پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
تخریب قبور
(بخش)
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
==حمله دوم== در حمله دوم وهابیان به فرماندهی [[عبدالله بن سعود]] در هشتم شوال 1344ق. به مدینه، عالمان وهابی، به ویرانی گنبدها و بارگاههای شهر فتوا دادند.<ref>خزانة التواریخ النجدیة، ج8، ص159</ref> آوردهاند که امیر سعودی در خطابهای، مردم و دانشوران مدینه را واداشت تا خود بهگونه مستقیم مرقدها و گنبدها را ویران کنند.<ref>تاریخ مکه، ص587</ref> در گزارش دیگری آوردهاند که وهابیان قاضی القضات خود، [[شیخ عبدالله بُلَیهِد]]، را نزد دانشمندان مدینه فرستادند و در جلسهای از آنها در باره ویرانی قبرها و بارگاهها نظر خواستند و ادعا نمودند که دانشمندان شهر با نظر وهابیان موافق هستند. وهابیان در این حمله، همه مرقدها و گنبدهای عموها و عمهها و همسران و فرزندان پیامبر(ص)، بارگاه صحابه، تابعان، صالحان، و دانشوران را هر جا یافتند، منهدم کردند و هیچ اثری از بارگاه و گنبد در بقیع بر جای نگذاشتند.<ref>کشف الارتیاب، ص6</ref> صندوقها و ضریحهای مرقدهای بقیع را یکسره نابود کردند و تنها قطعهای سنگی به نشانه روی قبرها نهادند. واپسین نشانههای آثار گذشته و حتی دیوارها و قبههای ورودی بقیع در این حمله نابود گشت.<ref>معالم المدینة، ج3، ص213</ref> وهابیان سپس به سوی مرقد نبوی تیراندازی کردند. آوردهاند که دانشوران وهابی موافق ویرانی مرقد نبوی بودند؛ اما امیر عبدالله بن سعود با اندیشیدن به فرجام کار و بیم از مسلمانان، از این کار خودداری کرد.<ref>موسوعة العتبات المقدسة، ج3، ص218</ref> ===انگیزه تخریب=== برخی رفتار وهابیان در ویرانی قبرها را به دستور [[انگلستان]] دانستهاند.<ref>مراقد المعارف، ج2، ص282</ref> در گزارشی به پشتوانه اسناد آوردهاند که اروپاییان سده نوزدهم م. که با سختکوشی در جستوجوی آثار باستانی، بارگاهها، سنگنگارهها و کتیبههای [[نجد]] و حرمین بودند، با نفرت و واکنش سخت وهابیان و [[نجدیان]] روبهرو شدند. این نجدیان شماری از محققان غربی جستجوگر ناشناختههای عربستان را کشتند.<ref>بررسیهای تاریخی، ش65، ص74-75، «راوبط ایران با حکومت مستقل نجد»</ref> از این رو، چه بسا انگیزه وهابیان در ویرانی قبرها را بتوان همین دانست. البته بدون شک، مهمترین انگیزه وهابیان، دیدگاهشان درباره بنا بر قبرها است. ===تخریب آثار تاریخی=== تخریبهای وهابیان منحصر به بارگاهها نبود. آنان افزون بر ویرانی قبور، بسیاری از آثار تاریخی چون خانه [[امام سجاد(ع)]]، خانه [[امام صادق(ع)]]، مَشربه [[ام ابراهیم]]، [[مسجد فاطمه]]، [[مَبرک]] ناقه پیامبر، محل [[عَرِیش پیامبر]]، خانه [[اَرقم بن اَرقم]]، خانه ابوایوب انصاری، [[مرقد علی عُرَیضی]]، و مساجد [[شیعیان]] و [[اهل سنت]] را از میان بردند.<ref>التاریخ الامین، ص365-366؛ بقیع الغرقد، ص49-51؛ معالم المدینة، ج3، ص213</ref> کسانی از حجگزاران و رجال سیاسی دوره [[قاجار]] که همزمان با این ایام مسافر حرمین بودهاند، وضعاندوهزای بقیع را وصف کردهاند.<ref>سفرنامه فرهاد میرزا، ص170؛ سفرنامه مکه حسام السلطنة، ص151-152؛ چهل سال تاریخ ایران، ج2، ص624</ref> دیدن بقیع در این وضع، موجب ناخرسندی زائران میشد. آنان ضمن بازگویی اندوه خود، آرزوی ساختن بارگاهها را در خاطراتشان مینوشتند.<ref>تذکرة الطریق، ص139</ref> کسانی از غربیان نیز پس از ویرانی این مرقدها از آنها دیدار کرده و وضع را گزارش نمودهاند.<ref>موسوعة العتبات المقدسة، ج3، ص218-219</ref> [[سرهارد فورد]] در خاطراتش به ویرانی گنبدهای امامان بقیع و چپاول گوهرهای مرقد نبوی اشاره کرده است.<ref>خاطرات سرهارد فورد، ص10</ref> [[ریتر]]، رفتار وهابیان در ویرانی مرقدهای بقیع را به زلزلهای ویرانگر تشبیه کرده است. [[دونالدسون]] نیز وضع ناگوار پس از اقدام وهابیان در ویرانی قبرها را وصف کرده است.