جز
بدون خلاصۀ ویرایش
E ebrahimi (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
E ebrahimi (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[آذر]]|روز=[[۲۲]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=E ebrahimi }} | {{در دست ویرایش|ماه=[[آذر]]|روز=[[۲۲]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=E ebrahimi }} | ||
'''تعرب بعد الهجره''' بازگشت به بادیه پس از [[هجرت]] به [[مدینه منوره]] است. | '''تعرب بعد الهجره''' بازگشت به بادیه پس از [[هجرت]] به [[مدینه منوره]] است. در دوران [[هجرت پیامبر]] این اصطلاح به کسانی اطلاق میشد که بعد از هجرت به مدینه به [[مکه]] یا بادیه باز میگشتند. که بنابر آیات [[قرآن]] و روایات گناه بزرگ تلقی شده است. | ||
تاریخ هجرت پیامبر(ص) به مدینه هفتاد یا سه ماه بعد از [[پیمان عقبه دوم]] بود. ایشان مسلمانان را به هجرت و پرهیز از تعرب دعوت میکردند. هجرت بعد از [[فتح مکه]] و رحلت [[رسول خدا]] پایان یافت اما حرمت تعرب بعد از آن هم باقی بود. | |||
در عصر خلفا نیز تعرب یک امر نکوهیده بود. چنانچه در دوران خلافت [[امیرالمؤمنین(ع)]] کسانی از مدینه خارج شدند و حکم تعرب بعد الهجره شامل حال آنان گردید. | |||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
خط ۲۵: | خط ۲۹: | ||
بر این اساس، در دوران هجرت به مدینه، آنان که هجرت نمیکردند، همچنان بر نام اول خود یعنی بادیهنشین باقی میماندند.<ref>احکام القرآن، ج2، ص569.</ref> در باور برخی محققان، بادیهنشینی و بداوت که در این معنا آمده، ویژه قوم عرب نیست؛ اما در منابع کهن، تنها در باره مردم جزیرة العرب به کار رفته است.<ref>المفصل، ج16، ص180.</ref> از این رو، در توضیح عبارت تعرب بعد الهجره، میتوان نتیجه گرفت که بادیهنشینی شامل سکونت در سرزمینهای جزیرة العرب و حجاز بوده و یا به مکه اختصاص داشته<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص154.</ref> و مصداق حقیقی هجرت، مدینه بوده است که پس از تشکیل جامعه نوپای اسلامی، ماهیت فرهنگی و دینی متفاوتی یافته بود. | بر این اساس، در دوران هجرت به مدینه، آنان که هجرت نمیکردند، همچنان بر نام اول خود یعنی بادیهنشین باقی میماندند.<ref>احکام القرآن، ج2، ص569.</ref> در باور برخی محققان، بادیهنشینی و بداوت که در این معنا آمده، ویژه قوم عرب نیست؛ اما در منابع کهن، تنها در باره مردم جزیرة العرب به کار رفته است.<ref>المفصل، ج16، ص180.</ref> از این رو، در توضیح عبارت تعرب بعد الهجره، میتوان نتیجه گرفت که بادیهنشینی شامل سکونت در سرزمینهای جزیرة العرب و حجاز بوده و یا به مکه اختصاص داشته<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص154.</ref> و مصداق حقیقی هجرت، مدینه بوده است که پس از تشکیل جامعه نوپای اسلامی، ماهیت فرهنگی و دینی متفاوتی یافته بود. | ||
==دیدگاه واژهشناسان== | |||
از همین رو است که برخی واژهشناسان، بدون اشاره به نام شهری خاص، تعرب بعد الهجره را بازگشت هجرتکنندگان از شهر و رفتن به میان بادیهنشینان دانستهاند.<ref>لسان العرب، ج1، ص588؛ تهذیب اللغه، ج2، ص219؛ تاج العروس، ج2، ص224، «عرب. </ref> بدین سان، آنان بدون اشاره به مدینه، دوگانه متقابل تعرب و هجرت را به صورت عامتر توضیح دادهاند. | از همین رو است که برخی واژهشناسان، بدون اشاره به نام شهری خاص، تعرب بعد الهجره را بازگشت هجرتکنندگان از شهر و رفتن به میان بادیهنشینان دانستهاند.<ref>لسان العرب، ج1، ص588؛ تهذیب اللغه، ج2، ص219؛ تاج العروس، ج2، ص224، «عرب. </ref> بدین سان، آنان بدون اشاره به مدینه، دوگانه متقابل تعرب و هجرت را به صورت عامتر توضیح دادهاند. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۵: | ||
