بدون خلاصۀ ویرایش
عاطفه فتاحی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
عاطفه فتاحی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
}} | }} | ||
جلد بیستم از موسوعه رد شبهات است که به شبهات وهابیان علیه عقاید شیعیان میپردازد. این جلد از کتاب به شبهات مطرح شده با موضوع قرآن پاسخ داده است. این کتاب در چهار بخش باطن گرایی شیعه در تفسیر | جلد بیستم از موسوعه رد شبهات است که به شبهات [[وهابیت|وهابیان]] علیه عقاید [[شیعه|شیعیان]] میپردازد. این جلد از کتاب به شبهات مطرح شده با موضوع [[قرآن]] پاسخ داده است. این کتاب در چهار بخش [[باطن گرایی]] [[شیعه]] در تفسیر [[قرآن]]، قرآن و [[قاعده لطف]]، پیوند دوسویه میان اعتبار سندی [[قرآن]] و عدالت [[صحابه]] در مکتب [[تشیع]]، مفهوم شناسی«تبیان کل شیءبودن قرآن» و پیوند آن با نسخپذیری [[قرآن]] توسط گفتار [[اهل بیت]] توسط محمدامین قوجانی غروی نگاشته شده است. | ||
==باطن گرایی شیعه در تفسیر قرآن== | ==باطن گرایی شیعه در تفسیر قرآن== | ||
در این بخش ابتدا به تعریف دو مفهوم باطن و تأویل میپردازد<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص10-11</ref>. سپس با بیان معجزه بودن قرآن چهار برداشت از آیات قرآن را برمی شمرد: | در این بخش ابتدا به تعریف دو مفهوم [[باطن]] و [[تأویل]] میپردازد<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص10-11</ref>. سپس با بیان [[معجزه]] بودن [[قرآن]] چهار برداشت از آیات [[قرآن]] را برمی شمرد: | ||
* واژگان قرآن همانند سایر واژگان معنا یا معانی مختص به خود را دارد و سبب انتقال ذهن از ظاهر واژه به معنا یا معانی محتمل میشود | * واژگان [[قرآن]] همانند سایر واژگان معنا یا معانی مختص به خود را دارد و سبب انتقال ذهن از ظاهر واژه به معنا یا معانی محتمل میشود | ||
* شأن نزول آیات | * شأن نزول آیات [[قرآن]]، که خداوند براساس حکمت، درباره برخی وقایع موجود در زمان [[پیامبراسلام|پیامبر]] یک یا چند آیه را نازل کرد. | ||
* معنای باطنی: آن است که تدبر و تأمل در قرآن غیر از آن که انتقال ذهن از مفهوم ظاهری و نخستین واژگان به مفهوم باطنی را به دنبال دارد سبب پیدایش نوعی از فهم و بینش با ابعاد گسترده و مراتب بلند پایه نیز می شود | * معنای باطنی: آن است که تدبر و تأمل در [[قرآن]] غیر از آن که انتقال ذهن از مفهوم ظاهری و نخستین واژگان به مفهوم باطنی را به دنبال دارد سبب پیدایش نوعی از فهم و بینش با ابعاد گسترده و مراتب بلند پایه نیز می شود | ||
* این کاربرد نیز با باطن قرآن ارتباط دارد، بیان مصداق برای یک یا چند آیه که معمولا با بیان بهترین و کامل ترین مصداق صورت می پذیرد<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 14-18</ref> | * این کاربرد نیز با باطن [[قرآن]] ارتباط دارد، بیان مصداق برای یک یا چند آیه که معمولا با بیان بهترین و کامل ترین مصداق صورت می پذیرد<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 14-18</ref> | ||
و این طور نتیجه می گیرد که فقط خداوند و راسخان در علم یعنی پیامبر و اهل بیت دانش تأویل و بیان مصادیق را دارند.<ref>موسوعه رد شبهات/ قرآن، ص20</ref> | و این طور نتیجه می گیرد که فقط خداوند و راسخان در علم یعنی [[پیامبراسلام|پیامبر]] و [[اهل بیت]] دانش [[تأویل]] و بیان مصادیق را دارند.<ref>موسوعه رد شبهات/ قرآن، ص20</ref> | ||
