←حفر زمزم
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==حفر زمزم== | ==حفر زمزم== | ||
به گفته ابو الولید ازرَقی، تاریخنگار شافعی قرن سوم قمری، وجود چشمه آب در آن سرزمین خشک موجب جمع شدن حیوانات و پرندگان شد. سر و صدا و پرواز پرندگان در حوالی زمزم، کاروان [[جرهم|قبیله جُرهُمیان]] را که از آن مسیر میگذشتند، به سوی خود کشاند. آنان از آن آب نوشیده، ظرفهای خود را نیز پر کردند و | به گفته ابو الولید ازرَقی، تاریخنگار شافعی قرن سوم قمری، وجود چشمه آب در آن سرزمین خشک موجب جمع شدن حیوانات و پرندگان شد. سر و صدا و پرواز پرندگان در حوالی زمزم، کاروان [[جرهم|قبیله جُرهُمیان]] را که از آن مسیر میگذشتند، به سوی خود کشاند. آنان از آن آب نوشیده، ظرفهای خود را نیز پر کردند. این قبیله در اطراف زمزم ساکن شده و مکه آباد شد.<ref>اخبار مکه، ج٢، ص۴۰_4١.</ref> | ||
پس از جرهمیان، [[قبیله خزاعه]] روی کار آمدند و زمزم همچنان ناشناخته باقی مانده بود، [[عبدالمطّلب بن هاشم]] این افتخار را یافت تا بار دیگر زمزم را شناسایی و حفر کند. در تاریخ آمده است: در خواب با ارائه نشانههایی به عبدالمطّلب، الهام شد که زمزم را، حفر نماید. عبدالمطّلب نیز در جستجوی نشانهها به کعبه رفت. او در میان دو بت «[[اساف]]» و «[[نائله]]»، نشانهها را یافت و شروع به حفر زمین کرد. برخی قریشیان عبدالمطلب و فرزندش [[حارث بن عبدالمطلب|حارث]] را مسخره میکردند، اما وقتی سنگچین چاه آشکار شد، وی تکبیر گفت و دانست که به او صحیح الهام شده است. پس از پایان یافتن کار و آشکار شدن آب، عبدالمطلب کنار چاه زمزم حوضی ساخت و خود و پسرش از آن آب کشیده، در حوض میریختند و به حاجیان میدادند.<ref>سیره ابن هشام، ج١، ص١54؛ ازرقی، اخبار مکه، ص٣٣6.</ref> عبدالمطلب پس از حفر زمزم و دستیابی به آب، [[سقایت حاجیان]] را احیا نموده، آن را در اختیار داشت.<ref>سیره ابن هشام، ج١، ص١55.</ref> | پس از جرهمیان، [[قبیله خزاعه]] روی کار آمدند و زمزم همچنان ناشناخته باقی مانده بود، [[عبدالمطّلب بن هاشم]] این افتخار را یافت تا بار دیگر زمزم را شناسایی و حفر کند. در تاریخ آمده است: در خواب با ارائه نشانههایی به عبدالمطّلب، الهام شد که زمزم را، حفر نماید. عبدالمطّلب نیز در جستجوی نشانهها به کعبه رفت. او در میان دو بت «[[اساف]]» و «[[نائله]]»، نشانهها را یافت و شروع به حفر زمین کرد. برخی قریشیان عبدالمطلب و فرزندش [[حارث بن عبدالمطلب|حارث]] را مسخره میکردند، اما وقتی سنگچین چاه آشکار شد، وی تکبیر گفت و دانست که به او صحیح الهام شده است. پس از پایان یافتن کار و آشکار شدن آب، عبدالمطلب کنار چاه زمزم حوضی ساخت و خود و پسرش از آن آب کشیده، در حوض میریختند و به حاجیان میدادند.<ref>سیره ابن هشام، ج١، ص١54؛ ازرقی، اخبار مکه، ص٣٣6.</ref> عبدالمطلب پس از حفر زمزم و دستیابی به آب، [[سقایت حاجیان]] را احیا نموده، آن را در اختیار داشت.<ref>سیره ابن هشام، ج١، ص١55.</ref> |