بدون خلاصۀ ویرایش
(←منبع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
'''امام خمینی:''' واجبات در وقت [[احرام]] سه چیز است: | '''امام خمینی:''' واجبات در وقت [[احرام]] سه چیز است: | ||
اول ـ [[نیت]] ،{{توضیح مساله|251| | اول ـ [[نیت]] ،{{توضیح مساله|251| | ||
* ''' | * '''بهجت، تبریزی و خویی:''' در نیت چند چیز معتبر است: الف) [[قصد قربت]] (نزدیکی به خدا) مانند [[عبادات]] دیگر غیر از [[احرام]]. | ||
* ''' | * '''بهجت:''' قصد قربت یعنی به جهت [[اطاعت]] و امتثال فرموده خداوند عالم.ب) همزمان بودن با شروع در احرام. ج) تعیین احرام که برای [[عمره]] است یا برای [[حج]] و تعیین حج که [[تمتع]] است یا [[قران]] یا [[افراد]]، و تعیین اینکه برای خود است یا برای دیگری و تعیین اینکه حجش [[حجة الاسلام]] است که برای اولین بار به [[استطاعت]] بر او [[واجب]] شده یا حج نذری است که به سبب [[نذر]] بر او واجب شده یا حجی است که به سبب فاسد بودن حج قبل بر او واجب شده یا حجی مستحبی است. خلاصه هر یک از اینها که باشد باید در نیت مشخص شود. پس اگر بدون تعیین نیت، احرام نمود، احرامش باطل خواهد بود. | ||
* ''' | * '''تبریزى، خویی:''' حجة الاسلام عنوان قصدی نیست و اگر [[مکلف]] مستطیع برای خود حج به جا آورد حجة الاسلام است مگر با علم و عمد قصد حج استحبابی نماید. | ||
* ''' | * '''خامنهای:''' اول ـ نیت، که شرایط و کیفیت آن به شرح ذیل است: الف) قصد انجام اعمال حج یا عمره، بنابراین کسی که میخواهد برای عمره تمتع محرم شود. باید از زمان احرام قصد انجام آن را داشته باشد. ب) قصد قربة الی الله و نیت خالص برای اطاعت خداوند داشته باشد، زیرا عمره و حج و همه اعمال و [[مناسک]] آنها [[عبادت]] هستند و باید به قصد تقرّب و نزدیکی به خداوند تبارک و تعالی به جا آورده شوند.ج) کسی که میخواهد محرم شود باید هنگام احرام قصد و نیت خود را تعیین کند یعنی معین کند که آیا قصد انجام حج دارد یا عمره، و همچنین مشخص کند که آیا حج تمتع است یا اِفراد یا قِران، حج را برای خود به جا میآورد یا به نیابت از دیگری، حجة الاسلام است یا حج نذری و یا حج مستحب. نیت باید همراه با احرام بستن باشد، بنابراین نیت قبلی کفایت نمیکند مگر آنکه تا زمان احرام استمرار داشته باشد. | ||
* ''' | * '''زنجانی:''' در نیت احرام، سه امر معتبر است: الف) قصد احرام؛ ب) تعیین نوع عمره و حجی که برای آن احرام میبندد ولو به نحو اجمال، و اگر نیابی باشد قصد نیابت و تعیین منوب عنه نیز لازم است؛ ج. قصد قربت خالصانه. در نیت احرام رعایت چند امر دیگر نیز لازم است: 1. وجود ارتکازی نیت، کافی نیست بلکه لازم است چنین معنایی را از قلب خود بگذارند که: خود را محرم میکنم ـ مثلاً ـ به عمره تمتع؛ 2. در نیت احرام عمره تمتع، لازم است قصد انجام مناسک عمره و حج را داشته باشد و عمره تمتع را به عنوان بخشی از مجموعه عمره و حج به جا آورد. و در صحت احرام مردها و پسرهای ممیز شرط است که ختنه کرده باشد. | ||
* ''' | * '''سبحانی:''' عمره و حج دو عمل عبادی هستند که نزد خداوند دارای منزلت و احترام خاصی میباشند و احرام دروازه ورود به این مناسک است بنابراین نیت احرام این است که قصد کند. ورود در این عبادتی که نزد خدا از احترام خاصی برخوردار است و نیت قلبی کفایت میکند و ترک یک رشته امور به نام محرمات احرام برای حفظ حریم این عبادات؛ به هنگام نیت قصد ترک آنها لازم نیست و اگر بخواهد به زبان بیاورد بگوید محرم میشوم به احرام عمره تمتع یا حج تمتع از حجة الاسلام قربة الی الله و اگر در همه موارد به عنوان وظیفه فعلی محرم شود کافی است. | ||