به باطن گرایی مذموم گروه های صوفیه و باطنیه می پردازد و افراط گرایی آنان در تفسیر آیات قرآن بدون درنظر گرفتن معانی آیات را سبب انتقادها به تشیع می داند.<ref>موسوعه رد شبهات/ قرآن، ص21-22</ref> | به [[باطن گرایی]] مذموم گروه های [[صوفیه]] و [[باطنیه]] می پردازد و افراط گرایی آنان در تفسیر آیات [[قرآن]] بدون درنظر گرفتن معانی آیات را سبب انتقادها به [[تشیع]] می داند.<ref>موسوعه رد شبهات/ قرآن، ص21-22</ref> | ||
===رویارویی ابن تیمیه با دیدگاه شیعه درباره تأویل گرایی و باطن گرایی=== | ===رویارویی ابن تیمیه با دیدگاه شیعه درباره تأویل گرایی و باطن گرایی=== | ||
نویسنده این کتاب باوجود این که ابن تیمیه را از ناقدان اصلی رویکرد تأویل گرایی و باطن گرایی می داند اما او را بیش از این که منتقد شیعه اثنی اشعری بداند منتقد فرقه صوفیه و اسماعیلیه قرامطی می داند که صفات الهی را به معنای سلبی برگردانده و از ظاهر کلمات روی گردان شده بودند.<ref>موسوعه رد شبهات/ قرآن، ص 32</ref> | نویسنده این کتاب باوجود این که [[ابن تیمیه]] را از ناقدان اصلی رویکرد [[تأویل گرایی]] و [[باطن گرایی]] می داند اما او را بیش از این که منتقد [[شیعه اثنی اشعری]] بداند منتقد فرقه [[صوفیه]] و [[اسماعیلیه]] [[قرامطی]] می داند که صفات الهی را به معنای سلبی برگردانده و از ظاهر کلمات روی گردان شده بودند.<ref>موسوعه رد شبهات/ قرآن، ص 32</ref> | ||
سپس اقسام تأویل از منظر ابن تیمیه را برمی شمرد: | سپس اقسام [[تأویل]] از منظر [[ابن تیمیه]] را برمی شمرد: | ||
تأویل ناظر بر مفهوم | '''تأویل ناظر بر مفهوم''' | ||
ابن تیمیه یکی از معانی تأویل را تفسیر و توضیح معنای ظاهری و بازگرداندن آن به معنای غیر راجح به دلیل وجود قرینه اعم از عقلی و نقلی می داند اما آن را شیوه ضعیف تفسیری برای قرآن تلقی می کند وی این روش را بدعت و تحریف می داند و آن را دست برداشتن از ظاهر سخنان خدا و پذیرش لوازم و معانی غیر مرتبط با آن می داند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 33</ref> | [[ابن تیمیه]] یکی از معانی تأویل را تفسیر و توضیح معنای ظاهری و بازگرداندن آن به معنای غیر راجح به دلیل وجود قرینه اعم از عقلی و نقلی می داند اما آن را شیوه ضعیف تفسیری برای [[قرآن]] تلقی می کند وی این روش را بدعت و تحریف می داند و آن را دست برداشتن از ظاهر سخنان خدا و پذیرش لوازم و معانی غیر مرتبط با آن می داند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 33</ref> | ||
تأویل ناظر بر مصداق | '''تأویل ناظر بر مصداق''' | ||
ابن تیمیه و برخی پیروانش با توجه به آیه 7 سوره آل | [[ابن تیمیه]] و برخی پیروانش با توجه به آیه 7 سوره [[آل عمران]]، [[تأویل]] را مختص آیات متشابه نمی دانند، بلکه تمام [[قرآن]] را دارای [[تأویل]] می دانند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص39</ref> | ||
===شبهه: ضابطه مند نبودن مکتب شیعه در تأویل گرایی و باطن گرایی=== | ===شبهه: ضابطه مند نبودن مکتب شیعه در تأویل گرایی و باطن گرایی=== | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در این بخش نویسنده دیدگاه چندتن را دراین باره بیان می کند | در این بخش نویسنده دیدگاه چندتن را دراین باره بیان می کند | ||
