حج انبیا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
خط ۴: خط ۴:


==جایگاه آن در روایات==
==جایگاه آن در روایات==
حج گزاردن پيامبران الهي در روايات پرشماري مطرح شده است؛ در برخي جوامع روايي بابي با عنوان «حج الانبياء» اين روايات را گرد آورده است<ref>الکافي، ج4، ص212؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص229؛ بحار الانوار، ج96، ص28.</ref>شماري از اين روايات در ذيل آياتي آمده که کعبه را نخستين خانه در روي زمين معرفي کرده «إِنَّ أَوَّلَ بَيتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَکةَ» (آل عمران /3، 96)<ref>تفسير عياشي، ج 1، ص60، 186.</ref> و آن را «بيت العقيق» دانسته است<ref>علل الشرائع، ج2، ص399؛ الخلاف، ج6، ص58.</ref> (حج /22، 34) همچنين برخي روايات در ذيل آيه «وَلِکلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَکا» مناسک حج را از جمله مناسک واجب براي همه امت‌ها شمرده‌اند.<ref>مجمع البيان، ج 7، ص134؛ تفسير قرطبي، ج12، ص58.</ref> برپايه روايات قدمت آئين حج حتي به پيش از خلقت آدم بازمي‌گردد و نخستين حج‌گزاران فرشتگان در آسمان چهارم بوده‌اند.<ref>علل الشرائع، ج2، ص595؛ جامع احاديث الشيعه، ج10، ص18؛ وسائل الشيعه، ج11، ص129.</ref>
حج گزاردن پيامبران الهي در روايات پرشماري مطرح شده است؛ در برخي جوامع روايي بابي با عنوان «حج الانبياء» اين روايات را گرد آورده است<ref>الکافي، ج4، ص212؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص229؛ بحار الانوار، ج96، ص28.</ref>شماري از اين روايات در ذيل آياتي آمده که کعبه را نخستين خانه در روي زمين معرفي کرده «إِنَّ أَوَّلَ بَيتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَکةَ» (آل عمران /3، 96)<ref>تفسير عياشي، ج 1، ص60، 186.</ref> و آن را «بيت العقيق» دانسته است<ref>علل الشرائع، ج2، ص399؛ الخلاف، ج6، ص58.</ref> (حج /22، 34) همچنين برخي روايات در ذيل آيه «وَلِکلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَکا» مناسک حج را از جمله مناسک واجب براي همه امت‌ها شمرده‌اند.<ref>مجمع البيان، ج 7، ص134؛ تفسير قرطبي، ج12، ص58.</ref>


