پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
بنیعباس
(بخش)
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
==مناسبات عباسیان و علویان== خلفای عباسی پس از قلع و قمع [[امویان]]، با دو شاخه از [[علویان]]، شامل شاخه حسنی و حسینی، رقابت و درگیری داشتند. عباسیان، [[پیشوایان شیعه]] را زیر نظر گرفته، به زندان افکنده، یا از مدینه به مرکز خلافت احضار نمودند. علویان در دوران اول خلافت عباسی بسیار فعال بودند و میان ایام خلافت [[سفاح]] تا [[مامون]]، حدود 30 قیام علوی رخ داد.<ref>الحیاة السیاسیه، ص134-135.</ref> ===دوره سفاح=== سفاح (132-136ق.) با علویان روابطی نیکو داشت. آنها را گرامی میشمرد و به ایشان صله و جایزه میداد. اما حسنیها به دریافت جایزه راضی نبودند و خود را سزاوار خلافت میدانستند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص360؛ انساب الاشراف، ج3، ص308-309.</ref> ===دوره منصور عباسی=== [[منصور عباسی|منصور]] (136-158ق.) بر خلاف برادرش، بر علویان بسیار سخت گیر بود. او چون به خلافت نشست، از پس فرزندان [[عبدالله محض]]، محمد و ابراهیم، برآمد و در این کار پافشاری کرد. منصور برای یافتن آنها در همه جای [[مکه]] و [[مدینه]] جاسوسگماشت. عبدالله، پدر آنها، را آزار داد تا بتواند آنها را به تسلیم وادارد و همه وابستگان به آن دو را به زندانانداخت. ====قیام نفس زکیه==== سرانجام [[نفس زکیه|محمد نفس زکیه]] نتوانست شکنجه و آزار خاندان خود را تحمل کند و دست به قیام زد.<ref>تاریخ خلیفه، ص276؛ تاریخ طبری، ج7، ص552-553؛ البدء و التاریخ، ج6، ص84-85.</ref> نفس زکیه پس از تصرف مدینه، [[حسن بن معاویه|حسن]] بن [[معاویة بن عبدالله|معاویة]] بن [[عبدالله بن جعفر|عبدالله]] بن [[جعفر بن ابوطالب|جعفر]] بن [[ابیطالب]] را به مکه فرستاد و او توانست به آسانی شهر مکه را فتح کند.<ref>تاریخ طبری، ج7، ص573-575.</ref> نفس زکیه 70 روز، از اواخر [[جمادی الاخر]] تا نیمه [[رمضان]]، بر مدینه حکم راند و در برابر سپاهیان فراوان منصور و حیلههای نظامی او، توان مقاومت را از دست داد و در 14 رمضان سال 145ق. در مدینه به قتل رسید.<ref>البدایة و النهایه، ج10، ص89.</ref> پس از کشته شدن محمد، مکه نیز به راحتی و بدون نبرد به تصرف [[عیسی بن موسی]] فرمانده سپاه عباسی درآمد. محمد بن عبدالله پس از قیام در مدینه، از برادرش ابراهیم خواست تا در [[بصره]] قیام خود را آغاز نماید. وی شب اول ماه رمضان سال 145ق. با یارانش قیام خویش را آشکار ساخت و شهر را به تصرف درآورد و بر خزانه بصره دست یافت. سپاهیان منصور در محلی به نام باخمری در 16 فرسنگی [[کوفه]]، به رویارویی با سپاه ابراهیم آمدند. ابراهیم در آغاز پیروزیهایی به دست آورد؛ ولی سرانجام در روز 25 [[ذیقعده]] سال 145ق. کشته شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص377؛ البدایة و النهایه، ج10، ص91.</ref> ====برخورد ناروا با امام صادق==== برخوردهای ناروای عباسیان با علویان به شاخه حسنیها منحصر نمیشد؛ بلکه حسینیها به ویژه [[امامان شیعه]] نیز پیوسته در معرض آزار عباسیان قرار داشتند. [[امام جعفر صادق(ع)]] (80-148ق.) زیر مراقبت دستگاه خلافت عباسی قرار داشت و عباسیان برای به دامانداختن او توطئههایی را طراحی میکردند.<ref>بحار الانوار، ج47، ص74.</ref> منصور امام صادق(ع) را از مدینه به عراق فراخواند و مدتی او را در کوفه زیر نظر گرفت<ref>اثبات الهداة، ج4، ص198.</ref> و حتی به کارگزار خود در مدینه دستور داد تا خانه او را به آتش کشد.<ref>المناقب، ج4، ص257.