ناصر القفاری: از نویسندگان وهابی معاصر است که درباره عقاید شیعه اثنی عشری از جمله تأویل قرآن قلم زده و نوشته | [[ناصر القفاری]]: از نویسندگان [[وهابی]] معاصر است که درباره عقاید [[شیعه اثنی عشری]] از جمله [[تأویل]] [[قرآن]] قلم زده و نوشته «[[شیعه]] معتقد است [[قرآن]] دارای معانی باطنی مخالف ظاهر آن است » | ||
محمد الذهبی: از دیگر نویسندگان معاصر است.وی پس از آنکه درباره امکان رسیدن یا نرسیدن به معنای باطنی سخن گفته روش تفسیری مکتب امامیه و فرقه صوفیه را در مردود بودن ظاهر قرآن و اعتماد بر باطن آن یکسان انگاشته و طرفداران هردو گروه را اهل بدعت و گمراهی می داند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 43</ref> | [[محمد الذهبی]]: از دیگر نویسندگان معاصر است.وی پس از آنکه درباره امکان رسیدن یا نرسیدن به معنای باطنی سخن گفته روش تفسیری مکتب [[امامیه]] و فرقه [[صوفیه]] را در مردود بودن ظاهر [[قرآن]] و اعتماد بر باطن آن یکسان انگاشته و طرفداران هردو گروه را اهل بدعت و گمراهی می داند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 43</ref> | ||
هانری کربن: از مستشرقان معاصر درباره عقاید شیعه می گوید:عقاید شیعه بر دو اساس پایه ریزی شده است: تأویل باطن و ولایت<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص43</ref> | [[هانری کربن]]: از [[مستشرقان]] معاصر درباره عقاید [[شیعه]] می گوید:عقاید [[شیعه]] بر دو اساس پایه ریزی شده است: [[تأویل]] [[باطن گرایی|باطن]] و [[ولایت]]<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص43</ref> | ||
===پاسخ:یکسان انگاری دیدگاه مذاهب گوناگون شیعه و نقدهای کلی=== | ===پاسخ:یکسان انگاری دیدگاه مذاهب گوناگون شیعه و نقدهای کلی=== | ||
نویسنده پس از پرداختن به شبهات مطروحه از نویسندگان یاد شده در مقام پاسخگویی بر آمده و اظهار می دارد که منتقدان همه فرق شیعه را یکسان فرض می کند حال آن که شیعه اثنی اشعری خود دیدگاه فرقه باطنیه را نقد می کند و معتقد است معنای دریافت شده از آیات قرآن نباید متناقض از معنای واژگانی آن باشد، بدین معنا که در دیگاه شیعه اثنی اشعری معانی باطنی در عرض معانی ظاهری آیات نیست بلکه در طول آنها است.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 44-45</ref> | نویسنده پس از پرداختن به شبهات مطروحه از نویسندگان یاد شده در مقام پاسخگویی بر آمده و اظهار می دارد که منتقدان همه فرق [[شیعه]] را یکسان فرض می کند حال آن که [[شیعه اثنی اشعری]] خود دیدگاه فرقه [[باطنیه]] را نقد می کند و معتقد است معنای دریافت شده از آیات [[قرآن]] نباید متناقض از معنای واژگانی آن باشد، بدین معنا که در دیگاه [[شیعه اثنی اشعری]] معانی باطنی در عرض معانی ظاهری آیات نیست بلکه در طول آنها است.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 44-45</ref> | ||
==قرآن و قاعده لطف== | ==قرآن و قاعده لطف== | ||
در این بخش ابتدا مفهوم لطف را از نگاه متکلمان بیان می کند: | در این بخش ابتدا مفهوم [[قاعده لطف|لطف]] را از نگاه متکلمان بیان می کند: | ||
گاهی فعل لطف از سوی خداوند به انجام عمل حسن و نیکو یا ترک عمل قبیح و ناپسند توسط مکلف می انجامد که به آن لطف محصل گفته می شود | گاهی فعل [[قاعده لطف|لطف]] از سوی خداوند به انجام عمل حسن و نیکو یا ترک عمل قبیح و ناپسند توسط مکلف می انجامد که به آن لطف محصل گفته می شود | ||
