نسخهٔ فعلی |
متن شما |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{جعبه اطلاعات کتاب
| |
| | عنوان =
| |
| | عنوان اصلی = اسفار الانوار فی ذکر افضل الاسفار
| |
| | تصویر =
| |
| | اندازه تصویر =
| |
| | توضیح_تصویر =
| |
| | نویسنده = میر حامد حسین
| |
| | برگرداننده =
| |
| | ویراستار =
| |
| | به تصحیح =
| |
| | به کوشش =
| |
| | تاریخ نگارش = ۱۳۷۰ و ۱۳۹۶ قمری
| |
| | تصویرگر =
| |
| | طراح جلد =
| |
| | موضوع = سفرنامه [[حج واجب]]
| |
| | سبک = توصیفی
| |
| | زبان = عربی
| |
| | تعداد جلد =۱ جلد
| |
| | صفحه =۱۸۶صفحه
| |
| | قطع =وزیری
| |
| | ناشر =
| |
| | وبسایت ناشر =
| |
| | محل انتشارات =
| |
| | تاریخ نشر =
| |
| | ترجمه به =
| |
| | مجموعه =
| |
| | شابک =
| |
| }}
| |
| '''اسفار الانوار''' نوشته [[میر حامد حسین]] موسوی نیشابوری هندی از دانشوران بزرگ شیعه کتاب اسفار الانوار فی ذکر افضل الأسفار سفرنامه حج و عتبات نویسنده به زبان عربی است که به صورت خطی، در قطع جیبی و با شماره ۳۰۸ در کتابخانه ناصریه شهر لَکنْهوی هند نگهداری میشود. تصویری در قطع رحلی نیز از نسخه یاد شده در کتابخانه مرکز تحقیقات حج در قم موجود است که در تدوین مقاله حاضر از آن بهرهگیری شده است. نام کتاب در تنها نسخه خطی شناسایی شده، اسفارالانوار فی ذکر افضل الاسفار است. برخی با عنوان اسفار الانوار عن وقائع افضل الاسفار یا با عنوان الرحلة المکیة و السوانح السفریة فی حج البیت و زیارة الائمة علیهم السلام<ref>الذریعه، ج۲، ص۶۰؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۳۸۱.</ref> از آن یاد کردهاند.
| |
|
| |
|
| ==درباره مولف==
| | '''اسفار الانوار''' نوشته [[مير حامد حسين]] موسوي نيشابوري هندي از دانشوران بزرگ شيعه كتاب اسفار الانوار في ذكر افضل الأسفار سفرنامه حج و عتبات نويسنده به زبان عربي است كه به صورت خطي، در قطع جيبي و با شماره 308 در كتابخانه ناصريه شهر لَكْنْهوي هند نگهداري ميشود. تصويري در قطع رحلي نيز از نسخه ياد شده در كتابخانه مركز تحقيقات حج در قم موجود است كه در تدوين مقاله حاضر از آن بهرهگيري شده است. نام كتاب در تنها نسخه خطي شناسايي شده، اسفارالانوار في ذكر افضل الاسفار است. برخي با عنوان اسفار الانوار عن وقائع افضل الاسفار يا با عنوان الرحلة المكية و السوانح السفرية في حج البيت و زيارة الائمة عليهم السلام |
| میر حامد حسین بن سید محمد قلی (<small>۱۲۴۶ق./ ۱۳۰۶ق.</small>) از دانشوران نامدار هند، نامش مهدی و کنیهاش ابوالظفر و به میر حامد حسین مشهور است.<ref>مرآة الکتب، ص۴۶۶.</ref> وی به سال ۱۲۴۶ق. در لکنهوی هند زاده شد و همان جا ادبیات را از مفتی سید محمد عباس فراگرفت و پس از آموختن مقدمات و دانش کلام نزد پدرش و مفتی سید محمد قلی، فقه و اصول را از سید حسین بن دلدار علی نقوی، و حکمت و معقول را از سید مرتضی بن سید محمد آموخت.<ref>طبقات اعلام الشیعه، ج۱۳، ص۳۴۷.</ref>
| | الذريعه، ج2، ص60؛ اعيان الشيعه، ج4، ص381. |
| | | [1]از آن ياد كردهاند. |
| مولانا سید شرف الدین از نیاکان میر حامد حسین در رویداد یورش دوم مغولان به ایران به دست هلاکو خان به سال ۶۵۴ق. از خراسان به هندوستان رفت و در قصبه کنتور اقامت کرد و بدین ترتیب، نسلی از سادات نیشابوری در هند پدید آمد.<ref>عبقات الانوار، ص۲۰-۲۱، «مقدمه».</ref> برادران وی سراج حسین و اعجاز حسین و فرزندانش ناصر حسین و ذاکر حسین نیز همه دانشوران دین و دارای آثار فراوان بودهاند.<ref>میر حامد حسین، ص۱۳۲-۱۳۴.</ref> این خاندان که نسبش به امامزاده سید محمد محروق، ملقب به مهدی از نوادگان حمزة بن موسی کاظم(ع) میرسد<ref>دائرة المعارف تشیع، ج۱۱، ص۱۴۳.</ref>، از آغاز سده سیزدهم ق. کتابخانهای بزرگ را در لکنهو بنیان گذاشتند که بعدها به «ناصریه» مشهور شد و اکنون بیش از ۰۰۰/۳۰ عنوان کتاب خطی و چاپی نفیس در خود دارد.<ref>نفحات الازهار، ج۱، ص۱۵۰-۱۵۱؛ صحیفة المکتبه، ش۲، ص۱۷، «عرض موجز عن الجمهوریة الهندیه»، گزارش سفر علامه امینی به هند در سال ۱۳۸۰ق.</ref>
