جز
←اخشیدیان و حرمین
جز (←اخشیدیان و حرمین) |
|||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
===درگیریها با عراقیها=== | ===درگیریها با عراقیها=== | ||
در سال 340ق. میان امیر حج | در سال 340ق. میان [[امیر حج]] [[بغداد]]، [[عمر بن یحیی علوی]]، با کاروان [[مصر]] به امیری فرزند ابوبکر اخشیدی که از جانب کافور تجهیز شده بود، درگیری سختی رخ داد که به پیروزی مصریان انجامید. این پیروزی آغاز نفوذ مصریان در حرمین و ضعف سلطه عباسی قلمداد شده است.<ref>منائح الکرم، ج2، ص200-201؛ تاریخ امراء مکه، ص386.</ref> البته در نبردهای میان سالهای 341ـ343ق. [[عراق|عراقیان]] پیروز میشدند؛ اما در سالهای بعد ابن طغج اخشیدی بر اوضاع مسلط گشت. این درگیریها که در روزگار نفوذ [[آل بویه]] بر دستگاه خلافت رخ داد، بر سر خواندن خطبه و [[نماز]] در [[منا]] بوده است. هواداران [[معزالدوله بویهی|معزالدوله بُوَیهی]] از نماز گزاردن و خطبه خواندن اخشیدیان در [[منا]] پیشگیری کردند و آنها نیز از ورود کاروان عراق به مکه و برگزاری مناسک جلوگیری نمودند.<ref>الدرر الفرائد، ج1، ص328؛ تاریخ امراء مکه، ص387.</ref> از آنجا که بردن نام حاکمان بر منبر [[حرمین]] بیانگر قدرت و اهمیت آنان بود، حاکمان اخشیدی بسیار میکوشیدند تا این مایه قدرت را برای خود حفظ کنند. نامه ابوبکر اخشیدی به امپراتور روم که در آن به شرافت حکمرانی بر حرمین اشاره کرده، از همین حقیقت حکایت دارد.<ref>تاریخ مکه، ص227-228.</ref> | ||
برخی با بررسی ناپایداری سیاسی مکه در آغاز سلطه اخشیدیان، به این نتیجه رسیدهاند که مکه پس از سلطه اخشیدیها، بر اثر نبرد و وحشت، گرفتار همان دشواریهای پیشین بود.<ref>نک: تاریخ مکه، ص228.</ref> عباسیان و اثرگذاران بر قدرت سیاسی عراق از اوضاع مکه ناراضی و در صدد بودند تا نفوذشان را در آنجا برقرار سازند. از این رو، در سال 342ق. دو تن از علویان به نام ابوالحسن محمد بن عبدالله و ابوعبدالله احمد بن عمر بن یحیی را برای سرپرستی حج عراق به مکه فرستادند و سپاه و سلاح فراهم کردند تا مکه را از سلطه اخشیدیان رها سازند. میان این دو علوی با اخشیدیان نبردی روی داد و اخشیدیها پیروز شدند. در سال 343ق. نیز در نبردی دیگر اخشیدیان به پیروزی رسیدند. در این دوران، یکی از نامآورترین نقیبان طالبیها، ابواحمد موسوی پدر شریف رضی بود که سالهای پیاپی در رأس گروهی از علویان، امارت حج عراق را عهدهدار بود. از دیدگاه | برخی با بررسی ناپایداری سیاسی [[مکه]] در آغاز سلطه اخشیدیان، به این نتیجه رسیدهاند که مکه پس از سلطه اخشیدیها، بر اثر نبرد و وحشت، گرفتار همان دشواریهای پیشین بود.<ref>نک: تاریخ مکه، ص228.</ref> عباسیان و اثرگذاران بر قدرت سیاسی عراق از اوضاع مکه ناراضی و در صدد بودند تا نفوذشان را در آنجا برقرار سازند. از این رو، در سال 342ق. دو تن از [[علویان]] به نام [[ابوالحسن محمد بن عبدالله]] و [[ابوعبدالله احمد بن عمر بن یحیی]] را برای سرپرستی حج عراق به مکه فرستادند و سپاه و سلاح فراهم کردند تا مکه را از سلطه اخشیدیان رها سازند. میان این دو علوی با اخشیدیان نبردی روی داد و اخشیدیها پیروز شدند. در سال 343ق. نیز در نبردی دیگر اخشیدیان به پیروزی رسیدند. در این دوران، یکی از نامآورترین [[نقیب(سمت)|نقیبان]] طالبیها، [[ابو احمد موسوی|ابواحمد موسوی]] پدر [[شریف رضی]] بود که سالهای پیاپی در رأس گروهی از علویان، امارت حج عراق را عهدهدار بود. از دیدگاه [[سباعی]]، تاریخنگار مکه در روزگار ما، [[عباسیان]] با این اقدام کوشیدند تا از نفوذ شخصیت او در میان قبایل، برای بهبود وضع سیاسی [[مکه]] بهره برند؛ ولی در این کار توفیق نیافتند؛ زیرا حکومت اخشیدیان در مکه ریشهدار شده بود.<ref>تاریخ مکه، ص228.</ref> | ||
