مرقد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۲۶]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363  }}
{{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۲۶]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363  }}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
 


== واژه‌شناسی ==
== واژه‌شناسی ==
مرقد، واژه‌ای عربی، جمع آن مراقد<ref>جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵.</ref> و ریشه آن «ر،ق،د» بوده که به معنای محل خواب،<ref>جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵؛ الصحاح، ج‏2، ص476</ref>
مرقد، واژه‌ای عربی، جمع آن مراقد<ref>جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵.</ref> و ریشه آن «ر،ق،د» بوده که به معنای محل خواب،<ref>جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵؛ الصحاح، ج‏2، ص476</ref>


كتاب العين، ج‏5، ص115
کتاب العین، ج‏۵، ص۱۱۵


رقد
رقد


الرُّقَادُ و الرُّقُودُ: النوم بالليل، و الرَّقْدَةُ أيضا: همدة ما بين الدنيا و الآخرة و يقول المشركون: مَنْ بَعَثَنا مِنْ‏ مَرْقَدِنا هذا «2». إذا بعثوا، فردت الملائكة: هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ‏ «3». و الرَّاقُودُ: حب كهيئة الأردبة يسيع داخله بالقار، و يجمع‏ رَوَاقِيد.
الرُّقَادُ و الرُّقُودُ: النوم باللیل، و الرَّقْدَةُ أیضا: همدة ما بین الدنیا و الآخرة و یقول المشرکون: مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا «۲». إذا بعثوا، فردت الملائکة: هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ‏ «۳». و الرَّاقُودُ: حب کهیئة الأردبة یسیع داخله بالقار، و یجمع رَوَاقِید.


فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين، 9جلد، نشر هجرت - قم، چاپ: دوم، 1409 ه.ق.
فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ۹جلد، نشر هجرت - قم، چاپ: دوم، ۱۴۰۹ ه.ق.




جمهرة اللغة، ج‏2، ص635
جمهرة اللغة، ج‏۲، ص۶۳۵


الرُّقاد و الرَّقْد: النوم.
الرُّقاد و الرَّقْد: النوم.


و المَرْقَد: المَضْجَع، و الجمع‏ مراقِد.
و المَرْقَد: المَضْجَع، و الجمع مراقِد.


و رَقَدَ الإنسانُ‏ رَقْدَةً، إذا نام نومة.
و رَقَدَ الإنسانُ رَقْدَةً، إذا نام نومة.


فأما الإناء الذي يسمَّى‏ الراقود فليس بعربيّ صحيح‏ «7».
فأما الإناء الذی یسمَّی الراقود فلیس بعربیّ صحیح‏ «۷».


ابن دريد، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، 3جلد، دار العلم للملايين - بيروت، چاپ: اول، 1988 م.
ابن درید، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، ۳جلد، دار العلم للملایین - بیروت، چاپ: اول، ۱۹۸۸ م.




تهذيب اللغة، ج‏9، ص44
تهذیب اللغة، ج‏۹، ص۴۴


قال الليث: الرُّقود: النوم بالليل، و الرُّقاد: النوم.
قال اللیث: الرُّقود: النوم باللیل، و الرُّقاد: النوم.


قلت: الرُّقاد و الرُّقود يكونان بالليل و النهار عند العرب.
قلت: الرُّقاد و الرُّقود یکونان باللیل و النهار عند العرب.


و الرقْدة: هَمْدةُ ما بين الدُّنيا و الآخرة.
و الرقْدة: هَمْدةُ ما بین الدُّنیا و الآخرة.


و يحتمل أن يكون‏ المرقد مصدراً، و يحتمل أن يكون موضعاً و هو القبر. و النوم أخو الموت.
و یحتمل أن یکون المرقد مصدراً، و یحتمل أن یکون موضعاً و هو القبر. و النوم أخو الموت.


ازهرى، محمد بن احمد، تهذيب اللغة، 15جلد، دار احياء التراث العربي - بيروت، چاپ: اول، 1421 ه.ق.
ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ۱۵جلد، دار احیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: اول، ۱۴۲۱ ه.ق.




المحيط في اللغة، ج‏5، ص345
المحیط فی اللغة، ج‏۵، ص۳۴۵


الرُّقُوْدُ: النَّوْمُ باللَّيْل، و كذلك‏ الرُّقَاد.
الرُّقُوْدُ: النَّوْمُ باللَّیْل، و کذلک الرُّقَاد.


صاحب، اسماعيل بن عباد، المحيط فى اللغة، 11جلد، عالم الكتب - بيروت، چاپ: اول، 1414 ه.ق.
صاحب، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، ۱۱جلد، عالم الکتب - بیروت، چاپ: اول، ۱۴۱۴ ه.ق.