| | مير حامد حسين بن سيد محمد قلي (<small>1246ق./ 1306ق.</small>) از دانشوران نامدار هند، نامش مهدي و كنيهاش ابوالظفر و به مير حامد حسين مشهور است.[2]وي به سال 1246ق. در لكنهوي هند زاده شد و همان جا ادبيات را از مفتي سيد محمد عباس فراگرفت و پس از آموختن مقدمات و دانش كلام نزد پدرش و مفتي سيد محمد قلي، فقه و اصول را از سيد حسين بن دلدار علي نقوي، و حكمت و معقول را از سيد مرتضي بن سيد محمد آموخت.[3] |
| میر حامد حسین نگاشتههایی بسیار در موضوعات فقهی، کلامی، ادبی و... دارد که اِستقصاء الاِفحام (ردیه)، الشریعة الغراء (فقه)، شمع و دمع (شعر فارسی) و شوارق النصوص (کلام) از آن جملهاند.<ref>طبقات اعلام الشیعه، ج۱۳، ص۳۴۸-۳۴۹؛ مرآة الکتب، ص۴۶۹؛ الذریعه، ج۱۴، ص۲۴۰.</ref> او را از بزرگترین متکلمان و دانشوران شیعه در آغاز سده چهاردهم ق.<ref>طبقات اعلام الشیعه، ج۱۳، ص۳۴۷.</ref> دانستهاند و نامداری او بیشتر به سبب نگارش کتاب عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار است. وی عبقات الانوار را که تا پیش از الغدیر بزرگترین کتاب شیعه در دفاع از امامت و ولایت<ref>طبقات اعلام الشیعه، ج۱۳، ص۳۴۸.</ref> بوده و نویسنده الغدیر نیز فراوان از آن بهره برده است<ref>الغدیر، ج۱، ص۱۵۷.</ref>، در ردّ کتاب تحفة اثناعشریه نوشت که بر ضدّ شیعه و نوشته مولوی عبدالعزیز دهلوی (م.۱۲۳۹ق.) است.<ref> عبقات الانوار، ص۷.</ref> پس از انتشار عبقات، دانشوران و مراجع بزرگ همچون میرزا محمد حسن شیرازی (میرزای بزرگ)، حاج میرزا حسین نوری، و شیخ زین العابدین مازندرانی از آن قدردانی کردند و ستایشنامههایی بر کتاب نوشتند.<ref>میر حامد حسین، ص۱۴۲.</ref> میر حامد حسین سرانجام در ۱۸ صفر ۱۳۰۶ق. در لکنهو درگذشت و در حسینیه خودش «غفران مآب» به خاک سپرده شد.<ref>اعیان الشیعه، ج۴، ص۳۸۱؛ دائرة المعارف تشیع، ج۱۱، ص۱۴۴، «عبقات الانوار».</ref>
| | مولانا سيد شرف الدين از نياكان مير حامد حسين در رويداد يورش دوم مغولان به ايران به دست هلاكو خان به سال 654ق. از خراسان به هندوستان رفت و در قصبه كَنتور اقامت كرد و بدين ترتيب، نسلي از سادات نيشابوري در هند پديد آمد.[4]برادران وي سراج حسين و اعجاز حسين و فرزندانش ناصر حسين و ذاكر حسين نيز همه دانشوران دين و داراي آثار فراوان بودهاند.[5]اين خاندان كه نسبش به امامزاده سيد محمد محروق، ملقب به |
| | | مهدي از نوادگان حمزة بن موسي كاظم(ع) ميرسد[6]، از آغاز سده سيزدهم ق. كتابخانهاي بزرگ را در لكنهو بنيان گذاشتند كه بعدها به «ناصريه» مشهور شد و اكنون بيش از 000/30 عنوان كتاب خطي و چاپي نفيس در خود دارد.[7] |
| ==انگیزه نگارش کتاب==
| | مير حامد حسين نگاشتههايي بسيار در موضوعات فقهي، كلامي، ادبي و... دارد كه اِستقصاء الاِفحام (رديه)، الشريعة الغراء (فقه)، شمع و دمع (شعر فارسي) و شوارق النصوص (كلام) از آن جملهاند.[8]او را از بزرگترين متكلمان و دانشوران شيعه در آغاز سده چهاردهم ق.[9]دانستهاند و نامداري او بيشتر به سبب نگارش كتاب عبقات الانوار في امامة الائمة الاطهار است. وي عبقات الانوار را كه تا پيش از الغدير بزرگترين كتاب شيعه در دفاع از امامت و ولايت[10]بوده و نويسنده الغدير نيز فراوان از آن بهره برده است[11]، در ردّ كتاب تحفة اثناعشريه نوشت كه بر ضدّ شيعه و نوشته مولوي عبدالعزيز دهلوي (م.1239ق.) است.[12]پس از انتشار عبقات، دانشوران و مراجع بزرگ همچون ميرزا محمد حسن شيرازي (ميرزاي بزرگ)، حاج ميرزا حسين نوري، و شيخ زين العابدين مازندراني از آن قدرداني كردند و ستايشنامههايي بر كتاب نوشتند.[13]مير حامد حسين سرانجام در 18 صفر 1306ق. در لكنهو درگذشت و در حسينيه خودش «غفران مآب» به خاك سپرده شد.[14] |
| نویسنده به سال ۱۲۸۲ق. با برادرش اعجاز حسین، برادرزادهاش کرامت حسین فرزند سراج حسین (ص۳۲۵) و گروهی دیگر به حج رفته و رخدادهای سفر خود را در حدود ۳۸۰ صفحه نگاشته است. وی که گویا در آن روزها در حال نگارش عبقات الانوار بوده، در این سفر نیز از هیچ فرصتی برای یافتن و گردآوری کتابها و مطالب مورد نیاز خود چشم نپوشیده و بخش عمدهای از مطالب سفرنامه را نیز به شرح این جستوجوها اختصاص داده است. ردّ و بدل شدن نامههای فراوان میان نویسنده و دوستان و آشنایان، اظهار نظر صریح وی درباره برخی افراد مشهور یا ناشناخته، شرح دیدارهایش با دانشوران و مسئولان شهرها و کشورهای گوناگون و گزارشهای سودمند او از وضع کتابخانهها و کتابفروشیهای هند، حجاز، عراق و ایران، از این سفرنامه اثری مهم ساخته است.
| | نويسنده به سال 1282ق. با برادرش اعجاز حسين، برادرزادهاش كرامت حسين فرزند سراج حسين (ص325) و گروهي ديگر به حج رفته و رخدادهاي سفر خود را در حدود 380 صفحه نگاشته است. وي كه گويا در آن روزها در حال نگارش عبقات الانوار بوده، در اين سفر نيز از هيچ فرصتي براي يافتن و گردآوري كتابها و مطالب مورد نياز خود چشم نپوشيده و بخش عمدهاي از مطالب سفرنامه را نيز به شرح اين جستوجوها اختصاص داده است. ردّ و بدل شدن نامههاي فراوان ميان نويسنده و دوستان و آشنايان، اظهار نظر صريح وي درباره برخي افراد مشهور يا ناشناخته، شرح ديدارهايش با دانشوران و مسئولان شهرها و كشورهاي گوناگون و گزارشهاي سودمند او از وضع كتابخانهها و كتابفروشيهاي هند، حجاز، عراق و ايران، از اين سفرنامه اثري مهم ساخته است. |
| | | سفرنامه فصلبندي نشده و نويسنده يادداشتهايش را با تاريخ هر روز متمايز كرده است. ميتوان اين اثر را به چهار بخش هند، مسير حجاز، حجاز، و عتبات قسمت كرد. نويسنده در بعضي از روزها فرصت نوشتن نداشته، اما چنانكه از برخي تصريحات وي پيدا است، همه متن سفرنامه را در دوران سفر نگاشته است. (ص91) |
| ==خصوصیات کتاب==
| | اگر اين نسخه تنها متن موجود كتاب باشد، از آنجا كه سه خط متفاوت در آن ديده ميشود، اين احتمال وجود دارد كه نويسنده يادداشتهاي آغازين خود را در اختيار كاتبان قرار داده تا كتاب را تحرير كنند. نيز شايد بر پايه يادداشتهاي خود، متني را بر كاتبان املا نموده و آنها ثبت كردهاند. بر پايه يادداشتي كوتاه كه در برگهاي آغازين و پيش از متن سفرنامه به چشم ميخورد، اين نسخه را مير فضل شاه و ميرزا علي تحرير كردهاند. |
| سفرنامه فصلبندی نشده و نویسنده یادداشتهایش را با تاریخ هر روز متمایز کرده است. میتوان این اثر را به چهار بخش هند، مسیر حجاز، حجاز، و عتبات قسمت کرد. نویسنده در بعضی از روزها فرصت نوشتن نداشته، اما چنانکه از برخی تصریحات وی پیدا است، همه متن سفرنامه را در دوران سفر نگاشته است. (ص۹۱)اگر این نسخه تنها متن موجود کتاب باشد، از آنجا که سه خط متفاوت در آن دیده میشود، این احتمال وجود دارد که نویسنده یادداشتهای آغازین خود را در اختیار کاتبان قرار داده تا کتاب را تحریر کنند. نیز شاید بر پایه یادداشتهای خود، متنی را بر کاتبان املا نموده و آنها ثبت کردهاند. بر پایه یادداشتی کوتاه که در برگهای آغازین و پیش از متن سفرنامه به چشم میخورد، این نسخه را میر فضل شاه و میرزا علی تحریر کردهاند. | | متن سفرنامه عربي است؛ اما به علت رواج دو زبان اردو و انگليسي در هند و فارسيزبان بودن نگارنده، واژگان گوناگون از زبانهاي ديگر در متن سفرنامه راه يافتهاند؛ همچون: «تِكِت» (ص96)، «سِكِن كلاس» (ص99)، «باليوز» (ص188)، «داك» (ص71) و «اوباش». (ص99) با آن كه نويسنده سفرنامه خود را با تاريخ قمري تدوين و مسافتها را با شماره روزهاي سپري شده تعيين كرده است، در برخي از صفحات در كنار تاريخ قمري از تاريخ ميلادي (ص65، 67) و براي مسافت از واحد «ميل» انگليسي (ص45، 67) نيز بهره برده است. |
| | | با آن كه آگاهيهاي فرهنگي، تاريخي و اجتماعي فراوان در سفرنامه به چشم ميخورد، متن آنگاه كاملاً شخصي است و اخبار كماهميت يا بياهميت بسيار را ميتوان در آن ديد. براي مثال، نويسنده چند بار خوابهايي را كه ديده، گزارش كرده (ص185ـ186) و چند بار نيز از احتلام خود سخن گفته است. (ص66، 91، 94) از نكات شايان توجه اين سفرنامه آن است كه بر خلاف سفرنامههاي معمول، از تعدّي راهزنان در آن خبري نيست و نويسنده تنها از بدخلقي شترداران و درشكهداران و بيمهري آنان با مسافران، بارها شكوه كرده است. (ص 24ـ25، 54، 220و...) |
| ==زبان نگارش کتاب==
