←روابط با قبایل دیگر
Gholamzadeh (بحث | مشارکتها) |
Gholamzadeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==نسبشناسی== | ==نسبشناسی== | ||
بنینضیر | گفته میشود نسب بنینضیر از طریق [[هارون بن عمران]] به [[یعقوب(ع)]] میرسد.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۲؛ الاغانی، ج۲۲، ص۱۱۱، و ج۳، ص۱۱۰؛ الطبقات، ج۷، ص۵۰۱؛المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۱۹۷؛الاغانی؛ تفسیر قمی، ج۱، ص۱۶۸.</ref> سخن پیامبر که همسرش [[صفیه]] (دختر حُیی بن اخطب) را از فرزندان هارون دانسته، مؤید این نکته است.<ref>الاستیعاب، ج4، ص1872؛عیون الاثر، ج2، ص374؛تاریخ الاسلام، ج4، ص69.</ref> با این وجود برخی شرقشناسان آنها را از قبایل عرب یهودی شده دانسته و بنیاسرائیلی بودن آنها را نامعقول شمردهاند.<ref>نک: المفصل، ج7، ص248.</ref> این در حالیست که تغییرات فرهنگی و زبانی آنها ناشی از اوضاع اقلیمی و فرهنگی [[حجاز]] دانسته شده.<ref>تاریخ الشعوب الاسلامیه، ص153؛نک: المفصل، ج6، ص552.</ref> | ||
همچنین گفته شده خواستگاه آنها منطقه شامات بوده است خواه اصالتا اسرائیلی باشند یا اعراب یهودی شده جذام.<ref>البدایة و النهایه، ج۲، ص۱۹۴؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۰، ۱۰۱؛ عیون الاثر، ج۲، ص۷۱.</ref> | همچنین گفته شده خواستگاه آنها منطقه شامات بوده است خواه اصالتا اسرائیلی باشند یا اعراب یهودی شده جذام.<ref>البدایة و النهایه، ج۲، ص۱۹۴؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۰، ۱۰۱؛ عیون الاثر، ج۲، ص۷۱.</ref> | ||
==تاریخ سکونت در مدینه== | ==تاریخ سکونت در مدینه== | ||
گفته میشود یهودیان پیش از [[اوس]] و [[خزرج]] در مدینه ساکن شدند و تا زمان آمدن آنها قدرت را در اختیار داشتند.<ref>الاغانی، ج۲۲، ص۱۱۱ و ۱۱۶؛معجم البلدان، ج۵، ص۸۴ و ۸۵؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۴۳ و ۳۴۴.</ref> و پس از آن همپیمان اوس شدند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۳۸۲؛ الاغانی، ج۲۲، ص۱۳۷؛اسد الغابه، ج۵، ص۲۱۰.</ref> | گفته میشود یهودیان پیش از [[اوس]] و [[خزرج]] در مدینه ساکن شدند و تا زمان آمدن آنها قدرت را در اختیار داشتند.<ref>الاغانی، ج۲۲، ص۱۱۱ و ۱۱۶؛معجم البلدان، ج۵، ص۸۴ و ۸۵؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۴۳ و ۳۴۴.</ref> و پس از آن همپیمان اوس شدند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۳۸۲؛ الاغانی، ج۲۲، ص۱۳۷؛اسد الغابه، ج۵، ص۲۱۰.</ref> در برخی منابع اسلامی، علت مهاجرت آنها به یثرب، آگاهی ایشان از ظهور پیامبر آخر الزمان بیان شده است.<ref>بحار الانوار، ج۹۱، ص۱۰.</ref> | ||
بر پایه گزارشهایی، بنینضیر پس از مهاجرت به یثرب که هنگام دقیق آن مشخص نیست، در آغاز در منطقه سافله آن، در پایین مدینه به سوی [[شام]]، <ref>معجم البلدان، ج5، ص234؛سبل الهدی، ج4، ص155؛المعالم الاثیره، ص137.</ref> مستقر شدند و در آن باغ و املاک داشتند. به تدریج و بر اثر شناسایی مناطق مستعد و به سبب ناسازگاری با محیط [[سافله]]، به دره [[بطحان|بَطحان]] منطقه عالیه در آبادیهای سمت [[نجد]] مدینه به سوی [[تهامه]]<ref>مراصد الاطلاع، ج2، ص911.</ref> رفتند.<ref>الاغانی، ج22، ص113؛معجم البلدان، ج1، ص446.</ref> | بر پایه گزارشهایی، بنینضیر پس از مهاجرت به یثرب که هنگام دقیق آن مشخص نیست، در آغاز در منطقه سافله آن، در پایین مدینه به سوی [[شام]]، <ref>معجم البلدان، ج5، ص234؛سبل الهدی، ج4، ص155؛المعالم الاثیره، ص137.</ref> مستقر شدند و در آن باغ و املاک داشتند. به تدریج و بر اثر شناسایی مناطق مستعد و به سبب ناسازگاری با محیط [[سافله]]، به دره [[بطحان|بَطحان]] منطقه عالیه در آبادیهای سمت [[نجد]] مدینه به سوی [[تهامه]]<ref>مراصد الاطلاع، ج2، ص911.</ref> رفتند.<ref>الاغانی، ج22، ص113؛معجم البلدان، ج1، ص446.</ref> آنها در مناطق مسکونی خود، دژهای مستحکمی ساختند که از فضایی فراخ برخوردار بود و امکان نگهداری دام، آب و مواد غذایی برای مدتی طولانی در آن وجود داشت.<ref>المغازی، ج1، ص368.</ref> برخی شمار آنها را هزار تن گزارش کردهاند.<ref>تفسیر القمی، ج1، ص168؛بحار الانوار، ج20، ص166.</ref> | ||
{{بیشتر|قلعههای بنی نضیر}} | {{بیشتر|قلعههای بنی نضیر}} | ||
==ریاست قبیله== | ==ریاست قبیله== | ||
گزارشهای دوران جاهلیت و اسلامی تا سال سوم | گزارشهای دوران جاهلیت و عهد اسلامی تا سال سوم هجرت از ریاست [[سلام بن مشکم]] بر قبیله بنینضیر گزارش میدهند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص559؛تاریخ یعقوبی، ج2، ص66؛الاغانی، ج22، ص133.</ref> اما در رویدادهای بعد، نام [[حیی بن اخطب|حُیَی بن اَخْطَب]] به عنوان رئیس قبیله به چشم میخورد.<ref>الثقات، ج1، ص242؛السیرة النبویه، ابن کثیر، ج2، ص298؛البدایة و النهایه، ج3، ص258.</ref> این دو از برجستهترین سران بنینضیرند. پس از حُیَی که به سال پنجم هجرت همراه با مردان بنیقریظه کشته شد، <ref>المغازی، ج2، ص516؛المصنف، ابن ابی شیبه، ج8، ص503.</ref> ابورافع [[سلام بن ابیالحقیق|سلام بن ابیالحُقَیقْ]] و پس از او [[اسیر بن رزام|اُسَیر بن رزام]] ریاست بنینضیر را بر عهده گرفتند.<ref>المغازی، ج2، ص566؛عیون الاثر، ج2، ص151.</ref> | ||
==روابط با قبایل دیگر== | ==روابط با قبایل دیگر== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
تنها نکتهای که از روابط بنینضیر با یهودیان بنیقُرَیظَه مورد توجه قرار گرفته، آن است که آنها در روابط حقوقی خود با بنیقریظه تبعیض روا میداشتند و آنان ناچار بودند دیه خود را به صورت مضاعف به بنینضیر بپردازند.<ref>تفسیر بغوی، ج1، ص144؛ج2، ص38؛مجمع البیان، ج3، ص300-301؛بحار الانوار، ج22، ص27.</ref> | تنها نکتهای که از روابط بنینضیر با یهودیان بنیقُرَیظَه مورد توجه قرار گرفته، آن است که آنها در روابط حقوقی خود با بنیقریظه تبعیض روا میداشتند و آنان ناچار بودند دیه خود را به صورت مضاعف به بنینضیر بپردازند.<ref>تفسیر بغوی، ج1، ص144؛ج2، ص38؛مجمع البیان، ج3، ص300-301؛بحار الانوار، ج22، ص27.</ref> | ||
آنها در درگیریهای اوس و خزرج<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج1، ص163.</ref> کنار اوس بر ضد خزرج جنگیده بودند.<ref>الاغانی، ج3، ص21؛الکامل، ج1، ص679؛وفاء الوفاء، ج1، ص170.</ref> هنگامی که بنینضیر پیمان خود را با پیامبر شکستند، رسول خدا به نشانه ابطال پیمان اوس با آنها، در مقدمات غزوهای که بر ضد آنها شکل داد، اوسیان را در آن شریک ساخت و پس از تبعید بنینضیر، پیامبر به نشانه قدردانی، شمشیر معروف آل ابیحُقَیْق از خانوادهای برجسته از بنینضیر را به [[سعد بن معاذ|سعد بن مُعاذ]]، بزرگ اوسیان، بخشید.<ref>المغازی، ج1، ص379؛عیون الاثر، ج2، ص74؛السیرة الحلبیه، ج2، ص569.</ref> | |||
==اقتصاد بنینضیر== | ==اقتصاد بنینضیر== | ||