قسم دیگر لطف مقرب است که جایگاه و شأن آن فقط نزدیک تر ساختن مکلف به انجام عمل نیکو و طاعت یا دور ساختن وی از انجام عمل ناپسند یا معصیت است.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 56</ref> | قسم دیگر [[قاعده لطف|لطف]] مقرب است که جایگاه و شأن آن فقط نزدیک تر ساختن [[مکلف]] به انجام عمل نیکو و طاعت یا دور ساختن وی از انجام عمل ناپسند یا معصیت است.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 56</ref> | ||
مبانی و دلایل اثبات قاعده لطف را در عناوین زیر بیان می دارد: | مبانی و دلایل اثبات [[قاعده لطف]] را در عناوین زیر بیان می دارد: | ||
* حکمت الهی و لطف | * [[حکمت الهی]] و [[قاعده لطف|لطف]] | ||
* جود و کرم الهی و لطف | * جود و [[کرم الهی]] و [[قاعده لطف|لطف]] | ||
* عدل الهی و لطف<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص61-64</ref> | * [[عدل الهی]] و [[قاعده لطف|لطف]]<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص61-64</ref> | ||
کاربردهای [[قاعده لطف]] و نتایج مرتب با آن را با این عناوین شرح می دهد: | |||
* وجوب تکلیف شرعی | * وجوب [[تکلیف شرعی]] | ||
* ضرورت بعثت پیامبران | * ضرورت [[بعثت]] پیامبران | ||
* لزوم عصمت پیامبران<ref>موسوعه رد شبهات، قرآن، ص 64-67</ref> | * لزوم [[عصمت]] پیامبران<ref>موسوعه رد شبهات، قرآن، ص 64-67</ref> | ||
===شبهه اول فقدان دلیل قرآنی و روایی بر اثبات قاعده لطف=== | ===شبهه اول فقدان دلیل قرآنی و روایی بر اثبات قاعده لطف=== | ||
نویسنده در ادامه چهار شبهه را در ارتباط با قاعده لطف بیان می کند و به آن ها پاسخ می دهد: | نویسنده در ادامه چهار شبهه را در ارتباط با [[قاعده لطف]] بیان می کند و به آن ها پاسخ می دهد: | ||
یکی از شبهاتی که ممکن است مطرح شود این است که آیا برای پذیرش مفاد این قاعده، دلیل قرآنی یا روایی وجود دارد؟'''پاسخ''': | یکی از شبهاتی که ممکن است مطرح شود این است که آیا برای پذیرش مفاد این قاعده، دلیل قرآنی یا روایی وجود دارد؟'''پاسخ''': | ||
مفاد قاعده لطف با آیات قرآن هماهنگی و همخوانی دارد زیرا قاعده لطف درصدد اثبات ضرورت یک عمل از سوی خداوند است تا مکلف با آن به انجام تکلیفی که پیش از این برای او مقرر شده نزدیک تر شود و از عقوبت احتمالی دورتر شود در همین راستا آیات قرآن و روایاتی را بیان می کند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 65-74</ref> | مفاد [[قاعده لطف]] با آیات [[قرآن]] هماهنگی و همخوانی دارد زیرا [[قاعده لطف]] درصدد اثبات ضرورت یک عمل از سوی خداوند است تا [[مکلف]] با آن به انجام تکلیفی که پیش از این برای او مقرر شده نزدیک تر شود و از عقوبت احتمالی دورتر شود در همین راستا آیات [[قرآن]] و روایاتی را بیان می کند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 65-74</ref> | ||
===شبهه دوم:منت نهادن خداوند بر هدایت گریش دلیل بر واجب نبودن لطف او=== | ===شبهه دوم:منت نهادن خداوند بر هدایت گریش دلیل بر واجب نبودن لطف او=== | ||