* ''' | * '''سیستانی:''' در نیت معتبر است قصد قربت و وقوع آن در [[میقات]] و مانند آن و مشخص نمودن عبادتی که قصد احرام برای آن دارد، که آیا حج است و یا عمره و تعیین حج که تمتع است یا قِران یا اِفراد و در صورت نیابت باید آن را قصد کند و اگر برای خودش باشد کافی است که قصد انجام آن از غیر ننماید و در عمل نذری کافی است که آنچه نذر نموده بر عملش منطبق باشد و لزومی ندارد قصد کند حجی را که انجام میدهد ـ مثلاً ـ حج نذری است، همچنانکه برای اینکه حجی که انجام میدهد حجة الاسلام باشد، کفایت میکند که حجة الاسلام که بر او واجب شده بر عملش منطبق باشد و نیاز به قصد زایدی نیست. | ||
}} یعنی انسان درحالیکه میخواهد محرم شود به احرام عمره تمتع، نیت کند عمره تمتع را و لازم نیست {{توضیح مساله|251| | }} یعنی انسان درحالیکه میخواهد محرم شود به احرام عمره تمتع، نیت کند عمره تمتع را و لازم نیست {{توضیح مساله|251| | ||
* ''' | * '''بهجت، صافی و گلپایگانی:''' لازم است قصد کند ترک کارهایی را که بر محرم حرام است. | ||
* ''' | * '''مکارم:''' نیت احرام این است که قصد میکند تروک احرام را بر خود حرام کند و قصد اجمالی کافی است. | ||
}} قصد کند ترک محرماتی را که بر محرم پس از احرام، حرام میشود، بلکه کسی که به قصد عمره تمتع یا حج تمتع لبیکهای واجب را گفت، محرم میشود؛ چه قصد بکند احرام را یا نکند و چه قصد بکند ترک [[محرمات]] را یا نکند. پس کسی که میداند ارتکاب میکند بعضی محرمات را؛ مثل زیر سایه رفتن در حال سفر، احرام او صحیح {{توضیح مساله|251| | }} قصد کند ترک محرماتی را که بر محرم پس از احرام، حرام میشود، بلکه کسی که به قصد عمره تمتع یا حج تمتع لبیکهای واجب را گفت، محرم میشود؛ چه قصد بکند احرام را یا نکند و چه قصد بکند ترک [[محرمات]] را یا نکند. پس کسی که میداند ارتکاب میکند بعضی محرمات را؛ مثل زیر سایه رفتن در حال سفر، احرام او صحیح {{توضیح مساله|251| | ||
* ''' | * '''مکارم:''' احرام او خالی از اشکال نیست مگر در حال ضرورت. | ||
}}است. ولی [[احتیاط]] آن است که قصد کند ترک محرمات را. | }}است. ولی [[احتیاط]] آن است که قصد کند ترک محرمات را. | ||
|-style="background:#fefef9;" | |-style="background:#fefef9;" | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
| | | | ||
'''امام خمینی:''' آنچه ذکر شد که: لازم نیست {{توضیح مساله|252| | '''امام خمینی:''' آنچه ذکر شد که: لازم نیست {{توضیح مساله|252| | ||
* ''' | * '''بهجت، صافی، گلپایگانی و مکارم:''' قصد ترک جمیع محرمات لازم است. | ||
}}قصد کند ترک [[محرمات]] را، در غیرِ آن محرماتی است که عمره یا حج را باطل میکند؛ مثل اکثر محرمات و اما آنچه عمره یا حج را باطل میکند؛ مثل [[نزدیکی با زن]] در بعضی از صور که ذکر خواهد شد پس با قصد ارتکاب آن، احرام [[باطل]] است بلکه غیر ممکن است. {{توضیح مساله|252| | }}قصد کند ترک [[محرمات]] را، در غیرِ آن محرماتی است که عمره یا حج را باطل میکند؛ مثل اکثر محرمات و اما آنچه عمره یا حج را باطل میکند؛ مثل [[نزدیکی با زن]] در بعضی از صور که ذکر خواهد شد پس با قصد ارتکاب آن، احرام [[باطل]] است بلکه غیر ممکن است. {{توضیح مساله|252| | ||
* ''' | * '''خامنهای:''' زیرا قصد انجام این امور با قصد انجام مناسک حج قابل جمع نیست، بلکه با قصد [[احرام]] منافات دارد. | ||
* ''' | * '''زنجانی:''' بنابراین هنگام احرام [[عمره مفرده]] اگر [[مکلف]]، قصد داشته باشد که قبل از فارغ شدن از [[سعی]] با همسر خود نزدیکی کند یا در این کار تردید داشته باشد احرامش [[باطل]] است. | ||
* ''' | * '''سیستانی:''' فقط در حین احرام عمره مفرده، اگر مکلف قصد داشته باشد که قبل از فارغ شدن از سعی با همسر خود نزدیکی کند یا تردید دارد که این کار را بکند یا نه، ظاهر این است که احرامش باطل است و بنا بر احتیاط حکم استمنا هم همین است. | ||
}} | }} | ||
