غزوه احزاب: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۵۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۷
خط ۳۸: خط ۳۸:


==خیانت بنی‌قریظه==
==خیانت بنی‌قریظه==
حیی بن اخطب، از بزرگان بنی‌نضیر که پیش از این وعده همراهی بنی‌قریظه را به قریش داده بود<ref>المغازی، ج۲، ص۴۵۴.</ref>، به درخواست ابوسفیان، نزد بنی‌قریظه رفت و از آنان خواست تا با نقض پیمان خود با پیامبر۹ به آنان بپیوندند. بنی‌قریظه نخست وی را به قلعه خود راه ندادند<ref>الطبقات، ج۳، ص۵۱؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۰-۵۷۱.</ref>؛ اما سرانجام همراهی خود را با او اعلان کردند<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۲؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۴۰۱-۴۰۲.</ref> و حیی پیمان‌نامه آنان با مسلمانان را درید.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۵۶.</ref>خداوند ذیل آیات ۲۶-‌۲۷ احزاب/۳۳ از آنان یاد کرده است: {وَأَنزَلَ الَّذِینَ ظَاهَرُوهُم مِن أَهلِ الکتَابِ...}. در این آیات، خداوند از هراس‌افکنی در دل آنان و چیرگی مسلمانان بر ایشان خبر می‌دهد.<ref>جامع البیان، ج۲۱، ص۹۶؛ مجمع البیان، ج۸، ص۵۵۱؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج۳، ص۴۸۶.</ref>
[[حیی بن اخطب|حُیَی بن اخطب]]، از بزرگان [[بنی‌نضیر]] که پیش از این وعده همراهی [[بنی‌قریظه]] را به [[قریش]] داده بود<ref>المغازی، ج۲، ص۴۵۴.</ref>، به درخواست [[ابوسفیان]]، نزد بنی‌قریظه رفت و از آنان خواست تا با نقض پیمان خود با [[پیامبر(ص)]] به آنان بپیوندند. بنی‌قریظه نخست وی را به قلعه خود راه ندادند؛<ref>الطبقات، ج۳، ص۵۱؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۰-۵۷۱.</ref> اما سرانجام همراهی خود را با او اعلام کردند<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۲؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۴۰۱-۴۰۲.</ref> و حُیَی پیمان‌نامه آنان با مسلمانان را پاره کرد.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۵۶.</ref>خداوند در [[آیه|آیات]] ۲۶ و ۲۷ [[سوره احزاب]] از آنان یاد کرده است: {{قلم رنگ|سبز|وَأَنزَلَ الَّذِینَ ظَاهَرُوهُم مِن أَهلِ الکتَابِ مِن صَيَاصِيهِمْ}} (و كسانى از [[اهل كتاب]] را كه [مشركان‌] را یاری كرده بودند، از دژهايشان به زير آورد). در این آیات، خداوند از هراس‌افکنی در دل آنان و چیرگی مسلمانان بر ایشان خبر می‌دهد.<ref>جامع البیان، ج۲۱، ص۹۶؛ مجمع البیان، ج۸، ص۵۵۱؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج۳، ص۴۸۶.</ref>


پیامبر۹ با آگاهی از پیمان‌شکنی بنی‌قریظه، سعد بن عباده و عبدالله بن رواحه از خزرج و سعد بن‌ معاذ و خوات بن جبیر از اوس را نزد آنان فرستاد تا آنان را از پیمان شکنی بازدارد. اما اینان با تندی و خشم بنی‌قریظه روبه‌رو شدند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۲۹.</ref> سپس این خیانتگران هجوم‌های آزارگرانه به مسلمانان را آغاز کردند. این هجوم‌های گهگاهی مسلمانان را به هراس افکند و رفت‌ و آمدشان را دشوار ساخت؛ چنان‌که مسلمانان منطقه عوالی که نزدیک بنی‌قریظه می‌زیستند، چون می‌خواستند نزد خانواده خویش بروند، به دستور پیامبر سلاح برمی‌گرفتند و گاه از بیراهه می‌رفتند.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۵۱، ۴۷۴.</ref>
پیامبر(ص) با آگاهی از پیمان‌شکنی بنی‌قریظه، [[سعد بن عباده]] و [[عبدالله بن رواحه]] از [[خزرج]] و [[سعد بن‌ معاذ]] و [[خوات بن جبیر]] از [[اوس]] را نزد آنان فرستاد تا آنان را از پیمان شکنی بازدارد؛ اما اینان با تندی و خشم بنی‌قریظه روبه‌رو شدند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۲۹.</ref> سپس این خیانتگران هجوم‌های آزارگرانه به مسلمانان را آغاز کردند. این هجوم‌ها گهگاهی مسلمانان را به هراس افکند و رفت‌ و آمدشان را دشوار ساخت؛ چنان‌که مسلمانان منطقه [[عوالی]] که نزدیک بنی‌قریظه می‌زیستند، چون می‌خواستند نزد خانواده خویش بروند، به دستور پیامبر سلاح(ص) برمی‌گرفتند و گاه از بیراهه می‌رفتند.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۵۱، ۴۷۴.</ref>


