در حال ویرایش اسامه بن زید

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[اسفند]]|روز=[[۵]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=محمدسعيد نجاتي .گروه تاريخ  }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
{{جعبه اطلاعات اصحاب
|اطلاعات صحابه  =  
|اطلاعات صحابه  =  
خط ۴: خط ۵:
| توضیح تصویر  =  
| توضیح تصویر  =  
| نام کامل    = اسامة بن زید بن حارثه
| نام کامل    = اسامة بن زید بن حارثه
| کنیه        = ابوزيد،ابومحمد،ابوخارجه
| کنیه        =  
| لقب          =  
| لقب          =  
| زادروز/زادگاه =  
| زادروز/زادگاه =  
خط ۱۱: خط ۱۲:
| نسب/قبیله    = [[قبیله کلب|کلب]]
| نسب/قبیله    = [[قبیله کلب|کلب]]
| خویشاوندان سرشناس  = زید بن حارثه،  
| خویشاوندان سرشناس  = زید بن حارثه،  
| تاریخ و مکان درگذشت/شهادت = مدينه
| تاریخ و مکان درگذشت/شهادت =  
| نحوه درگذشت/شهادت = مرگ طبيعي
| نحوه درگذشت/شهادت =  
| مدفن = [[قبرستان بقیع]]
| مدفن = [[قبرستان بقیع]]
| زمان اسلام آوردن =  
| زمان اسلام آوردن =  
خط ۱۸: خط ۱۹:
| حضور در جنگ‌ها =  
| حضور در جنگ‌ها =  
| هجرت به      =  
| هجرت به      =  
| دلیل شهرت    = پسر ربيب رسول الله
| دلیل شهرت    =  
| نقش‌های برجسته    = فرماندهي لشکر معروف به جيش اسامه
| نقش‌های برجسته    =  
| دیگر فعالیت‌ها  =
| دیگر فعالیت‌ها  =  
| آثار            = مسند اسامه
| آثار            =  
}}
}}


'''اُسامة بن زيد:'''صحابي و فرمانده سپاه اسامه در نبرد با روم بود. پیامبراکرم علیرغم اعتراضات اصحاب کهنسال، او را شایسته فرماندهی دانست و اورا بر بسیاری از صحابه کهنسالش مانند ابوبکر و عمر امیر کرد. لشکر وی علیرغم تاکیدات پیامبراکرم براي شتاب در اعزام تا وفات آن حضرت در مدينه ماند و پس از رحلت آن حضرت به منطقه اعزام شد و با فتحی چشمگیر بازگشت. وي از کساني است که از بيعت  و همکاري با اميرمؤمنان خودداري کرد ولي همچنان مورد عنايت اهل بيت ماند رواياتي که او از پيامبر اکرم نقل کرده است در مجموعه‌اي به نام «مسند اسامه» باقيمانده‌است.
'''اُسامة بن زيد:'''صحابي و فرمانده سپاه اسامه در نبرد با روم بود که پیامبراکرم علیرغم اعتراضات اصحاب کهنسال، او را شایسته فرماندهی دانست و اورا بر بسیاری از صحابه کهنسالش مانند ابوبکر و عمر امیر کرد ولی لشکر وی علیرغم تاکیدات پیامبراکرم پس از رحلت آن حضرت به منطقه اعزام شد و با فتحی چشمگیر بازگشت.  


==شخصيت شناسي==
==مشخصات فردي و خانوادگي==
اسامه از تيره كلب از قضاعه<ref>جمهرة انساب العرب، ص459.</ref> فرزند زيد و [[ام ‌ايمن|اُم ‌ايمن]] بود كه هر دو از بردگان آزاد شده بودند.
اسامه از تيره كلب از قضاعه<ref>جمهرة انساب العرب، ص459.</ref> با كنيه‌هايي همچون ابومحمد<ref>الطبقات، ج4، ص45.</ref>، ابوزيد<ref>معرفة الصحابه، ج1، ص224.</ref>، ابويزيد<ref>مشاهير علماء الامصار، ص30؛ اسد الغابه، ج1، ص64.</ref>، ابوخارجه و ابوحارثه<ref> سير اعلام النبلاء، ج2، ص496.</ref>فرزند زيد و [[ام ‌ايمن|اُم ‌ايمن]] بود كه هر دو از بردگان آزاد شده بودند.
