در حال ویرایش حرام
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حرام''' یکی از [[احکام پنجگانه تکلیفی]] و به معنای عملی است که انجامش گناه است و عذاب دارد و ترکش ثواب دارد؛ به نظر دانشمندان علم اصول فقه، خداوند برخی از کارها را به خاطر مفسدهای که برای مردم داشته حرام کرده است. | '''حرام''' یکی از [[احکام پنجگانه تکلیفی]] و به معنای عملی است که انجامش گناه است و عذاب دارد و ترکش ثواب دارد؛ به نظر دانشمندان علم اصول فقه، خداوند برخی از کارها را به خاطر مفسدهای که برای مردم داشته حرام کرده است. برخی از کارهایی که در حالت عادی [[مباح]] است، در [[حج]] و [[عمره]] برای کسی که در حال [[احرام]] است ممنوع است که به آنها [[محرمات احرام]] گرفته میشود. | ||
== مفهوم شناسی == | == مفهوم شناسی == | ||
حرام در لغت از ریشه «حرم» و به معنای ممنوع (بازداشته شده) است. <ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية؛ ج1، ص559.</ref> در اصطلاح فقها حَرام یا مُحَرَّم یکی از احكام تكليفى است که خداوند افراد مکلَّف را وادار کرده که آن را ترک کنند.<ref>فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام؛ ج3، ص 290.</ref> کار حرام مورد خشم، نفرت و بیزاری خداوند است.<ref>رک: دائرة المعارف فقه مقارن، ج1، ص430.</ref> انجامش مجازات دارد و گناه است، و ترکش ثواب و پاداش دارد.<ref>رک: تیسیر علم اصول الفقه، ص35؛ معجم أصول الفقه، ص254؛معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج1، ص560.</ref> با اینکه شارع از انجام کار [[مکروه]] هم نهی کرده است؛ ولی در [[مکروه]] بر خلاف حرام فرد وادار به ترک عمل نیست.<ref>الأصول من علم الأصول، صص11-12.</ref> | حرام در لغت از ریشه «حرم» و به معنای ممنوع (بازداشته شده) است. <ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية؛ ج1، ص559.</ref> در اصطلاح فقها حَرام یا مُحَرَّم یکی از احكام تكليفى است که خداوند افراد مکلَّف را وادار کرده که آن را ترک کنند.<ref>فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام؛ ج3، ص 290.</ref> کار حرام مورد خشم، نفرت و بیزاری خداوند است.<ref>رک: دائرة المعارف فقه مقارن، ج1، ص430.</ref> انجامش مجازات دارد و گناه است، و ترکش ثواب و پاداش دارد.<ref>رک: تیسیر علم اصول الفقه، ص35؛ معجم أصول الفقه، ص254؛معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج1، ص560.</ref> با اینکه شارع از انجام کار [[مکروه]] هم نهی کرده است؛ ولی در [[مکروه]] بر خلاف حرام فرد وادار به ترک عمل نیست.<ref>الأصول من علم الأصول، صص11-12.</ref> | ||
کلمات مُحَرَّم، مَنهِی و مَحظور با حرام مترادفند.<ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج1، صص559-560؛ رسائل الشريف المرتضى؛ ج2، ص: 282.</ref> همچنین به حرام، ممنوع، مزجور، ذنب، معصية، قبيح، سيّئة، فاحشة، إثم، حرج، حراج، تحريج و عقوبت نیز گفته می شود.<ref>معجم مصطلح الأصول، ص125؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج1، ص560؛ معجم أصول الفقه، ص254.</ref> | کلمات مُحَرَّم، مَنهِی و مَحظور با حرام مترادفند.<ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج1، صص559-560؛ رسائل الشريف المرتضى؛ ج2، ص: 282.