یهودیان یک بار به برجی که زنان پیامبر و نزدیکانش در آن مستقر بودند، هجوم بردند؛ اما با رشادت صفیه، عمّه پیامبر، رویارو شدند و با بر جای نهادن یک کشته، ناکام بازگشتند. پیامبر۹ زید ‌بن حارثه را با ۳۰۰ مرد و سَلَمة ‌بن‌ اَسلم را با ۲۰۰ مرد برای نگهبانی از محله‌های مدینه فرستاد. شبی نبّاش‌ بن قیس قرظی با ۱۰ تن از دلیران قوم خود به قصد شبیخون به مسلمانان تا بقیع الغَرقَد پیش آمد. گروهی از مسلمانان با تعقیب آنان، دو حلقه از چاه‌های آب بنی‌قریظه را ویران ساختند و در دلشان وحشت افکندند.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۶۰-۴۶۳.</ref>
[[یهودیان]] یک بار به برجی که زنان [[پیامبر(ص)]] و نزدیکانش در آن مستقر بودند، هجوم بردند؛ اما با رشادت [[صفیه|صَفیّه]]، عمّه پیامبر، رویارو شدند و با بر جای نهادن یک کشته، ناکام بازگشتند. پیامبر [[زید ‌بن حارثه]] را با ۳۰۰ مرد و [[سلمة ‌بن‌ اسلم|سَلَمة ‌بن‌ اَسلم]] را با ۲۰۰ مرد برای نگهبانی از محله‌های [[مدینه]] فرستاد. شبی نبّاش‌ بن قیس قرظی با ۱۰ تن از دلیران قوم خود به قصد شبیخون به مسلمانان تا [[بقیع الغرقد|بقیع الغَرقَد]] پیش آمد. گروهی از مسلمانان با تعقیب آنان، دو حلقه از چاه‌های آب بنی‌قریظه را ویران ساختند و در دلشان وحشت افکندند.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۶۰-۴۶۳.</ref>


