بدون خلاصۀ ویرایش
M-mohammad (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} '''بدرقه''': به همراهی و راهنمایی حاجیان و زائران خانه خدا گفته م...» ایجاد کرد) |
M-mohammad (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[تیر]]|روز=[[۲۰]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=M-mohammad }} | {{در دست ویرایش|ماه=[[تیر]]|روز=[[۲۰]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=M-mohammad }} | ||
'''بدرقه''': به همراهی و راهنمایی حاجیان و زائران [[خانه خدا]] گفته میشود. بدرقه در اصل به معنای راهنما و بلد، محافظ و نگهبان کاروان به کار برده میشده است، ولی امروزه به معنای همراهی و مشایعت مسافران و زائران و حاجیان تا مسافتی برای احترام و تعظیم اطلاق میشود. این امر یکی از سنتهای نیکو و از آداب اسلامی است که در منابع روایی هم از آن سخن گفته شده و نشان از اهمیت این سنت دارد. این سنت در [[ایران]] و سایر کشورهای مسلمان با آداب و رسومهای متفاوت برگزار میشود. | '''بدرقه''': به همراهی و راهنمایی حاجیان و زائران [[خانه خدا]] گفته میشود. بدرقه در اصل به معنای راهنما و بلد، محافظ و نگهبان کاروان به کار برده میشده است، ولی امروزه به معنای همراهی و مشایعت مسافران و زائران و حاجیان تا مسافتی برای احترام و تعظیم اطلاق میشود. این امر یکی از سنتهای نیکو و از آداب اسلامی است که در منابع روایی هم از آن سخن گفته شده و نشان از اهمیت این سنت دارد. این سنت در [[ایران]] و سایر کشورهای مسلمان با آداب و رسومهای متفاوت برگزار میشود. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
خواسته اصلی مسافر این بود: همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس *** که دراز است ره مقصد و من نوسفرم.<ref>دیوان، حافظ، ص252.</ref> | خواسته اصلی مسافر این بود: همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس *** که دراز است ره مقصد و من نوسفرم.<ref>دیوان، حافظ، ص252.</ref> | ||
==مشایعت عمومی== | |||
بدرقه مسافر و مهمان، سنتی نیکو و از آداب اسلامی است و منابع روایی بر آن به ویژه هنگام عزیمت مسافری که قصد زیارت مکانهای مقدس و تشرف به [[حج]] و [[عمره]] دارد، تاکید کردهاند؛ از جمله در این نمونهها: دعای [[پیامبر(ص)]] هنگام بدرقه مسافر و خداحافظی با وی و سفارش او به تقوا و توکل، <ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص276؛مکارم الاخلاق، ص249؛وسائل الشیعه، ج11، ص406-407.</ref> سیره رسول خدا در بدرقه سپاه مسلمانان هنگام اعزام به نبرد و بدرقه وی از سوی مردم مدینه هنگام رهسپار شدن برای جنگ، <ref>دعائم الاسلام، ج1، ص347؛مستدرک الوسائل، ج8، ص207.</ref> بدرقه شدن فردی غیر مسلمان از جانب [[امام علی]] در سفری که بخشی از راه را با هم پیموده بودند و سپس گرویدن آن فرد به [[اسلام]]، <ref>الکافی، ج2، ص670.</ref> بدرقه و پیشواز رزمندگان و حاجیان از جانب خلفای چهارگانه، <ref>احیاء علوم الدین، ج1، ص241.</ref> بدرقه [[ابوذر]] از سوی امام علی(ع) و [[حسنین(ع)]] و [[عبدالله بن جعفر]] و [[عمار یاسر]] و گروهی دیگر تا دروازههای شهر هنگام تبعید وی.<ref>المحاسن، ج2، ص353-354؛من لا یحضره الفقیه، ج2، ص275؛مکارم الاخلاق، ص249.