| | بخش نخست:نويسنده و همراهانش 22 جمادي الاولي از لكنهو به بمبئي (ص2، 100) رفتهاند. وي مطالب اين بخش از سفر را در 158 صفحه ثبت كرده است. آنها بخشي از مسير را با درشكه، قسمتي را با قايق و مسافتي ديگر را با قطار پيموده و پس از 41 روز به بمبئي رسيدهاند. در اين بخش، مطالب فراوان به چشم ميخورد؛ از جمله كيفيت و كرايه وسايل نقليه، مسافت و چگونگي راه، برخوردها و ديدارها، مراجعات نويسنده به كتابفروشيها و چاپخانهها (ص114، 131)، بيماري اعجاز حسين و عيادت شخصيتها از او (ص151) و اينكه براي مثال، اين شهر اداره پست ندارد و آن شهر آب تميز و فراوان دارد. وي در اين بخش همچنين به نامهنگارياش با هملتين، حاكم كمشيزدهلي اشاره و او را صاحب مكارم و افتخارات و فردي بيمانند در ميان امثال خود (ص5) معرفي كرده است. همچنين آنگاه كه براي تصديق «مختارنامه» به دفتر حاكم كلكته رفته، او را هوشيار و مديري آشنا به قواعد يافته است. (ص7) |
| متن سفرنامه عربی است؛ اما به علت رواج دو زبان اردو و انگلیسی در هند و فارسیزبان بودن نگارنده، واژگان گوناگون از زبانهای دیگر در متن سفرنامه راه یافتهاند؛ همچون: «تِکت» (ص۹۶)، «سِکن کلاس» (ص۹۹)، «بالیوز» (ص۱۸۸)، «داک» (ص۷۱) و «اوباش». (ص۹۹) با آن که نویسنده سفرنامه خود را با تاریخ قمری تدوین و مسافتها را با شماره روزهای سپری شده تعیین کرده است، در برخی از صفحات در کنار تاریخ قمری از تاریخ میلادی (ص۶۵، ۶۷) و برای مسافت از واحد «میل» انگلیسی (ص۴۵، ۶۷) نیز بهره برده است. | | بخش دوم:نگارنده اين بخش را در 31 صفحه سامان داده است. آنها پس از يك ماه معطلي براي تهيه كشتي، روز 27 شعبان با كشتي دُخاني (بخار) و با كرايه 100 روپيه براي هر تن، به قصد جده حركت كرده (ص157، 159)، پنجم رمضان به بندر عدن (ص165) و 10 روز بعد به جده رسيدهاند. (ص183) آنان در آغاز قصد مدينه داشتهاند (ص181)؛ اما به علت ناامن بودن مسير در پي وقوع درگيري (ص184) و پس از مشورت با كسي كه گويا سفير عثماني در جده بوده (ص188ـ189) منصرف گشته، عزم مكه كردهاند. (ص191) سفير او را بسيار گرامي داشته و سفارشنامهاي نيز به دو زبان تركي و عربي، خطاب به شريف مكه نوشته و به وي سپرده است. (ص190) |
| | | نگارنده در اين جا تذكر داده كه شايسته است شخص پيش از انجام اعمال حج تمتع، عمره مفرده بگزارد تا با واجبات حج آشنا شود و هنگام روبهرو شدن با مكانها و مشاعر، دچار مشكل نگردد، به خصوص كه مطوِّفين اعتناي چندان به امور حاجيان ندارند و نبايد به آنها اعتماد كرد. (ص193ـ194) وي در مسير مكه از حديبيه و در آنجا از مسجدي به نام شميي ياد كرده كه گويا آن را تازه ساخته بودهاند. آنها بدون توقف راه سپرده و 22 رمضان به مكه رسيدهاند. (ص192) |
| ==ویژگیهای محتوایی کتاب==
| | از مطالب مهم اين بخش، آگاهيهايي است كه نويسنده درباره سيد علوي بن عيدروس ارائه ميكند. نويسنده كه به قصد ديدن اين شخص در عدن به خانهاش رفته و به ديدارش توفيق نيافته، در آغاز او را از «مشاهير عرفا»ي آن سرزمين دانسته و سپس هنگامي كه سيد علوي كسي را براي عذرخواهي به سراغش فرستاده، از همان فرستاده شنيده كه بن عيدروس ماهانه 1200 روپيه از «حكام فرنگي» دريافت ميكند تا مردم را به اطاعت فرابخواند و به مخالفت برنينگيزد. (ص 173ـ 174) همچنين در مدت توقف نگارنده در جده، نواب تهورجنگ به ديدار وي آمده است. (ص184) |
| با آن که آگاهیهای فرهنگی، تاریخی و اجتماعی فراوان در سفرنامه به چشم میخورد، متن آنگاه کاملاً شخصی است و اخبار کماهمیت یا بیاهمیت بسیار را میتوان در آن دید. برای مثال، نویسنده چند بار خوابهایی را که دیده، گزارش کرده (ص۱۸۵۱۸۶) و چند بار نیز از احتلام خود سخن گفته است. (ص۶۶، ۹۱، ۹۴) از نکات شایان توجه این سفرنامه آن است که بر خلاف سفرنامههای معمول، از تعدّی راهزنان در آن خبری نیست و نویسنده تنها از بدخلقی شترداران و درشکهداران و بیمهری آنان با مسافران، بارها شکوه کرده است. (ص ۲۴۲۵، ۵۴، ۲۲۰و...) | | بخش سوم:نويسنده 90 صفحه از سفرنامه را به اين بخش اختصاص داده و در آن گزارشهايي دقيق از وضع حرمين، قبور و مكانهاي مذهبي ـتاريخي، كتابخانهها و كتابفروشيها ارائه كرده است. حضور وي در نماز جماعت اهل سنت در مسجدالحرام، از نكات شايان توجه اين بخش است. (ص207) نويسنده در مكه بيشتر وقت خود را در كتابخانه حرم گذرانده و تنها در روزهاي تعطيل اين فرصت را از دست داده است. (ص207ـ208) وي كتابهاي بسيار از جمله عجالة الراكب (ص197)، السراج المنير، شرح الجامع الصغير و تنبيه الغافلين (ص198) را در اين كتابخانه ديده و مطالب فراوان را در موضوعات گوناگون از آنها يادداشت نموده است. او به نابودي بيشتر نسخههاي خطي نفيس و مهم كتابخانه حرم بر اثر سيل اشاره كرده و عمده كتابهاي موجود را جديد دانسته است. (ص210) نگارنده در ادامه، به ديداري با همراهي دوستش ميرزا محمد هادي از مسجدي در بيرون مكه، گورستان ابوطالب، پرداخته كه قبرهاي عبد مناف و عبدالمطلب در آن قرار دارند. (ص203ـ204) به گفته وي، اين دو قبر را ميرزا جعفر علي متخلص به ميرزا فصيح، پدر ميرزا محمد هادي ياد شده، از سرمايه مرحوم سيد ناصر علي هندي احيا كرده و مسجد را نيز وي ساخته است. وي افزوده است كه مردم مكه از آنجا كه اين دو تن را مسلمان نميدانند، اعتنايي به قبر آنها ندارند. (ص204) |
| | | نگارنده روز 29 شوال با شتري كه 24 ريال كرايه كرد، همراه كارواني عازم مدينه شده و برادرش بر اثر بيماري در مكه مانده است. (ص213) وي در مدينه بارها به كتابخانه حرم پيامبر(ص) رفته (ص232، 248ـ249) و آنجا را به مراتب بهتر و زيباتر از كتابخانه مكه و داراي كتابهاي كمياب، گرانسنگ و سودمند يافته است. متوليان كتابخانه را نيز خوشبرخورد و داراي اخلاق پسنديده شمرده كه بر خلاف متوليان كتابخانه مسجدالحرام، تنگنظر نبوده و با ملاطفت رفتار ميكردهاند. (ص241ـ242) اما از بدرفتاري خادمان حرم دلي پرخون داشته و دو نمونه از آزارهاي آنان را بيان كرده است: يك بار كه كنار قبر حضرت زهرا (س) در حال گريستن بوده، يكي از خادمان به اجبار مانع گريه وي شده است.(ص232) بار دوم در حالي كه به ضريح ايشان نزديك بوده، خادمي از وي پول ميخواهد و از آنجا كه در آن لحظه پولي با خود نداشته، او را از روضه بيرون ميكند. (ص239) |
| ==توصیف بخشهای کتاب==
| | وي همچنين گزارشي دقيق از وضع بقيع داده است. قبور ائمه:، عباس، عقيل، عبدالله بن جعفر، ابراهيم پسر رسول خدا، حارث، حليمه، عاتكه و صفيه را داراي قبه و بارگاه شمرده و گفته است كه با پرداخت پنج قروش موفق به زيارت آنها شده است. بالاي درِ اين بارگاه تنها اسم عباس نوشته شده و به ائمه چهارگانه فقط با عنوان «اهل البيت» اشاره كردهاند. (ص234ـ235) در بارگاهي كه آرامگاه عباس و امامان قرار داشته، قبر عباس بهگونه مستقل داراي ضريحي بزرگ بوده و قبور چهار امام: زير يك قبّه قرار داشته است. (ص236) از تزئينات و نشانههاي عمارت در اين بارگاه خبري نبوده (ص237) و نويسنده همين وضع را باعث خضوع و خشوع و توجه بيشتر انسان هنگام زيارت دانسته است. (ص238) |
| بخش نخست:نویسنده و همراهانش ۲۲ جمادی الاولی از لکنهو به بمبئی (ص۲، ۱۰۰) رفتهاند. وی مطالب این بخش از سفر را در ۱۵۸ صفحه ثبت کرده است. آنها بخشی از مسیر را با درشکه، قسمتی را با قایق و مسافتی دیگر را با قطار پیموده و پس از ۴۱ روز به بمبئی رسیدهاند. در این بخش، مطالب فراوان به چشم میخورد؛ از جمله کیفیت و کرایه وسایل نقلیه، مسافت و چگونگی راه، برخوردها و دیدارها، مراجعات نویسنده به کتابفروشیها و چاپخانهها (ص۱۱۴، ۱۳۱)، بیماری اعجاز حسین و عیادت شخصیتها از او (ص۱۵۱) و اینکه برای مثال، این شهر اداره پست ندارد و آن شهر آب تمیز و فراوان دارد. وی در این بخش همچنین به نامهنگاریاش با هملتین، حاکم کمشیزدهلی اشاره و او را صاحب مکارم و افتخارات و فردی بیمانند در میان امثال خود (ص۵) معرفی کرده است. همچنین آنگاه که برای تصدیق «مختارنامه» به دفتر حاکم کلکته رفته، او را هوشیار و مدیری آشنا به قواعد یافته است. (ص۷)
| | چنانكه نگارنده گزارش داده، در بقيع، دست كم در روزي كه وي به زيارت رفته است، بر خلاف حرم حضرت رسول (ص)، بسياري از زائران در حال گريستن و خواندن زيارتنامه بوده و خادمان مزاحم آنها نميشدهاند. خود نويسنده و تني چند نيز با صداي بلند گريسته و زيارت جامعه خواندهاند و بر خلاف انتظارشان كسي مزاحم آنها نشده است. (ص236) |
| | | وي مسجد قبا، خانه حضرت علي(ع) و خانه امام صادق(ع) را نيز زيارت نموده و قبر اسماعيل بن جعفر صادق(ع) را داراي قبهاي بزرگ شمرده كه در سمت شرقي آن خانهاي منسوب به امام صادق(ع) قرار دارد. (ص261) تقسيم جاروهاي متبرك شده درون ضريح پيامبر(ص) در ميان مردم حاضر در حرم نيز از ديدههاي توجهبرانگيز نگارنده است. (ص245) او درباره خبر بازگرداندن فدك به سادات كه در هند شنيده بوده، از يكي از سادات مدينه سؤال كرده و پاسخ شنيده كه فدك همچنان در دست حكومت است. (ص247) |
