امارت حج: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''امارت حج''' بر سرپرستی و زعامت حجاج [[بیت‌الله الحرام]] اطلاق می‌شود. امارت حج در آغاز بیشتر جنبه دینی داشت و امیر حج هدایت کننده مسلمانان در اجرای [[مناسک حج]] بود اما بعدها حفاظت از حاجیان نیز در زمره وظایف امیر حج قرار گرفت، تا جایی که در دروه‌هایی از تاریخ، امرای حج از میان امیران نظامی انتخاب میشدند. گاهی بین دو وظیفه هدایت معنوی و حفاظت از امنیت حجاج تفکیک شده و از دو نوع امارت حج سخن به میان آمده است.  
'''امارت حج''' سرپرستی و رهبری حج‌گزاران در طول سفر حج و در هنگام اجرای مناسک است. امارت حج در آغاز بیشتر جنبه دینی داشت و امیر حج هدایت کننده مسلمانان در اجرای [[مناسک حج]] بود اما بعدها حفاظت از حاجیان نیز در زمره وظایف امیر حج قرار گرفت، تا جایی که در دوره‌هایی از تاریخ، امرای حج از میان امیران نظامی انتخاب میشدند.  


درباره منصب امارت حج قبل از [[اسلام]] گزارشی در دست نیست. در چند سفر حج که در عصر زندگی پیامبر(ص) پس از هجرت به وقوع پیوست جز یک مورد(سال نهم) پیامبر خود سرپرستی حاجیان را بر عهده داشت. در زمان خلفا نیز در بیشتر سال‌ها خود خلیفه امیر حج بود و گاهی این منصب را به دیگران واگذار می‌کرد. در زمان [[حضرت علی(ع)]]، چون آن حضرت درگیر جنگ‌های داخلی بودند منصب امیرالحاجی را به دیگران سپرد.
در چند سفر حج که در عصر زندگی [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(ص)]] پس از [[هجرت]] به وقوع پیوست جز یک مورد (سال نهم) پیامبر خود سرپرستی حاجیان را بر عهده داشت. در زمان خلفا نیز در بیشتر سال‌ها خود خلیفه امیر حج بود و گاهی این منصب را به دیگران واگذار می‌کرد. امارت حج بخصوص در عصر [[بنی‌عباس|خلافت عباسی]]، اهمیت سیاسی زیادی پیدا کرد و بر قدرت امیر حج نیز افزوده شد.


در دوران [[بنی‌امیه]] و [[بنی عباس]]، امارت حج از مناصب مهمی تلقی می‌شد که خلفا آن را به خویشاوندان یا سرشناسان خاندان خود می‌سپردند و گاهی خود امارت حج را بر عهده داشتند. امارت حج بخصوص در عصر خلافت عباسی، اهمیت سیاسی زیادی پیدا کرد و بر قدرت امیر حج نیز افزوده شد.
در منابع فقه اسلامی درباره وظایف و اختیارات امیر حج بحث شده است.
 
در عصر حاضر، برخی کشورهای اسلامی در موسم حج سرپرستی را برای سامان‌دهی امور حاجیان منصوب می‌کند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در [[ایران]]، با توجه به نگرش همه جانبه [[امام خمینی]] به حج، امارت حج مفهوم حقیقی خود را بازیافت و ایشان وظایفی را برای نمایندگان خود در حج قرار داد.
==واژه شناسی==
==واژه شناسی==
امارت از ماده «ا ـ م ـ ر» به معنای سرپرستی و کار‌گزاری است<ref>لسان العرب، ج4، ص31، «امر. </ref>و در صورت ترکیب با واژه [[حج]]، به منصبی اطلاق می‌شود که ریاست، پیشوایی و سرپرستی حاجیان را در طول مسیر و نیز در [[موسم حج]] در [[مکه]] بر عهده دارد.<ref>امارة الحج، ص1.</ref>
امارت از ماده «ا ـ م ـ ر» به معنای سرپرستی و کار‌گزاری است<ref>لسان العرب، ج4، ص31، «امر.</ref>و در صورت ترکیب با واژه [[حج]]، به منصبی اطلاق می‌شود که ریاست، پیشوایی و سرپرستی حاجیان را در طول مسیر و نیز در [[موسم حج]] در [[مکه]] بر عهده دارد.<ref>امارة الحج، ص1.</ref> به او، امام الحاج و امام موسم نیز گفته شده است.<ref name=":7">فرهنگ فقه فارسی، ج۱، ص۷۰۴.</ref>


==تاریخ امارت حج ==
==تاریخ امارت حج ==
می‌توان اجازه<ref>السیرة النبویه، ج1، ص119؛ شفاء الغرام، ج2، ص65.</ref>و افاضه<ref>شفاء الغرام، ج2، ص45؛ المفصل، ج11، ص386.</ref>را به عنوان پیشینه امارت حج در پیش از ظهور اسلام برشمرد که برخی وظایف امارت حج را همانند کوچ از [[عرفات]] بر عهده داشتند. همچنین این احتمال هست که منصب امارت حج تغییر یافته منصب [[قیادت]] (راهنمایی حجاج) در پیش از اسلام باشد.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص593، «حج.</ref>
[[مسلمانان]] پیش از [[فتح مکه]] دو بار در سال‌های ششم و هفتم با سرپرستی پیامبر(ص) رهسپار مکه شدند.<ref>لسان العرب، ج4، ص31، «امر. </ref> در سال هشتم، بعد از فتح مکه، پیامبر(ص) [[عتاب بن اسید|عُتّاب بن اُسَید]] را امیر مکه کرد و مراسم حج در آن سال به سرپرستی او انجام شد.<ref>مروج الذهب، ج4، ص301.</ref> در سال نهم پیامبر(ص) [[ابوبکر]] را به عنوان امیرالحاج به مکه فرستاد.<ref>السیرة النبویه، ج4، ص188؛ الکامل، ج2، ص291؛ الدرر الفرائد، ج1، ص413.</ref>اما بنابر روایاتی پیش از رسیدن او به مکه، رسول خدا(ص) [[علی(ع)]] را به جای او منصوب کرد.<ref>اخبار مکه، ج1، ص186؛ الکامل، ج2، ص291.</ref><ref>مسند احمد، ج1، ص3؛ انساب الاشراف، ج1، ص492؛ ج2، ص355؛ الارشاد، ج1، ص65.</ref> به سال دهم رسول خدا(ص) در [[حجة‌الوداع]] خود سرپرستی حاجیان را بر عهده داشت.<ref>المغازی، ج3، ص1088؛ السیرة النبویه، ج2، ص601؛ مروج الذهب، ج4، ص301.</ref>
 
=== عصر اسلامی ===
[[مسلمانان]] پیش از [[فتح مکه]] در سال هشتم ق. دو بار به قصد [[عمره]] به سرپرستی پیامبر(ص) در سال‌های ششم و هفتم ق. رهسپار مکه شدند.<ref>لسان العرب، ج4، ص31، «امر. </ref>پس از فتح آن شهر به سال هشتم ق. پیامبر(ص) عُتّاب بن اُسَید بن ابی العیص بن امیه را عامل و کار‌گزار خویش در مکه قرار داد و بر پایه ‌گزارش [[مسعودی]]، مراسم حج در آن سال به سرپرستی او انجام شد.<ref>مروج الذهب، ج4، ص301.</ref>
 
بر پایه ‌گزارشی، به سال نهم ق. پیامبر گرامی(ص) [[ابوبکر]] را به عنوان امیرالحاج به مکه فرستاد.<ref>السیرة النبویه، ج4، ص188؛ الکامل، ج2، ص291؛ الدرر الفرائد، ج1، ص413.</ref>اما بنابر روایاتی پیش از رسیدن او به مکه، رسول خدا(ص) [[علی(ع)]] را به جای او منصوب کرد.<ref>اخبار مکه، ج1، ص186؛ الکامل، ج2، ص291.</ref><ref>مسند احمد، ج1، ص3؛ انساب الاشراف، ج1، ص492؛ ج2، ص355؛ الارشاد، ج1، ص65.</ref>
 
به سال دهم ق. رسول خدا(ص) خود سرپرستی حاجیان را بر عهده گرفت و با انجام [[حجة‌الوداع]]، احکام و مناسک حج را به [[مسلمانان]] آموخت.<ref>المغازی، ج3، ص1088؛ السیرة النبویه، ج2، ص601؛ مروج الذهب، ج4، ص301.</ref>
 
=== عصر خلافت ===
پس از رسول خدا(ص) در روزگار خلفای نخستین (11-40ق.)  معمولاً حج به سرپرستی آنان انجام می‌گرفت. گاه نیز افرادی از سوی آنان به منصب امارت حج برگزیده می‌شدند.
 
در زمانه خلیفه اول (11-13ق.)  به ترتیب [[عمر بن خطاب]] در سال 11ق. و [[عتاب بن اسید اموی]] یا [[عبدالرحمن بن عوف]] در سال 12ق. امیران حاج بودند. از عبدالرحمن بن عوف به عنوان امیرالحاج سال 13ق. یاد شده است.
 
