حج در ادبیات: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:صفحه نخست نسخه خطی سفرنامه ناصرخسرو.jpg|بندانگشتی|صفحه نخست [[سفرنامه ناصرخسرو]] که در کتابخانه بریتانیا نگه‌داری شده و یکی از کهن‌ترین نسخه‌های موجود است. سفرنامه ناصرخسرو، یکی از کهن‌ترین و برجسته‌ترین سفرنامه‌های منثور پارسی شمرده شده، که در آن به [[حج]] و [[حرمین]] نیز پرداخته شده است.|جایگزین=|400x400پیکسل]]
[[پرونده:صفحه نخست نسخه خطی سفرنامه ناصرخسرو.jpg|بندانگشتی|صفحه نخست [[سفرنامه ناصرخسرو]] که در کتابخانه بریتانیا نگه‌داری شده و یکی از کهن‌ترین نسخه‌های موجود است. سفرنامه ناصرخسرو، یکی از کهن‌ترین و برجسته‌ترین سفرنامه‌های منثور فارسی شمرده شده، که در آن به [[حج]] و [[حرمین]] نیز پرداخته شده است.|جایگزین=|400x400پیکسل]]


'''حج در ادبیات'''، در بخش زبان پارسی گستره وسیعی دارد. در بسیاری از شعرهای پارسی، که در این زمینه سروده شده‌اند، به بزرگداشت [[حج]] و [[حرمین]] یا شرح سفر شاعر به حج پرداخته‌ شده است. درون‌مایه این آثار را، آرزومندی حج، دشواری راه و اخلاق و اسرار حج تشکیل داده است. برجسته‌ترین نمونه‌های آن را، برخی از قصیده‌های افضل‌الدین خاقانی (م.۵۹۵ق) و منظومه [[تحفة العراقین]] دانسته‌اند. در برخی از سروده‌های پارسی، از واژگان مربوط به حج و حرمین، برای توصیف معشوق یا ستایش بزرگان بهره برده شده است.
'''حج در ادبیات فارسی'''، گستره وسیعی دارد. بسیاری از شعرهای فارسی، به بزرگداشت [[حج]] و [[حرمین]] اختصاص دارد. ابیات و قطعه‌های فراوانی در ادبیات منظوم فارسی با مضامینی همچون آرزوی حج، دشواری راه حج و جنبه‌های اخلاقی و اسرار حج اختصاص یافته است. همچنین واژگان مرتبط به حج و حرمین بارها در شعر فارسی کاربردهای شاعرانه یافته و دستمایه آرایه‌های ادبی بوده است چنانکه شاعران از این واژگان برای توصیف معشوق یا ستایش بزرگان بهره گرفته‌اند. برخی از منظومه‌های فارسی نیز در گزارش و شرح سفر واقعی یا خیالی حج‌گزاری شاعر یا همچون راهنمایی برای حج‌گزاران سروده شده است.  


در نثر پارسی، برجسته‌ترین آثار را، سفرنامه‌ها دانسته‌اند، که کهن‌ترین آن [[سفرنامه ناصرخسرو]] است. در ادبیات معاصر، توجه به حج ادامه داشته و در شکل‌های تازه‌ای نیز، مانند داستان، نمایشنامه و ادبیات کودک و نوجوان عرضه شده است.
برجسته‌ترین نمونه‌های ادبیات منظوم حج در زبان فارسی را، برخی از قصیده‌های افضل‌الدین خاقانی (م.۵۹۵ق) و منظومه [[تحفةالعراقین|تحفة العراقین]] او که گزارشی است از سفر حج دانسته‌اند. منظومه [[فتوح الحرمین]] محیی الدین لاری (قرن دهم) که یک راهنمای حج منظوم است و نیز سفرنامه منظوم حج یک بانوی اصفهانی در عصر صفوی از دیگر منظومه‌های فارسی در موضوع حج است.  


