بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
'''تخریب قبور'''، وهابیها بر اثر برداشت نادرست از برخی منابع اسلامی با ساختن بنا بر روی قبور و تکریم قبور بزرگان و [[تبرک]] به آنها مخالفت شدیدی دارند. ایشان چنان بر این عقیده نادرست خود پافشاری میکنند که حتی در هشتم شوال 1344 قمری دست به تخریب قبور [[اهلبیت پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه]] مدفون در [[قبرستان بقیع]] و نیز قبور [[صحابه]] و بزرگان دینی خود زدند. این جماعت منحرف بقدری در انحراف عقیدتی خود غوطهور هستند که حتی قصد تخریب قبر [[نبی مکرّم اسلام(ص)]] را نیز داشتند؛ اما بدلیل واهمه از واکنش تند مسلمانان جهان، از اجرای آن صرفنظر کردند. آنها قبرستان تاریخی [[معلات مکه]] و [[بقیع مدینه]] را با خاک یکسان نمودند. البته تخریب آنها دو مرحله داشت. بعد از مرحله اول تخریب، مسلمانان واکنش سختی نشان دادند و حتی سلطان عثمانی، تحت فشار عموم مسلمین، به حاکم مصر، [[محمدعلی پاشا]] دستور حمله به حجاز داد و در این حمله بسیاری از وهابیان کشته شدند و سران آنان همچون [[سعود بنعبدالعزیز]] دستگیر شده، نزد سلطان عثمانی فرستاده شدند که همگی آنها اعدام گردیدند. بعد از این حمله، سلطان عثمانی به بازسازی قبور پرداخت؛ اما وهابیها و فرزندان سعود با تقویت خود و گرفتن فتوا برای تخریب، در سال 1344 ق به [[مدینه]] حمله کردند و اینبار با تحریک مردم، توسط آنان قبور را به طور کامل منهدم نمودند. | '''تخریب قبور'''، | ||
[[پرونده:بقیع.png|350px|thumb|left|بارگاههای بقیع]] | |||
وهابیها بر اثر برداشت نادرست از برخی منابع اسلامی با ساختن بنا بر روی قبور و تکریم قبور بزرگان و [[تبرک]] به آنها مخالفت شدیدی دارند. ایشان چنان بر این عقیده نادرست خود پافشاری میکنند که حتی در هشتم شوال 1344 قمری دست به تخریب قبور [[اهلبیت پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه]] مدفون در [[قبرستان بقیع]] و نیز قبور [[صحابه]] و بزرگان دینی خود زدند. این جماعت منحرف بقدری در انحراف عقیدتی خود غوطهور هستند که حتی قصد تخریب قبر [[نبی مکرّم اسلام(ص)]] را نیز داشتند؛ اما بدلیل واهمه از واکنش تند مسلمانان جهان، از اجرای آن صرفنظر کردند. آنها قبرستان تاریخی [[معلات مکه]] و [[بقیع مدینه]] را با خاک یکسان نمودند. البته تخریب آنها دو مرحله داشت. بعد از مرحله اول تخریب، مسلمانان واکنش سختی نشان دادند و حتی سلطان عثمانی، تحت فشار عموم مسلمین، به حاکم مصر، [[محمدعلی پاشا]] دستور حمله به حجاز داد و در این حمله بسیاری از وهابیان کشته شدند و سران آنان همچون [[سعود بنعبدالعزیز]] دستگیر شده، نزد سلطان عثمانی فرستاده شدند که همگی آنها اعدام گردیدند. بعد از این حمله، سلطان عثمانی به بازسازی قبور پرداخت؛ اما وهابیها و فرزندان سعود با تقویت خود و گرفتن فتوا برای تخریب، در سال 1344 ق به [[مدینه]] حمله کردند و اینبار با تحریک مردم، توسط آنان قبور را به طور کامل منهدم نمودند. | |||
==اهداف تخریب== | ==اهداف تخریب== | ||
منظور از تخریب قبور، ویران کردن مقبرهها، گنبدها، بناها، بارگاهها و آثاری است که بر قبر بزرگان ساخته شده است. [[وهابیان]] با تبرک به [[قبر پیامبر(ص)]] و صالحان<ref>بقیع الغرقد، ص8-10.</ref> که سنتی جاری در میان مسلمانان بوده، مخالفند<ref>اثارة الترغیب، ج2، ص352.</ref> و ساختن حرم و بارگاه بر [[قبر]] را حرام میدانند.<ref>شرح العقیدة الطحاویه، ج1، ص32.</ref> آنان دو بار در آغاز تسلط بر شهرهای [[حجاز]]، با حمایت و همراهی [[آل سعود]] (حک: 1344 ق.) به ویرانسازی قبرها و بارگاههای حرمین دست زدند. بر خلاف نظر وهابیان، بنا ساختن بر قبرهای صالحان با قصد احترام و با هدف عبادت خداوند، نه تنها مصداق [[شرک]] و [[بتپرستی]] نیست، بلکه ارزش معنوی دارد و کاری مستحب است.<ref>التاریخ الامین، ص431- | منظور از تخریب قبور، ویران کردن مقبرهها، گنبدها، بناها، بارگاهها و آثاری است که بر قبر بزرگان ساخته شده است. [[وهابیان]] با تبرک به [[قبر پیامبر(ص)]] و صالحان<ref>بقیع الغرقد، ص8-10.</ref> که سنتی جاری در میان مسلمانان بوده، مخالفند<ref>اثارة الترغیب، ج2، ص352.</ref> و ساختن حرم و بارگاه بر [[قبر]] را حرام میدانند.<ref>شرح العقیدة الطحاویه، ج1، ص32.</ref> آنان دو بار در آغاز تسلط بر شهرهای [[حجاز]]، با حمایت و همراهی [[آل سعود]] (حک: 1344 ق.) به ویرانسازی قبرها و بارگاههای حرمین دست زدند. بر خلاف نظر وهابیان، بنا ساختن بر قبرهای صالحان با قصد احترام و با هدف عبادت خداوند، نه تنها مصداق [[شرک]] و [[بتپرستی]] نیست، بلکه ارزش معنوی دارد و کاری مستحب است.<ref>التاریخ الامین، ص431-450؛ بقیع الغرقد، ص12.</ref> | ||
