پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
اهل حدیث
(بخش)
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
==کاربرد واژه== تعبیر اصحاب یا اهل حدیث را با سه کاربرد میتوان یافت: ===تدوینگران حدیث نبوی=== اصحاب حدیث نخستین تدوینگران حدیث نبوی هستند. در پی آزاد شدن گزارش و تدوین حدیث در روزگار [[عمر بن عبدالعزیز]] (حک: 99-101ق.) وی به کارگزارانش در [[مدینه]] دستور داد کسانی به گردآوری و تدوین حدیث نبوی پردازند.<ref>الاعلان بالتوبیخ، ص43.</ref> این افراد که در عرصه حدیث و شناخت آن کوشیدند، به تدریج به دلیل همین اهتمام، به اصحاب حدیث<ref>الملل و النحل، شهرستانی، ج1، ص206.</ref> یا اهل حدیث و آثار<ref>الانتصار لاصحاب الحدیث، ص44.</ref> شناخته شدند. البته این تعبیر بر گروهی ویژه اطلاق نمیگشت.<ref>اعتقاد اهل السنه، ص9.</ref> با توجه به تدوین حدیث، در مباحث نظری، نزدیکی معنایی اصطلاحات محدث، حافظ و اصحاب حدیث بررسی میشد.<ref>تدریب الراوی، ج1، ص29-31.</ref> گزارش و ضبط حدیث که فضیلتی پر ارج تلقی میگشت، اهل حدیث را وامیداشت تا در پاسداری از حدیث توصیههایی بنمایند.<ref>مفتاح الجنه، ج1، ص8-12.</ref> اهل حدیث برای ساماندهی اصول و مبانی اسناد حدیثی به عباراتی چون «الاسناد من الدین»، «الاسناد سلاح المؤمن»<ref>اثر علل الحدیث، ج1، ص50-51.</ref> و «اِنَّمَا الدِّینُ بِالْآثَارِ لَیْسَ بِالرَّاْی»<ref>شرف اصحاب الحدیث، ص6.</ref> متوسل میشدند و شناخت اسناد را تنها راه دستیابی به احکام شرعی تلقی مینمودند.<ref>شرف اصحاب الحدیث، ص92.</ref> این تعابیر ویژه گزارش حدیث نبود؛ بلکه شامل بررسیهای رجالی و شناخت راوی ثقه از مجهول و ضعیف نیز میشد.<ref>نک: الجرح و التعدیل، ج2، ص27.</ref> اصحاب حدیث، افزون بر تدوین حدیث، به تطبیق حدیث بر [[قرآن]] (عَرض) و پژوهش در علل، معانی، اختلاف و مشکلات احادیث و سنجش معیارهای محدثان نیز توجه داشتند.<ref>نک: الاتجاهات الفقهیه، ص190-250.</ref> آنان خود را حافظان حدیث و سنت نبوی و پاسداران شریعت میدانستند.<ref>شرف اصحاب الحدیث، ج1، ص10.</ref> حتی برخی به صراحت نوشتند در میان فرقههای اسلامی، به پشتوانه حدیث افتراق امت، اهل حدیث مصداق فرقه ناجیهاند.<ref>شرف اصحاب الحدیث، ص45-46؛ اعتقاد ائمة الحدیث، ص79؛ اعتقاد اهل السنه، ص9-10.</ref> در برابر، مخالفان درباره اصحاب حدیث عنوان [[حشویه]]، [[مجبره]] و [[مجسمه]] به کار بردهاند.<ref>فرق الشیعه، ص7؛ اعتقاد اهل السنه، ص13.</ref> ====تدوین حدیث در زمان صحابه==== از روزگار [[صحابه]]، در [[مسجدالنبی]] حلقههای درس و بحث [[فقه]] و حدیث برقرار بود و کسانی چون [[ابی بن کعب]]، [[ابوهریره]]، [[ابن عمر]] (م. 73ق.) و [[سعد بن مالک]] هسته نخستین مباحث حدیثی در مدینه را تشکیل میدادند. در [[مکه]] نیز مجلس ضبط و روایت و تدوین حدیث، به ابوهریره، [[ابن عباس]] (م. 68ق.)، ابن عمر، [[ابوسعید خدری]] (م. 74ق.) [[جابر بن عبدالله]] (م. 78ق.) و [[عایشه]] (م. 57ق.) تعلق داشت.<ref>نک: المدرسة الحدیثیه، ج1، ص53-322.</ref> در روزگار [[تابعین]]، این فعالیت علمی حدیثی تداوم یافت و این سنتهای تدریسی، حلقات درس و مجالس حدیث به مثابه میراث خانوادگی به شاگردان نوجوان منتقل شد.<ref>المدرسة الحدیثیه، ج1، ص29، 33-35.</ref> کسانی چون [[مسروق بن اجدع همدانی |مَسروق بن اَجدع همدانی]] (م. 64ق.)، [[علقمه نخعی]] (م. 62ق.)، [[اسود بن یزید|اَسوَد بن یزید]] (م. 75ق.)، [[سعید بن جبیر|سعید بن جُبیر]] (م. 94ق.) و [[عامر شعبی|عامر شَعبی]] (م. 102ق.) از مشهورترین تابعان و پایهگذاران مکتب حدیث عراق بودند و خود را به بهرهوری از دانش صحابه حجاز پایبند میدانستند.<ref>الاحکام، ج2، ص114؛ الاتجاهات الفقهیه، ص39.</ref> در مراحل بعد، کسانی مانند [[عبدالملک جریح|عبدالملک جُرَیح]] (م. 150ق.)