==در شعر پارسی==
در قلمرو نثر فارسی، برجسته‌ترین آثار را، سفرنامه‌ها دانسته‌اند، که کهن‌ترین آن [[سفرنامه ناصرخسرو]] است. سفرنامه‌ها و راهنماهای حجِّ کهن دیگری نیز در زبان فارسی نگاشته شدند، که برخی مانند «[[لطائف الاذکار]]» و «[[حجازیه (کتاب)|رساله حجازیه]]» و نیز کتاب «[[بیان واقع]]» باقی مانده‌اند. در عصر [[قاجار]] [[سفرنامه نویسی]] حج رونق و شتاب زیادی یافت، ده‌ها سفرنامه حج از این دوران به یادگار مانده است.
سروده‌هایی که در زبان پارسی به موضوع [[حج]] و [[حرمین]] پرداخته‌اند گستره وسیعی دارند. برخی، زمینه طرح مفاهیم مربوط به حج و حرمین را در شعر پارسی، به سه دسته تقسیم کرده‌اند؛ نخست، سروده‌هایی که در آن از واژگان حج و حرمین، تنها در کاربردهای شاعرانه بهره برده‌اند؛ دوم، سوگندنامه‌ها و سوم، سروده‌هایی که موضوعشان حج و حرمین است.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶،‌ ص۳۶۱.</ref>
 
در ادبیات معاصر نیز توجه به حج ادامه داشته و افزون بر سفرنامه‌ نویسی در شکل‌های تازه‌ای نیز، مانند داستان، نمایشنامه و ادبیات کودک و نوجوان عرضه شده است.
 
==در شعر فارسی==
سروده‌هایی که در زبان فارسی به موضوع [[حج]] و [[حرمین]] پرداخته‌اند گستره وسیعی دارند. برخی، زمینه طرح مفاهیم مربوط به حج و حرمین را در شعر فارسی، به سه دسته تقسیم کرده‌اند؛ نخست، سروده‌هایی که در آن از واژگان حج و حرمین، تنها در کاربردهای شاعرانه بهره برده‌اند؛ دوم، سوگندنامه‌ها و سوم، سروده‌هایی که موضوعشان حج و حرمین است.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶،‌ ص۳۶۱.</ref>


===با واژگان حج و حرمین===
===با واژگان حج و حرمین===
در برخی از سروده‌ها، از واژگان و مفاهیم مربوط به حج و حرمین، در کاربردهای شاعرانه با موضوعاتی غیر از حج استفاده شده است. در این موارد شاعران، با استفاده از مفاهیمی مانند [[کعبه]]، [[زمزم]] و [[حجرالاسود]] به کمک صور خیال به آفرینش تصاویر شاعرانه‌ای از معشوق خود پرداخته‌اند؛ برای نمونه، زیبایی و تقدّس کعبه را به معشوق نسبت داده‌اند یا ممدوح خود را در بزرگی به کعبه مانند کرده‌اند.<ref>. نک:حج در آینه شعر فارسی، ص 21-38</ref> این نمونه‌ها در قدیم‌ترین دوره‌های شعر پارسی یافت می‌شود؛ چنان‌که در شعر ابوعبدالله جعفر رودکی (م.۳۲۹ق) از قدیمی‌ترین شاعران پارسی گوی،<ref>شاعران بزرگ ایران، ص۸۴.</ref> چشمان معشوق به کعبه مانند شده است<ref>. محیط زندگی و احوال رودکی، ص585</ref> و اوحدالدین انوری (م.۵۸۵ق)<ref>شاعران بزرگ ایران، ص۲۱۹.</ref> در شعری در ستایش «رکن الدین فیروز شاه» چنین سروده است:<ref>. دیوان انوری، ج1، ص 65</ref>{{شعر|فیروز شاه کعبه اقبال رکن دین|کز خاک پای او اثر آب زمزم است}}
در برخی از سروده‌ها، از واژگان و مفاهیم مربوط به حج و حرمین، در کاربردهای شاعرانه با موضوعاتی غیر از حج استفاده شده است. در این موارد شاعران، با استفاده از مفاهیمی مانند [[کعبه]]، [[زمزم]] و [[حجرالاسود]] به کمک صور خیال به آفرینش تصاویر شاعرانه‌ای از معشوق خود پرداخته‌اند؛ برای نمونه، زیبایی و تقدّس کعبه را به معشوق نسبت داده‌اند یا ممدوح خود را در بزرگی به کعبه مانند کرده‌اند.<ref>. نک:حج در آینه شعر فارسی، ص 21-38</ref> این نمونه‌ها در قدیم‌ترین دوره‌های شعر فارسی یافت می‌شود؛ چنان‌که در شعر ابوعبدالله جعفر رودکی (م.۳۲۹ق) از قدیمی‌ترین شاعران فارسی گوی،<ref>شاعران بزرگ ایران، ص۸۴.</ref> چشمان معشوق به کعبه مانند شده است<ref>. محیط زندگی و احوال رودکی، ص585</ref> و اوحدالدین انوری (م.۵۸۵ق)<ref>شاعران بزرگ ایران، ص۲۱۹.</ref> در شعری در ستایش «رکن الدین فیروز شاه» چنین سروده است:<ref>. دیوان انوری، ج1، ص 65</ref>{{شعر|فیروز شاه کعبه اقبال رکن دین|کز خاک پای او اثر آب زمزم است}}


