بدون خلاصۀ ویرایش
M-mohammad (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
M-mohammad (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''افاضه''': بیرون رفتن حاجیان از [[مکه]] به [[منا]] و سپس [[عرفات]] و حرکت آنان از عرفات به [[مشعرالحرام]] و منا و از منا به مکه را افاضه میگویند. در شماری از منابع تاریخی به جای افاضه واژه اجازه (← اجازه) را به کار بردهاند. افاضه دارای چهار مرحله است، مرحله اول: افاضه از مکه به منا و سپس به عرفات، مرحله دوم: افاضه از عرفات به مشعرالحرام، مرحله سوم:افاضه از مشعرالحرام، مرحله چهارم:افاضه از منا به مکه. | '''افاضه''': بیرون رفتن حاجیان از [[مکه]] به [[منا]] و سپس [[عرفات]] و حرکت آنان از عرفات به [[مشعرالحرام]] و منا و از منا به مکه را افاضه میگویند. در شماری از منابع تاریخی به جای افاضه واژه اجازه (← اجازه) را به کار بردهاند. افاضه دارای چهار مرحله است، مرحله اول: افاضه از مکه به منا و سپس به عرفات، مرحله دوم: افاضه از عرفات به مشعرالحرام، مرحله سوم: افاضه از مشعرالحرام، مرحله چهارم: افاضه از منا به مکه. | ||
==در لغت== | ==در لغت== | ||
واژه افاضه از ریشه «ف ـ ی ـ ض» (فراوانی<ref>. العین، ج7، ص65؛ مفردات، ص387، «فیض.</ref>و جاری شدن به آسانی<ref>. معجم مقاییس اللغه، ج4، ص465، «فیض.</ref> به معنای پر کردن، <ref>. الصحاح، ج3، ص1099؛ معجم مقاییس اللغه، ج4، ص465، «فیض. </ref> سرازیر و جاری شدن، <ref>. العین، ج7، ص65؛ الصحاح، ج3، ص1099؛ معجم مقاییس اللغه، ج4، ص465، «فیض. </ref> دور شدن، جدا شدن، <ref>. ترتیب اصلاح المنطق، ص47، «افاض. </ref> حرکت شتابان<ref>. لسان العرب، ج7، ص212-213، «فیض. </ref>و بازگشت<ref>. العین، ج7، ص65؛ المصباح، ج2، ص485، «فیض. </ref>است. | واژه افاضه از ریشه «ف ـ ی ـ ض» (فراوانی<ref>. العین، ج7، ص65؛ مفردات، ص387، «فیض.</ref>و جاری شدن به آسانی<ref>. معجم مقاییس اللغه، ج4، ص465، «فیض.</ref> به معنای پر کردن، <ref>. الصحاح، ج3، ص1099؛ معجم مقاییس اللغه، ج4، ص465، «فیض. </ref> سرازیر و جاری شدن، <ref>. العین، ج7، ص65؛ الصحاح، ج3، ص1099؛ معجم مقاییس اللغه، ج4، ص465، «فیض. </ref> دور شدن، جدا شدن، <ref>. ترتیب اصلاح المنطق، ص47، «افاض. </ref> حرکت شتابان<ref>. لسان العرب، ج7، ص212-213، «فیض. </ref>و بازگشت<ref>. العین، ج7، ص65؛ المصباح، ج2، ص485، «فیض. </ref>است. | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
در متون دینی از جمله [[قرآن کریم]]، به حرکت دستهجمعی از مکانی پس از گرد آمدن در آن، به جهت شباهت این حرکت، به سرازیر شدن نهر<ref>. معجم مقاییس اللغه، ج4، ص465-466؛ مفردات، ص387-388؛ نک: لسان العرب، ج7، ص212، «فیض. </ref>افاضه گفته میشود.<ref>. النهایه، ابن اثیر، ج3، ص484-485؛ لسان العرب، ج7، ص212-213، «فیض. </ref> | در متون دینی از جمله [[قرآن کریم]]، به حرکت دستهجمعی از مکانی پس از گرد آمدن در آن، به جهت شباهت این حرکت، به سرازیر شدن نهر<ref>. معجم مقاییس اللغه، ج4، ص465-466؛ مفردات، ص387-388؛ نک: لسان العرب، ج7، ص212، «فیض. </ref>افاضه گفته میشود.<ref>. النهایه، ابن اثیر، ج3، ص484-485؛ لسان العرب، ج7، ص212-213، «فیض. </ref> | ||