از دلایل مخالفان قاعده لطف این است که اگر هدایت انسان ها هرچند به صورت نشان دادن مسیر حق به آن ها بر خدا واجب است، خداوند نباید برای انجام این | از دلایل مخالفان [[قاعده لطف]] این است که اگر هدایت انسان ها هرچند به صورت نشان دادن مسیر حق به آن ها بر خدا واجب است، خداوند نباید برای انجام این عمل واجب منتی بر بندگان بگذارد.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 75</ref> | ||
پاسخ: بدون شک از صفات کمال خداوندی صفت منان است که در احادیث و ادعیه مختلف به آن اشاره شده است. حقیقت منت درباره خداوند این است که خدا موجودی نعمت دهنده است که درصد تذکر و گوشزد نعمتی است که به نعمت گیرنده و انسان می دهدتا او بدین وسیله بر این نعمت شکرگذاری کند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص76-77</ref> | پاسخ: بدون شک از [[صفات کمال خداوند|صفات کمال خداوندی]] صفت [[منان]] است که در [[حدیث|احادیث]] و [[دعا|ادعیه]] مختلف به آن اشاره شده است. حقیقت منت درباره خداوند این است که خدا موجودی نعمت دهنده است که درصد تذکر و گوشزد نعمتی است که به نعمت گیرنده و انسان می دهدتا او بدین وسیله بر این نعمت شکرگذاری کند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص76-77</ref> | ||
===شبهه سوم:تعرض برخی آیات با قاعده لطف=== | ===شبهه سوم:تعرض برخی آیات با قاعده لطف=== | ||
برخی مخالفان قاعده لطف مدعیاند که ظاهر برخی آیات قرآن با قاعده لطف منافات دارد<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، 78</ref> | برخی مخالفان [[قاعده لطف]] مدعیاند که ظاهر برخی آیات [[قرآن]] با [[قاعده لطف]] منافات دارد<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، 78</ref> | ||
'''پاسخ:''' | '''پاسخ:''' | ||
به آیات 17 سوره | به آیات 17 [[سوره حجرات]]، 12 و 13 [[سوره سجده]]، 93 [[سوره نحل]]، 46 [[سوره توبه]] می پردازد و هریک از آیات را با قواعد لغت شناسی و مرجع ضمیر مورد ارزیابی می دهد<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص78-83</ref>. نویسنده در اینجا [[قاعده لطف]] را جدا از [[اختیار]] انسان نمی داند چنانکه میگوید در [[سوره توبه]] آیه 46، خداوند با اطلاع از نیت [[منافقان]]، در دل آنها انداخت که خواستار ترک [[جهاد]] شوند تا به این واسطه از لطمات حضور [[منافقان]] در جنگ جلوگیری کند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 8-84</ref> | ||
===شبهه چهارم:تعارض برخی روایات با قاعده لطف=== | ===شبهه چهارم:تعارض برخی روایات با قاعده لطف=== | ||
برخی مخالفان با طرح روایات مورد قبول شیعه ادعا می کنند خداوند عبد را به انجام عمل نزدیک نمی کند، بلکه به شکل الجا و خارج از حدود اختیار او را در مسیر هدایت قرار می دهد و این خلاف قاعده لطف است.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، 87</ref> | برخی مخالفان با طرح روایات مورد قبول [[شیعه]] ادعا می کنند خداوند [[عبد]] را به انجام عمل نزدیک نمی کند، بلکه به شکل [[الجا]] و خارج از حدود [[اختیار]] او را در مسیر هدایت قرار می دهد و این خلاف [[قاعده لطف]] است.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، 87</ref> | ||
'''پاسخ:''' | '''پاسخ:''' | ||
