ابن جبیر: تفاوت میان نسخهها
عاطفه فتاحی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح نویسههای عربی) |
||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
ابوالحسین محمد بن احمد مشهور به ابن جبیر، ادیب، از رجال دانش آموخته دیوان عصر خویش، شاعر و جهانگرد [[مالکی]] [[اندلس|اندلسی]] دهم ربیع الاول سال 540 قمری، در شهر [[بلنسیه]] [[اندلس]] (مرکز بخش خودمختار Valencia در اسپانیای فعلی) به دنیا آمد.محمد بن جبیر با القاب کنانی<ref>الکامل، ج5، ص 192، الحله السیراء، ج2، ص341، الاحاطه، ج2، ص146</ref> و نیز شاطبی<ref>. الانساب، ج5، ص97.</ref> نیز خوانده می شد. سفرنامه ابن جبیر یا رحله الکنانی از مشهورترین و مهمترین سفرنامههای [[حج]] و شرح فریضه [[حج]] سال 579 قمری از [[اندلس]] و نیز سفری طولانی در سال های میان 578 تا 581 قمری است.<ref>تاریخ نوشته های جغرافیایی، ص 242-244، نشوارالمحاضره، ج 7، ص330، الرحلات المغربیه، ص102</ref> | |||
==خاندان ابن جبیر== | ==خاندان ابن جبیر== | ||
لقب | لقب «کِنانی» ابن جبیر به خاندان او از کِنانَه،<ref>. الکامل، ج5، ص192؛ الحلة السیراء، ج2، ص341؛ الاحاطه، ج2، ص146.</ref> یک قبیلة کهن عرب، اشاره دارد.<ref>. تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص241-242.</ref> عبدالسلام بن جبیر کنانی، نیای ابن جبیر، در محرّم سال 120 قمری در رکاب بلج بن بشر بن عیاض قشیری، از سرداران شامی و فاتحان آفریقا به [[اندلس]] آمد و در بلنسیه ساکن شد.<ref>. سیر أعلام النبلاء، ج22، ص45-46.</ref> در سلسله نسب ابن جبیر چند تن «ابن جبیر» نام داشته اند و عبدالسلام کنانی نخستین عضو این خاندان بوده که بدین نام خوانده شده است.<ref>. الاعلام، ج5، ص319؛ معجم المؤلقین، ج8، ص245.</ref> | ||
==تحصیل ابن جبیر== | ==تحصیل ابن جبیر== | ||
ابن | ابن جبیر تحصیل را نزد پدر آغاز کرد. او از پدرش، عبدالله اصیلی و برخی دیگر حدیث شنید. نزد علی بن ابوالعیش مقریء قرائت آموخت. از کسانی همچون ابوالولید ابن دباغ و محمد بن عبدالله تمیمی اجازه نقل حدیث گرفت و کسانی مانند کی منذری و کمال ضریر و أبو طاهر إسماعیل ملنجی و عبدالعزیز خلیلی و أبو الحسن دمیاطی و أبو المکارم بن جباب سعدی مصری نیز از او روایت کرده اند. | ||
== | ==تبحر در نگارش و کتابت== | ||
محمد بن جبیر همراه خانواده به [[غرناطه]] رفت. پدر و پسر، هر دو | محمد بن جبیر همراه خانواده به [[غرناطه]] رفت. پدر و پسر، هر دو مدتی بسیار در حکومت [[موحدون]] (515-668ق.) غرناطه به کار دیوانی پرداختند. ابن جبیر و پدرش را که ادیب و نویسنده زبردستی بوده از کسانی دانسته اند که در تکامل ادب عربی نقش داشته اند.<ref>. تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص242.</ref> او نثری استوار و قریحه ای توانا در شعر داشت و به جز سفرنامه، آثاری در شعر از او برجای مانده است.<ref>. نک: هدیة العارفین، ج2، ص109؛ الأعلام، ج5، ص319-320.</ref> | ||
==سفر به حج== | ==سفر به حج== | ||
[[پرونده: تصویر سفر.png|File.png|300px|thumb|left| سفر]] | |||
محمد بن جبیر در سال 578 قمری، از [[قرناطه|غرناطه]] راهی سفر [[حج]] شد.<ref>. سیر اعلام النبلاء، ج22، ص45-46؛ الاحاطه، ج2، ص148؛ نک: تاریخ الإسلام، ج39، ص252؛ ج47، ص365-366؛ ج49، ص288.</ref> | |||