==حج انبیاء در روایات با ذکر نام==
==حج انبیاء در روایات با ذکر نام==
خط ۱۷: خط ۱۷:
براساس برخي گزارش‌ها در طوفان نوح(ع) کعبه ناپديد شد. پيامبران الهي بدون آنکه مکان دقيق کعبه را بدانند حج بجا مي‌آوردند<ref>اخبار مکه، ج 1، ص38؛ التبيان، ج1، ص463؛ مجمع الزوائد، ج3، ص288.</ref> تا زماني‌ که ابراهيم(ع) مأمور به بازسازي کعبه و احياي آئين حج گرديد. (حج/22، 26، بقره/2، 127 -128)پس از پايان بازسازي کعبه آن‌ حضرت از خدا خواست که مناسک (اعمال، جايگاه) حج را به وي نشان دهد: «وَأَرِنَا مَنَاسِکنَا» (بقره/2، 128) که جبرئيل نزد ايشان آمد و مناسک حج را يک به يک به او آموخت<ref>الکافي، ج4، ص205؛ سنن الکبري، ج5، ص145.</ref> و پس از فرمان فراخواني انسان‌ها به انجام حج (حج/ 22، 27) ابراهيم بر مکان بلندي (کوه ابوقبيس، يا سنگي که بعد به مقام ابراهيم معروف شد) ايستاد و با صداي بلند مردم را به حج فراخواند<ref>مجمع البيان، ج7، ص128- 129؛ تفسير ابن ابي حاتم، ج8، ص2487.</ref> و خود و پسرش اسماعيل و گروهي از جرهميان حج بجاي آوردند.<ref>اخبار مکه، ج 1، ص66- 72؛ تاريخ الطبري، ج1، ص260-262؛ وسائل الشيعه، ج11، ص8.</ref> پس از آن حج به عنوان سنتي مقدس با اعمالي مخصوص از سوي ديگر پيامبران الهي و پيروان آن‌ها تداوم يافت.<ref>اخبار مکه، ج1، ص68؛ در راه‌بر پائي حج ابراهيمي، ص200.</ref>
براساس برخي گزارش‌ها در طوفان نوح(ع) کعبه ناپديد شد. پيامبران الهي بدون آنکه مکان دقيق کعبه را بدانند حج بجا مي‌آوردند<ref>اخبار مکه، ج 1، ص38؛ التبيان، ج1، ص463؛ مجمع الزوائد، ج3، ص288.</ref> تا زماني‌ که ابراهيم(ع) مأمور به بازسازي کعبه و احياي آئين حج گرديد. (حج/22، 26، بقره/2، 127 -128)پس از پايان بازسازي کعبه آن‌ حضرت از خدا خواست که مناسک (اعمال، جايگاه) حج را به وي نشان دهد: «وَأَرِنَا مَنَاسِکنَا» (بقره/2، 128) که جبرئيل نزد ايشان آمد و مناسک حج را يک به يک به او آموخت<ref>الکافي، ج4، ص205؛ سنن الکبري، ج5، ص145.</ref> و پس از فرمان فراخواني انسان‌ها به انجام حج (حج/ 22، 27) ابراهيم بر مکان بلندي (کوه ابوقبيس، يا سنگي که بعد به مقام ابراهيم معروف شد) ايستاد و با صداي بلند مردم را به حج فراخواند<ref>مجمع البيان، ج7، ص128- 129؛ تفسير ابن ابي حاتم، ج8، ص2487.</ref> و خود و پسرش اسماعيل و گروهي از جرهميان حج بجاي آوردند.<ref>اخبار مکه، ج 1، ص66- 72؛ تاريخ الطبري، ج1، ص260-262؛ وسائل الشيعه، ج11، ص8.</ref> پس از آن حج به عنوان سنتي مقدس با اعمالي مخصوص از سوي ديگر پيامبران الهي و پيروان آن‌ها تداوم يافت.<ref>اخبار مکه، ج1، ص68؛ در راه‌بر پائي حج ابراهيمي، ص200.</ref>


=== حضرت موسی ===
===حضرت موسی===
پس از ابراهيم و اسماعيل ديگر پيامبران حج بجاي آوردند چنانکه در روايتي نقل شده که حضرت موسي(ع) همراه با 70 تن از پيامبران براي انجام حج بر شتري سرخ‌موي پس از گذشتن از منطقة «صفاح الروحا» لبيک‌گويان «لبيک يا کريم لبيک» احرام بست.<ref>الکافي، ج4، ص213-214؛ تفسير عياشي، ج1، ص186؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص234- 235.</ref> در روايتي ابن عباس از پيامبر(ص) نقل کرده است که 70 پيامبر از جمله موسي(ع)به منا آمده و در مسجد خيف نمازگزاردند.<ref>المعجم الکبير، ج11، ص358؛ مجمع الزوائد، ج3، ص221؛ کنز العمال، ج12، ص228.</ref>
پس از ابراهيم و اسماعيل ديگر پيامبران حج بجاي آوردند چنانکه در روايتي نقل شده که حضرت موسي(ع) همراه با 70 تن از پيامبران براي انجام حج بر شتري سرخ‌موي پس از گذشتن از منطقة «صفاح الروحا» لبيک‌گويان «لبيک يا کريم لبيک» احرام بست.<ref>الکافي، ج4، ص213-214؛ تفسير عياشي، ج1، ص186؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص234- 235.</ref> در روايتي ابن عباس از پيامبر(ص) نقل کرده است که 70 پيامبر از جمله موسي(ع)به منا آمده و در مسجد خيف نمازگزاردند.<ref>المعجم الکبير، ج11، ص358؛ مجمع الزوائد، ج3، ص221؛ کنز العمال، ج12، ص228.</ref>