</ref>افزون بر این، نامگذاری ورودی/خروجی [[مدینه]] به ثَنیّة الوِداع، به سبب بدرقه و وداع مسافران در آن مکان، <ref>معجم البلدان، ج2، ص86؛آثار اسلامی، ص309، 356.</ref> نشان میدهد که سنت بدرقه پیش از اسلام نیز جریان داشته است. در [[حجةالوداع]]، پیامبر(ص) در پی گزاردن حج به [[محصب]] آمد و خیمهگاهش را برپا کرد. فردای آن روز، ندای کوچ سرداده شد تا مردم به سوی مدینه حرکت کنند. در این هنگام، بزرگان قریش و نامآوران [[مکه]] برای تودیع، آن بزرگوار را بدرقه کردند.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص61.</ref>همین که بدرقه از موارد ویژه جواز بیرون آمدن از مسجد هنگام [[اعتکاف]] است، <ref>تحریر الوسیله، ج1، ص306.</ref> از اهمیت بدرقه در فرهنگ اسلامی حکایت دارد. بدرقه هم سبب آرامش خاطر مسافر میشود و هم از دشواریهای دوری از خانواده و وطن میکاهد و هم موجب میشود که مسافر هنگام [[دعا]] و [[زیارت]]، از بدرقهکنندگان یاد نماید و برای آنان خیر و نیکی درخواست کند.<ref>آداب سفر حج، ص67-68؛آداب سفر و زیارت، ص56-57.</ref> | بدرقه مسافر و مهمان، سنتی نیکو و از آداب اسلامی است و منابع روایی بر آن به ویژه هنگام عزیمت مسافری که قصد زیارت مکانهای مقدس و تشرف به [[حج]] و [[عمره]] دارد، تاکید کردهاند؛ از جمله در این نمونهها: دعای [[پیامبر(ص)]] هنگام بدرقه مسافر و خداحافظی با وی و سفارش او به تقوا و توکل، <ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص276؛مکارم الاخلاق، ص249؛وسائل الشیعه، ج11، ص406-407.</ref> سیره رسول خدا در بدرقه سپاه مسلمانان هنگام اعزام به نبرد و بدرقه وی از سوی مردم مدینه هنگام رهسپار شدن برای جنگ، <ref>دعائم الاسلام، ج1، ص347؛مستدرک الوسائل، ج8، ص207.</ref> بدرقه شدن فردی غیر مسلمان از جانب [[امام علی]] در سفری که بخشی از راه را با هم پیموده بودند و سپس گرویدن آن فرد به [[اسلام]]، <ref>الکافی، ج2، ص670.</ref> بدرقه و پیشواز رزمندگان و حاجیان از جانب خلفای چهارگانه، <ref>احیاء علوم الدین، ج1، ص241.</ref> بدرقه [[ابوذر]] از سوی امام علی(ع) و [[حسنین(ع)]] و [[عبدالله بن جعفر]] و [[عمار یاسر]] و گروهی دیگر تا دروازههای شهر هنگام تبعید وی.<ref>المحاسن، ج2، ص353-354؛من لا یحضره الفقیه، ج2، ص275؛مکارم الاخلاق، ص249.</ref>افزون بر این، نامگذاری ورودی/خروجی [[مدینه]] به ثَنیّة الوِداع، به سبب بدرقه و وداع مسافران در آن مکان، <ref>معجم البلدان، ج2، ص86؛آثار اسلامی، ص309، 356.</ref> نشان میدهد که سنت بدرقه پیش از اسلام نیز جریان داشته است. در [[حجةالوداع]]، پیامبر(ص) در پی گزاردن حج به [[محصب]] آمد و خیمهگاهش را برپا کرد. فردای آن روز، ندای کوچ سرداده شد تا مردم به سوی مدینه حرکت کنند. در این هنگام، بزرگان قریش و نامآوران [[مکه]] برای تودیع، آن بزرگوار را بدرقه کردند.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص61.</ref>همین که بدرقه از موارد ویژه جواز بیرون آمدن از مسجد هنگام [[اعتکاف]] است، <ref>تحریر الوسیله، ج1، ص306.</ref> از اهمیت بدرقه در فرهنگ اسلامی حکایت دارد. بدرقه هم سبب آرامش خاطر مسافر میشود و هم از دشواریهای دوری از خانواده و وطن میکاهد و هم موجب میشود که مسافر هنگام [[دعا]] و [[زیارت]]، از بدرقهکنندگان یاد نماید و برای آنان خیر و نیکی درخواست کند.<ref>آداب سفر حج، ص67-68؛آداب سفر و زیارت، ص56-57.</ref> | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