طولانی‌شدن محاصره و کمبود مواد غذایی، بحران مدینه را سخت کرد<ref>الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۷.</ref>؛ گر چه گاه پیامبر۹ بخشی از مشکلات را با معجزه هموار می‌نمود.<ref>اعلام الوری، ج۱، ص۱۹۱.</ref> روزی دختر بشیر ‌بن سعد برای پدر و دایی خود، عبدالله ‌بن رواحه، مقداری غذا برد و رسول‌ خدا ۹ اصحاب را به خوردن آن دعوت کرد و بی‌آن که چیزی از آن کاسته شود، همگان از آن خوردند و سیر شدند.<ref>السیرة النبویه، ابن‌هشام، ج۲، ص۲۱۸.</ref> از این نمونه‌ها در رویداد احزاب فراوان یاد شده است.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۵۲ به بعد؛ السیرة النبویه، ابن‌هشام، ج۲، ص۲۱۷؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۴۲۲-۴۲۷.</ref> خداوند در آیات ۱۰-۱۱ احزاب/۳۳ از وضع بحرانی مسلمانان یاد نموده و از امتحان مؤمنان و لغزش سست ایمان‌ها سخن به میان آورده است: {إِذ جَاءُوکم مِن فَوْقِکم وَمِن أَسفَلَ مِنکم وَإِذ زَاغَتِ الأبصَارُ وَبَلَغَتِ القُلُوبُ الحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللهِ الظُّنُونَا هُنَالِک ابتُلِی المُؤمِنُونَ وَزُلزِلُوا زِلزَالا شدیدا}. بر اثر این فشارها، برخی از منافقان در راستی وعده‌های پیامبر تردید کردند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۹-۵۷۰.</ref> آنان سوگند خوردند که همه آن وعده‌ها فریب بوده و گفتند: در حالی‌که جرئت قضای حاجت نداریم، چگونه محمد به ما وعده طواف کعبه و دستیابی به گنج‌های فارس و روم را می‌دهد؟<ref>دلائل النبوه، ج۳، ص۴۰۲.</ref> مفسران نزول آیه۱۲ احزاب/۳۳ را درباره این گروه از منافقان دانسته‌اند<ref>تفسیر ثعالبی، ج۴، ص۳۳۹؛ مجمع البیان، ج۸، ص۵۴۵؛ زاد المسیر، ج۳، ص۴۵۱.</ref>: {وَإِذ یقُولُ المُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلا غُرُورًا}. خداوند درآیه‌۲۰ احزاب/۳۳ از آرزوی درونی منافقان در احزاب خبر می‌دهد که دوست داشتند کنار صحرانشینان و دور از نبرد بودند و از آن‌جا گزارش‌های نبرد را پی می‌گرفتند<ref>التبیان، ج۸، ص۳۲۴، ۳۲۹؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۵۴-۱۵۵؛ تفسیر ثعالبی، ج۴، ص۳۴۰.</ref>: {یحسَبُونَ الأحزَابَ لَم یذهَبُوا وَإِن یأْتِ الأحزَابُ یوَدُّوا لَو أَنَّهُم بَادُونَ فِی الأعرَابِ یسأَلُونَ عَن أَنبَائِکم وَلَو کانُوا فِیکم مَا قَاتَلُوا إِلا قَلِیلاً}.
طولانی‌شدن محاصره و کمبود مواد غذایی، بحران مدینه را سخت کرد؛<ref>الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۷.</ref> خداوند در آیات ۱۰ و ۱۱ [[سوره احزاب]] از وضع بحرانی مسلمانان یاد نموده و از امتحان مؤمنان و لغزش سست‌ایمان‌ها سخن به میان آورده است: {{قلم رنگ|سبز|إِذ جَاءُوکم مِن فَوْقِکم وَمِن أَسفَلَ مِنکم وَإِذ زَاغَتِ الأبصَارُ وَبَلَغَتِ القُلُوبُ الحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللهِ الظُّنُونَا هُنَالِک ابتُلِی المُؤمِنُونَ وَزُلزِلُوا زِلزَالا شدیدا}} (هنگامى كه از بالاى [سر] شما و از زير [پاى‌] شما آمدند، و آنگاه كه چشم‌ها خيره شد و جان‌ها به گلوگاه‌ها رسيد و به خدا گمان‌هایی [نابجا] مى‌برديد. آنجا [بود كه‌] مؤمنان در آزمايش قرار گرفتند و سخت تكان خوردند).
بر اثر این فشارها، برخی از منافقان در راستی وعده‌های پیامبر تردید کردند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۹-۵۷۰.</ref> آنان سوگند خوردند که همه آن وعده‌ها فریب بوده و گفتند: در حالی‌که جرئت قضای حاجت نداریم، چگونه محمد به ما وعده [[طواف]] کعبه و دستیابی به گنج‌های فارس و [[روم]] را می‌دهد؟<ref>دلائل النبوه، ج۳، ص۴۰۲.</ref> مفسران نزول [[آیه]] ۱۲ سوره احزاب را درباره این گروه از منافقان دانسته‌اند:<ref>تفسیر ثعالبی، ج۴، ص۳۳۹؛ مجمع البیان، ج۸، ص۵۴۵؛ زاد المسیر، ج۳، ص۴۵۱.</ref> {قلم رنگ|سبز|وَإِذ یقُولُ المُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلا غُرُورًا}} ( هنگامى كه [[منافق|منافقان]] و كسانى كه در دل‌هايشان بيمارى است، مى‌گفتند: «خدا و فرستاده‌اش جز فريب به ما وعده‌اى ندادند»). در آیه‌ ۲۰ این [[سوره]] هم از آرزوی درونی منافقان در احزاب خبر داده شده که دوست داشتند کنار صحرانشینان و دور از نبرد بودند و از آن‌جا گزارش‌های نبرد را پی می‌گرفتند:<ref>التبیان، ج۸، ص۳۲۴، ۳۲۹؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۵۴-۱۵۵؛ تفسیر ثعالبی، ج۴، ص۳۴۰.</ref>: {قلم رنگ|سبز|یوَدُّوا لَو أَنَّهُم بَادُونَ فِی الأعرَابِ یسأَلُونَ عَن أَنبَائِکم وَلَو کانُوا فِیکم مَا قَاتَلُوا إِلا قَلِیلاً}} (اگر دسته‌هاى دشمن بازآيند آرزو مى‌كنند: كاش ميان اعراب باديه‌نشين بودند و از اخبار [مربوط به‌] شما جويا مى‌شدند و اگر در ميان شما بودند، جز اندكى جنگ نمى‌كردند).


==عبور از خندق==
==عبور از خندق==
۱٬۷۸۰

ویرایش