بدون خلاصۀ ویرایش
عاطفه فتاحی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
عاطفه فتاحی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
فصل اول از کتاب به شبهه ضابطهمند نبودن شیعه در تاویل قرآن پاسخ داده است. | فصل اول از کتاب به شبهه ضابطهمند نبودن شیعه در تاویل قرآن پاسخ داده است. | ||
نویسنده ابتدا به تعریف دو مفهوم دو مفهوم [[باطن]] و [[تأویل]] پرداخته است<ref>موسوعه رد | نویسنده ابتدا به تعریف دو مفهوم دو مفهوم [[باطن]] و [[تأویل]] پرداخته است<ref>موسوعه رد شبهات، ج20، ص10-11</ref>معنای باطنی آن است که تدبر و تأمل در [[قرآن]] غیر از آن که انتقال ذهن از مفهوم ظاهری و نخستین واژگان به مفهوم باطنی را به دنبال دارد سبب پیدایش نوعی از فهم و بینش با ابعاد گسترده و مراتب بلند پایه نیز میشود.<ref>موسوعه رد شبهات، جلد 20، ص 14-18</ref> | ||
نویسنده نتیجه میگیرد که فقط خداوند و راسخان در علم یعنی [[پیامبراسلام|پیامبر]] و [[اهل بیت]] دانش [[تأویل]] و بیان مصادیق را دارند.<ref>موسوعه رد | نویسنده نتیجه میگیرد که فقط خداوند و راسخان در علم یعنی [[پیامبراسلام|پیامبر]] و [[اهل بیت]] دانش [[تأویل]] و بیان مصادیق را دارند.<ref>موسوعه رد شبهات، جلد 20، ص20</ref> او در ادامه به [[باطن گرایی]] مذموم گروههای [[صوفیه]] و [[باطنیه]] میپردازد و افراط گرایی آنان در تفسیر آیات [[قرآن]] بدون درنظر گرفتن معانی آیات را سبب انتقادها به [[تشیع]] میداند.<ref>موسوعه رد شبهات، ج 20، ص21-22</ref> | ||
===رویارویی ابن تیمیه با باطن گرایی=== | ===رویارویی ابن تیمیه با باطن گرایی=== | ||
نویسنده این کتاب باوجود این که [[ابن تیمیه]] را از ناقدان اصلی رویکرد [[تأویل گرایی]] و [[باطن گرایی]] میداند اما او را بیش از این که منتقد [[شیعه اثنی اشعری]] بداند منتقد فرقه [[صوفیه]] و [[اسماعیلیه]] [[قرامطی]] میداند که صفات الهی را به معنای سلبی برگردانده و از ظاهر کلمات روی گردان شده بودند.<ref>موسوعه رد | نویسنده این کتاب باوجود این که [[ابن تیمیه]] را از ناقدان اصلی رویکرد [[تأویل گرایی]] و [[باطن گرایی]] میداند اما او را بیش از این که منتقد [[شیعه اثنی اشعری]] بداند منتقد فرقه [[صوفیه]] و [[اسماعیلیه]] [[قرامطی]] میداند که صفات الهی را به معنای سلبی برگردانده و از ظاهر کلمات روی گردان شده بودند.<ref>موسوعه رد شبهات، ج 20، ص 32</ref> | ||
===شبهه: ضابطه مند نبودن مکتب شیعه در تأویل گرایی و باطن گرایی=== | ===شبهه: ضابطه مند نبودن مکتب شیعه در تأویل گرایی و باطن گرایی=== | ||
در این بخش نویسنده دیدگاه چندتن را دراین باره بیان میکند. این نویسندگان از جمله ناصر القفاری و محمد الذهبی، شیعه اثنی عشری را در ردیف صوفیه معتقد به باطن قرآن دانستهاند.<ref>موسوعه رد | در این بخش نویسنده دیدگاه چندتن را دراین باره بیان میکند. این نویسندگان از جمله ناصر القفاری و محمد الذهبی، شیعه اثنی عشری را در ردیف صوفیه معتقد به باطن قرآن دانستهاند.<ref>موسوعه رد شبهات، ج 20، ص 43</ref> برخی از مستشرقان مانند هانری کربن نیز عقاید شیعه را مبتنی بر [[تأویل]] [[باطن گرایی|باطن]]<ref>موسوعه رد شبهات، ج 20، ص43</ref> میدانند. | ||
