فتح مکه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ آوریل ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:


==لشکرکشی به سوی مکه==
==لشکرکشی به سوی مکه==
لشکر اسلام، که در بئر عنبه (در یک میلی مدینه) <ref>ابن عبدالحق بغدادی، 1412ق، ج‌2، ص966؛ سمهودی، 2006م، ج‌3، ص142</ref> اردو زده بود، سرانجام در عصرگاه دهم ماه مبارک رمضان به ‌سوی مقصد خود ـ که هنوز برای بسیاری از لشکریان قطعی بود ـ به راه افتاد. <ref>واقدی، 1409ق، ج‌2، ص801؛ طبری، 1387ق، ج‌3، ص50؛ ابن هشام، بی‌تا، ج‌2، ص399</ref> جانشین پیامبر در مدینه ابو رهم کُلثوم ‌بن حَصین غِفاری‌ بود. <ref>ابن هشام، بی‌تا، ج‌2، ص399</ref>هر چند هنوز لشکریان سازوبرگ جنگی خود را آشکار نکرده بودند <ref>طبری، 1387ق، ج‌3، ص52</ref> و چهره یک ارتش را نداشتند، <ref>جعفریان، 1389ش، ص624</ref> اما پس از پیوستن قبایل دیگر به لشکر اسلام در منطقه قدید، پیامبر خدا پرچمداران و علمداران لشکر اسلام را تعیین کردند. <ref>واقدی، 1409ق، ج‌2، ص800</ref>
لشکر اسلام، که در بئر عنبه (در یک میلی مدینه) <ref>ابن عبدالحق بغدادی، 1412ق، ج‌2، ص966؛ سمهودی، 2006م، ج‌3، ص142</ref> اردو زده بود، سرانجام در عصرگاه دهم ماه مبارک رمضان به ‌سوی مقصد خود ـ که هنوز برای بسیاری از لشکریان قطعی بود ـ به راه افتاد. <ref>واقدی، 1409ق، ج‌2، ص801؛ طبری، 1387ق، ج‌3، ص50؛ ابن هشام، بی‌تا، ج‌2، ص399</ref> جانشین پیامبر در مدینه ابو رهم کُلثوم ‌بن حَصین غِفاری‌ بود. <ref>ابن هشام، بی‌تا، ج‌2، ص399</ref>هر چند هنوز لشکریان سازوبرگ جنگی خود را آشکار نکرده بودند <ref>طبری، 1387ق، ج‌3، ص52</ref> و چهره یک ارتش را نداشتند، <ref>جعفریان، 1389ش، ص624</ref> اما پس از پیوستن قبایل دیگر به لشکر اسلام در منطقه قدید، پیامبر خدا پرچمداران و علمداران لشکر اسلام را تعیین کردند. <ref>واقدی، 1409ق، ج‌2، ص800</ref>


لشکریان اسلام ده هزار نفر بودند؛ شامل هفتصد نفر از مهاجران ‌که سیصد نفرشان سواره‌نظام بودند و چهارهزار نفر از انصار که پانصد نفرشان سواره‌نظام بودند
لشکریان اسلام ده هزار نفر بودند؛ شامل هفتصد نفر از مهاجران ‌که سیصد نفرشان سواره‌نظام بودند و چهارهزار نفر از انصار که پانصد نفرشان سواره‌نظام بودند
خط ۸۹: خط ۸۹:
«ای فرزندان ابی‌طلحه! این کلید را تا ابد و نسل به نسل نزد خود به امانت نگه دارید که جز ستمکار کسی آن را از شما بازنستاند. خداوند شما را امین خانه‌اش گردانده است. پس به نیکی روز بخورید و بر در خانه باشید.» <ref>واقدی، 1409ق، ج‌2، ص837</ref>
«ای فرزندان ابی‌طلحه! این کلید را تا ابد و نسل به نسل نزد خود به امانت نگه دارید که جز ستمکار کسی آن را از شما بازنستاند. خداوند شما را امین خانه‌اش گردانده است. پس به نیکی روز بخورید و بر در خانه باشید.» <ref>واقدی، 1409ق، ج‌2، ص837</ref>


==بازگرداندن سقایت حجاج به عباس==
===بازگرداندن سقایت حجاج به عباس===
آن حضرت ظرف آبخوری زمزم را نیز به عباس، عمویش ـ که در جاهلیت نیز عهده‌دار سقایت حجاج بود و آب زمزم را با انگورهای باغش خوش‌طعم می‌کرد، باز پس داد. <ref>همان، 1409ق، ج‌2، ص838</ref>
آن حضرت ظرف آبخوری زمزم را نیز به عباس، عمویش ـ که در جاهلیت نیز عهده‌دار سقایت حجاج بود و آب زمزم را با انگورهای باغش خوش‌طعم می‌کرد، باز پس داد. <ref>همان، 1409ق، ج‌2، ص838</ref>




==فرمان دادن به بازسازی انصاب کعبه==
===فرمان دادن به بازسازی انصاب کعبه===
از دیگر اقدامات آن حضرت پس از فتح مکه، مأموریت دادن به تمیم‌ بن اسد خزاعی برای بازسازی انصاب و علامت‌های حرم مکی بود. <ref>واقدی، 1409ق، ج‌2، ص842</ref>
از دیگر اقدامات آن حضرت پس از فتح مکه، مأموریت دادن به تمیم‌ بن اسد خزاعی برای بازسازی انصاب و علامت‌های حرم مکی بود. <ref>واقدی، 1409ق، ج‌2، ص842</ref>
==فرمان دادن به بلال برای اذان گفتن بر کعبه==
 