در [[خراسان]]، اقوام و همسایگان در منزل زائر گرد میآیند و هدایایی همچون قرآن، زعفران و پسته مشهور به «سر راهی» را به امید یادکرد از ایشان هنگام زیارت، به او هدیه میکنند. آنان در اصطلاح «همپا» با حاجی تا مکانی معین همانند ایستگاه حجاج، امامزاده یا آغاز جاده اصلی، همراه چاووشخوانی او را بدرقه میکنند.<ref>http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail. aspx?New sID=1173477</ref>در مناطق جنوبی ایران، مردم با شور و اشتیاق فراوان، منزل حاجی و خودروی حامل او را با پرچمهای سبز و سفید میآرایند و وی را تا ترمینال حاجیان بدرقه میکنند.<ref>http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail. aspx?New sID=1166791</ref>از رسوم نه چندان دور شهر [[تبریز]] آن بود که روز حرکت حاجیان، چاووشخوان پرچمی سیاه یا سبز به دست میگرفت و پیشاپیش بدرقهکنندگان به سوی مرکز شهر میرفت و شعر میخواند.<ref>http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail. aspx?New sID=1184759</ref>در گلستان، ترکمنها در اجرای رسم «حاجی صدقه و عمامه به سر»، یک ماه پیش از عزیمت حاجی در منزل او گرد میآمدند و اگر حاجی از عوام بود، دانشوران عمامهای را که زائران پیشین آورده بودند، به نشانه قصد سفر حج بر سرش میگذاشتند. نیز همه خویشاوندان حاجی در روز ویژه در منزل او گرد آمده، همراه تبریک و دعا برای سلامت حاجی، از او میخواستند تا در حج نایب ایشان باشد. در روز حرکت حاجی نیز در مسجد محل اذان میگفتند تا مردم گرد آیند و زائر را بدرقه کنند. امروز این رسم رونقی کمتر دارد.<ref>http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail. aspx?New sID=1159345.</ref> | در [[خراسان]]، اقوام و همسایگان در منزل زائر گرد میآیند و هدایایی همچون قرآن، زعفران و پسته مشهور به «سر راهی» را به امید یادکرد از ایشان هنگام زیارت، به او هدیه میکنند. آنان در اصطلاح «همپا» با حاجی تا مکانی معین همانند ایستگاه حجاج، امامزاده یا آغاز جاده اصلی، همراه چاووشخوانی او را بدرقه میکنند.<ref>http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail. aspx?New sID=1173477</ref>در مناطق جنوبی ایران، مردم با شور و اشتیاق فراوان، منزل حاجی و خودروی حامل او را با پرچمهای سبز و سفید میآرایند و وی را تا ترمینال حاجیان بدرقه میکنند.<ref>http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail. aspx?New sID=1166791</ref>از رسوم نه چندان دور شهر [[تبریز]] آن بود که روز حرکت حاجیان، چاووشخوان پرچمی سیاه یا سبز به دست میگرفت و پیشاپیش بدرقهکنندگان به سوی مرکز شهر میرفت و شعر میخواند.<ref>http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail. aspx?New sID=1184759</ref>در گلستان، ترکمنها در اجرای رسم «حاجی صدقه و عمامه به سر»، یک ماه پیش از عزیمت حاجی در منزل او گرد میآمدند و اگر حاجی از عوام بود، دانشوران عمامهای را که زائران پیشین آورده بودند، به نشانه قصد سفر حج بر سرش میگذاشتند. نیز همه خویشاوندان حاجی در روز ویژه در منزل او گرد آمده، همراه تبریک و دعا برای سلامت حاجی، از او میخواستند تا در حج نایب ایشان باشد. در روز حرکت حاجی نیز در مسجد محل اذان میگفتند تا مردم گرد آیند و زائر را بدرقه کنند. امروز این رسم رونقی کمتر دارد.<ref>http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail. aspx?New sID=1159345.</ref> | ||
==مشایعت در کشورهای اسلامی== | |||
پیش از آغاز سفر حج در [[ازبکستان]]، برنامههای جشن و شادی برگزار میشود و حجگزاران با «پلوی حج» از مردم پذیرایی میکنند و مردم نیز برای آنان هدیه میآورند.<ref>میقات حج، ش55، ص206، «حجاج ترکستان. </ref>پیشترها مراسم بدرقه در مسیر حرکت کشتی زائران و دستکم در مهمترین شهرها ادامه مییافت.<ref>تاریخ الحج، ص81.</ref>بر پایه گزارشی از حدود نیمه سده بیستم م. بدرقه زائران هندی از بنادر مشهور به بنادر حج، با شور و اشتیاقی ویژه انجام میگرفت.<ref>میقات حج، ش59، ص171، «سیاست دولت هلند در مورد حج. </ref>در [[اندونزی]] و [[مالزی]]، دو یا سه هفته پیش از سفر حاجی، مردم برای خداحافظی و درخواست دعا نزد او آمده، مقداری پول برای هزینه سفر به وی هدیه میدادند. در [[تونس]] گروههای تواشیحخوان به مدیحهسرایی در شان پیامبر(ص) در فرودگاه میپرداختند.<ref>میقات حج، ش59، ص182-183.</ref>در [[ترکیه]] رسوم بدرقه در شهرها و روستاهای گوناگون متفاوت است.<ref>تاریخ الحج، ص84.</ref>در گذشته، صندوقچهای سبز رنگ برای نگاهداری لباس و وسایل شخصی مسافر حج که به او حاجی افندی گفته میشد، تهیه میکردند و پیشاپیش مراسم بدرقه حرکت میدادند و خویشاوندان هدایایی مانند آجیل و حوله نظافت برای او میآوردند. افزون بر این، مقداری قارومه (گوشت قورمه) برای استفاده وی در سفر هدیه میکردند. در شماری از روستاها، مراسم بدرقه و تدارک حج یک ماه پیش از [[عید قربان]] آغاز میشد. نخست اقوام حاجی، او را به نوبت برای صرف غذا دعوت میکردند و سپس حاجی خویشاوندان، همسایگان و عالِم روستا را دعوت و از آنان پذیرایی میکرد. همه اهل روستا در تهیه و پختن غذا به یکدیگر یاری میرساندند. آنگاه به مسجد رفته، در مراسم جشن شرکت میکردند و سپس در میدان روستا (خرمنگاه) گرد میآمدند و حاجی سکههایی را که از پیش آماده کرده بود، به سوی مردم میانداخت. آنگاه از همگان به ویژه پیرمردان حلالیت میطلبید. حضور بر مزار مردگان و قرائت فاتحه، دیگر رسم بدرقه بود. در پایان، مسافر را بیرون روستا بر وسیلهای سوار کرده و خطاب به خانواده حاجی، بازگشت او را آرزو میکردند.<ref>میقات حج، ش61، ص57-59، «رسم تهنیه در ترکیه.</ref>امروز بدرقه زائران در شهرهای کوچک ترکیه هنوز با اشتیاق فراوان انجام میشود؛ ولی برگزاری مراسم بدرقه رسمی از وظایف سازمان دیانت به شمار میآید.<ref>میقات حج، ش52، ص197، 204، «حجگزاری در ترکیه. </ref>در [[اردن]]، مردم کاروان حج را تا بیرون شهر همراهی میکردند و زنان با آواز و رقص محلی مشهور به «الحویش» در این مراسم حضور مییافتند.<ref>ملامح الحیاة الشعبیه، ص205.</ref> | پیش از آغاز سفر حج در [[ازبکستان]]، برنامههای جشن و شادی برگزار میشود و حجگزاران با «پلوی حج» از مردم پذیرایی میکنند و مردم نیز برای آنان هدیه میآورند.<ref>میقات حج، ش55، ص206، «حجاج ترکستان. </ref>پیشترها مراسم بدرقه در مسیر حرکت کشتی زائران و دستکم در مهمترین شهرها ادامه مییافت.