←قبرستان بقیع
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
ناحیهای است در شرق مدینه که به سبب گیاهان خاردار بسیار به [[بقیع الغرقد]] شهرت یافت.<ref>الصحاح، ج3، ص1187؛ لسان العرب، ج8، ص18؛ القاموس المحیط، ج3، ص6، «بقع».</ref> قبرستانی است مستطیلشکل به طول 150 و عرض 100 متر که پیشینه آن به آغاز اسلام میرسد.<ref>مرآة الحرمین، ج1، ص425؛ آثار المدینة المنورة، ص171-172.؛ بقیع الغرقد، ص34.</ref> حدیثی از پیامبر(ص)، بقیع را روشناییبخش آسمان و زمین دانسته است.<ref>الدرة الثمینة، ص164؛ اثارة الترغیب، ج2، ص347.</ref> | ناحیهای است در شرق مدینه که به سبب گیاهان خاردار بسیار به [[بقیع الغرقد]] شهرت یافت.<ref>الصحاح، ج3، ص1187؛ لسان العرب، ج8، ص18؛ القاموس المحیط، ج3، ص6، «بقع».</ref> قبرستانی است مستطیلشکل به طول 150 و عرض 100 متر که پیشینه آن به آغاز اسلام میرسد.<ref>مرآة الحرمین، ج1، ص425؛ آثار المدینة المنورة، ص171-172.؛ بقیع الغرقد، ص34.</ref> حدیثی از پیامبر(ص)، بقیع را روشناییبخش آسمان و زمین دانسته است.<ref>الدرة الثمینة، ص164؛ اثارة الترغیب، ج2، ص347.</ref> | ||
آوردهاند که پیامبر(ص) برای نشانهگذاری محل دفن [[عثمان بنمظعون]]، سنگ بزرگی روی قبر وی نهاد و [[مروان بنحکم]] در دوران امارتش آن را جابهجا کرد یا به روی قبر [[عثمان بنعفان]] منتقل نمود.<ref>موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص721.</ref> نیز در قطعه سنگ مرمرینی به تاریخ 332ق. با این نوشته که این قبر فاطمه دختر رسول خدا(س) است،<ref>موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص728.</ref> نشانههایی برای تمایز محل قبرها و بارگاهها دیده میشود. در گزارشی از سده ششم قمری وجود بنا و بارگاه پیرامون شماری از قبرهای بقیع تایید شده است. این منبع گزارش میدهد که قبر [[مالک بنانس]] را با سنگ و گل به قدر چهار وجب از زمین برجسته کردند و در سنگنوشتهای سال و روز وفاتش را ثبت نمودند. سپس از [[روضه عباس]]، [[روضه ابراهیم]] و عثمان بنعفان که وضعی همانند داشتهاند، یاد کرده است.<ref>الاستبصار، ص42.</ref> [[مجدالملک براوستانی قمی]] (م. 492ق.) ، مستوفی کل [[سلجوقیان]]، بارگاهی شکوهمند بر قبرهای [[امامان بقیع]] و نیز عثمان بنعفان یا عثمان بنمظعون با معماری و تزئینات ویژه ساخت. یک سده پس از این ساخت، گزارش [[ابنجبیر]] (م. 614ق.) نشان میدهد که هنوز بارگاه امامان بقیع برپا و برجا بوده است. بارگاه امامان بقیع را کسی جز براوستانی نساخته است. از این رو، وصف [[ابننجار]] (م. 643ق.) از مراقد بقیع که در باور او، بنایی مستحکم و کهن و استوار داشته،<ref>الدرة الثمینة، ص166.</ref> اشاره به همین بارگاه است. وصف ابنبطوطة (م. 779ق.) نشان میدهد در دوره او بر قبرهای گوناگون بقیع، بارگاه و گنبد برپا بوده است.<ref>رحلة ابنبطوطة، ج1، ص360-361.</ref> درگزارش [[سمهودی]] (م. 911ق.) نیز وجود بارگاه و بنای مستحکم بر قبرهای امامان بقیع تایید شده است.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100.</ref> | آوردهاند که پیامبر(ص) برای نشانهگذاری محل دفن [[عثمان بنمظعون]]، سنگ بزرگی روی قبر وی نهاد و [[مروان بنحکم]] در دوران امارتش آن را جابهجا کرد یا به روی قبر [[عثمان بنعفان]] منتقل نمود.<ref>موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص721.</ref> نیز در قطعه سنگ مرمرینی به تاریخ 332ق. با این نوشته که این قبر فاطمه دختر رسول خدا(س) است،<ref>موسوعة مرآة الحرمین، ج4، ص728.</ref> نشانههایی برای تمایز محل قبرها و بارگاهها دیده میشود. در گزارشی از سده ششم قمری وجود بنا و بارگاه پیرامون شماری از قبرهای بقیع تایید شده است. این منبع گزارش میدهد که قبر [[مالک بنانس]] را با سنگ و گل به قدر چهار وجب از زمین برجسته کردند و در سنگنوشتهای سال و روز وفاتش را ثبت نمودند. سپس از [[روضه عباس]]، [[روضه ابراهیم]] و عثمان بنعفان که وضعی همانند داشتهاند، یاد کرده است.