در گذشته، تنها رخدادهای طبیعی همچون سیل و زلزله، موجب ویرانی قبرها میشد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص317؛ اتحاف الوری، ج3، ص213.</ref> گویا وهابیان نخستین گروهی هستند که با دیدگاه مذهبی، مراقد و بارگاهها را ویران کردند. گاه کسانی جز وهابیان، به بهانه وجود کتابهایی در نکوهش خلفا در [[حرم بقیع]]، کوشیدند این بارگاهها را ویران کنند؛ اما موفق نشدند.<ref>صفویه در عرصه فرهنگ، ج2، ص783، 842.</ref> وهابیان افزون بر ویرانی قبرهای [[طائف]]، [[جده]]، [[کربلا]] و جاهای دیگر،<ref>عجائب الآثار، ج3، ص409؛ کشف الارتیاب، ص15، 19-21.</ref> مهمترین هدف خود را در ویران کردن بارگاهها و گنبدهای [[معلات]] در [[مکه]] و [[بقیع]] در [[مدینه]] متمرکز ساختند. | در گذشته، تنها رخدادهای طبیعی همچون سیل و زلزله، موجب ویرانی قبرها میشد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص317؛ اتحاف الوری، ج3، ص213.</ref> گویا وهابیان نخستین گروهی هستند که با دیدگاه مذهبی، مراقد و بارگاهها را ویران کردند. گاه کسانی جز وهابیان، به بهانه وجود کتابهایی در نکوهش خلفا در [[حرم بقیع]]، کوشیدند این بارگاهها را ویران کنند؛ اما موفق نشدند.<ref>صفویه در عرصه فرهنگ، ج2، ص783، 842.</ref> وهابیان افزون بر ویرانی قبرهای [[طائف]]، [[جده]]، [[کربلا]] و جاهای دیگر،<ref>عجائب الآثار، ج3، ص409؛ کشف الارتیاب، ص15، 19-21.</ref> مهمترین هدف خود را در ویران کردن بارگاهها و گنبدهای [[معلات]] در [[مکه]] و [[بقیع]] در [[مدینه]] متمرکز ساختند. | ||
==قبرستان معلات== | ==قبرستان معلات== | ||
آرامگاه [[جنة المعلاة]] در بخش شمالی مکه، به آرامگاه [[مطیبین]]<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص60.؛ الجامع اللطیف، ص307.؛ تحصیل المرام، ج2، ص669.</ref> و [[مقبرة الحجون]]<ref>الامکنة و المیاه، ج1، | آرامگاه [[جنة المعلاة]] در بخش شمالی مکه، به آرامگاه [[مطیبین]]<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص60.؛ الجامع اللطیف، ص307.؛ تحصیل المرام، ج2، ص669.</ref> و [[مقبرة الحجون]]<ref>الامکنة و المیاه، ج1، ص346؛ الامکنة و المیاه، ج2، ص418.</ref> شهرت دارد. در روزگار [[جاهلیت]]، مردگان را در دهانه [[شعب ابیذئب]] نزدیک حجون دفن میکردند؛ اما چون پیامبر از [[شعب المعلاة]] به بزرگی یاد کرد و جایگاهش را ستود، آن جا قبرستان تازه مکیان شد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص59؛ شفاء الغرام، ج1، ص284.</ref> این قبرستان که به [[بنیعبدمناف]] تعلق داشت<ref>التاریخ القویم، ج6، ص167.</ref> و مورد توجه [[صحابه]] و مردم مکه بود،<ref>اخبار مکه، ج2، ص209؛ الزهور المقتطفه، ص103-104؛ التاریخ القویم، ج6، ص165.</ref> محل قبر [[عبدمناف]]، [[عبدالمطلب]]، [[ابوطالب]]، [[خدیجه(س)]]، برخی پسران [[پیامبر(ص)]]، صحابه، تابعین، و دانشوران بود.<ref>بقیع الغرقد، ص43.</ref> گنبد قبر حضرت خدیجه(س) را محمد بنسلیمان در سال 950ق. ساخت.<ref>تاریخ مکه، ص572.</ref> | ||
==ابزار تخریب== | ==ابزار تخریب== | ||
خط ۱۷: | خط ۱۹: | ||
==قبرستان بقیع== | ==قبرستان بقیع== | ||