وی در سروده‌ای دیگر، «قاضی حمید الدین بلخی» را اینگونه ستوده است:<ref>. دیوان انوری، ج1، ص 52</ref> {{شعر|تو کعبه آمالی و در قافله شکر|هر جا که رود ذکر تو گویی عرفات است}}
وی در سروده‌ای دیگر، «قاضی حمید الدین بلخی» را اینگونه ستوده است:<ref>. دیوان انوری، ج1، ص 52</ref> {{شعر|تو کعبه آمالی و در قافله شکر|هر جا که رود ذکر تو گویی عرفات است}}


===سوگندنامه‌ها===
===سوگندنامه‌ها===
از جمله مواردی که ارادت شاعران پارسی گوی به حج و حرمین را نشان می‌دهد سوگند نامه‌هایی است که شاعران درآن به حج و حرمین سوگند خورده‌اند.<ref>. حج در آیینه شعر فارسی، ص36-38</ref>
از جمله مواردی که ارادت شاعران فارسی گوی به حج و حرمین را نشان می‌دهد سوگند نامه‌هایی است که شاعران درآن به حج و حرمین سوگند خورده‌اند.<ref>. حج در آیینه شعر فارسی، ص36-38</ref>


===با موضوع حج و حرمین===
===با موضوع حج و حرمین===
در بسیاری از سروده‌های پارسی، خودِ حج و حرمین، موضوع سرایندگی شاعر است. این دسته را به دو گروه اصلی تقسیم کرده‌اند که عبارت‌اند از:
[[پرونده:سفرنامه منظوم حج.PNG|بندانگشتی|250x250پیکسل|سفرنامه منظوم حج، سروده زنی از [[صفویان|دوره صفویه]] که هویت او ناشناخته است.]]
در بسیاری از سروده‌های فارسی، خودِ حج و حرمین، موضوع سرایندگی شاعر است. این دسته را به دو گروه اصلی تقسیم کرده‌اند که عبارت‌اند از:


*'''بزرگداشت حج و حرمین''':
*'''بزرگداشت حج و حرمین''':