برخی انگیزه [[حج]] ابن جبیر را ادای کفاره گناه شرابخواری او نوشته اند پس از آن که حاکم [[غرناطه]]، در مجلسی او را وادار به نوشیدن جامی شراب کرد.<ref>. الرحلات المغربیه، ص100.</ref> | |||
=== سفرنامه حج === | |||
{{اصلی|سفرنامه ابن جبیر}} | |||
ابن جبیر در سفر دو سال و سه ماهه اش (8 شوال 578-22 محرم 580 ق.) از غرناطه به [[حجاز]]، از شهرها و مناطق بسیاری گذشت؛ از جمله: [[سَبَته]]، [[اسکندریه]]، [[عیذاب]]، جده، [[مکه]]، [[مدینه|مدینه]]، [[نجف]]، [[کوفه]]، [[مداین]] (تیسفون)، [[بغداد]]، [[موصل]]، [[نصیبین]]، [[حران]]، [[دمشق]]، [[حماۀ]]، [[حمص]]، [[عکا]]، [[صور]]، [[سیسیل]]، [[قرطاجنه]] (یا کارتاژ، شهری باستانی در شمال آفریقا و تونس فعلی). | |||
ابن جبیر در سفرنامه خود اطلاعات مهمی از مناطقی که عبور کرده به دست داده است. معلومات مهمی از [[مصر]]، [[شام]]، [[حجاز]]، و اصلاحات دینی و عمرانی و نظام اداری و حکومتی، [[ایوبیان]]، تسامح و تعامل مسیحیان و مسلمانان در مناطق [[شام]] و [[سیسیل]] . اطلاعات جغرافیایی او نیز بخش بزرگی از سفرنامه را به خود اختصاص داده است. او از شهرها، روستاها، دریاها، رودها، کوهها، بیابانها و جاهای بسیاری در مسیر سفر یاد کرده و موقعیت جغرافیایی و وضعیت جمعیت شناختی، مذهبی، اقتصادی و فرهنگی مناطق پرشماری را با تفصیل و ذکر جزئیات بازگفته است.<ref>رحله ابن جبیر، ص19-29، 46، 49، 53</ref> | |||
[[پرونده: تصویر عکا و صور در زمان ایوبیان.jpg|File.png|300px|thumb|left|عکا و صور در زمان ایوبیان]] | |||
نظر ابن جبیر در این سفرنامه درباره [[ایوبیان]] بسیار مثبت است. به احتمال، رویارویی [[صلاح الدین ایوبی]] با مسیحیان و گرایش تند مذهبی سنی اش در این موضوع دخیل بوده است. ابن جبیر حتی درتوصیف [[اسکندریه]] آبادانی شهر را به [[صلاح الدین ایوبی|صلاح الدین]] نسبت می دهد<ref>رحله ابن جبیر، ص 15-16</ref> ؛ در حالی که اسکندریه پیشتر، نزدیک سه قرن در دست [[فاطمیان]] (297-567ق.) و آبادانی خود را وامدار آنان بوده است. او نظر به بدبینیاش نسبت به فاطمیان از آنان با عنوان «عبیدی»، منسوب به عبید موسس سلسله فاطمی یاد میکند نه «فاطمی» منسوب به [[حضرت فاطمه]](س) دختر پیامبر(ص) و معتقد است که [[موحدون]] آخرین پیشوایان طریق عدل در آن زمانند<ref>رحله ابن جبیر، ص 29-30، 59</ref> و [[صلاح الدین ایوبی]] را به سبب الغای رسم اخذ عوارض راهداری از [[حج گزاران|حجاج]] میستاید. بنابر نقل ابن جبیر، این رسم در زمان حکومت [[فاطمیان]] به بهانۀ تامین مخارج آذوقه [[حرمین|حرمین]] رواج یافته بود و بر اساس آن، حجاج را در [[عیذاب]] و [[جده|جدّه]] مجبور به پرداخت مالیات میکردند.<ref>رحله ابن جبیر، ص 38، 54</ref>[[ایوبیان]] این رسم را ملغا و خود را متعهد به تامین هزینه [[حرمین|حرمین]] کردند.<ref>رحله ابن جبیر، ص30</ref> با این حال، هرگاه در وصول نفقۀ مقرر از سوی [[صلاح الدین ایوبی|صلاحالدین]] تاخیری روی میداد، به دستور امیر [[مکه]]، از حاجیان میستاندند.<ref>رحله ابن جبیر، ص54</ref> | |||
گزارش مفصل ابن جبیر از [[قاهره]] نیز ارزش تاریخی دارد.<ref>رحله ابن جبیر، ص19-29</ref>ورود ابن جبیر به سرزمین [[حجاز]] از طریق مسیر دریایی، دریای سرخ به [[جده]]،بوده است.<ref>رحله ابن جبیر، ص52-53</ref> | |||
=== سفر دوباره به حج === | === سفر دوباره به حج === | ||