در زمانه خلیفه دوم (13-23ق.)، خود وی همه ساله رهسپار سفر حج می‌شد و امارت حج را بر عهده داشت.<ref>مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>
 
در زمانه خلیفه سوم (23-35ق.)  به سال 24ق. عبدالرحمن بن عوف<ref>تاریخ طبری، ج4، ص249؛ مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>و در سال‌های 25 تا 34ق. خلیفه، خود، امارت حج را بر عهده داشت. در سال آخر خلافت عثمان (35ق.)  به جهت قیام مردم بر ضد او، [[عبدالله بن عباس]] به امارت حج منصوب شد.<ref>تاریخ طبری، ج4، ص249-251، 257، 263، 267، 287، 303، 329، 339؛ مروج الذهب، ج4، ص302؛ الدرر الفرائد، ج1، ص419.</ref>
 
امام علی(ع) در مدت پنج سال خلافتش، به سبب نبردهای داخلی نتوانست شخصاً امارت حج را بر عهده بگیرد.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص512.</ref>از این‌رو، به سال 36-37ق. عبدالله بن عباس<ref>تاریخ طبری، ج4، ص576؛ ج5، ص92؛ مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>و در سال 38-39ق. عامل خود بر مکه، [[قثم بن عباس]]، را امیرالحاج قرار داد.<ref>تاریخ طبری، ج5، ص132؛ مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>ستیز یزید بن شجره رهاوی، امیرالحاج معاویه، به سال 39ق. و قثم بن عباس موجب شد تا به جای آنان، [[شیبة بن عثمان حجبی|شیبة بن عثمان حَجَبی]]، از کلیدداران [[کعبه]]، امارت حج را عهده‌دار شود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص213؛ مروج الذهب، ج4، ص302؛ الاصابه، ج3، ص300.</ref>
 
===دوران بنی‌امیه===
 
بنی‌امیه در 92 سال حکومت خود، امارت حج را همچون دیگر مسؤولیت‌های اجتماعی و سیاسی، بیشتر به خویشاوندان خود که حدود 50 تن بودند، وا‌گذار کردند. تنها در حدود 10 سال از 90 سال، خلفای اموی، خود، به عنوان امیرالحاج در حج شرکت کردند؛ <ref>الطبقات، ج5، ص76؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص263؛ تاریخ طبری، ج6، ص138.</ref>
 
===دوره عباسی===
 
امارت حج در دوره نخست عباسی (132-247ق.): خلفای عباسی در حدود 115 سال، امارت حج را همچون دیگر مسؤولیت‌های اجتماعی و سیاسی بیشتر به اطرافیان خود وا‌گذار کردند؛ چنان‌که حدود 70 تن از خویشانشان این منصب را عهده‌دار بودند.<ref>امارة الحج، ص38.</ref>البته در این دوره، برخی [[علویان]] نیز به این مقام دست یافتند. بنا بر ‌گزارشی، در زمانه مامون به سال 204-206ق. [[عبیدالله بن حسن]] از دودمان عباس بن علی بن ابی‌طالب، امیر الحاج شد. پیش از وی به ‌گزارش مسعودی در 202ق. ابراهیم بن موسی بن جعفر به واسطه شورشی که سازما‌‌ن‌دهی کرده بود، در موسم حج امارت حج را در اختیار گرفت.<ref>مروج الذهب، ج4، ص309.</ref>وی‏ نخستین شخص از نسل [[ابوطالب]] در اسلام بود که توانست در این دوره برای مردم اقامه حج کند.<ref>مروج الذهب، ج4، ص309؛ موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص517.</ref>
 
از برخی ‌گزارش‌ها برمی‌آید که منصب امیرالحاجی از محبوبیت و اعتبار خاصی در این دوران برخوردار بود؛ چنان‌که بر سر آن رقابت‌ها و درگیری‌هایی پیش می‌آمد که نمونه آن را در رقابت میان [[منصور عباسی]] و [[ابومسلم خراسانی]]، از دعوت‌گران عباسی، در امارت حج سال 136ق. مشاهده کرد.<ref>تاریخ طبری، ج7، ص479؛ الکامل، ج5، ص469.</ref>
 
منصور، دومین خلیفه از این خاندان، بیش از همه حج ‌گزارد. سفر حج [[مهدی عباسی]] (حک: 158-169ق.) نیز به سبب بذل و بخشش فراوانش به حاجیان و مردم مکه و مدینه در سال 169ق. بسیار مشهور است.<ref>تجارب الامم، ج3، ص465-466؛ المنتظم، ج8، ص238؛ شذرات الذهب، ج2، ص269.</ref>هارون عباسی (حک: 170-193ق.)  در خلافت خود شش یا نُه بار امیرالحاج بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص430؛ شذرات الذهب، ج2، ص435.</ref>بر پایه وصیت او که دلیل آن دانسته نیست، هیچ یک از خلفای عباسی پس از وی حج نگزاردند.<ref>المنتظم، ج9، ص156؛ البدایة و النهایه، ج10، ص200.</ref>
 
در دوران عباسیان، امیرالحاج اختیاراتی گسترده پیدا کرد، از جمله آن‌که در عزل و نصب امیران حرمین شریفین دخالت داشت و امارت همه شهرهای مسیر، به امر خلیفه به او تفویض می‌شد. گاه نیز دو مقام امارت حج و امارت حرمین به یک فرد وا‌گذار می‌شد، از جمله هنگام امارت حج [[داود بن علی عباسی]].<ref>الاستیعاب، ج3، ص1430؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص222؛ الاعلام، ج3، ص333.</ref>
 
===دوران سلطه فاطمیان و ایوبیان بر حرمین===
 
پس از ضعف سلطه عباسیان بر قلمرو پهناورشان، به تدریج حکومت‌های محلی کنار آنان سر بروآردند. از این دولت‌ها، طولونیان (حک: 254-292ق.)، اخشیدیان (حک: 330-358ق.) و فاطمیان در [[مصر]]، زنگیان (حک: 521-660ق.) و ایوبیان (حک: 567-648ق.) در شامات و مصر، و دولت‌های دیگر در [[ایران]] و [[عراق]] و مناطق پیرامونی آن مانند [[آل‌بویه]] (حک: 322-447ق.) و [[سلجوقیان]] (حک: 429-552ق.)  پدید آمدند. این حکومت‌ها در عین به رسمیت شناختن خلیفه عباسی بغداد، تلاش می‌کردند با فزونی بخشیدن به سلطه خود بر حرمین، مشروعیت و جایگاه بهتری را نزد مسلمانان کسب کنند. از این‌رو، برخی از این دولت‌ها، خود، امیرالحاج تعیین می‌کردند.
 
==== فاطمیان ====
فاطمیان به سبب سیاست‌هایی چون ارسال آذوقه برای حرمین، فرستادن مقرری برای خدام و مجاوران و ارسال [[جامه کعبه]] و... در همراه کردن امیران حرمین شریفین با خود کامیاب بودند و تا پایان خلافت فاطمی، معمولا خطبه در آن دو شهر به نام آن‌ها خوانده می‌شد.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص594، «حج. </ref>گفتنی است که بیشتر امیران حج فاطمی از کار‌گزاران نظامی بودند.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص594، «حج.</ref>
 
==== آل بویه ====
با تسلط آل‌بویه بر خلافت عباسی (334-447ق.)  و قدرت‌گیری [[شیعیان]]، کسانی از علویان مانند ابواحمد موسوی، پدر [[شریف رضی]]، نیز به عنوان امیرالحاج بر کار آمدند.<ref>الانباء، ص183.</ref>ممکن است امارت حج سادات علوی طی‌ 350 تا 450ق. برای هماهنگی و درگیری کمتر میان فاطمیان و امیران حج عباسی باشد.
 
=== سلجوقیان ===
با قدرت‌گیری سلجوقیان و زیر سلطه درآوردن برخی خلفای عباسی، <ref>البدایة و النهایه، ج12، ص131، 135-136، 138؛ موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص523.</ref> امارت حج در اختیار فرماندهان ترک قرار گرفت و از 468-478ق. با امارت ابومنصور ختلع ترکی معروف به الطویل یا جنفل، نخستین فرمانده ترک امیرالحاج آغاز شد.<ref>البدایة و النهایه، ج12، ص113، 116-117، 119-121، 123-124، 127؛ اتحاف الوری، ج2، ص478-483؛ موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص523.</ref>در سال‌های 486-488ق. به سبب درگیری‌هایی که در پی مرگ ملکشاه میان فرزندانش رخ داد و نیز اختلاف‌هایی که میان حاکمان دیگر مناطق پیش آمد، کسی نتوانست حج به جا آورد.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص523.</ref>
 
=== پس از حمله مغول ===
به سال 666ق. نخستین بار پس از حمله مغولان به عراق، حاجیان عراقی توانستند حج بگزارند. در این سال، محیی‌الدین بن صاحب بهاء‌الدین بن حنا، امیرالحاج بود.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص527.</ref>سپس به سال 667ق. با صدور فرمان امارت حج از سوی اباقا خان مغول، امارت حج رسمیت یافت. متن این فرمان به انشای عطا ملک جوینی در کتابخانه مرکزی به شماره 2449 نگهداری می‌شود.
 