این شعرها، در ستایش و بزرگداشت حج یا [[مکه]]، [[مدینه]] و کعبه سروده شده است. در این میان، شعرهایی که به بزرگداشت حرمین پرداخته‌اند، نمونه‌های فراوانی در شعر پارسی دارند. یکی از مهم‌ترین نمونه‌های آن، برخی از قصیده‌های دیوان افضل‌الدین بدیل خاقانی (م.۵۹۵ق) است.<ref>. دیوان خاقانی، ص88، 95-215، 368</ref> خاقانی، دو بار به حج رفته است؛ گفته شده در یکی از سفرهایش یکی از قصایدش را در ستایش کعبه{{یادداشت|با مطلع «صبح حمایل فلکت آهیخت خنجرش/کآمیخت کوه ادیم شد از خنجر زرش»}} با زر نوشتند و بر دیوار کعبه آویزان کردند.<ref>. تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان، ص287؛ دیوان خاقانی، ص17، «مقدمه»</ref>
این شعرها، در ستایش و بزرگداشت حج یا [[مکه]]، [[مدینه]] و کعبه سروده شده است. در این میان، شعرهایی که به بزرگداشت حرمین پرداخته‌اند، نمونه‌های فراوانی در شعر فارسی دارند. یکی از مهم‌ترین نمونه‌های آن، برخی از قصیده‌های دیوان افضل‌الدین بدیل خاقانی (م.۵۹۵ق) است.<ref>. دیوان خاقانی، ص88، 95-215، 368</ref> خاقانی، دو بار به حج رفته است؛ گفته شده در یکی از سفرهایش یکی از قصایدش را در ستایش کعبه{{یادداشت|با مطلع «صبح حمایل فلکت آهیخت خنجرش/کآمیخت کوه ادیم شد از خنجر زرش»}} با زر نوشتند و بر دیوار کعبه آویزان کردند.<ref>. تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان، ص287؛ دیوان خاقانی، ص17، «مقدمه»</ref>


*'''شرح سفر شاعر به حج:'''
*'''شرح سفر شاعر به حج:'''
[[پرونده:سفرنامه منظوم حج.PNG|بندانگشتی|250x250پیکسل|سفرنامه منظوم حج، سروده زنی از [[صفویان|دوره صفویه]] که هویت او ناشناخته است.]]




خط ۳۶: خط ۳۹:
===درون‌مایه===
===درون‌مایه===
====آرزوی حج====
====آرزوی حج====
بخشی از مضمون‌های پیاپی شعر پارسی را آرزوی ادای حج و شرح اشتیاق شاعر به آن تشکیل می‌دهد. از نمونه‌های بازر آن، شعر ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی (۴۷۳–۵۴۵ق) است با این مطلع<ref name=":0">. دیوان سنایی، ص 222</ref>
بخشی از مضمون‌های پیاپی شعر فارسی را آرزوی ادای حج و شرح اشتیاق شاعر به آن تشکیل می‌دهد. از نمونه‌های بازر آن، شعر ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی (۴۷۳–۵۴۵ق) است با این مطلع<ref name=":0">. دیوان سنایی، ص 222</ref>
{{شعر|گاه آن آمد که با مردان سوی میدان شویم|یک ره از ایوان برون آییم و بر کیوان شویم}}
{{شعر|گاه آن آمد که با مردان سوی میدان شویم|یک ره از ایوان برون آییم و بر کیوان شویم}}
اوحدی مراغه‌ای (م. ۷۳۸ق) نیز در ترکیب بندی، با مطلع
اوحدی مراغه‌ای (م. ۷۳۸ق) نیز در ترکیب بندی، با مطلع
{{شعر|هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا|آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا}}
{{شعر|هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا|آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا}}
اشتیاق فراوان خود به [[زیارت]] کعبه و مرقد حضرت محمد (ص) را بیان کرده است.<ref>. دیوان اوحدی مراغه ای، ص78-79</ref>
اشتیاق فراوان خود به [[زیارت]] کعبه و مرقد حضرت محمد(ص) را بیان کرده است.<ref>. دیوان اوحدی مراغه ای، ص78-79</ref>


====دشواری راه====
====دشواری راه====
دشواری راه حج از مواردی است که بازتاب گسترده‌ای در شعر پارسی یافته است. سنایی، درباره دشواری راه بادیه و خطرات آن چنین سروده است:<ref name=":0" />
دشواری راه حج از مواردی است که بازتاب گسترده‌ای در شعر فارسی یافته است. سنایی، درباره دشواری راه بادیه و خطرات آن چنین سروده است:<ref name=":0" />
{{شعر|پای چون در بادیه خونین نهادیم از بلا|همچو ریگ نرم پیش باد سرگردان شویم}}
{{شعر|پای چون در بادیه خونین نهادیم از بلا|همچو ریگ نرم پیش باد سرگردان شویم}}
سنایی، پس از اینکه از تنهایی و غربت راه می‌گوید و دشواری دوری از خانواده را ترسیم می‌کند، بیم خود را از خطر مرگ و حسرت ناکامی در حج‌گزاری چنین می‌سراید:
سنایی، پس از اینکه از تنهایی و غربت راه می‌گوید و دشواری دوری از خانواده را ترسیم می‌کند، بیم خود را از خطر مرگ و حسرت ناکامی در حج‌گزاری چنین می‌سراید:
خط ۶۳: خط ۶۶:


====اسرار====
====اسرار====
بخشی از شعرهای پارسی، تعالیمی در مسائل مربوط به اخلاق، اسرار و معارف حج طرح کرده‌اند. در این دسته از شعرها، لزوم خودسازی و توجه عارفانه به حج رایج است؛ ریا به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و فراتر رفتن از ظاهر مناسک حج و توجه به هدف آن که نزدیکی به خدا و دوری از گناهان است، طرح شده؛ چنان‌که ناصرخسرو در یکی از سروده‌هایش {{یادداشت|با مطلع «حاجیان آمدند با تعظیم/شاکر از رحمت خدای رحیم»}} به این موضوع پرداخته است.<ref>. دیوان ناصر خسرو، ص 301</ref>
بخشی از شعرهای فارسی، تعالیمی در مسائل مربوط به اخلاق، اسرار و معارف حج طرح کرده‌اند. در این دسته از شعرها، لزوم خودسازی و توجه عارفانه به حج رایج است؛ ریا به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و فراتر رفتن از ظاهر مناسک حج و توجه به هدف آن که نزدیکی به خدا و دوری از گناهان است، طرح شده؛ چنان‌که ناصرخسرو در یکی از سروده‌هایش {{یادداشت|با مطلع «حاجیان آمدند با تعظیم/شاکر از رحمت خدای رحیم»}} به این موضوع پرداخته است.<ref>. دیوان ناصر خسرو، ص 301</ref>


عبدالرحمن جامی (۸۱۷–۸۹۸ق) نیز در این باره چنین سروده است:<ref>. کلیات دیوان جامی، ص9</ref>
عبدالرحمن جامی (۸۱۷–۸۹۸ق) نیز در این باره چنین سروده است:<ref>. کلیات دیوان جامی، ص9</ref>
خط ۷۶: خط ۷۹:
و در شعری دیگر چنین می‌سراید:{{شعر|ای قوم به حج رفته کجایید کجایید|معشوق همین جاست بیایید بیایید|معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار|در بادیه سرگشته شما در چه هوایید|گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید|هم خواجه و هم‌خانه و هم کعبه شمایید|ده بار از آن راه بدان خانه برفتید|یک بار از این خانه بر این بام برآیید|آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتید|از خواجه آن خانه نشانی بنمایید|یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدیت|یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید|با این همه آن رنج شما گنج شما باد|افسوس که بر گنج شما پرده شمایید}}
و در شعری دیگر چنین می‌سراید:{{شعر|ای قوم به حج رفته کجایید کجایید|معشوق همین جاست بیایید بیایید|معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار|در بادیه سرگشته شما در چه هوایید|گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید|هم خواجه و هم‌خانه و هم کعبه شمایید|ده بار از آن راه بدان خانه برفتید|یک بار از این خانه بر این بام برآیید|آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتید|از خواجه آن خانه نشانی بنمایید|یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدیت|یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید|با این همه آن رنج شما گنج شما باد|افسوس که بر گنج شما پرده شمایید}}


==در نثر پارسی==
==در نثر فارسی==
در پهنه نثر پارسی، منابعی که به گونه‌ای مربوط به [[حج]] باشد بسیار است. برای نمونه، برخی از منابعی که به آداب و اخلاق اسلامی پرداخته‌اند،‌ بخشی از اثر خود را به موضوع حج اختصاص داده‌اند. نمونه دیگر،‌ ادبیات منثور عرفانی است، که گاه بخشی را به حج و آداب آن پرداخته‌اند.<ref>. نک: حج در ادب فارسی، ص 431-379</ref>
در پهنه نثر فارسی، منابعی که به گونه‌ای مربوط به [[حج]] باشد بسیار است. برای نمونه، برخی از منابعی که به آداب و اخلاق اسلامی پرداخته‌اند،‌ بخشی از اثر خود را به موضوع حج اختصاص داده‌اند. نمونه دیگر،‌ ادبیات منثور عرفانی است، که گاه بخشی را به حج و آداب آن پرداخته‌اند.<ref>. نک: حج در ادب فارسی، ص 431-379</ref>