خط ۲۸: خط ۲۸:
برپاية برخي روايات پيامبر گرامي اسلام 20 حج و سه عمرة مفرده که همة آن‌ها در ماه ذي قعده واقع شد برگزار نمود.<ref>الکافي، ج4، ص251-252؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص238؛ تهذيب الاحکام، ج5، ص443.</ref> تنها حج رسول خدا پس از هجرت، در سال دهم هجري به همراهي 000/100 تن از مسلمانان انجام گرفت در اين حج عظمت، خلوص و آثار توحيدي مناسک حج به نمايش گذاشته شد و در تاريخ بنام «حجة الوداع» ثبت گرديد<ref>المجموع، ج7، ص104؛ الغدير، ج1، ص266.</ref> ( حجة الوداع)
برپاية برخي روايات پيامبر گرامي اسلام 20 حج و سه عمرة مفرده که همة آن‌ها در ماه ذي قعده واقع شد برگزار نمود.<ref>الکافي، ج4، ص251-252؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص238؛ تهذيب الاحکام، ج5، ص443.</ref> تنها حج رسول خدا پس از هجرت، در سال دهم هجري به همراهي 000/100 تن از مسلمانان انجام گرفت در اين حج عظمت، خلوص و آثار توحيدي مناسک حج به نمايش گذاشته شد و در تاريخ بنام «حجة الوداع» ثبت گرديد<ref>المجموع، ج7، ص104؛ الغدير، ج1، ص266.</ref> ( حجة الوداع)


==حج همه پیامبران در روایات بدون ذکر نام==
==حج همه پیامبران بدون ذکر نام==
برخی از روایات از حج پیامبران،‌ بدون ذکر نام آنها خبر داده‌اند. بر پایه برخي گزارش‌ها همة انبياء به جز هود و صالح(ع) که به خاطر اشتغال به تبليغ موفق به حج‌گزاري نشدند. بقية آن‌ها حج بجا آوردند.<ref>سيره ابن اسحاق، ج2، ص73؛ السنن الکبري، ج5، ص177؛ السيرة النبويه، اسماعيل بن عمر بن کثير، ج1، ص272.</ref> ولي اين ديدگاه ضعيف دانسته شده است.<ref>سبل الهدي، ج1، ص210.</ref> افزون بر اين در پاره‌اي روايات بطور صريح از حج‌گزاري هود و صالح ياد شده<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص232؛ البدايه و النهايه، ج1، ص138؛ مجمع الزوائد، ج3، ص220.</ref> حتي گفته شده که آنان در مکه از دنيا رفتند و در جوار خانة خدا دفن شدند.<ref>اخبار مکه، ج1، ص68. </ref> بنابراين همة پيامبران عليهم السلام حج گزارده‌اند برخي روايات نيز اين ديدگاه را تأييد مي‌کند؛<ref>عيون اخبار الرضا، ج2، ص127؛ علل الشرائع، ج1، ص274.</ref> چنانکه امام علي(ع) در سخني کعبه را جايگاه خيل انبياء از آدم تا خاتم و وسيلة آزمايش پيشينيان از آدم تا به آخر دانسته است<ref>نهج البلاغه، خطبه 192.</ref> و در سخني ديگر از فراخواني آدم و فرزندانش بسوي کعبه ياد مي‌کند.<ref>نهج البلاغه، خطبه 192.</ref>
برخی از روایات از حج پیامبران،‌ بدون ذکر نام آنها خبر داده‌اند. بر پایه برخي گزارش‌ها همة انبياء به جز هود و صالح(ع) که به خاطر اشتغال به تبليغ موفق به حج‌گزاري نشدند. بقية آن‌ها حج بجا آوردند.<ref>سيره ابن اسحاق، ج2، ص73؛ السنن الکبري، ج5، ص177؛ السيرة النبويه، اسماعيل بن عمر بن کثير، ج1، ص272.</ref> ولي اين ديدگاه ضعيف دانسته شده است.<ref>سبل الهدي، ج1، ص210.</ref> افزون بر اين در پاره‌اي روايات بطور صريح از حج‌گزاري هود و صالح ياد شده<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص232؛ البدايه و النهايه، ج1، ص138؛ مجمع الزوائد، ج3، ص220.</ref> حتي گفته شده که آنان در مکه از دنيا رفتند و در جوار خانة خدا دفن شدند.<ref>اخبار مکه، ج1، ص68. </ref> بنابراين همة پيامبران عليهم السلام حج گزارده‌اند برخي روايات نيز اين ديدگاه را تأييد مي‌کند؛<ref>عيون اخبار الرضا، ج2، ص127؛ علل الشرائع، ج1، ص274.</ref> چنانکه امام علي(ع) در سخني کعبه را جايگاه خيل انبياء از آدم تا خاتم و وسيلة آزمايش پيشينيان از آدم تا به آخر دانسته است<ref>نهج البلاغه، خطبه 192.</ref> و در سخني ديگر از فراخواني آدم و فرزندانش بسوي کعبه ياد مي‌کند.<ref>نهج البلاغه، خطبه 192.</ref>


خط ۵۷: خط ۵۷:
*
*
*تهذيب الاحکام في شرح المقنعه للشيخ المفيد، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش سيد حسن موسوي خرسان و علي آخوندي، تهران، انتشارات دارالکتب اسلاميه، 1365ش.
*تهذيب الاحکام في شرح المقنعه للشيخ المفيد، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش سيد حسن موسوي خرسان و علي آخوندي، تهران، انتشارات دارالکتب اسلاميه، 1365ش.
*جامع احاديث الشيعه، محمد حسين طباطبايي بروجردي ( -1383ق.)، قم، المطبعة العلميه، 1399ق.
 
*الخلاف في الاحکام، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1407ق.
*الخلاف في الاحکام، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1407ق.
*در راه برپايي حج ابراهيمي، عباسعلي عميد زنجاني، تهران، انتشارات مشعر.
*در راه برپايي حج ابراهيمي، عباسعلي عميد زنجاني، تهران، انتشارات مشعر.

نسخهٔ ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۰۱

حج انبياء، گزارش حج پيامبران در روايات

جایگاه آن در روایات

حج گزاردن پيامبران الهي در روايات پرشماري مطرح شده است؛ در برخي جوامع روايي بابي با عنوان «حج الانبياء» اين روايات را گرد آورده است[۱]شماري از اين روايات در ذيل آياتي آمده که کعبه را نخستين خانه در روي زمين معرفي کرده «إِنَّ أَوَّلَ بَيتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَکةَ» (آل عمران /3، 96)[۲] و آن را «بيت العقيق» دانسته است[۳] (حج /22، 34) همچنين برخي روايات در ذيل آيه «وَلِکلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَکا» مناسک حج را از جمله مناسک واجب براي همه امت‌ها شمرده‌اند.[۴]

حج انبیاء در روایات با ذکر نام

حضرت آدم

پس از اينکه حضرت آدم به زمين انتقال يافت، وي به فرمان خداوند مأمور بناي کعبه و برگزاري مراسم حج گرديد.[۵] دربارة حج آدم(ع) روايت شده که پس از خروج از بهشت وي بر کوه صفا فرود آمد سپس جبرئيل مناسک حج را به او آموخت و آدم همة اعمال حج از جمله طواف، رمي جمرات، قرباني، حلق، سعي و طواف نساء را بجا آورد.[۶] برخي روايات از 700 حج و 300 عمرة آدم با پاي پياده گزارش کرده‌اند.[۷] پس از آدم شيث فرزند او کعبه را بازسازي و حج عمره بجاي آورد.[۸] مراسم حج‌گزاري پس از آدم(ع) در ميان فرزندانش تداوم يافت[۹] و پيامبران پس از وي به برگزار نمودن حج اهتمام ويژه‌اي داشتند.[۱۰]