===ممالیک===
ممالیک پس از قدرت‌گیری به سال 667ق. به نصب امیرالحاج اقدام کردند و جز در برخی سال‌ها امیرالحاج مصری با اختیارات بسیار رهسپار مکه می‌‌کردند. شماری از آنان در ستیز اشراف بر سر حکومت بر مکه دخالت می‌‌نمودند؛ چنان‌که به سال 683ق. میان امیرالحاج مصری علم‌‌الدین باشقردی و امیر مکه شریف ابی ‌نمی، فتنه و نزاعی رخ داد و مصری‌ها در پی قتل فرمانده خود متواری شدند.<ref>السلوک، ج1، ص246-247؛ اتحاف الوری، ج3، ص116.</ref>ممالیک در مدت حکومت طولانیشان حدود 180 امیرالحاج تعیین کردند.
 
=== عصر عثمانی‌===
امارت حج در دوران عثمانی‌ها (923ـ 1343ق): عثمانی‌ها نیز به نصب امیرالحاج اهتمام داشتند. آنان معمولاً فردی قوی را به این مسؤولیت می‌گماشتند و همراه او هزاران سرباز در کاروان‌های حج حضور می‌یافتند و در میان راه وظیفه پاسداری از جان و مال مسافران در برابر دستبرد سارقان و راهزنان و گاه تعدّی قبایلِ را بر عهده داشتند. مسؤولیت سنگین امیرالحاج، موجب می‌شد که گاهی میان کار‌گزاران عثمانی اختلاف‌های فراوان تعیین فرد دارای صلاحیت تصدّی این منصب درگیرد.<ref>شؤون الحرمین، ص22-23؛ دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص597، «حج. </ref>از امیران حج عثمانی می‌توان به [[ابراهیم رفعت پاشا|ابراهیم رِفْعَت پاشا]]، امیرالحاج مصر و نویسنده کتاب مشهور [[مرآة الحرمین]]<ref>الاعلام، ج1، ص39.</ref>اشاره کرد.


در این عصر، کاروان حاجیان مغرب عربی نیز امیرالحاجی داشت که از نزدیکان پادشاه مغرب بود. همراه این کاروان، گروهی‌ اندک از سربازان حرکت می‌‏کردند؛ زیرا حاجیان مغرب معمولاً با خود سلاح مناسب حمل می‏‌کردند.<ref>مکه و مدینه از دیدگاه جهانگردان، ص61؛ دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص598، «حج. </ref>
=== دوران خلافت ===
پس از رسول خدا(ص) در روزگار خلفای نخستین (11-40ق.)  معمولاً حج به سرپرستی آنان انجام می‌گرفت. گاه نیز افرادی (مانند [[عبدالرحمن بن عوف]]،<ref>تاریخ طبری، ج4، ص249؛ مروج الذهب، ج4، ص302.</ref> [[عبدالله بن عباس]]<ref>تاریخ طبری، ج4، ص249-251، 257، 263، 267، 287، 303، 329، 339؛ مروج الذهب، ج4، ص302؛ الدرر الفرائد، ج1، ص419.</ref> و [[قثم بن عباس]]<ref>تاریخ طبری، ج5، ص132؛ مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>) از سوی آنان به امارت حج برگزیده می‌شدند.<ref name=":0">مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>  


=== امرای حج در دوره سلطه آل‌سعود ===
=== دوران بنی‌امیه و بنی عباس ===
عبدالعزیز، بنیان‌‌گذار دولت جدید آل‌سعود، در طول سی سال سلطنت خود، جز شش مرتبه در دیگر سال‌ها خود امارت حج را بر عهده داشت. از آن شش نوبت، دو بار نائب وی در حجاز، [[فیصل بن عبدالعزیز]]، و چهار بار دیگر را ولیعهدش [[امیر سعود بن عبدالعزیز]] امارت را بر عهده داشتند.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص558-559.</ref>بعد از عبدالعزیز، فرزندانش سعود، فیصل، خالد، فهد، و عبدالله به ترتیب بر عربستان سعودی حکومت کردند و امارت حج را بر عهده گرفتند.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص559.</ref>
[[بنی‌امیه]] در 92 سال حکومت خود، امارت حج را همچون دیگر مسؤولیت‌های اجتماعی و سیاسی، بیشتر به خویشاوندان خود که حدود 50 تن بودند، وا‌گذار کردند. تنها در حدود 10 سال از 90 سال، خلفای اموی، خود، به عنوان امیرالحاج در حج شرکت کردند؛ <ref>الطبقات، ج5، ص76؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص263؛ تاریخ طبری، ج6، ص138.</ref>


=== دوره معاصر ===
[[عباسیان|خلفای عباسی]] در حدود 115 سال حدود 70 تن از خویشانشان را به امارت حج [[منصور عباسی|منصور]] کردند.<ref>امارة الحج، ص38.</ref>البته در این دوره، برخی [[علویان]] نیز به این مقام دست یافتند.<ref>مروج الذهب، ج4، ص309.</ref><ref>مروج الذهب، ج4، ص309؛ موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص517.</ref> از میان خلفای عباسی، منصور بیش از همه حج‌گزارد، [[مهدی عباسی]] (حک: 158-169ق.) در سال ۱۶۹ امیر حج بود<ref>تجارب الامم، ج3، ص465-466؛ المنتظم، ج8، ص238؛ شذرات الذهب، ج2، ص269.</ref> و [[هارون الرشید|هارون عباسی]](حک: 170-193ق.) در خلافت خود شش یا نُه بار امیرالحاج بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص430؛ شذرات الذهب، ج2، ص435.</ref>هیچ یک از خلفای عباسی پس از وی حج نگزاردند.<ref>المنتظم، ج9، ص156؛ البدایة و النهایه، ج10، ص200.</ref>
با سقوط امپراتوری عثمانی و شکل‌گیری کشورهای گوناگون و مقرراتی که در سرزمین حجاز وضع شد، هر کشوری در موسم حج سرپرستی را برای سامان‌دهی امور حاجیان منصوب می‌کند.  


=== امارت حج ایران ===
پس از ضعف سلطه عباسیان بر قلمرو پهناورشان، به تدریج حکومت‌های محلی سر برآوردند که برخی از آنان امرای حج خود را به حج می‌فرستادند. برای نمونه [[فاطمیان]] مصر امرای حج خود را به حج می‌فرستادند. در بغداد نیز در عصر [[آل بویه]]<ref>نک: [https://journal.hzrc.ac.ir/article_33298_5b7f0deb13de741514797cbea54d2c6e.pdf امرای سادات حج در دوره بویهیان]</ref> و [[سلجوقیان]]<ref>[https://journals.tabrizu.ac.ir/article_5996.html نک: جایگاه،‌نقش و اهمیت منصب امیرالحاجی در دوره سلجوقی]</ref> امرای حج با نظر سلاطین این حکومت‌ها تعیین می‌شدند. پس از سقوط خلافت بغداد ارسال امیر حج از بغداد متوقف شد و در برخی‌ سال‌ها امیر حج و کاروان حج از سوی سلاطین [[ایلخانیان|ایلخانی]] یا جانشینان آنان در عراق ارسال می‌شد.<ref>نک: حج از سقوط حکومت ایلخانان تا پایان حکومت تیموریان، ص۸۳</ref> ارسال امیران حج به شکل منظم از سوی دولت‌های مصر مانند [[ممالیک]] نیز ادامه یافت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، با توجه به نگرش همه جانبه [[امام خمینی]] به حج، امارت حج مفهوم حقیقی خود را بازیافت. وی وظایفی را به نمایندگان خویش در حج محوّل کرد. از جمله:  انجام هر چه شکوهمندتر حج و پاک‌سازی این فریضه از آثار طاغوت؛ بهره‌برداری بیشتر از این همایش عظیم دینی و احیای این سنت بزرگ الهی در خطابه‌ها و مراسم دینی؛ نظارت و رسیدگی به یکایک امور حج؛ رسیدگی به کارهای حاجیان و زائران [[بیت‌الله الحرام]] و رفع نیازمندی‌های حجاج؛<ref>میقات حج، ش37، ص76-84.</ref> [[آیت‌الله خامنه‌ای]] نیز بر رعایت دستورهای امام خمینی درباره حج تاکید داشته است.<ref>میقات حج، ش37، ص76-84، «امرای حج جمهوری اسلامی ایران. </ref><ref>حج در کلام و پیام امام خمینی، ص117؛ www.leader.ir.</ref>


==وظایف و شرایط امیرالحج==
== امارت حج در امپراتوری عثمانی‌ ==
در عصر امپراتوری [[حکومت عثمانی|عثمانی‌]] (923ـ 1343ق) امیر حج با انتخاب سلطان تعیین می‌شد. در این دوران او همکارانی داشت از جمله «دوادار» که نائب امیر حج بود، کاتب دیوان امارت حج، عسس که گفته‌اند وظیفه پلیس مخفی را بر عهده داشت و قاضی [[محمل]] که مامور اجرای حدود و امور شرعی بود. <ref name=":1">مرآه الحرمین الشریفین، ج۲، ص ۳۰۰-۳۰۱</ref> در این دوران امیر حج بودجه گسترده‌ای در اختیار داشت و به خود امیر حج نیز عواید زیادی اختصاص می‌یافت.<ref>مراّة‌ الحرمین الشریفین، ج۲، ص ۳۰۳</ref> امیر حج شام فرستاده‌ سلطان عثمانی و ابلاغ کننده فرمان ویژه سلطان عثمانی برای حاکمان محلی مکه و مدینه به حساب می‌آمد.


