پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
ایران
(بخش)
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
==راههای حج ایرانیان== راه حج حاجیان ایرانی در طول تاریخ تغییرهای بسیار به خود دیده است. عوامل سیاسی و بسته شدن مرزها به دلیل نبرد میان حکومتها، قدرت یافتن راهزنان، عوامل طبیعی و آب و هوا، و نیز پیشرفت فناوری حمل و نقل از عوامل تغییر و تحول در راههای حج ایرانیان بوده است. ===راه عراق=== کهنترین و مهمترین راه حج ایرانیان، راه عراق بود. در سدههای نخستین اسلامی که ایران زیر نظر خلافت اسلامی و والیان عراق اداره میشد، مسافران مکه از نقاط گوناگون ایران به سوی شهرهای عراق راهی میشدند و از آنجا همراه کاروان عراق به سوی حجاز میرفتند. محل اجتماع ایرانیان در دوران حکومت امویان، شهر [[کوفه]] بود. پس از قدرت یافتن عباسیان و تأسیس شهر بغداد، کاروان عراقی از این شهر راهی مکه میشد.<ref>راه حج، ص12.</ref> مسافران کاروان عراق در این راه که در طول تاریخ با عناوینی مانند [[درب زبیده]]، راه کوفه، راه نجد و راه جبل شناخته شده،<ref>نک: الکامل، ج8، ص147؛ درب زبیده، ص65؛ نک: فارسنامه ناصری، ج1، ص710؛ سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی، ص171.</ref> از بغداد به کوفه و از آنجا به جنوب عراق میرفتند و با عبور از صحرای نفود و نجد و گذر از منازلی مانند قادسیه، عذیب، مغیثه، زباله، ثعلبیه، فید، حاجر و معدن النقره به حجاز میرسیدند و به مدینه یا مکه میرفتند.<ref>المناسک، ص269-356؛ المسالک و الممالک، ص125-127؛ البلدان، ص150؛ رحلة ابن جبیر، ص162-163.</ref> راه دیگر که از عراق به مکه میرفت، راه [[بصره]] بود که از بصره آغاز میشد و در معدن النقره به راه کوفه میپیوست.<ref>المسالک و الممالک، ص146-147؛ احسن التقاسیم، ج1، ص361؛ الخراج، ص84؛ جغرافیای حافظ ابرو، ج1، ص232.</ref> راه عراق برای حاجی ایرانی کوتاهترین راه بود؛ اما به دلیل وضعیت بد آب و هوایی و خطر همیشگی حمله راهزنان، بدترین راه حج نیز به شمار میرفت. در بیابانهای راه مکه، تهیه آب تنها از چاهها و برکههای محدود و شناخته شدهای میسر بود که میزان آب آنها همیشه به یکاندازه نبود و بعضی سالها کاروانیان را به دشواری میانداخت. نبود آب و وقوع طوفان در برخی سالها باعث توقف کاروان حج یا کشته شدن بسیاری از حاجیان میشد.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص150؛ ج9، ص150، 501؛ ج10، ص139؛ الکامل، ج7، ص34؛ ج9، ص205؛ درب زبیده، ص99-100.</ref> حمله راهزنان و قبایل عرب به کاروان حاجیان، مشکل دیگر مسافران مکه در راه عراق بود که تا روزگار معاصر نیز ادامه داشته است. این راهزنان با حمله به کاروان حاجیان، گاه به کشتار و غارت میپرداختند و گاه در ازای دریافت اموال کاروانیان، به آنان اجازه بازگشت یا ادامه مسیر میدادند. رویارویی با این قبایل به نیروی نظامی نیاز داشت و در مواردی که پادشاهان و خلفا ضعیف بودند یا به دلیل مشکلات داخلی، به حج بها نمیدادند، قدرتنمایی این بادیهنشینان چنان بالا میگرفت که سفر حج را سالها به تعطیلی میکشاند.