]] (7ق.) میان همسری [[پیامبراسلام|پیامبر]] و پیوستن به قبیله‌اش، همسری [[پیامبراسلام|پیامبر]] را در 17 سالگی برگزید.<ref name=":30">تاریخ طبری، ج11، ص610؛ الاستیعاب، ج4، ص1871؛ الاصابه، ج8، ص210-212.</ref> [[پیامبراسلام|پیامبر]] با این ازدواج، پیوند سببی خود را با قوم نژادگرای یهود استوار ساخت.


===میمونه دختر حارث===
===میمونه دختر حارث===
پیامبر در پی وفات دومین شوهر میمونه، [[ابورهم بن عبدالعزی]] از [[بنی‌مالک]]، به سال هفتم ق. پس از انجام [[عمرة القضاء]] در مکه با او ازدواج کرد. او که در این هنگام 27 ساله بود، از شوهران پیشین خود فرزندی نداشت.<ref name=":31">الطبقات، ج8، ص111؛ انساب الاشراف، ج1، ص447؛ الاصابه، ج8، ص322.</ref> میمونه واپسین زنی بود که پیامبر(ص) با وی ازدواج کرد. برپایه برخی روایات، این ازدواج به درخواست میمونه بود که مهریه‌اش را به پیامبر بخشید.<ref name=":32">الاصابه، ج1، ص87.</ref>  
پیامبر در پی وفات دومین شوهر [[میمونه دختر حارث|میمونه]]، [[ابورهم بن عبدالعزی]] از [[بنی‌مالک]]، به سال هفتم ق. پس از انجام [[عمرة القضاء]] در [[مکه]] با او ازدواج کرد. او که در این هنگام 27 ساله بود، از شوهران پیشین خود فرزندی نداشت.<ref name=":31">الطبقات، ج8، ص111؛ انساب الاشراف، ج1، ص447؛ الاصابه، ج8، ص322.</ref> میمونه واپسین زنی بود که [[پیامبراسلام|پیامبر]](ص) با وی ازدواج کرد. برپایه برخی روایات، این ازدواج به درخواست [[میمونه دختر حارث|میمونه]] بود که مهریه‌اش را به [[پیامبراسلام|پیامبر]] بخشید.<ref name=":32">الاصابه، ج1، ص87.</ref>  


جز خدیجه و زینب دختر خزیمه، بقیه این زنان هنگام رحلت پیامبر(ص) زنده بودند و شش تن نخست، از [[قبیله قریش‌]] به‌شمار می‌رفتند.<ref name=":33">الاوائل، ص115؛ تاریخ طبری، ج3، ص167.</ref>  
جز [[حضرت خدیجه (س)|خدیجه]] و [[زینب دختر خزیمه]]، بقیه این زنان هنگام رحلت [[پیامبراسلام|پیامبر]](ص) زنده بودند و شش تن نخست، از [[قبیله قریش‌]] به‌شمار می‌رفتند.<ref name=":33">الاوائل، ص115؛ تاریخ طبری، ج3، ص167.</ref>  


==احکام اختصاصی همسران پیامبر==
==احکام اختصاصی همسران پیامبر==
به مقتضای این عنوان، همسران پیامبر موظف بودند قواعد و آدابی ویژه را در رفتار خود رعایت کنند و خود را همانند زنان عادی ندانند. آیات 28-34 احزاب به برخی از این ضوابط اشاره دارد:
به مقتضای این عنوان، همسران [[پیامبراسلام|پیامبر]] موظف بودند قواعد و آدابی ویژه را در رفتار خود رعایت کنند و خود را همانند زنان عادی ندانند. آیات 28-34 احزاب به برخی از این ضوابط اشاره دارد:


1. دو برابر بودن کیفر گناهان و همچنین پاداش اعمال نیکشان.<ref>تفسیر قمی، ج‏2، ص193؛ جامع البیان، ج21، ص101؛ نمونه، ج12، ص214.</ref>  
1. دو برابر بودن کیفر گناهان و همچنین پاداش اعمال نیکشان.<ref>تفسیر قمی، ج‏2، ص193؛ جامع البیان، ج21، ص101؛ نمونه، ج12، ص214.</ref>  