| بخش دوم:نگارنده این بخش را در ۳۱ صفحه سامان داده است. آنها پس از یک ماه معطلی برای تهیه کشتی، روز ۲۷ شعبان با کشتی دُخانی (بخار) و با کرایه ۱۰۰ روپیه برای هر تن، به قصد جده حرکت کرده (ص۱۵۷، ۱۵۹)، پنجم رمضان به بندر عدن (ص۱۶۵) و ۱۰ روز بعد به جده رسیدهاند. (ص۱۸۳) آنان در آغاز قصد مدینه داشتهاند (ص۱۸۱)؛ اما به علت ناامن بودن مسیر در پی وقوع درگیری (ص۱۸۴) و پس از مشورت با کسی که گویا سفیر عثمانی در جده بوده (ص۱۸۸۱۸۹) منصرف گشته، عزم مکه کردهاند. ص۱۹۱) سفیر او را بسیار گرامی داشته و سفارشنامهای نیز به دو زبان ترکی و عربی، خطاب به شریف مکه نوشته و به وی سپرده است. (ص۱۹۰)
| | مؤلف در 20 ذيقعده به سوي مكه حركت كرده و پس از محرم شدن در مسجد شجره، شگفتزده شده كه گروهي از اهل سنت از مدينه احرام بسته و گروهي نيز بدون احرام از شجره عبور كردهاند تا شايد در رابغ محرم شوند. وي علت را اينگونه بيان كرده كه شترداران هنگام محرم شدن حاجيان، كاروان را متوقف نميكنند و به راهشان ادامه ميدهند و بسياري از حاجيان نيز از هراس جا ماندن از كاروان، از احرام در مسجد شجره چشم ميپوشند. او آنگاه كه مسجد شجره را بدون سقف ديده، از وضع نامناسب اين ميقات مشتركِ شيعه و اهل سنت متأسف شده است. (ص261ـ263) |
| نگارنده در این جا تذکر داده که شایسته است شخص پیش از انجام اعمال حج تمتع، عمره مفرده بگزارد تا با واجبات حج آشنا شود و هنگام روبهرو شدن با مکانها و مشاعر، دچار مشکل نگردد، به خصوص که مطوِّفین اعتنای چندان به امور حاجیان ندارند و نباید به آنها اعتماد کرد. (ص۱۹۳۱۹۴) وی در مسیر مکه از حدیبیه و در آنجا از مسجدی به نام شمیی یاد کرده که گویا آن را تازه ساخته بودهاند. آنها بدون توقف راه سپرده و ۲۲ رمضان به مکه رسیدهاند. (ص۱۹۲) | | نويسنده در سوم ذيحجه به مكه رسيده (ص274) و آگاهي يافته كه در تعيين آغاز ماه اختلاف وجود دارد. در پي اين اختلاف، اهل سنت روز هفتم را هشتم ذيحجه اعلام كرده، از مكه بيرون شدهاند و شيعيان نيز كه نميتوانستهاند تا روز ترويه صبر كنند، ناگزير همان روز پس از نماز مغرب و عشاء احرام بسته، به منا رفتهاند. (ص275ـ276) وي مراحل بعدي حج خود را بهگونه خلاصه گزارش كرده (ص277ـ278) و در پايان به وضع اسفناك منا و هواي سخت آلوده آن اشاره نموده است. به گفته او، با آن كه حكومت شريف عبدالله بن محمد[15]درباره نظافت منا تبليغ و تأكيد فراوان ميكرده، كثرت قرباني، ازدحام جمعيت و محدوديت مكان و بوي مشمئزكننده لاشههاي حيوانات ذبح شده وضعي تحمل ناپذير پديد آوردهاند، بهگونهاي كه وي و چند تن از حاجيان پس از بازگشت به مكه بيمار شدهاند. (ص279) |
| از مطالب مهم این بخش، آگاهیهایی است که نویسنده درباره سید علوی بن عیدروس ارائه میکند. نویسنده که به قصد دیدن این شخص در عدن به خانهاش رفته و به دیدارش توفیق نیافته، در آغاز او را از «مشاهیر عرفا»ی آن سرزمین دانسته و سپس هنگامی که سید علوی کسی را برای عذرخواهی به سراغش فرستاده، از همان فرستاده شنیده که بن عیدروس ماهانه ۱۲۰۰ روپیه از «حکام فرنگی» دریافت میکند تا مردم را به اطاعت فرابخواند و به مخالفت برنینگیزد. (ص ۱۷۳ ۱۷۴) همچنین در مدت توقف نگارنده در جده، نواب تهورجنگ به دیدار وی آمده است. (ص۱۸۴) | | بخش چهارم:نويسنده و همراهانش 25 ذيحجه مكه را به قصد جده ترك كرده و پس از دو روز وارد جده شده و براي سفر به عتبات آماده گشتهاند. (ص281) آنها از طريق دريا (ص288) به مسقط (ص299)، بندر بوشهر (ص313) و از آنجا به بصره (ص321)، كاظمين (ص325)، سامرا |
| | | (ص 327 ـ 238) و سپس كربلا (ص335) و نجف (ص355) رفتهاند. نويسنده در هر يك از اين شهرها چندي اقامت كرده و بيشتر به ديدار با دانشوران و خريد كتاب پرداخته است. (ص291، 314، 356، 358 و...) وي سفرنامه را تا بازگشت از نجف به كربلا نگاشته و بر اين اساس، سفر حج او از هند تا مكه و مدينه، شش ماه و با احتساب سفر عتبات، حدود 14 ماه به طول انجاميده است. |