</ref> بسیاری از علویان در دوران منصور گرفتار حبس شدند و در زندانهای تاریک و نمناک کوفه و بغداد درگذشتند.<ref>مروج الذهب، ج3، ص299؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص238.</ref> ===دوره هادی عباسی=== پس از منصور، خلفای عباسی از کشتار و شکنجه و تعقیب علویان دست نکشیدند. در دوران خلافت [[هادی عباسی|هادی]] به سال 169ق. علویان به تنگ آمده از آزار عباسیان، درمدینه قیام کردند. مهمترین رویداد در دوران خلافت هادی، قیام [[حسین بن علی بن حسن مثلث]] از نوادگان [[امام حسن(ع)]] مشهور به شهید فخ بود که در اواخر سال 169ق. در مدینه رخ داد. با قیام حسین بن علی، حاکم مدینه از بیم گریخت و مردم به حمایت از علویان شتافته، درِ زندانها را گشودند و زندانیان را رها ساختند. درگیریها به درون [[مسجد نبوی]] نیز کشیده شد و به مسجد بیحرمتی گشت.<ref>التاریخ الشامل، ج2، ص76.</ref> حسین بن علی در مسجدالنبی که جمعی فراوان برای [[زیارت]] [[قبر رسول خدا]] در آن گرد آمده بودند، خطبهای خواند و چنین گفت: ای مردمان! من فرزند [[پیامبر خدا]]، در حرم پیامبر خدا، در مسجد پیامبر خدا، بر منبر پیامبر خدا، شما را به کتاب خدا و سنت رسول او میخوانم. اگر بدین شیوه عمل نکنم، بیعتی بر گردن شما ندارم.<ref>مقاتل الطالبیین، ص448.</ref> حسین بن علی، [[دینار خزاعی]] را به عنوان کارگزار مدینه تعیین نمود<ref>مقاتل الطالبیین، ص449.</ref> و خود از [[موسم حج]] بهره برد و برای گسترش نهضت، با علویان دیگر به سوی مکه حرکت کرد. وی پیشتر زمینههایی را برای قیام خویش در میان برخی از مکیان و کوفیان فراهم آورده بود. آنان که در موسم حج حضور داشتند، به حسین بن علی پیوستند.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص194-195.</ref> سپاه وی در [[منطقه فخ|منطقه فَخّ]] در شش میلی مکه که نام امروزی آن کوی شهیدان است،<ref>تاریخ مکه، ص140؛ المعالم الاثیره، ص215.</ref> در [[روز ترویه]] با سپاه عباسی رویارو شد و وی همراه برخی از [[سادات حسنی]] به شهادت رسید.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص193.</ref> هنگام سرکوبی این قیام، دو تن از عموزادگانش که با وی در برپایی قیام مشارکت داشتند، به میان کاروانهای حاجیان پناه بردند و خود را از مهلکه دشمن نجات دادند. یکی از آن دو به نام [[ادریس بن عبدالله]] بهسوی [[مصر]] رفت و دولت [[ادریسیان|ادریسیان مغرب]] را تأسیس نمود. دیگری به نام [[یحیی بن عبدالله]] به سوی [[ایران]] ره سپرد. ===دوره هارون=== با زوال حکومت کوتاه هادی و قدرت یافتن [[هارون الرشید|هارون]] (حک: 170-193ق.) برخورد با این دو تن در دستور کار وی قرار گرفت. به علت دوری مسافت و همچنین قدرت عظیمی که ادریس بن عبدالله در [[مغرب]] کسب کرده بود،هارون توان رویارویی مستقیم با وی را نداشت. بنابراین، او را به دست کسان خود به شکلی مرموز به قتل رساند.<ref>احسن التقاسیم، ص244.</ref> یحیی نیز که به منطقه دیلم پناه برده بود، پس از دریافت اماننامهای که به خط هارون نوشته شده بود و قضات و فقیهان و بزرگان [[بنیهاشم]] نیز بر آن شهادت داده بودند، خویش را تسلیم هارون ساخت؛ اما پس از چندی هارون به عهد خود وفا نکرد و با بهانههای واهی یحیی را به سال 176ق. به شهادت رساند.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص243.</ref> هارون [[اهلبیت(ع)]] به ویژه [[امام کاظم(ع)]] و پیروان آنها را در تنگنا قرار داد و چندینبار حضرت را به زندان افکند. سرانجام امام در زندان هارون به سال 183ق. به شهادت رسید.<ref>الارشاد، ج2، ص240.