پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
بنینضیر
(بخش)
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
==روابط بنینضیر با مسلمانان== پیامبر اکرم(ص) بنینضیر را به اسلام فراخواند و پیشگوییهای راهبی به نام [[ابنهیبان]] درباره ظهور پیامبر آخرالزمان را برای آنها یادآور شد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج2، ص503؛طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج1، ص158؛مقریزی، امتاع الاسماع،۱۴۲۰ق، ج13، ص304.</ref> آنها به پیامبر امید دادند که در آینده و با شناخت بیشتر از اسلام، [[مسلمان]] خواهند شد و موافقت کردند که تا آن هنگام متعرض یکدیگر نشوند. پیامبر اسلام با آنها نیز پیمان صلح بست و مقرر شد هر یک از طرفهای پیمان که آن را نقض کند، با کشتار مردان و اسارت زنان و فرزندان و مصادره اموال مجازات شود.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج1، ص158؛مجلسی، بحار الانوار،۱۴۰۳ق، ج19، ص111.</ref> ===غزوه بنی نضیر=== پیمان شکنی و اقدام به ترور رسول خدا(ص) از سوی بنینضیر سبب بروز کارزاری شد که به غزوه بنینضیر معروف است. روایات تاریخی در خصوص جزيیات این واقعه متفاوت است. <br> براساس برخی منابع، در سال سوم هجری بنینضیر به منظور ترور پیامبر اسلام(ص) از او دعوت کردند در مکانی بیرون از مدینه با چند عالم یهودی که زیر لباس خود خنجرهایی را مخفی کرده بودند به گفتگو درباره اسلام بنشیند.<ref>تفسیر ثعلبی، ج9، ص268؛صالحی شامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج4، ص317.</ref> اما یکی از زنان آنها حقیقت را برملا ساخت و پیامبر به مدینه بازگشت. براساس روایت دیگر در سال چهارم هجری پیامبر برای درخواست کمک در پرداخت دیهی دو تن از افراد قبیله [[بنیعامر بن صعصعه|بنیعامر]] که توسط یکی از صحابه کشته شده بودند نزد بنینضیر رفت.<ref>سیوطی، الدر المنثور، ۱۳۶۵ق، ج2، ص266؛حلبی، السیره الحلبیه، ۱۴۰۰ق، ج2، ص559-560.</ref> آنها از پیامبر(ص) خواستند که قدری درنگ کند تا این مبلغ را برای او گردآوری کنند و پنهانی تصمیم گرفتند با رها کردن سنگی از روی قلعه پیامبر(ص) را به قتل برسانند.<ref>ابنهشام، السیره النبویه، ۱۳۸۳ق، ج3، ص682؛ابنسعد، الطبقات، دار صادر، ج2، ص57؛طبری، تاریخ طبری،۱۴۰۳ق، ج2، ص223-224.</ref> اما پیامبر(ص) این نقشه را دریافت و به سرعت به مدینه بازگشت.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج1، ص365؛ابنسعد، الطبقات، دار صادر، ج2، ص57؛بیهقی، دلائل النبوه، ۱۴۰۵ق، ج3، ص183؛ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۰ق، ج2، ص150.</ref> پس از بروز دشمنی بنینضیر، پیامبر به آنها 10 روز فرصت داد تا مدینه را ترک کنند و سالانه برای برداشت محصول خرما بازگردند و گرنه خونشان هدر خواهد بود.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۶۹.</ref> [[عبدالله بن ابی]] پیامی برای بنینضیر فرستاد و ضمن وعده یاری از آنها خواست ایستادگی کنند.<ref>ابنهشام، السیره النبویه، ۱۳۸۳ق، ج3، ص683؛ابنسعد، الطبقات، دار صادر، ج2، ص57؛طبری، تاریخ طبری،۱۴۰۳ق، ج2، ص224-225.</ref> حُیَی بن اخطب پیشنهاد او را پدیرفت و خود را آماده رویارویی با پیامبر کرد.<ref>قمی، تفسیر القمی،۱۴۰۴ق، ج2، ص359؛حویزی، نور الثقلین، ۱۳۷۳ش، ج5، ص272؛ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج1، ص368.</ref> رسول خدا، [[علی(ع)]] را به عنوان فرمانده سپاه تعیین کرد<ref name=":0">واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج1، ص371؛حلبی، السیره الحلبیه، ۱۴۰۰ق، ج2، ص562.</ref> و به سوی بنینضیر به راه افتاد و قلعههای آنان را محاصره کرد.<ref name=":1">ابنهشام، السیره النبویه، ۱۳۸۳ق، ج3، ص683.</ref> محاصره چندین روز به طول کشید و در این مدت درگیریهای محدودی درگرفت.<ref>ابنسعد، الطبقات، دار صادر، ج2، ص44-45؛واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج1، ص370-371.</ref> <ref>ابنسعد، الطبقات، دار صادر، ج3، ص567؛سیوطی، الخصائص الکبری،۱۹۸۵م، ج2، ص399.