فقیهان [[شیعه]] و سنی مواردی چون عدالت، آگاهی از مسائل و مناسک حج، شجاع بودن، اطاعت‌پذیری، صاحب‌نظری، کفایت، و قدرت راهنمایی حاجیان را از شرایط امیرالحاج یاد کرده‌اند.<ref>الاحکام السلطانیه، ج1، ص193؛ الدروس، ج1، ص495.</ref>در منابع شیعه<ref>لوامع صاحبقرانی، ج8، ص198؛ الحدائق، ج16، ص354؛ جواهر الکلام، ج19، ص7.</ref>و [[اهل سنت]]، از امیرالحاج به عنوان «امام» یاد شده است.<ref>المغنی، ج3، ص436-437.</ref>در این منابع، وظایف امیرالحاج را حرکت دادن حجاج، اقامه حج<ref>الاحکام السلطانیه، ص193؛ الدرر الفرائد، ج1، ص134-135.</ref>و ولایت بر انجام حج در موسم شمرده‌اند. این منصب نخستین بار در موسم حج 230ق. پدید آمد که اسحق بن ابراهیم بن مصعب عهده‌دار آن بود.<ref>تاریخ طبری، ج9، ص131؛ الکامل، ج7، ص18؛ امارة الحج، ص36.</ref>
در دوره‌هایی از امپراتوری عثمانی، از مصر که فرمانداری نیمه مستقلی داشت، امیر حج جداگانه‌ای همراه با کاروان حج مصریان به حج می‌رفت. او را پادشاه مصر معمولا از بین نظامیان رده بالا انتخاب می‌کرد.<ref>مراه الحرمین، ج۲، ص ۱۴۶</ref>


اهل سنت سه گونه ولایت را برای امیرالحاج برشمرده‌اند. در گونه اول، آنان همانند شیعه، شرایطی چون مطاع بودن، صاحب نظر بودن، شجاعت و هیبت، و هدایتگری را برای امیرالحاج معتبر شمرده‌اند<ref>الاحکام السلطانیه، ص193؛ الدرر الفرائد، ج1، ص134-135.</ref>و افزون بر شرایط لازم برای امام جماعت، شرط‌هایی دیگر نیز آورده‌اند؛ همچون: عالم بودن به مناسک حج و احکام و مواقیت و ایام آن، محدودیت ولایت امیرالحاج به هفت روز یعنی از ظهر روز [[هفتم ذی‌حجه]] تا روز سیزدهم. البته اگر ولایتش مطلق باشد، تا هنگامی که از این مسؤولیت منصرف نشده، باید حج را اقامه کند و اگر برای یک سال حکمران شده باشد، تنها برای همان سال ولایت دارد.<ref>الاحکام السلطانیه، ص197.</ref>در گونه دوم از ولایت، امیرالحاج را همچون امام جماعت شمرده‌اند که پیروی از او در اعمال و مناسک لازم است، البته نه به معنای تکلیف لزومی؛ زیرا در امامت جماعت، میان نماز امام و ماموم پیوستگی وجود دارد، اما در حج چنین نیست. از این‌رو، سبقت جستن بر امیرالحاج در اعمال و مناسک مکروه شمرده شده است.<ref>الاحکام السلطانیه، ص174.</ref>
== امارت حج در دوران معاصر ==
امروزه، هر کشوری سرپرستی را برای حاجیان خود نصب می‌کند.<ref>[https://miqat.hajj.ir/article_38007.html ولایت حج و امارت حج، میقات حج، شماره ۷۱، ص ۳۵]</ref> برخی، ثبوت پاره‌ای از احکام ویژه امیر الحاج را بر او ممکن شمرده‌اند.<ref name=":6">[https://miqat.hajj.ir/article_37552.html امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۹۴.]</ref> در عربستان سعودی پادشاه این کشور یا ولیعهد امارت حج را بر عهده دارد.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص558-559.</ref>


==وظایف امیرالحاج در فقه شیعه==
=== امرای حج در جمهوری اسلامی ایران ===
{{بیشتر|سرپرستی حاجیان ایرانی}}
[[امام خمینی(ره)|روح‌الله موسوی خمینی]]، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی [[ایران]] را، احیاگر بُعد سیاسی-اجتماعی [[حج]] در دوره معاصر دانسته‌اند.<ref>[https://miqat.hajj.ir/article_37552.html امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۹۷.]</ref> در حکم وی، برای نصب سرپرستان حاجیان به نکته‌های زیر اشاره شده است: پاکسازی فریضهٔ حج از آثار طاغوت؛ احیای ابعاد سیاسی-اجتماعی حج؛ دعوت مسلمانان به وحدت و مقابله با استکبار جهانی؛ برنامه‌ریزی و سازماندهی حجاج بیت‌اللّٰه الحرام درجهت اعلام برائت از مشرکان در سرزمین وحی.<ref>حج در کلام و پیام امام خمینی، ص۱۱5، فصل۱۷.</ref>در ایران سرپرست حجاج ایرانی طی حکمی از سوی رهبر جمهوری اسلامی تعیین می گردد.
==امامان(ع) و امارت حج==
[[شیعه|شیعیان]]، تعیین امیر الحاج را از حقوق و شایستگی‌های [[معصومان(ع)|امامان(ع)]] دانسته‌اند؛ ولی با روی کار آمدن خلفای [[بنی‌امیه|اموی]] و [[بنی‌عباس|عباسی]]، امامان(ع) اختیار و دخالتی در حکومت نداشتند.<ref name=":3">[https://miqat.hajj.ir/article_37552.html امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۸۱.]</ref> آنها، در مراسم [[حج]] حضور یافته، مناسک آن را به جا آورده و مخالفتی از سوی آنان با امیران حج گزارش نشده است.<ref name=":4">امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۸۲.</ref> در پاره‌ای از موارد، تأیید نسبی آنها نیز گزارش شده است.<ref name=":5">وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۹، ح۴.</ref> در فقه شیعی نصب امیر الحاج از اختیارات و وظایف حاکم شمرده شده است.<ref>[https://miqat.hajj.ir/article_37552.html امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۴۵.]</ref>


برای امیرالحاج وظایفی در فقه شیعه بیان شده که مهم‌‌ترین موارد آن‌ها عبارتند از:
==شرایط امیر حج==


* اقامه نماز ظهر و عصر «یوم الترویه» در [[منا]]: حاجیان در روز هشتم ذی‌حجه ([[یوم الترویه]]) در مکه مکرمه، [[احرام]] حج بسته، رهسپار سرزمین منا می‌شوند.<ref>النهایه، ص249؛ سلسلة الینابیع، ج7، ص231.</ref>به فتوای فقیهان شیعه، بر امیرالحاج مستحب یا واجب است که در این روز نماز جماعت ظهر و عصر را در منا بر‌گزار کند. البته بعضی از فقیهان حاجیان را در اقامه نماز در [[مسجدالحرام]] یا منا مخیر دانسته‌اند.<ref>التهذیب، ج5، ص201-202؛ المبسوط، ج1، ص365؛ جواهر الکلام، ج19، ص6.</ref>
فقیهان [[شیعه]] و سنی مواردی چون عدالت، آگاهی از مسائل و مناسک حج، شجاع بودن، اطاعت‌پذیری، صاحب‌نظری، کفایت، و قدرت راهنمایی حاجیان را از شرایط امیرالحاج یاد کرده‌اند.<ref>حکم حکومتی در حج، ص ۴۹ به نقل از: الاحکام السلطانیه، ج1، ص193؛ الدروس، ج1، ص495.</ref>در منابع شیعه<ref>لوامع صاحبقرانی، ج8، ص198؛ الحدائق، ج16، ص354؛ جواهر الکلام، ج19، ص7.</ref>و [[اهل سنت]]، از امیرالحاج به عنوان «امام» یاد شده است.<ref>المغنی، ج3، ص436-437.</ref>