</ref> همچنین به حرام، ممنوع، مزجور، ذنب، معصية، قبيح، سيّئة، فاحشة، إثم، حرج، حراج، تحريج و عقوبت نیز گفته می شود.<ref>معجم مصطلح الأصول، ص125؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج1، ص560؛ معجم أصول الفقه، ص254.</ref> حرام در حقیقت ضد حلال است.<ref>کتاب العین، ج3، ص223؛ المحيط في اللغة، ج3، ص94؛ معجم مقائيس اللغة؛ ج2، ص 45.</ref> همانطور که در آیات قرآن در مقابل حلال قرار گرفته است.<ref>الأصول من علم الأصول، صص11-12.</ref> و تنها به اعتبار تقسیم احکام تکلیفی، در مقابل واجب قرار گرفته است.<ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج1، ص560.</ref> جمع آن حُرُم" است.<ref>کتاب العین، ج3، ص223؛ المحيط في اللغة، ج3، ص94.</ref> | ||
حرام در حقیقت ضد حلال است.<ref>کتاب العین، ج3، ص223؛ المحيط في اللغة، ج3، ص94؛ معجم مقائيس اللغة؛ ج2، ص 45.</ref> همانطور که در آیات قرآن | |||
بنابر نظر اندیشمندان علم اصول فقه، چیزهایی حرام شده است که برای مردم مفسده (ضرر و زیان) داشته و چیزهایی حلال شده که برای آنها مصلحت (فایده و سود) داشته است؛ و چون تنها خداوند متعال از مصالح و مفاسد واقعى هر چیزی آگاه است، تنها او شایستگی حرام و حلال کردن چیزها را دارد.<ref>فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام؛ ج2، ص372.</ref> | بنابر نظر اندیشمندان علم اصول فقه، چیزهایی حرام شده است که برای مردم مفسده (ضرر و زیان) داشته و چیزهایی حلال شده که برای آنها مصلحت (فایده و سود) داشته است؛ و چون تنها خداوند متعال از مصالح و مفاسد واقعى هر چیزی آگاه است، تنها او شایستگی حرام و حلال کردن چیزها را دارد.<ref>فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام؛ ج2، ص372.</ref> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۳: | ||
کارهای حرام را از منظرهای گوناگون تقسیم کردهاند. از جمله حرامی را که مستقیما نهی شده (مانند قمار) «حرام نفسی» و حرامی که خودش حرام نیست اما مقدمه حرام دیگر است (مانند مقدمات عمل حرام) «حرام غیری» خواندهاند. یا کارهایی که در همه حال حرام است (مانند دروغ و غیبت) «حرام مطلق» و کارهایی که در شرایط خاصی حرام است ([[محرمات احرام|مانند برخی کارها در حال احرام]]) «حرام مشروط» نامگذاردهاند.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، صص416-418.</ref> | کارهای حرام را از منظرهای گوناگون تقسیم کردهاند. از جمله حرامی را که مستقیما نهی شده (مانند قمار) «حرام نفسی» و حرامی که خودش حرام نیست اما مقدمه حرام دیگر است (مانند مقدمات عمل حرام) «حرام غیری» خواندهاند. یا کارهایی که در همه حال حرام است (مانند دروغ و غیبت) «حرام مطلق» و کارهایی که در شرایط خاصی حرام است ([[محرمات احرام|مانند برخی کارها در حال احرام]]) «حرام مشروط» نامگذاردهاند.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، صص416-418.</ref> | ||
== | == ترکیبهای واژگانی == | ||