<ref>الاستبصار، ص42.</ref> [[مجدالملک براوستانی قمی]] (م. 492ق.) ، مستوفی کل [[سلجوقیان]]، بارگاهی شکوهمند بر قبرهای [[امامان بقیع]] و نیز عثمان بنعفان یا عثمان بنمظعون با معماری و تزئینات ویژه ساخت. یک سده پس از این ساخت، گزارش [[ابنجبیر]] (م. 614ق.) نشان میدهد که هنوز بارگاه امامان بقیع برپا و برجا بوده است. بارگاه امامان بقیع را کسی جز براوستانی نساخته است. از این رو، وصف [[ابننجار]] (م. 643ق.) از مراقد بقیع که در باور او، بنایی مستحکم و کهن و استوار داشته،<ref>الدرة الثمینة، ص166.</ref> اشاره به همین بارگاه است. وصف [[ابنبطوطة]] (م. 779ق.) نشان میدهد در دوره او بر قبرهای گوناگون بقیع، بارگاه و گنبد برپا بوده است.<ref>رحلة ابنبطوطة، ج1، ص360-361.</ref> درگزارش [[سمهودی]] (م. 911ق.) نیز وجود بارگاه و بنای مستحکم بر قبرهای امامان بقیع تایید شده است.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100.</ref> | ||
این بارگاه مقدس و دیگر مراقد حرمین که مورد توجه مردم و سفرنامهنویسان بوده، در حمله نخست وهابیان به سالهای 1218-1221ق. از میان رفت. به گزارش [[عبدالرحمن جَبَرتی]]، نیروهای وهابی پس از یک سال و نیم محاصره و ایجاد قحطی در مدینه وارد شهر شدند و جز مرقد نبوی دیگر بارگاهها را از میان بردند.<ref>عجائب الآثار، ج3، ص91.</ref> ایجاد قحطی منحصر به مدینه نبود؛ بلکه جده و مکه و هر شهر دیگر که مردمش مقاومتی نشان دادند، به قحطی و قتل و غارت دچار شد.<ref>عجائب الآثار، ج2، ص604؛ عجائب الآثار، ج3، ص11.</ref> | این بارگاه مقدس و دیگر مراقد حرمین که مورد توجه مردم و سفرنامهنویسان بوده، در حمله نخست وهابیان به سالهای 1218-1221ق. از میان رفت. به گزارش [[عبدالرحمن جَبَرتی]]، نیروهای وهابی پس از یک سال و نیم محاصره و ایجاد قحطی در مدینه وارد شهر شدند و جز مرقد نبوی دیگر بارگاهها را از میان بردند.<ref>عجائب الآثار، ج3، ص91.</ref> ایجاد قحطی منحصر به مدینه نبود؛ بلکه جده و مکه و هر شهر دیگر که مردمش مقاومتی نشان دادند، به قحطی و قتل و غارت دچار شد.<ref>عجائب الآثار، ج2، ص604؛ عجائب الآثار، ج3، ص11.</ref> | ||
در این حمله، بارگاه امامان بقیع و گنبد [[حضرت زهرا(س)]] نابود شد و دیگر مکانهای مقدس نیز از تعرض بینصیب نماندند.<ref>خطر الوهابی، ص193.</ref> وهابیان گوهرها، یاقوتها، زمردها، نقرهها، قندیلها، پردهها و شمشیرهای گوهرنشان متعلق به شاهان و خلفای گذشته در [[مرقد نبوی]] و اشیای گرانبهای مرقد بقیع<ref>رسائل فی تاریخ المدینة، ص65؛ خاطرات سرهارد فورد، ص10.</ref> را بار شتران کردند و با خود بردند و میان قوم و قبیله خویش و شیوخ وهابیان تقسیم نمودند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج3، ص385، «بقیع».</ref> سپس آنان به بنا و بارگاه [[شهیدان احد]] هجوم بردند و آنرا با خاک یکسان کردند.<ref>عتبات عالیات عراق، ص111.</ref> | در این حمله، بارگاه امامان بقیع و گنبد [[حضرت زهرا(س)]] نابود شد و دیگر مکانهای مقدس نیز از تعرض بینصیب نماندند.<ref>خطر الوهابی، ص193.</ref> وهابیان گوهرها، یاقوتها، زمردها، نقرهها، قندیلها، پردهها و شمشیرهای گوهرنشان متعلق به شاهان و خلفای گذشته در [[مرقد نبوی]] و اشیای گرانبهای مرقد بقیع<ref>رسائل فی تاریخ المدینة، ص65؛ خاطرات سرهارد فورد، ص10.</ref> را بار شتران کردند و با خود بردند و میان قوم و قبیله خویش و شیوخ وهابیان تقسیم نمودند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج3، ص385، «بقیع».</ref> سپس آنان به بنا و بارگاه [[شهیدان احد]] هجوم بردند و آنرا با خاک یکسان کردند.<ref>عتبات عالیات عراق، ص111.</ref> |