←گیاهان خوشبو
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
برخی منابع فقهی امامی<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص352؛ تحریر الاحکام، ج2، ص26-27.</ref> و اهلسنت<ref>المغنی، ج3، ص293-294؛ المجموع، ج7، ص277-278.</ref> گیاهان خوشبو را سهگونه دانستهاند: | برخی منابع فقهی امامی<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص352؛ تحریر الاحکام، ج2، ص26-27.</ref> و اهلسنت<ref>المغنی، ج3، ص293-294؛ المجموع، ج7، ص277-278.</ref> گیاهان خوشبو را سهگونه دانستهاند: | ||
1. گیاهانی که به سبب معطر بودن کاشته نمیشوند و از آنها عطر گرفته نمیشود، مانند گیاهان صحرایی از جمله اذخر و شببو و درمنه و گلهای میوهها. 2. گیاهانی که بهسبب خوشبو بودن تکثیر میشوند و از آنها عطر هم بهدست میآید؛ مانند گل سرخ، بنفشه، یاسمن و نیلوفر. 3. گیاهانی که به سبب معطر بودن کاشته میشوند، ولی از آنها عطر به دست نمیآید؛ مانند گل نرگس، ریحان و مرزنجوش. | 1. گیاهانی که به سبب معطر بودن کاشته نمیشوند و از آنها عطر گرفته نمیشود، مانند گیاهان صحرایی از جمله اذخر و شببو و درمنه و گلهای میوهها. | ||
2. گیاهانی که بهسبب خوشبو بودن تکثیر میشوند و از آنها عطر هم بهدست میآید؛ مانند گل سرخ، بنفشه، یاسمن و نیلوفر. | |||
3. گیاهانی که به سبب معطر بودن کاشته میشوند، ولی از آنها عطر به دست نمیآید؛ مانند گل نرگس، ریحان و مرزنجوش. | |||
بیشینه قریب به اتفاق فقیهان امامی<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص304-305؛ مجمع الفائده، ج6، ص286-287.</ref> و اهلسنت<ref>المغنی، ج3، ص293-294؛ المجموع، ج7، ص277-278.</ref> کاربرد گونه اول از گیاهان خوشبو را بر احرامگزار حرام نمیدانند؛ چنانکه در حدیثی<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص355.</ref> از [[امام صادق(ع)]] کاربرد گیاهان صحرایی یاد شده تجویز گشته است. ولی درباره دوگونه دیگر اختلاف نظر وجود دارد: برخی<ref>المغنی، ج3، ص294؛ المجموع، ج7، ص277؛ تحریر الاحکام، ج2، ص27.</ref> کاربرد گونه دوم و برخی<ref>المغنی، ج3، ص294؛ المجموع، ج7، ص278؛ تحریر الاحکام، ج2، ص27.</ref> از جمله شافعی، استعمال گونه سوم آنها را ممنوع شمردهاند، بهویژه گونه دوم که مصداقهای آن به تصریح برخی فقیهان «طیب» بهشمار میروند. شماری از فقیهان هم در دوگونه اخیر یا یکی از آنها قائل به جواز یا کراهت شدهاند.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص352؛ المغنی، ج3، ص294؛ المجموع، ج7، ص276-278.</ref> | بیشینه قریب به اتفاق فقیهان امامی<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص304-305؛ مجمع الفائده، ج6، ص286-287.</ref> و اهلسنت<ref>المغنی، ج3، ص293-294؛ المجموع، ج7، ص277-278.</ref> کاربرد گونه اول از گیاهان خوشبو را بر احرامگزار حرام نمیدانند؛ چنانکه در حدیثی<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص355.</ref> از [[امام صادق(ع)]] کاربرد گیاهان صحرایی یاد شده تجویز گشته است. ولی درباره دوگونه دیگر اختلاف نظر وجود دارد: برخی<ref>المغنی، ج3، ص294؛ المجموع، ج7، ص277؛ تحریر الاحکام، ج2، ص27.</ref> کاربرد گونه دوم و برخی<ref>المغنی، ج3، ص294؛ المجموع، ج7، ص278؛ تحریر الاحکام، ج2، ص27.</ref> از جمله شافعی، استعمال گونه سوم آنها را ممنوع شمردهاند، بهویژه گونه دوم که مصداقهای آن به تصریح برخی فقیهان «طیب» بهشمار میروند. شماری از فقیهان هم در دوگونه اخیر یا یکی از آنها قائل به جواز یا کراهت شدهاند.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص352؛ المغنی، ج3، ص294؛ المجموع، ج7، ص276-278.</ref> | ||
بسیاری از فقیهان امامی و اهلسنت کوشیدهاند برای استفاده احرامگزار از گلها با عنوان عام «ریاحین» حکمی فراگیر بیان کنند. برخی فقها<ref>المدونة الکبری، ج1، ص456؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص319؛ مستند الشیعه، ج12، ص50.</ref> از جمله مالکیان و بیشتر امامیان، همه ریاحین را مکروه شمردهاند و برخی<ref>الام، ج2، ص161، 165؛ المقنعه، ص432؛ الحدائق، ج15، ص419.</ref> از جمله شافعیان و شماری از امامیان آن را حرام دانستهاند. در فقه حنفی، هر دو قول کراهت<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص191.</ref> و حرمت<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص123.</ref> گزارش شده است. پشتوانه برخی قائلان به حرمت، احادیثی<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص353-354؛ التهذیب، ج5، ص307.</ref> است که فقیهان دیگر آنها را اصالتاً یا در مقام جمع میان روایات، بر کراهت حمل کردهاند.<ref>نک: مختلف الشیعه، ج4، ص71-72؛ الحدائق، ج15، ص419؛ مستند الشیعه، ج12، ص50-51.</ref> احادیث یاد شده از پشتوانههای حرمت کاربرد گیاهان گونه دوم در تقسیم سهگانه پیشین است.<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص324.</ref> | بسیاری از فقیهان امامی و اهلسنت کوشیدهاند برای استفاده احرامگزار از گلها با عنوان عام «ریاحین» حکمی فراگیر بیان کنند. برخی فقها<ref>المدونة الکبری، ج1، ص456؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص319؛ مستند الشیعه، ج12، ص50.</ref> از جمله مالکیان و بیشتر امامیان، همه ریاحین را مکروه شمردهاند و برخی<ref>الام، ج2، ص161، 165؛ المقنعه، ص432؛ الحدائق، ج15، ص419.</ref> از جمله شافعیان و شماری از امامیان آن را حرام دانستهاند. در فقه حنفی، هر دو قول کراهت<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص191.</ref> و حرمت<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص123.</ref> گزارش شده است. پشتوانه برخی قائلان به حرمت، احادیثی<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص353-354؛ التهذیب، ج5، ص307.</ref> است که فقیهان دیگر آنها را اصالتاً یا در مقام جمع میان روایات، بر کراهت حمل کردهاند.<ref>نک: مختلف الشیعه، ج4، ص71-72؛ الحدائق، ج15، ص419؛ مستند الشیعه، ج12، ص50-51.</ref> احادیث یاد شده از پشتوانههای حرمت کاربرد گیاهان گونه دوم در تقسیم سهگانه پیشین است.<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص324.</ref> | ||
====خوراکیهای خوشبو==== | ====خوراکیهای خوشبو==== |