===فرمان دادن به بلال برای اذان گفتن بر کعبه===
هنگام ظهر پیامبر خدا به بلال فرمان داد تا بر فراز کعبه برود و با رساترین صدا اذان بگوید. <ref>واقدی، 1409، ج‌2، ص846</ref>
هنگام ظهر پیامبر خدا به بلال فرمان داد تا بر فراز کعبه برود و با رساترین صدا اذان بگوید. <ref>واقدی، 1409، ج‌2، ص846</ref>


==بیعت زنان پس از فتح مکه==
===بیعت با زنان پس از فتح مکه===
ده نفر از زنان قریش ـ از جمله هند دختر عتبه، أم حکیم دختر حارث‌ بن هشام همسر عکرمة ‌بن ابی‌جهل و همسر صفوان ‌بن أمیه، البغوم دختر المعذّل، از قبیله کنانة و فاطمه دختر ولید ‌بن مغیره و هند دختر منبّه‌ بن حجّاج و همسر عمرو ‌بن العاص ـ در ابطح، درحالی‌که حضرت فاطمه و همسران رسول‌الله بودند، نزد آن حضرت رفتند و ضمن مسلمان شدن، با آن حضرت بیعت کردند.
ده نفر از زنان قریش ـ از جمله هند دختر عتبه، أم حکیم دختر حارث‌ بن هشام همسر عکرمة ‌بن ابی‌جهل و همسر صفوان ‌بن أمیه، البغوم دختر المعذّل، از قبیله کنانة و فاطمه دختر ولید ‌بن مغیره و هند دختر منبّه‌ بن حجّاج و همسر عمرو ‌بن العاص ـ در ابطح، درحالی‌که حضرت فاطمه و همسران رسول‌الله بودند، نزد آن حضرت رفتند و ضمن مسلمان شدن، با آن حضرت بیعت کردند.
هنگام بیعت، وقتی از آن حضرت پرسیدند آیا با تو دست بدهیم، پیامبر فرمود: «من با زنان مصافحه نمی‌کنم». درباره جایگزینی که پیامبر به ‌جای مصافحه با زنان انجام داد، سه روایت وجود دارد:
هنگام بیعت، وقتی از آن حضرت پرسیدند آیا با تو دست بدهیم، پیامبر فرمود: «من با زنان مصافحه نمی‌کنم». درباره جایگزینی که پیامبر به ‌جای مصافحه با زنان انجام داد، سه روایت وجود دارد:
خط ۱۰۵: خط ۱۰۶:
حضرت دستشان را در کاسه‌ای پر از آب فرو بردند و زنان نیز به نشان بیعت دستشان را درون آب فرو بردند.<ref>واقدی، 1409، ج‌2، ص851؛ طبری، 1387، ج‌3، ص62</ref>  
حضرت دستشان را در کاسه‌ای پر از آب فرو بردند و زنان نیز به نشان بیعت دستشان را درون آب فرو بردند.<ref>واقدی، 1409، ج‌2، ص851؛ طبری، 1387، ج‌3، ص62</ref>  


==شکستن بت‌ها در خانه‌ها و بتکده‌ها==
===شکستن بت‌ها در خانه‌ها و بتکده‌ها===
از آنجا که هر خانه‌ای در مکه بت داشت و اطراف آن نیز بتکده‌هایی وجود داشت، پیامبر خدا فرمان داد تا بت‌های خانه خود را بشکنند و سریه‌هایی را برای شکستن بت‌های بتکده‌های اطراف مکه فرستاد؛ از جمله طفیل‌ بن عمر دوسی را برای ذى‌الکفّین (بت قبیله عمرو ‌بن حممه)، و سعد ‌بن زید أشهلىّ را برای نابودی مناة بدر منطقه مشلّل، و هشام ‌بن عاص را با دویست سوار به یَلَملَم، و خالد ‌بن سعید ‌بن عاص را با سیصد سوار به سمت عُرَنه برای نابودی سُواع (بت قبیله هذیل)، و خالد ‌بن ولید را با سی سوار به بتخانه عُزی فرستاد. <ref>واقدی، 1409ق، ج‌2، ص870
از آنجا که هر خانه‌ای در مکه بت داشت و اطراف آن نیز بتکده‌هایی وجود داشت، پیامبر خدا فرمان داد تا بت‌های خانه خود را بشکنند و سریه‌هایی را برای شکستن بت‌های بتکده‌های اطراف مکه فرستاد؛ از جمله طفیل‌ بن عمر دوسی را برای ذى‌الکفّین (بت قبیله عمرو ‌بن حممه)، و سعد ‌بن زید أشهلىّ را برای نابودی مناة بدر منطقه مشلّل، و هشام ‌بن عاص را با دویست سوار به یَلَملَم، و خالد ‌بن سعید ‌بن عاص را با سیصد سوار به سمت عُرَنه برای نابودی سُواع (بت قبیله هذیل)، و خالد ‌بن ولید را با سی سوار به بتخانه عُزی فرستاد. <ref>واقدی، 1409ق، ج‌2، ص870
و 871 ؛ ج‌3، ص873 ؛ طبری، 1387ق، ج‌3، ص66</ref>
و 871 ؛ ج‌3، ص873 ؛ طبری، 1387ق، ج‌3، ص66</ref>