در روزگار کافور اخشیدی، روابط مصر و مدینه تقویت شد. برخی از اشراف حسینی با کافور مراودات نزدیک داشتند؛ از جمله محمد بن عبدالله بن | در روزگار کافور اخشیدی، روابط [[مصر]] و [[مدینه النبی|مدینه]] تقویت شد. برخی از اشراف حسینی با کافور مراودات نزدیک داشتند؛ از جمله [[محمد بن عبدالله بن طاهر]]، ملقب به مسلم، که از دوستان کافور بود و توجه او را به مدینه جلب کرد. به سبب همین ارتباطها، کافور عطایا و صدقات فراوان به مردم مدینه میداد.<ref>التاریخ الشامل، ج2، ص131.</ref> ولایت اخشیدیان بر مدینه، ظاهری بود و آنان در نصب و برکناری امیران و حاکمان مدینه نقش نداشتند و در اداره شهر دخالت نمیکردند. آنها در ستیزهای سیاسی میان [[اشراف حسنی]] و [[اشراف حسینی|حسینی]]، سیاستی خاص نداشتند.<ref>التاریخ الشامل، ج2، ص131.</ref> در سال 348ق. بر اثر همین بیتوجهی و ضعف اخشیدیان، میان این سادات و اشراف نبردی رخ داد.<ref>الدرر الفرائد، ج1، ص325-327.</ref> | ||
===حکمرانان اخشیدی حاکم بر مکه=== | ===حکمرانان اخشیدی حاکم بر مکه=== | ||
درباره حکمرانانی که از سوی اخشیدیها بر مکه حکومت کردند، آگاهیهای کافی نداریم و بخشی از همین آگاهیها هم پیراسته از ناسازگاری نیست. تاریخنگاری آگاه چون تقی الدین فأسی مینویسد که حکمرانان منصوب از سوی اخشیدیان بر حرمین را نمیشناسد.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص231.</ref> گزارش فأسی (درگذشت در 832ق.) به این معناست که اخشیدیان حکمرانانی بر حرمین نگماشتند و ولایت خود آنها هم صوری بوده است. در گزارشهای دیگر، بر این ویژگی ولایت اخشیدیان بر حرمین تصریح شده است.<ref>التاریخ الشامل، ج2، ص130.</ref> برابر این داوری، گزارش ابن ظهیره قرشی نشان میدهد که در سال 338ق. قاضی ابوجعفر محمد بن حسن عباسی ولایت مکه را از سوی علی بن اخشید عهدهدار گشت.<ref>الجامع اللطیف، ص265؛ منائح الکرم، ج2، ص201-202، افادة الانام، ج3، ص72.</ref> | درباره حکمرانانی که از سوی اخشیدیها بر مکه حکومت کردند، آگاهیهای کافی نداریم و بخشی از همین آگاهیها هم پیراسته از ناسازگاری نیست. تاریخنگاری آگاه چون [[تقی الدین فأسی]] مینویسد که حکمرانان منصوب از سوی اخشیدیان بر [[حرمین]] را نمیشناسد.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص231.</ref> گزارش فأسی (درگذشت در 832ق.) به این معناست که اخشیدیان حکمرانانی بر حرمین نگماشتند و ولایت خود آنها هم صوری بوده است. در گزارشهای دیگر، بر این ویژگی ولایت اخشیدیان بر حرمین تصریح شده است.<ref>التاریخ الشامل، ج2، ص130.</ref> برابر این داوری، گزارش [[ابن ظهیره قرشی]] نشان میدهد که در سال 338ق. قاضی [[ابوجعفر محمد بن حسن عباسی]] ولایت مکه را از سوی [[علی بن اخشید]] عهدهدار گشت.<ref>الجامع اللطیف، ص265؛ منائح الکرم، ج2، ص201-202، افادة الانام، ج3، ص72.</ref> | ||
===امرای حج اخشیدی=== | ===امرای حج اخشیدی=== | ||
درباره امرای حج روزگار اخشیدیان و درگیریها و مشکلات آن دوران، گزارشهایی در منابع بازتاب یافتهاند. از جمله، از امارت حج عمر بن حسن | درباره امرای حج روزگار اخشیدیان و درگیریها و مشکلات آن دوران، گزارشهایی در منابع بازتاب یافتهاند. از جمله، از [[امارت حج]] [[عمر بن حسن عباسی]]، قاضی مکه در سالهای 321 تا 334ق. یاد شده و گفتهاند که در برخی از این سالها به سبب هراسی که [[قرمطیان]] پدید آورده بودند، کاروانی از [[عراق]] به [[حج]] نمیآمد.<ref>الدرر الفرائد، ج1، ص325-327.</ref> | ||
===پایان حکومت بر مکه=== | ===پایان حکومت بر مکه=== | ||
به رغم استواری پایههای دولت اخشیدی در مکه، اعراب | به رغم استواری پایههای دولت اخشیدی در مکه، اعراب [[بنو سلیم]] در سال 356ق. بر آنان شوریده، حاجیان مصری را غارت کردند و امیرشان را کشتند. بر پایه برخی گزارشها، پیش از فاطمیان، جعفر بن محمد از [[بنو موسی|بنوموسی]] در سال356 یا 358ق. به سلطه اخشیدیان پایان داد و مکه را تصرف کرد.<ref>افادة الانام، ج3، ص75.</ref> به این ترتیب، حکومت مکه پس از اخشیدیان، به اشراف [[بنو حسن|بنوحسن]] ([[خاندان موسوی|موسویان]]، [[خاندان سلیمانی|سلیمانیان]]، [[خاندان هاشمی|هواشم]] و [[بنو قتاده|بنوقتاده]]) رسید.<ref>افادة الانام، ج3، ص74.</ref> | ||
==مطالعه بیشتر== | ==مطالعه بیشتر== |