2. لزوم حفظ شؤون ویژه همسری پیامبر(ص) و یکسان نبودن شان و جایگاه آنان با جایگاه دیگر زنان.<ref>جامع البیان، ج‏22، ص3؛ نمونه، ج‏17، ص288؛ المیزان، ج‏16، ص308.</ref>  
2. لزوم حفظ شؤون ویژه همسری [[پیامبراسلام|پیامبر]](ص) و یکسان نبودن شان و جایگاه آنان با جایگاه دیگر زنان.<ref>جامع البیان، ج‏22، ص3؛ نمونه، ج‏17، ص288؛ المیزان، ج‏16، ص308.</ref>  


3. وجوب پرده‌نشینی و بیرون نشدن از خانه، مگر برای کارهای لازم.<ref>مجموعه آثار، ج19، ص498.</ref>   
3. وجوب پرده‌نشینی و بیرون نشدن از خانه، مگر برای کارهای لازم.<ref>مجموعه آثار، ج19، ص498.</ref>   
خط ۵۵: خط ۵۵:
4. داشتن حجاب ویژه؛ بدین معنا که آنان باید با نامحرمان از پشت پرده سخن گویند.<ref>نمونه، ج‏17، ص401.</ref>  
4. داشتن حجاب ویژه؛ بدین معنا که آنان باید با نامحرمان از پشت پرده سخن گویند.<ref>نمونه، ج‏17، ص401.</ref>  


5. مخیر بودن میان پذیرفتن زندگی فقیرانه سرافرازانه با پیامبر و طلاق گرفتن خرسندانه و پرداخت همه حقشان به ایشان.<ref>کنز العرفان، ج‏2، ص239.</ref>  
5. مخیر بودن میان پذیرفتن زندگی فقیرانه سرافرازانه با [[پیامبراسلام|پیامبر]] و طلاق گرفتن خرسندانه و پرداخت همه حقشان به ایشان.<ref>کنز العرفان، ج‏2، ص239.</ref>  


6. حرمت ازدواج آنان در پی وفات پیامبر گرامی(ص).   
6. حرمت ازدواج آنان در پی وفات [[پیامبراسلام|پیامبر]] گرامی(ص).   


==دلایل چندهمسری پیامبر==
==دلایل چندهمسری پیامبر==
پیامبر گرامی(ص) برای احیای حقوق از دست رفته زنان در جامعه بشری، شمار همسران دائم مرد را در جامعه اسلامی محدود کرد و با وجود مجاز شمردن ازدواج موقت، خود ازدواج دائم را برگزید. در جوانی نیز هیچ‌گونه ارتباط جنسی بیرون از حلقه ازدواج نداشت.
[[پیامبراسلام|پیامبر]] گرامی(ص) برای احیای حقوق از دست رفته زنان در جامعه بشری، شمار همسران دائم مرد را در جامعه اسلامی محدود کرد و با وجود مجاز شمردن ازدواج موقت، خود ازدواج دائم را برگزید. در جوانی نیز هیچ‌گونه ارتباط جنسی بیرون از حلقه ازدواج نداشت.


دوران چند همسری پیامبر گرامی(ص) تنها در دهه پایانی عمر ایشان و دوران حکومت اسلامی در مدینه است. البته [[سوره نساء]] که شمار همسران دائم مرد مسلمان را به چهار همسر محدود می‌کند (سوره نساء، آیه 3)، در پی [[سوره احزاب]] نازل شده و مربوط به زمانی است که پیامبر بیش از چهار همسر داشته و شامل پیامبر نمی‌شده است.<ref>البرهان، ج1، ص194؛ الاتقان، ج1، ص39.</ref>
دوران چند همسری [[پیامبراسلام|پیامبر]] گرامی(ص) تنها در دهه پایانی عمر ایشان و دوران [[حکومت اسلامی]] در [[مدینه]] است. البته [[سوره نساء]] که شمار همسران دائم مرد مسلمان را به چهار همسر محدود می‌کند (سوره نساء، آیه 3)، در پی [[سوره احزاب]] نازل شده و مربوط به زمانی است که [[پیامبراسلام|پیامبر]] بیش از چهار همسر داشته و شامل [[پیامبراسلام|پیامبر]] نمی‌شده است.<ref>البرهان، ج1، ص194؛ الاتقان، ج1، ص39.</ref>