===پاسخ: شیعه اثنیاشعری باطنی نیست=== | ===پاسخ: شیعه اثنیاشعری باطنی نیست=== | ||
نویسنده در مقام پاسخگویی بر آن است که منتقدان همه فرق [[شیعه]] را یکسان فرض میکند حال آن که [[شیعه اثنی اشعری]] خود دیدگاه فرقه [[باطنیه]] را نقد میکند و معتقد است معنای دریافت شده از آیات [[قرآن]] نباید متناقض از معنای واژگانی آن باشد، بدین معنا که در دیگاه [[شیعه اثنی اشعری]] معانی باطنی در عرض معانی ظاهری آیات نیست بلکه در طول آنها است.<ref>موسوعه رد | نویسنده در مقام پاسخگویی بر آن است که منتقدان همه فرق [[شیعه]] را یکسان فرض میکند حال آن که [[شیعه اثنی اشعری]] خود دیدگاه فرقه [[باطنیه]] را نقد میکند و معتقد است معنای دریافت شده از آیات [[قرآن]] نباید متناقض از معنای واژگانی آن باشد، بدین معنا که در دیگاه [[شیعه اثنی اشعری]] معانی باطنی در عرض معانی ظاهری آیات نیست بلکه در طول آنها است.<ref>موسوعه رد شبهات، ج 20، ص 44-45</ref> | ||
==قرآن و قاعده لطف== | ==قرآن و قاعده لطف== | ||
در فصل دوم کتاب به شبهات مرتبط به [[قاعده لطف]] که شیعیان برای اثبات امامت به آن استناد میکنند، پاسخ داده است. نویسنده در ادامه چهار شبهه را در ارتباط با [[قاعده لطف]] بیان میکند و به آنها پاسخ میدهد: | در فصل دوم کتاب به شبهات مرتبط به [[قاعده لطف]] که شیعیان برای اثبات امامت به آن استناد میکنند، پاسخ داده است. نویسنده در ادامه چهار شبهه را در ارتباط با [[قاعده لطف]] بیان میکند و به آنها پاسخ میدهد: | ||
====شبهه اول: فقدان دلیل قرآنی و روایی بر اثبات قاعده لطف==== | ====شبهه اول: فقدان دلیل قرآنی و روایی بر اثبات قاعده لطف==== | ||
'''پاسخ''': مفاد [[قاعده لطف]] با آیات [[قرآن]] هماهنگی و همخوانی دارد زیرا [[قاعده لطف]] درصدد اثبات ضرورت یک عمل از سوی خداوند است تا [[مکلف]] با آن به انجام تکلیفی که پیش از این برای او مقرر شده نزدیک تر شود و از عقوبت احتمالی دورتر شود. در این قسمت در همین راستا آیات [[قرآن]] و روایاتی نقل شده است.<ref>موسوعه رد | '''پاسخ''': مفاد [[قاعده لطف]] با آیات [[قرآن]] هماهنگی و همخوانی دارد زیرا [[قاعده لطف]] درصدد اثبات ضرورت یک عمل از سوی خداوند است تا [[مکلف]] با آن به انجام تکلیفی که پیش از این برای او مقرر شده نزدیک تر شود و از عقوبت احتمالی دورتر شود. در این قسمت در همین راستا آیات [[قرآن]] و روایاتی نقل شده است.<ref>موسوعه رد شبهات، ج 20، ص 65-74</ref> | ||
====شبهه دوم: منت نهادن خداوند بر هدایتگریش دلیل بر واجب نبودن لطف او است.==== | ====شبهه دوم: منت نهادن خداوند بر هدایتگریش دلیل بر واجب نبودن لطف او است.==== | ||
از دلایل مخالفان [[قاعده لطف]] این است که اگر هدایت انسانها هرچند به صورت نشان دادن مسیر حق به آنها بر خدا واجب است، خداوند نباید برای انجام این عمل واجب منتی بر بندگان بگذارد.<ref>موسوعه رد | از دلایل مخالفان [[قاعده لطف]] این است که اگر هدایت انسانها هرچند به صورت نشان دادن مسیر حق به آنها بر خدا واجب است، خداوند نباید برای انجام این عمل واجب منتی بر بندگان بگذارد.<ref>موسوعه رد شبهات، ج 20، ص 75</ref> | ||