امیرالمؤمنین در نامهای به معاویه یادآوری کرده که هجرت از روز فتح مکه که برادر معاویه، [[یزید بن ابوسفیان]]، به اسارت درآمد، پایان یافت.<ref>نهج البلاغه، شرح عبده، ج3، ص122-123؛ نک: امتاع الاسماع، ج6، ص262.</ref> به نقل از خلیفه دوم آوردهاند که هجرت پس از وفات پیامبر(ص) به پایان رسید.<ref>سنن النسائی، ج7، ص146.</ref> اما در گزارشهای متعدد، تصریح شده که پس از فتح مکه، پیامبر(ص) بر اسلام و جهاد، نه هجرت، بیعت میکرد.<ref>دلائل النبوه، ج5، ص109؛ المعرفة و التاریخ، ج1، ص400.</ref> | امیرالمؤمنین در نامهای به معاویه یادآوری کرده که هجرت از روز فتح مکه که برادر معاویه، [[یزید بن ابوسفیان]]، به اسارت درآمد، پایان یافت.<ref>نهج البلاغه، شرح عبده، ج3، ص122-123؛ نک: امتاع الاسماع، ج6، ص262.</ref> به نقل از [[خلیفه دوم]] آوردهاند که هجرت پس از وفات پیامبر(ص) به پایان رسید.<ref>سنن النسائی، ج7، ص146.</ref> اما در گزارشهای متعدد، تصریح شده که پس از فتح مکه، پیامبر(ص) بر اسلام و جهاد، نه هجرت، بیعت میکرد.<ref>دلائل النبوه، ج5، ص109؛ المعرفة و التاریخ، ج1، ص400.</ref> | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۹: | ||
در روزگار امیر المؤمنین(ع) کسانی دچار تعرب بعد الهجره شدند و در منابع همچنان این عبارت در همان معنای منفی در باره آنها به کار رفته است. از جمله آوردهاند که جریر به منطقه سرات از سرزمینهای [[جزیرة العرب]] رفت و تعرب بعد الهجره بر او صدق کرد.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص386.</ref> در گزارشی در باره وضع ناگوار [[اهل بیت]] در مدینه هنگام سلطه [[ابنزبیر]] بر مکه آمده که ابنعباس و برخی دیگر از [[حرمین]] بیرون آمدند و به [[طائف]] رفتند. از [[حضرت سجاد(ع)]] نیز خواسته شد که از مدینه بیرون رود؛ اما ایشان این کار را مصداق تعرب بعد الهجره دانست.<ref>اخبار الدولة العباسیه، ص107.</ref> | در روزگار امیر المؤمنین(ع) کسانی دچار تعرب بعد الهجره شدند و در منابع همچنان این عبارت در همان معنای منفی در باره آنها به کار رفته است. از جمله آوردهاند که جریر به منطقه [[سرات]] از سرزمینهای [[جزیرة العرب]] رفت و تعرب بعد الهجره بر او صدق کرد.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص386.</ref> در گزارشی در باره وضع ناگوار [[اهل بیت]] در مدینه هنگام سلطه [[ابنزبیر]] بر مکه آمده که ابنعباس و برخی دیگر از [[حرمین]] بیرون آمدند و به [[طائف]] رفتند. از [[حضرت سجاد(ع)]] نیز خواسته شد که از مدینه بیرون رود؛ اما ایشان این کار را مصداق تعرب بعد الهجره دانست.<ref>اخبار الدولة العباسیه، ص107.</ref> | ||
==گسترش معنایی== | ==گسترش معنایی== | ||
خط ۳۰۴: | خط ۳۰۸: | ||
* '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (م. 1104ق.)، قم، آل البیت، 1412ق. | * '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (م. 1104ق.)، قم، آل البیت، 1412ق. | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] |