<ref>درب زبیده، ص91-98.</ref> ناامنی حاصل از ظهور قرمطیان (۲۷۳–۴۷۰ق) یعنی پیروان ابوطاهر قرمطی در [[جزیرةالعرب]] نخستین مورد مهم راهزنی است که از سال ۲۹۴ق. آغاز شد و با حمله قرمطیان به مکه در سال ۳۱۶ق. به اوج رسید و حجگزاری ایرانیان و حرکت کاروان عراق را سالها با دشواری روبهرو کرد.<ref>تاریخ طبری، ج11، ص22، 119؛ تاریخ ابن خلدون، ج4، ص129.</ref> حتی پیش از آن نیز حمله قبایل عرب به کاروان حاجیان از جمله به سال ۲۸۷ق. رخ داده بود.<ref>تاریخ طبری، ج10، ص74؛ اتحاف الوری، ج2، ص355.</ref> در هر دوره، یکی از قبایل عرب مانند بنو سلیم، طی، خفاجه و بنیحرب قدرتی بیشتر مییافت و مدتی عامل اصلی ناامنی در راه حج میشد.<ref>تجارب الامم، ج7، ص515؛ الکامل، ج8، ص574؛ ج9، ص69، 105، 205، 236؛ درب زبیده، ص92-98.</ref> پس از تشکیل دولت صفوی در ایران و فراگیری مذهب تشیع در این سرزمین، راه عراق به دلیل وجود مزارهای [[امامان شیعه]] در عتبات برای ایرانیان اهمیتی بیشتر یافت. در این دوران، راه عراق در سرزمینهای زیر سلطه دولت عثمانی قرار داشت. حکومت عثمانی بر سرزمینهای جنوب عراق نظارت کامل نداشت و این سرزمینها معمولاً شاهد قدرت یافتن قبایل عرب بود. ناامنی، گرفتن مالیات فراوان از حاجیان در طول مسیر، و معطل کردن آنان به بهانههای گوناگون باعث میشد گاه عبور کاروانهای حج از این مسیر، از سوی شاهان ایران ممنوع شود. در نامهای که شاه عباس دوم به شریف مکه نوشت، به منع حاجیان برای عبور از راه بصره اشاره و بازگشایی راه حج وابسته به تعهد حاکم بصره و شریف مکه به برقراری امنیت در طول مسیر شده است.<ref>سفرنامه شاردن، ج2، ص616؛ نک: احیاء الملوک، ص479؛ مقالات تاریخی، دفتر11، ص62-68.</ref> در دوران حکومت قاجار، راه عراق را بیشتر با عنوان راه نجد یا راه جبل میشناختند.<ref>نک: سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی، ص171؛ تذکرة الطریق، ص22؛ سفرنامه فرهاد میرزا، ص196.</ref> از نیمه سده سیزدهم ق. دولتی نیمه مستقل در سرزمین نجد یا جبل با نام آلرشید (۱۲۵۲–۱۳۴۰ق) تشکیل شد. آلرشید مسؤولیت حفظ امنیت راه جبل را بر عهده داشتند و در برابر از کاروانداران مالیات میگرفتند.<ref>خاطرات سرهارد فورد، ص13.</ref> مسافران زیر نظر شخصی که از سوی او به عنوان امیرالحاج تعیین میشد، سفر میکردند.<ref>مقالات تاریخی، دفتر8، ص187.</ref> هر چند حاکمان آلرشید از اقتدار بسیاری برخوردار بودند، باز هم احتمال حمله راهزنان و قبایل در راه جبل بسیار بود.<ref>به سویام القری، ص242، 244؛ تذکرة الطریق، ص50.</ref> با این حال، مشکل اصلی راه جبل برای حاجی، نه حمله راهزنان، که بدرفتاری و زیادهخواهی خود حاکمان جبل بود. امیر جبل به بهانههای گوناگون بیش ازاندازه از مردم پول میگرفت و برای دریافت آن با مردم بدرفتاری میکرد.<ref>حدیث قافلهها، ص113-114.