|-style="background:#fefef9;" | |-style="background:#fefef9;" | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
| | | | ||
'''امام خمینی:''' عمره و حج و اجزای آنها از [[عبادات]] است و باید با نیت خالص برای طاعت خداوند تعالی به جا آورد. {{توضیح مساله|253| | '''امام خمینی:''' عمره و حج و اجزای آنها از [[عبادات]] است و باید با نیت خالص برای طاعت خداوند تعالی به جا آورد. {{توضیح مساله|253| | ||
* ''' | * '''سیستانی:''' بلکه برای تذلل در پیشگاه خداوند. | ||
* ''' | * '''نوری:''' و باید [[نیت]] آن را داشته باشد که بعد از عمره تمتع حج تمتع را انجام بدهد. | ||
}} | }} | ||
|-style="background:#fefef9;" | |-style="background:#fefef9;" | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
| | | | ||
'''امام خمینی:''' اگر عمره را به [[ریا]] یا غیر آن باطل کند،{{توضیح مساله|254| | '''امام خمینی:''' اگر عمره را به [[ریا]] یا غیر آن باطل کند،{{توضیح مساله|254| | ||
* ''' | * '''بهجت:''' اگر وقت تنگ باشد و نتواند پیش از حج اعاده و یا جبران کند، حج او افراد میشود و عمره مفرده پس از حج به جا میآورد و احوط اعاده حج است در سال آینده. | ||
* ''' | * '''تبریزی، خویی و سیستانی:''' اگر عمره را باطل کند، در صورت امکان واجب است اعاده آن و اگر ممکن نبود حجش باطل میشود و باید سال دیگر عمره و حج را اعاده کند. | ||
* ''' | * '''زنجانی:''' کسی که [[احرام]] را باطل کند، اصلاً [[محرم]] نشده است و کسی که به عمره مفرده محرم شده و با مباشرت قبل از پایانِ سعی، عمره را باطل کرده است، باید یک شتر قربانی کند و تا اول ماه بعد در مکه بماند و به میقات منطقه خویش برود و عمره مفرده دیگری به جا آورد. و کسی که به عمره تمتع محرم شده ولی وقت عمره تمتع، تنگ شده، باید نیت خود را به حج افراد برگرداند و اعمال حج افراد و پس از گذشتن روز سیزدهم، عمره مفرده به جا آورد ـ هرچند عمره تمتع او استحبابی بوده است و اگر در این تأخیر، معذور نباشد کفایت از [[حجة الاسلام]] نمیکند. | ||
* ''' | * '''سبحانی:''' باید عمره تمتع را مجدداً به جا آورد و اگر انجام دوباره عمره تمتع ممکن نباشد باید حج خود را به حج افراد تبدیل کند و همچنین باید سال بعد حج تمتع خود را قضا کند و اما اگر برخی از اجزاء عمره خود را به عنوان ریا یا انگیزههای غیر الهی انجام دهد همان جزء باطل و باید با رعایت ترتیب آن را انجام دهد و جبران کند. | ||
* ''' | * '''صافی، گلپایگانی:''' به وظیفهای که بعداً برای باطلکننده عمره یا حج خواهد آمد عمل نماید. | ||
* ''' | * '''فاضل:''' و جبران آن ممکن نشود و وقت نباشد. | ||
}}احتیاط واجب آن است که حج افراد به جا آورد و پس از آن عمره مفرده به جا آورد و در سال دیگر حج را اعاده کند. | }}احتیاط واجب آن است که حج افراد به جا آورد و پس از آن عمره مفرده به جا آورد و در سال دیگر حج را اعاده کند. | ||
|-style="background:#fefef9;" | |-style="background:#fefef9;" | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
| | | | ||
'''امام خمینی:''' اگر [[حج]] را به نیت خالص به جا نیاورد و به [[ریا]] و غیر آن باطل کند ،{{توضیح مساله|255| | '''امام خمینی:''' اگر [[حج]] را به نیت خالص به جا نیاورد و به [[ریا]] و غیر آن باطل کند ،{{توضیح مساله|255| | ||
* ''' | * '''زنجانی:''' اگر [[احرام]] حج را باطل کرده که اصلاً محرم نشده است و اگر بعد از محرم شدن با ترک ارکان حج یا ریائی انجام دادن، حج را باطل کرده است مطابق مسئله 987 و ذیل آن عمل کند.( مسئله 987: حج در موارد ذیل، فاسد میشود و باید به دستوری که در ذیل این مسئله آمده عمل شود: 1. ترک هر دو [[وقوف]]، مطلقاً؛ 2. ترک وقوف اختیاری [[عرفه]]، بدون عذر؛ 3. ترک هر دو وقوف لیلی و اختیاری [[مشعر]]، بدون [[عذر]]؛ 4. فقط اضطراری نهاری مشعر را درک کند، مطلقاً؛ 5 و 6. فقط اختیاری یا اضطراری عرفه را درک کند، مطلقاً. البته دو مورد اخیر در یک صورت حجشان صحیح است و آن اینکه شبانه از مشعر عبور کرده و در آنجا ذکر خداوند گفته باشند و چون مسئله را نمیدانستهاند قصد وقوف نکردهاند و وقتی متوجه شدهاند که به وقوف نهاری هم نمیرسند. در غیر این چند صورت، ترک وقوف، حج را فاسد نمیکند و از اینجا حکم تمام صور دوازدهگانه روشن میشود.) | ||