<ref>تاریخ الحج، ص81.</ref>بر پایه گزارشی از حدود نیمه سده بیستم م. بدرقه زائران هندی از بنادر مشهور به بنادر حج، با شور و اشتیاقی ویژه انجام میگرفت.<ref>میقات حج، ش59، ص171، «سیاست دولت هلند در مورد حج. </ref>در [[اندونزی]] و [[مالزی]]، دو یا سه هفته پیش از سفر حاجی، مردم برای خداحافظی و درخواست دعا نزد او آمده، مقداری پول برای هزینه سفر به وی هدیه میدادند. در [[تونس]] گروههای تواشیحخوان به مدیحهسرایی در شان پیامبر(ص) در فرودگاه میپرداختند.<ref>میقات حج، ش59، ص182-183.</ref>در [[ترکیه]] رسوم بدرقه در شهرها و روستاهای گوناگون متفاوت است.<ref>تاریخ الحج، ص84.</ref>در گذشته، صندوقچهای سبز رنگ برای نگاهداری لباس و وسایل شخصی مسافر حج که به او حاجی افندی گفته میشد، تهیه میکردند و پیشاپیش مراسم بدرقه حرکت میدادند و خویشاوندان هدایایی مانند آجیل و حوله نظافت برای او میآوردند. افزون بر این، مقداری قارومه (گوشت قورمه) برای استفاده وی در سفر هدیه میکردند. در شماری از روستاها، مراسم بدرقه و تدارک حج یک ماه پیش از [[عید قربان]] آغاز میشد. نخست اقوام حاجی، او را به نوبت برای صرف غذا دعوت میکردند و سپس حاجی خویشاوندان، همسایگان و عالِم روستا را دعوت و از آنان پذیرایی میکرد. همه اهل روستا در تهیه و پختن غذا به یکدیگر یاری میرساندند. آنگاه به مسجد رفته، در مراسم جشن شرکت میکردند و سپس در میدان روستا (خرمنگاه) گرد میآمدند و حاجی سکههایی را که از پیش آماده کرده بود، به سوی مردم میانداخت. آنگاه از همگان به ویژه پیرمردان حلالیت میطلبید. حضور بر مزار مردگان و قرائت فاتحه، دیگر رسم بدرقه بود. در پایان، مسافر را بیرون روستا بر وسیلهای سوار کرده و خطاب به خانواده حاجی، بازگشت او را آرزو میکردند.<ref>میقات حج، ش61، ص57-59، «رسم تهنیه در ترکیه.</ref>امروز بدرقه زائران در شهرهای کوچک ترکیه هنوز با اشتیاق فراوان انجام میشود؛ ولی برگزاری مراسم بدرقه رسمی از وظایف سازمان دیانت به شمار میآید.<ref>میقات حج، ش52، ص197، 204، «حجگزاری در ترکیه. </ref>در [[اردن]]، مردم کاروان حج را تا بیرون شهر همراهی میکردند و زنان با آواز و رقص محلی مشهور به «الحویش» در این مراسم حضور مییافتند.<ref>ملامح الحیاة الشعبیه، ص205.</ref> | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
در منابع به نام والیان و عاملان عهدهدار بدرقه حاجیان که در این مقام تعیین شده بودهاند، اشاره شده؛ از جمله: محمد بن عبدالله معروف به قمی که [[متوکل عباسی]] او را به کارگزاری مصر برگزید و منصب کارگزاری قُلزُم و راه [[حجاز]] و بدرقه حاجیان [[مصر]] را به وی داد.<ref>الخراج و صناعة الکتاب، ص353؛فتوح البلدان، ص235.</ref>همچنین گفتهاند که شریف مکه حاجیان را در مسیر مدینه به [[مکه]] و به عکس، بدرقه و نگهبانی میکرد تا به سبب احترامی که میان اعراب بیابانی داشت، مانع غارت حاجیان به دست آنان شود.<ref>سفرنامه حاج علی خان، ص119-120؛به سویام القری، ص256.</ref>در دوران پسین، شماری از گزارشها حکایت دارد که [[آل سعود]] در هنگامی که بر [[نجد]] سلطه داشتند و هنوز به تصرف [[حرمین]] اقدام نکرده بودند، بدرقه حاجیان را بر عهده داشتهاند.<ref>مسیر طالبی، ص411.