علل چند همسری رسول خدا را به این ترتیب می توان بیان کرد:  
علل چند همسری [[پیامبراسلام|رسول خدا]] را به این ترتیب می توان بیان کرد:  


1. مبارزه با آداب و رسوم و فرهنگ‌های جاهلی؛ مانند اعطای حقوق فرزند به فرزندخوانده، برتری دادن به اشراف در ازدواج، ننگ بودن ازدواج با بیوه‌زنان در جامعه عربی که نشان ناتوانی مرد به‌شمار می‌رفت و در برابر، فرهنگ این جامعه مردان را به ازدواج با دختران دوشیزه نوجوان تشویق می‌کرد.<ref>المفصل، ج8، ص226.</ref> بیشتر همسران پیامبر، بیوه‌زنانی بودند که سال‌ها از دوران بلوغشان (حدود نُه سال در منطقه حجاز) گذشته بود.<ref>همسران رسول خدا، ص78.</ref>  
1. مبارزه با آداب و رسوم و فرهنگ‌های جاهلی؛ مانند اعطای حقوق فرزند به فرزندخوانده، برتری دادن به اشراف در ازدواج، ننگ بودن ازدواج با بیوه‌زنان در جامعه عربی که نشان ناتوانی مرد به‌شمار می‌رفت و در برابر، فرهنگ این جامعه مردان را به ازدواج با دختران دوشیزه نوجوان تشویق می‌کرد.<ref>المفصل، ج8، ص226.</ref> بیشتر همسران [[پیامبراسلام|پیامبر]]، بیوه‌زنانی بودند که سال‌ها از دوران بلوغشان (حدود نُه سال در منطقه [[حجاز]]) گذشته بود.<ref>همسران رسول خدا، ص78.</ref>  


2. پیوندهای سیاسی با رقیبان؛ مانند [[یهودیان]]، [[ابوسفیان]] و [[بنی‌مخزوم]].
2. پیوندهای سیاسی با رقیبان؛ مانند [[یهودیان]]، [[ابوسفیان]] و [[بنی‌مخزوم]].
خط ۷۲: خط ۷۲:
3. تشویق عملی به ازدواج با بیوه‌زنان و زنان بی‌سرپرست که شمار آنان باتوجه به نبردهای متعدد در آن دوره رو به افزایش بود<ref>زندگانی محمد، ص438.</ref> و امکان نگهداری آنان در جایی مانند [[صفه]] نبود.
3. تشویق عملی به ازدواج با بیوه‌زنان و زنان بی‌سرپرست که شمار آنان باتوجه به نبردهای متعدد در آن دوره رو به افزایش بود<ref>زندگانی محمد، ص438.</ref> و امکان نگهداری آنان در جایی مانند [[صفه]] نبود.


4. اشتیاق قبایل گوناگون برای کسب شرافت و افتخار خویشاوندی با پیامبر گرامی، به‌عنوان بالا‌ترین ارزش.<ref>المفصل، ج8، ص232.</ref>  
4. اشتیاق قبایل گوناگون برای کسب شرافت و افتخار خویشاوندی با [[پیامبراسلام|پیامبر]] گرامی، به‌عنوان بالا‌ترین ارزش.<ref>المفصل، ج8، ص232.</ref>  


5. تلاش افراد گوناگون برای پیوند با رسول خدا(ص) به امید پدید آمدن نسلی مشترک از آنان و رسول خدا که احتمال می‌رفت در قدرت و حکومت پس از رسول خدا شریک باشند.
5. تلاش افراد گوناگون برای پیوند با [[پیامبراسلام|رسول خدا]](ص) به امید پدید آمدن نسلی مشترک از آنان و [[پیامبراسلام|رسول خدا]] که احتمال می‌رفت در قدرت و حکومت پس از [[پیامبراسلام|پیامبر]] شریک باشند.


