←برخی مصداقهای بوی خوش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
بر پایه دیدگاه مشهور، هر چیز که عرفاً «خوشبو» بهشمار رود که غرض اصلی یا آشکار از کاربردش بوی خوشِ آن باشد، مشمول حکم حرمت است<ref>المغنی، ج3، ص293؛ مغنی المحتاج، ج1، ص520؛ الحدائق، ج15، ص413؛ مستند الشیعه، ج11، ص374.</ref> که میتوان آن را در دو گروه اصلی جای داد: گیاهان خوشبو و خوراکیهای خوشبو. | بر پایه دیدگاه مشهور، هر چیز که عرفاً «خوشبو» بهشمار رود که غرض اصلی یا آشکار از کاربردش بوی خوشِ آن باشد، مشمول حکم حرمت است<ref>المغنی، ج3، ص293؛ مغنی المحتاج، ج1، ص520؛ الحدائق، ج15، ص413؛ مستند الشیعه، ج11، ص374.</ref> که میتوان آن را در دو گروه اصلی جای داد: گیاهان خوشبو و خوراکیهای خوشبو. | ||
= | ====گیاهان خوشبو==== | ||
===گیاهان خوشبو=== | |||
برخی منابع فقهی امامی<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص352؛ تحریر الاحکام، ج2، ص26-27.</ref> و اهلسنت<ref>المغنی، ج3، ص293-294؛ المجموع، ج7، ص277-278.</ref> گیاهان خوشبو را سهگونه دانستهاند: | برخی منابع فقهی امامی<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص352؛ تحریر الاحکام، ج2، ص26-27.</ref> و اهلسنت<ref>المغنی، ج3، ص293-294؛ المجموع، ج7، ص277-278.</ref> گیاهان خوشبو را سهگونه دانستهاند: | ||
خط ۶۷: | خط ۶۵: | ||
بسیاری از فقیهان امامی و اهلسنت کوشیدهاند برای استفاده احرامگزار از گلها با عنوان عام «ریاحین» حکمی فراگیر بیان کنند. برخی فقها<ref>المدونة الکبری، ج1، ص456؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص319؛ مستند الشیعه، ج12، ص50.</ref> از جمله مالکیان و بیشتر امامیان، همه ریاحین را مکروه شمردهاند و برخی<ref>الام، ج2، ص161، 165؛ المقنعه، ص432؛ الحدائق، ج15، ص419.</ref> از جمله شافعیان و شماری از امامیان آن را حرام دانستهاند. در فقه حنفی، هر دو قول کراهت<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص191.</ref> و حرمت<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص123.</ref> گزارش شده است. پشتوانه برخی قائلان به حرمت، احادیثی<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص353-354؛ التهذیب، ج5، ص307.</ref> است که فقیهان دیگر آنها را اصالتاً یا در مقام جمع میان روایات، بر کراهت حمل کردهاند.<ref>نک: مختلف الشیعه، ج4، ص71-72؛ الحدائق، ج15، ص419؛ مستند الشیعه، ج12، ص50-51.</ref> احادیث یاد شده از پشتوانههای حرمت کاربرد گیاهان گونه دوم در تقسیم سهگانه پیشین است.<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص324.</ref> | بسیاری از فقیهان امامی و اهلسنت کوشیدهاند برای استفاده احرامگزار از گلها با عنوان عام «ریاحین» حکمی فراگیر بیان کنند. برخی فقها<ref>المدونة الکبری، ج1، ص456؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص319؛ مستند الشیعه، ج12، ص50.</ref> از جمله مالکیان و بیشتر امامیان، همه ریاحین را مکروه شمردهاند و برخی<ref>الام، ج2، ص161، 165؛ المقنعه، ص432؛ الحدائق، ج15، ص419.</ref> از جمله شافعیان و شماری از امامیان آن را حرام دانستهاند. در فقه حنفی، هر دو قول کراهت<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص191.</ref> و حرمت<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص123.</ref> گزارش شده است. پشتوانه برخی قائلان به حرمت، احادیثی<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص353-354؛ التهذیب، ج5، ص307.</ref> است که فقیهان دیگر آنها را اصالتاً یا در مقام جمع میان روایات، بر کراهت حمل کردهاند.<ref>نک: مختلف الشیعه، ج4، ص71-72؛ الحدائق، ج15، ص419؛ مستند الشیعه، ج12، ص50-51.</ref> احادیث یاد شده از پشتوانههای حرمت کاربرد گیاهان گونه دوم در تقسیم سهگانه پیشین است.<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص324.</ref> | ||
===خوراکیهای خوشبو=== | ====خوراکیهای خوشبو==== | ||
به تصریح فقیهان امامی<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص352؛ تحریرالاحکام، ج2، ص26.</ref> و اهلسنت<ref>المغنی، ج3، ص293-294؛ فتح العزیز، ج7، ص456؛ مواهب الجلیل، ج4، ص223.</ref> میوههای خوشبو مانند سیب و نیز عصاره آنها<ref>نک: المبسوط، طوسی، ج1، ص352.</ref> در شمار گونه اول نباتات در تقسیم پیشین قرار میگیرد و خوردن آنها از آن رو که «طیب» بهشمار نمیروند، برای احرامگزار جایز است. در حدیثی<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص356.</ref> از امام صادق(ع) جواز خوردن میوهها چنین تعلیل شده که آنها «طعام» هستند، نه «طیب». البته [[شیخ طوسی]]<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص352.</ref> خودداری از آنها را اولی شمرده است. بوییدن میوههای خوشبو را نیز بیشتر فقیهان جایز دانستهاند<ref>الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص282؛ تحریر الاحکام، ج2، ص26-27.</ref> ؛ ولی اینکار در برخی احادیث شیعی<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص356؛ التهذیب، ج5، ص305-306.</ref> ممنوع بهشمار رفته و بسیاری از امامیان به پشتوانه همین دلیل، به حرمت بوییدن آنها باور دارند.<ref>نک: مختلف الشیعه، ج4، ص72-73؛ مناسک حج، ص207.</ref> برخی از آنها به پشتوانه ادله دیگر، از تلازم میان خوردن و استشمام، به جواز آن معتقدند.<ref>الحدائق، ج15، ص412-413؛ المعتمد، ج4، ص121-122.</ref> | به تصریح فقیهان امامی<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص352؛ تحریرالاحکام، ج2، ص26.</ref> و اهلسنت<ref>المغنی، ج3، ص293-294؛ فتح العزیز، ج7، ص456؛ مواهب الجلیل، ج4، ص223.</ref> میوههای خوشبو مانند سیب و نیز عصاره آنها<ref>نک: المبسوط، طوسی، ج1، ص352.</ref> در شمار گونه اول نباتات در تقسیم پیشین قرار میگیرد و خوردن آنها از آن رو که «طیب» بهشمار نمیروند، برای احرامگزار جایز است. در حدیثی<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص356.</ref> از امام صادق(ع) جواز خوردن میوهها چنین تعلیل شده که آنها «طعام» هستند، نه «طیب». البته [[شیخ طوسی]]<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص352.</ref> خودداری از آنها را اولی شمرده است. بوییدن میوههای خوشبو را نیز بیشتر فقیهان جایز دانستهاند<ref>الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص282؛ تحریر الاحکام، ج2، ص26-27.</ref> ؛ ولی اینکار در برخی احادیث شیعی<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص356؛ التهذیب، ج5، ص305-306.</ref> ممنوع بهشمار رفته و بسیاری از امامیان به پشتوانه همین دلیل، به حرمت بوییدن آنها باور دارند.<ref>نک: مختلف الشیعه، ج4، ص72-73؛ مناسک حج، ص207.</ref> برخی از آنها به پشتوانه ادله دیگر، از تلازم میان خوردن و استشمام، به جواز آن معتقدند.<ref>الحدائق، ج15، ص412-413؛ المعتمد، ج4، ص121-122.</ref> | ||