خداوند براساس علم ذاتی از سرنوشت هر انسانی آگاه است لکن به او اختیار می دهد تا راه هدایت را بپیماید و اگر از این مسیر تخطی کرد راه هدایت را بر او می بندد و اگر راه را درست پیمود او را به سوی خیرات و ایمان رهنمون می شود.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 88</ref> | خداوند براساس [[علم ذاتی]] از سرنوشت هر انسانی آگاه است لکن به او اختیار می دهد تا راه هدایت را بپیماید و اگر از این مسیر تخطی کرد راه هدایت را بر او می بندد و اگر راه را درست پیمود او را به سوی خیرات و ایمان رهنمون می شود.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 88</ref> | ||
==پیوند دوسویه میان اعتبار سندی قرآن و عدالت صحابه در مکتب تشیع== | ==پیوند دوسویه میان اعتبار سندی قرآن و عدالت صحابه در مکتب تشیع== | ||
ابتدا به تعریف مفاهیم عدالت و صحابه می پردازد<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 97-98</ref> و صحابه پیامبر را برساس آیات قرآن به سه دسته تقسیم می کند | ابتدا به تعریف مفاهیم [[عدالت]] و [[صحابه پیامبر|صحابه]] می پردازد<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 97-98</ref> و [[صحابه پیامبر]] را برساس آیات [[قرآن]] به سه دسته تقسیم می کند | ||
* افرادی که ایمان راسخ داشتند و در میدان عمل به احکام اسلام و اخلاص در یاری پیامبر پیشتاز بودند | * افرادی که [[ایمان]] راسخ داشتند و در میدان عمل به [[احکام اسلام]] و اخلاص در یاری [[پیامبراسلام|پیامبر]] پیشتاز بودند | ||
* فرادی که ایمان راسخ نداشتند، از میدان جنگ فرار کرده و از دستورات پیامبر تمرد می کردند | * فرادی که [[ایمان]] راسخ نداشتند، از میدان جنگ فرار کرده و از دستورات [[پیامبراسلام|پیامبر]] تمرد می کردند | ||
* گروهی که منافق بودند و سوره منافقون درباره آنان نازل شد<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 109-110</ref> | * گروهی که [[منافق]] بودند و [[سوره منافقون]] درباره آنان نازل شد<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 109-110</ref> | ||
و بر این اساس ادعای مخالفان در عدم مقبولیت روایات صحابه در نزد شیعیان را بیان می کند: | و بر این اساس ادعای مخالفان در عدم مقبولیت روایات [[صحابه پیامبر|صحابه]] در نزد [[شیعه|شیعیان]] را بیان می کند: | ||
===شبهه: فقدان سند متصل و معتبر برای قرآن براساس دیدگاه شیعه=== | ===شبهه: فقدان سند متصل و معتبر برای قرآن براساس دیدگاه شیعه=== | ||
قرآن کریم مهمترین منبع دریافت معارف الهی است که پیامبر به پیروی از آن توصیه کرده است. ولی شیعه به دلیل مبنای سختگیرانه ای که درباره پذیرش عدالت صحابه در صدر اسلام دارد نمی تواند برای قرآنی که امروز میان مسلمانان موجود است، سند متصلی به صحابه بیان کند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 114</ref> | [[قرآن]] کریم مهمترین منبع دریافت [[معارف الهی]] است که [[پیامبراسلام|پیامبر]] به پیروی از آن توصیه کرده است. ولی [[شیعه]] به دلیل مبنای سختگیرانه ای که درباره پذیرش [[عدالت]] [[صحابه پیامبر|صحابه]] در [[صدر اسلام]] دارد نمی تواند برای [[قرآن|قرآنی]] که امروز میان مسلمانان موجود است، سند متصلی به [[صحابه پیامبر|صحابه]] بیان کند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 114</ref> | ||
'''پاسخ:''' | '''پاسخ:''' | ||