| بخش سوم:نویسنده ۹۰ صفحه از سفرنامه را به این بخش اختصاص داده و در آن گزارشهایی دقیق از وضع حرمین، قبور و مکانهای مذهبی تاریخی، کتابخانهها و کتابفروشیها ارائه کرده است. حضور وی در نماز جماعت اهل سنت در مسجدالحرام، از نکات شایان توجه این بخش است. (ص۲۰۷) نویسنده در مکه بیشتر وقت خود را در کتابخانه حرم گذرانده و تنها در روزهای تعطیل این فرصت را از دست داده است. (ص۲۰۷۲۰۸) وی کتابهای بسیار از جمله عجالة الراکب (ص۱۹۷)، السراج المنیر، شرح الجامع الصغیر و تنبیه الغافلین (ص۱۹۸) را در این کتابخانه دیده و مطالب فراوان را در موضوعات گوناگون از آنها یادداشت نموده است. او به نابودی بیشتر نسخههای خطی نفیس و مهم کتابخانه حرم بر اثر سیل اشاره کرده و عمده کتابهای موجود را جدید دانسته است. (ص۲۱۰) نگارنده در ادامه، به دیداری با همراهی دوستش میرزا محمد هادی از مسجدی در بیرون مکه، گورستان ابوطالب، پرداخته که قبرهای عبد مناف و عبدالمطلب در آن قرار دارند. (ص۲۰۳۲۰۴) به گفته وی، این دو قبر را میرزا جعفر علی متخلص به میرزا فصیح، پدر میرزا محمد هادی یاد شده، از سرمایه مرحوم سید ناصر علی هندی احیا کرده و مسجد را نیز وی ساخته است. وی افزوده است که مردم مکه از آنجا که این دو تن را مسلمان نمیدانند، اعتنایی به قبر آنها ندارند. (ص۲۰۴)
| | در طول سفر، او ارتباط خود را با خانواده و دوستان از طريق ارسال و دريافت نامههاي فراوان حفظ كرده (ص130 و...) و در يكي از همين نامهها دريافته كه سيد حسين، پسر دو سالهاش، همچون دو فرزند ديگرش درگذشته و از اين خبر سخت اندوهگين شده است. (ص329ـ330) وي همچنين متن برخي از نامهها، گاه فارسي و گاه عربي، را كه از شخصيتهاي مشهور به او يا برادرش ميرسيده، همراه پاسخ آنها آورده است. (ص109، 118، 357) محتواي اين نامهها بيشتر احوالپرسي، آرزوي سلامت براي نويسنده و به ويژه برادر دانشمند وي و پرسش از چگونگي سفر و محل اسكان ايشان است. نامهها و نيز پاسخ آنها با عباراتي مُطنطن، پر طمطراق و مسجّع نوشته شدهاند. |
| ===توصیف مدینه===
| | اين سفرنامه تاكنون به صورت دستنويس باقي مانده و منتشر نشده است. گزارشي سودمند از آن در مجله ميقات حج[16] |
| نگارنده روز ۲۹ شوال با شتری که ۲۴ ریال کرایه کرد، همراه کاروانی عازم مدینه شده و برادرش بر اثر بیماری در مکه مانده است. (ص۲۱۳) وی در مدینه بارها به کتابخانه حرم پیامبر(ص) رفته (ص۲۳۲، ۲۴۸۲۴۹) و آنجا را به مراتب بهتر و زیباتر از کتابخانه مکه و دارای کتابهای کمیاب، گرانسنگ و سودمند یافته است. متولیان کتابخانه را نیز خوشبرخورد و دارای اخلاق پسندیده شمرده که بر خلاف متولیان کتابخانه مسجدالحرام، تنگنظر نبوده و با ملاطفت رفتار میکردهاند. (ص۲۴۱۲۴۲) اما از بدرفتاری خادمان حرم دلی پرخون داشته و دو نمونه از آزارهای آنان را بیان کرده است: یک بار که کنار قبر حضرت زهرا(س) در حال گریستن بوده، یکی از خادمان به اجبار مانع گریه وی شده است.(ص۲۳۲) بار دوم در حالی که به ضریح ایشان نزدیک بوده، خادمی از وی پول میخواهد و از آنجا که در آن لحظه پولی با خود نداشته، او را از روضه بیرون میکند. (ص۲۳۹) | | انتشار يافته كه ترجمه صفحاتي از كتاب را نيز در بر دارد. |
| | |
| وی همچنین گزارشی دقیق از وضع بقیع داده است. قبور ائمه:، عباس، عقیل، عبدالله بن جعفر، ابراهیم پسر رسول خدا، حارث، حلیمه، عاتکه و صفیه را دارای قبه و بارگاه شمرده و گفته است که با پرداخت پنج قروش موفق به زیارت آنها شده است. بالای درِ این بارگاه تنها اسم عباس نوشته شده و به ائمه چهارگانه فقط با عنوان «اهل البیت» اشاره کردهاند. (ص۲۳۴۲۳۵) در بارگاهی که آرامگاه عباس و امامان قرار داشته، قبر عباس بهگونه مستقل دارای ضریحی بزرگ بوده و قبور چهار امام: زیر یک قبّه قرار داشته است. (ص۲۳۶) از تزئینات و نشانههای عمارت در این بارگاه خبری نبوده (ص۲۳۷) و نویسنده همین وضع را باعث خضوع و خشوع و توجه بیشتر انسان هنگام زیارت دانسته است. (ص۲۳۸)
| |
| | |
| چنانکه نگارنده گزارش داده، در بقیع، دست کم در روزی که وی به زیارت رفته است، بر خلاف حرم حضرت رسول(ص)، بسیاری از زائران در حال گریستن و خواندن زیارتنامه بوده و خادمان مزاحم آنها نمیشدهاند. خود نویسنده و تنی چند نیز با صدای بلند گریسته و زیارت جامعه خواندهاند و بر خلاف انتظارشان کسی مزاحم آنها نشده است. (ص۲۳۶)
