پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
احبار
(بخش)
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
=== آگاهی از بشارت ظهور === بر پایه آیات قرآن و دیگر منابع اسلامی، دانشوران و احبار یهود نشانهها و محل ظهور و هجرت پیامبر خاتم را در تورات و زبور خوانده و از نسلهای گذشته شنیده بودند؛ ولی بسیاری از آنان این حقایق را کتمان میکردند. بنابر آیه ۱۵۷ سوره اعراف، بشارت بعثت پیامبر اسلام(ص) و ویژگیهای ایشان در تورات و انجیل آمده است. این نشانهها بهاندازهای روشن بود که آنها حضرت محمد(ص) را مانند فرزندان خود میشناختند؛ ولی گروهی از آنان این حقایق را آگاهانه کتمان میکردند.<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۴۲۶؛ الصافی، ج۵، ص۴۶؛ المیزان، ج۱، ص۳۲۶-۳۲۷؛ الامثل، ج۱، ص۴۲۰.</ref> (سوره بقره، آیه ۱۴۶) بر پایه همین آگاهیهای پیشین، یهودیان و دانشورانشان همواره در برابر تعدّی و تجاوز اعراب، چشم امید به ظهور منجی داشتند و آنگاه که یهودیان یثرب با دو قبیله اوس و خزرج درگیر میشدند، میگفتند: به زودی با پیروی از پیامبری که ظهور خواهد کرد، شما را مانند قوم عاد و ارم از میان میبریم و بتهایتان را نابود میکنیم. آنان پس از بعثت پیامبر(ص) به سبب حسادت و سودخواهی، به او کفر ورزیدند؛ اما انصار که با شنیدن گزارشها و صفات پیامبر موعود از زبان یهودیان، آماده این رویداد شده بودند، به اسلام گرویدند.<ref>الکافی، ج۸، ص۳۱۰؛ امتاع الاسماع، ج۳، ص۳۵۹؛ الصافی، ج۱، ص۱۶۰.</ref> (سوره بقره، آیه ۸۹) در منابع تاریخی مسلمانان نیز گزارشهای گوناگون درباره آگاهی دانشوران یهود از زمان ظهور پیامبر گرامی(ص) و نام و محل هجرت و خاتمیت ایشان در دست است.<ref>البدایة و النهایه، ج۲، ص۳۲۷؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۱، ص۲۱۴؛ امتاع الاسماع، ج۳، ص۳۵۵.</ref> هنگامی که تُبَّع بن حسان، از پادشاهان سلسله حمیر در یمن، با حمله به یهودیان مدینه بر آنان چیره شد، تصمیم گرفت که مدینه را ویران کند. احبار یهود به او گفتند: تو قادر به این کار نخواهی بود؛ زیرا این سرزمین محل هجرت پیامبری از فرزندان اسماعیل(ع) است که در مکه مبعوث خواهد شد. تُبَّع که از دانش آنان آگاه بود، از ویرانکردن مدینه چشم پوشید و با جمعی از احبار روانه مکه شد. گروهی از اطرافیان، تبع را تحریک کردند تا با ویران ساختن مکه، اموال و گنجهای آن را غارت کرده، با سنگهای آن بنایی در یمن بسازد تا اعراب برای زیارت به آنجا روند. احبار یهود ضمن بازداشتن وی از این کار، کعبه را خانه خدا خواندند که هرکس قصد آسیب رساندن به آن را داشته باشد، نابود خواهد شد. همان شب تبع به سختی بیمار شد. احبار از وی خواستند در صورتی که قصد دستاندازی به کعبه را دارد، از آن چشم بپوشد تا بهبود یابد. وی چنین کرد و بهبود یافت. از آن پس، او همواره کعبه را تکریم میکرد و آن را با پارچهای پوشاند و مناسک حج را انجام داد. وی آن دانشوران یهودی را همراه خود به یمن برد و خود و همه قومش به دین یهود گرویدند.<ref>المعارف، ص۶۳۴-۶۳۵؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۱۹۷-۱۹۸؛ قس: بحار الانوار، ج۱۵، ص۲۱۴.</ref> برخی منابع گزارش کردهاند که ابوطالب در یکی از سفرهای تجاری خود به شام، حضرت محمد(ص) را که نوجوان بود، همراه برد. هنگامی که به منطقه تیماء در نزدیکی یثرب رسیدند، یکی از احبار آن منطقه نشانههای آخرین پیامبر را در حضرت محمد(ص) دید. آنگاه نزد ابوطالب آمد و او را از رفتن به شام منع کرد و گفت: اگر به شام بروید، یهودیان از روی دشمنی او را خواهند کشت. ابوطالب از ادامه سفر چشم پوشید و محمد(ص) را به مکه بازگرداند.<ref>المصنف، عبدالرزاق، ج۵، ص۳۱۸؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۶۰.</ref> داستانی همانند این درباره بحیرای راهب نیز روایت شده است.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۳۲-۳۳؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۵۸-۶۰.</ref> در برخی گزارشها نیز آمده که یک دانشمند یهودی به عبدالمطلب خبر داد که از نسل او پیامبری برانگیخته خواهد شد.<ref>المستدرک، ج۲، ص۶۰۱؛ امتاع الاسماع، ج۴، ص۳۶-۳۷؛ السیرة الحلبیه، ج۱، ص۷۱.</ref> بر پایه برخی گزارشها، بنیقریظه و بنیقینقاع در حالی وارد یثرب شدند که به بعثت حضرت محمد(ص) در منطقه حجاز ایمان داشتند. عبدالله بن هیبان، یکی از احبار شام، چند سال پیش از بعثت پیامبر گرامی(ص) در یثرب اقامت گزید. به سبب زهد فراوان وی، مردم از او خواستند که برای زدودن قحطی و نزول باران دعا کند و دعایش مستجاب شد. آنگاه که مرگ خود را نزدیک دید، یهودیان را در خانهاش گرد آورد و به آنان گفت: «من از سرزمینهای سرسبز و پر برکت به این سرزمین خشک و بیآب و علف آمدم؛ زیرا پیامبر موعود به زودی ظهور و به یثرب هجرت خواهد کرد. مبادا که دیگران در ایمان به وی از شما سبقت گیرند! آن پیامبر موعود با دشمنان خود خواهد جنگید و آنها را همراه با خانوادههایشان به اسارت خواهد گرفت.» بر پایه همین گزارشها، آنگاه که یهودیان بنیقریظه در محاصره مسلمانان قرار گرفتند، برخی از آنان با سرزنش همکیشان خود، محمد(ص) را همان پیامبری دانستند که ابن هیبان نشانهها و ویژگیهای او را گفته بود. سپس از صف یهودیان خارج شده، به مسلمانان پیوستند.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۱، ص۱۶۱؛ مجمع البیان، ج۱، ص۱۱۳؛ امتاع الاسماع، ج۳، ص۳۵۷-۳۵۹.</ref>
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
این صفحه عضوی از ۱۳ ردهٔ پنهان است:
رده:مقالههای بدون تغییر مسیر
رده:مقالههای بدون جعبه اطلاعات
رده:مقالههای بدون جعبه نقل قول
رده:مقالههای بدون رده
رده:مقالههای بدون شناسه
رده:مقالههای بدون عکس
رده:مقالههای بدون لینکدهی
رده:مقالههای بدون مطالعه بیشتر
رده:مقالههای بدون ناوبری
رده:مقالههای بدون پیوند به بیرون
رده:مقالههای دارای عنوانبندی
رده:مقالههای دارای پانویس و منابع
رده:مقالههای ویرایش نشده
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
احبار
(بخش)
افزودن مبحث
Toggle limited content width