</ref> پول فراوان که امیر جبل از حملهداران طلب میکرد، باعث میشد حملهداران بیشتر به حاجی فشار بیاورند و به بهانههای گوناگون از او پول بگیرند. گاه حملهداران در شهرهای درون ایران یا در راه برگشت در مدینه، با حاجی بر مبلغی معین قرارداد میبستند و در میان بیابان که حاجی هیچکس را نداشت و به دلیل بلد نبودن راه کاملاً به حملهداران محتاج بود، بیش از توافق پیشین طلب میکردند.<ref>مقالات تاریخی، دفتر9، ص16-20؛ سفرنامه مکه معظمه، ص185؛ حدیث قافلهها، ص204.</ref> با وجود دریافت این مبالغ، خدمات ارائه شده به حاجی بسیار اندک بود و در برخی سالها به دلیل کمبود شتر، مسافران مدتها در مسیر معطل میشدند.<ref>سفرنامه مکه معظمه، ص186، 189.</ref> رفتار عوامل امیر جبل، حملهدار، شتردار و عکام (خدمتکار) با حاجی، بسیار بد بود. گاه عکام و جمّال (اجاره دهنده شتر به کاروانیان) به دلیلهای گوناگون حاجی را به قصد کشت، کتک میزدند و اگر درخواستی اضافی داشت و مثلاً نان فراوان میخواست یا بیش از اندازه برای قضای حاجت میایستاد یا شترش بر زمینمیخورد، او را به باد فحش و ناسزا میگرفتند.<ref>سفرنامه مکه معظمه، ص196-198.</ref> اگر کسی از حاجیان در میانه راه میمرد، برای حمل جسدش از بستگانش پول فراوان طلب میکردند.<ref>مقالات تاریخی، دفتر9، ص23-25.</ref> اگر حاجی ناخوش و بیمار بود و نمیتوانست به راه ادامه دهد، برای آزاد کردن شتر در فرصتی او را در بیابان مینهادند و به دیگران خبر مرگ حاجی را میدادند.<ref>نک: سفرنامه مکه معظمه، ص195-197.</ref> به دلیل این گونه مشکلات، راه جبل بدترین راه حج شناخته میشد و سفرنامههای حج دوران قاجاری لبریز از شرح مشکلات راه جبل است تا آنجا که برخی سفرنامهها مانند «تیر اجل در صدمات راه جبل» اصولاً برای تذکر سختیهای این راه و منع حاجیان از انتخاب این راه نوشته شدهاند.<ref>مقالات تاریخی، دفتر9، ص16.</ref> این وضعیت باعث شد که بعضی از دانشوران و شاهان قاجار، سفر از راه جبل را گاهی ممنوع کنند.<ref>سفرنامه مکه معظمه، ص158.</ref> در این زمانها، امیر جبل که به درآمد سفر حاجیان نیاز داشت، بهطور موقت خدماتی بهتر به حاجیان ارائه مینمود و برای لغو ممنوعیت با دولت ایران مذاکره میکرد. ===راه احساء=== از دیگر راههای حاجیان ایرانی که از صحراهای شبه جزیره میگذشت، راه [[احساء]] یا لحساء بود. احساء یا لحساء، سرزمینی در جنوب غرب [[خلیج فارس]] و نام قدیم آن بحرین بود.<ref>احسن التقاسیم، ص93؛ معجم البلدان، ج1، ص112؛ جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی، ج1، ص234.</ref> حاجیان ایرانی برای گذر از راه احساء معمولاً با عبور از عرض خلیج فارس، نخست به بحرین میرفتند و سپس با عبور از [[یمامه]] به حجاز میرسیدند. این راه از دیرباز مورد استفاده ایرانیان بوده است. ناصر خسرو هنگام بازگشت به ایران از مکه، به سال ۴۴۳ق. از این راه بهره برد. او از مکه به یمامه و سپس به احساء رفت و از آنجا به بصره و آبادان و سرزمینهای ایران سفر کرد.<ref>سفرنامه ناصر خسرو، ص147-152.