واژه حرام در برخی از ترکیبهای واژگانی، صفت برخی از مکانها یا زمانها قرار گرفته است. برای این واژه در این کاربردها علاوه بر معنای اصطلاحی حرام، معنای دارای احترام،<ref>فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج3، ص 290.</ref> یا دارای حریم<ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "حرام".</ref> و حدود<ref>قاموس قرآن، ج2، ص123.</ref> هم ذکر شده است. برخی از این ترکیبها که مرتبط به اماکن و زمانهای حج و حرمین است، عبارتند از: | واژه حرام در برخی از ترکیبهای واژگانی، صفت برخی از مکانها یا زمانها قرار گرفته است. برای این واژه در این کاربردها علاوه بر معنای اصطلاحی حرام، معنای دارای احترام،<ref>فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج3، ص 290.</ref> یا دارای حریم<ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "حرام".</ref> و حدود<ref>قاموس قرآن، ج2، ص123.</ref> هم ذکر شده است. برخی از این ترکیبها که مرتبط به اماکن و زمانهای حج و حرمین است، عبارتند از: | ||
خط ۲۲: | خط ۲۰: | ||
*[[بلد الحرام|بَلَدُ الحرام]]: شهر مکه؛ که ورود بدون [[احرام]] به آن حرام است.<ref>في الحديث قال النبي عليه السلام يوم فتح مكة: «ألا إِن مكة حرام حَرَّمها اللّه تعالى، لم تحلّ لأحد قبلي، و لا تحلُّ لأحدٍ بعدي، و إِنما أُحِلَّتْ لي ساعةً من نهار»يعني دخوله إِياها بغير إِحرام. شمس العلوم و دواء كلام العرب من الكلوم؛ ج-3، ص1399.</ref> | *[[بلد الحرام|بَلَدُ الحرام]]: شهر مکه؛ که ورود بدون [[احرام]] به آن حرام است.<ref>في الحديث قال النبي عليه السلام يوم فتح مكة: «ألا إِن مكة حرام حَرَّمها اللّه تعالى، لم تحلّ لأحد قبلي، و لا تحلُّ لأحدٍ بعدي، و إِنما أُحِلَّتْ لي ساعةً من نهار»يعني دخوله إِياها بغير إِحرام. شمس العلوم و دواء كلام العرب من الكلوم؛ ج-3، ص1399.</ref> | ||
*[[مشعر|مشعر الحرام]]: [[مشعرالحرام|مشعر]]، [[مُزدَلفة]].<ref>الاصطلاحات الفقهية في الرسائل العملية؛ ص203.</ref> | *[[مشعر|مشعر الحرام]]: [[مشعرالحرام|مشعر]]، [[مُزدَلفة]].<ref>الاصطلاحات الفقهية في الرسائل العملية؛ ص203.</ref> | ||
*[[ | *[[شَهر الحرام]] ([[ماههای حرام]]): هر یک از چهار ماهی<ref>در آیه 36 سوره توبه آمده است: «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ».</ref> که عربها قبل از اسلام در آن جنگ کردن را حرام میدانستند و عبارتند از: [[ذو القعدة]]، [[ذو الحجة]]، محرم و رجب.<ref>القاموس الفقهي لغة و اصطلاحا، ص86.</ref> | ||
== | == محرمات حج و عمره == | ||
{{اصلی|محرمات احرام}} | {{اصلی|محرمات احرام}} | ||
علاوه بر کارهایی که در هر حال | علاوه بر کارهایی که در هر حال حرمت دارد،<ref>برای آشنایی با کارهای حرام در اسلام نک: حدود الشريعة، ج1.</ref> برخی از کارهای [[مباح]] مثل [[بوی خوش|استفاده از بوی خوش]]، با [[احرام]] بستن در [[عمره مفرده]]، [[عمره تمتع]] و [[حج تمتع]] بر فرد عمره گزار یا حج گزار، حرام میشود که به آنها [[محرمات احرام|مُحَرَّمات إِحرام]] گفته میشود.<ref>رک: مصطلحات الفقه، صص40-43.</ref> افزون بر محرمات احرام برخی کارها مانند روزه [[عید قربان]] یا روزه [[ایام تشریق]] نیز برای کسانی که [[ایام الحج|ایام حج]] در سرزمین [[منا]] هستند حرام است.<ref>حدود الشريعة، ج1، ص421.</ref> | ||
افزون بر | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |