بدون خلاصۀ ویرایش
عاطفه فتاحی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
عاطفه فتاحی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۶: | ||
برپایه روایتی، زنان [[پیامبراسلام|پیامبر]] در دوران زندگانی ایشان به دو حزب قسمت میشدند: حزب [[ام سلمه]] و حزب [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]]. حزب [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]] سهمی بیشتر از هدایای مردم به [[پیامبراسلام|رسول خدا]] را بهدست میآورد که مایه شکایت و اعتراض زنان [[پیامبراسلام|پیامبر]] گشت.<ref>الطبقات، ج8، ص130؛ صحیح البخاری، ج2، ص132.</ref> برخی همسران [[پیامبراسلام|رسول خدا]] برای هموار کردن مسیر خلافت فرد مطلوب خود تلاش میکردند. این تلاش در شیوه انتقال فرمان امامت جماعت [[مسجد پیامبر]]، در روزهای آخر عمر ایشان و در دوران بیماری او آشکار است.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص652؛ شرح نهج البلاغه، ج9، ص198.</ref> اینکار باعث شد تا [[پیامبراسلام|پیامبر]] با حالت بیماری در مسجد حاضر شود و [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] را که به امامت جماعت مشغول شده بود، کنار بزند و خود، نشسته، امامت نماز را برعهده گیرد.<ref>الطبقات، ج2، ص169؛ المعرفة و التاریخ، ج1، ص447.</ref> [[پیامبراسلام|پیامبر]] چنان از این کار همسرانش آزرده شد که آنان را به زنانی فتنهگر تشبیه کرد<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص232.</ref> که برپایه برخی آیات، قصد منحرف کردن [[حضرت یوسف]] را داشتند و [[حضرت یوسف|یوسف]]، زندان را بر پذیرش پیشنهاد آنان برتری داد. ([[سوره یوسف]]، آیه 33) | برپایه روایتی، زنان [[پیامبراسلام|پیامبر]] در دوران زندگانی ایشان به دو حزب قسمت میشدند: حزب [[ام سلمه]] و حزب [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]]. حزب [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]] سهمی بیشتر از هدایای مردم به [[پیامبراسلام|رسول خدا]] را بهدست میآورد که مایه شکایت و اعتراض زنان [[پیامبراسلام|پیامبر]] گشت.<ref>الطبقات، ج8، ص130؛ صحیح البخاری، ج2، ص132.</ref> برخی همسران [[پیامبراسلام|رسول خدا]] برای هموار کردن مسیر خلافت فرد مطلوب خود تلاش میکردند. این تلاش در شیوه انتقال فرمان امامت جماعت [[مسجد پیامبر]]، در روزهای آخر عمر ایشان و در دوران بیماری او آشکار است.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص652؛ شرح نهج البلاغه، ج9، ص198.</ref> اینکار باعث شد تا [[پیامبراسلام|پیامبر]] با حالت بیماری در مسجد حاضر شود و [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] را که به امامت جماعت مشغول شده بود، کنار بزند و خود، نشسته، امامت نماز را برعهده گیرد.<ref>الطبقات، ج2، ص169؛ المعرفة و التاریخ، ج1، ص447.</ref> [[پیامبراسلام|پیامبر]] چنان از این کار همسرانش آزرده شد که آنان را به زنانی فتنهگر تشبیه کرد<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص232.</ref> که برپایه برخی آیات، قصد منحرف کردن [[حضرت یوسف]] را داشتند و [[حضرت یوسف|یوسف]]، زندان را بر پذیرش پیشنهاد آنان برتری داد. ([[سوره یوسف]]، آیه 33) | ||
==همسران پیامبر بعد از وفات آن حضرت== | ==همسران پیامبر بعد از وفات آن حضرت== | ||
پس از | پس از [[پیامبراسلام|پیامبر]]، جایگاهی که [[قرآن]] برای همسران [[پیامبراسلام|پیامبر]] مشخص کرده بود و سفارش [[پیامبراسلام|پیامبر]] گرامی برای نیکی به همسرانش،<ref>الطبقات، ج3، ص98؛ انساب الاشراف، ج10، ص35.</ref> موجب توجه ویژه [[خلفای بعد از پیامبر|خلفا]] به آنان شد؛ چنانکه به ایشان عطایایی داشتند.<ref>تاریخ طبری، ج3، ص614؛ انساب الاشراف، ج1، ص444.</ref> البته پس از [[پیامبراسلام|پیامبر]]، همه زنان ایشان در یک جایگاه نبودند؛ چنانکه [[عمربن خطاب|عمر]] سهم عطای عایشه را 2000 درهم بیش از دیگر زنان تعیین کرد<ref>انساب الاشراف، ج1، ص444؛ تاریخ طبری، ج3، ص614.</ref> و [[معاویه]] و [[عبدالله بن زبیر]] هدیههایی هنگفت به عایشه میدادند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص419.</ref> | ||
