جز
←شرح واقعه
جز (←شرح واقعه) |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== شرح واقعه == | == شرح واقعه == | ||
بر پایه روایتها، پیامبر پس از نزول این آیه به | بر پایه روایتها، [[محمد بن عبدالله(ص)|پیامبر]] پس از نزول این آیه به [[علی بن ابیطالب(ع)|علی]](ع) دستور داد که [[بنی عبدالمطلب|بنیعبدالمطلب]]<ref>نک: تاریخ طبری، ج2، ص63.</ref> را که در آن روز 40 نفر از جمله عموهای پیامبر همچون [[ابوطالب عموی پیامبر|ابوطالب]]، [[حمزه عموی پیامبر|حمزه]]، [[عباس عموی پیامبر|عباس]] و [[ابولهب عموی پیامبر|ابولهب]] بودند، به خانه ابوطالب<ref>الارشاد، ج1، ص49؛ الشافی، ج3، ص144.</ref> فراخواند. برخی نیز دعوت شدگان را [[بنی هاشم|بنیهاشم]]<ref>تفسیر قمی، ج2، ص124؛ السیرة الحلبیه، ج1، ص460.</ref> یا [[آل عبدمناف]]<ref>نک: تفسیر ابن کثیر، ج3، ص51. </ref> و محل دعوت را [[خانه پیامبر|خانه خود پیامبر]]<ref>نک: الشیعة فی المیزان، ص429.</ref>، [[شعب ابیطالب]]<ref>مجمع البیان، ج7، ص356.</ref> یا [[کوه ابوقبیس]]<ref>نک: تفسیر ابن کثیر، ج3، ص51. </ref> دانستهاند. آنگاه همه مهمانان به گونهای [[معجزه|معجزهآسا]]، با یک صاع خوراک ران گوسفند و یک قدح شیر به دست پیامبر گرامی، سیر و سیراب شدند. سپس پیامبر(ص) پیام الهی را به آنان ابلاغ كرد. ابولهب با جادو خواندن این مراسم، جلسه را بر هم زد و از ابلاغ پیامبر(ص) جلوگیری کرد. روز بعد هم به همین ترتیب عمل شد و پیامبر(ص) خطاب به حاضران، از رسالت خویش سخن گفت و از آنان در این راه یاری خواست؛ ولی هیچ کس جز علی(ع) دعوت او را اجابت نکرد و وعده یاری نداد. | ||
پیامبر(ص) پس از اتمام حجت بر قوم خود، علی بن ابیطالب(ع) را برادر، وصی و خلیفه خود در میان مردم خواند: «إنّ هذا أﺧﻰ و وﺻﻴﻰ و ﺧﻠﻴﻔﺘﻰ فیکم فاسمعوا له و أطیعوا».<ref>تاریخ طبری، ج2، ص63؛ قس: جامع البیان، ج19، ص146.</ref> جمع حاضر با طعنه زدن بر ابوطالب که اطاعت از پسرش بر او واجب شده بود، پراکنده شدند.<ref>نک: تاریخ طبری، ج2، ص63؛ تفسیر ثعلبی، ج7، ص182؛ الکامل، ج2، ص63.</ref> این ماجرا که شمار فراوانی از اصحاب مشهور پیامبر چون امام علی(ع)<ref>تاریخ طبری، ج2، ص63.</ref>، [[ابورافع]]<ref>مجمع البیان، ج7، ص356.</ref>، [[براء بن عازب]]<ref>تفسیر ثعلبی، ج7، ص182.</ref> و [[ابن عباس]]<ref>الکامل، ج2، ص63.</ref> آن را روایت کردهاند، با اندکی اختلاف در منابع [[شیعه]] و [[اهل تسنن|سنی]] گزارش آمده است.<ref>برای نمونه نک: السیرة النبویه، ج1، ص262؛ مجمع البیان، ج7، ص352-353.</ref> | |||
=== نظر متکلمان شیعه و دلیلشان === | === نظر متکلمان شیعه و دلیلشان === | ||
متکلمان شیعه با متواتر خواندن گزارش حادثه آیه انذار که به | [[متکلم|متکلمان]] شیعه با متواتر خواندن گزارش حادثه آیه انذار که به «[[حدیث دار]]» و «[[حدیث عشیره]]» معروف است<ref>نهج الایمان، ص233؛ الطرائف، ص20؛ الغدیر، ج2، ص278.</ref>، از این رخداد برای اثبات خلافت بلا فصل امام علی(ع) استدلال كردهاند.<ref>الشافی، ج2، ص77؛ منهاج الكرامه، ص148؛ غایة المرام، ج2، ص245.</ref> بر پایه روایتی، خود امام علی(ع) در دوران [[خلافت|خلافتش]] با این آیه بر حقانیت خلافت و وصایت خویشتن استدلال کرده است. [[ابن کواء|ابن كَوَّاء]]، یکی از [[خوارج]]، از وی پرسید: «چرا در میان فرزندان عبدالمطلب، تو وصی پیامبر شدی؟» امام با تمسک به آیه انذار، ماجرای آن روز را شرح داد.<ref>الخرائج، ص84.</ref> همچنین بر پایه گزارش [[ربیعة بن ناجد]]، علی(ع) در پاسخ این پرسش که چگونه وی با وجود عموی پیامبر از ایشان ارث برد، ماجرای روز انذار را شرح داد و به آن استناد کرد.<ref>نهج الایمان، ص235-236.</ref> | ||
=== روایات غیرمشهور و نقدهای حدیث دار === | === روایات غیرمشهور و نقدهای حدیث دار === | ||