الصحاح، ج‏2، ص476
الصحاح، ج‏۲، ص۴۷۶


المَرْقَدُ، بالفتح: المَضْجَعُ.
المَرْقَدُ، بالفتح: المَضْجَعُ.


و أَرْقَدَهُ‏: أنامه. و أَرْقَد بالمكان: أقام به.
و أَرْقَدَهُ‏: أنامه. و أَرْقَد بالمکان: أقام به.


جوهرى، اسماعيل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية، 6جلد، دار العلم للملايين - بيروت، چاپ: اول، 1376 ه.ق.
جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ۶جلد، دار العلم للملایین - بیروت، چاپ: اول، ۱۳۷۶ ه.ق.




مفردات ألفاظ القرآن، ص362
مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۶۲


رقد
رقد


الرُّقَادُ: المستطاب من النّوم القليل. يقال: رَقَدَ رُقُوداً، فهو رَاقِدٌ، و الجمع‏ الرُّقُودُ، قال تعالى:
الرُّقَادُ: المستطاب من النّوم القلیل. یقال: رَقَدَ رُقُوداً، فهو رَاقِدٌ، و الجمع الرُّقُودُ، قال تعالی:


وَ هُمْ‏ رُقُودٌ [الكهف/ 18]، و إنما وصفهم بالرّقود- مع كثرة منامهم- اعتبارا بحال الموت، و ذاك أنه اعتقد فيهم أنهم أموات، فكان ذلك النوم قليلا في جنب الموت. و قال تعالى: يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ‏ مَرْقَدِنا [يس/ 52]، و أَرْقَدَ الظّليم: أسرع، كأنّه رفض رُقَاده.
وَ هُمْ رُقُودٌ [الکهف/ ۱۸]، و إنما وصفهم بالرّقود- مع کثرة منامهم- اعتبارا بحال الموت، و ذاک أنه اعتقد فیهم أنهم أموات، فکان ذلک النوم قلیلا فی جنب الموت. و قال تعالی: یا وَیْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا [یس/ ۵۲]، و أَرْقَدَ الظّلیم: أسرع، کأنّه رفض رُقَاده.


راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، 1جلد، دار القلم - بيروت، چاپ: اول، 1412 ه.ق.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ۱جلد، دار القلم - بیروت، چاپ: اول، ۱۴۱۲ ه.ق.




مفردات الفاظ قرآن، ج‏2، ص100
مفردات الفاظ قرآن، ج‏۲، ص۱۰۰


رقد
رقد


<nowiki>:</nowiki> الرُّقَاد: خواب اندك و خوش، مى‏گويند: رَقَدَ رُقُوداً- كه اسم فاعلش- رَاقِد- و جمعش- رُقُود است.
<nowiki>:</nowiki> الرُّقَاد: خواب اندک و خوش، می‌گویند: رَقَدَ رُقُوداً- که اسم فاعلش- رَاقِد- و جمعش- رُقُود است.


خداى تعالى گويد: (وَ هُمْ‏ رُقُودٌ- 18/ كهف) (مربوط به خواب اصحاب كهف است كه مى‏گويد: تَحْسَبُهُمْ أَيْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ.
خدای تعالی گوید: (وَ هُمْ رُقُودٌ- ۱۸/ کهف) (مربوط به خواب اصحاب کهف است که می‌گوید: تَحْسَبُهُمْ أَیْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ.


يعنى آنچنان بودند كه بيدارشان مى‏پنداشتى و حال آنكه خفتگان بودند.
یعنی آنچنان بودند که بیدارشان می‌پنداشتی و حال آنکه خفتگان بودند.


و به اين خاطر با واژه- رقود- توصيفشان كرده است كه از زيادى و طول خوابشان به حالت مرگ به نظر مى‏آمدند زيرا در باره آنها اعتقاد داشتند كه مرده‏اند و اين چنين خوابى، با مرگ كمى فاصله دارد.
و به این خاطر با واژه- رقود- توصیفشان کرده است که از زیادی و طول خوابشان به حالت مرگ به نظر می‌آمدند زیرا در باره آنها اعتقاد داشتند که مرده‌اند و این چنین خوابی، با مرگ کمی فاصله دارد.


و آيه: (يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ‏ مَرْقَدِنا- 52/ يس) (اى واى چه كسانى از خوابگاهمان ما را برانگيخت).
و آیه: (یا وَیْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا- ۵۲/ یس) (ای وای چه کسانی از خوابگاهمان ما را برانگیخت).


أَرْقَدَ الظَّلِيمُ: شتر مرغ به سرعت برخاست گويى كه خواب را از خودش رانده است.
أَرْقَدَ الظَّلِیمُ: شتر مرغ به سرعت برخاست گویی که خواب را از خودش رانده است.


راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن (راغب اصفهانى4جلد، مرتضوي - تهران، چاپ: دوم، 1374 ه.ش.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن (راغب اصفهانی۴جلد، مرتضوی - تهران، چاپ: دوم، ۱۳۷۴ ه.ش.




لسان العرب، ج‏3، ص183
لسان العرب، ج‏۳، ص۱۸۳


أَرْقَد بالمكان: أَقام به.
أَرْقَد بالمکان: أَقام به.


ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، 15جلد، دار صادر - بيروت، چاپ: سوم، 1414 ه.ق.
ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ۱۵جلد، دار صادر - بیروت، چاپ: سوم، ۱۴۱۴ ه.ق.




خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:




مرقد به معناى آرامگاه و مدفن است و ريشۀ «رقود» ، به معناى خوابيدن است و از آن جا كه قبر هر كس، محل خواب ابدى او تا بر پايى قيامت است، به مدفن امامان و عالمان و شهيدان، مرقد گفته مى‌شود؛ همچنان كه به آن، مضجع، مزار، آستان و تربت هم مى‌گويند.<ref name=":0">فرهنگ‌نامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۸، ص42.</ref> در قرآن كريم هم از زبان كسانى كه در رستاخيز از گورهاى خويش بر مى‌خيزند، چنين نقل شده است: واى بر ما! چه كسى ما را از مرقدهايمان برانگيخت. اين همان چيزى است كه خدا وعده داده بود و رسولان راست مى‌گفتند؛ «من بعثنا من مرقدنا».<ref>سوره يس، آيه ۵٢.</ref>
مرقد به معنای آرامگاه و مدفن است و ریشهٔ «رقود» ، به معنای خوابیدن است و از آن جا که قبر هر کس، محل خواب ابدی او تا بر پایی قیامت است، به مدفن امامان و عالمان و شهیدان، مرقد گفته می‌شود؛ همچنان که به آن، مضجع، مزار، آستان و تربت هم می‌گویند.<ref name=":0">فرهنگ‌نامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۸، ص42.</ref> در قرآن کریم هم از زبان کسانی که در رستاخیز از گورهای خویش برمی‌خیزند، چنین نقل شده است: وای بر ما! چه کسی ما را از مرقدهایمان برانگیخت. این همان چیزی است که خدا وعده داده بود و رسولان راست می‌گفتند؛ «من بعثنا من مرقدنا».<ref>سوره یس، آیه ۵٢.</ref>






بر سر در حرم‌هاى امامزادگان يا بزرگان دين يا روى ضريح آنان، بيشتر از كلمه مدفن يا مرقد استفاده شده است؛ همچون «مرقد هود و صالح» در وادى السلام و مرقد كميل بن زياد و ميثم تمار.<ref name=":0" />
بر سر در حرم‌های امامزادگان یا بزرگان دین یا روی ضریح آنان، بیشتر از کلمه مدفن یا مرقد استفاده شده است؛ همچون «مرقد هود و صالح» در وادی السلام و مرقد کمیل بن زیاد و میثم تمار.<ref name=":0" />


==پانوشت==
==پانوشت==
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1365/1/42
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1365/1/42
}}
}}
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]

نسخهٔ ‏۱۷ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۷


واژه‌شناسی

مرقد، واژه‌ای عربی، جمع آن مراقد[۱] و ریشه آن «ر،ق،د» بوده که به معنای محل خواب،[۲]

کتاب العین، ج‏۵، ص۱۱۵

رقد

الرُّقَادُ و الرُّقُودُ: النوم باللیل، و الرَّقْدَةُ أیضا: همدة ما بین الدنیا و الآخرة و یقول المشرکون: مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا «۲». إذا بعثوا، فردت الملائکة: هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ‏ «۳». و الرَّاقُودُ: حب کهیئة الأردبة یسیع داخله بالقار، و یجمع رَوَاقِید.

فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ۹جلد، نشر هجرت - قم، چاپ: دوم، ۱۴۰۹ ه.ق.


جمهرة اللغة، ج‏۲، ص۶۳۵

الرُّقاد و الرَّقْد: النوم.

و المَرْقَد: المَضْجَع، و الجمع مراقِد.

و رَقَدَ الإنسانُ رَقْدَةً، إذا نام نومة.

فأما الإناء الذی یسمَّی الراقود فلیس بعربیّ صحیح‏ «۷».

ابن درید، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، ۳جلد، دار العلم للملایین - بیروت، چاپ: اول، ۱۹۸۸ م.


تهذیب اللغة، ج‏۹، ص۴۴

قال اللیث: الرُّقود: النوم باللیل، و الرُّقاد: النوم.

قلت: الرُّقاد و الرُّقود یکونان باللیل و النهار عند العرب.