</ref> ===دوره امین و مامون=== علویان از اختلافات پیش آمده میان [[امین عباسی|امین]] و [[مامون]] استفاده نمودند و دست به کوششهایی زدند. از مهمترین این کوششها، قیام [[محمد بن ابراهیم طباطبا]]، به فرماندهی [[ابوالسرایا]]، در کوفه بود. علویان با این قیام که در آغاز خلافت مامون به سال 199ق. رخ داد، همراهی کردند. این قیام حدود 10 ماه (199-200ق.) به درازا کشید و مناطقی گسترده را فراگرفت. ابن طباطبا، رهبر این قیام، بهطور ناگهانی درگذشت و ابوالسرایا به جای وی محمد بن محمد بن زید بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب(ع) را که هنوز در سنین کودکی بود، به رهبری برگزید. ابوالسرایا طی چند لشکرکشی عباسیان را در شهرهای کوفه، [[مداین]] و [[واسط]] شکست داد و این شهرها را تصرف کرد. او [[حسین افطس]] را امیر مکه کرد و وی را به عنوان [[امیر الحاج]] تعیین نمود<ref>الکامل، ج6، ص305.</ref> و [[محمد بن سلیمان]] را نیز برای کارگزاری به سوی مدینه فرستاد.<ref>التاریخ الشامل، ج2، ص90.</ref> علویانی که بر [[حجاز]] و [[یمن]] حاکم بودند، پس از مرگ ابوالسرایا به سال 200ق. با [[محمد بن جعفرصادق]] معروف به دیباج بیعت کردند. انتصاب خلیفه علوی در مکه، قدرت مامون را تهدید میکرد. از اینرو، مامون برای رویارویی با او لشکری به فرماندهی [[عیسی جلودی]] به مدینه فرستاد. این لشکر از محمد بن جعفرصادق شکست خورد. در نبردی دیگر در اواخر سال 200ق. محمد بن جعفرصادق اسیر شد؛ اما پیروان او تسلیم نشدند و حجاز و یمن در تصرف علویان باقی ماند.<ref>الکامل، ج6، ص311؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص305-306؛ تاریخ الاسلام، ج13، ص76، 79؛ ج14، ص347-348.</ref> [[پرونده:نقشه جهان در دوره امام رضا(ع).jpg|بندانگشتی|نقشه جهان در دوره امام رضا(ع)]] ====ولایتعهدی امام رضا==== مامون در این دوره، برای خنثا کردن کوشش علویان حجاز و تفرقه افکندن میان آنان، [[امام رضا(ع)]] را به ولایتعهدی برگزید و به سال 200ق. امام را از مدینه به مرو آورد. امام رضا(ع) در موافقتی که در ذیل عهدنامه نوشت، کوشش مامون را در جبران ظلمهایی که پیشتر بر علویان رفته بود، ستود.<ref>کشف الغمه، ج2، ص277.</ref> مامون دستور داد در همه شهرها، در خطبهها، ولایتعهدی امام رضا یاد شود. از جمله در مدینه، عبدالجبار بن سعید مساحقی چنین کرد.<ref>مقاتل الطالبیین، ص564-565؛ الارشاد، ج2، ص262.</ref> مامون با این ترفند توفیق یافت تا قیامهای علویان را خاموش کند. سپس به سوی بغداد حرکت کرد و به سال 203ق. در طوس امام رضا(ع) را مسموم نمود.<ref>عیون اخبار الرضا، ج2، ص236-237.</ref> البته سیاست مامون این بود که حمایت شخصیتهای برجسته علوی را به خود معطوف نماید. ====محدود کردن امام جواد==== از اینرو، مبالغی به [[امام جواد(ع)]]پرداخت و دختر خود [[ام الفضل]] را به [[ازدواج]] او درآورد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص454.</ref> نیز [[فدک]] را به محمد بن یحیی بن حسین بن زید بن علی بن حسین(ع) و محمد بن عبدالله بن حسن بن علی بن حسین(ع) تحویل داد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص469.</ref> در دوران امامت امام جواد(ع) (202-220ق.) محدودیتهایی که از جانب خلفای عباسی برای امامان شیعه برقرار شده بود، ادامه یافت. به سال 220ق. امام جواد(ع) از مدینه به بغداد احضار شد.<ref>الارشاد، ج2، ص289؛ المناقب، ج4، ص384.</ref> محدودیتهایی که حاکمان عباسی برای وی به کار میبستند، کوششهای تبلیغی او را کاهش میداد. در اینحال، وی از طریق وکلای خود به اداره امور شیعیان میپرداخت.<ref>سازمان وکالت، ج1، ص73.</ref> ===دوره معتصم و واثق=== امام جواد به سال 220ق. در روزگار خلافت معتصم در 25 سالگی به شهادت رسید.<ref>الکافی، ج1، ص492؛ الارشاد، ج2، ص295؛ بحار الانوار، ج50، ص3.</ref> دوران امامت [[امام هادی(ع)]] (220-254ق.) که 33 سال تداوم یافت، همزمان با خلافت شش خلیفه عباسی شامل معتصم، [[واثق]]، [[متوکل]]، منتصر، [[مستعین]] و [[معتز]] بود. در 12 سال اول دوره امامت امام هادی که همزمان با خلافت معتصم و واثق بود، شیعیان موقعیتی همانند دوره مامون داشتند<ref>اعلام الوری، ج2، ص107-110؛ کشف الغمه، ج3، ص190.</ref> و برپایه بعضی از گزارشها، طالبیها در دوران واثق کمکهایی نیز دریافت میکردند.<ref>مقاتل الطالبیین، ص476.</ref> ===دوره متوکل=== با خلافت یافتن متوکل که دوره دوم خلافت عباسی آغاز شد، مشکلاتی گوناگون برای [[شیعیان]] پدید آمد. متوکل با جانبداری از [[اهل سنت]]، به علی(ع) و اهل بیت او سخت کینه میورزید. کارهای او همچون توهین به [[علویان]] با تمسخر [[امام علی(ع)]]، ویران کردن مرقد [[امام حسین(ع)]] به سال 236ق. و پیشگیری از زیارتِ مرقد مطهر ایشان،<ref>تاریخ طبری، ج9، ص185؛ الکامل، ج7، ص56؛ مقاتل الطالبیین، ص477-479.</ref> تعقیب و بازداشت و دستگیری بعضی از علویان،<ref>تاریخ طبری، ج9، ص266.</ref> و بازستاندن [[فدک]] از علویان<ref>بحار الانوار، ج29، ص210.</ref> در همین جهت بود. متوکل به سال 233ق. برای زیر نظر گرفتن امام هادی(ع) او را از مدینه به [[عراق]] احضار کرد.<ref>بحار الانوار، ج50، ص209.</ref> در [[سامرا]] به متوکل گزارش رسید که امام هادی(ع) با شیعیان خود ارتباط دارد و برای آنها در منزل سلاح ذخیره کرده است. متوکل دستور داد شبانه و ناگهانی به منزل او هجوم برند؛ اما چیزی نیافتند.<ref>مروج الذهب، ج4، ص11؛ البدایة و النهایه، ج11، ص15.</ref> ===دوره منتصر=== در دوره خلافت چند ماهه منتصر، وضعیت شیعیان بهتر شد. او دستور منع تعقیب [[طالبیان]] و کسانی را که به زیارت مرقد امام حسین(ع) و دیگر قبور [[آل ابیطالب]] مشرف میشدند، داد. نیز فرمان داد تا اوقاف و املاک غصب شده علویان به آنها بازگردانده شود. فدک را نیز به فرزندان [[امام حسن(ع)]] و امام حسین(ع) واگذار کرد.<ref>مروج الذهب، ج4، ص51؛ تاریخ الاسلام، ج18، ص418.</ref> ===دوره مستعین=== با خلافت یافتن مستعین به سال 248ق. سرکوب علویان دیگر بار آغاز شد. پس از شهادت امام هادی(ع) به سال 254ق. [[امام حسن عسکری(ع)]] حدود شش سال (254-260ق.) عهدهدار امامت شد. سیاست محدودسازی امامان از سوی خلفای عباسی در دوره امامت امام حسن عسکری(ع) ادامه یافت. او ملزم بود که روزهای دوشنبه و پنجشنبه هر هفته در کاخ خلیفه در سامرا حضور یابد.<ref>الغیبه، ص215.</ref> با شهادت امام حسن عسکری(ع) به سال 260ق. دوره [[غیبت صغری]] آغاز شد. به علت فشار خلفای عباسی، امام حسن عسکری(ع) آشکارا جانشین خود را معرفی نکرد و تنها بعضی از خواص و بستگان او موفق به دیدار امام بعد شدند.<ref>الغیبه، ص233؛ الهدایة الکبری، ص345.</ref> علویان که در مرکز خلافت عباسی تحت تعقیب قرار داشتند، با دور شدن از مرکز در مناطق دورتر دست به تشکیل دولتهایی زدند. این دولتها عبارتند از: [[ادریسیان]] (172-363ق.) در [[مغرب]] اقصی، [[علویان]] طبرستان (250-316ق.) در شمال [[ایران]]، [[بنو رسی|بنو رسّی]] (280-893ق.) در صَعَده [[یمن]]، و [[فاطمیان]] در مصر (297-567ق.).
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
بنیعباس
(بخش)
افزودن مبحث
Toggle limited content width