* استحباب مؤکد ماندن امیرالحاج در منا تا طلوع آفتاب [[روز عرفه]]: مشهور میان فقیهان شیعه آن است که مستحب است امیرالحاج پس از ورود به منا در روز هشتم ذی‌حجه تا طلوع آفتاب روز نهم (عرفه) در منا بماند. حاجیان دیگر می‌توانند پس از طلوع فجر به سوی [[عرفات]] حرکت کنند؛ هرچند برای آنان نیز ماندن تا طلوع آفتاب استحباب دارد. این حکم درباره امیرالحاج مورد تاکید قرار گرفته است.<ref>وسائل الشیعه، ج13، ص528؛ جواهر الکلام، ج19، ص10-12؛ مستدرک الوسائل، ج10، ص18.</ref>
== وظایف امیر حج ==
ماوردی در احکام السلطانیه و دیگران به تبع او ولایت حج را دوگونه شمرده است: یکی ولایت در حرکت دادن حاجیان و دیگری ولایت بر اقامه حج در ایام موسم و برای هر یک وظایف و ویژگی‌هایی را برشمرده است.<ref>الاحکام السلطانیه، ص193؛ الدرر الفرائد، ج1، ص134-135؛ مراة الحرمین، ج۲، ص 297</ref> برخی از این وظایف بدین شرح است: {{ستون-شروع|۲}}


* لزوم تاخیر در افاضه از [[مشعر الحرام]] تا طلوع آفتاب روز دهم: پس از وقوف اختیاری مشعر، بر پایه روایات، بهترین وقت برای حرکت به سوی منا، نزدیک طلوع آفتاب است.<ref>وسائل الشیعه، ج14، ص25.</ref>اما امیرالحاج باید افاضه از مشعر را تا طلوع آفتاب به تاخیر بیندازد.<ref>الکافی، ص213؛ النهایه، ص249؛ جواهر الکلام، ج19، ص98-99.</ref>
* حفظ امنیت جان و مال حاجیان؛
* نظم‌بخشی به حرکت و توقف آنها؛
* رسیدگی به گمشدگان و جاماندگان؛
* مجازات خطاکاران، در صورت اذن داشتن؛
* قضاوت و صدور حکم، به شرط شایستگی؛
* دادن فرصت کافی به حاجیان برای انجام اعمال حج؛
* آگاه کردن حاجیان نسبت به اعمال و مناسک حج.


* ثبوت هلال ذی‌حجه با حکم امیرالحاج: بر پایه روایاتی، حکم امیرالحاج درباره «ثبوت هلال ماه [[ذی‌حجه]]» برای همه معتبر است. این دستور می‌تواند در مسیر حفظ وحدت و هماهنگی میان حاجیان بیت‌الله‌ الحرام و جلوگیری از تفرقه و تشتت و نیل به اهداف والای حج باشد.<ref>وسائل الشیعه، ج10، ص133.</ref>البته با همین مضمون، روایاتی در منابع اهل سنت نیز یافت می‌شود.<ref>کنز العمال، ج8، ص489.</ref>
{{پایان}}
=== در فقه شیعه ===
برای امیرالحاج وظایفی در فقه شیعه بیان شده که مهم‌‌ترین موارد آن‌ها عبارتند از<ref>برای تفصیل بیشتر نک: حکم حکومتی در حج، ص ۴۹-۵۹</ref>:
{{ستون-شروع|۲}}
* مستحب بودن اقامه نماز ظهر و عصر «یوم الترویه» در [[منا]].<ref>التهذیب، ج5، ص201-202؛ المبسوط، ج1، ص365؛ جواهر الکلام، ج19، ص6.</ref>


* سخنرانی امیرالحاج در موسم: مستحب است امیرالحاج در چهار روز از موسم حج، برای مردم سخنرانی کند. [[شیخ طوسی]] روایتی از جابر را پشتوانه این حکم قرار داده که بر پایه آن، امیرالحاج باید در روز [[هفتم ذی‌حجه]]، روز عرفه، روز [[عید قربان]] در منا و روز دوازدهم به هنگام کوچ از منا به مکه، برای مردم سخن گوید و آنان را با اعمال و مناسک و وظایف آشنا ‌سازد.<ref>سلسلة الینابیع، ج30، ص238.</ref>[[شهید اول]] مضمون سخنان امیرالحاج را چگونگی وداع حاجیان در روز دوازدهم، اطاعت آنان از [[خداوند]]، استقامت برای پایان دادن به حج، وفا به وعده‌های خویش با خداوند، حرکت به سوی کمال پس از اعمال حج، دانسته و تشویق حاجیان بر این امور را از وظایف امیرالحاج برشمرده است.<ref>الدروس، ج1، ص495-496.</ref>
* استحباب مؤکد ماندن امیرالحاج در منا تا طلوع آفتاب [[روز عرفه]].<ref>وسائل الشیعه، ج13، ص528؛ جواهر الکلام، ج19، ص10-12؛ مستدرک الوسائل، ج10، ص18.</ref>


* نماز ظهر روز سیزدهم در [[مسجدالحرام]]: افزون بر احکام یاد شده، [[علامه حلی]] کوچ کردن امام در روز سیزدهم از منا به مکه پیش از زوال برای اقامه نماز ظهر در مسجدالحرام و آگاه ساختن مردم از کیفیت وداع را از دیگر وظایف امیرالحاج دانسته است.<ref>وسائل الشیعه، ج11، ص398؛ ج13، ص523، 525، 527.</ref>پشتوانه این حکم، روایت‌های رسیده در این زمینه است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج8، ص375.</ref>
* لزوم تاخیر در افاضه از [[مشعر الحرام]] تا طلوع آفتاب روز دهم.<ref>الکافی، ص213؛ النهایه، ص249؛ جواهر الکلام، ج19، ص98-99.</ref>


===دیگر وظایف امیران===
* ثبوت هلال ذی‌حجه با حکم امیرالحاج <ref>وسائل الشیعه، ج10، ص133.</ref>


برخی وظایف سرپرست حاجیان در طول مسیر، در منابع شیعی و سنی برشمرده شده است که بعضی از آن‌ها متناسب با شرایط و دوران قدیم است. برخی این وظایف عبارتند از:
* مستحب بودن سخنرانی برای مردم آموزش اعمال و مناسک.<ref>سلسلة الینابیع، ج30، ص238.</ref><ref>الدروس، ج1، ص495-496.</ref>
* جمع کردن مردم هنگام حرکت و توقف آنان برای جلوگیری از دستبرد راهزنان و سارقان به اموال حجاج
* نظم بخشیدن به حرکت و توقف کاروان
* تعیین راهنما برای هرگروه و مشخص ساختن مکانی معین برای توقف و منزلگاه آنان تا گمشدگان به سوی آن‌ها راه یابند
* تهیه منزلگاه مناسب در میان راه
* عبور دادن حاجیان از بهترین و آسان‌‌ترین راه‌ها
* مراقبت از کاروانیان در حرکت و توقف و جلوگیری از مزاحمان با پرداخت هزینه یا هر شیوه ممکن
* به کارگیری نگهبان برای کاروان در صورت نیاز با پرداخت اجرت
* مراعات حال ضعیف‌‌ترین فرد در کاروان و مدارا با ناتوانان
* پرداخت هزینه حمل جاماندگان از کاروان به حساب بیت‌المال یا اموال وقف شده برای حجاج
* تعیین هنگام مناسب برای سفر حج که نه آن قدر زود باشد که به تمام شدن توشه حاجیان بینجامد و نه آن قدر دیر که به سختی گرفتار شوند و از اعمال و مناسک حج بازمانند
* تعزیر یا حد زدن خطاکاران و ستم‌پیشگان در صورت داشتن اختیار و شایستگی صدور حکم و یا وا‌‌گذاری آن به اهلش
* دادن فرصت کافی به افراد کاروان برای انجام واجبات و مستحبات در میقات
* مهلت دادن به زنان معذور برای انجام اعمال پس از برطرف شدن عذرشان
* همراهی با زائران برای [[زیارت پیامبر]] و امامان(ع) در [[مدینه]] و دادن مهلت به مقدار ‌گزاردن مناسک زیارت و وداع. <ref>الاحکام السلطانیه، ص194-197؛ الدروس، ج1، ص495-496.</ref>


==خدمات امیران حج در حرمین==
* کوچ کردن در روز سیزدهم از منا به مکه پیش از زوال برای اقامه نماز ظهر در مسجدالحرام.<ref>وسائل الشیعه، ج11، ص398؛ ج13، ص523، 525، 527.</ref>
 
{{پایان}}
با توجه به جایگاه سیاسی و اجتماعی امیران حج، تلاش‌های عمرانی بسیاری از آنان در مسیر [[حرمین شریفین]] و نیز در این حرم‌ها به ثبت رسیده است. در دوران اموی، از افرادی چون [[معاویة بن ابوسفیان]] (حک: 41-60ق.)، [[مروان بن حکم]]، و [[هشام بن عبدالملک]] به عنوان کسانی یاد شده که در هنگام امارت حاج، به آبادانی و به ویژه تامین آب آشامیدنی و آذوقه حاجیان اهتمام ورزیدند. نیز از دوره [[عبدالملک بن مروان]] (حک: 65-85ق.)  به بعد، امیران حج اموی همراه خود جامه ابریشمین [[کعبه]] را با تشریفاتی ویژه از [[دمشق]] به [[مکه]] می‌آوردند و در میانه راه، مدتی کوتاه در [[حرم نبوی]] می‌آویختند و به نمایش می‌نهادند. در دوره عباسیان نیز امیران حج در عمران و آبادی حرمین و مسیر حج نقش داشتند؛ چنان‌که [[صالح بن‌ هارون]]، امیر الحاج مامون، به سال 208ق. از سوی او موظف به تعمیر مسجدالحرام که از سیل آسیب دیده بود و نیز رسیدگی به امر حاجیان و مکیان زیان دیده از این حادثه شد.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص517.</ref>
 
نظر به اهمیت امارت حج، تک‌‌نگاری‌هایی درباره آن نگاشته و از امیران حج در دوره‌های گوناگون یاد شده است. [[تاریخ طبری]]، امیران حج در سه سده اول ق. و [[مروج الذهب]] تا نیمه اول سده چهارم ق. را گزارش داده است. نیز کتاب [[امارة الحج فی عهد العباسی]] (حک: 132-656ق.)  و برخی کتاب‌های دیگر به طور کامل امیران حج در برخی دوره‌ها را آورده‌اند.