<ref>موسوعة العتبات المقدسة، ج3، ص218، 330</ref> ===واکنش جهان اسلام=== انتشار گزارش ویرانی قبرها و مکانهای مقدس و مساجد، موجی از خشم و نفرت و نگرانی را در میان مسلمانان برانگیخت. بسیاری از سران و نمایندگان سیاسی و مذهبی کشورهای اسلامی به این رفتار وهابیان واکنش نشان دادند و آن را محکوم کردند. هراس وهابیان از قیام عمومی مسلمانان، مانع ویرانی مرقد نبوی شد؛ اما آنان همچنان به حرام بودن ساخت هرگونه مرقد و بارگاه باور دارند.<ref>تاریخ حرم ائمه بقیع، ص51-52</ref> اندکی پس از این تخریبها، کسانی از خود وهابیان و سعودیها به مخالفت با سران خویش پرداختند و کارهای تندروانه آنها را محکوم کردند.<ref>خزانة التواریخ النجدیة، ج8، ص159-160</ref> از کشورها و شهرهای دور و نزدیک نیز به شکلهای گوناگون به ویرانی گنبدها و مکانهای متبرک اعتراض نمودند. مردم [[آذربایجان]] شوروی، [[ازبکستان]]، [[ترکمنستان]]، [[ایران]]، [[ترکیه]]، [[افغانستان]]، [[عراق]]، [[چین]]، [[مغولستان]]، و [[هند]] در نامهها و مکاتبات بسیار، ضمن اظهار تاسف و محکومیت، به فرجام ویرانی مرقد نبوی هشدار دادند.<ref>تخریب و بازسازی بقیع، ص55-56؛ بقیع الغرقد، ص52-53</ref> [[سید ابوالحسن اصفهانی]] و دیگر دانشوران و بزرگان [[نجف]] و [[قم]] بر ضد وهابیان موضع تند گرفتند. آوردهاند که گزارش ویرانی آرامگاههای بقیع، گریه [[آیت الله حائری]]، بنیانگذار [[حوزه علمیه قم]]، را بر منبر درس برانگیخت و او درس خود را تعطیل کرد و بازار قم تعطیل شد.<ref>بقیع الغرقد، ص53</ref> در [[کنفرانس اسلامی]] [[کراچی]] نیز دانشورانی چون [[محمد حسین کاشف الغطاء]] و [[محمد تقی طالقانی]]، نماینده [[آیتالله بروجردی]]، با نماینده سعودیان گفتوگو نمودند و بر لزوم بازسازی آرامگاههای بقیع تاکید کردند. ===اعتراض ایران=== خبر هتک حرمت به امامان بقیع، در ایران موجب نگرانی عمومی شد. نمایندگان در مجلس شورای ملی به [[آلسعود]] اعتراض کردند و با تشکیل کمیسیونی، هیئتی برای تحقیق در 1304ش. به [[حجاز]] فرستادند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج12، ص393، «بقیع»</ref> در روزنامهها و نشریات ایران از طرحهایی در رویارویی با آلسعود سخن میرفت.<ref>گزیده مقالات و روزنامههای مهم، ص195</ref> آوردهاند که آیتالله بروجردی، نماینده خود، محمدتقی طالقانی (آل احمد*)، را برای بررسی امور به مدینه فرستاد. [[سید محسن امین]] برای بررسی اوضاع به حجاز رفت و نتیجه تحقیق خود را به مسلمانان عرضه کرد. همچنین شماری از فقیهان به لزوم بنای مجدد بارگاههای بقیع فتوا دادند.<ref>بقیع الغرقد، ص55</ref> ===واکنشهای علمی=== از دیگر واکنشها به ویرانی قبور، نگارش کتاب و رساله در تحکیم مبانی فقهی بنا بر قبور بود. [[محمد جواد بلاغی]] در رساله [[رد الفتوی بهدم قبور الائمة فی البقیع]] زیربنای اندیشه وهابیان در جواز ویرانی قبرها را مخدوش ساخت.<ref>معجم ما کتب فی الحج، ص171</ref> نیز کتابهایی در گزارش سوگمندانه ویرانی قبرهای بقیع نوشته شد. از جمله [[عبدالرزاق موسوی آلمقرم]] در کتاب [[ثامن شوال]] رخداد سال1343ق. را به تفصیل گزارش کرد.<ref>معجم ما کتب فی الحج، ص85</ref> در [[البقیع قصة تدمیر آل سعود للآثار الاسلامیة]] نوشته [[یوسف هاجری]] و [[قبور ائمة البقیع قبل تهدیمها]] اثر [[عبدالحسین حیدری موسوی]]، روند ویرانی بارگاه امامان بقیع بازگو شده است. کتاب [[بقیع الغرقد]] نوشته [[حسن آلبرغانی]] تاریخچه حمله نخست وهابیان به مدینه و ویرانی قبرهای بقیع را آورده است. واکنش سوگوارانه دیگر مسلمانان به این رفتار وهابیان، اظهار ناخرسندی در قالب سرودهها است. شاعران بسیار، ناخرسندی خود را از ویرانی قبرها در قالب اشعار بازگو کردهاند.<ref>التاریخ الامین، ص366-368؛ بقیع الغرقد، ص335-341؛ دائرة المعارف تشیع، ج3، ص385، «بقیع غرقد»</ref>
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
تخریب قبور
(بخش)
افزودن مبحث
Toggle limited content width