}} باید سال دیگر عمره و حج را اعاده کند. | }} باید سال دیگر عمره و حج را اعاده کند. | ||
|-style="background:#fefef9;" | |-style="background:#fefef9;" | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
| | | | ||
'''امام خمینی:''' اگر بعضی از ارکان عمره یا حج را به نیت خالص نیاورد و به ریا و غیر آن باطل کند و نتواند آن را جبران کند، پس در عمره حکم بطلان عمره را دارد و در حج حکم بطلان حج را، ولی اگر محل جبران باقی است و جبران کرد، عملش صحیح میشود، گرچه معصیتکار است. {{توضیح مساله|256| | '''امام خمینی:''' اگر بعضی از ارکان عمره یا حج را به نیت خالص نیاورد و به ریا و غیر آن باطل کند و نتواند آن را جبران کند، پس در عمره حکم بطلان عمره را دارد و در حج حکم بطلان حج را، ولی اگر محل جبران باقی است و جبران کرد، عملش صحیح میشود، گرچه معصیتکار است. {{توضیح مساله|256| | ||
* ''' | * '''زنجانی:''' اگر احرام حج را باطل کرده که اصلاً محرم نشده است و اگر بعد از محرم شدن با ترک ارکان حج یا ریائی انجام دادن، حج را باطل کرده است. (حج در موارد ذیل، فاسد میشود و باید به دستوری که در ذیل این مسئله آمده عمل شود: 1. ترک هر دو وقوف، مطلقاً؛ 2. ترک [[وقوف اختیاری]] عرفه، بدون عذر؛ 3. ترک هر دو وقوف لیلی و اختیاری مشعر، بدون عذر؛ 4. فقط اضطراری نهاری مشعر را درک کند، مطلقاً؛ 5 و 6. فقط اختیاری یا اضطراری عرفه را درک کند، مطلقاً. البته دو مورد اخیر در یک صورت حجشان صحیح است و آن اینکه شبانه از مشعر عبور کرده و در آنجا ذکر خداوند گفته باشند و چون مسئله را نمیدانستهاند قصد وقوف نکردهاند و وقتی متوجه شدهاند که به وقوف نهاری هم نمیرسند. در غیر این چند صورت، ترک وقوف، حج را فاسد نمیکند و از اینجا حکم تمام صور دوازدهگانه روشن میشود.) | ||
}} | }} | ||
|-style="background:#fefef9;" | |-style="background:#fefef9;" | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
| | | | ||
'''امام خمینی:''' اگر به واسطه ندانستن مسئله یا جهت دیگر، گمان کند که حج تمتع بر عمره تمتع مقدم است و نیت حج تمتع کند به عزم اینکه پس از [[احرام]] برود به [[عرفات]] و [[مشعر]] و [[حج]] به جا آورد و [[عمره]] را پس از آن به جا آورد، احرام او [[باطل]] است {{توضیح مساله|258| | '''امام خمینی:''' اگر به واسطه ندانستن مسئله یا جهت دیگر، گمان کند که حج تمتع بر عمره تمتع مقدم است و نیت حج تمتع کند به عزم اینکه پس از [[احرام]] برود به [[عرفات]] و [[مشعر]] و [[حج]] به جا آورد و [[عمره]] را پس از آن به جا آورد، احرام او [[باطل]] است {{توضیح مساله|258| | ||
* ''' | * '''مکارم:''' بنا بر [[احتیاط واجب]]. | ||
}}و باید در [[میقات]] تجدید احرام کند و اگر از میقات گذشته است باید در صورت امکان برگردد به میقات و محرم شود والاّ از همان جا محرم شود و اگر وارد [[حرم]] شده و ملتفت شد باید در صورت امکان از حرم خارج شود و محرم شود، والاّ در همان جا محرم شود. {{توضیح مساله|258| | }}و باید در [[میقات]] تجدید احرام کند و اگر از میقات گذشته است باید در صورت امکان برگردد به میقات و محرم شود والاّ از همان جا محرم شود و اگر وارد [[حرم]] شده و ملتفت شد باید در صورت امکان از حرم خارج شود و محرم شود، والاّ در همان جا محرم شود. {{توضیح مساله|258| | ||