ناحیهای است در شرق مدینه که به سبب گیاهان خاردار بسیار به [[بقیع الغرقد]] شهرت یافت.<ref>الصحاح، ج3، ص1187؛ لسان العرب، ج8، ص18؛ القاموس المحیط، ج3، ص6، «بقع.</ref> قبرستانی است مستطیلشکل به طول 150 و عرض 100 متر که پیشینه آن به آغاز اسلام میرسد.<ref>مرآة الحرمین، ج1، ص425؛ آثار المدینة المنوره، ص171-172.؛ بقیع الغرقد، ص34.</ref> حدیثی از پیامبر(ص)، بقیع را روشناییبخش آسمان و زمین دانسته است.<ref>الدرة الثمینه، ص164؛ اثارة الترغیب، ج2، ص347.</ref> | ناحیهای است در شرق مدینه که به سبب گیاهان خاردار بسیار به [[بقیع الغرقد]] شهرت یافت.<ref>الصحاح، ج3، ص1187؛ لسان العرب، ج8، ص18؛ القاموس المحیط، ج3، ص6، «بقع.</ref> قبرستانی است مستطیلشکل به طول 150 و عرض 100 متر که پیشینه آن به آغاز اسلام میرسد.<ref>مرآة الحرمین، ج1، ص425؛ آثار المدینة المنوره، ص171-172.؛ بقیع الغرقد، ص34.</ref> حدیثی از پیامبر(ص)، بقیع را روشناییبخش آسمان و زمین دانسته است.<ref>الدرة الثمینه، ص164؛ اثارة الترغیب، ج2، ص347.</ref> | ||
آوردهاند که پیامبر(ص) برای نشانهگذاری محل دفن [[عثمان بنمظعون]]، سنگ بزرگی روی قبر وی نهاد و [[مروان بنحکم]] در دوران امارتش آن را جابهجا کرد یا به روی قبر [[عثمان بنعفان]] منتقل نمود.<ref>موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص721.</ref> نیز در قطعه سنگ مرمرینی به تاریخ 332ق. با این نوشته که این قبر فاطمه دختر رسول خدا(س) است،<ref>موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص728.</ref> نشانههایی برای تمایز محل قبرها و بارگاهها دیده میشود. در گزارشی از سده ششم قمری وجود بنا و بارگاه پیرامون شماری از قبرهای بقیع تایید شده است. این منبع گزارش میدهد که قبر [[مالک بنانس]] را با سنگ و گل به قدر چهار وجب از زمین برجسته کردند و در سنگنوشتهای سال و روز وفاتش را ثبت نمودند. سپس از [[روضه عباس]]، [[روضه ابراهیم]] و عثمان بنعفان که وضعی همانند داشتهاند، یاد کرده است.<ref>الاستبصار، ص42.</ref> [[مجدالملک براوستانی قمی]] (م. 492ق.) ، مستوفی کل [[سلجوقیان]]، بارگاهی شکوهمند بر قبرهای [[امامان بقیع]] و نیز عثمان بنعفان یا عثمان بنمظعون با معماری و تزئینات ویژه ساخت. یک سده پس از این ساخت، گزارش [[ابنجبیر]] (م. 614ق.) نشان میدهد که هنوز بارگاه امامان بقیع برپا و برجا بوده است. بارگاه امامان بقیع را کسی جز براوستانی نساخته است. از این رو، وصف [[ابننجار]] (م. 643ق.) از مراقد بقیع که در باور او، بنایی مستحکم و کهن و استوار داشته،<ref>الدرة الثمینه، ص166.</ref> اشاره به همین بارگاه است. وصف ابنبطوطه (م. 779ق.) نشان میدهد در دوره او بر قبرهای گوناگون بقیع، بارگاه و گنبد برپا بوده است.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج1، ص360-361.</ref> درگزارش [[سمهودی]] (م. 911ق.) نیز وجود بارگاه و بنای مستحکم بر قبرهای امامان بقیع تایید شده است.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100.</ref> | آوردهاند که پیامبر(ص) برای نشانهگذاری محل دفن [[عثمان بنمظعون]]، سنگ بزرگی روی قبر وی نهاد و [[مروان بنحکم]] در دوران امارتش آن را جابهجا کرد یا به روی قبر [[عثمان بنعفان]] منتقل نمود.<ref>موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص721.</ref> نیز در قطعه سنگ مرمرینی به تاریخ 332ق. با این نوشته که این قبر فاطمه دختر رسول خدا(س) است،<ref>موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص728.</ref> نشانههایی برای تمایز محل قبرها و بارگاهها دیده میشود. در گزارشی از سده ششم قمری وجود بنا و بارگاه پیرامون شماری از قبرهای بقیع تایید شده است. این منبع گزارش میدهد که قبر [[مالک بنانس]] را با سنگ و گل به قدر چهار وجب از زمین برجسته کردند و در سنگنوشتهای سال و روز وفاتش را ثبت نمودند. سپس از [[روضه عباس]]، [[روضه ابراهیم]] و عثمان بنعفان که وضعی همانند داشتهاند، یاد کرده است.<ref>الاستبصار، ص42.</ref> [[مجدالملک براوستانی قمی]] (م. 492ق.) ، مستوفی کل [[سلجوقیان]]، بارگاهی شکوهمند بر قبرهای [[امامان بقیع]] و نیز عثمان بنعفان یا عثمان بنمظعون با معماری و تزئینات ویژه ساخت. یک سده پس از این ساخت، گزارش [[ابنجبیر]] (م. 614ق.) نشان میدهد که هنوز بارگاه امامان بقیع برپا و برجا بوده است. بارگاه امامان بقیع را کسی جز براوستانی نساخته است. از این رو، وصف [[ابننجار]] (م. 643ق.) از مراقد بقیع که در باور او، بنایی مستحکم و کهن و استوار داشته،<ref>الدرة الثمینه، ص166.</ref> اشاره به همین بارگاه است. وصف ابنبطوطه (م. 779ق.) نشان میدهد در دوره او بر قبرهای گوناگون بقیع، بارگاه و گنبد برپا بوده است.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج1، ص360-361.</ref> درگزارش [[سمهودی]] (م. 911ق.) نیز وجود بارگاه و بنای مستحکم بر قبرهای امامان بقیع تایید شده است.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100.</ref> | ||