حضرت نوح

نوح(ع) نيز پيش از سيل، حج انجام داد[۱۱] و درجريان طوفان کشتي ماموريت يافت تا سرنشينانش را گرد خانه کعبه طواف داده و به منا ببرد. اين کشتي در بازگشت دوباره بر گرد کعبه طواف نمود و سرنشينان کشتي سوار بر آن سعي ميان صفا و مروه انجام دادند.[۱۲]

حضرت ابراهیم و اسماعیل

براساس برخي گزارش‌ها در طوفان نوح(ع) کعبه ناپديد شد. پيامبران الهي بدون آنکه مکان دقيق کعبه را بدانند حج بجا مي‌آوردند[۱۳] تا زماني‌ که ابراهيم(ع) مأمور به بازسازي کعبه و احياي آئين حج گرديد. (حج/22، 26، بقره/2، 127 -128)پس از پايان بازسازي کعبه آن‌ حضرت از خدا خواست که مناسک (اعمال، جايگاه) حج را به وي نشان دهد: «وَأَرِنَا مَنَاسِکنَا» (بقره/2، 128) که جبرئيل نزد ايشان آمد و مناسک حج را يک به يک به او آموخت[۱۴] و پس از فرمان فراخواني انسان‌ها به انجام حج (حج/ 22، 27) ابراهيم بر مکان بلندي (کوه ابوقبيس، يا سنگي که بعد به مقام ابراهيم معروف شد) ايستاد و با صداي بلند مردم را به حج فراخواند[۱۵] و خود و پسرش اسماعيل و گروهي از جرهميان حج بجاي آوردند.[۱۶] پس از آن حج به عنوان سنتي مقدس با اعمالي مخصوص از سوي ديگر پيامبران الهي و پيروان آن‌ها تداوم يافت.[۱۷]

حضرت موسی

پس از ابراهيم و اسماعيل ديگر پيامبران حج بجاي آوردند چنانکه در روايتي نقل شده که حضرت موسي(ع) همراه با 70 تن از پيامبران براي انجام حج بر شتري سرخ‌موي پس از گذشتن از منطقة «صفاح الروحا» لبيک‌گويان «لبيک يا کريم لبيک» احرام بست.[۱۸] در روايتي ابن عباس از پيامبر(ص) نقل کرده است که 70 پيامبر از جمله موسي(ع)به منا آمده و در مسجد خيف نمازگزاردند.[۱۹]

حضرت عیسی، داود، سلیمان، یونس، خضر، الیاس

حضرت عيسي(ع) نيز حج يا عمره را با گفتن لبيک عبدک و ابن امتک لبيک آغاز کرد[۲۰] داود(ع) نيز در عرفات هنگامي که موج عظيم حج‌گزاران را ديد دست بدعا برداشت.[۲۱] سليمان(ع) هم همراه انس و جن و پرندگان حج گزارد و کعبه را با پارچة مصري پوشاند.[۲۲] برابر رواياتي يونس(ع) با سر دادن تلبية «لبيک کشاف الکرب العظيم لبيک»، خضر و الياس با حضور هر ساله در موسم مقرر حج انجام مي‌دهند.[۲۳]

حضرت محمد(ص)

با ظهور اسلام که آئين حج به عنوان يکي از فرائض ديني مسلمانان تشريع گرديد پيامبر(ص) آئين حج‌گزاري را بجا آوردند.