براساس دیدگاه شیعه اعتبارسنجی و حجیت متن قرآن لازم و ضروری است. نویسنده با توجه به این دیدگاه، قرائت های مختلف از قرآن را با نقل متواتر قرآن در یک راستا ندانسته و به بررسی صحت و سقم قرائت ها تأکید دارد. به قرائت حفص از عاصم اشاره دارد و آن را علی رغم شیعه نبودن و سلسله مشخص روایت قرائت صحیح می داند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص115-116</ref> | براساس دیدگاه [[شیعه]] اعتبارسنجی و حجیت متن [[قرآن]] لازم و ضروری است. نویسنده با توجه به این دیدگاه، قرائت های مختلف از [[قرآن]] را با نقل متواتر [[قرآن]] در یک راستا ندانسته و به بررسی صحت و سقم قرائت ها تأکید دارد. به [[قرائت حفص]] از [[عاصم]] اشاره دارد و آن را علی رغم [[شیعه]] نبودن و سلسله مشخص روایت قرائت صحیح می داند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص115-116</ref> | ||
همچنین به 5 تن از صحابه که از نظر دانشمندان اسلامی سرسلسله نقل قرائت قرآن هستند اشاره می کند: | همچنین به 5 تن از [[صحابه پیامبر|صحابه]] که از نظر دانشمندان اسلامی سرسلسله نقل قرائت [[قرآن]] هستند اشاره می کند: | ||
* علی بن ابی طالب | * [[علی بن ابی طالب]] | ||
* عبدالله بن مسعود | * [[عبدالله بن مسعود]] | ||
* ابی بن کعب | * [[ابی بن کعب]] | ||
* ابوالدرداء عویمر بن زید الخزرجی | * [[ابوالدرداء عویمر بن زید الخزرجی]] | ||
* زید بن ثابت<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص116-117</ref> | * [[زید بن ثابت]]<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص116-117</ref> | ||
==مفهوم شناسی«تبیان کل شیء بودن قرآن» و پیوند آن با نسخپذیری قرآن توسط گفتار اهل بیت== | ==مفهوم شناسی«تبیان کل شیء بودن قرآن» و پیوند آن با نسخپذیری قرآن توسط گفتار اهل بیت== | ||
در این بخش ضمن تعریف مفاهیم تبیان و نسخ <ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، 125-135</ref>سه شبهه را مطرح می کند: | در این بخش ضمن تعریف مفاهیم [[تبیان]] و [[نسخ]] <ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، 125-135</ref>سه شبهه را مطرح می کند: | ||
===شبهه اول: ناسازگاری«حق تشریع» جانشین پیامبر با کامل بودن شریعت=== | ===شبهه اول: ناسازگاری«حق تشریع» جانشین پیامبر با کامل بودن شریعت=== | ||
براساس دیدگاه شیعه جانشین پیامبر باداشتن حق تشریع می تواند جزییات جدیدی برای احکام شریعت بیان کند، حال آن که این مسأله براساس آیات و روایات و اجماع نظر مسلمانان صحیح نیست.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 142-143</ref> | براساس دیدگاه [[شیعه]] [[جانشین پیامبر]] باداشتن [[حق تشریع]] می تواند جزییات جدیدی برای [[احکام شریعت]] بیان کند، حال آن که این مسأله براساس آیات و روایات و اجماع نظر مسلمانان صحیح نیست.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 142-143</ref> | ||
'''پاسخ:''' | '''پاسخ:''' | ||
پیامبر آخرین نبی خدا بوده و تمامی شریعت بدون کاستی بر او نازل شده است اما مردم از همه شریعت بهره نبرده اند و با وفات پیامبر به جانشین معصومی که پیامبر تعیین کرده، برای دریافت احکام رجوع می کنند<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 143-144</ref>. | [[پیامبراسلام|پیامبر]] آخرین نبی خدا بوده و تمامی [[شریعت اسلام|شریعت]] بدون کاستی بر او نازل شده است اما مردم از همه [[شریعت اسلام|شریعت]] بهره نبرده اند و با وفات [[پیامبراسلام|پیامبر]] به جانشین معصومی که [[پیامبراسلام|پیامبر]] تعیین کرده، برای دریافت [[احکام اسلام|احکام]] رجوع می کنند<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 143-144</ref>. | ||
===شبهه دوم: محدودیت زمانی حق تشریع امامان شیعه=== | ===شبهه دوم: محدودیت زمانی حق تشریع امامان شیعه=== | ||
تکامل و پویایی اسلام به عنوان دین جاویدان، حتی با پذیرش جایگاه تشریع برای امامان شیعه مورد خدشه است. سخنان امامان تنها مسائل صدر اسلام را در برمی گیرد و جوابگوی مسائل روز نیست.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 145</ref> | تکامل و پویایی [[اسلام]] به عنوان دین جاویدان، حتی با پذیرش جایگاه [[تشریع]] برای [[امامان شیعه]] مورد خدشه است. سخنان [[امامان شیعه|امامان]] تنها مسائل [[صدر اسلام]] را در برمی گیرد و جوابگوی مسائل روز نیست.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 145</ref> | ||
'''پاسخ''': | '''پاسخ''': | ||
امامان شیعه ضمن پاسخگویی به مردم راهبرد اجتهاد و استباط از ادله معتبر عقلی و شرعی را به پیروان خود آموزش داند و این شیوه مختص زمان غیبت امام معصوم نبود و عالمان شیعه به بهره گیری از این شیوه در زمان حیات امامان معصوم نیزتوصیه می شدند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 146-147</ref> | [[امامان شیعه]] ضمن پاسخگویی به مردم راهبرد [[اجتهاد]] و [[استباط]] از ادله معتبر عقلی و شرعی را به پیروان خود آموزش داند و این شیوه مختص [[زمان غیبت]] [[امامان شیعه|امام معصوم]] نبود و عالمان [[شیعه]] به بهره گیری از این شیوه در زمان حیات [[امامان شیعه|امامان معصوم]] نیزتوصیه می شدند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 146-147</ref> | ||
===شبهه سوم: ناسازگاری حق تشریع امامان شیعه با مسأله وحی=== | ===شبهه سوم: ناسازگاری حق تشریع امامان شیعه با مسأله وحی=== | ||
خداوند در قرآن گواهی داده که همه سخنان پیامبر براساس وحی است. حال اگر شیعه به حق تشریع برای امامان قائل باشد ضمن ناسازگاری با ختم نبوت با منابع شیعی نیز همخوانی ندارد و امامان همواره وحی به خود را انکار کرده اند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 147-148</ref> | خداوند در [[قرآن]] گواهی داده که همه سخنان [[پیامبراسلام|پیامبر]] براساس [[وحی]] است. حال اگر [[شیعه]] به حق [[تشریع]] برای [[امامان شیعه|امامان]] قائل باشد ضمن ناسازگاری با [[ختم نبوت]] با منابع [[شیعه|شیعی]] نیز همخوانی ندارد و [[امامان شیعه|امامان]] همواره [[وحی]] به خود را انکار کرده اند.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 147-148</ref> | ||
'''پاسخ''': | '''پاسخ''': | ||
مسأله خاتمیت نبوت از ضروریات اسلام است. پیامبر هر آنچه به او وحی شده است تماما به جانشینی خود تعیین نموده منتقل کرده و این انتقال معارف دینی از امامی به امام دیگر منتقل شده و نیازی به وحی نبوده است.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 148-149</ref> | مسأله [[ختم نبوت|خاتمیت نبوت]] از ضروریات [[اسلام]] است. [[پیامبراسلام|پیامبر]] هر آنچه به او [[وحی]] شده است تماما به [[جانشین پیامبر|جانشینی]] خود تعیین نموده منتقل کرده و این انتقال معارف دینی از [[امامان شیعه|امامی]] به [[امامان شیعه|امام]] دیگر منتقل شده و نیازی به [[وحی]] نبوده است.<ref>موسوعه رد شبهات/قرآن، ص 148-149</ref> | ||