این بارگاه مقدس و دیگر مراقد حرمین که مورد توجه مردم و سفرنامهنویسان بوده، در حمله نخست وهابیان به سالهای 1218-1221ق. از میان رفت. به گزارش [[عبدالرحمن جَبَرتی]]، نیروهای وهابی پس از یک سال و نیم محاصره و ایجاد قحطی در مدینه وارد شهر شدند و جز مرقد نبوی دیگر بارگاهها را از میان بردند.<ref>عجائب الآثار، ج3، ص91.</ref> ایجاد قحطی منحصر به مدینه نبود؛ بلکه جده و مکه و هر شهر دیگر که مردمش مقاومتی نشان دادند، به قحطی و قتل و غارت دچار شد.<ref>عجائب الآثار، ج2، | این بارگاه مقدس و دیگر مراقد حرمین که مورد توجه مردم و سفرنامهنویسان بوده، در حمله نخست وهابیان به سالهای 1218-1221ق. از میان رفت. به گزارش [[عبدالرحمن جَبَرتی]]، نیروهای وهابی پس از یک سال و نیم محاصره و ایجاد قحطی در مدینه وارد شهر شدند و جز مرقد نبوی دیگر بارگاهها را از میان بردند.<ref>عجائب الآثار، ج3، ص91.</ref> ایجاد قحطی منحصر به مدینه نبود؛ بلکه جده و مکه و هر شهر دیگر که مردمش مقاومتی نشان دادند، به قحطی و قتل و غارت دچار شد.<ref>عجائب الآثار، ج2، ص604؛ عجائب الآثار، ج3، ص11.</ref> | ||
در این حمله، بارگاه امامان بقیع و گنبد [[حضرت زهرا(س)]] نابود شد و دیگر مکانهای مقدس نیز از تعرض بینصیب نماندند.<ref>خطر الوهابی، ص193.</ref> وهابیان گوهرها، یاقوتها، زمردها، نقرهها، قندیلها، پردهها و شمشیرهای گوهرنشان متعلق به شاهان و خلفای گذشته در [[مرقد نبوی]] و اشیای گرانبهای مرقد بقیع<ref>رسائل فی تاریخ المدینه، ص65؛ خاطرات سرهارد فورد، ص10.</ref> را بار شتران کردند و با خود بردند و میان قوم و قبیله خویش و شیوخ وهابیان تقسیم نمودند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج3، ص385، «بقیع».</ref> سپس آنان به بنا و بارگاه [[شهیدان احد]] هجوم بردند و آنرا با خاک یکسان کردند.<ref>عتبات عالیات عراق، ص111.</ref> | در این حمله، بارگاه امامان بقیع و گنبد [[حضرت زهرا(س)]] نابود شد و دیگر مکانهای مقدس نیز از تعرض بینصیب نماندند.<ref>خطر الوهابی، ص193.</ref> وهابیان گوهرها، یاقوتها، زمردها، نقرهها، قندیلها، پردهها و شمشیرهای گوهرنشان متعلق به شاهان و خلفای گذشته در [[مرقد نبوی]] و اشیای گرانبهای مرقد بقیع<ref>رسائل فی تاریخ المدینه، ص65؛ خاطرات سرهارد فورد، ص10.</ref> را بار شتران کردند و با خود بردند و میان قوم و قبیله خویش و شیوخ وهابیان تقسیم نمودند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج3، ص385، «بقیع».</ref> سپس آنان به بنا و بارگاه [[شهیدان احد]] هجوم بردند و آنرا با خاک یکسان کردند.<ref>عتبات عالیات عراق، ص111.</ref> | ||
==اعتراضات مسلمانان به تخریب== | ==اعتراضات مسلمانان به تخریب== | ||
به دنبال ویرانی بسیاری از بناها و مرقدهای متبرک، ناخرسندی عمومی مسلمانان، سلطان عثمانی را واداشت که [[محمدعلی پاشا]] را به نبرد با سعود بنعبدالعزیز بفرستد. محمدعلی پاشا، حاکم [[مصر]]، در 18 رجب 1223ق. یا 1232ق.<ref>خاطرات سرهارد فورد، ص11.</ref> ارتشی را به فرماندهی پسرش [[ابراهیم پاشا]] روانه نبرد با وهابیان کرد.<ref>تاریخ مکه، ص603.</ref> آنان مدینه را محاصره کردند و بسیاری از وهابیان را کشتند و شماری انبوه را پس از پناه بردن به قلعه نزدیک [[باب الشامی]]، دستگیر کردند.<ref>خزانة التواریخ | به دنبال ویرانی بسیاری از بناها و مرقدهای متبرک، ناخرسندی عمومی مسلمانان، سلطان عثمانی را واداشت که [[محمدعلی پاشا]] را به نبرد با سعود بنعبدالعزیز بفرستد. محمدعلی پاشا، حاکم [[مصر]]، در 18 رجب 1223ق. یا 1232ق.<ref>خاطرات سرهارد فورد، ص11.</ref> ارتشی را به فرماندهی پسرش [[ابراهیم پاشا]] روانه نبرد با وهابیان کرد.<ref>تاریخ مکه، ص603.