</ref> حُیَی که از رسیدن کمکهای وعده داده شده نا امید شده بود خواست تا بر پایه پیشنهاد پیشین پیامبر که دارایی آنها را محترم شمرده بود، سازش کند؛ اما پیامبر نپذیرفت و از آنها خواست همه تجهیزات نظامی، مزارع و باغهای خود را وانهند و تنها داراییهای منقول را با خود برداشته و از آن منطقه کوچ کنند.<ref>ابنهشام، السیره النبویه، ۱۳۸۳ق، ج3، ص683؛طبری، تاریخ طبری،۱۴۰۳ق، ج2، ص225؛بلاذری، فتوح البلدان،۱۹۵۶، ج1، ص18.</ref> سران بنینضیر از بیم این که مبادا وضعیت سختتر شود، به شرایط پیامبر تن دردادند و اثاث خود را بر پشت شتران بار زدند و خانههای خویش را ویران کردند تا قابل سکونت نباشد و در و چارچوبههای خانه را نیز با خود بردند.<ref>بغوی، تفسیر بغوی، دارالمعرفه، ج4، ص315؛حلبی، السیره الحلبیه، ۱۴۰۰ق، ج2، ص565؛دیاربکری، تاریخ الخمیس، ۱۲۸۳ق، ج1، ص462.</ref> گفته شده 600 شتر، اثاث و افراد بنینضیر را از محلههای مدینه گذراندند.<ref>ابنسعد، الطبقات، دار صادر، ج2، ص58؛مجلسی، بحار الانوار،۱۴۰۳ق، ج20، ص165.</ref> بیشتر تیرههای بنینضیر پس از اخراج، در [[حیره]] [[عراق]]، [[اریحا|اریحای]] [[فلسطین]] و اَذْرَعات شام پراکنده شدند و تنها آل ابیالحُقَیق و آل حُیَی بن اَخْطَب در خیبر سکونت گزیدند.<ref>طبری، تاریخ طبری،۱۴۰۳ق، ج2، ص226؛طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج9، ص386-387؛کحلانی، سبل السلام، ۱۳۷۹ق، ج4، ص63.</ref> <br> آیاتی از سوره حشر به گزارش غزوه بنینضیر پرداخته است. ===غنایم=== 340 شمشیر، <ref>حلبی، السیره الحلبیه، ۱۴۰۰ق، ج2، ص567.</ref> 50 زره و 50 نیزه از غنایم این غزوه بود<ref>ابن سید الناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج2، ص73؛مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳، ج20، ص166.</ref> که از میان آنها، رسول خدا(ص) شمشیر معروف ابیالحُقَیق را به [[سعد بن معاذ|سعد بن مُعاذ]] از بزرگان اوس بخشید.<ref>حلبی، السیره الحلبیه، ۱۴۰۰ق، ج2، ص569.</ref> <br> پیامبر برخی از زمینهای بنینضیر را میان حدود 100 تن از [[مهاجرین]] و تنی چند از فقرای [[انصار]] که برخی از آنها در کشتن تیراندازان بنینضیر نقش داشتند، تقسیم کرد.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج2، ص489.</ref> باقی زمینها در اختیار پیامبر ماند و پیامبر غلام خود ابورافع را بر آن گمارد<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج1، ص378.</ref> و خود در آن کشاورزی میکرد و مواد غذایی سالانه خانواده خود و [[بنیعبدالمطلب]] را تامین میکرد.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج2، ص490؛بلاذری، فتوح البلدان،۱۹۵۶م، ج1، ص20؛ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج4، ص87.</ref> آنگاه افزوده درآمد این زمینها صرف هزینههای نظامی میشد یا در بیت المال گرد میآمد.<ref>صحیح البخاری، ج4، ص43؛ابو داوود، سنن ابیداود، ۱۴۱۰ق، ج2، ص22.</ref> پس از رحلت پیامبر، [[ابوبکر]] زمینهای یاد شده را مصادره کرد که با مخالفت [[حضرت زهرا(س)]] مواجه شد.<ref>ابنسعد، الطبقات، دار صادر، ج1، ص503؛ابو داوود،سنن ابیداود، ۱۴۱۰ق، ج2، ص23؛بیهقی، السنن الکبری، دارالفکر، ج6، ص296.</ref> و پس از وفات فاطمه(س)، علی(ع) با درخواست سهم الارث وی از ابوبکر، کار ابوبکر را تخطئه کرد.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق،۱۴۱۵ق، ج1، ص208، 217.</ref> عمر تا دو <ref>صحیح البخاری، ج5، ص24؛تاریخ دمشق، ج56، ص364.</ref> یا چند سال<ref>طبرانی، مسند الشامیین،۱۴۱۷ق، ج4، ص258.</ref> پس از خلافتش همچنان بر سیره ابوبکر پا فشرد؛ اما سپس تصمیم گرفت آن زمینها را بازگرداند.<ref>صحیح مسلم، ج5، ص152-153؛متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۱۳ق، ج7، ص242.</ref> در روزگار خلافت [[عثمان]]<ref>ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج5، ص309.</ref> زمینهای یاد شده در اختیار بنیفاطمه قرار گرفت تا آن که [[بنیعباس]] در دوره خلافت خود با ادعای آن که این باغها سهم الارث [[عباس عموی پیامبر]] بوده است، آن را به سود خود مصادره کردند.<ref>ابو داوود، سنن ابیداود، ۱۴۱۰ق، ج2، ص34؛ابنکثیر، تفسیر ابنکثیر، ۱۴۰۹ق، ج4، ص354.</ref>
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
بنینضیر
(بخش)
افزودن مبحث
Toggle limited content width