</ref> [[ابنبطوطه]] نیز به سال ۷۳۲ق. از راه احساء به [[مکه]] رفت. او از بندر سیراف و با عبور از عرض خلیج فارس، به بحرین سفر کرد و از آنجا به احساء و یمامه و مکه رسید.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج2، ص151-154.</ref> سفر از راه خلیج فارس به بحرین و احساء در دوران صفویه رونقی بیشتر یافت و مورد استفاده برخی دانشوران شیعه ایرانی قرار گرفت.<ref>نک: تاریخ و سفرنامه حزین، ص243؛ تاریخ عالمآرای عباسی، ج1، ص156.</ref> ===راه شام=== این راه از شهرهای شام آغاز میشد و با گذشتن از سرزمینهای [[سوریه]] و اردن امروزی و منازلی چون بصری، کرک، معان، عقبه، ذات حج، و تبوک به مدینه و مکه میرسید.<ref>درباره راه شام، نک: الحقیقة و المجاز، ج3، ص387-411.</ref> این راه معمولاً مسیر اصلی ایرانیان نبود؛ اما در برخی دورهها بیشتر مورد استفاده ایرانیان قرار میگرفت. تا پیش از دوران صفویه، این راه یا از سوی افرادی که میخواستند در مسیر حج از [[بیتالمقدس]] یا مصر دیدن کنند، استفاده میشد یا هنگامی که راه عراق به دلیل خطر هجوم راهزنان بسته بود. با قدرت یافتن حکومت عثمانی در عراق و آناتولی و شبه جزیره، راه عراق اهمیت خود را از دست داد و راه شام به عنوان مسیر اصلی حج از سوی دولت عثمانی مورد توجه قرار گرفت. از این دوران، معمولاً ایرانیان از دو راه به شام میرفتند. راه معمول، [[عراق]] و [[بغداد]] و سپس [[کرکوک]]، [[موصل]] و عرفه به [[حلب]] و [[دمشق]] بود. راه دیگر، شمال ایران و نخجوان و اردوباد و آناتولی و حلب و دمشق بود. نویسنده یک سفرنامه به جای مانده از دوران صفوی، از سفر کاروان رسمی یا بخشی از کاروان رسمی حاجیان ایرانی که با گروهی از تفنگداران حمایت میشدهاند، از این راه خبر داده است. این مسیر افزون بر اینکه کوهستانی و بسیار خطرناک و دشوار بود، در معرض حمله راهزنان نیز قرار داشت و دانسته نیست که چرا ایرانیان از این راه استفاده میکردند.<ref>سفرنامه منظوم حج، ص41-62؛ بیان واقع، ص130-135؛ مقالات تاریخی، دفتر8، ص194-196؛ تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص173-176.</ref> راه شام برای مسافر ایرانی بسیار طولانیتر از راه عراق بود. با آنکه این راه با سربازان عثمانی محافظت میشد، همچنان احتمال حمله راهزنان وجود داشت. قسمتی از راه نیز از بیابانهای خشک عبور میکرد. افزون بر اینها، به دلیل اختلاف عثمانی با حکومتهای ایران، مسافر ایرانی دچار برخی مشکلات نیز بود؛ از جمله آنکه ناچار بود مالیات بیشتر بپردازد.<ref>عالمآرای نادری، ج3، ص887؛ اسناد و مکاتبات سیاسی ایران از 1105 تا 1135، ص174؛ بیان واقع، ص150- 151.</ref> ===راه دریایی جنوب ایران=== راه دریایی جنوب ایران نیز از راههای قدیم بود که از دوران صفویه و در پی رواج کشتیرانی اروپاییان در اقیانوس هند، رونقی بیشتر یافت. برای عبور از این راه، حاجیان در بنادر جنوبی ایران مانند بندر کنگ و [[بوشهر]] به کشتی مینشستند و با گذر از خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند و جنوب شبه جزیره عربی، وارد دریای سرخ میشدند و به بندر جده میرفتند.