'''پاسخ''': بدون شک از [[صفات کمال خداوند|صفات کمال خداوندی]] صفت [[منان]] است که در [[حدیث|احادیث]] و [[دعا|ادعیه]] مختلف به آن اشاره شده است. حقیقت منت درباره خداوند این است که خدا موجودی نعمت دهنده است که درصدد تذکر و گوشزد نعمتی است که به نعمت گیرنده و انسان می دهد تا او بدین وسیله بر این نعمت شکرگذاری کند.<ref>موسوعه رد | '''پاسخ''': بدون شک از [[صفات کمال خداوند|صفات کمال خداوندی]] صفت [[منان]] است که در [[حدیث|احادیث]] و [[دعا|ادعیه]] مختلف به آن اشاره شده است. حقیقت منت درباره خداوند این است که خدا موجودی نعمت دهنده است که درصدد تذکر و گوشزد نعمتی است که به نعمت گیرنده و انسان می دهد تا او بدین وسیله بر این نعمت شکرگذاری کند.<ref>موسوعه رد شبهات، ج 20، ص76-77</ref> | ||
====شبهه سوم: تعارض برخی آیات با قاعده لطف==== | ====شبهه سوم: تعارض برخی آیات با قاعده لطف==== | ||
برخی مخالفان [[قاعده لطف]] مدعیاند که ظاهر برخی آیات [[قرآن]] با [[قاعده لطف]] منافات دارد.<ref>موسوعه رد | برخی مخالفان [[قاعده لطف]] مدعیاند که ظاهر برخی آیات [[قرآن]] با [[قاعده لطف]] منافات دارد.<ref>موسوعه رد شبهات، جلد 20، 78</ref> | ||
'''پاسخ:''' نویسنده در پاسخ به این شبهه به آیات 17 [[سوره حجرات]]، 12 و 13 [[سوره سجده]]، 93 [[سوره نحل]]، 46 [[سوره توبه]] میپردازد و هریک از آیات را با قواعد لغتشناسی و مرجع ضمیر مورد ارزیابی میدهد<ref>موسوعه رد | '''پاسخ:''' نویسنده در پاسخ به این شبهه به آیات 17 [[سوره حجرات]]، 12 و 13 [[سوره سجده]]، 93 [[سوره نحل]]، 46 [[سوره توبه]] میپردازد و هریک از آیات را با قواعد لغتشناسی و مرجع ضمیر مورد ارزیابی میدهد<ref>موسوعه رد شبهات، جلد 20، ص78-83</ref> و [[قاعده لطف]] را جدا از [[اختیار]] انسان نمیداند.<ref>موسوعه رد شبهات، جلد 20، ص 87-84</ref> | ||
====شبهه چهارم: تعارض برخی روایات با قاعده لطف==== | ====شبهه چهارم: تعارض برخی روایات با قاعده لطف==== | ||
برخی مخالفان با طرح روایات مورد قبول [[شیعه]] ادعا میکنند خداوند [[عبد]] را به انجام عمل نزدیک نمیکند، بلکه به شکل [[الجا]] و خارج از حدود [[اختیار]] او را در مسیر هدایت قرار میدهد و این خلاف [[قاعده لطف]] است.<ref>موسوعه رد | برخی مخالفان با طرح روایات مورد قبول [[شیعه]] ادعا میکنند خداوند [[عبد]] را به انجام عمل نزدیک نمیکند، بلکه به شکل [[الجا]] و خارج از حدود [[اختیار]] او را در مسیر هدایت قرار میدهد و این خلاف [[قاعده لطف]] است.<ref>موسوعه رد شبهات، جلد 20، 87</ref> | ||
'''پاسخ:''' خداوند براساس [[علم ذاتی]] از سرنوشت هر انسانی آگاه است لکن به او اختیار میدهد تا راه هدایت را بپیماید و اگر از این مسیر تخطی کرد راه هدایت را بر او میبندد و اگر راه را درست پیمود او را به سوی خیرات و ایمان رهنمون میشود.<ref>موسوعه رد | '''پاسخ:''' خداوند براساس [[علم ذاتی]] از سرنوشت هر انسانی آگاه است لکن به او اختیار میدهد تا راه هدایت را بپیماید و اگر از این مسیر تخطی کرد راه هدایت را بر او میبندد و اگر راه را درست پیمود او را به سوی خیرات و ایمان رهنمون میشود.<ref>موسوعه رد شبهات، جلد 20، ص 88</ref> | ||