6. باور داشتن به بهشتی بودن هر زنی که افتخار همسری پیامبر را داشت؛ هرچند این باور در سوره تحریم رد شده است. (سوره تحریم، آیه 1-5)
6. باور داشتن به بهشتی بودن هر زنی که افتخار همسری پیامبر را داشت؛ هرچند این باور در [[سوره تحریم]] رد شده است. ([[سوره تحریم]]، آیه 1-5)


7. الگودهی عملی و آموزش شیوه برخورد با زنان و همسران که جامعه جاهلی آن روز با توجه به باورهای نادرست خود درباره زنان، سخت به آن نیاز داشت؛ زیرا آن‌ها زنان را چون کالا می‌دیدند و برایشان هیچ ارزشی برنمی‌شمردند. اخلاق نیکوی رسول خدا در برخورد با زنان خود که بردباری ویژه می‌طلبید، بر اخلاق جامعه مسلمانان اثر نهاد و کلاسی عملی برای خانواده‌داری بود.<ref>الفردوس الاعلی، ص79.</ref>  
7. الگودهی عملی و آموزش شیوه برخورد با زنان و همسران که جامعه جاهلی آن روز با توجه به باورهای نادرست خود درباره زنان، سخت به آن نیاز داشت؛ زیرا آن‌ها زنان را چون کالا می‌دیدند و برایشان هیچ ارزشی برنمی‌شمردند. اخلاق نیکوی [[پیامبراسلام|رسول خدا]] در برخورد با زنان خود که بردباری ویژه می‌طلبید، بر اخلاق جامعه مسلمانان اثر نهاد و کلاسی عملی برای خانواده‌داری بود.<ref>الفردوس الاعلی، ص79.</ref>  


8. ایفای نقش مهم همسران پیامبر در رابطه پیامبر با جامعه زنان و میانجیگری در بیان احکام اختصاصی بانوان و نیز مسائل زناشویی؛ زیرا زنان به‌طور مستقیم آن‌ها را از پیامبر نمی‌پرسیدند.
8. ایفای نقش مهم همسران [[پیامبراسلام|پیامبر]] در رابطه [[پیامبراسلام|پیامبر]] با جامعه زنان و میانجیگری در بیان احکام اختصاصی بانوان و نیز مسائل زناشویی؛ زیرا زنان به‌طور مستقیم آن‌ها را از پیامبر نمی‌پرسیدند.
==سیره پیامبر در برخورد با همسران==
==سیره پیامبر در برخورد با همسران==
پیامبر اسلام برای هریک از همسرانش زمانی معیّن کرده بود و هرروز با همه همسرانش دیدار می‌کرد و به آن‌ها ملاطفت می‌نمود و اگر نوبتش در همان روز بود، نزد او می‌ماند وگرنه برمی‌خاست. در این دیدارها وی مدتی بیشتر را نزد‌ ام سلمه می‌ماند.<ref>الطبقات، ج‏8، ص135-136؛ سبل الهدی، ج‏9، ص65.</ref> این شیوه حتی در دوران بیماری ایشان نیز رعایت می‌شد تا هنگامی که [[حضرت فاطمه(س)]] از همسران پیامبر خواست که برای رعایت حال ایشان، حق خود را ببخشند و آنان نیز پذیرفتند.<ref>الطبقات، ج‏8، ص135؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص415.</ref> پیامبر هنگام سفر با قرعه یکی از همسرانش را برمی‌گزید و وی را با خود به سفر می‌برد.<ref>الطبقات، ج‏8، ص135؛ انساب الاشراف، ج1، ص417.</ref>
پیامبر اسلام برای هریک از همسرانش زمانی معیّن کرده بود و هرروز با همه همسرانش دیدار می‌کرد و به آن‌ها ملاطفت می‌نمود و اگر نوبتش در همان روز بود، نزد او می‌ماند وگرنه برمی‌خاست. در این دیدارها وی مدتی بیشتر را نزد‌ ام سلمه می‌ماند.<ref>الطبقات، ج‏8، ص135-136؛ سبل الهدی، ج‏9، ص65.</ref> این شیوه حتی در دوران بیماری ایشان نیز رعایت می‌شد تا هنگامی که [[حضرت فاطمه(س)]] از همسران پیامبر خواست که برای رعایت حال ایشان، حق خود را ببخشند و آنان نیز پذیرفتند.<ref>الطبقات، ج‏8، ص135؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص415.</ref> پیامبر هنگام سفر با قرعه یکی از همسرانش را برمی‌گزید و وی را با خود به سفر می‌برد.<ref>الطبقات، ج‏8، ص135؛ انساب الاشراف، ج1، ص417.</ref>