برپاية برخي روايات پيامبر گرامي اسلام 20 حج و سه عمرة مفرده که همة آن‌ها در ماه ذي قعده واقع شد برگزار نمود.[۲۴] تنها حج رسول خدا پس از هجرت، در سال دهم هجري به همراهي 000/100 تن از مسلمانان انجام گرفت در اين حج عظمت، خلوص و آثار توحيدي مناسک حج به نمايش گذاشته شد و در تاريخ بنام «حجة الوداع» ثبت گرديد[۲۵] ( حجة الوداع)

حج همه پیامبران بدون ذکر نام

برخی از روایات از حج پیامبران،‌ بدون ذکر نام آنها خبر داده‌اند. بر پایه برخي گزارش‌ها همة انبياء به جز هود و صالح(ع) که به خاطر اشتغال به تبليغ موفق به حج‌گزاري نشدند. بقية آن‌ها حج بجا آوردند.[۲۶] ولي اين ديدگاه ضعيف دانسته شده است.[۲۷] افزون بر اين در پاره‌اي روايات بطور صريح از حج‌گزاري هود و صالح ياد شده[۲۸] حتي گفته شده که آنان در مکه از دنيا رفتند و در جوار خانة خدا دفن شدند.[۲۹] بنابراين همة پيامبران عليهم السلام حج گزارده‌اند برخي روايات نيز اين ديدگاه را تأييد مي‌کند؛[۳۰] چنانکه امام علي(ع) در سخني کعبه را جايگاه خيل انبياء از آدم تا خاتم و وسيلة آزمايش پيشينيان از آدم تا به آخر دانسته است[۳۱] و در سخني ديگر از فراخواني آدم و فرزندانش بسوي کعبه ياد مي‌کند.[۳۲]

در شماري از روايات نام گروهي از پيامبران حج‌گزار و در مواردي شيوه و تعداد دفعات حج آنان بيان شده است.

زمان و مناسک حج پیامبران

براساس روايتي از حضرت رضا(ع) زمان حج‌گزاري همه پيامبران از جمله آدم، نوح، ابراهيم، موسي، عيسي و محمد(ص) دهه ذي حجه بوده و تا قيامت اينگونه ادامه خواهد داشت.[۳۳]دربارة شيوة حج‌گزاري پيامبران حداقل تا ابراهيم اطلاع چنداني در دست نيست، به همين دليل مبهم و مجمل است ولي از زمان ابراهيم تا ظهور اسلام حج با همين شکل و گونة کنوني آن انجام مي‌شده است.[۳۴]