</ref> آنان مدینه را محاصره کردند و بسیاری از وهابیان را کشتند و شماری انبوه را پس از پناه بردن به قلعه نزدیک [[باب الشامی]]، دستگیر کردند.<ref>خزانة التواریخ النجدیة، ج4، ص174.</ref> سعود بنعبدالعزیز شکست خورد و تلاشش برای راضی کردن محمدعلی پاشا که او و یارانش را نزد سلطان عثمانی نفرستد، بیثمر ماند.<ref>رسائل فی تاریخ المدینه، ص66؛ مدینهشناسی، ص338-339.</ref> سعود بنعبدالعزیز و همراهان دستگیر شدهاش نزد سلطان عثمانی فرستاده شدند و سپس همگی در [[استانبول]] اعدام گشتند؛ اما نهضت وهابیان در میان فرزندان و بستگان ابنسعود ریشه دواند. در مرحله بعد، قیامی تازه صورت گرفت و آنان در 1343ق. با غلبه بر [[شریفان هاشمی]]، به تدریج بر [[عربستان]] چیره شدند و در 1351ق. المملکة العربیة السعودیه در هیئت سیاسی خود شکل یافت و همه مکانهای مذهبی را زیر نفوذ گرفت و ویران سازی بارگاهها را کامل نمود.<ref>تاریخ مکه، ص723-753؛ روزشمار تاریخ معاصر ایران، ج1، ص266؛ سلسلههای اسلامی جدید، ص235.</ref> | ||
پس از حمله اول وهابیان، عثمانیها بسیاری از این گنبدها را به درخواست عمومی بازسازی کردند.<ref>موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص534.</ref> محمدعلی پاشا بخشهای ویران شده مرقد نبوی را بازسازی نمود.<ref>رسائل فی تاریخ المدینه، ص66.</ref> در سال 1233ق. به دستور سلطان محمود عثمانی، گنبد [[بیت الاحزان]] متعلق به حضرت زهرا(س)، [[قبة زوجات الرسول]] و نیز گنبد عثمان بنعفان بازسازی شد.<ref>مرآة الحرمین، ج1، ص426.</ref> تصاویری از وضع این بارگاهها پیش از ویرانی دوم، در منابع آمده است.<ref>التاریخ الامین، ص479.</ref> در حمله دوم وهابیان به فرماندهی [[عبدالله بنسعود]] در هشتم شوال 1344ق. به مدینه، دانشوران وهابی، به ویرانی گنبدها و بارگاههای شهر فتوا دادند.<ref>خزانة التواریخ | پس از حمله اول وهابیان، عثمانیها بسیاری از این گنبدها را به درخواست عمومی بازسازی کردند.<ref>موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص534.</ref> محمدعلی پاشا بخشهای ویران شده مرقد نبوی را بازسازی نمود.<ref>رسائل فی تاریخ المدینه، ص66.</ref> در سال 1233ق. به دستور سلطان محمود عثمانی، گنبد [[بیت الاحزان]] متعلق به حضرت زهرا(س)، [[قبة زوجات الرسول]] و نیز گنبد عثمان بنعفان بازسازی شد.<ref>مرآة الحرمین، ج1، ص426.</ref> تصاویری از وضع این بارگاهها پیش از ویرانی دوم، در منابع آمده است.<ref>التاریخ الامین، ص479.</ref> در حمله دوم وهابیان به فرماندهی [[عبدالله بنسعود]] در هشتم شوال 1344ق. به مدینه، دانشوران وهابی، به ویرانی گنبدها و بارگاههای شهر فتوا دادند.<ref>خزانة التواریخ النجدیة، ج8، ص159.</ref> آوردهاند که امیر سعودی در خطابهای، مردم و دانشوران مدینه را واداشت تا خود بهگونه مستقیم مرقدها و گنبدها را ویران کنند.<ref>تاریخ مکه، ص587.</ref> در گزارش دیگری آوردهاند که وهابیان قاضی القضات خود، [[شیخ عبدالله بُلَیهِد]]، را نزد دانشمندان مدینه فرستادند و در جلسهای از آنها در باره ویرانی قبرها و بارگاهها نظر خواستند و ادعا نمودند که دانشمندان شهر با نظر وهابیان موافق هستند. وهابیان در این حمله، همه مرقدها و گنبدهای عموها و عمهها و همسران و فرزندان پیامبر(ص)، بارگاه صحابه، تابعان، صالحان، و دانشوران را هر جا یافتند، منهدم کردند و هیچ اثری از بارگاه و گنبد در بقیع بر جای نگذاشتند.<ref>کشف الارتیاب، ص6.</ref> صندوقها و ضریحهای مرقدهای بقیع را یکسره نابود کردند و تنها قطعهای سنگی به نشانه روی قبرها نهادند. واپسین نشانههای آثار گذشته و حتی دیوارها و قبههای ورودی بقیع در این حمله نابود گشت.<ref>معالم المدینه، ج3، ص213.</ref> وهابیان سپس به سوی مرقد نبوی تیراندازی کردند. آوردهاند که دانشوران وهابی موافق ویرانی مرقد نبوی بودند؛ اما امیر عبدالله بنسعود با اندیشیدن به فرجام کار و بیم از مسلمانان، از این کار خودداری کرد.<ref>موسوعة العتبات المقدسه، ج3، ص218.</ref> | ||
==انگیزه تخریب== | ==انگیزه تخریب== | ||