* ''' | * '''تبریزى، سیستانی:''' بنا بر احتیاط واجب، به مقداری که ممکن است به طرف میقات برگردد و محرم شود. | ||
* ''' | * '''خامنهای:''' بنا بر احتیاط واجب. | ||
* ''' | * '''سبحانی:''' [[احتیاط مستحب]] آن است که چند قدم به سمت میقات برود و از آنجا احرام ببندد. | ||
* ''' | * '''بهجت:''' و احتیاط به دور شدن از حرم، به مقدار عدم فوت حج ترک نشود. | ||
* ''' | * '''سبحانی:''' واجب است از حرم خارج شود و از مرز حرم محرم شود و اگر به خاطر تنگی وقت یا عدم امکان نتواند از حرم خارج شود، لازم است به مقداری که میتواند، عقب برود، هرچند به مرز حرم نرسد و از آنجا احرام ببندد. | ||
* ''' | * '''صافی، گلپایگانی:''' به طرف میقات به مقداری که ممکن است برود و الاّ از [[ادنی الحل]] محرم شود و در صورت عدم تمکن از رفتن به ادنی الحل در مکه محرم شود. | ||
* ''' | * '''مکارم:''' هرچند به [[تنعیم]] رود. | ||
}} | }} | ||
|-style="background:#fefef9;" | |-style="background:#fefef9;" | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
| سئوال: کسی در وقت [[احرام]] این طور قصد میکند: [[محرم]] میشوم یا [[احرام]] میبندم، برای [[عمره تمتع]] یا غیر آن، با توجه به این مسئله که فرمودهاید [[نیت]] احرام لازم نیست، بلکه ممکن نیست، این احرام چه صورت دارد؟ | | سئوال: کسی در وقت [[احرام]] این طور قصد میکند: [[محرم]] میشوم یا [[احرام]] میبندم، برای [[عمره تمتع]] یا غیر آن، با توجه به این مسئله که فرمودهاید [[نیت]] احرام لازم نیست، بلکه ممکن نیست، این احرام چه صورت دارد؟ | ||
جواب: به احرام ضرر نمیزند هرچند قصد احرام لازم نیست {{توضیح مساله|291|. | جواب: به احرام ضرر نمیزند هرچند قصد احرام لازم نیست {{توضیح مساله|291|. | ||
* ''' | * '''بهجت، صافی، گلپایگانی و مکارم:''' لازم است و تفصیل این مسئله در ذیل بحث نیت در [[واجبات احرام]] گذشت. | ||
* ''' | * '''تبریزى، خویی:''' همین که به قصد [[عمره]] و یا حج تمتع [[تلبیه]] واجب را گفت، محرم میشود و قصد احرام، همین است. | ||
* ''' | * '''نوری:''' قصد احرام به این است که قصد [[احرام حج]] یا عمره کند و لازم است که احرام را به این قصد انجام دهد. | ||
}} و احرام امر قصدی نیست، بلکه اگر شخص به قصد [[حج]] یا عمره تلبیه بگوید محرم میشود هرچند قصد احرام نکند. | }} و احرام امر قصدی نیست، بلکه اگر شخص به قصد [[حج]] یا عمره تلبیه بگوید محرم میشود هرچند قصد احرام نکند. | ||
|{{ارجاع مساله|291}} | |{{ارجاع مساله|291}} | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
جواب: نیت را به حج افراد برگرداند {{توضیح مساله|292|. | جواب: نیت را به حج افراد برگرداند {{توضیح مساله|292|. | ||
*نظر '''آیات عظام''' در مسئله 221 گذشت. | *نظر '''آیات عظام''' در مسئله 221 گذشت. | ||
* ''' | * '''بهجت:''' در صورتی که قصدش انجام وظیفه بوده کفایت میکند و [[حج اِفراد]] به جا میآورد. | ||
* ''' | * '''تبریزى:''' این در صورتی است که در حال احرام [[حائض]] باشد چنانکه ظاهر سؤال است ولی اگر بعد از احرام حائض شد مخیر است بین اینکه حج افراد به جا آورد و بعد از فراغت، [[عمره مفرده]] به جا آورد و بین اینکه اعمال [[عمره تمتع]] را بدون [[طواف]] و نمازش به جا آورد به این ترتیب که [[سعی]] و [[تقصیر]] نموده و برای حج احرام بسته به [[عرفات]] و [[منا]] برود و پس از فراغ از اعمال منا قضای طواف عمره و نماز آن را قبل از [[طواف حج]] به جا آورد. | ||
* ''' | * '''زنجانی:''' اگر به قصد انجام وظیفه، محرم شده و خیال کرده وظیفهاش عمره تمتع است، احرامش احرام حج افراد خواهد بود؛ و در غیر این صورت احرامش [[باطل]] است و باید مطابق ذیل مسئله 215 رفتار نماید. | ||