* پدرش زيد آزاد شده رسول خدا(ص) و پسر خوانده آن حضرت(ص) و از نخستين مسلمانان بود<ref>اسد الغابه، ج1، ص225؛ سير اعلام النبلاء، ج2، ص459.</ref>
* پدرش زيد آزاد شده رسول خدا(ص) و پسر خوانده آن حضرت(ص) و از نخستين مسلمانان بود<ref>اسد الغابه، ج1، ص225؛ سير اعلام النبلاء، ج2، ص459.</ref>
* مادرش بَرَكه نام‌آور به اُم ‌ايمن، دايه و آزاد شده رسول خدا(ص) بود.<ref>السيرة النبويه، ج1، ص264؛ الطبقات، ج4، ص45؛ انساب الاشراف، ج2، ص112.</ref>از اين رو، اين سه تن را از موالي رسول خدا(ص)<ref> المحبر، ص128؛ الكامل، ج2، ص311.</ref>يا موالي بني‌هاشم<ref>الاخبار الطوال، ص144-145؛ الطبقات، خليفه، ص32.</ref>به شمار آورده‌اند.
* مادرش بَرَكه نام‌آور به اُم ‌ايمن، دايه و آزاد شده رسول خدا(ص) بود.<ref>السيرة النبويه، ج1، ص264؛ الطبقات، ج4، ص45؛ انساب الاشراف، ج2، ص112.</ref>از اين رو، اين سه تن را از موالي رسول خدا(ص)<ref> المحبر، ص128؛ الكامل، ج2، ص311.</ref>يا موالي بني‌هاشم<ref>الاخبار الطوال، ص144-145؛ الطبقات، خليفه، ص32.</ref>به شمار آورده‌اند.
او را مردي سيه‌چرده با بيني پهن و شكمي بزرگ دانسته‌اند. از او به ذوالبطن نيز ياد كرده‌اند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص64؛ الطبقات، ج3، ص44؛ ج4، ص69.</ref>وي در مكه زاده شد و همان جا پرورش يافت.<ref>الطبقات، ج4، ص45.</ref>اما هنگام تولد او مشخص نيست. از آن‌جا كه سن او را در دوران رحلت رسول خدا (ص) از17 <ref>التنبيه و الاشراف، ج1، ص24.</ref> تا 21 <ref> انساب الاشراف، ج2، ص109.</ref>سال نوشته‌اند، بايد ميان سال‌هاي دوم تا پنجم بعثت زاده شده باشد. به احتمال مرگ او در سال‌هاي 62 تا 65ق. رخ داده است.مرگ او در جُرْف در فاصلة سه ميلي<ref>الطبقات، ج4، ص72؛ معجم البلدان، ج2، ص128.</ref>يا سه فرسخي<ref>معجم ما استعجم، ج2، ص377.</ref>مدينه اتفاق افتاد. جسد او را به مدينه منتقل كردند و همان جا به خاك سپردند.<ref> الطبقات، ج4، ص54.</ref>
 
==ويژگي هاي ظاهري و تولد و وفات==
او را مردي سيه‌چرده با بيني پهن و شكمي بزرگ دانسته‌اند. از او به ذوالبطن نيز ياد كرده‌اند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص64؛ الطبقات، ج3، ص44؛ ج4، ص69.</ref>وي در مكه زاده شد و همان جا پرورش يافت.<ref>الطبقات، ج4، ص45.</ref>اما هنگام تولد او مشخص نيست. از آن‌جا كه سن او را در دوران رحلت رسول خدا(ص) 17<ref>التنبيه و الاشراف، ج1، ص24.</ref>، 18<ref>الاستيعاب، ج1، ص170.</ref>، 19<ref>المغازي، ج3، ص1125.</ref>، 20 <ref>الطبقات، ج4، ص54.</ref>21<ref> انساب الاشراف، ج2، ص109.</ref>سال نوشته‌اند، بايد ميان سال‌هاي دوم تا پنجم بعثت زاده شده باشد. به احتمال مرگ او در سال‌هاي 62 تا 65ق. رخ داده است.مرگ او در جُرْف در فاصلة سه ميلي<ref>الطبقات، ج4، ص72؛ معجم البلدان، ج2، ص128.</ref>يا سه فرسخي<ref>معجم ما استعجم، ج2، ص377.</ref>مدينه اتفاق افتاد. جسد او را به مدينه منتقل كردند و همان جا به خاك سپردند.<ref> الطبقات، ج4، ص54.</ref>
بازماندگان نسل او را تا اوايل سده سوم بيش از 20 تن ياد نكرده‌اند.<ref>الطبقات، ج4، ص54.</ref>كساني را كه در طول تاريخ از نسل وي پديد آمده‌اند، «اُسامي» ناميده‌اند.<ref>الانساب، ج1، ص191؛ لب اللباب، ص11.</ref>
بازماندگان نسل او را تا اوايل سده سوم بيش از 20 تن ياد نكرده‌اند.<ref>الطبقات، ج4، ص54.</ref>كساني را كه در طول تاريخ از نسل وي پديد آمده‌اند، «اُسامي» ناميده‌اند.<ref>الانساب، ج1، ص191؛ لب اللباب، ص11.</ref>
==اسامه در دوره پيامبر(ص):==
==اسامه در دوره پيامبر(ص):==
در منابع اهل سنت، روايت‌هايي فراوان در فضيلت‌هاي اسامه گزارش شده كه گاه اغراق‌آميز مي‌نمايد. در پاره‌اي از اين منابع گفته شده كه او همراه رسول خدا(ص) به مدينه هجرت كرد و ايشان او را بسيار دوست داشت و وي را همانند يكي از افراد خانواده‌اش مي‌دانست. از اين رو، به عنوان حِبّ (دوست) رسول خدا(ص) شهرت يافته<ref>الطبقات، ج4، ص45.</ref>و به همين‌ دليل، عبارت نگين انگشتري‌اش را «حِبّ الرسول» برگزيده بود.<ref> تاريخ صحابة الذين روي عنهم الاخبار، ص27.</ref>از آن‌جا كه پدرش زيد نيز به حِبّ نام‌آور بوده<ref>انساب الاشراف، ج2، ص110.</ref>، برخي از او با عنوان الحِبّ بن الحِبّ ياد كرده‌اند.<ref>الاستيعاب، ج1، ص170؛ الاصابه، ج1، ص202.</ref>درباره محبت پيامبر گرامي(ص) به زيد،‌گزارش‌هايي اغراق‌آميز در دست است؛ مانند اين كه پيامبر به سبب محبت فراوان خود به اسامه، برخي از نفيس‌ترين هدايا مانند حلة دحيه كلبي٭ و جامه سيف بن ذي يَزَن را به وي بخشيد.<ref>الطبقات، ج4، ص480.</ref>اما اين‌گزارش‌ها اغراق‌آميز به نظر مي‌رسند. حتي در ميان اين گزارش‌ها<ref> الطبقات، ج4، ص46-49؛ المعجم الكبير، ج1، ص158، 159.</ref>، به نادرستي برخي وي را محبوب‌ترين فرد نزد پيامبر(ص) پس از فاطمه زهرا3 معرفي كرده<ref>الطبقات، ج4، ص49.</ref>يا محبت پيامبر(ص) به او را همسنگ علاقه‌اش به امام حسن(ع) دانسته‌اند.<ref> الطبقات، ج4، ص46.</ref>
در منابع اهل سنت، روايت‌هايي فراوان در فضيلت‌هاي اسامه گزارش شده كه گاه اغراق‌آميز مي‌نمايد. در پاره‌اي از اين منابع گفته شده كه او همراه رسول خدا(ص) به مدينه هجرت كرد و ايشان او را بسيار دوست داشت و وي را همانند يكي از افراد خانواده‌اش مي‌دانست. از اين رو، به عنوان حِبّ (دوست) رسول خدا(ص) شهرت يافته<ref>الطبقات، ج4، ص45.</ref>و به همين‌ دليل، عبارت نگين انگشتري‌اش را «حِبّ الرسول» برگزيده بود.<ref> تاريخ صحابة الذين روي عنهم الاخبار، ص27.</ref>از آن‌جا كه پدرش زيد نيز به حِبّ نام‌آور بوده<ref>انساب الاشراف، ج2، ص110.</ref>، برخي از او با عنوان الحِبّ بن الحِبّ ياد كرده‌اند.<ref>الاستيعاب، ج1، ص170؛ الاصابه، ج1، ص202.</ref>درباره محبت پيامبر گرامي(ص) به زيد،‌گزارش‌هايي اغراق‌آميز در دست است؛ مانند اين كه پيامبر به سبب محبت فراوان خود به اسامه، برخي از نفيس‌ترين هدايا مانند حلة دحيه كلبي٭ و جامه سيف بن ذي يَزَن را به وي بخشيد.<ref>الطبقات، ج4، ص480.</ref>اما اين‌گزارش‌ها اغراق‌آميز به نظر مي‌رسند. حتي در ميان اين گزارش‌ها<ref> الطبقات، ج4، ص46-49؛ المعجم الكبير، ج1، ص158، 159.</ref>، به نادرستي برخي وي را محبوب‌ترين فرد نزد پيامبر(ص) پس از فاطمه زهرا3 معرفي كرده<ref>الطبقات، ج4، ص49.</ref>يا محبت پيامبر(ص) به او را همسنگ علاقه‌اش به امام حسن(ع) دانسته‌اند.<ref> الطبقات، ج4، ص46.</ref>
خط ۶۱: خط ۶۳:
برخي منابع شيعي از مخالفت اولي اسامه با جريان سقيفه و پاسخ درشت او به نامه ابوبكر حكايت دارند<ref> اليقين في امرة امير المؤمنين، ص310.</ref>؛ اما بيشتر منابع از همراهي او با خلفاي سه‌گانه ‌گزارش مي‌دهند. بر پايه‌گزارش‌هاي تاريخي، وي پس از تثبيت خلافت ابوبكر (حك: 11ـ13ق.)، به فرمان و مشايعت او و نيز موافقت اسامه با درخواست ابوبكر براي معاف ساختن عمر از شركت در سپاه، به سوي بلقاء از توابع دمشق كه مركز آن عمان/ امّان بوده است،[71]در ناحيه شام لشكر كشيد و به آبادي اُبني از روستاهاي موته[72]هجوم برد و پيروزي‌هايي به دست آورد و توانست قاتل پدر خود را بكشد. سپاه او پس از 40 تا 60 روز به مدينه بازگشت و مردم مدينه با خوشحالي از آن‌ها استقبال كردند.[73]
برخي منابع شيعي از مخالفت اولي اسامه با جريان سقيفه و پاسخ درشت او به نامه ابوبكر حكايت دارند<ref> اليقين في امرة امير المؤمنين، ص310.</ref>؛ اما بيشتر منابع از همراهي او با خلفاي سه‌گانه ‌گزارش مي‌دهند. بر پايه‌گزارش‌هاي تاريخي، وي پس از تثبيت خلافت ابوبكر (حك: 11ـ13ق.)، به فرمان و مشايعت او و نيز موافقت اسامه با درخواست ابوبكر براي معاف ساختن عمر از شركت در سپاه، به سوي بلقاء از توابع دمشق كه مركز آن عمان/ امّان بوده است،[71]در ناحيه شام لشكر كشيد و به آبادي اُبني از روستاهاي موته[72]هجوم برد و پيروزي‌هايي به دست آورد و توانست قاتل پدر خود را بكشد. سپاه او پس از 40 تا 60 روز به مدينه بازگشت و مردم مدينه با خوشحالي از آن‌ها استقبال كردند.[73]
پس از اين نبرد، اسامه مدتي كوتاه در برخي از مناطق همچون مِزّه، روستايي بزرگ در نيم فرسخي دمشق[74]و وادي ‌القري، از وادي‌هاي گسترده ميان شام و مدينه و از توابع مدينه[75]سكنا گزيد. اما پس از اندكي به مدينه بازگشت[76]و هنگام بيرون رفتن ابوبكر براي پيكار با مرتدان در نبرد ذي ‌القصه به سال 11ق. جانشين او در مدينه شد.[77]بر پايه ‌گزارشي، او در كنار خالد بن وليد، در نبرد با مسيلمه كذاب به سال 11ق. فرماندهي جناح چپ سپاه را بر عهده داشت.[78]
پس از اين نبرد، اسامه مدتي كوتاه در برخي از مناطق همچون مِزّه، روستايي بزرگ در نيم فرسخي دمشق[74]و وادي ‌القري، از وادي‌هاي گسترده ميان شام و مدينه و از توابع مدينه[75]سكنا گزيد. اما پس از اندكي به مدينه بازگشت[76]و هنگام بيرون رفتن ابوبكر براي پيكار با مرتدان در نبرد ذي ‌القصه به سال 11ق. جانشين او در مدينه شد.[77]بر پايه ‌گزارشي، او در كنار خالد بن وليد، در نبرد با مسيلمه كذاب به سال 11ق. فرماندهي جناح چپ سپاه را بر عهده داشت.[78]
===در دوران حكومت عمر (13ـ23ق.)===
===در دوران حكومت عمر (حك: 13ـ23ق.)===


اسامه محبوب دستگاه حكومت بود؛ به گونه‌اي كه هنگام تأسيس ديوان به سال 20ق. و تعيين سهم عطاي افراد، عمر سهم او را همانند اصحاب بدر و حتي بيشتر از عبدالله، فرزند خود، تعيين كرد و دليل آن را دلبستگي پيامبر(ص) به او و پدرش زيد ياد كرد.[79]
اسامه محبوب دستگاه حكومت بود؛ به گونه‌اي كه هنگام تأسيس ديوان به سال 20ق. و تعيين سهم عطاي افراد، عمر سهم او را همانند اصحاب بدر و حتي بيشتر از عبدالله، فرزند خود، تعيين كرد و دليل آن را دلبستگي پيامبر(ص) به او و پدرش زيد ياد كرد.[79]