</ref>در سفرنامهها و خاطرات حج مسافران و حاجیان عهد قاجار، گزارشهای گوناگون از بدرفتاری و خشونت با حاجیان و گاه شکنجه و کشتن آنان به دست امیران نجد در دست است.<ref>تذکرة الطریق، ص20، 53.</ref> | در منابع به نام والیان و عاملان عهدهدار بدرقه حاجیان که در این مقام تعیین شده بودهاند، اشاره شده؛ از جمله: محمد بن عبدالله معروف به قمی که [[متوکل عباسی]] او را به کارگزاری مصر برگزید و منصب کارگزاری قُلزُم و راه [[حجاز]] و بدرقه حاجیان [[مصر]] را به وی داد.<ref>الخراج و صناعة الکتاب، ص353؛فتوح البلدان، ص235.</ref>همچنین گفتهاند که شریف مکه حاجیان را در مسیر مدینه به [[مکه]] و به عکس، بدرقه و نگهبانی میکرد تا به سبب احترامی که میان اعراب بیابانی داشت، مانع غارت حاجیان به دست آنان شود.<ref>سفرنامه حاج علی خان، ص119-120؛به سویام القری، ص256.</ref>در دوران پسین، شماری از گزارشها حکایت دارد که [[آل سعود]] در هنگامی که بر [[نجد]] سلطه داشتند و هنوز به تصرف [[حرمین]] اقدام نکرده بودند، بدرقه حاجیان را بر عهده داشتهاند.<ref>مسیر طالبی، ص411.</ref>در سفرنامهها و خاطرات حج مسافران و حاجیان عهد قاجار، گزارشهای گوناگون از بدرفتاری و خشونت با حاجیان و گاه شکنجه و کشتن آنان به دست امیران نجد در دست است.<ref>تذکرة الطریق، ص20، 53.</ref> | ||
==بدرقه و ناامنی راه== | |||
در دورههایی که بحران و ناپایداری سیاسی پدیدار میشد، نیاز به افراد توانمند در مقام بدرقه کاروانها بیشتر بود. در دوره عباسی (حک: 132-656ق.) پیدایش [[قرمطیان]] موجب ترس و دهشت عمومی حاجیان شد. [[ابوطاهر قرمطی]]، بارها با بدرقههای حاجیان جنگید و بسیاری از آنها و نیز خود حجگزاران را کشت.<ref>سفرنامه ناصر خسرو، ص198.</ref>در سال 311ق. حاجیان پس از انجام حج، در فَید که منزلگاهی میان کوفه و مکه بود و عاملان راه در آن جا پایگاه داشتند، <ref>الاعلاق النفیسه، ص311-312؛نک: الملامح الجغرافیه، ص49.</ref> استراحت کردند و با شنیدن خبر هجوم قرمطیان، منتظر واکنش [[ابوهیجا عبدالله بن حمدان|ابوهیجا عبدالله بن حَمْدان]]، راهدار [[کوفه]] و مکه و عامل بدرقه حاجیان، شدند. وی پیشنهاد کرد که حاجیان از فید به سوی وادی القری تغییر مسیر دهند تا با [[ابوطاهر جنابی]]، سرکرده قرمطیان که در منزلگاه هبیر در انتظار آنان بود، روبهرو نشوند. اما بیشتر ایشان این پیشنهاد را نپذیرفتند و سرانجام میان کاروان حاجیان و قرمطیان نبرد رخ داد و بسیاری از حاجیان کشته و غارت شدند.<ref>تجارب الامم، ج5، ص182-183.</ref>بر پایه گزارشی دیگر، در سال 312ق. [[جعفر بن ورقا|جعفر بن وُرقا]]، عامل راه مکه و فرماندار کوفه، با شش هزار مرد جنگی در مقام بدرقه سلطانی، از کوفه به راه افتاد. اما او نیز به رغم داشتن نیروی بسیار، از ابوطاهر قرمطی شکست خورد.<ref>تجارب الامم، ج5، ص213.</ref>در سال 317ق. [[منصور دیلمی]] که مقام بدرقه کاروان حاجیان [[عراق]] را عهدهدار بود، به سلامت مسیر را طی کرد و به مکه رسید. اما درست در [[روز ترویه]]، ابوطاهر قرمطی درون مسجدالحرام با او روبهرو شد و بسیاری از حاجیان را کشت و غارت کرد.<ref>المنتظم، ج13، ص281.</ref>سرانجام در سال 325ق. ابن راتق وزیر راضی عباسی (حک: 323-329 ق.) با ابوطاهر قرمطی به توافق رسید که در برابر دریافت سالانه پنجاه هزار دینار، به کاروان حاجیان یورش نیاورد. سه سال بعد در 328ق. راضی عباسی منصب بدرقه حاجیان را به ابوطاهر جنابی واگذار کرد و پنجاه هزار دینار به او داد تا بدرقه حاجیان و راهنمای آنها باشد و آنان را به سلامت به مکه برساند.<ref>تاریخ حبیب السیر، ج2، ص298-299.</ref> | در دورههایی که بحران و ناپایداری سیاسی پدیدار میشد، نیاز به افراد توانمند در مقام بدرقه کاروانها بیشتر بود. در دوره عباسی (حک: 132-656ق.) پیدایش [[قرمطیان]] موجب ترس و دهشت عمومی حاجیان شد. [[ابوطاهر قرمطی]]، بارها با بدرقههای حاجیان جنگید و بسیاری از آنها و نیز خود حجگزاران را کشت.<ref>سفرنامه ناصر خسرو، ص198.</ref>در سال 311ق. حاجیان پس از انجام حج، در فَید که منزلگاهی میان کوفه و مکه بود و عاملان راه در آن جا پایگاه داشتند، <ref>الاعلاق النفیسه، ص311-312؛نک: الملامح الجغرافیه، ص49.</ref> استراحت کردند و با شنیدن خبر هجوم قرمطیان، منتظر واکنش [[ابوهیجا عبدالله بن حمدان|ابوهیجا عبدالله بن حَمْدان]]، راهدار [[کوفه]] و مکه و عامل بدرقه حاجیان، شدند. وی پیشنهاد کرد که حاجیان از فید به سوی وادی القری تغییر مسیر دهند تا با [[ابوطاهر جنابی]]، سرکرده قرمطیان که در منزلگاه هبیر در انتظار آنان بود، روبهرو نشوند. اما بیشتر ایشان این پیشنهاد را نپذیرفتند و سرانجام میان کاروان حاجیان و قرمطیان نبرد رخ داد و بسیاری از حاجیان کشته و غارت شدند.<ref>تجارب الامم، ج5، ص182-183.</ref>بر پایه گزارشی دیگر، در سال 312ق. [[جعفر بن ورقا|جعفر بن وُرقا]]، عامل راه مکه و فرماندار کوفه، با شش هزار مرد جنگی در مقام بدرقه سلطانی، از کوفه به راه افتاد. اما او نیز به رغم داشتن نیروی بسیار، از ابوطاهر قرمطی شکست خورد.<ref>تجارب الامم، ج5، ص213.</ref>در سال 317ق. [[منصور دیلمی]] که مقام بدرقه کاروان حاجیان [[عراق]] را عهدهدار بود، به سلامت مسیر را طی کرد و به مکه رسید. اما درست در [[روز ترویه]]، ابوطاهر قرمطی درون مسجدالحرام با او روبهرو شد و بسیاری از حاجیان را کشت و غارت کرد.<ref>المنتظم، ج13، ص281.</ref>سرانجام در سال 325ق. ابن راتق وزیر راضی عباسی (حک: 323-329 ق.) با ابوطاهر قرمطی به توافق رسید که در برابر دریافت سالانه پنجاه هزار دینار، به کاروان حاجیان یورش نیاورد. سه سال بعد در 328ق. راضی عباسی منصب بدرقه حاجیان را به ابوطاهر جنابی واگذار کرد و پنجاه هزار دینار به او داد تا بدرقه حاجیان و راهنمای آنها باشد و آنان را به سلامت به مکه برساند.<ref>تاریخ حبیب السیر، ج2، ص298-299.</ref> | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
ما کاروان گنج روان را روان کنیم *** کاقبال، میر بدرقه کاروان ماست.<ref>لغتنامه، ج3، ص3852، «بدرقه».</ref> (← امیر محمل) | ما کاروان گنج روان را روان کنیم *** کاقبال، میر بدرقه کاروان ماست.<ref>لغتنامه، ج3، ص3852، «بدرقه».</ref> (← امیر محمل) | ||
==پیوند به بیرون== | |||
[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/751914/آیین-بدرقه-در-عهد-قاجار?q=بدرقه&score=99.983925&rownumber=3 آیین بدرقه در عهد قاجار؛ رفیعی سرشکی، آزیتا، مجله فرهنگ مردم، پاییز و زمستان 1389 - شماره 35 و 36 (11 صفحه - از 40 تا 50)] | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۹: | ||