او دو بار | او دو بار دیگر به [[حج]] رفت که اثر مکتوبی از آنها بر جای نمانده و اطلاعی از جزئیات این سفرها در دست نیست. سه سال پس از بازگشت از سفر اول، دومین سفر خود را به [[حجاز]] آغاز کرد؛ زمانی که بیت المقدس برخلاف سفر پیشین، دیگر در تصرف صلیبیان نبود و چند سالی از آزادیاش به دست صلاح الدین ایوبی در 583 قمری/1187م. میگذشت. این سفر از ربیع الاول 585 تا 13 شعبان 587 قمری طول کشید.<ref>. تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص242.</ref> پس از بازگشت سالها در وطن ماند و وقتی همسرش عاتکۀ دختر ابوجعفر ورقشی وزیر درگذشت، تصمیم به سفر بعدی گرفت<ref>. التاریخ القویم، ج6، ص298.</ref> که از تاریخ دقیق آن اطلاعی در دست نیست. | ||
==وفات ابن جبیر== | ==وفات ابن جبیر== | ||
[[پرونده: مسجدجامع عمروبن عاص.jpg|File.png|300px|thumb|left|مسجد جامع عمروبن عاص]] | |||
ابن جبیر دیرزمانی در [[مکه]] و [[بیت المقدس]] ماند<ref>. الاحاطه، ج2، ص147؛ التاریخ القویم، ج6، ص298؛ الرحلات المغربیه، ص102.</ref> و سپس به [[اسکندریه]] و [[مصر]] رفت و در آنجا به شعر و ادب و روایت حدیث مشغول شد و سال 614 ق.1217م. در مصر درگذشت<ref>. سیر اعلام النبلاء، ج22، ص46، 83؛ الاحاطه، ج2، ص152.</ref> و او را در [[کوم عمرو بن العاص]] به خاک سپردند.<ref>. التاریخ القویم، ج6، ص298؛ دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج3، ص205.</ref> | |||
==جستارهای وابسته:== | ==جستارهای وابسته:== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۵: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:نویسندگان سفرنامهها]] | |||
[[رده:نویسندگان سده ششم هجری قمری]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۶
ابوالحسین محمد بن احمد مشهور به ابن جبیر، ادیب، از رجال دانش آموخته دیوان عصر خویش، شاعر و جهانگرد مالکی اندلسی دهم ربیع الاول سال 540 قمری، در شهر بلنسیه اندلس (مرکز بخش خودمختار Valencia در اسپانیای فعلی) به دنیا آمد.محمد بن جبیر با القاب کنانی[۱] و نیز شاطبی[۲] نیز خوانده می شد. سفرنامه ابن جبیر یا رحله الکنانی از مشهورترین و مهمترین سفرنامههای حج و شرح فریضه حج سال 579 قمری از اندلس و نیز سفری طولانی در سال های میان 578 تا 581 قمری است.[۳]
خاندان ابن جبیر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
لقب «کِنانی» ابن جبیر به خاندان او از کِنانَه،[۴] یک قبیلة کهن عرب، اشاره دارد.[۵] عبدالسلام بن جبیر کنانی، نیای ابن جبیر، در محرّم سال 120 قمری در رکاب بلج بن بشر بن عیاض قشیری، از سرداران شامی و فاتحان آفریقا به اندلس آمد و در بلنسیه ساکن شد.[۶] در سلسله نسب ابن جبیر چند تن «ابن جبیر» نام داشته اند و عبدالسلام کنانی نخستین عضو این خاندان بوده که بدین نام خوانده شده است.[۷]
تحصیل ابن جبیر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ابن جبیر تحصیل را نزد پدر آغاز کرد. او از پدرش، عبدالله اصیلی و برخی دیگر حدیث شنید. نزد علی بن ابوالعیش مقریء قرائت آموخت. از کسانی همچون ابوالولید ابن دباغ و محمد بن عبدالله تمیمی اجازه نقل حدیث گرفت و کسانی مانند کی منذری و کمال ضریر و أبو طاهر إسماعیل ملنجی و عبدالعزیز خلیلی و أبو الحسن دمیاطی و أبو المکارم بن جباب سعدی مصری نیز از او روایت کرده اند.
تبحر در نگارش و کتابت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
محمد بن جبیر همراه خانواده به غرناطه رفت. پدر و پسر، هر دو مدتی بسیار در حکومت موحدون (515-668ق.) غرناطه به کار دیوانی پرداختند. ابن جبیر و پدرش را که ادیب و نویسنده زبردستی بوده از کسانی دانسته اند که در تکامل ادب عربی نقش داشته اند.[۸] او نثری استوار و قریحه ای توانا در شعر داشت و به جز سفرنامه، آثاری در شعر از او برجای مانده است.[۹]
سفر به حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]
محمد بن جبیر در سال 578 قمری، از غرناطه راهی سفر حج شد.[۱۰] برخی انگیزه حج ابن جبیر را ادای کفاره گناه شرابخواری او نوشته اند پس از آن که حاکم غرناطه، در مجلسی او را وادار به نوشیدن جامی شراب کرد.[۱۱]
سفرنامه حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ابن جبیر در سفر دو سال و سه ماهه اش (8 شوال 578-22 محرم 580 ق.) از غرناطه به حجاز، از شهرها و مناطق بسیاری گذشت؛ از جمله: سَبَته، اسکندریه، عیذاب، جده، مکه، مدینه، نجف، کوفه، مداین (تیسفون)، بغداد، موصل، نصیبین، حران، دمشق، حماۀ، حمص، عکا، صور، سیسیل، قرطاجنه (یا کارتاژ، شهری باستانی در شمال آفریقا و تونس فعلی).
ابن جبیر در سفرنامه خود اطلاعات مهمی از مناطقی که عبور کرده به دست داده است. معلومات مهمی از مصر، شام، حجاز، و اصلاحات دینی و عمرانی و نظام اداری و حکومتی، ایوبیان، تسامح و تعامل مسیحیان و مسلمانان در مناطق شام و سیسیل . اطلاعات جغرافیایی او نیز بخش بزرگی از سفرنامه را به خود اختصاص داده است. او از شهرها، روستاها، دریاها، رودها، کوهها، بیابانها و جاهای بسیاری در مسیر سفر یاد کرده و موقعیت جغرافیایی و وضعیت جمعیت شناختی، مذهبی، اقتصادی و فرهنگی مناطق پرشماری را با تفصیل و ذکر جزئیات بازگفته است.[۱۲]
نظر ابن جبیر در این سفرنامه درباره ایوبیان بسیار مثبت است. به احتمال، رویارویی صلاح الدین ایوبی با مسیحیان و گرایش تند مذهبی سنی اش در این موضوع دخیل بوده است. ابن جبیر حتی درتوصیف اسکندریه آبادانی شهر را به صلاح الدین نسبت می دهد[۱۳] ؛ در حالی که اسکندریه پیشتر، نزدیک سه قرن در دست فاطمیان (297-567ق.) و آبادانی خود را وامدار آنان بوده است. او نظر به بدبینیاش نسبت به فاطمیان از آنان با عنوان «عبیدی»، منسوب به عبید موسس سلسله فاطمی یاد میکند نه «فاطمی» منسوب به حضرت فاطمه(س) دختر پیامبر(ص) و معتقد است که موحدون آخرین پیشوایان طریق عدل در آن زمانند[۱۴] و صلاح الدین ایوبی را به سبب الغای رسم اخذ عوارض راهداری از حجاج میستاید. بنابر نقل ابن جبیر، این رسم در زمان حکومت فاطمیان به بهانۀ تامین مخارج آذوقه حرمین رواج یافته بود و بر اساس آن، حجاج را در عیذاب و جدّه مجبور به پرداخت مالیات میکردند.[۱۵]ایوبیان این رسم را ملغا و خود را متعهد به تامین هزینه حرمین کردند.[۱۶] با این حال، هرگاه در وصول نفقۀ مقرر از سوی صلاحالدین تاخیری روی میداد، به دستور امیر مکه، از حاجیان میستاندند.[۱۷]