، [[ابن اسحق]] (م. 151ق.)، [[معمر راشد|مَعمَر راشد]] (م. 153ق.)، [[اوزاعی]] (م. 157ق)، سُفیان ثوری (م. 161ق.)، [[عبدالله مبارک]] (م. 181ق.)، [[وکیع جراح|وَکیع جراح]] (م. 197ق.) و [[سفیان عیینه|سفیان عُیینه]] (م. 197ق.) در گزارش حدیث اهتمام داشته و از اصحاب حدیث نام گرفتهاند.<ref>نک: دانشنامه کلام اسلامی، ج1، ص564.</ref> نتیجه این روند، شکل گرفتن مجامع روایی مهم چون المصنف ابن ابی شیبه، موطّا مالک، مسند شافعی و کتابهای حدیثی اهل [[عراق]] بود. مردمان شهرهای دور دست، برای فراگیری حدیث به [[حجاز]] میآمدند و از سفیان عیینه در مکه و مالک بن انس در مدینه بهره حدیثی میبردند. به این ترتیب، تدوین حدیث مراحل گوناگون را پشت سر نهاد تا در دوران احمد بن حنبل (م. 241ق.) به تکامل رسید.<ref>ابن حنبل حیاته و عصره، ص88-90.</ref> ===اکتفاکنندگان به ظاهر حدیث=== اصحاب حدیث به کسانی اطلاق میگردد که به ظاهر احادیث اکتفا میکنند<ref>الازمة العقیدیه، ص140.</ref> و در برابر اهل رای که از ظاهر الفاظ بیرون شده، به تاویل رو میآورند، قرار دارند. اهل حدیث، ارزش پرهیز از [[تاویل]] را به آیه 7 [[سوره آل عمران]]مستند کرده، از مشرب خود دفاع میکنند.<ref>الملل و النحل، شهرستانی، ج1، ص104.</ref> آنها با نگارش آثار گوناگون به رد تاویل پرداخته، باورداران تاویل را نقد کردند.<ref>الازمة العقیدیه، ج1، ص162-168.</ref> به باور اهل حدیث، این روش از حدیثگرایی با [[اجتهاد]] منافاتی ندارد؛ به این معنا که اصحاب حدیث هم اجتهاد مینمودند و هم از ظاهر نصوص بیرون نمیشدند.<ref>نک: الاتجاهات الفقهیه، ص335-337.</ref> مدافعان اهل حدیث ضمن اشاره به ضرورت اجتهاد، معتقدند که حدیثگرایان در حد میانه افراط اهل رای و تفریط اهل ظاهر قرار دارند.<ref>اعتقاد اهل السنه، ص9-10.</ref> ===اهل ظاهر=== سومین کاربرد این اصطلاح که اهل حدیث بیشتر با آن شناخته میشوند، این است که اصحاب حدیث در استنباط احکام شرعی منابع خود را به کتاب و سنت منحصر کرده، به نقش عقل در استنباط شریعت اعتنایی نداشتند.<ref>نک: الانتصار لاصحاب الحدیث، ص4-5، 75-82.</ref> به همین سبب، اصحاب حدیث را «اهل ظاهر» خواندهاند.<ref>اعتقاد ائمة السلف، ج1، ص220-221.</ref> بر پایه همین کاربرد، [[ابوحاتم رازی]]، منکران [[قیاس]] و رای و پیروان حدیث نبوی و روایات صحابه و تابعین را اصحاب حدیث خوانده است.<ref>الجرح و التعدیل، ج1، ص4، 13.</ref> در برابر اصحاب حدیث، رایگرایان دریافتهای عقلی خود را در استنباط احکام دخالت میدهند و از این رو به اهل قیاس نامبردارند.<ref>معجم الفاظ الفقه، ص75.</ref> در توصیفی دیگر، اصحاب قیاس چون در تبیین مشکلات حدیث یا موضوعاتی که حدیثی درباره آن نیامده، به رای خود رجوع میکنند، به اصحاب رای نامبردار شدند.<ref>شرح اصول کافی، ج11، ص257؛ ج12، ص334.</ref> از لحاظ مفهومی، رای در این کاربرد شامل نظر مخالف نص، گمانپردازی در [[دین]]، سخنان اهل [[بدعت]]، و تمسک جستن به قیاس و [[استحسان]] است.<ref>الانتصار لاهل الحدیث، ج1، ص11.</ref> شاید برای مخالفت مطلق با رای است که گاه در اصطلاح، اهل حدیث را در تقابل با اهل بدعت تعریف میکنند.<ref>اعتقاد ائمة السلف، ج1، ص220.</ref> مخالفت اصحاب حدیث با دانش کلام، در جهت بیاعتنایی آنها به عقل ارزیابی شده است.<ref>کشف المراد، ص24، «پاورقی. </ref> برای دوری از رای و قیاس، گاه اصطلاح [[سلف]] را به حدیثگرایانی چون مالک انس (م. 179ق.)، سفیان ثوری (م. 161ق.)، احمد حنبل (م. 241ق.)، و داود بن علی اصفهانی (م. 270ق.) اطلاق کردهاند؛ با این توجیه که اینان بر طریق متقدمان رفته و تابع آنها بودهاند.<ref>نک: الملل و النحل، ص103.</ref>
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
اهل حدیث
(بخش)
افزودن مبحث
Toggle limited content width