←محتوا
(←محتوا) |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
==محتوا== | ==محتوا== | ||
نویسنده پس از گزارش یکی از این فتنههای عمومی که میان اهل مدینه و بنیعلی در سال 1111ق | نویسنده پس از گزارش یکی از این فتنههای عمومی که میان اهل [[مدینه]] و بنیعلی در سال 1111ق رخ داد،(ص20ـ21) به معرفی متولیان [[اغوات|اَغَواتی]] و [[مشیخة الحرم|مَشیخةُ الحرم]] پرداخته و گفته است که در پی این رویداد، منصب [[شیخ الحرم|شیخ الحرمی]] به حافظ محمد آغا رسید و در روزگار او رخداد شگفت شَمامه در سال 1118ق اتفاق افتاد. این واقعه مربوط به آویزه طلایی اهدایی شاه سلطان حسین صفوی (حک: 1105ـ1135ق) بود که میخواستند آن را بر حجره مطهر ضریح نبوی نصب کنند. سه تن از اغوات با هم تبانی کردند تا این آویزه ارزشمند را از آنجا به سرقت ببرند و آن را تکه تکه کرده، به بازرگانی هندی بفروشند. خبر این سرقت و توطئه به دولت [[حکومت عثمانی|عثمانی]] رسید و شیخ حرم برکنار شد.(ص20ـ21)<br /> | ||
برخی از این فتنهها عمومی بوده و همه مردم مدینه را فراگرفته است؛ از جمله فتنه دوس در سال 1189ق.(ص70) در مجموع، هفت فتنه و درگیری داخلی که در سالهای گوناگون رخ داده، در این کتاب معرفی شده است. (ص58ـ95) تاریخ نظامی و سیاسی مدینه و کشمکش و اختلاف میان گروهها، نه تنها در این گزارشها، بلکه در فرهنگ عمومی و اشعار و قصاید آمده و نویسنده در پایان گزارش هر رویداد، اشعاری در وصف آن رخداد آورده است.<br />این شعرها سروده شاعران محلی است که این رخدادها را شاهد بودند و آنها را به سبب آثار و پیامدهای تاریخی، به نظم کشیدند و از این راه خاطرات قومی و حافظه تاریخی خود را از نابودی در امان داشتند.(نک: ص71ـ72، 96) رخدادهای یاد شده میان همگان معروف بوده و نویسنده آنها را بر پایه شنیدهها و دیدههای خود ثبت کرده است. اعتبار گزارشهای کتاب حاضر را میتوان در مقایسه با اخبار کتاب خلاصة الکلام زینی دَحلان که از منابع دست اول اینگونه اخبار است، سنجید.<ref>نک: خلاصة الکلام، ص173، 215-231.</ref> | |||
برخی از این فتنهها عمومی بوده و همه مردم مدینه را فراگرفته است؛ از جمله فتنه دوس در سال 1189ق. (ص70) در مجموع، هفت فتنه و درگیری داخلی که در سالهای گوناگون رخ داده، در این کتاب معرفی شده است. (ص58ـ95) تاریخ نظامی و سیاسی مدینه و کشمکش و اختلاف میان گروهها، نه تنها در این گزارشها، بلکه در فرهنگ عمومی و اشعار و قصاید آمده و نویسنده در پایان گزارش هر رویداد، اشعاری در وصف آن رخداد آورده است. این شعرها سروده شاعران محلی است که این رخدادها را شاهد بودند و آنها را به سبب آثار و پیامدهای تاریخی، به نظم کشیدند و از این راه خاطرات قومی و حافظه تاریخی خود را از نابودی در امان داشتند. (نک: ص71ـ72، 96) رخدادهای یاد شده میان همگان معروف بوده و نویسنده آنها را بر پایه شنیدهها و دیدههای خود ثبت کرده است. اعتبار گزارشهای کتاب حاضر را میتوان در مقایسه با اخبار کتاب خلاصة الکلام زینی دَحلان که از منابع دست اول اینگونه اخبار است، سنجید.<ref>نک: خلاصة الکلام، ص173، 215-231.</ref> | |||
==منابع کتاب== | ==منابع کتاب== |