* ''' | * '''خویی:''' اگر در حال احرام تا آخرین زمان ممکن برای اتیان اعمال عمره تمتع حائض بوده، فتوای ایشان در دست نیست که آیا احرامش برای عمره تمتع باطل است یا میتواند آن را به عنوان حج افراد قرار دهد، گرچه در استفتائات حکم به بطلان احرام برای حج افراد شده، اگر زن در وقت احرام حائض بود و گمان میکرد تا آخر وقت پاک نمیشود و بعداً کشف خلاف شد. | ||
* ''' | * '''سبحانی:''' و اگر قصدش انجام وظیفه بوده باشد، کفایت میکند و در صورت التفات اگر به نیت [[عدول]]، قصد حج افراد کند اشکال ندارد. | ||
}} و اشکال ندارد، بلی اگر با التفات به اینکه نمیتواند عمره تمتع را انجام دهد و اگر انجام دهد صحیح نیست به نیت [[عمره تمتع]] محرم شود، صحت این احرام، بلکه حصولِ جدّ به آن، محل اشکال است. | }} و اشکال ندارد، بلی اگر با التفات به اینکه نمیتواند عمره تمتع را انجام دهد و اگر انجام دهد صحیح نیست به نیت [[عمره تمتع]] محرم شود، صحت این احرام، بلکه حصولِ جدّ به آن، محل اشکال است. | ||
|{{ارجاع مساله|292}} | |{{ارجاع مساله|292}} | ||
خط ۱۶۵: | خط ۱۶۵: | ||
| سئوال: مردها معمولاً برای [[احرام]]، یک حوله به عنوان [[لنگ]] به کمر میبندند و یکی هم بر روی شانهها میاندازند، ولی بعضی افراد برای اینکه موقع وزش باد و یا سوار شدن ماشین عورت آنها ظاهر نشود اضافه بر آن دو حوله، یک متر چلوار ندوخته از وسط پا عبور میدهند به نحوی که دو طرف پارچه از جلو و عقب زیر حوله قرار میگیرد، آیا این عمل صحیح است یا اشکال دارد؟ | | سئوال: مردها معمولاً برای [[احرام]]، یک حوله به عنوان [[لنگ]] به کمر میبندند و یکی هم بر روی شانهها میاندازند، ولی بعضی افراد برای اینکه موقع وزش باد و یا سوار شدن ماشین عورت آنها ظاهر نشود اضافه بر آن دو حوله، یک متر چلوار ندوخته از وسط پا عبور میدهند به نحوی که دو طرف پارچه از جلو و عقب زیر حوله قرار میگیرد، آیا این عمل صحیح است یا اشکال دارد؟ | ||
جواب: اشکال ندارد. {{توضیح مساله|293|. | جواب: اشکال ندارد. {{توضیح مساله|293|. | ||
* ''' | * '''سبحانی، مکارم:''' ولی بهتر اجتناب از اینگونه کارهاست. | ||
}} | }} | ||
|{{ارجاع مساله|293}} | |{{ارجاع مساله|293}} | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
| سئوال: آیا میشود برای کسی که قادر بر [[تلبیه]] گفتن نیست نایب گرفت یا خیر؟ | | سئوال: آیا میشود برای کسی که قادر بر [[تلبیه]] گفتن نیست نایب گرفت یا خیر؟ | ||
جواب: اَخْرَس (لال) باید با انگشت به تلبیه اشاره کند و زبانش را هم حرکت دهد، و [[نایب]] گرفتن کافی نیست. {{توضیح مساله|294|. | جواب: اَخْرَس (لال) باید با انگشت به تلبیه اشاره کند و زبانش را هم حرکت دهد، و [[نایب]] گرفتن کافی نیست. {{توضیح مساله|294|. | ||
* ''' | * '''بهجت:''' شخص گنگ و لال با انگشت خود همراه با نیت قلبی به تلبیه اشاره نموده و زبان خود را حرکت دهد و اگر ممکن نباشد که این کار را خودش انجام دهد نایب بگیرد که به جای او تلبیه بگوید. | ||
* ''' | * '''تبریزی، خویی، فاضل و مکارم:''' بهتر است نایب هم بگیرد. | ||
* ''' | * '''سبحانی:''' لال و کر مادرزاد زبان خود را مانند کسانی که «لبیک» میگویند حرکت دهد و با انگشت اشاره کند و اگر برای عارضهای زبان او بند آمده باشد با اخطار در قلب به شیوهای که گفته شد عمل کند. | ||
* ''' | * '''سیستانی:''' اگر در اثر عارضهای لال شده است و الفاظ تلبیه را میداند، به مقداری که میتواند تلفظ کند و اگر نتواند زبان و لب را به آن حرکت دهد و همراه با آن در قلب اخطار نماید و با انگشت به آن اشاره کند و اگر لال و کر مادرزاد است و مانند آن، پس زبان و لب را مانند کسانی که تلفظ میکنند حرکت دهد و با انگشت اشاره کند. | ||
* ''' | * '''صافی، گلپایگانی:''' نایب هم بگیرد رجائاً که از طرف او به طور صحیح بگوید. | ||
