بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
پس از فتح اسلامی بیتالمقدس نیز، [[عمر بن خطاب]] با راهنمایی [[کعبالاحبار]]، به موقعیت این صخره اطلاع یافت و پس از آنکه خود به تطهیر و پاکیزه کردن آن همت گماشت، مسجدی را بر آن بنا نهاد.<ref>الروض المعطار، ص69.</ref> هنگام بنای مسجد، کعبالاحبار توصیه کرد که موضع صخره و ساختمان مسجد، به گونهای باشد که قبله [[حضرت موسی(ع)]] (صخره) و قبله [[حضرت محمد(ص)]] در یک سمت قرار گیرند!<ref>الروض المعطار، ص69.</ref> ابن خلدون نیز معتقد است که کشیش مسیحیان بیتالمقدس، قبة الصخره را برای ساخت مسجد به خلیفه دوم پیشنهاد کرد.<ref>العبر، تاریخ ابن خلدون، ج1، ص263.</ref> این پیشنهاد را میتوان طرحی برای زدودن آثار یهود از بیتالمقدس یا درگیر کردن مسلمانان با یهودیان دانست پیشنهادی که پس از چهارده قرن، هنوز پیامدهای آن، جهان اسلام را تحت تاثیر خود قرار داده است. | پس از فتح اسلامی بیتالمقدس نیز، [[عمر بن خطاب]] با راهنمایی [[کعبالاحبار]]، به موقعیت این صخره اطلاع یافت و پس از آنکه خود به تطهیر و پاکیزه کردن آن همت گماشت، مسجدی را بر آن بنا نهاد.<ref>الروض المعطار، ص69.</ref> هنگام بنای مسجد، کعبالاحبار توصیه کرد که موضع صخره و ساختمان مسجد، به گونهای باشد که قبله [[حضرت موسی(ع)]] (صخره) و قبله [[حضرت محمد(ص)]] در یک سمت قرار گیرند!<ref>الروض المعطار، ص69.</ref> ابن خلدون نیز معتقد است که کشیش مسیحیان بیتالمقدس، قبة الصخره را برای ساخت مسجد به خلیفه دوم پیشنهاد کرد.<ref>العبر، تاریخ ابن خلدون، ج1، ص263.</ref> این پیشنهاد را میتوان طرحی برای زدودن آثار یهود از بیتالمقدس یا درگیر کردن مسلمانان با یهودیان دانست پیشنهادی که پس از چهارده قرن، هنوز پیامدهای آن، جهان اسلام را تحت تاثیر خود قرار داده است. | ||
[[پرونده:نمایی از مسجد صخره در شب.jpg|بندانگشتی|نمایی از مسجد صخره در شب]] | |||
پس از وی، ولید بن عبدالملک بر توسعه و تزیین مسجد قبة الصخره همت گماشت و از امپراتور روم خواست تا کارگران و مصالح لازم برای این امر را به بیتالمقدس گسیل دارد.<ref>مقدمه ابن خلدون، ج2، صص701-703.</ref> به کار رفتن هشت هزار قطعه مس زراندودشده در گنبد و هزار مثقال طلا در ستونهای مسجد قبة الصخره، از تزییناتی است که در دوره عبدالملک صورت گرفته است.<ref>الروض المعطار، ص69.</ref> تزییناتی که چندان پایبند بر موازین دینی و فقهی نبود و بیشتر شاهدی بر رویکرد معرفتی و جهانبینی خلفای اموی بود. | پس از وی، ولید بن عبدالملک بر توسعه و تزیین مسجد قبة الصخره همت گماشت و از امپراتور روم خواست تا کارگران و مصالح لازم برای این امر را به بیتالمقدس گسیل دارد.<ref>مقدمه ابن خلدون، ج2، صص701-703.</ref> به کار رفتن هشت هزار قطعه مس زراندودشده در گنبد و هزار مثقال طلا در ستونهای مسجد قبة الصخره، از تزییناتی است که در دوره عبدالملک صورت گرفته است.<ref>الروض المعطار، ص69.</ref> تزییناتی که چندان پایبند بر موازین دینی و فقهی نبود و بیشتر شاهدی بر رویکرد معرفتی و جهانبینی خلفای اموی بود. | ||
===تبرکفروشی و نصب صلیب=== | ===تبرکفروشی و نصب صلیب=== | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
===برتری بر مسجدالاقصی=== | ===برتری بر مسجدالاقصی=== | ||
یکی از نکات مهم، برتری یافتن مسجد قبة الصخره بر مسجدالاقصی در تقابل مسلمانان و مسیحیان بود؛ به نحوی که در جنگهایی که بین مسلمانان و صلیبیان در میگرفت، فتح مسجد قبة الصخره نشانه پیروزی نهایی دانسته میشد.<ref>الکامل، ج11، ص552.</ref> | یکی از نکات مهم، برتری یافتن مسجد قبة الصخره بر مسجدالاقصی در تقابل مسلمانان و مسیحیان بود؛ به نحوی که در جنگهایی که بین مسلمانان و صلیبیان در میگرفت، فتح مسجد قبة الصخره نشانه پیروزی نهایی دانسته میشد.<ref>الکامل، ج11، ص552.</ref> | ||
این برتری در مواردی که تقابل، بین خود مسلمانان بود، اهمیتی دوچندان مییافت. از جمله این موارد سرکوب اعتراض اهالی بیتالمقدس، از سوی یکی از سرداران سلجوقی به نام «اتسز»، در سال 469ق، بود در این واقعه، وی به دلیل خشمی که از ساکنان [[بیتالمقدس]] به دل گرفته بود، تنها پناهجویان به قبة الصخره را امان داد و سایر اهالی و حتی پناهندگان به محراب داوود(ع) و مسجدالاقصی را به قتل رساند.<ref>الکامل، ج10، ص283؛ العبر تاریخ ابن خلدون، ج4، صص 472 و 473.</ref> | این برتری در مواردی که تقابل، بین خود مسلمانان بود، اهمیتی دوچندان مییافت. از جمله این موارد سرکوب اعتراض اهالی بیتالمقدس، از سوی یکی از سرداران سلجوقی به نام «اتسز»، در سال 469ق، بود در این واقعه، وی به دلیل خشمی که از ساکنان [[بیتالمقدس]] به دل گرفته بود، تنها پناهجویان به قبة الصخره را امان داد و سایر اهالی و حتی پناهندگان به محراب داوود(ع) و مسجدالاقصی را به قتل رساند.<ref>الکامل، ج10، ص283؛ العبر تاریخ ابن خلدون، ج4، صص 472 و 473.</ref> | ||
==ساختمان و معماری== | ==ساختمان و معماری== |