ماجرای آیه انذار به گونههایی دیگر نیز گزارش شده است. با توجه به فضای زمانی و مکانی طرح این گزارشها به نظر میرسد که مربوط به دوره دعوت عمومی و پس از دعوت خویشاوندان هستند و به اشتباه با موضوع آیه انذار که مربوط به دعوت خویشاوندان است، یکی انگاشته شدهاند. برای نمونه در گزارشی آمده است که رسول خدا بر فراز كوه صفا رفت و با اعلان آن که میخواهد خبری مهم را به مردم برساند، قریش را پیرامون خود گرد آورد. نخست از کافران درباره صداقت خود و اعتماد و اطمینان آنان به خویشتن اقرار گرفت و آنگاه ایشان را از عذاب سخت خداوند بیم داد. در این میان، ابولهب به پیامبر اعتراض و توهین میکند و در پی آن، در نکوهش او سوره مسد نازل میشود.<ref>نک: جامع البیان، ج19، ص147.</ref> این گزارش از جهت مخالفت با ظاهر آیه که انذار را برای خویشاوندان و نه همه قریش میشمرد و نیز استبعاد نزول سوره مسد/111 با لحن شدید آن در این دوره آغازین، قابل نقد و تردید است. | ماجرای آیه انذار به گونههایی دیگر نیز گزارش شده است. با توجه به فضای زمانی و مکانی طرح این گزارشها به نظر میرسد که مربوط به دوره [[دعوت عمومی]] و پس از دعوت خویشاوندان هستند و به اشتباه با موضوع آیه انذار که مربوط به [[دعوت خویشاوندان]] است، یکی انگاشته شدهاند. برای نمونه در گزارشی آمده است که رسول خدا بر فراز [[كوه صفا]] رفت و با اعلان آن که میخواهد خبری مهم را به مردم برساند، [[قریش]] را پیرامون خود گرد آورد. نخست از کافران درباره صداقت خود و اعتماد و اطمینان آنان به خویشتن اقرار گرفت و آنگاه ایشان را از عذاب سخت [[خداوند]] بیم داد. در این میان، ابولهب به پیامبر اعتراض و توهین میکند و در پی آن، در نکوهش او [[سوره مسد]] نازل میشود.<ref>نک: جامع البیان، ج19، ص147.</ref> این گزارش از جهت مخالفت با ظاهر آیه که انذار را برای خویشاوندان و نه همه قریش میشمرد و نیز استبعاد نزول سوره مسد/111 با لحن شدید آن در این دوره آغازین، قابل نقد و تردید است. | ||
بر پایه گزارشی دیگر، پیامبر بر كوه مروه ایستاد و ابتدا آل فهر را دعوت کرد و در پی آن همه قریش حضور یافتند. آنگاه با ندا دادن آل | بر پایه گزارشی دیگر، پیامبر بر [[كوه مروه]] ایستاد و ابتدا [[آل فهر]] را دعوت کرد و در پی آن همه قریش حضور یافتند. آنگاه با ندا دادن [[آل لؤی]]، [[آل کعب]]، [[آل مره]]، [[آل کلاب]]، [[آل قصی]]، [[آل عبدمناف]] و [[آل هاشم]]، تیرههای مختلف قریش را به ترتیب استثنا کرد و تنها هاشمیان را نگاه داشت. سپس آنان را در منزل بزرگترین عموی خود [[حارث بن عبدالمطلب]] گرد آورد و اطعام کرد. سپس انذار را به آنان ابلاغ نمود. ابولهب حاضران را به اطاعت از وی تشویق کرد و ابوطالب نیز وعده یاری داد و بسیاری از جمله [[جعفر بن ابیطالب]] و [[عتبة بن حارث]] در همین روز ایمان آوردند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص27.</ref> این گزارش که تنها یعقوبی با [[روایت مرسل|روایتی مرسل]] آن را یاد کرده، افزون بر برخی نکات ناهمگون با سیر حوادث صدر [[اسلام]] مانند حمایت ابولهب، سبک و ساختاری داستانی دارد که نشان از برساخته بودن آن است. | ||
روایتهایی دیگر نیز در شرح ماجرای آیه انذار گزارش شده که ناسازگاریهای فراوان آنها با دوره زمانی آغاز دعوت، مانند حضور افرادی چون حضرت | [[روایت|روایتهایی]] دیگر نیز در شرح ماجرای آیه انذار گزارش شده که ناسازگاریهای فراوان آنها با دوره زمانی آغاز دعوت، مانند حضور افرادی چون [[حضرت فاطمه(س)]] و [[عایشه]] که آن هنگام هنوز زاده نشده بودند<ref>جامع البیان، ج19، ص150.</ref>، گویای آن است که احتمالاً شرح دعوتهای بعدی پیامبر، به اشتباه با دعوت آیه انذار ارتباط داده شده است.<ref>نک: الدر المنثور، ج5، ص95-96؛ المیزان، ج15، ص335.</ref> | ||
دانشمندان اهل سنت در واکنشهای گوناگون، به نقد یا توجیه این روایت پرداختهاند. ابن | دانشمندان اهل سنت در واکنشهای گوناگون، به نقد یا توجیه این روایت پرداختهاند. [[ابن تیمیه]]، حدیث دار را برساخته شمرده، اشکالهای فراوان بر آن وارد ساخته و بر ترک آن ادعای [[اجماع]] کرده است.<ref>منهاج السنه، ج7، ص445؛ الصحیح من سیرة النبی، ج3، ص63.</ref> اما این روایت در منابع معتبر حدیثی بسیاری از اهل سنت آمده و از اشکالهای سندی یا محتوایی پیراسته است.<ref>نک: الغدیر، ج2، ص278؛ الصحیح من سیرة النبی، ج3، ص64-65.</ref> | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == |