بدون خلاصۀ ویرایش
Gholamzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Gholamzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
با ورود پیامبر به یثرب و رواج اسلام در آن جا و پس از پیماننامهای که پیامبر میان تیرههای [[انصار]]، مهاجران و برخی شاخههای یهود منعقد کرد، سران بنینضیر نزد پیامبر آمدند. پیامبر ضمن به رسمیّت شناختن [[دین یهود]]، یهودیان را به اسلام فراخواند و پیشگوییهای راهب شامی به نام [[ابنهیبان|ابنهیِّبان]] درباره ظهور پیامبر آخرالزمان را که برای دیدار با پیامبر از شام به یثرب آمده بود، برای آنها یادآور شد.<ref>المغازی، ج2، ص503؛اعلام الوری، ج1، ص158؛امتاع الاسماع، ج13، ص304.</ref> آنها به پیامبر امید دادند که در آینده و با شناخت بیشتر از اسلام، [[مسلمان]] خواهند شد و موافقت کردند که تا آن هنگام متعرض یکدیگر نشوند. | با ورود پیامبر به یثرب و رواج اسلام در آن جا و پس از پیماننامهای که پیامبر میان تیرههای [[انصار]]، مهاجران و برخی شاخههای یهود منعقد کرد، سران بنینضیر نزد پیامبر آمدند. پیامبر ضمن به رسمیّت شناختن [[دین یهود]]، یهودیان را به اسلام فراخواند و پیشگوییهای راهب شامی به نام [[ابنهیبان|ابنهیِّبان]] درباره ظهور پیامبر آخرالزمان را که برای دیدار با پیامبر از شام به یثرب آمده بود، برای آنها یادآور شد.<ref>المغازی، ج2، ص503؛اعلام الوری، ج1، ص158؛امتاع الاسماع، ج13، ص304.</ref> آنها به پیامبر امید دادند که در آینده و با شناخت بیشتر از اسلام، [[مسلمان]] خواهند شد و موافقت کردند که تا آن هنگام متعرض یکدیگر نشوند. | ||
=== | === معاهده با پیامبر اسلام(ص)=== | ||
برخی مفسران نخستین، از عهدنامه سران بنینضیر با پیامبر(ص) یاد کردهاند که بر پایه آن، هر یک از طرفهای پیمان که آن را نقض کند، با کشتار مردان و اسارت زنان و فرزندان و مصادره اموال مجازات شود.<ref>اعلام الوری، ج1، ص158؛بحار الانوار، ج19، ص111.</ref> چنین بندی با توجه به مجازات سنگین پیمانشکنان در آیین یهود بعید به نظر نمیآید.[[واقدی]] از بندی دیگر نیز یاد کرده که اگر یهودیان به نبرد پیامبر بیایند، یهود مدینه باید او را یاری کنند.<ref>المغازی، ج1، ص365-367.</ref> اما منابع دیگر به این بند اشاره نکردهاند. | برخی مفسران نخستین، از عهدنامه سران بنینضیر با پیامبر(ص) یاد کردهاند که بر پایه آن، هر یک از طرفهای پیمان که آن را نقض کند، با کشتار مردان و اسارت زنان و فرزندان و مصادره اموال مجازات شود.<ref>اعلام الوری، ج1، ص158؛بحار الانوار، ج19، ص111.</ref> چنین بندی با توجه به مجازات سنگین پیمانشکنان در آیین یهود بعید به نظر نمیآید.[[واقدی]] از بندی دیگر نیز یاد کرده که اگر یهودیان به نبرد پیامبر بیایند، یهود مدینه باید او را یاری کنند.<ref>المغازی، ج1، ص365-367.</ref> اما منابع دیگر به این بند اشاره نکردهاند. | ||