}} | }} | ||
|{{ارجاع مساله|294}} | |{{ارجاع مساله|294}} | ||
خط ۱۸۹: | خط ۱۸۹: | ||
| سئوال: کسی که در گذشته [[حج]] واجبش را انجام داده و بنا دارد حج مستحبی به جا آورد، ولی از روی ناآگاهی و یا فراموشی در [[نیت]] اِحرام عمره میگوید «احرام عمره تمتع از حج تمتع از [[حجة الاسلام]] میبندم قربة الی الله»، آیا آوردن و در نیت داشتن [[حجة الاسلام]]، درحالیکه حج مستحبی است، اشکال دارد یا خیر؟ | | سئوال: کسی که در گذشته [[حج]] واجبش را انجام داده و بنا دارد حج مستحبی به جا آورد، ولی از روی ناآگاهی و یا فراموشی در [[نیت]] اِحرام عمره میگوید «احرام عمره تمتع از حج تمتع از [[حجة الاسلام]] میبندم قربة الی الله»، آیا آوردن و در نیت داشتن [[حجة الاسلام]]، درحالیکه حج مستحبی است، اشکال دارد یا خیر؟ | ||
جواب: اشکال دارد ، {{توضیح مساله|295|. | جواب: اشکال دارد ، {{توضیح مساله|295|. | ||
* ''' | * '''تبریزی، خویی، زنجانی و سیستانی:''' مانعی ندارد. | ||
* ''' | * '''سبحانی:''' [[نیت]] عمدی اشکال دارد. | ||
}} مگر آنکه اشتباه لفظی باشد و قصدش این بوده عمرهای که وظیفه او است انجام دهد و اسمش را حجة الاسلام گذاشته باشد. | }} مگر آنکه اشتباه لفظی باشد و قصدش این بوده عمرهای که وظیفه او است انجام دهد و اسمش را حجة الاسلام گذاشته باشد. | ||
|{{ارجاع مساله|295}} | |{{ارجاع مساله|295}} | ||
خط ۲۰۰: | خط ۲۰۰: | ||
| سئوال: اگر کسی بداند در صورت صحیح نگفتن تلبیه، محرم نمیشود و تلبیه را غلط بگوید و اعمال حج را انجام دهد، آیا اعمالش صحیح است یا نه؟ | | سئوال: اگر کسی بداند در صورت صحیح نگفتن تلبیه، محرم نمیشود و تلبیه را غلط بگوید و اعمال حج را انجام دهد، آیا اعمالش صحیح است یا نه؟ | ||
جواب: چنانچه از روی عمد بوده صحیح نیست و اگر عمدی نبوده و از روی فراموشی یا ندانستن مسئله بوده، در فرض مرقوم بعید نیست صحت عمل. {{توضیح مساله|296|. | جواب: چنانچه از روی عمد بوده صحیح نیست و اگر عمدی نبوده و از روی فراموشی یا ندانستن مسئله بوده، در فرض مرقوم بعید نیست صحت عمل. {{توضیح مساله|296|. | ||
* ''' | * '''بهجت:''' محل تأمّل است صحیح بودن غیر حج. | ||
* ''' | * '''تبریزى، خویی:''' اگر در احرام عمره بوده، صحت عمل او خالی از اشکال نیست و باید [[احتیاط]] کند. | ||
* ''' | * '''زنجانی:''' اگر خیال میکرده تلبیه را صحیح میگوید در عمره تمتع مطابق ذیل مسئله 263 و در حج تمتع به حواشی مسئله 947 تا 949 عمل کند. | ||
* ''' | * '''سبحانی:''' اگر کسی تلبیه را غلط بگوید و محرم شود و اعمال عمره را انجام دهد، چنانچه از روی عمد باشد عمره او باطل است و در صورت فراموشی یا ندانستن مسئله احتیاطاً عمره را دوباره انجام دهد و اگر در احرام حج است چنانچه در اثنا متوجه شود آن را صحیح بگوید و چنانچه در پایان عمل ملتفت شود بعید نیست که عمل او صحیح باشد. | ||
* ''' | * '''سیستانی:''' اگر به مقدار تمکن تلبیه را گفته است و غلط بودن آن به حدی نبوده است که صدق تلبیه نکند، چیزی بر او نیست. در غیر این صورت، اگر در احرام عمره باشد بنا بر [[احتیاط واجب]] عمل باطل است و اگر در احرام حج باشد صحیح است. | ||
* ''' | * '''فاضل:''' با توجه به اینکه عالم به حکم بوده، اگر نسبت به موضوع جاهل بوده؛ یعنی نمیدانسته تلبیه را غلط میگوید، حکم ترک احرام از روی جهل و سهو را دارد که حکم آن در مسئله 290 گذشت.('''فاضل:''' عمرهاش باطل است و باید عدول به غیر حج تمتع کند و همین طور است اگر ترک احرام از روی جهل باشد.)}} | ||
|{{ارجاع مساله|296}} | |{{ارجاع مساله|296}} | ||
}} | }} | ||
خط ۲۱۴: | خط ۲۱۴: | ||
