ابوشاه یمانی: تفاوت میان نسخهها
A sharefat (بحث | مشارکتها) جز added Category:ابنای یمن using HotCat |
جز جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>' |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
'''ابوشاه یمانی'''، از صحابه ایرانی پیامبر(ص) و از شرکتکنندگان در [[فتح مکه]] بود که بنابر نقل برخی منابع، وی از ایرانیان ساکن یمن بوده است. | '''ابوشاه یمانی'''، از صحابه ایرانی پیامبر(ص) و از شرکتکنندگان در [[فتح مکه]] بود که بنابر نقل برخی منابع، وی از ایرانیان ساکن یمن بوده است. | ||
==معرفی اجمالی== | ==معرفی اجمالی== | ||
بنابر نقل روایتی، وی مردی از ایرانیان (فارس) از ابناء به نام «ابوشاه یمانی» در [[فتح مکه]] (سال هشتم) پای [[منبر رسول خدا(ص)]] حاضر بود. هنگامیکه خطبه بلیغ و سودمند آن حضرت را شنید، خواهش کرد، آن را برای وی بنویسند. به دستور [[پیامبر(ص)]] خطبه را نوشتند و به ابوشاه دادند. <ref>الاصابه، ج٧، ص١٧١؛ الاستیعاب، ج4، ص٢4٩؛ اسدالغابه، ج5، ص٢٩٢٨.</ref> | بنابر نقل روایتی، وی مردی از ایرانیان (فارس) از ابناء به نام «ابوشاه یمانی» در [[فتح مکه]] (سال هشتم) پای [[منبر رسول خدا(ص)]] حاضر بود. هنگامیکه خطبه بلیغ و سودمند آن حضرت را شنید، خواهش کرد، آن را برای وی بنویسند. به دستور [[پیامبر(ص)]] خطبه را نوشتند و به ابوشاه دادند.<ref>الاصابه، ج٧، ص١٧١؛ الاستیعاب، ج4، ص٢4٩؛ اسدالغابه، ج5، ص٢٩٢٨.</ref> | ||
در برخی منابع وی را اهل یمن دانستهاند که پس از فتح مکه، در پایان خطبه پیامبر درباره حرمت مکه، از آن حضرت خواست که سخنان او را برایش بنویسند. به احتمال فراوان، ابوشاه از ابناء یمن (زادگان ایرانی در یمن) بوده است؛ چنانکه [[ابن حجر]] براساس روایتی وی را از ایرانیانی دانسته است که وارد [[یمن]] شدند و همچون دیگر یمنیها در هیئتهایی به حضور رسولخدا(ص) رسیدند و مسلمان شدند.<ref>ر. ک: سیر اعلام النبلاء، ج٣، ص٨٨؛ اسدالغابه، ج5، ص٢٢4؛ الاصابه، ج٧، ص١٧١.</ref> | در برخی منابع وی را اهل یمن دانستهاند که پس از فتح مکه، در پایان خطبه پیامبر درباره حرمت مکه، از آن حضرت خواست که سخنان او را برایش بنویسند. به احتمال فراوان، ابوشاه از ابناء یمن (زادگان ایرانی در یمن) بوده است؛ چنانکه [[ابن حجر]] براساس روایتی وی را از ایرانیانی دانسته است که وارد [[یمن]] شدند و همچون دیگر یمنیها در هیئتهایی به حضور رسولخدا(ص) رسیدند و مسلمان شدند.<ref>ر. ک: سیر اعلام النبلاء، ج٣، ص٨٨؛ اسدالغابه، ج5، ص٢٢4؛ الاصابه، ج٧، ص١٧١.</ref> |