<ref>تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص192-194؛ مقالات تاریخی، دفتر8، ص183؛ وقایع السنین، ص557؛ تاریخ و سفرنامه حزین، ص241.</ref> بهرهوری از این راه در دوران قاجار بیشتر شد. در این دوران، افزون بر بهرهوری از بنادر جنوب ایران، برخی از حاجیان نخست به عتبات میرفتند و پس از زیارت عتبات، از بصره به قصد جده سوار کشتی میشدند.<ref>نک: شرح زندگانی من، ج2، ص80؛ فارسنامه ناصری، ج1، ص27؛ روزنامه سفر حج، ص45-62.</ref> راهی دیگر که در اوایل دوران پهلوی استفاده میشد، مسیر زمینی از ایران به [[بمبئی]] و از آنجا با کشتی به سوی جده بود.<ref>میقات حج، ش54، ص1492، «حجگزاری در سالهای آغازین انقلاب.</ref> سفر دریایی در این دوران معمولاً با کشتیهای اروپایی موجود در خلیج فارس انجام میشد و حاجیان بهرهوری از کشتیهای خارجی را که از لحاظ امکانات مناسبتر بودند، سفارش میکردند.<ref>پنجاه سفرنامه، ج1، ص596؛ سفرنامه حاج ایاز خان قشقایی، ص66، 77؛ نک: خاطرات سفر مکه، ص62.</ref> کشتیهایی که حاجیان را جابهجا میکردند، معمولاً شلوغ بودند و همین باعث ناراحتی زائران میشد. مسافران برای انتخاب جای مناسب در کشتی و نیز از نظر بهداشتی بسیار در تنگنا بودند.<ref>پنجاه سفرنامه، ج2، ص476-479؛ ج8، ص30؛ ج4، ص420.</ref> راه طولانی دریایی که بیشتر با بیم از طوفان و غرق شدن میگذشت، برای حاجی دشوار بود.<ref>روزنامه سفر حج، ص57.</ref> در دوران قاجار، برخی ایرانیان از جمله پسر حاجی زینالعابدین بازرگان شیرازی با خرید کشتی به حمل و نقل ایرانیان در این مسیر پرداختند.<ref>حدیث قافلهها، ص101.</ref> کشتی ایرانی دیگر که در منابع این دوره از آن یاد شده، احمدی خوانده میشد که به سال ۱۳۱۹ق. فعال بوده است.<ref>پنجاه سفرنامه، ج7، ص255.</ref> ===راه استانبول=== راه دیگر که تنها از دوران قاجاریه استفاده میشد، راه [[استانبول]] بود. ایرانیانی که این مسیر را انتخاب میکردند، معمولاً از شهرهای نیمه شمالی کشور به سوی انزلی راهی میشدند. در انزلی با کشتی به باکو میرفتند و از باکو به سوی باتوم یا یکی از دیگر بنادر دریای سیاه میرفتند. مسافرت در این مسیر پس از احداث راهآهن باکو تا باتوم بسیار رونق گرفت و مورد استفاده ایرانیان به ویژه ثروتمندان بود. مسافران معمولاً از باتوم با کشتی به استانبول میرفتند و از استانبول با کشتی به [[اسکندریه]] در مصر رهسپار میشدند و سپس در خاک مصر به بندر سوئز میرسیدند و با کشتی به سوی جده راهی میگشتند. کسانی که قصد داشتند نخست به [[مدینه]] بروند، در ینبع؛ و آنان که نخست به مکه میرفتند، در جده پیاده میشدند.<ref>سفرنامه فرهاد میرزا، ص19-127؛ سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی، ص57-158؛ سفرنامه امین الدوله، ص58-156؛ پنجاه سفرنامه، ج6، ص18؛ ج7، ص200.</ref> احرام حاجیانی که با کشتی به جده میرفتند، همسو با میقات، درون کشتی انجام میشد. این حاجیان نیز مانند آنها که از جنوب ایران به دریای سرخ میآمدند، با مشکل کمبود آب در کشتی برای غسل و [[احرام]] رویارو بودند.