سران بنینضیر در آغاز به پیامبر به عنوان رقیبی سیاسی مینگریستند<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص51؛معانی الاخبار، ص23-24؛جامع البیان، ج1، ص138.</ref> و از این فرصت برای رویارویی با گسترش اسلام و در تنگنا قرار دادن پیامبر استفاده کردند؛ به ویژه که بزرگان بنینضیر، خود، از احبار بودند. از این رو، ولفنسون بر خاورشناسان دیگر خرده گرفته که چگونه خودداری یهودیان از پذیرش پیامبری از غیر [[بنیاسرائیل]] را در تحلیلهای خود در نظر نگرفته و در موضعگیری بر ضد پیامبر(ص) از یهود جانبداری کردهاند.<ref>تاریخ الیهود، ص164.</ref> | سران بنینضیر در آغاز به پیامبر به عنوان رقیبی سیاسی مینگریستند<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص51؛معانی الاخبار، ص23-24؛جامع البیان، ج1، ص138.</ref> و از این فرصت برای رویارویی با گسترش اسلام و در تنگنا قرار دادن پیامبر استفاده کردند؛ به ویژه که بزرگان بنینضیر، خود، از احبار بودند. از این رو، ولفنسون بر خاورشناسان دیگر خرده گرفته که چگونه خودداری یهودیان از پذیرش پیامبری از غیر [[بنیاسرائیل]] را در تحلیلهای خود در نظر نگرفته و در موضعگیری بر ضد پیامبر(ص) از یهود جانبداری کردهاند.<ref>تاریخ الیهود، ص164.</ref> | ||
آنان در این دوره، مشابهتهای موجود میان مناسک یهود و مسلمانان، از جمله روزه گرفتن در برخی روزها<ref>النهایه، ص169؛المغنی، ج3، ص104.</ref> و نماز خواندن به سوی [[بیت المقدس]] را دلیلی بر حقانیت و اصالت آیین خود میدانستند و میکوشیدند نومسلمانان یثربی را از [[دین]] خود بازگردانند.<ref>مجمع البیان، ج1، ص347؛الدر المنثور، ج1، ص107.</ref> با این همه، پیامبر همچنان به اسلام آوردنشان امیدوار بود و به سفارش [[وحی]]<ref>الدر المنثور، ج1، ص107.</ref> با آنها مدارا میکرد. | |||
==غزوه بنی نضیر== | |||
در سال ۴ هجرت و پس از آنکه یهودیان بنینضیر پیمان خود با پیامبر اسلام(ص) را زیر پا گذاشتند | |||
== | پس از شکست سنگین مکیان در [[غزوه بدر|جنگ بدر]]، برخی بزرگان بنینضیر همراه گروهی از احبار یهود پنهانی به [[مکه]] رفتند و در همنوایی با [[قریش]] بر کشتههای بدر گریستند<ref>سبل السلام، ج4، ص63؛تاریخ الخمیس، ج1، ص460.</ref> و قریش را بر ضد [[پیامبر]] تحریک کردند.<ref>تاریخ المدینه، ج2، ص454؛الطبقات، ج2، ص32؛تاریخ طبری، ج2، ص178.</ref> | ||
در ماههای پایانی سال دوم ق. [[ابوسفیان]] که در نبرد بدر شرکت نکرده بود، با سپاهی اندک نزدیک مدینه آمد. برخی سران بنینضیر با آگاهی از تصمیم وی برای حمله به مسلمانان، به یاری او شتافتند و شبانه او را جای دادند و آگاهیهای مورد نیاز را در اختیارش نهادند.<ref>الاغانی، ج6، ص373-375؛تاریخ طبری، ج2، ص175؛بحارالانوار، ج20، ص2.</ref> برخی خاورشناسان برای ردّ معاونت بنینضیر با قریش، جانبدارنه در روایت مذکور تردید کرده و آن را یک مهمانی ساده دانستهاند.<ref>Muhammad at Medina، P20.</ref> | در ماههای پایانی سال دوم ق. [[ابوسفیان]] که در نبرد بدر شرکت نکرده بود، با سپاهی اندک نزدیک مدینه آمد. برخی سران بنینضیر با آگاهی از تصمیم وی برای حمله به مسلمانان، به یاری او شتافتند و شبانه او را جای دادند و آگاهیهای مورد نیاز را در اختیارش نهادند.<ref>الاغانی، ج6، ص373-375؛تاریخ طبری، ج2، ص175؛بحارالانوار، ج20، ص2.</ref> برخی خاورشناسان برای ردّ معاونت بنینضیر با قریش، جانبدارنه در روایت مذکور تردید کرده و آن را یک مهمانی ساده دانستهاند.<ref>Muhammad at Medina، P20.</ref> |