امام خمینی: اگر زنی را با جهل به مسئله برای خود عقد کند، عقدی که کرده است باطل است، لیکن حرام دائمی نمیشود،[م330 ۱]
ولی احتیاط آن است که آن زن را نگیرد؛ خصوصاً اگر با او نزدیکی کرده باشد.
امام خمینی: احتیاط آن است که زن اگر احرام بسته باشد و مرد محرم نباشد و او را عقد کند، با او نزدیکی نکند و او را طلاق دهد، و در صورت علم به مسئله، او را طلاق دهد و با او هیچ وقت ازدواج نکند[م332 ۱]
بهجت: احوط اتحاد حکم مرد و زن است بلکه خالی از وجه نیست.
تبریزی، خویی و سیستانی: در صورتی که زن محرم باشد و مردی که محرم نیست او را به عقد خود درآورد، این عقد باطل است و چنانچه زن عالم به حکم بوده است موجب حرمت ابدی هم میشود. (سیستانی حکم اخیر مبنی بر احتیاط است).
زنجانی: در احکامی که در مسائل پیشین گفته شد بین مرد و زن محرم فرقی نیست.
سبحانی: اگر یکی از آنان از حکم مسئله آگاه باشد و بداند که عقد در حال احرام حرام است چنین عقدی باطل و آن زن برای آن مرد حرام ابدی میشود.
صافی و گلپایگانی: اگر زوجه محرم، عالم به حرمت عقد باشد و مرد محرم نباشد و عقد کند، احتیاط واجب آن است که دیگر با او ازدواج نکند، بلکه عدم جواز خالی از قوت نیست.
فاضل: اگر زنی احرام بسته باشد و مردی که محرم نیست او را به عقد خود درآورد، این عقد باطل است و چنانچه زن عالم به حکم بوده، عقد باطل است و برای همیشه بر یکدیگر حرام میشوند.
امام خمینی: اگر کسی عقد کند زنی را برای محرمی و محرم دخول کند، پس اگر هر سه عالم به حکم[م333 ۱]
باشند بر هر یک آنها یک شتر کفاره است و اگر دخول نکند کفاره نیست و در این حکم فرق نیست بین آنکه زن و عاقد مُحِلّ باشند یا مُحرم و اگر بعضی از آنها حکم[م333 ۲]
را میدانند و بعضی نمیدانند؛ بر آنکه میداند کفاره است.
بهجت: و نیز عالم به موضوع در موردی که محلّی برای جهل آن هست.
زنجانی، سیستانی و فاضل: عالم به حکم و موضوع (یعنی اینکه بدانند مرد مُحرم است) باشند.
سبحانی: البته در مورد زنی که محرم نیست علاوه بر آگاهی از حکم شرعی به موضوع یعنی محرم بودن زوج نیز آگاهی داشته باشد و اگر برخی از حکم شرعی آگاه بوده و برخی نبودند کفاره تنها بر کسانی واجب است که حکم شرعی را میدانستهاند.