==در اصطلاح فقه== | ==در اصطلاح فقه== | ||
در اصطلاح [[فقه]]، واژه افاضه به کوچ دستهجمعی حجگزاران از عرفات به | در اصطلاح [[فقه]]، واژه افاضه به کوچ دستهجمعی حجگزاران از عرفات به مشعرالحرام و از آنجا به منا و سپس به مکه اطلاق میشود.<ref>. نک: المبسوط، سرخسی، ج4، ص18-20؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص211؛ فقه السنه، ج1، ص723.</ref>از اینرو گاه به طوافی که پس از بازگشت از منا به جا آورده میشود و از ارکان [[حج]] است، «[[طواف افاضه]]» میگویند.<ref>. فتح العزیز، ج7، ص379؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص347.</ref>در منابع فقهی، این واژه گاه درباره حرکت از مکه به منا و از آنجا به عرفات نیز به کار میرود.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص167؛ المبسوط، سرخسی، ج2، ص130؛ کشف اللثام، ج6، ص59.</ref> | ||
==واژگان هممعنا== | ==واژگان هممعنا== | ||
شماری از واژگان هممعنای افاضه در منابع فقهی عبارتند از: نَفْر، <ref>. الخلاف، ج1، ص667؛ المجموع، ج6، ص442؛ المغنی، ج3، ص476، 482.</ref> خروج<ref>. المبسوط، سرخسی، ج2، ص130؛ صحیح ابن حبان، ج1، ص169؛ ج9، ص155؛ کشف اللثام، ج6، ص59.</ref>و دفع.<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص20؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص211؛ روضة الطالبین، ج2، ص380.</ref>شماری از منابع تاریخی به جای افاضه واژه اجازه (← اجازه) را به کار بردهاند.<ref>. السیرة النبویه، ج1، ص78-79؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص39.</ref> | شماری از واژگان هممعنای افاضه در منابع فقهی عبارتند از: نَفْر، <ref>. الخلاف، ج1، ص667؛ المجموع، ج6، ص442؛ المغنی، ج3، ص476، 482.</ref> خروج<ref>. المبسوط، سرخسی، ج2، ص130؛ صحیح ابن حبان، ج1، ص169؛ ج9، ص155؛ کشف اللثام، ج6، ص59.</ref>و دفع.<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص20؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص211؛ روضة الطالبین، ج2، ص380.</ref>شماری از منابع تاریخی به جای افاضه واژه اجازه (← اجازه) را به کار بردهاند.<ref>. السیرة النبویه، ج1، ص78-79؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص39.</ref> | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
تعبیر افاضه در شمار [[مناسک حج]]، برگرفته از [[آیات]] 198-199 [[بقره]]/2 است: { | تعبیر افاضه در شمار [[مناسک حج]]، برگرفته از [[آیات]] 198-199 [[بقره]]/2 است: {{قلم رنگ|سبز|فَاِذَا اَفَضتُم مِن عَرَفَاتٍ فَاذکُرُوا اللهَ عِندَ المَشعَرِ الحَرَامِ* ثُمَّ اَفِیضُوا مِن حَیثُ اَفَاضَ النَّاسُ وَاستَغفِرُوا اللهَ اِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ}}. در [[آیه]] نخست، به افاضه از عرفات تصریح شده است. به باور شماری از مفسران<ref>. مجمع البیان، ج2، ص528؛ کنز العرفان، ج1، ص306؛ مواهب الرحمن، ج3، ص172.