| سئوال: اگر کسی تلبیه را غلط بگوید و بعد از [[وقوفین]] و قبل از اتمام اعمال حج فهمید که صحیحاً محرم نشده است، آیا وظیفه او نسبت به سایر اعمال، و همچنین عمره قبلی او چگونه است؟ | | سئوال: اگر کسی تلبیه را غلط بگوید و بعد از [[وقوفین]] و قبل از اتمام اعمال حج فهمید که صحیحاً محرم نشده است، آیا وظیفه او نسبت به سایر اعمال، و همچنین عمره قبلی او چگونه است؟ | ||
جواب: با فرض اینکه بعد از وقت جبران متوجه شده بعید نیست صحت عمل، لکن احوط عدم اکتفا به این حج است و این احتیاط ترک نشود. {{توضیح مساله|297|. | جواب: با فرض اینکه بعد از وقت جبران متوجه شده بعید نیست صحت عمل، لکن احوط عدم اکتفا به این حج است و این احتیاط ترک نشود. {{توضیح مساله|297|. | ||
* ''' | * '''بهجت:''' محل تأمّل است صحیح بودن غیر حج. | ||
* ''' | * '''تبریزى، خویی:''' صحت عمل خالی از اشکال نیست و باید [[احتیاط]] نماید. | ||
* ''' | * '''زنجانی:''' [[حکم]] مسئله قبل را دارد. | ||
* ''' | * '''فاضل، گلپایگانی:''' این احتیاط استحبابی است. | ||
* ''' | * '''سیستانی:''' اگر تلبیه را به مقدار تمکن ادا کرده است و غلط بودن آن به اندازهای نیست که صدق تلبیه نکند، عمل صحیح است. در غیر این صورت، اگر تلبیه عمره را غلط گفته است عمل او بنا بر احتیاط باطل است و اگر تلبیه احرام حج باشد همان جا تلبیه بگوید و عملش صحیح است. | ||
}} | }} | ||
|{{ارجاع مساله|297}} | |{{ارجاع مساله|297}} | ||
خط ۲۲۸: | خط ۲۲۸: | ||
| سئوال: ترجمه [[تلبیه]] «لبَّیک، اللّهُمَّ لَبَّیک، لَبَّیک لا شَریک لَک لَبَّیک» چیست؟ | | سئوال: ترجمه [[تلبیه]] «لبَّیک، اللّهُمَّ لَبَّیک، لَبَّیک لا شَریک لَک لَبَّیک» چیست؟ | ||
جواب: ترجمه جمله مذکور چنین است: {{توضیح مساله|298|. | جواب: ترجمه جمله مذکور چنین است: {{توضیح مساله|298|. | ||
* ''' | * '''نوری:''' با کمال میل و شوق اجابت میکنم دعوت تو را، خدایا! با کمال میل و شوق اجابت میکنم، اجابت میکنم دعوت تو را با کمال میل و شوق، شریکی نیست مر تو را، با کمال میل و شوق اجابت میکنم، اجابت میکنم تو را. | ||
}} «اجابت میکنم دعوت تو را، خدایا! اجابت میکنم دعوت تو را، اجابت میکنم دعوت تو را، شریکی نیست مر تو را، اجابت میکنم دعوت تو را». و اگر کلمه «دعوت» را هم نگوید کفایت میکند در مواردی که باید ترجمه را بگوید. | }} «اجابت میکنم دعوت تو را، خدایا! اجابت میکنم دعوت تو را، اجابت میکنم دعوت تو را، شریکی نیست مر تو را، اجابت میکنم دعوت تو را». و اگر کلمه «دعوت» را هم نگوید کفایت میکند در مواردی که باید ترجمه را بگوید. | ||
|{{ارجاع مساله|298}} | |{{ارجاع مساله|298}} | ||
خط ۲۳۸: | خط ۲۳۸: | ||
| سئوال: لباس احرامی که معلوم نیست از درآمد منبر است یا [[وجوهات شرعیه]]، آیا لازم است [[خمس]] آن را بدهد؟ | | سئوال: لباس احرامی که معلوم نیست از درآمد منبر است یا [[وجوهات شرعیه]]، آیا لازم است [[خمس]] آن را بدهد؟ | ||
جواب: با فرض شک، لازم نیست، هرچند احتیاط مطلوب است. {{توضیح مساله|299|. | جواب: با فرض شک، لازم نیست، هرچند احتیاط مطلوب است. {{توضیح مساله|299|. | ||
* ''' | * '''بهجت:''' در هر دو مورد به زاید از مؤونه سنه، خمس تعلّق میگیرد. | ||
* ''' | * '''تبریزى، خویی:''' اگر سال بر آن گذشته باشد، لازم است خمس آن را بدهد. | ||
* ''' | * '''سبحانی:''' اما اگر با مقداری تفحص وضع آن پولی که با آن لباس احرامی را خریده و یا میخواهد بخرد مشخص میشود باید تفحص کند. | ||
* ''' | * '''سیستانی:''' بنا بر احتیاط واجب باید با [[حاکم شرع]] به نسبت احتمال [[مصالحه]] کند. | ||
* ''' | * '''فاضل:''' و این در صورتی است که [[وجوهات شرعیه]] را به عنوان شهریه گرفته باشند، اما اگر به عنوان استحقاق یا خدمات دینی گرفتهاند و سال بر آن گذشته است باید خمس آن را بدهند. | ||
}} | }} | ||
|{{ارجاع مساله|299}} | |{{ارجاع مساله|299}} |