پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
جان لوئیس بورکهارت
(بخش)
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
==ورود به مکه== وی هنگامی وارد مکه شد که ساعاتی از آمدن بارانی سخت و سیل میگذشت و هیچ جای خشکی برای نشستن یافت نمیشد.<ref>سفر به عربستان، ص93.</ref> نویسنده بدون این که تجربه شخصی خود از مناسک را بازگو کند، بهطور دقیق آداب ورود به [[مسجدالحرام]] از جمله [[طواف]] و [[سعی]] میان [[صفا]] و [[مروه]] را توضیح میدهد.<ref>سفر به عربستان، ص93-100.</ref> به گزارش وی، حدود 4000 زائر از قلمرو امپراتوری عثمانی و از راه دریا وارد [[حجاز]] و سپس مکه شده و نزدیک به نیم این جمعیت از دیگر کشورهای اسلامی به مکه آمده بودند.<ref>سفر به عربستان، ص247.</ref> او کاروانهای سوری را به دلیل نظارت و برنامهریزی دولت سوریه، منظمترین کاروانها میداند. به نوشته او، از ماهها پیش از [[ایام حج]]، شمار کاروانها و افراد، هنگام ورود و بیرون آمدن آنها، و تعداد شترهای همراه مشخص میگردد. او به ناامنی راهها میپردازد و اشاره میکند که بسیاری از قافلهها از جمله قافلههای مصر، از سربازان و نظامیان برای پاسداری خود استفاده میکنند.<ref>سفر به عربستان، ص250.</ref> همچنین بیشتر حاجیها از راه دریا وارد جده میشوند و برخی از کانال سوئز و شماری دیگر از راه خلیج فارس.<ref>سفر به عربستان، ص254.</ref> ===گزارش کاروانهای ایرانی در مکه=== «کاروانهای ایرانی در گذشته از طریق [[بغداد]] و از راه [[نجد]] وارد مکه میشدند. اما هنگامی که وهابیان مانع ورود کاروانهای شام از سوریه شدند، ایرانیها نیز نتوانستند به [[حج]] بیایند. اما پس از این که میان [[عبدالله بن سعود]] با توسان پاشا فرزند محمدعلی به سال 1814م. سازش شد، شمار کمی از ایرانیها توانستند از راه خشکی وارد مکه شوند. آنها از راه بغداد به شام آمده بودند.» به گفته بورکهارت، ایرانیان اجازه نداشتند که همیشه به مکه بیایند. پس از این که بنای حرم شریف به سال 1634م. به دستور سلطان مراد چهارم مرمت شد، هیچیک از ایرانیان حق نداشتند برای انجام [[مراسم حج]] یا دلیلی دیگر وارد [[مسجدالحرام]] شود. این تحریم سالها ادامه داشت؛ اما اموال و سرمایههایی که ایرانیان پرداختند، سبب گشت به سرعت راه [[کعبه]] و [[عرفات]] به سویشان گشوده شود.<ref>سفر به عربستان، ص251.</ref> ===گزارش از موقعیت جغرافیایی و وضعیت معیشتی=== آنچه در سفرنامه بورکهارت بسیار جالب توجه مینماید، دقت عجیب و دستهبندی او در بیان رویدادها و مطالبی است که شنیده و دیده است. وی قیمت انواع لباس، آب و انواع غذا را در مکه در فهرستی بلند ارائه کرده است.<ref>سفر به عربستان، ص224.