گزارش مفصل ابن جبیر از قاهره نیز ارزش تاریخی دارد.[۱۸]ورود ابن جبیر به سرزمین حجاز از طریق مسیر دریایی، دریای سرخ به جده،بوده است.[۱۹]
سفر دوباره به حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]
او دو بار دیگر به حج رفت که اثر مکتوبی از آنها بر جای نمانده و اطلاعی از جزئیات این سفرها در دست نیست. سه سال پس از بازگشت از سفر اول، دومین سفر خود را به حجاز آغاز کرد؛ زمانی که بیت المقدس برخلاف سفر پیشین، دیگر در تصرف صلیبیان نبود و چند سالی از آزادیاش به دست صلاح الدین ایوبی در 583 قمری/1187م. میگذشت. این سفر از ربیع الاول 585 تا 13 شعبان 587 قمری طول کشید.[۲۰] پس از بازگشت سالها در وطن ماند و وقتی همسرش عاتکۀ دختر ابوجعفر ورقشی وزیر درگذشت، تصمیم به سفر بعدی گرفت[۲۱] که از تاریخ دقیق آن اطلاعی در دست نیست.
وفات ابن جبیر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ابن جبیر دیرزمانی در مکه و بیت المقدس ماند[۲۲] و سپس به اسکندریه و مصر رفت و در آنجا به شعر و ادب و روایت حدیث مشغول شد و سال 614 ق.1217م. در مصر درگذشت[۲۳] و او را در کوم عمرو بن العاص به خاک سپردند.[۲۴]
جستارهای وابسته:[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ الکامل، ج5، ص 192، الحله السیراء، ج2، ص341، الاحاطه، ج2، ص146
- ↑ . الانساب، ج5، ص97.
- ↑ تاریخ نوشته های جغرافیایی، ص 242-244، نشوارالمحاضره، ج 7، ص330، الرحلات المغربیه، ص102
- ↑ . الکامل، ج5، ص192؛ الحلة السیراء، ج2، ص341؛ الاحاطه، ج2، ص146.
- ↑ . تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص241-242.
- ↑ . سیر أعلام النبلاء، ج22، ص45-46.
- ↑ . الاعلام، ج5، ص319؛ معجم المؤلقین، ج8، ص245.
- ↑ . تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص242.
- ↑ . نک: هدیة العارفین، ج2، ص109؛ الأعلام، ج5، ص319-320.
- ↑ . سیر اعلام النبلاء، ج22، ص45-46؛ الاحاطه، ج2، ص148؛ نک: تاریخ الإسلام، ج39، ص252؛ ج47، ص365-366؛ ج49، ص288.
- ↑ . الرحلات المغربیه، ص100.
- ↑ رحله ابن جبیر، ص19-29، 46، 49، 53
- ↑ رحله ابن جبیر، ص 15-16
- ↑ رحله ابن جبیر، ص 29-30، 59
- ↑ رحله ابن جبیر، ص 38، 54
- ↑ رحله ابن جبیر، ص30
- ↑ رحله ابن جبیر، ص54
- ↑ رحله ابن جبیر، ص19-29
- ↑ رحله ابن جبیر، ص52-53
- ↑ . تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص242.
- ↑ . التاریخ القویم، ج6، ص298.
- ↑ . الاحاطه، ج2، ص147؛ التاریخ القویم، ج6، ص298؛ الرحلات المغربیه، ص102.
- ↑ . سیر اعلام النبلاء، ج22، ص46، 83؛ الاحاطه، ج2، ص152.
- ↑ . التاریخ القویم، ج6، ص298؛ دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج3، ص205.