برخی، مهم‌ترین زمینه نمود موضوع حج در نثر پارسی را، سفرنامه‌ها دانسته‌اند.<ref name=":1">دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۲۳۸.</ref> سفرنامه‌نویسی در زبان پارسی تاریخی کهن دارد و از برجسته‌ترین و قدیمی‌ترین سفرنامه‌های منثور پارسی «سفرنامه ناصرخسرو» است، که به موضوع حج نیز پرداخته است. سفرنامه‌ها و راه‌نماهای حجِّ کهن دیگری نیز در زبان پارسی هستند، که برخی مانند «لطائف الاذکار» و «رساله حجازیه» و نیز کتاب «بیان واقع» باقی مانده‌اند.
برخی، مهم‌ترین زمینه نمود موضوع حج در نثر فارسی را، سفرنامه‌ها دانسته‌اند.<ref name=":1">دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۲۳۸.</ref> [[سفرنامه‌نویسی]] در زبان فارسی تاریخی کهن دارد و از برجسته‌ترین و قدیمی‌ترین سفرنامه‌های منثور فارسی «سفرنامه ناصرخسرو» است، که به موضوع حج نیز پرداخته است. سفرنامه‌ها و راه‌نماهای حجِّ کهن دیگری نیز در زبان فارسی هستند، که برخی مانند «لطائف الاذکار» و «رساله حجازیه» و نیز کتاب «بیان واقع» باقی مانده‌اند.


سفرنامه نویسی پارسی در دوران [[قاجار]] رواج زیادی یافت و در این دوران، ده‌ها سفرنامه به قلم نویسندگانی که بیشتر، از طبقه اشراف قاجاری بودند، نگاشته شد. سفرنامه‌های این دوره، انبوهی از اطلاعات تاریخی درباره حج و [[حرمین]] و نیز تاریخ اجتماعی [[ايران|ایران]] و سایر سرزمین‌های اسلامی در اختیار ما می‌گذارند.<ref name=":1" />
سفرنامه نویسی فارسی در دوران [[قاجار]] رواج زیادی یافت و در این دوران، ده‌ها سفرنامه به قلم نویسندگانی که بیشتر، از طبقه اشراف قاجاری بودند، نگاشته شد. سفرنامه‌های این دوره، انبوهی از اطلاعات تاریخی درباره حج و [[حرمین]] و نیز تاریخ اجتماعی [[ايران|ایران]] و سایر سرزمین‌های اسلامی در اختیار ما می‌گذارند.<ref name=":1" />


==در دوره معاصر==
==در دوره معاصر==
بر پایه گزارشی در سال ۱۳۸۹ش، در ادبیات معاصر توجه به [[حج]] همچنان ادامه داشته و شکل‌های تازه‌ای نیز یافته است. بخشی از ادبیات معاصر که به شیوه‌های کهن نزدیک‌تراند، سفرنامه‌ها و کتاب‌های راهنمای حج هستند. راهنماهای حج، مسائل گوناگون از آداب و مناسک را طرح کرده‌اند و گاه به فضیلت حرمین نیز پرداخته‌اند. سفرنامه‌نویسی، همچنان بزرگ‌ترین و برجسته‌ترین بخش ادبیات معاصر حج به شمار می‌رود. سفرنامه‌های معاصر به قلم نویسندگان پُرشمار با گرایش‌ها و تخصص‌های مختلفی نگاشته شده‌اند و رویکردها و سبک‌های گوناگونی دارند. امروزه نگارش سفرنامه‌هایی که با قلمی عاطفی به شرح احساسات مذهبی نویسنده می‌پردازند رواج زیادی دارد.<ref>. نک: کتابشناسی حج و زیارت، ص134-268</ref> در شعر پارسی معاصر نیز، توجه ویژه‌ای به حج صورت گرفته و دفترهای شعر با موضوع حج به چاپ رسیده است.<ref>. نک: کتابشناسی حج و زیارت، ص 417-436</ref>
بر پایه گزارشی در سال ۱۳۸۹ش، در ادبیات معاصر توجه به [[حج]] همچنان ادامه داشته و شکل‌های تازه‌ای نیز یافته است. بخشی از ادبیات معاصر که به شیوه‌های کهن نزدیک‌تراند، سفرنامه‌ها و کتاب‌های راهنمای حج هستند. راهنماهای حج، مسائل گوناگون از آداب و مناسک را طرح کرده‌اند و گاه به فضیلت حرمین نیز پرداخته‌اند. سفرنامه‌نویسی، همچنان بزرگ‌ترین و برجسته‌ترین بخش ادبیات معاصر حج به شمار می‌رود. سفرنامه‌های معاصر به قلم نویسندگان پُرشمار با گرایش‌ها و تخصص‌های مختلفی نگاشته شده‌اند و رویکردها و سبک‌های گوناگونی دارند. امروزه نگارش سفرنامه‌هایی که با قلمی عاطفی به شرح احساسات مذهبی نویسنده می‌پردازند رواج زیادی دارد.<ref>. نک: کتابشناسی حج و زیارت، ص134-268</ref> در شعر فارسی معاصر نیز، توجه ویژه‌ای به حج صورت گرفته و دفترهای شعر با موضوع حج به چاپ رسیده است.<ref>. نک: کتابشناسی حج و زیارت، ص 417-436</ref>


مفاهیم و موضوعات حج به قالب‌های تازه‌تر ادبی، مانند نمایشنامه و داستان نیز راه یافته‌اند. ادبیات کودک و نوجوان نیز، از جمله عرصه‌های تازه در ادبیات حج است. در بیشتر این آثار، معارف حج به شکل داستان‌های مناسب سن نوجوانان طرح شده است.<ref>. نک:کتابشناسی حج و زیارت، ص443-451</ref>
مفاهیم و موضوعات حج به قالب‌های تازه‌تر ادبی، مانند نمایشنامه و داستان نیز راه یافته‌اند. ادبیات کودک و نوجوان نیز، از جمله عرصه‌های تازه در ادبیات حج است. در بیشتر این آثار، معارف حج به شکل داستان‌های مناسب سن نوجوانان طرح شده است.<ref>. نک:کتابشناسی حج و زیارت، ص443-451</ref>
خط ۹۰: خط ۹۳:
==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==


*[[بیان واقع|سفرنامه بیان واقع]]
*[[سفرنامه‌های فارسی حج]]
*[[تحفة الحرمین (قادری)|تحفة الحرمین]]
 
==پیوند به بیرون==
 
*خواندن و بارگیری [http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/633 سفرنامه منظوم حج]، سروده یکی از زنان بلندمرتبه دوره صفوی.


==پانویس==
==پانویس==
خط ۱۰۳: خط ۱۰۱:
{{منابع}}
{{منابع}}
{{دانشنامه
{{دانشنامه
  | آدرس = http،//hzrc.ac.ir/post/22135/حج-ادبيات
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/22135/حج-ادبيات
  | عنوان = حج در ادبیات
  | عنوان = حج در ادبیات
  | نویسنده = حوراء عادل
  | نویسنده = حوراء عادل
خط ۱۲۶: خط ۱۲۴:
{{پایان}}
{{پایان}}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
== پیوند به بیرون ==
 
*[http://miqat.hajj.ir/article_38066.html حج در شعر شاعران بزرگ].
*[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/633 سفرنامه منظوم حج]، سروده یکی از زنان بلندمرتبه دوره صفوی.
{{حج و عمره}}
 
[[رده:ادبیات حج]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۸

صفحه نخست سفرنامه ناصرخسرو که در کتابخانه بریتانیا نگه‌داری شده و یکی از کهن‌ترین نسخه‌های موجود است. سفرنامه ناصرخسرو، یکی از کهن‌ترین و برجسته‌ترین سفرنامه‌های منثور فارسی شمرده شده، که در آن به حج و حرمین نیز پرداخته شده است.