برخی رفتار وهابیان در ویرانی قبرها را به دستور [[انگلستان]] دانستهاند.<ref>مراقد المعارف، ج2، ص282.</ref> در گزارشی به پشتوانه اسناد آوردهاند که اروپاییان سده نوزدهم م. که با سختکوشی در جستوجوی آثار باستانی، بارگاهها، سنگنگارهها و کتیبههای نجد و حرمین بودند، با نفرت و واکنش سخت وهابیان و [[نجدیان]] روبهرو شدند. این نجدیان شماری از محققان غربی جستجوگر ناشناختههای عربستان را کشتند.<ref>بررسیهای تاریخی، ش65، ص74-75، «راوبط ایران با حکومت مستقل نجد».</ref> از این رو، چه بسا انگیزه وهابیان در ویرانی قبرها را بتوان همین دانست. البته بدون شک، مهمترین انگیزه وهابیان، دیدگاهشان در باره بنا بر قبرها است. | برخی رفتار وهابیان در ویرانی قبرها را به دستور [[انگلستان]] دانستهاند.<ref>مراقد المعارف، ج2، ص282.</ref> در گزارشی به پشتوانه اسناد آوردهاند که اروپاییان سده نوزدهم م. که با سختکوشی در جستوجوی آثار باستانی، بارگاهها، سنگنگارهها و کتیبههای نجد و حرمین بودند، با نفرت و واکنش سخت وهابیان و [[نجدیان]] روبهرو شدند. این نجدیان شماری از محققان غربی جستجوگر ناشناختههای عربستان را کشتند.<ref>بررسیهای تاریخی، ش65، ص74-75، «راوبط ایران با حکومت مستقل نجد».</ref> از این رو، چه بسا انگیزه وهابیان در ویرانی قبرها را بتوان همین دانست. البته بدون شک، مهمترین انگیزه وهابیان، دیدگاهشان در باره بنا بر قبرها است. | ||
تخریبهای وهابیان منحصر به بارگاهها نبود. آنان افزون بر ویرانی قبور، بسیاری از آثار تاریخی چون خانه [[امام سجاد(ع)]]، خانه [[امام صادق(ع)]]، مَشربه [[ام ابراهیم]]، [[مسجد فاطمه]]، [[مَبرک]] ناقه پیامبر، محل [[عَرِیش پیامبر]]، خانه [[اَرقم بناَرقم]]، خانه ابوایوب انصاری، مرقد علی عُرَیضی، و مساجد شیعیان و اهل سنت را از میان بردند.<ref>التاریخ الامین، ص365- | تخریبهای وهابیان منحصر به بارگاهها نبود. آنان افزون بر ویرانی قبور، بسیاری از آثار تاریخی چون خانه [[امام سجاد(ع)]]، خانه [[امام صادق(ع)]]، مَشربه [[ام ابراهیم]]، [[مسجد فاطمه]]، [[مَبرک]] ناقه پیامبر، محل [[عَرِیش پیامبر]]، خانه [[اَرقم بناَرقم]]، خانه ابوایوب انصاری، مرقد علی عُرَیضی، و مساجد شیعیان و اهل سنت را از میان بردند.<ref>التاریخ الامین، ص365-366؛ بقیع الغرقد، ص49-51؛ معالم المدینه، ج3، ص213.</ref> | ||
==واکنش مسلمانان== | ==واکنش مسلمانان== | ||
کسانی از حجگزاران و رجال سیاسی دوره [[قاجار]] که همزمان با این ایام مسافر حرمین بودهاند، وضعاندوهزای بقیع را وصف کردهاند.<ref>سفرنامه فرهاد میرزا، ص170؛ سفرنامه مکه حسام السلطنه، ص151-152؛ چهل سال تاریخ ایران، ج2، ص624.</ref> دیدن بقیع در این وضع، موجب ناخرسندی زائران میشد. آنان ضمن بازگویی اندوه خود، آرزوی ساختن بارگاهها را در خاطراتشان مینوشتند.<ref>تذکرة الطریق، ص139.</ref> کسانی از غربیان نیز پس از ویرانی این مرقدها از آنها دیدار کرده و وضع را گزارش نمودهاند.<ref>موسوعة العتبات المقدسه، ج3، ص218-219.</ref> [[سرهارد فورد]] در خاطراتش به ویرانی گنبدهای امامان بقیع و چپاول گوهرهای مرقد نبوی اشاره کرده است.<ref>خاطرات سرهارد فورد، ص10.</ref> [[ریتر]]، رفتار وهابیان در ویرانی مرقدهای بقیع را به زلزلهای ویرانگر تشبیه کرده است. [[دونالدسون]] نیز وضع ناگوار پس از اقدام وهابیان در ویرانی قبرها را وصف کرده است.<ref>الموسوعة العتبات المقدسه، ج3، ص218، 330.</ref> | کسانی از حجگزاران و رجال سیاسی دوره [[قاجار]] که همزمان با این ایام مسافر حرمین بودهاند، وضعاندوهزای بقیع را وصف کردهاند.<ref>سفرنامه فرهاد میرزا، ص170؛ سفرنامه مکه حسام السلطنه، ص151-152؛ چهل سال تاریخ ایران، ج2، ص624.</ref> دیدن بقیع در این وضع، موجب ناخرسندی زائران میشد. آنان ضمن بازگویی اندوه خود، آرزوی ساختن بارگاهها را در خاطراتشان مینوشتند.<ref>تذکرة الطریق، ص139.</ref> کسانی از غربیان نیز پس از ویرانی این مرقدها از آنها دیدار کرده و وضع را گزارش نمودهاند.<ref>موسوعة العتبات المقدسه، ج3، ص218-219.</ref> [[سرهارد فورد]] در خاطراتش به ویرانی گنبدهای امامان بقیع و چپاول گوهرهای مرقد نبوی اشاره کرده است.<ref>خاطرات سرهارد فورد، ص10.</ref> [[ریتر]]، رفتار وهابیان در ویرانی مرقدهای بقیع را به زلزلهای ویرانگر تشبیه کرده است. [[دونالدسون]] نیز وضع ناگوار پس از اقدام وهابیان در ویرانی قبرها را وصف کرده است.<ref>الموسوعة العتبات المقدسه، ج3، ص218، 330.</ref> | ||