و الرقْدة: هَمْدةُ ما بین الدُّنیا و الآخرة.

و یحتمل أن یکون المرقد مصدراً، و یحتمل أن یکون موضعاً و هو القبر. و النوم أخو الموت.

ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ۱۵جلد، دار احیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: اول، ۱۴۲۱ ه.ق.


المحیط فی اللغة، ج‏۵، ص۳۴۵

الرُّقُوْدُ: النَّوْمُ باللَّیْل، و کذلک الرُّقَاد.

صاحب، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، ۱۱جلد، عالم الکتب - بیروت، چاپ: اول، ۱۴۱۴ ه.ق.


الصحاح، ج‏۲، ص۴۷۶

المَرْقَدُ، بالفتح: المَضْجَعُ.

و أَرْقَدَهُ‏: أنامه. و أَرْقَد بالمکان: أقام به.

جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ۶جلد، دار العلم للملایین - بیروت، چاپ: اول، ۱۳۷۶ ه.ق.


مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۶۲

رقد

الرُّقَادُ: المستطاب من النّوم القلیل. یقال: رَقَدَ رُقُوداً، فهو رَاقِدٌ، و الجمع الرُّقُودُ، قال تعالی:

وَ هُمْ رُقُودٌ [الکهف/ ۱۸]، و إنما وصفهم بالرّقود- مع کثرة منامهم- اعتبارا بحال الموت، و ذاک أنه اعتقد فیهم أنهم أموات، فکان ذلک النوم قلیلا فی جنب الموت. و قال تعالی: یا وَیْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا [یس/ ۵۲]، و أَرْقَدَ الظّلیم: أسرع، کأنّه رفض رُقَاده.

راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ۱جلد، دار القلم - بیروت، چاپ: اول، ۱۴۱۲ ه.ق.


مفردات الفاظ قرآن، ج‏۲، ص۱۰۰

رقد

: الرُّقَاد: خواب اندک و خوش، می‌گویند: رَقَدَ رُقُوداً- که اسم فاعلش- رَاقِد- و جمعش- رُقُود است.

خدای تعالی گوید: (وَ هُمْ رُقُودٌ- ۱۸/ کهف) (مربوط به خواب اصحاب کهف است که می‌گوید: تَحْسَبُهُمْ أَیْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ.

یعنی آنچنان بودند که بیدارشان می‌پنداشتی و حال آنکه خفتگان بودند.

و به این خاطر با واژه- رقود- توصیفشان کرده است که از زیادی و طول خوابشان به حالت مرگ به نظر می‌آمدند زیرا در باره آنها اعتقاد داشتند که مرده‌اند و این چنین خوابی، با مرگ کمی فاصله دارد.

و آیه: (یا وَیْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا- ۵۲/ یس) (ای وای چه کسانی از خوابگاهمان ما را برانگیخت).

أَرْقَدَ الظَّلِیمُ: شتر مرغ به سرعت برخاست گویی که خواب را از خودش رانده است.

راغب اصفهانی، حسین بن محمد، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن (راغب اصفهانی)، ۴جلد، مرتضوی - تهران، چاپ: دوم، ۱۳۷۴ ه.ش.


لسان العرب، ج‏۳، ص۱۸۳

أَرْقَد بالمکان: أَقام به.

ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ۱۵جلد، دار صادر - بیروت، چاپ: سوم، ۱۴۱۴ ه.ق.





مرقد به معنای آرامگاه و مدفن است و ریشهٔ «رقود» ، به معنای خوابیدن است و از آن جا که قبر هر کس، محل خواب ابدی او تا بر پایی قیامت است، به مدفن امامان و عالمان و شهیدان، مرقد گفته می‌شود؛ همچنان که به آن، مضجع، مزار، آستان و تربت هم می‌گویند.[۳] در قرآن کریم هم از زبان کسانی که در رستاخیز از گورهای خویش برمی‌خیزند، چنین نقل شده است: وای بر ما! چه کسی ما را از مرقدهایمان برانگیخت. این همان چیزی است که خدا وعده داده بود و رسولان راست می‌گفتند؛ «من بعثنا من مرقدنا».[۴]


بر سر در حرم‌های امامزادگان یا بزرگان دین یا روی ضریح آنان، بیشتر از کلمه مدفن یا مرقد استفاده شده است؛ همچون «مرقد هود و صالح» در وادی السلام و مرقد کمیل بن زیاد و میثم تمار.[۳]

پانوشت

  1. جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵.
  2. جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵؛ الصحاح، ج‏2، ص476
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ فرهنگ‌نامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۸، ص42.
  4. سوره یس، آیه ۵٢.

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله فرهنگ نامه زیارت، جواد محدثی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره هجدهم، بهار ۱۳۹۳، ص۴۲ است.