خط ۷۴: خط ۷۶:
==مسند اسامه==
==مسند اسامه==
در منابع حديثي اهل سنت، اسامه يكي از راويان حديث‌هاي نبوي شمرده شده است. در برخي از منابع، حديث‌هاي وي با عنوان مسند اسامه گردآوري شده[99]و بعضي شمار حديث‌هاي او را 118 دانسته‌اند.[100]او بي‌‌واسطه و نيز از طريق پدرش زيد، از رسول خدا(ص) روايت كرده است. از اسامه نيز ابوعثمان نهدي، عروة بن زبير و برخي ديگر از تابعين حديث روايت كرده‌اند.[101]همچنين 26 تن از راويان، شاگردان روايي او معرفي شده‌اند.[102]درباره وي مسند اُسامة بن زيد به قلم عبدالله بن محمد بغوي (م.317ق.) ‌نگارش يافته كه بخشي از آن بر جاي مانده و چاپ شده است. يكي از محققان معاصر نيز روايت‌هاي او را در اثري به نام مسند اُسامة بن زيد گرد آورده است.[103]
در منابع حديثي اهل سنت، اسامه يكي از راويان حديث‌هاي نبوي شمرده شده است. در برخي از منابع، حديث‌هاي وي با عنوان مسند اسامه گردآوري شده[99]و بعضي شمار حديث‌هاي او را 118 دانسته‌اند.[100]او بي‌‌واسطه و نيز از طريق پدرش زيد، از رسول خدا(ص) روايت كرده است. از اسامه نيز ابوعثمان نهدي، عروة بن زبير و برخي ديگر از تابعين حديث روايت كرده‌اند.[101]همچنين 26 تن از راويان، شاگردان روايي او معرفي شده‌اند.[102]درباره وي مسند اُسامة بن زيد به قلم عبدالله بن محمد بغوي (م.317ق.) ‌نگارش يافته كه بخشي از آن بر جاي مانده و چاپ شده است. يكي از محققان معاصر نيز روايت‌هاي او را در اثري به نام مسند اُسامة بن زيد گرد آورده است.[103]
==پیوندها==
[http://phz.hajj.ir/422/9149 مدخل اسامه بن زید] از  قاسم خان جانی دانشنامه حج و حرمین شریفین
مقاله [http://jhcin.srbiau.ac.ir/article_4800_c30e4dacf66a4726fd34d7871bf9ec2b.pdf بررسی دو روایت از ماجرای جیش اسامه]، دکتر عبدالرحیم قنوات، مجله تاریخ و تمدن اسلامی ،سال سوم، شماره ششم
مقاله [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/412703/%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85--%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%85%D8%A9-%D8%A8%D9%86-%D8%B2%DB%8C%D8%AF سپهسالار جوان صدر اسلام] اسامة بن زید از محمدی اشتهاردی، مجله معارف اسفند 1349 - شماره 11 (15 صفحه - از 119 تا 133)
مقاله [https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4180/4747/38621/%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%86%D8%B4%D8%AF سپاهی که روانه نشد!] مجله  فرهنگ كوثر  مرداد 1379، شماره 41
==پانویس==
{{پانویس}}


==منابع==
==منابع==
خط ۱۴۲: خط ۱۳۳:
*اليقين في امرة امير المؤمنين(ع):ابن طاوس (م.664ق.)، نجف، 1369ق.
*اليقين في امرة امير المؤمنين(ع):ابن طاوس (م.664ق.)، نجف، 1369ق.
{{پایان}}
{{پایان}}
==پانویس==
{{پانویس}}


[[رده:اشخاص قرن اول]]
[[رده:اشخاص قرن اول]]
[[رده:اشخاص صدر اسلام]]
[[رده:اشخاص صدر اسلام]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:وابستگان پيامبراکرم،معتزله]]
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)