| |
| | |
| وی مسجد قبا، خانه حضرت علی(ع) و خانه امام صادق(ع) را نیز زیارت نموده و قبر اسماعیل بن جعفر صادق(ع) را دارای قبهای بزرگ شمرده که در سمت شرقی آن خانهای منسوب به امام صادق(ع) قرار دارد. (ص۲۶۱) تقسیم جاروهای متبرک شده درون ضریح پیامبر(ص) در میان مردم حاضر در حرم نیز از دیدههای توجهبرانگیز نگارنده است. (ص۲۴۵) او درباره خبر بازگرداندن فدک به سادات که در هند شنیده بوده، از یکی از سادات مدینه سؤال کرده و پاسخ شنیده که فدک همچنان در دست حکومت است. (ص۲۴۷)
| |
| | |
| ==توصیفه مکه==
| |
| مؤلف در ۲۰ ذیقعده به سوی مکه حرکت کرده و پس از محرم شدن در مسجد شجره، شگفتزده شده که گروهی از اهل سنت از مدینه احرام بسته و گروهی نیز بدون احرام از شجره عبور کردهاند تا شاید در رابغ محرم شوند. وی علت را اینگونه بیان کرده که شترداران هنگام محرم شدن حاجیان، کاروان را متوقف نمیکنند و به راهشان ادامه میدهند و بسیاری از حاجیان نیز از هراس جا ماندن از کاروان، از احرام در مسجد شجره چشم میپوشند. او آنگاه که مسجد شجره را بدون سقف دیده، از وضع نامناسب این میقات مشترک شیعه و اهل سنت متأسف شده است. (ص۲۶۱۲۶۳)
| |
| | |
| نویسنده در سوم ذیحجه به مکه رسیده (ص۲۷۴) و آگاهی یافته که در تعیین آغاز ماه اختلاف وجود دارد. در پی این اختلاف، اهل سنت روز هفتم را هشتم ذیحجه اعلام کرده، از مکه بیرون شدهاند و شیعیان نیز که نمیتوانستهاند تا روز ترویه صبر کنند، ناگزیر همان روز پس از نماز مغرب و عشاء احرام بسته، به منا رفتهاند.(ص۲۷۵۲۷۶) وی مراحل بعدی حج خود را بهگونه خلاصه گزارش کرده (ص۲۷۷۲۷۸) و در پایان به وضع اسفناک منا و هوای سخت آلوده آن اشاره نموده است. به گفته او، با آن که حکومت شریف عبدالله بن محمد<ref>تاریخ مکه، ص۶۲۸، ۶۳۱.</ref> درباره نظافت منا تبلیغ و تأکید فراوان میکرده، کثرت قربانی، ازدحام جمعیت و محدودیت مکان و بوی مشمئزکننده لاشههای حیوانات ذبح شده وضعی تحمل ناپذیر پدید آوردهاند، بهگونهای که وی و چند تن از حاجیان پس از بازگشت به مکه بیمار شدهاند. (ص۲۷۹)
| |
| | |
| بخش چهارم:نویسنده و همراهانش ۲۵ ذیحجه مکه را به قصد جده ترک کرده و پس از دو روز وارد جده شده و برای سفر به عتبات آماده گشتهاند. (ص۲۸۱) آنها از طریق دریا (ص۲۸۸) به مسقط (ص۲۹۹)، بندر بوشهر (ص۳۱۳) و از آنجا به بصره (ص۳۲۱)، کاظمین (ص۳۲۵)، سامرا (ص ۳۲۷ ۲۳۸) و سپس کربلا (ص۳۳۵) و نجف (ص۳۵۵) رفتهاند. نویسنده در هر یک از این شهرها چندی اقامت کرده و بیشتر به دیدار با دانشوران و خرید کتاب پرداخته است. (ص۲۹۱، ۳۱۴، ۳۵۶، ۳۵۸ و...) وی سفرنامه را تا بازگشت از نجف به کربلا نگاشته و بر این اساس، سفر حج او از هند تا مکه و مدینه، شش ماه و با احتساب سفر عتبات، حدود ۱۴ ماه به طول انجامیده است.
| |
| | |
| در طول سفر، او ارتباط خود را با خانواده و دوستان از طریق ارسال و دریافت نامههای فراوان حفظ کرده (ص۱۳۰ و...) و در یکی از همین نامهها دریافته که سید حسین، پسر دو سالهاش، همچون دو فرزند دیگرش درگذشته و از این خبر سخت اندوهگین شده است. (ص۳۲۹۳۳۰) وی همچنین متن برخی از نامهها، گاه فارسی و گاه عربی، را که از شخصیتهای مشهور به او یا برادرش میرسیده، همراه پاسخ آنها آورده است. (ص۱۰۹، ۱۱۸، ۳۵۷) محتوای این نامهها بیشتر احوالپرسی، آرزوی سلامت برای نویسنده و به ویژه برادر دانشمند وی و پرسش از چگونگی سفر و محل اسکان ایشان است. نامهها و نیز پاسخ آنها با عباراتی مُطنطن، پر طمطراق و مسجّع نوشته شدهاند. | |
| این سفرنامه تاکنون به صورت دستنویس باقی مانده و منتشر نشده است. گزارشی سودمند از آن در مجله میقات حج<ref>میقات حج، ش۱۴، ص۱۵۴-۱۷۲</ref>، «سیری در سفرنامه حج مرحوم صاحب عبقات الانوار». انتشار یافته که ترجمه صفحاتی از کتاب را نیز در بر دارد.
| |
| | |
| {{ کتابهای مرتبط با حج}}
| |
| | |
| [[رده:کتابهای میرحامد حسین]]
| |
| [[رده:کتابهای قرن سیزدهم قمری]]
| |
| [[رده:سفرنامههای حج]]
| |
| [[رده:سفرنامههای عتبات]]
| |