پانویس

  1. الکافي، ج4، ص212؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص229؛ بحار الانوار، ج96، ص28.
  2. تفسير عياشي، ج 1، ص60، 186.
  3. علل الشرائع، ج2، ص399؛ الخلاف، ج6، ص58.
  4. مجمع البيان، ج 7، ص134؛ تفسير قرطبي، ج12، ص58.
  5. اخبار مکه، ج1، ص34-36؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص235؛ وسائل الشيعه، ج13، ص332.
  6. الکافي، ج4، ص190-191؛ علل الشرائع، ج2، ص400.
  7. من لايحضره الفقيه، ج2، ص229.
  8. تاريخ الطبري، ج1، ص162؛ عمدة القاري، ج15، ص217؛ بحار الانوار، ج11، ص261.
  9. تاريخ الطبري، ج1، ص162؛ عمدة القاري، ج15، ص217؛ بحار الانوار، ج11، ص261.
  10. اخبار مکه، ج1، ص51، 68 – 69، 72-74؛ تفسير قرطبي، ج2، ص130؛ سبل الهدي، ج1، ص210.
  11. مستدرک الوسائل، ج8، ص9؛ اخبار مکه، ج1، ص72.
  12. الکافي، ج4، ص212- 213؛ تفسير عياشي، ج2، ص149؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص230.
  13. اخبار مکه، ج 1، ص38؛ التبيان، ج1، ص463؛ مجمع الزوائد، ج3، ص288.
  14. الکافي، ج4، ص205؛ سنن الکبري، ج5، ص145.
  15. مجمع البيان، ج7، ص128- 129؛ تفسير ابن ابي حاتم، ج8، ص2487.
  16. اخبار مکه، ج 1، ص66- 72؛ تاريخ الطبري، ج1، ص260-262؛ وسائل الشيعه، ج11، ص8.
  17. اخبار مکه، ج1، ص68؛ در راه‌بر پائي حج ابراهيمي، ص200.
  18. الکافي، ج4، ص213-214؛ تفسير عياشي، ج1، ص186؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص234- 235.
  19. المعجم الکبير، ج11، ص358؛ مجمع الزوائد، ج3، ص221؛ کنز العمال، ج12، ص228.
  20. مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص240؛ علل الشرائع، ج2، ص419.
  21. الکافي، ج4، ص214؛ الوافي، ج12، ص162-163.
  22. الکافي، ج4، ص213؛ الوافي، ج12، ص162-163.
  23. من لايحضره الفقيه، ج2، ص234- 235؛ کمال الدين، ص390- 391؛ بحار الانوار، ج14، ص387، ج96، ص185.
  24. الکافي، ج4، ص251-252؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص238؛ تهذيب الاحکام، ج5، ص443.
  25. المجموع، ج7، ص104؛ الغدير، ج1، ص266.
  26. سيره ابن اسحاق، ج2، ص73؛ السنن الکبري، ج5، ص177؛ السيرة النبويه، اسماعيل بن عمر بن کثير، ج1، ص272.
  27. سبل الهدي، ج1، ص210.
  28. مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص232؛ البدايه و النهايه، ج1، ص138؛ مجمع الزوائد، ج3، ص220.
  29. اخبار مکه، ج1، ص68.
  30. عيون اخبار الرضا، ج2، ص127؛ علل الشرائع، ج1، ص274.
  31. نهج البلاغه، خطبه 192.
  32. نهج البلاغه، خطبه 192.
  33. عيون اخبار الرضا، ج2، ص127؛ علل الشرائع، ج1، ص274.
  34. اخبار مکه، ج1، ص68- 72.