==پانویس==
==پانویس==
خط ۱۳۲: خط ۷۵:
  | نویسنده = سيدعلی حسين‌پور
  | نویسنده = سيدعلی حسين‌پور
}}
}}
* '''آثار اسلامی مکه و مدینه''': رسول جعفریان، قم، مشعر، 1386ش؛
* '''اتحاف الوری''': عمر بن محمد فهد (م. 885ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعة‌ام القری، 1408ق؛


* '''الاحکام السلطانیه''': الماوردی (م. 450ق.)، به کوشش خالد، بیروت، دار الکتاب العربی، 1415ق؛
* '''الاحکام السلطانیه''': الماوردی (م. 450ق.)، به کوشش خالد، بیروت، دار الکتاب العربی، 1415ق؛
خط ۱۴۲: خط ۸۱:


* '''الارشاد''': المفید (م. 413ق.)، بیروت، دار المفید، 1414ق؛
* '''الارشاد''': المفید (م. 413ق.)، بیروت، دار المفید، 1414ق؛
* '''الاستیعاب''': ابن عبدالبر (م. 463ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، 1412ق؛
* '''الاصابه''': ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق؛
* '''الاعلام''': الزرکلی (م. 1396ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، 1997م؛
* '''الاغانی''': ابوالفرج الاصفهانی (م. 356ق.)، به کوشش علی مهنا و سمیر جابر، بیروت، دار الفکر؛


* '''امارة الحج فی العصر عباسی''': سلیمان صالح کمال، مکه، جامعة‌ام القری، 1408ق؛
* '''امارة الحج فی العصر عباسی''': سلیمان صالح کمال، مکه، جامعة‌ام القری، 1408ق؛
 
*'''«امارت حج و زعامت حجاج»'''، سید جواد ورعی، میقات حج، شماره ۷۱، فروردین ۱۳۸۹ش.
* '''امتاع الاسماع''': المقریزی (م. 845ق.)، به کوشش محمد شاکر؛
 
* '''الانباء فی تاریخ الخلفاء''': ابن العمرانی (م. 580ق.)، به کوشش السامرائی، قاهره، الآفاق العربیه، 1419ق؛


* '''انساب الاشراف''': البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق؛
* '''انساب الاشراف''': البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق؛


* '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م. 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف؛
* '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م. 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف؛
* '''پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری''': www.leader.ir؛
* '''تاریخ ابن خلدون''': ابن خلدون (م. 808ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، 1408ق؛
* '''تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر''': الذهبی (م. 748ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، 1410ق؛
* '''تاریخ بغداد''': الخطیب البغدادی (م. 463ق.)، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1417ق؛
* '''تاریخ سیستان''': به کوشش ملک الشعرای بهار، تهران، کلاله خاور، 1366ش؛


* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''':  الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''':  الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
خط ۱۷۶: خط ۹۴:


* '''تجارب الامم''': ابوعلی مسکویه (م. 421ق.)، به کوشش امامی، تهران، سروش، 1366ش؛
* '''تجارب الامم''': ابوعلی مسکویه (م. 421ق.)، به کوشش امامی، تهران، سروش، 1366ش؛
* '''تذکرة الفقهاء''': العلامة الحلی (م. 726ق.)، قم، آل البیت:، 1414ق؛


* '''تهذیب الاحکام''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار التعارف، 1412ق؛
* '''تهذیب الاحکام''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار التعارف، 1412ق؛
خط ۱۸۷: خط ۱۰۳:
* '''الحدائق الناضره''': یوسف البحرانی (م. 1186ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش؛
* '''الحدائق الناضره''': یوسف البحرانی (م. 1186ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش؛


* '''حسن الصفا و الابتهاج بذکر من ولی امارة الحاج''': احمد الرشیدی، به کوشش لیلی عبداللطیف احمد، مصر، مکتبة الخانجی؛
* '''حکم حکومتی در حج'''، مهدی درگاهی و رضا عندلیبی، تهران، مشعر، ۱۳۹۳ش.
 
* '''دانشنامه جهان اسلام''': زیر نظر حداد عادل و دیگران، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، 1378ش؛


* '''الدرر الفرائد المنظمه''': عبدالقادر انصاری حنبلی (م. 977ق.)، به کوشش محمد حسن اسماعیل، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422ق؛
* '''الدرر الفرائد المنظمه''': عبدالقادر انصاری حنبلی (م. 977ق.)، به کوشش محمد حسن اسماعیل، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422ق؛
خط ۱۹۶: خط ۱۱۰:


* '''سلسلة الینابیع الفقهیه''': علی اصغر مروارید، بیروت، فقه الشیعه، 1413ق؛
* '''سلسلة الینابیع الفقهیه''': علی اصغر مروارید، بیروت، فقه الشیعه، 1413ق؛
* '''السلوک لمعرفة دول الملوک''': المقریزی (م. 845ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
* '''سیر اعلام النبلاء''': الذهبی (م. 748ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، 1413ق؛


* '''السیرة النبویه''': ابن هشام (م. 213/218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه؛
* '''السیرة النبویه''': ابن هشام (م. 213/218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه؛


* '''شذرات الذهب''': عبدالحی بن العماد (م. 1089ق.)، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دار ابن کثیر، 1406ق؛
* '''شذرات الذهب''': عبدالحی بن العماد (م. 1089ق.)، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دار ابن کثیر، 1406ق؛
* '''شفاء الغرام''': محمد الفاسی (م. 832ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1421ق؛
* '''شؤون الحرمین الشریفین فی العهد العثمانی''': محمد عبداللطیف هریدی، قاهره، دار الزهراء، 1410ق؛
* '''صحیفه حج''': مرکز تحقیقات حج، تهران، مشعر، 1382ش؛
* '''صحیفه نور''': امام خمینی1، وزارت ارشاد، 1361ش؛


* '''الطبقات الکبر'''ی: ابن سعد (م. 230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
* '''الطبقات الکبر'''ی: ابن سعد (م. 230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
* '''عجائب الآثار''': عبدالرحمن الجبرتی (م. 1227ق.)، بیروت، دار الجیل؛
* '''العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین''': محمد الفاسی (م. 832ق.)، به کوشش فؤاد سیر، مصر، الرساله، 1406ق؛
* '''فقه القرآن''': الراوندی (م. 573ق.)، به کوشش الحسینی، قم، مکتبة النجفی، 1405ق؛


* '''الکافی فی الفقه''': ابوالصلاح الحلبی (م. 447ق.)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام)،  1403ق؛
* '''الکافی فی الفقه''': ابوالصلاح الحلبی (م. 447ق.)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام)،  1403ق؛


* '''الکامل فی التاریخ''': ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق؛
* '''الکامل فی التاریخ''': ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق؛
* '''کنز العمال''': المتقی الهندی (م. 975ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، الرساله، 1413ق؛


* '''لسان العرب''': ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق؛
* '''لسان العرب''': ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق؛
خط ۲۳۲: خط ۱۲۶:


* '''المبسوط فی فقه الامامیه''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه؛
* '''المبسوط فی فقه الامامیه''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه؛
*مرآة الحرمین، ابراهیم رفعت پاشا، قاهره، دارالکتب المصریه، ۱۹۲۵


* '''مروج الذهب''': المسعودی (م. 346ق.)، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، 1409ق؛
* '''مروج الذهب''': المسعودی (م. 346ق.)، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، 1409ق؛
خط ۲۴۲: خط ۱۳۸:


* '''المغنی''': عبدالله بن قدامه (م. 620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه؛
* '''المغنی''': عبدالله بن قدامه (م. 620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه؛
* '''المفصل''': جواد علی، بیروت، دار العلم للملایین، 1976م؛
* '''مکه و مدینه از دیدگاه جهانگردان اروپایی''': جعفر الخلیلی، ترجمه: فرهنگ، تهران، مشعر، 1376ش؛


* '''المنتظم''': ابن الجوزی (م. 597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق؛
* '''المنتظم''': ابن الجوزی (م. 597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق؛
خط ۲۵۴: خط ۱۴۶:


* '''النهایه''': الطوسی (م. 460ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، 1400ق؛
* '''النهایه''': الطوسی (م. 460ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، 1400ق؛
* '''نهج البلاغه''': صبحی صالح، تهران، دار الاسوه، 1415ق؛


* '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (م. 1104ق.)، قم، آل البیت:، 1412ق.
* '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (م. 1104ق.)، قم، آل البیت:، 1412ق.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۵

امارت حج سرپرستی و رهبری حج‌گزاران در طول سفر حج و در هنگام اجرای مناسک است. امارت حج در آغاز بیشتر جنبه دینی داشت و امیر حج هدایت کننده مسلمانان در اجرای مناسک حج بود اما بعدها حفاظت از حاجیان نیز در زمره وظایف امیر حج قرار گرفت، تا جایی که در دوره‌هایی از تاریخ، امرای حج از میان امیران نظامی انتخاب میشدند.