</ref>در آیه دوم نیز مقصود از {اَفِیضُوا} افاضه از مشعرالحرام و به باور شماری دیگر<ref>. جامع البیان، ج2، ص169-172؛ مجمع البیان، ج2، ص527-528؛ المیزان، ج2، ص80.</ref>افاضه از عرفات است. بر پایه سخن دوم، این آیه در ردّ رفتار [[قریش]] و همپیمانانشان نازل شده است. آنان به ممنوعیت وقوف در عرفات باور داشتند. بدین استناد که عرفات از حرم بیرون است و اهل حرم نباید از حرم بیرون شوند. با نزول آیه، آنان موظف شدند که مانند دیگر مردم در عرفات وقوف و از آنجا به مشعرالحرام کوچ کنند. | ||
افاضه از عرفات به مشعر الحرام و از آنجا به منا، در شمار مناسک حج ابراهیمی بوده است. بر پایه روایتی، <ref>. جامع البیان، ج1، ص415؛ التبیان، ج1، ص446؛ الدر المنثور، ج1، ص112.</ref> افاضه از عرفات به مشعر الحرام از موارد آزمایش و ابتلای [[حضرت ابراهیم (ع)]] بوده که در آیه124 بقره/2 به آن اشاره شده است: { | افاضه از عرفات به مشعر الحرام و از آنجا به منا، در شمار مناسک حج ابراهیمی بوده است. بر پایه روایتی، <ref>. جامع البیان، ج1، ص415؛ التبیان، ج1، ص446؛ الدر المنثور، ج1، ص112.</ref> افاضه از عرفات به مشعر الحرام از موارد آزمایش و ابتلای [[حضرت ابراهیم (ع)]] بوده که در آیه124 بقره/2 به آن اشاره شده است: {{قلم رنگ|سبز|وَاِذِ ابتَلَی اِبرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ...}} . شماری از مفسران، افاضه از عرفات و مشعرالحرام را از مصادیق مناسکی دانستهاند که حضرت ابراهیم و اسماعیل به نص آیه 128 بقره/2 آموزش آنها را از [[خداوند]] خواستند.<ref>. جامع البیان، ج1، ص433-436؛ التبیان، ج1، ص464؛ الدر المنثور، ج1، ص139.</ref>همچنین به باور شماری از مفسران<ref>. التبیان، ج2، ص169؛ مجمع البیان، ج2، ص528؛ تفسیر ابن کثیر، ج1، ص350.</ref>مقصود از «ناس» در آیه 199 بقره/2 حضرت ابراهیم (ع) و به باور شماری دیگر<ref>. الکشاف، ج1، ص247؛ مجمع البیان، ج2، ص528.</ref>[[حضرت آدم (ع)]] است. بر پایه دیدگاه اخیر، میتوان پیشینه افاضه را به هنگام حضرت آدم (ع) بازگرداند. البته درباره مقصود از واژه یاد شده، دیدگاههای مهم دیگری نیز مطرح شدهاند.<ref>. نک: جامع البیان، ج2، ص171؛ مجمع البیان، ج2، ص528.</ref>بر پایه منابع روایی و تاریخی، در دوران جاهلی، بیشتر مردم جز قریش و همپیمانانشان از عرفات افاضه میکردند.<ref>. صحیح البخاری، ج2، ص175؛ صحیح مسلم، ج4، ص43؛ سنن الترمذی، ج2، ص184.</ref>در آن هنگام، عهدهدار حرکت حاجیان از عرفات به سوی مزدلفه که اجازه خوانده میشد، صوفه (غوث بن مرّ) و فرزندان او بودند.<ref>. السیرة النبویه، ج1، ص78-79؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص39؛ تاریخ طبری، ج2، ص38-39.</ref> (← اجازه) | ||
==مراحل افاضه== | ==مراحل افاضه== | ||
حرکت حجگزاران از مکه برای ادای مناسک منا و عرفات شامل چهار مرحله است که همگی از مصادیق افاضه به شمار میروند. بر این اساس، چهار مرحله افاضه وجود دارد: | حرکت حجگزاران از مکه برای ادای مناسک منا و عرفات شامل چهار مرحله است که همگی از مصادیق افاضه به شمار میروند. بر این اساس، چهار مرحله افاضه وجود دارد: | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
شماری از آداب افاضه از مشعرالحرام به منا عبارتند از: ا. [[هروله]]* (راه رفتن شتابان در وادی محسر). <ref>. المقنعه، ص417؛ المجموع، ج8، ص125؛ المغنی، ج3، ص444-445.</ref>ب. خواندن دعاهای ویژه.<ref>. المبسوط، طوسی، ج1، ص368؛ الدروس، ج1، ص424.</ref>ج. [[تلبیه]] در طول مسیر.<ref>. المغنی، ج3، ص444-445.</ref>د. برداشتن [[سنگریزه]] از مشعر برای [[رمی]].<ref>. المهذب، ج1، ص254؛ المغنی، ج3، ص445.</ref>ه. آمرزش خواستن.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج8، ص211؛ مستند الشیعه، ج12، ص282.</ref> | شماری از آداب افاضه از مشعرالحرام به منا عبارتند از: ا. [[هروله]]* (راه رفتن شتابان در وادی محسر). <ref>. المقنعه، ص417؛ المجموع، ج8، ص125؛ المغنی، ج3، ص444-445.</ref>ب. خواندن دعاهای ویژه.<ref>. المبسوط، طوسی، ج1، ص368؛ الدروس، ج1، ص424.</ref>ج. [[تلبیه]] در طول مسیر.<ref>. المغنی، ج3، ص444-445.</ref>د. برداشتن [[سنگریزه]] از مشعر برای [[رمی]].<ref>. المهذب، ج1، ص254؛ المغنی، ج3، ص445.</ref>ه. آمرزش خواستن.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج8، ص211؛ مستند الشیعه، ج12، ص282.</ref> | ||
===افاضه از منا به مکه=== | ===افاضه از منا به مکه=== | ||
بر پایه فقه اسلامی، کوچ از منا به مکه که بیشتر با عنوان «نَفْر*» از آن یاد میشود، در روزهای دوازدهم و سیزدهم ذیحجه صورت میپذیرد که به ترتیب «روز نفر اول» و «روز نفر دوم» نام دارند.<ref>. غنیة النزوع، ص186؛ بدائع الصنائع، ج2، ص138.</ref>مهمترین پشتوانه تخییر در نفر از منا آیه 203 بقره/2 است که بر پایه آن، با انتخاب هر یک از دو گزینه تعجیل (نَفْر روز دوازدهم) و تاخیر (نَفْر روز سیزدهم) [[مکلف]] گناهی انجام نمیدهد: <ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص138؛ المجموع، ج8، ص249.</ref> { | بر پایه فقه اسلامی، کوچ از منا به مکه که بیشتر با عنوان «نَفْر*» از آن یاد میشود، در روزهای دوازدهم و سیزدهم ذیحجه صورت میپذیرد که به ترتیب «روز نفر اول» و «روز نفر دوم» نام دارند.<ref>. غنیة النزوع، ص186؛ بدائع الصنائع، ج2، ص138.</ref>مهمترین پشتوانه تخییر در نفر از منا آیه 203 بقره/2 است که بر پایه آن، با انتخاب هر یک از دو گزینه تعجیل (نَفْر روز دوازدهم) و تاخیر (نَفْر روز سیزدهم) [[مکلف]] گناهی انجام نمیدهد: <ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص138؛ المجموع، ج8، ص249.</ref> {{قلم رنگ|سبز|... فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلا اِثْمَ عَلَیْهِ وَمَنْ تَاَخَّرَ فَلا اِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنِ اتَّقَی...}} . البته به تصریح بسیاری از فقیهان امامی<ref>. المبسوط، طوسی، ج1، ص380؛ الکافی فی الفقه، ص198؛ الدروس، ج1، ص458.</ref>و اهل سنت، <ref>. مغنی المحتاج، ج1، ص506؛ نیل الاوطار، ج5، ص137.</ref> تاخیر فضیلتی بیشتر دارد. نکته مهم آن است که در این آیه، گناهکار نبودن عجله کننده یا تاخیرکننده ویژه {مَنِ اتَّقَی} به شمار رفته است. فقیهان امامی<ref>. الجامع للشرائع، ص218؛ الدروس، ج1، ص458؛ کفایة الاحکام، ج1، ص358.</ref>بر پایه حدیثهای تفسیری<ref>. التهذیب، ج5، ص273.</ref>بر آنند که مقصود از {مَنِ اتَّقَی} کسی است که در حال [[احرام]]، از کشتن [[صید]] و [[آمیزش]] با [[همسر]] پرهیز کرده باشد. از این رو، بر پایه فقه امامی، افاضه از منا در روز دوازدهم تنها برای کسانی جایز است که در حال احرام از این دو کار خودداری کرده باشند.<ref>. المبسوط، طوسی، ج1، ص380؛ الوسیله، ص188؛ شرائع الاسلام، ج1، ص207.</ref>برخی نیز افاضه در روز دوازدهم را مشروط به پرهیز از همه محرماتی دانستهاند که موجب کفارهاند.<ref>. السرائر، ج1، ص605.</ref>همچنین شماری از امامیان<ref>. الکافی فی الفقه، ص198؛ غنیة النزوع، ص186؛ اصباح الشیعه، ص160.</ref>نفر اول را برای کسی که نخستین بار حج واجب میگزارد (صَروره) و برخی<ref>. فقه القرآن، ج1، ص300.</ref>برای امیر الحاج جایز ندانستهاند. | ||
شماری از مفسران اهل سنت مقصود از [[تقوا]] در این آیه را پرهیز از کشتن صید در حال احرام<ref>. تفسیر سمرقندی، ج1، ص162؛ تفسیر ثعلبی، ج2، ص119.</ref>و شماری دیگر پرهیز از آمیزش، فسوق و [[جدال]] دانستهاند.<ref>. نک: البحر المحیط، ج2، ص324؛ التحریر و التنویر، ج2، ص248.</ref>با این همه، فقیهان اهل سنت جواز نفر را در روز دوازدهم، مشروط به پرهیز از این امور نشمردهاند و تنها برخی از آنان افاضه امیر الحاج را در نفر نخست مجاز ندانستهاند.<ref>. کشاف القناع، ج2، ص594؛ مغنی المحتاج، ج1، ص506.</ref> | شماری از مفسران اهل سنت مقصود از [[تقوا]] در این آیه را پرهیز از کشتن صید در حال احرام<ref>. تفسیر سمرقندی، ج1، ص162؛ تفسیر ثعلبی، ج2، ص119.</ref>و شماری دیگر پرهیز از آمیزش، فسوق و [[جدال]] دانستهاند.<ref>. نک: البحر المحیط، ج2، ص324؛ التحریر و التنویر، ج2، ص248.</ref>با این همه، فقیهان اهل سنت جواز نفر را در روز دوازدهم، مشروط به پرهیز از این امور نشمردهاند و تنها برخی از آنان افاضه امیر الحاج را در نفر نخست مجاز ندانستهاند.<ref>. کشاف القناع، ج2، ص594؛ مغنی المحتاج، ج1، ص506.</ref> | ||
از دیدگاه فقیهان امامی<ref>. المقنعه، ص422؛ شرائع الاسلام، ج1، ص207؛ تحریر الاحکام، ج2، ص13.</ref>و اهل سنت، <ref>. الهدایه، ج1، ص146؛ بدائع الصنائع، ج2، ص138.</ref> افاضه در روز دوازدهم باید پس از زوال صورت گیرد. شماری از اهل سنت بر این باورند که نفر در روز سیزدهم نیز باید پس از زوال باشد.<ref>. نک: الهدایه، ج1، ص146؛ کشاف القناع، ج2، ص594.</ref>فقیهان امامی به پشتوانه روایات، <ref>. الکافی، ج4، ص520؛ التهذیب، ج5، ص271-273.</ref> افاضه را پیش از ظهر روز سیزدهم جایز و حتی برتر شمردهاند.<ref>. التبیان، ج2، ص176؛ فقه القرآن، ج1، ص300؛ المختصر النافع، ص97.</ref>به باور امامیان، <ref>. التبیان، ج2، ص176؛ فقه القرآن، ج1، ص300؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص373.