←شهادت حر
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
حر از طرف عمرسعد فرماندهی قبیله تمیم و قبیله هَمْدان را به عهده گرفت اما پس از آگاه شدن از عهدشکنی کوفیان نسبت به نامههای امام حسین(ع)، آماده شدن سپاه چند هزار نفره ابن زیاد برای جنگ، دستور بستن آب بر کاروان امام و همچنین صحبتها و مذاکرات چند روزهای که با امام داشت، در جنگ با حسین بن علی مردّد شد.<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۳۲۱.</ref> وی صبح عاشورا به بهانه آب دادن اسب خود، از اردوگاه [[عمر سعد]] جدا شد و به کاروان حسین پیوست.<ref>الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۹.</ref> | حر از طرف عمرسعد فرماندهی قبیله تمیم و قبیله هَمْدان را به عهده گرفت اما پس از آگاه شدن از عهدشکنی کوفیان نسبت به نامههای امام حسین(ع)، آماده شدن سپاه چند هزار نفره ابن زیاد برای جنگ، دستور بستن آب بر کاروان امام و همچنین صحبتها و مذاکرات چند روزهای که با امام داشت، در جنگ با حسین بن علی مردّد شد.<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۳۲۱.</ref> وی صبح عاشورا به بهانه آب دادن اسب خود، از اردوگاه [[عمر سعد]] جدا شد و به کاروان حسین پیوست.<ref>الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۹.</ref> | ||
حر پس از پیوستن به امام، بلافاصله راهی میدان نبرد شد و رو به لشکر کوفه ایستاد و آنان را به سبب پیمان شکنیشان، سرزنش کرد. وی در حالیکه رجز میخواند، میجنگید و پس از چندین نوبت نبرد، به دست ایوب بن مُسَرِّح به شهادت رسید.<ref>الارشاد، ج٢، صص١٠٢ و ١٠4.</ref> یاران امام(ع)، جسد بیرمق او را از منطقه نبرد دور کردند و امام(ع)، خود بر بالینش نشست و فرمود: «انت الحرّ کما سمّتک امک وانت الحرّ فی الدنیا وانت الحرّ فی الآخرة»؛ «تو آزاد مردی؛ همانگونه که مادرت تو را حُرّ نامید. به راستی تو در دنیا و آخرت، آزادمرد و سعادتمندی».<ref>ر. ک: مقتل الحسین، ج٢، ص١4.</ref> | |||
«انت الحرّ کما سمّتک امک وانت الحرّ فی الدنیا وانت الحرّ فی الآخرة»؛ «تو آزاد مردی؛ همانگونه که مادرت تو را حُرّ نامید. به راستی تو در دنیا و آخرت، آزادمرد و سعادتمندی».<ref>ر. ک: مقتل الحسین، ج٢، ص١4 | |||
==موقعیت مزار== | ==موقعیت مزار== |