در حال ویرایش اخبار المدینه (زبیر بن بکار) (بخش)

==درباره نویسنده ==
ابوعبدالله زبیر بن بکار بن عبدالله قرشی اسدی مکی از نوادگان زبیر بن عوام، صحابی شناخته شده، و از راویان اخبار و انساب و ادب است. در سال ۱۷۲ق. در مدینه زاده شد و علوم حدیث، تاریخ و ادب را از استادان گوناگون فراگرفت. در آن‌جا با علویان اختلاف یافت و به بغداد، پایتخت خلافت عباسی، کوچ کرد.<ref>تاریخ بغداد، ج۸، ص۴۶۸.</ref> فؤاد سزگین این مهاجرت را پیش از وفات اسحاق موصلی (درگذشت ۲۳۵ق.) دانسته؛ زیرا زبیر در بغداد با این دانشور دیدار کرده<ref>تاریخ التراث العربی، مج۱، ج۲، ص۱۴۷.</ref> و دیگر بار به مدینه بازگشته است. سپس به مکه رفته و در سال ۲۴۲ق. قاضی آن شهر شده است. در ۲۵۶ق. درگذشته و در قبرستان حَجون همان شهر دفن گشته است.<ref>الفهرست، ص۱۲۳؛ المنتظم، ج۱۲، ص۱۱۲.</ref> پدرش بکار بیش از ۱۲ سال حکمران مدینه بوده است.<ref>جمهرة انساب العرب، ص۱۲۳.</ref> زبیر در رویداد مِحنت خَلق قرآن، رویکردی میانه و زیرکانه‌ در پیش گرفت<ref>الدر الثمین، ص۳۷۲.</ref> و در پاسخ به پرسش اسحاق بن راهویه، هر دو دیدگاه، یعنی رویکرد رسمی خَلق قرآن و نیز غیر مخلوق بودن قرآن به باور محدثان، را بدعت خواند. شاید دلیل او آن بود که این مفاهیم و اوصاف در سنت و نص صحیح اسلامی نیامده‌اند.

زبیر از مشایخی چون محمد بن حسن بن زَباله، سفیان بن عُیینه، ابوالحسن مدائنی و ابن ابی‌فُدَیک بهره گرفت. برخی از شاگردان شناخته شده او عبارتند از: ابن ماجه قزوینی، ابوبکر بن ابی‌الدنیا، و اسماعیل بن عباس وراق.<ref>تاریخ بغداد، ج۸، ص۴۶۷؛ تهذیب الکمال، ج۶، ص۲۶۹-۲۷۰؛ روضات الجنات، ج۳، ص۳۷۱-۳۷۲.</ref> محدثان اهل سنت او را از ثقات دانسته و بر اعتبار و منزلت روایی وی تصریح کرده‌اند.<ref>الثقات، ج۸، ص۲۵۷؛ تاریخ بغداد، ج۸، ص۴۶۹.</ref>

زبیر از کار‌گزاران دستگاه عباسی بود. نگارش کتاب الموفقیات در قصه‌های تاریخی ـ اخلاقی به نام الموفق فرزند متوکل عباسی، نشانه این واقعیت است. از دیگر آثار وی، اخبار العرب و ایامها، نسب قریش و اخبارها، اخبار الاوس و الخزرج، نوادر المدنیین، العقیق و اخباره و شماری تک‌نگاشته موضوعی درباره شاعران حجاز، شایسته ذکرند<ref>الفهرست، ص۱۲۳-۱۲۴؛ الدر الثمین، ص۳۷۱؛ نک: الاغانی، ج۱، ص۳۶۱، ۳۹۲، ۳۹۶.</ref> که تنها بخش‌هایی از برخی باقی‌مانده و منتشر شده‌ است. بروکلمان و سزگین نشانی دست‌نوشته‌های این کتاب‌ها را شناسایی کرده‌اند.<ref>تاریخ الادب العربی، مج۲، ج۳، ص۴۱، تاریخ التراث العربی، مج۱، ج۲، ص۱۴۷-۱۴۹؛ ایضاح المکنون، ج۲، ص۶۰۷.</ref>