<ref>پنجاه سفرنامه، ج7، ص251؛ سفرنامه فرهاد میرزا، ص164.</ref> مسافر راه استانبول با عبور از شهرهای امپراتوری روسیه و دولت عثمانی، با بخشی از پیشرفتهای فنی به ویژه در امر حمل و نقل آشنا میشد و برخی از جلوههای تمدن جدید غرب را تجربه میکرد. سفرنامههای این دوران شامل وصف پیشرفت تکنولوژیک، وضع اجتماعی و اقتصادی، سیمای شهرهای قفقاز و استانبول، و بیان تجربههای حاجیان از شرکت در مکانها و اجتماعاتی مانند تئاتر، پارک و تالار کنسرت است. در حقیقت، بخشی از تجربه آشنایی ایرانیان با مظاهر تمدن غرب، حاصل همین سفرها بوده است.<ref>سفرنامه میرزا داود وزیر وظایف، ص77-78؛ سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی، ص112-113؛ پنجاه سفرنامه، ج7، ص194، 197، 204-209.</ref> ===راه دریایی از بیروت=== در دوران معاصر و پیش از رواج هواپیما، برای سفر به حج، راه دریایی بیروت مورد استفاده حاجیان ایرانی قرار میگرفت. در این مسیر، حاجیان ایرانی نخست از راه زمینی و با اتومبیل و قطار به عراق سفر و سپس بیروت سفر میکردند و با کشتیهای اروپایی به جده راهی میشدند. بهرهوری از راه دریایی بیروت تا مدتها ادامه داشت و در دوران پهلوی اول، از راههای اصلی حاجیان ایرانی بود. در سالهای پیش از جنگ جهانی دوم، سفیر ایران در جده برای حمل و نقل حاجیان ایرانی از بیروت به جده و بر عکس، با یک شرکت فرانسوی قراردادی امضا کرد.<ref>روابط سیاسی ایران و عربستان، ص71.</ref> به سال ۱۳۲۷ش؛ که پس از جنگ جهانی دوم نخستین بار حج ایرانیان بهطور رسمی انجام شد، حدود دو هزار تن از جمعیت چهارده هزار نفری حاجیان ایرانی، از این راه به حج رفتند.<ref>میقات حج، ش51، ص170، 185، «خاطرات سرپرست حجاج در سفر سال 1327ش.».</ref> ===راه هوایی=== از سال ۱۳۲۸ش. راه هوایی به راههای حج ایرانیان افزوده شد. در سالهای آغازین، مسیر هوایی میان ایران تا جده بهطور مستقیم وجود نداشت و حاجیان یا از راه زمینی یا با هواپیما از [[تهران]] به بغداد، بصره، بیروت یا شهرهای [[اردن]] و سوریه میرفتند و از فرودگاه این شهرها راهی جده میشدند.<ref>مجله خاطرات وحید، ش7، اردیبهشت1351، ص38، «مقدمات عزیمت به مکه.</ref><ref>خاطرات زیارت خانه خدا، ص35، 39؛ خاطرات سفر حج، ص12؛ به سوی خدا میرویم، ص105، 113؛ سفرنامه حج و راهنمای حاج، ص9.</ref> در سال ۱۳۲۷ش. حدود ۶۰۰ تن از ایرانیان با هواپیما به مکه رفتند.<ref>میقات حج، ش51، ص170، 185.</ref> راه هوایی به تدریج رونق گرفت و پس از چندی پرواز مستقیم از ایران به جده برقرار و این راه به مسیر اصلی حج ایرانیان تبدیل شد و حجگزاری از راه زمینی ممنوع گشت. امروز نیز سفر حج ایرانیان تنها از راه هواپیما و با پروازهای مستقیم از ایران به شهرهای عربستان صورت میگیرد.
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
ایران
(بخش)
افزودن مبحث
Toggle limited content width