منابع

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل [hzrc.ac.ir/post/22173/حج-انبيا حج انبیا].
  • اخبار مکه و ما جاء فيها من الآثار، محمد بن عبدالله الازرقي( -248ق.)، به کوشش رشدي الصالح ملحس، بيروت، دارالاندلس، 1416ق.
  • بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، محمد باقر المجلسي (1037-1110ق.)، تصحيح محمد باقر بهبودي و سيد ابراهيم ميانجي و سيد محمد مهدي موسوي خرسان، بيروت، داراحياء التراث العربي و موسسه الوفاء، 1403ق.
  • البدايه و النهايه في التاريخ، اسماعيل بن عمر بن کثير (700-774ق.)، به کوشش علي شيري، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1408ق.
  • تاريخ الطبري (تاريخ الامم و الملوک)، محمد بن جرير الطبري (224-310ق.)، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دار احياء التراث العربي.
  • التبيان في تفسير القرآن، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش احمد حبيب قصير عاملي، بيروت، دار ‌‌احياء ‌‌التراث ‌‌العربي، 1963م.
  • تفسير ابن ابي حاتم (تفسير القرآن العظيم)، عبدالرحمن بن محمد ابن ابي حاتم ( -327ق.)، تحقيق محمد الطبيب، بيروت، دارالفکر.
  • تفسير العياشي، محمد بن مسعود العياشي ( -320ق.)، تحقيق سيد هاشم رسولي محلاتي، تهران، مکتبه العلميه الاسلاميه، 1380ق.
  • تفسير قرطبي (جامع الاحکام القرآن و ال‍م‍ب‍ي‍ن‌ ل‍م‍ا ت‍ض‍م‍ن‌ م‍ن‌ ال‍س‍ن‍ه‌ و اي‌ ال‍ف‍رق‍ان‌)، محمد بن احمد القرطبي ( -671ق.)، تهران، ناصر خسرو،1364ش.
  • تهذيب الاحکام في شرح المقنعه للشيخ المفيد، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش سيد حسن موسوي خرسان و علي آخوندي، تهران، انتشارات دارالکتب اسلاميه، 1365ش.
  • الخلاف في الاحکام، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1407ق.
  • در راه برپايي حج ابراهيمي، عباسعلي عميد زنجاني، تهران، انتشارات مشعر.
  • سبل الهدي و الرشاد في سيره خير العباد، محمد بن يوسف الشمس الشامي ( -942ق.)، به کوشش عادل احمد عبدالموجود و علي محمد معوض، بيروت، دارالکتب العلميه، 1414ق.
  • السنن الکبري، احمد بن الحسين البيهقي (384-458ق.)، بيروت، دارالفکر، 1416ق.
  • سيرة ابن اسحاق، محمد بن اسحاق المطلبي ( -151ق.)، محمد حميد الله، معهد الدراسات و الابحاث للتعريف.
  • السيره النبويه م‍ق‍ت‍ض‍ب‍ا م‍ن‌ ال‍ب‍داي‍ه‌ و ال‍ن‍ه‍اي‍ه، اسماعيل بن عمر بن کثير (700-774ق.)، به کوشش مصطفي عبدالواحد، بيروت، دارالمعرفه/ دار احياء التراث العربي، 1396ق.
  • علل الشرائع و الاحکام، شيخ صدوق محمد بن علي بن بابويه (311-381ق.)، به کوشش سيد محمد صادق بحرالعلوم، نجف، مکتبه الحيدريه، 1385ق.
  • عمدة القاري، محمود بن احمد البدرالعيني ( -855ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي.
  • عيون اخبار الرضا، شيخ صدوق محمد بن علي بن بابويه (311-381ق.)، تحقيق حسين اعلمي، بيروت، موسسه الاعلمي، 1404ق.
  • الغدير، الاميني ( -1392ق.)، بيروت، دارالکتاب العربي، 1397ق.
  • کنز العمال في سنن الاقوال و الافعال، المتقي الهندي ( -975ق.)، به کوشش بکري حياني و صفوه السقاء، بيروت، موسسه الرساله، 1409ق.
  • الکافي، محمد بن يعقوب کليني ( -329ق.)، به کوشش علي اکبر غفاري، تهران، انتشارات دارالکتب اسلاميه، 1375ش.
  • کمال ‌الدين و تمام النعمه، شيخ صدوق محمد بن علي بن بابويه (311-381ق.)، به کوشش علي اکبر غفاري، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1405ق.
  • مجمع البيان في تفسير القرآن، الفضل بن الحسن الطبرسي (468-548ق.)، به کوشش محمد جواد بلاغي (1864-1933م.)، تهران، انتشارات ناصرخسرو، 1372ش.
  • مجمع الزوائد و منبع الفوائد، علي بن ابي‌بکر الهيثمي ( -807ق.)، بيروت، دارالکتاب العربيه، 1408ق.
  • المجموع شرح المهذب، يحيي بن شرف النووي (631-676ق.)، بيروت، دارالفکر.
  • مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، حسين نوري ( -1320ق.)، قم، موسسه آل البيت لاحياء التراث، 1408ق.
  • مسند الامام احمد بن حنبل، احمد بن حنبل ( -241ق.)، بيروت، دارالصادر، بي تا.
  • المعجم الکبير، سليمان بن احمد الطبراني (260-360ق.)، به کوشش حمدي عبدالمجيد السلفي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1405ق.
  • من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق محمد بن علي بن بابويه (311-381ق.)، تحقيق و تصحيح علي اکبر غفاري، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ دوم، 1404ق.
  • نهج البلاغه، شريف الرضي (م 406ق.)، شرح صبحي صالح، قم، دارالاسوه، 1415ق.
  • الوافي، محمد بن شاه مرتضي فيض کاشاني (1006-1091ق.)، تحقيق ضياء الدين حسيني و کمال الدين فقيه ايماني، اصفهان، کتابخانه اميرالمومنين، 1406ق.
  • وسائل الشيعه (تفصيل وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه)، محمد بن الحسن الحر العاملي (1033-1104ق.)، به کوشش عبدالرحيم رباني شيرازي، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1403ق.