انتشار گزارش ویرانی قبرها و مکانهای مقدس و مساجد، موجی از خشم و نفرت و نگرانی را در میان مسلمانان برانگیخت. بسیاری از سران و نمایندگان سیاسی و مذهبی کشورهای اسلامی به این رفتار وهابیان واکنش نشان دادند و آن را محکوم کردند. هراس وهابیان از قیام عمومی مسلمانان، مانع ویرانی مرقد نبوی شد؛ اما آنان همچنان به حرام بودن ساخت هرگونه مرقد و بارگاه باور دارند.<ref>تاریخ حرم ائمه بقیع، ص51-52.</ref> اندکی پس از این تخریبها، کسانی از خود وهابیان و سعودیها به مخالفت با سران خویش پرداختند و کارهای تندروانه آنها را محکوم کردند.<ref>خزانة التواریخ | انتشار گزارش ویرانی قبرها و مکانهای مقدس و مساجد، موجی از خشم و نفرت و نگرانی را در میان مسلمانان برانگیخت. بسیاری از سران و نمایندگان سیاسی و مذهبی کشورهای اسلامی به این رفتار وهابیان واکنش نشان دادند و آن را محکوم کردند. هراس وهابیان از قیام عمومی مسلمانان، مانع ویرانی مرقد نبوی شد؛ اما آنان همچنان به حرام بودن ساخت هرگونه مرقد و بارگاه باور دارند.<ref>تاریخ حرم ائمه بقیع، ص51-52.</ref> اندکی پس از این تخریبها، کسانی از خود وهابیان و سعودیها به مخالفت با سران خویش پرداختند و کارهای تندروانه آنها را محکوم کردند.<ref>خزانة التواریخ النجدیة، ج8، ص159-160.</ref> از کشورها و شهرهای دور و نزدیک نیز به شکلهای گوناگون به ویرانی گنبدها و مکانهای متبرک اعتراض نمودند. مردم [[آذربایجان]] شوروی، [[ازبکستان]]، [[ترکمنستان]]، [[ایران]]، [[ترکیه]]، [[افغانستان]]، [[عراق]]، [[چین]]، [[مغولستان]]، و [[هند]] در نامهها و مکاتبات بسیار، ضمن اظهار تاسف و محکومیت، به فرجام ویرانی مرقد نبوی هشدار دادند.<ref>تخریب و بازسازی بقیع، ص55-56؛ بقیع الغرقد، ص52-53.</ref> [[سید ابوالحسن اصفهانی]] و دیگر دانشوران و بزرگان [[نجف]] و [[قم بر]] ضد وهابیان موضع تند گرفتند. آوردهاند که گزارش ویرانی آرامگاههای بقیع، گریه [[آیت الله حائری]]، بنیانگذار [[حوزه علمیه قم]]، را بر منبر درس برانگیخت و او درس خود را تعطیل کرد و بازار قم تعطیل شد.<ref>بقیع الغرقد، ص53.</ref> در [[کنفرانس اسلامی]] [[کراچی]] نیز دانشورانی چون [[محمد حسین کاشف الغطاء]] و [[محمد تقی طالقانی]]، نماینده [[آیتالله بروجردی]]، با نماینده سعودیان گفتوگو نمودند و بر لزوم بازسازی آرامگاههای بقیع تاکید کردند. | ||
خبر هتک حرمت به امامان بقیع، در ایران موجب نگرانی عمومی شد. نمایندگان در مجلس شورای ملی به [[آلسعود]] اعتراض کردند و با تشکیل کمیسیونی، هیئتی برای تحقیق در 1304ش. به [[حجاز]] فرستادند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج12، ص393، «بقیع».</ref> در روزنامهها و نشریات ایران از طرحهایی در رویارویی با آلسعود سخن میرفت.<ref>گزیده مقالات و روزنامههای مهم، ص195.</ref> آوردهاند که آیتالله بروجردی، نماینده خود، محمدتقی طالقانی (آل احمد*)، را برای بررسی امور به مدینه فرستاد. [[سید محسن امین]] برای بررسی اوضاع به حجاز رفت و نتیجه تحقیق خود را به مسلمانان عرضه کرد. همچنین شماری از فقیهان به لزوم بنای مجدد بارگاههای بقیع فتوا دادند.<ref>بقیع الغرقد، ص55.</ref> | خبر هتک حرمت به امامان بقیع، در ایران موجب نگرانی عمومی شد. نمایندگان در مجلس شورای ملی به [[آلسعود]] اعتراض کردند و با تشکیل کمیسیونی، هیئتی برای تحقیق در 1304ش. به [[حجاز]] فرستادند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج12، ص393، «بقیع».</ref> در روزنامهها و نشریات ایران از طرحهایی در رویارویی با آلسعود سخن میرفت.<ref>گزیده مقالات و روزنامههای مهم، ص195.</ref> آوردهاند که آیتالله بروجردی، نماینده خود، محمدتقی طالقانی (آل احمد*)، را برای بررسی امور به مدینه فرستاد. [[سید محسن امین]] برای بررسی اوضاع به حجاز رفت و نتیجه تحقیق خود را به مسلمانان عرضه کرد. همچنین شماری از فقیهان به لزوم بنای مجدد بارگاههای بقیع فتوا دادند.<ref>بقیع الغرقد، ص55.</ref> | ||