</ref> مالکیان، <ref>. حاشیة الصاوی، ج2، ص64.</ref> شافعیان<ref>. الام، ج2، ص236-237؛ فتح العزیز، ج7، ص395-396؛ المجموع، ج8، ص249.</ref>و حنبلیان<ref>. المغنی، ج3، ص479؛ کشاف القناع، ج2، ص594.</ref>افاضه در روز دوازدهم باید پیش از غروب آفتاب انجام پذیرد و اگر حجگزار هنگام غروب در منا باشد، بیتوته شب سیزدهم در آنجا بر او واجب میگردد، مگر آنکه پیش از غروب، از منا بیرون رفته و برای انجام دادن کاری دیگر به منا برگشته باشد. در برابر، حنفیان افاضه را تا پیش از طلوع فجر، جایز ولی [[مکروه]] دانستهاند.<ref>. الهدایه، ج1، ص146؛ بدائع الصنائع، ج2، ص159.</ref> (← [[ایام تشریق]]، [[نفر]]، [[وقوف]]) | از دیدگاه فقیهان امامی<ref>. المقنعه، ص422؛ شرائع الاسلام، ج1، ص207؛ تحریر الاحکام، ج2، ص13.</ref>و اهل سنت، <ref>. الهدایه، ج1، ص146؛ بدائع الصنائع، ج2، ص138.</ref> افاضه در روز دوازدهم باید پس از زوال صورت گیرد. شماری از اهل سنت بر این باورند که نفر در روز سیزدهم نیز باید پس از زوال باشد.<ref>. نک: الهدایه، ج1، ص146؛ کشاف القناع، ج2، ص594.</ref>فقیهان امامی به پشتوانه روایات، <ref>. الکافی، ج4، ص520؛ التهذیب، ج5، ص271-273.</ref> افاضه را پیش از ظهر روز سیزدهم جایز و حتی برتر شمردهاند.<ref>. التبیان، ج2، ص176؛ فقه القرآن، ج1، ص300؛ المختصر النافع، ص97.</ref>به باور امامیان، <ref>. التبیان، ج2، ص176؛ فقه القرآن، ج1، ص300؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص373.</ref> مالکیان، <ref>. حاشیة الصاوی، ج2، ص64.</ref> شافعیان<ref>. الام، ج2، ص236-237؛ فتح العزیز، ج7، ص395-396؛ المجموع، ج8، ص249.</ref>و حنبلیان<ref>. المغنی، ج3، ص479؛ کشاف القناع، ج2، ص594.</ref>افاضه در روز دوازدهم باید پیش از غروب آفتاب انجام پذیرد و اگر حجگزار هنگام غروب در منا باشد، بیتوته شب سیزدهم در آنجا بر او واجب میگردد، مگر آنکه پیش از غروب، از منا بیرون رفته و برای انجام دادن کاری دیگر به منا برگشته باشد. در برابر، حنفیان افاضه را تا پیش از طلوع فجر، جایز ولی [[مکروه]] دانستهاند.<ref>. الهدایه، ج1، ص146؛ بدائع الصنائع، ج2، ص159.</ref> (← [[ایام تشریق]]، [[نفر]]، [[وقوف]]) | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* [https://www.vajehyab.com/dehkhoda/ | * [https://www.vajehyab.com/dehkhoda/افاضة معنای افاضه؛ لغتنامه دهخدا] | ||
* [https://www.vajehyab.com/moein/ | * [https://www.vajehyab.com/moein/افاضه معنای افاضه؛ فرهنگ فارسی معین] | ||
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/128020/إفاضة-بل-إفاضتان?q=افاضه&score=105.32801&rownumber=1 افاضه بل افاضتان؛ پایگاه مجلات تخصصی نور] | * [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/128020/إفاضة-بل-إفاضتان?q=افاضه&score=105.32801&rownumber=1 افاضه بل افاضتان؛ پایگاه مجلات تخصصی نور] | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== منابع == | ==منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{دانشنامه | {{دانشنامه |