==آیا قرآن از نظر شیعه سند متصل دارد؟== | ==آیا قرآن از نظر شیعه سند متصل دارد؟== | ||
در فصل سوم به این شبهه پاسخ داده شده که چون شیعیان به عدالت [[صحابه]] اعتقاد ندارند، و صحت سند روایت با عدالت راویان تامین میشود، از نظر شیعه سند قرآن صحیح نخواهد بود. | در فصل سوم به این شبهه پاسخ داده شده که چون شیعیان به عدالت [[صحابه]] اعتقاد ندارند، و صحت سند روایت با عدالت راویان تامین میشود، از نظر شیعه سند قرآن صحیح نخواهد بود. | ||
نویسنده در پاسخ به این شبهه ضمن این که به بررسی صحت و سقم قرائتها تأکید دارد. به [[قرائت حفص]] از [[عاصم]] اشاره دارد و آن را علی رغم [[شیعه]] نبودن و سلسله مشخص روایت قرائت صحیح میداند.<ref>موسوعه رد | نویسنده در پاسخ به این شبهه ضمن این که به بررسی صحت و سقم قرائتها تأکید دارد. به [[قرائت حفص]] از [[عاصم]] اشاره دارد و آن را علی رغم [[شیعه]] نبودن و سلسله مشخص روایت قرائت صحیح میداند.<ref>موسوعه رد شبهات، جلد 20، ص115-116</ref> | ||
==آیا «تبیان کل شیء بودن قرآن» با حق تشریع امامان سازگار است؟== | ==آیا «تبیان کل شیء بودن قرآن» با حق تشریع امامان سازگار است؟== | ||
فصل چهارم از کتاب به شبهههایی اختصاص دارد که درباره حق تشریع امامان مطرح شده است: | فصل چهارم از کتاب به شبهههایی اختصاص دارد که درباره حق تشریع امامان مطرح شده است: | ||
'''شبهه اول''' ناسازگاری حق تشریع امامان با باور به کامل بودن شریعت است.<ref>موسوعه رد | '''شبهه اول''' ناسازگاری حق تشریع امامان با باور به کامل بودن شریعت است.<ref>موسوعه رد شبهات، جلد 20، ص 142-143</ref> | ||
'''شبهه دوم''' محدودیت زمانی حق تشریع امامان است به این معنا که سخنان امامان تنها مسائل صدر اسلام را در بر میگیرد و نه مسائل روز را.<ref>موسوعه رد | '''شبهه دوم''' محدودیت زمانی حق تشریع امامان است به این معنا که سخنان امامان تنها مسائل صدر اسلام را در بر میگیرد و نه مسائل روز را.<ref>موسوعه رد شبهات، جلد 20، ص 145</ref> | ||
'''شبهه سوم''' ناسازگاری حق تشریع امامان با پایان وحی است.<ref>موسوعه رد | '''شبهه سوم''' ناسازگاری حق تشریع امامان با پایان وحی است.<ref>موسوعه رد شبهات، جلد 20، ص 147-148</ref> | ||
نویسنده در این بخش از کتاب با تاکید بر اینکه شریعت به طور کامل به پیامبر(ص) نازل شده<ref>موسوعه رد | نویسنده در این بخش از کتاب با تاکید بر اینکه شریعت به طور کامل به پیامبر(ص) نازل شده<ref>موسوعه رد شبهات، جلد 20، ص 143-144</ref> و تنها از طریق او و نه از طریق وحی مستقل به امامان منتقل شده است<ref>موسوعه رد شبهات، جلد 20، ص 148-149</ref> به شبهه اول و سوم پاسخ داده و شبهه دوم را نیز با ارجاع به راهبرد اجتهاد و استنباط احکام از ادله معتبر عقلی و شرعی پاسخ داده است.<ref>موسوعه رد شبهات، جلد 20، ص 146-147</ref> | ||
==اطلاعات نشر== | ==اطلاعات نشر== | ||