</ref> گویی از نخست میدانسته که دقیقاً در پی چگونه آگاهیهای تاریخی یا جامعهشناسانه است. البته مطالب گردآوری شده بورکهارت، به دست شخص یا اشخاصی دیگر تنظیم شده است و افزون بر وی، گردآورندگان یادداشتها نیز در دستهبندی و ارائه خوب مطالب نقشی موثر ایفا کردهاند. به عنوان نمونه، نویسنده در زیرموضوعات جداگانه و مشخص به بررسی موقعیت جغرافیایی شهرها، وضعیت معیشتی مردم، وضع سیاسی و حکومت هر شهر، تاریخ و توضیح آداب مربوط به زیارت پرداخته است تا خواننده به راحتی آگاهیهای مورد نیاز خود را در کتاب بیابد؛ وی خیابانهای مکه را عریض و پهن وصف میکند و دلیل آن را وجود زائران بسیار میداند که بایستی در این خیابانها رفت و آمد کنند. او گزارش میدهد که خانههایی با پنجرههای بسیار، ولی کوچک، برای اسکان زائران درنظر گرفته شده است. وجود خیابانهای پهن، خانههای باز و ردیفهای کم مغازهها سبب شده بود که هوای شهر آن چنانکه باید، گرم و طاقتفرسا نباشد.<ref>سفر به عربستان، ص104.</ref> سپس نویسنده کوشیده تا موقعیت جغرافیایی شهر مکه، کوههای پیرامون، میادین مهم شهر و فاصله آنها از یکدیگر را به دقت شرح دهد.<ref>سفر به عربستان، ص105-120.</ref> ===گزارش از جمعیت مکه=== او شمار ساکنان مکه را در آن هنگام جز [[موسم حج]] 25000 تا 30000 تن تخمین زده است. سه تا چهار هزار برده حبشی و غیر حبشی را باید به این آمار افزود.<ref>سفر به عربستان، ص125.</ref> به گزارش او، جمعیت مکه در سرشماری سلطان سلیم اول، افزون بر 12 هزار تن بوده است. او به سرشماری قطبالدین نهروالی نیز اشاره کرده و یادآور شده که شمار ساکنان مکه در سدههای گذشته بیش از این بوده است؛ زیرا در روزگار حمله [[قرمطیان]] به مکه به سال 314ق. سی هزار تن از ساکنان شهر به دست آنها کشته شدند.<ref>سفر به عربستان، ص125.</ref> ===توصیف مسجدالحرام=== بورکهارت [[مسجدالحرام]] را به تفصیل وصف نموده و به همه مسائل توجه داشته است؛ به گونهای که مطالبش در این زمینه به بیش از 50 صفحه میرسد. از نکاتی که وی در این بخش آورده، نامهای ابواب مسجدالحرام شامل 37 نام جدید است. او گاهی نام کهن این درها را یاد کرده است. وی در این فصل، محیط بیرونی مسجدالحرام و منارههای هفتگانه آن را برشمرده است. بورکهارت از خدمتکاران [[بیتالله الحرام]] و خدمتکارانی که درون [[حرم]] فرمان نیروهای حکومتی را اجرا و هر روز پیرامون [[کعبه]] را جارو وشستوشو میکردند، یاد کرده و سرپرست این خدمتکاران را از شخصیتهایی میداند که با [[شریف پاشا]] و حاکم مکه مجالست داشته است. بیشترین کارگرها از سیاهپوستان و هندیها بودند.<ref>سفر به عربستان، ص152-158.</ref> به گزارش نویسنده، [[در کعبه|درِ کعبه]] سالانه سهبار در روز بیستم [[ماه رمضان]]، پانزده [[ذی القعده]] و دهم [[محرم الحرام]] باز میشود. اینکار معمولاً یک ساعت پس از طلوع خورشید با نصب پلکانی کنار در کعبه آغاز میشود و در این هنگام، همه مسلمانان حاضر در شهر به سوی کعبه میشتابند. بورکهارت برای نخستین بار روز پانزدهم ذیقعده به سرعت درون کعبه مملو از جمعیت شده؛ ولی نتوانسته بیش از پنج دقیقه در آنجا بماند؛ زیرا حرارت بالای درون کعبه برای او غیر قابل تحمل بوده است. او بار دوم وارد کعبه شده و آن را دیده است. وی به پرده گرانبهای سیاه زربافتی که از جانب محمدعلی پاشا و از قاهره فرستاده شده بود، اشاره میکند که کعبه از بیرون با آن پوشانده شد. پردههای پیشین که بیش از بیست سال قدمت داشت، به قطعات شش اینچی تقسیم گشت و با بهای یک ریال به ثروتمندان فروخته شد.<ref>سفر به عربستان، ص141.</ref> ===گزارش از مکانهای مقدس مکه=== نویسنده فصلی جداگانه را به وصف مکانهای مقدس در [[مکه]] اختصاص میدهد. بر پایه مباحث این فصل، مردم در زمان اشغال مکه به دست [[وهابیان]] جرات نداشتند که به زیارت مکانهای مقدس بروند. بناها و گنبدها ویران شدند.<ref>سفر به عربستان، ص171.</ref> نخستین جایی که وی بدان اشاره میکند، محل تولد [[پیامبر(ص)]] است. نیز مینویسد که کارگران مشغول بازسازی بنای آن با ارتفاعی بلند بودهاند. او موضع کوچکی در آنجا دیده که گفته میشود مادر پیامبر(ص) هنگام وضع حمل در آنجا نشسته و پیامبر(ص) را زاده است. آوردهاند که اینجا خانه [[عبدالله بن عبدالمطلب]] پدر پیامبر(ص) بوده است. سپس به محل تولد [[فاطمه(س)]] دختر پیامبر اشاره میکند. بورکهارت آن را بنایی زیبا وصف میکند که از سنگ ساخته شده است. این مکان که خانه مادرش [[خدیجه]] است، در کوچه کوچکی به نام الحجر قرار دارد.<ref>سفر به عربستان، ص172.</ref> سپس نویسنده به محل تولد [[ابوبکر]] اشاره دارد که درون مسجد کوچکی بوده است. این مسجد در برابر همان سنگی بوده که پیامبر(ص) هنگام عبور از آن کوچه با آن درد دل میکرد.<ref>سفر به عربستان، ص173.</ref> گاهی بورکهارت با جزئیات به آثار تاریخی کوچههای مکه نیز اشاره میکند. به عنوان نمونه، بر تپه برابر [[مسفله]]، بنای کوچکی ساخته شده که گنبد بلندی دارد. این بنای یادبودی است که برای خلیفه [[عمر بن خطاب]] ساخته شده و آن را «مقام سیدنا عمر» مینامند. اما وهابیان هنگامی که بر مکه حاکم شدند، پیش از این که [[محمدعلی پاشا]] آنها را بیرون براند، این بنا و گنبد آن را ویران کردند.<ref>سفر به عربستان، ص114.</ref> در سمت راست [[مروه]]، بورکهارت خانهای را دیده که [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]] عموی پیامبر(ص) در آنجا زندگی میکرده و نزدیک آن برکهای قرار داشته که سلطان سلیمان برای استفاده از آب آن، بنایی ساخته و از قنات مشهور مکه آب آن را تامین کرده است.<ref>سفر به عربستان، ص84.</ref> همچنین در پایان [[المعلا]]، به فاصله کمی از قصر شریف، در شمال منطقه [[البرک]]، قبر [[ابوطالب]]، پدر [[امام علی(ع)]] و عموی پیامبر(ص) قرار گرفته که وهابیان بنای ساخته بر آن را ویران و به تلی از خاک تبدیل کردند و محمدعلی پاشا پس از این ماجرا، فرصتی مناسب نیافت تا آن را بازسازی کند.<ref>سفر به عربستان، ص129.</ref> مکانهایی فراوان بیرون مکه وجود داشته که بورکهارت به آنها پرداخته و از قداست آنها سخن گفته است؛ همچون: مکان [[شق القمر]] و [[جبل النور]].<ref>سفر به عربستان، ص174-176.</ref> وی در روزگار حکومت [[عثمانی]] در مکه حضور داشته است. بر اثر حمله وهابیها به مکه، بسیاری از مکانهای تاریخی این شهر ویران شده بودند و همزمان با حضور وی، دولت عثمانی در حال بازسازی این مکانها بود.<ref>سفر به عربستان، ص171.</ref> ===گزارش از ساکنان مکه=== به گفته نویسنده، بیشتر ساکنان مکه و جده از طبقه اجتماعی یکسان بودند و ثروتمندان مکه در جده نیز خانهای داشتند. در روزگار اقامت وی، ساکنان مکه را بیشتر غیر بومیان تشکیل میدادند. ساکنان اصلی مکه یعنی [[قبیله قریش]] که در روزگار پیامبر در این شهر حضور داشتند، بر اثر جنگهای پیاپی در مکه از میان رفتهاند و یا از مکه بیرون شدهاند و تنها سه خانواده از آن قبیله سنتی در پیرامون مکه زندگی میکردهاند.