در چند سفر حج که در عصر زندگی پیامبر(ص) پس از هجرت به وقوع پیوست جز یک مورد (سال نهم) پیامبر خود سرپرستی حاجیان را بر عهده داشت. در زمان خلفا نیز در بیشتر سال‌ها خود خلیفه امیر حج بود و گاهی این منصب را به دیگران واگذار می‌کرد. امارت حج بخصوص در عصر خلافت عباسی، اهمیت سیاسی زیادی پیدا کرد و بر قدرت امیر حج نیز افزوده شد.

در منابع فقه اسلامی درباره وظایف و اختیارات امیر حج بحث شده است.

واژه شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

امارت از ماده «ا ـ م ـ ر» به معنای سرپرستی و کار‌گزاری است[۱]و در صورت ترکیب با واژه حج، به منصبی اطلاق می‌شود که ریاست، پیشوایی و سرپرستی حاجیان را در طول مسیر و نیز در موسم حج در مکه بر عهده دارد.[۲] به او، امام الحاج و امام موسم نیز گفته شده است.[۳]

تاریخ امارت حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسلمانان پیش از فتح مکه دو بار در سال‌های ششم و هفتم با سرپرستی پیامبر(ص) رهسپار مکه شدند.[۴] در سال هشتم، بعد از فتح مکه، پیامبر(ص) عُتّاب بن اُسَید را امیر مکه کرد و مراسم حج در آن سال به سرپرستی او انجام شد.[۵] در سال نهم پیامبر(ص) ابوبکر را به عنوان امیرالحاج به مکه فرستاد.[۶]اما بنابر روایاتی پیش از رسیدن او به مکه، رسول خدا(ص) علی(ع) را به جای او منصوب کرد.[۷][۸] به سال دهم رسول خدا(ص) در حجة‌الوداع خود سرپرستی حاجیان را بر عهده داشت.[۹]

دوران خلافت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پس از رسول خدا(ص) در روزگار خلفای نخستین (11-40ق.) معمولاً حج به سرپرستی آنان انجام می‌گرفت. گاه نیز افرادی (مانند عبدالرحمن بن عوف،[۱۰] عبدالله بن عباس[۱۱] و قثم بن عباس[۱۲]) از سوی آنان به امارت حج برگزیده می‌شدند.[۱۳]

دوران بنی‌امیه و بنی عباس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بنی‌امیه در 92 سال حکومت خود، امارت حج را همچون دیگر مسؤولیت‌های اجتماعی و سیاسی، بیشتر به خویشاوندان خود که حدود 50 تن بودند، وا‌گذار کردند. تنها در حدود 10 سال از 90 سال، خلفای اموی، خود، به عنوان امیرالحاج در حج شرکت کردند؛ [۱۴]

خلفای عباسی در حدود 115 سال حدود 70 تن از خویشانشان را به امارت حج منصور کردند.[۱۵]البته در این دوره، برخی علویان نیز به این مقام دست یافتند.[۱۶][۱۷] از میان خلفای عباسی، منصور بیش از همه حج‌گزارد، مهدی عباسی (حک: 158-169ق.) در سال ۱۶۹ امیر حج بود[۱۸] و هارون عباسی(حک: 170-193ق.) در خلافت خود شش یا نُه بار امیرالحاج بود.[۱۹]هیچ یک از خلفای عباسی پس از وی حج نگزاردند.[۲۰]

پس از ضعف سلطه عباسیان بر قلمرو پهناورشان، به تدریج حکومت‌های محلی سر برآوردند که برخی از آنان امرای حج خود را به حج می‌فرستادند. برای نمونه فاطمیان مصر امرای حج خود را به حج می‌فرستادند. در بغداد نیز در عصر آل بویه[۲۱] و سلجوقیان[۲۲] امرای حج با نظر سلاطین این حکومت‌ها تعیین می‌شدند. پس از سقوط خلافت بغداد ارسال امیر حج از بغداد متوقف شد و در برخی‌ سال‌ها امیر حج و کاروان حج از سوی سلاطین ایلخانی یا جانشینان آنان در عراق ارسال می‌شد.[۲۳] ارسال امیران حج به شکل منظم از سوی دولت‌های مصر مانند ممالیک نیز ادامه یافت.

امارت حج در امپراتوری عثمانی‌[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در عصر امپراتوری عثمانی‌ (923ـ 1343ق) امیر حج با انتخاب سلطان تعیین می‌شد. در این دوران او همکارانی داشت از جمله «دوادار» که نائب امیر حج بود، کاتب دیوان امارت حج، عسس که گفته‌اند وظیفه پلیس مخفی را بر عهده داشت و قاضی محمل که مامور اجرای حدود و امور شرعی بود. [۲۴] در این دوران امیر حج بودجه گسترده‌ای در اختیار داشت و به خود امیر حج نیز عواید زیادی اختصاص می‌یافت.[۲۵] امیر حج شام فرستاده‌ سلطان عثمانی و ابلاغ کننده فرمان ویژه سلطان عثمانی برای حاکمان محلی مکه و مدینه به حساب می‌آمد.

در دوره‌هایی از امپراتوری عثمانی، از مصر که فرمانداری نیمه مستقلی داشت، امیر حج جداگانه‌ای همراه با کاروان حج مصریان به حج می‌رفت. او را پادشاه مصر معمولا از بین نظامیان رده بالا انتخاب می‌کرد.[۲۶]

امارت حج در دوران معاصر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

امروزه، هر کشوری سرپرستی را برای حاجیان خود نصب می‌کند.[۲۷] برخی، ثبوت پاره‌ای از احکام ویژه امیر الحاج را بر او ممکن شمرده‌اند.[۲۸] در عربستان سعودی پادشاه این کشور یا ولیعهد امارت حج را بر عهده دارد.[۲۹]

امرای حج در جمهوری اسلامی ایران[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روح‌الله موسوی خمینی، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران را، احیاگر بُعد سیاسی-اجتماعی حج در دوره معاصر دانسته‌اند.[۳۰] در حکم وی، برای نصب سرپرستان حاجیان به نکته‌های زیر اشاره شده است: پاکسازی فریضهٔ حج از آثار طاغوت؛ احیای ابعاد سیاسی-اجتماعی حج؛ دعوت مسلمانان به وحدت و مقابله با استکبار جهانی؛ برنامه‌ریزی و سازماندهی حجاج بیت‌اللّٰه الحرام درجهت اعلام برائت از مشرکان در سرزمین وحی.[۳۱]در ایران سرپرست حجاج ایرانی طی حکمی از سوی رهبر جمهوری اسلامی تعیین می گردد.

امامان(ع) و امارت حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شیعیان، تعیین امیر الحاج را از حقوق و شایستگی‌های امامان(ع) دانسته‌اند؛ ولی با روی کار آمدن خلفای اموی و عباسی، امامان(ع) اختیار و دخالتی در حکومت نداشتند.[۳۲] آنها، در مراسم حج حضور یافته، مناسک آن را به جا آورده و مخالفتی از سوی آنان با امیران حج گزارش نشده است.[۳۳] در پاره‌ای از موارد، تأیید نسبی آنها نیز گزارش شده است.[۳۴] در فقه شیعی نصب امیر الحاج از اختیارات و وظایف حاکم شمرده شده است.[۳۵]

شرایط امیر حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فقیهان شیعه و سنی مواردی چون عدالت، آگاهی از مسائل و مناسک حج، شجاع بودن، اطاعت‌پذیری، صاحب‌نظری، کفایت، و قدرت راهنمایی حاجیان را از شرایط امیرالحاج یاد کرده‌اند.[۳۶]در منابع شیعه[۳۷]و اهل سنت، از امیرالحاج به عنوان «امام» یاد شده است.[۳۸]

وظایف امیر حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ماوردی در احکام السلطانیه و دیگران به تبع او ولایت حج را دوگونه شمرده است: یکی ولایت در حرکت دادن حاجیان و دیگری ولایت بر اقامه حج در ایام موسم و برای هر یک وظایف و ویژگی‌هایی را برشمرده است.[۳۹] برخی از این وظایف بدین شرح است:

  • حفظ امنیت جان و مال حاجیان؛
  • نظم‌بخشی به حرکت و توقف آنها؛
  • رسیدگی به گمشدگان و جاماندگان؛
  • مجازات خطاکاران، در صورت اذن داشتن؛
  • قضاوت و صدور حکم، به شرط شایستگی؛
  • دادن فرصت کافی به حاجیان برای انجام اعمال حج؛
  • آگاه کردن حاجیان نسبت به اعمال و مناسک حج.