از دیگر واکنشها به ویرانی قبور، نگارش کتاب و رساله در تحکیم مبانی فقهی بنا بر قبور بود. [[محمد جواد بلاغی]] در رساله [[رد الفتوی بهدم قبور الائمة فی البقیع]] زیربنای اندیشه وهابیان در جواز ویرانی قبرها را مخدوش ساخت.<ref>معجم ما کتب فی الحج، ص171.</ref> نیز کتابهایی در گزارش سوگمندانه ویرانی قبرهای بقیع نوشته شد. از جمله [[عبدالرزاق موسوی آلمقرم]] در کتاب [[ثامن شوال]] رخداد سال1343ق. را به تفصیل گزارش کرد.<ref>معجم ما کتب فی الحج، ص85.</ref> در [[البقیع قصة تدمیر آل سعود للآثار الاسلامیة]] نوشته [[یوسف هاجری]] و [[قبور ائمة البقیع قبل تهدیمها]] اثر [[عبدالحسین حیدری موسوی]]، روند ویرانی بارگاه امامان بقیع بازگو شده است. کتاب [[بقیع الغرقد]] نوشته [[حسن آلبرغانی]] تاریخچه حمله نخست وهابیان به مدینه و ویرانی قبرهای بقیع را آورده است. واکنش سوگوارانه دیگر مسلمانان به این رفتار وهابیان، اظهار ناخرسندی در قالب سرودهها است. شاعران بسیار، ناخرسندی خود را از ویرانی قبرها در قالب اشعار بازگو کردهاند.<ref>التاریخ الامین، ص366- | از دیگر واکنشها به ویرانی قبور، نگارش کتاب و رساله در تحکیم مبانی فقهی بنا بر قبور بود. [[محمد جواد بلاغی]] در رساله [[رد الفتوی بهدم قبور الائمة فی البقیع]] زیربنای اندیشه وهابیان در جواز ویرانی قبرها را مخدوش ساخت.<ref>معجم ما کتب فی الحج، ص171.</ref> نیز کتابهایی در گزارش سوگمندانه ویرانی قبرهای بقیع نوشته شد. از جمله [[عبدالرزاق موسوی آلمقرم]] در کتاب [[ثامن شوال]] رخداد سال1343ق. را به تفصیل گزارش کرد.<ref>معجم ما کتب فی الحج، ص85.</ref> در [[البقیع قصة تدمیر آل سعود للآثار الاسلامیة]] نوشته [[یوسف هاجری]] و [[قبور ائمة البقیع قبل تهدیمها]] اثر [[عبدالحسین حیدری موسوی]]، روند ویرانی بارگاه امامان بقیع بازگو شده است. کتاب [[بقیع الغرقد]] نوشته [[حسن آلبرغانی]] تاریخچه حمله نخست وهابیان به مدینه و ویرانی قبرهای بقیع را آورده است. واکنش سوگوارانه دیگر مسلمانان به این رفتار وهابیان، اظهار ناخرسندی در قالب سرودهها است. شاعران بسیار، ناخرسندی خود را از ویرانی قبرها در قالب اشعار بازگو کردهاند.<ref>التاریخ الامین، ص366-368؛ بقیع الغرقد، ص335-341؛ دائرة المعارف تشیع، ج3، ص385، «بقیع غرقد».</ref> | ||
هشتم شوال به [[یوم الهَدم]] شهرت یافت<ref>www.shia-news.com/fa/news/40072</ref> و در خاطر شیعیان باقی ماند. آنان همواره یادکرد ویرانی قبرهای بقیع را در مراسم سوگ گرامی میدارند و هر سال در هشتم شوال با برپایی مجالس به مرثیهخوانی برای امامان بقیع میپردازند و با یادآوری ویرانی قبرهای بقیع، در انتظارند تا فرصتی فراهم آید و مطالبه بازسازی آن مرقدها محقق گردد.<ref>www.baghi.ir/content/view/941/52/</ref> | هشتم شوال به [[یوم الهَدم]] شهرت یافت<ref>www.shia-news.com/fa/news/40072</ref> و در خاطر شیعیان باقی ماند. آنان همواره یادکرد ویرانی قبرهای بقیع را در مراسم سوگ گرامی میدارند و هر سال در هشتم شوال با برپایی مجالس به مرثیهخوانی برای امامان بقیع میپردازند و با یادآوری ویرانی قبرهای بقیع، در انتظارند تا فرصتی فراهم آید و مطالبه بازسازی آن مرقدها محقق گردد.<ref>www.baghi.ir/content/view/941/52/</ref> | ||
خط ۷۴: | خط ۷۷: | ||
*''' چهل سال تاریخ ایران ''' : حسین محبوبی اردکانی، تهران، اساطیر، 1374ش؛ | *''' چهل سال تاریخ ایران ''' : حسین محبوبی اردکانی، تهران، اساطیر، 1374ش؛ | ||
*''' خاطرات سرهارد فورد جونز ''' : سرهارد جونز، ترجمه: مانی صالحی علامه، تهران، نشر ثالث، 1386ش؛ | *''' خاطرات سرهارد فورد جونز ''' : سرهارد جونز، ترجمه: مانی صالحی علامه، تهران، نشر ثالث، 1386ش؛ | ||
*''' خزانة التواریخ | *''' خزانة التواریخ النجدیة ''' : عبدالله بن عبدالرحمن بن صالح، آل سبام، 1419ق؛ | ||
*''' خطر الوهابی ثلاث رسائل ضد الوهابیه ''' : صالح الوردانی؛ | *''' خطر الوهابی ثلاث رسائل ضد الوهابیه ''' : صالح الوردانی؛ | ||
*''' دائرة المعارف بزرگ اسلامی ''' : زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، 1372ش؛ | *''' دائرة المعارف بزرگ اسلامی ''' : زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، 1372ش؛ |