* '''سداد العباد و رسالة العباد''': حسین بن محمد آل عصفور (م. 1216ق.) ، به کوشش آل عصفور، مجمع البحوث العلمیه، 1421ق؛ | * '''سداد العباد و رسالة العباد''': حسین بن محمد آل عصفور (م. 1216ق.) ، به کوشش آل عصفور، مجمع البحوث العلمیه، 1421ق؛ | ||
* '''سفرنامه حاج علی خان''': میرزا علی خان امین الدوله، تهران، توس، 1354ش؛ | * '''سفرنامه حاج علی خان''': میرزا علی خان امین الدوله، تهران، توس، 1354ش؛ | ||
* '''سفرنامه حج منصور''': یعقوب منصور تبریزی (م. 1327ق.) ، به کوشش رسول جعفریان، تهران، علم، 1388ش؛ | |||
* '''سفرنامه مکه حسام السلطنه''': رسول جعفریان، قم، مشعر، 1374ش؛ | |||
* '''سیمای حج در سال70''': سرهنگی و دیگران، تهران، مشعر، 1371ش؛ | |||
* '''ظفرنامه''': بزرگمهر بختگان، ترجمه: ابوعلی سینا، تهران، ابن سینا، 1333ش؛ | |||
* '''فارسنامه ناصری''': حسن حسینی فسایی، تهران، 1313ش؛ | |||
* '''فتوح البلدان''': البلاذری (م. 279ق.) ، به کوشش محمد رضوان، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1398ق؛ | |||
* '''الکافی''': الکلینی (م. 329ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش؛ | |||
* '''لغتنامه''': دهخدا (م. 1334ش.) و دیگران، مؤسسه لغتنامه و دانشگاه تهران، 1373ش؛ | |||
* '''مجمع البحرین''': الطریحی (م. 1085ق.) ، به کوشش حسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، 1408ق؛ | |||
* '''المحاسن''': ابن خالد البرقی (م. 274ق.) ، به کوشش حسینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1326ش؛ | |||
* '''مرآة الحرمین''': ابراهیم رفعت باشا (م. 1353ق.) ، قم، المطبعة العلمیه، 1344ق؛ | |||
* '''المسالک و الممالک''': ابراهیم الفارسی الاصطخری (م. 346ق.) ، به کوشش حسینی، وزارة الثقافة و الارشاد، 1381ق؛ | |||
* '''مستدرک الوسائل''': النوری (م. 1320ق.) ، بیروت، آل البیت:، 1408ق؛ | |||
* '''مسیر طالبی''': ابوطالب بن محمد اصفهانی (م. 1221ق.) ، به کوشش حسن خدیو جم، تهران، علمی فرهنگی، 1383ش؛ | |||
* '''معجم البلدان''': یاقوت الحموی (م. 626ق.) ، بیروت، دار صادر، 1995م؛ | |||
* '''مکارم الاخلاق''': الطبرسی (م. 548ق.) ، بیروت، اعلمی، 1392ق؛ | |||
* '''الملامح الجغرافیة فی دروب الحجیج''': سید عبدالمجید بکر، جده، تهامه، 1404ق؛ | |||
* '''ملامح الحیاة الشعبیةفی مدینة عمان''': عبدالله رشید (1878-1948)، مکتبة قندیل، ساحة المسجد الحسین الکبیر، 1983م؛ | |||
* '''من لا یحضره الفقیه''': الصدوق (م. 381ق.) ، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار التعارف، 1411ق؛ | |||
* '''المنتظم''': ابن جوزی (م. 597ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق؛ | |||
* '''میقات حج (فصلنامه)''': تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت؛ | |||
* '''نهایة الارب''': احمد بن عبدالوهاب النویری (م. 733ق.) ، قاهره، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، 1412ق؛ | |||
* '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (م. 1104ق.) ، قم، آل البیت:، 1412ق؛ | |||
* '''همراه با خلیل''': سید علی قاضی عسکر، تهران، مشعر، 1384ش. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{آداب و رسوم حج}} | |||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | |||
[[رده:رسوم]] |