<ref>سفر به عربستان، ص180.</ref> بیشتر ساکنان مکه از مردم [[یمن]] و [[حضرموت]] بودند و شماری بسیار از هندیها، مصریها، مغربیها و ترکها در جوار آنها میزیستند. افزون بر آن، برخی ساکنان مکه ایرانی، تاتار، بخاری و کرد و از دیگر سرزمینهای اسلامی بودند. از کهنترین سلسلههایی که در مکه تا آن روز میزیستند، خاندان اصلی شرفای مکه بودند که از نسل [[امام حسن]] و [[امام حسین]]، فرزندان [[امام علی بن ابیطالب(ع)]] نسب میبردند.<ref>سفر به عربستان، ص180.</ref> پیش از حمله وهابیان به [[مکه]]، تجارت در این شهر رونق فراوان داشت؛ اما پس از نبرد و پس گرفتن آن به دست [[خاندان شریف العون]]، تجارت و صادرات و واردات در [[حجاز]] و مکه از رونق افتاد. مردم در مکه برحسب شغلشان نامگذاری میشدند و شغلها نیز بیشتر به صورت موروثی از پدر به پسر میرسید.<ref>سفر به عربستان، ص182.</ref> او بازرگانی و خدمت به [[بیتالله الحرام]] را دو شغل موجود در مکه میداند.<ref>سفر به عربستان، ص187.</ref> او گزارش میدهد: خانوادههایی اندک در مکه وجود دارند که اکنون از [[برده]] استفاده نمیکنند. بردهها بیشتر سیاهپوست هستند و مردان افزون بر چند زن قانونی میتوانند [[کنیز]] نیز داشته باشند. هنگامی که کنیز فرزندی از صاحب خود به دنیا آورد، آن مرد بایستی با وی ازدواج کند؛ وگرنه از سوی جامعه و پیرامونیان مورد سرزنش قرار میگیرد.<ref>سفر به عربستان، ص186.</ref> او مهماننوازی، یاری به دیگران، پرهیز از غش، خوشرویی و بذلهگویی را از صفات پسندیده مکیان میداند.<ref>سفر به عربستان، ص200.</ref> بورکهارت وضعیت علمی آن روز مکه را در مقایسه با دیگر مراکز علمی مسلمانان، شکوفا نمیداند.<ref>سفر به عربستان، ص212.</ref> ===گزارش از حکومت مکه=== وی همچنین توضیحاتی درباره حکومت مکه و [[طائف]] ارائه میدهد. به گفته وی، مکه و طائف و [[قنفذه]] و [[ینبع]] پیش از اینکه [[وهابیان]] و سپس [[مصریان]] در آغاز سده نوزدهم م. آنجا را زیر تسلط خود درآورند، وابسته به [[شریف مکه]] بود. شریف نفوذش را تا [[شهر جده]] گسترش بخشید. او به یاری [[حاکمان مکه]] یا با شایستگیهای فردی و موافقت خاندان با نفوذ مکه، به قدرت دست مییافت.<ref>سفر به عربستان، ص219.</ref> نویسنده همچنین یادآور میشود که وهابیان هنگام اشغال مکه، شریف را ناچار کردند در هنگام [[نماز]] با پای پیاده به [[مسجدالحرام]] رود؛ زیرا مرکبها و لباسهای فاخر با خشوع و فروتنی که دو ویژگی ممتاز نمازگزاران و حاجیان خانه خدا است، مناسبتی ندارد. سپس وی به ویژگیهای اخلاقی حاکمان مکه اشاره کرده است: «آنان همه کوشش خود را بهکار میگرفتند تا خود را به صفات بخشندگی، مهماننوازی و ایمان راسخ به عقیده حق بیارایند.» با اینحال، وی افزوده است که بسیاری از مردم مکه در پاکی و بزرگمنشی حاکمان مکه و بردباری آنها تردید داشتند.<ref>سفر به عربستان، ص229.</ref>
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
جان لوئیس بورکهارت
(بخش)
افزودن مبحث
Toggle limited content width