در فقه شیعه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برای امیرالحاج وظایفی در فقه شیعه بیان شده که مهم‌‌ترین موارد آن‌ها عبارتند از[۴۰]:

  • مستحب بودن اقامه نماز ظهر و عصر «یوم الترویه» در منا.[۴۱]
  • استحباب مؤکد ماندن امیرالحاج در منا تا طلوع آفتاب روز عرفه.[۴۲]
  • ثبوت هلال ذی‌حجه با حکم امیرالحاج [۴۴]
  • مستحب بودن سخنرانی برای مردم آموزش اعمال و مناسک.[۴۵][۴۶]
  • کوچ کردن در روز سیزدهم از منا به مکه پیش از زوال برای اقامه نماز ظهر در مسجدالحرام.[۴۷]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. لسان العرب، ج4، ص31، «امر.
  2. امارة الحج، ص1.
  3. فرهنگ فقه فارسی، ج۱، ص۷۰۴.
  4. لسان العرب، ج4، ص31، «امر.
  5. مروج الذهب، ج4، ص301.
  6. السیرة النبویه، ج4، ص188؛ الکامل، ج2، ص291؛ الدرر الفرائد، ج1، ص413.
  7. اخبار مکه، ج1، ص186؛ الکامل، ج2، ص291.
  8. مسند احمد، ج1، ص3؛ انساب الاشراف، ج1، ص492؛ ج2، ص355؛ الارشاد، ج1، ص65.
  9. المغازی، ج3، ص1088؛ السیرة النبویه، ج2، ص601؛ مروج الذهب، ج4، ص301.
  10. تاریخ طبری، ج4، ص249؛ مروج الذهب، ج4، ص302.
  11. تاریخ طبری، ج4، ص249-251، 257، 263، 267، 287، 303، 329، 339؛ مروج الذهب، ج4، ص302؛ الدرر الفرائد، ج1، ص419.
  12. تاریخ طبری، ج5، ص132؛ مروج الذهب، ج4، ص302.
  13. مروج الذهب، ج4، ص302.
  14. الطبقات، ج5، ص76؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص263؛ تاریخ طبری، ج6، ص138.
  15. امارة الحج، ص38.
  16. مروج الذهب، ج4، ص309.
  17. مروج الذهب، ج4، ص309؛ موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص517.
  18. تجارب الامم، ج3، ص465-466؛ المنتظم، ج8، ص238؛ شذرات الذهب، ج2، ص269.
  19. تاریخ یعقوبی، ج2، ص430؛ شذرات الذهب، ج2، ص435.
  20. المنتظم، ج9، ص156؛ البدایة و النهایه، ج10، ص200.
  21. نک: امرای سادات حج در دوره بویهیان
  22. نک: جایگاه،‌نقش و اهمیت منصب امیرالحاجی در دوره سلجوقی
  23. نک: حج از سقوط حکومت ایلخانان تا پایان حکومت تیموریان، ص۸۳
  24. مرآه الحرمین الشریفین، ج۲، ص ۳۰۰-۳۰۱
  25. مراّة‌ الحرمین الشریفین، ج۲، ص ۳۰۳
  26. مراه الحرمین، ج۲، ص ۱۴۶
  27. ولایت حج و امارت حج، میقات حج، شماره ۷۱، ص ۳۵
  28. امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۹۴.
  29. موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص558-559.
  30. امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۹۷.
  31. حج در کلام و پیام امام خمینی، ص۱۱5، فصل۱۷.
  32. امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۸۱.
  33. امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۸۲.
  34. وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۹، ح۴.
  35. امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۴۵.
  36. حکم حکومتی در حج، ص ۴۹ به نقل از: الاحکام السلطانیه، ج1، ص193؛ الدروس، ج1، ص495.
  37. لوامع صاحبقرانی، ج8، ص198؛ الحدائق، ج16، ص354؛ جواهر الکلام، ج19، ص7.
  38. المغنی، ج3، ص436-437.
  39. الاحکام السلطانیه، ص193؛ الدرر الفرائد، ج1، ص134-135؛ مراة الحرمین، ج۲، ص 297
  40. برای تفصیل بیشتر نک: حکم حکومتی در حج، ص ۴۹-۵۹
  41. التهذیب، ج5، ص201-202؛ المبسوط، ج1، ص365؛ جواهر الکلام، ج19، ص6.
  42. وسائل الشیعه، ج13، ص528؛ جواهر الکلام، ج19، ص10-12؛ مستدرک الوسائل، ج10، ص18.
  43. الکافی، ص213؛ النهایه، ص249؛ جواهر الکلام، ج19، ص98-99.
  44. وسائل الشیعه، ج10، ص133.
  45. سلسلة الینابیع، ج30، ص238.
  46. الدروس، ج1، ص495-496.
  47. وسائل الشیعه، ج11، ص398؛ ج13، ص523، 525، 527.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل امارت حج.
  • الاحکام السلطانیه: الماوردی (م. 450ق.)، به کوشش خالد، بیروت، دار الکتاب العربی، 1415ق؛
  • اخبار مکه: الازرقی (م. 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق؛
  • الارشاد: المفید (م. 413ق.)، بیروت، دار المفید، 1414ق؛
  • امارة الحج فی العصر عباسی: سلیمان صالح کمال، مکه، جامعة‌ام القری، 1408ق؛
  • «امارت حج و زعامت حجاج»، سید جواد ورعی، میقات حج، شماره ۷۱، فروردین ۱۳۸۹ش.
  • انساب الاشراف: البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق؛
  • البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف؛
  • تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
  • تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق؛
  • تجارب الامم: ابوعلی مسکویه (م. 421ق.)، به کوشش امامی، تهران، سروش، 1366ش؛
  • تهذیب الاحکام: الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار التعارف، 1412ق؛
  • جواهر الکلام: النجفی (م. 1266ق.)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
  • حج در کلام و پیام امام خمینی: قم، نشر آثار امام خمینی، 1371ش؛
  • الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (م. 1186ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش؛
  • حکم حکومتی در حج، مهدی درگاهی و رضا عندلیبی، تهران، مشعر، ۱۳۹۳ش.
  • الدرر الفرائد المنظمه: عبدالقادر انصاری حنبلی (م. 977ق.)، به کوشش محمد حسن اسماعیل، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422ق؛
  • الدروس الشرعیه: الشهید الاول (م. 786ق.)، قم، نشر اسلامی، 1412ق؛
  • سلسلة الینابیع الفقهیه: علی اصغر مروارید، بیروت، فقه الشیعه، 1413ق؛
  • السیرة النبویه: ابن هشام (م. 213/218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه؛
  • شذرات الذهب: عبدالحی بن العماد (م. 1089ق.)، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دار ابن کثیر، 1406ق؛
  • الطبقات الکبری: ابن سعد (م. 230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
  • الکافی فی الفقه: ابوالصلاح الحلبی (م. 447ق.)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام)، 1403ق؛
  • الکامل فی التاریخ: ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق؛
  • لسان العرب: ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق؛
  • لوامع صاحبقرانی: محمد تقی مجلسی، اسماعیلیان، قم، 1414ق؛
  • المبسوط فی فقه الامامیه: الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه؛
  • مرآة الحرمین، ابراهیم رفعت پاشا، قاهره، دارالکتب المصریه، ۱۹۲۵
  • مروج الذهب: المسعودی (م. 346ق.)، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، 1409ق؛
  • مستدرک الوسائل: النوری (م. 1320ق.)، بیروت، آل البیت:، 1408ق؛
  • مسند احمد: احمد بن حنبل (م. 241ق.)، بیروت، دار صادر؛
  • المغازی: الواقدی (م. 207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق؛
  • المغنی: عبدالله بن قدامه (م. 620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه؛
  • المنتظم: ابن الجوزی (م. 597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق؛
  • موسوعة مکة المکرمة و المدینة المنوره: احمد زکی یمانی، مصر، مؤسسة الفرقان، 1429ق؛
  • میقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت؛
  • النهایه: الطوسی (م. 460ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، 1400ق؛
  • وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. 1104ق.)، قم، آل البیت:، 1412ق.