همه همسران پیامبر احادیثی را از ایشان آموخته و از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بودند؛ اما [[عمربن خطاب|عمر]] و [[عثمان بن عفان|عثمان]] درباره احکام بیشتر به [[عایشه]] رجوع میکردند که از او میپرسیدند و او در دوران آنها رسماً فتوا میداد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص415.</ref> [[ام حبیبه]] در پی قتل [[عثمان بن عفان|عثمان]]، لباس خونین او را برای برادرش [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] فرستاد تا از آن برای خونخواهی [[عثمان بن عفان|عثمان]]، بهعنوان برادر همسر [[پیامبر|رسول خدا]] استفاده کند.<ref>تاریخ الاسلام، ج3، ص539.</ref> اما [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]] گوی سبقت را از او ربود و با آنکه [[عثمان بن عفان|عثمان]] را نَعْثَل (پیرمرد نادان) خوانده بود که دین را تباه کرده و باید کشته شود،<ref>الفتوح، ج2، ص421؛ الامامة و السیاسه، ج1، ص72.</ref> در سال 37ق. [[جنگ جمل|نبرد جمل]] را با همراهی [[زبیربن عوام|زبیر]] و [[طلحه بن عبیدالله|طلحه]]، ضدّ [[امام علی(ع)]] با شعار خونخواهی [[عثمان بن عفان|عثمان]] به راهانداخت.<ref>الاخبار الطوال، ص144.</ref> حتی بسیاری از [[جنگ جمل|جملیان]] با انگیزه حمایت از مادر مؤمنان، بر ضدّ [[امام علی(ع)]] شمشیر میزدند.<ref>تاریخ خلیفه، ص114.</ref> در همین رویداد، [[ام سلمه]] نیز که با توصیههای خود نتوانسته بود [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]] را از شرکت در نبرد بازدارد،<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص181؛ الفتوح، ج2، ص455.</ref> با استفاده از عنوان «ام المؤمنین» به حمایت از [[امام علی(ع)]] برخاست و به ایشان نوشت که اگر نهی الهی درباره بیرون شدن زنان [[پیامبراسلام|پیامبر]] نبود، خودش همراه [[امام(ع)]] در نبرد شرکت میکرد. وی بهسبب این نهی و بهنشان حمایت و تایید خود، پسرش عمر را همراه ایشان فرستاد.<ref>الفتوح، ج2، ص455؛ انساب الاشراف، ج1، ص43؛ الکامل، ج3، ص221.</ref> [[حفصه دختر عمر|حفصه]] نیز میخواست در این نبرد [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]] را همراهی کند؛ اما برادرش [[عبدالله بن عمر]] او را بازداشت.<ref>تاریخ طبری، ج4، ص454؛ البدایة و النهایه، ج7، ص230.</ref> | همه همسران پیامبر احادیثی را از ایشان آموخته و از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بودند؛ اما [[عمربن خطاب|عمر]] و [[عثمان بن عفان|عثمان]] درباره احکام بیشتر به [[عایشه]] رجوع میکردند که از او میپرسیدند و او در دوران آنها رسماً فتوا میداد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص415.</ref> [[ام حبیبه]] در پی قتل [[عثمان بن عفان|عثمان]]، لباس خونین او را برای برادرش [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] فرستاد تا از آن برای خونخواهی [[عثمان بن عفان|عثمان]]، بهعنوان برادر همسر [[پیامبر|رسول خدا]] استفاده کند.<ref>تاریخ الاسلام، ج3، ص539.</ref> اما [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]] گوی سبقت را از او ربود و با آنکه [[عثمان بن عفان|عثمان]] را نَعْثَل (پیرمرد نادان) خوانده بود که دین را تباه کرده و باید کشته شود،<ref>الفتوح، ج2، ص421؛ الامامة و السیاسه، ج1، ص72.</ref> در سال 37ق. [[جنگ جمل|نبرد جمل]] را با همراهی [[زبیربن عوام|زبیر]] و [[طلحه بن عبیدالله|طلحه]]، ضدّ [[امام علی(ع)]] با شعار خونخواهی [[عثمان بن عفان|عثمان]] به راهانداخت.<ref>الاخبار الطوال، ص144.</ref> حتی بسیاری از [[جنگ جمل|جملیان]] با انگیزه حمایت از مادر مؤمنان، بر ضدّ [[امام علی(ع)]] شمشیر میزدند.<ref>تاریخ خلیفه، ص114.</ref> در همین رویداد، [[ام سلمه]] نیز که با توصیههای خود نتوانسته بود [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]] را از شرکت در نبرد بازدارد،<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص181؛ الفتوح، ج2، ص455.</ref> با استفاده از عنوان «ام المؤمنین» به حمایت از [[امام علی(ع)]] برخاست و به ایشان نوشت که اگر نهی الهی درباره بیرون شدن زنان [[پیامبراسلام|پیامبر]] نبود، خودش همراه [[امام(ع)]] در نبرد شرکت میکرد. وی بهسبب این نهی و بهنشان حمایت و تایید خود، پسرش عمر را همراه ایشان فرستاد.<ref>الفتوح، ج2، ص455؛ انساب الاشراف، ج1، ص43؛ الکامل، ج3، ص221.</ref> [[حفصه دختر عمر|حفصه]] نیز میخواست در این نبرد [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]] را همراهی کند؛ اما برادرش [[عبدالله بن عمر]] او را بازداشت.<ref>تاریخ طبری، ج4، ص454؛ البدایة و النهایه، ج7، ص230.</ref> |