حج در ادبیات فارسی، گستره وسیعی دارد. بسیاری از شعرهای فارسی، به بزرگداشت حج و حرمین اختصاص دارد. ابیات و قطعه‌های فراوانی در ادبیات منظوم فارسی با مضامینی همچون آرزوی حج، دشواری راه حج و جنبه‌های اخلاقی و اسرار حج اختصاص یافته است. همچنین واژگان مرتبط به حج و حرمین بارها در شعر فارسی کاربردهای شاعرانه یافته و دستمایه آرایه‌های ادبی بوده است چنانکه شاعران از این واژگان برای توصیف معشوق یا ستایش بزرگان بهره گرفته‌اند. برخی از منظومه‌های فارسی نیز در گزارش و شرح سفر واقعی یا خیالی حج‌گزاری شاعر یا همچون راهنمایی برای حج‌گزاران سروده شده است.

برجسته‌ترین نمونه‌های ادبیات منظوم حج در زبان فارسی را، برخی از قصیده‌های افضل‌الدین خاقانی (م.۵۹۵ق) و منظومه تحفة العراقین او که گزارشی است از سفر حج دانسته‌اند. منظومه فتوح الحرمین محیی الدین لاری (قرن دهم) که یک راهنمای حج منظوم است و نیز سفرنامه منظوم حج یک بانوی اصفهانی در عصر صفوی از دیگر منظومه‌های فارسی در موضوع حج است.

در قلمرو نثر فارسی، برجسته‌ترین آثار را، سفرنامه‌ها دانسته‌اند، که کهن‌ترین آن سفرنامه ناصرخسرو است. سفرنامه‌ها و راهنماهای حجِّ کهن دیگری نیز در زبان فارسی نگاشته شدند، که برخی مانند «لطائف الاذکار» و «رساله حجازیه» و نیز کتاب «بیان واقع» باقی مانده‌اند. در عصر قاجار سفرنامه نویسی حج رونق و شتاب زیادی یافت، ده‌ها سفرنامه حج از این دوران به یادگار مانده است.

در ادبیات معاصر نیز توجه به حج ادامه داشته و افزون بر سفرنامه‌ نویسی در شکل‌های تازه‌ای نیز، مانند داستان، نمایشنامه و ادبیات کودک و نوجوان عرضه شده است.

در شعر فارسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سروده‌هایی که در زبان فارسی به موضوع حج و حرمین پرداخته‌اند گستره وسیعی دارند. برخی، زمینه طرح مفاهیم مربوط به حج و حرمین را در شعر فارسی، به سه دسته تقسیم کرده‌اند؛ نخست، سروده‌هایی که در آن از واژگان حج و حرمین، تنها در کاربردهای شاعرانه بهره برده‌اند؛ دوم، سوگندنامه‌ها و سوم، سروده‌هایی که موضوعشان حج و حرمین است.[۱]

با واژگان حج و حرمین[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در برخی از سروده‌ها، از واژگان و مفاهیم مربوط به حج و حرمین، در کاربردهای شاعرانه با موضوعاتی غیر از حج استفاده شده است. در این موارد شاعران، با استفاده از مفاهیمی مانند کعبه، زمزم و حجرالاسود به کمک صور خیال به آفرینش تصاویر شاعرانه‌ای از معشوق خود پرداخته‌اند؛ برای نمونه، زیبایی و تقدّس کعبه را به معشوق نسبت داده‌اند یا ممدوح خود را در بزرگی به کعبه مانند کرده‌اند.[۲] این نمونه‌ها در قدیم‌ترین دوره‌های شعر فارسی یافت می‌شود؛ چنان‌که در شعر ابوعبدالله جعفر رودکی (م.۳۲۹ق) از قدیمی‌ترین شاعران فارسی گوی،[۳] چشمان معشوق به کعبه مانند شده است[۴] و اوحدالدین انوری (م.۵۸۵ق)[۵] در شعری در ستایش «رکن الدین فیروز شاه» چنین سروده است:[۶]

فیروز شاه کعبه اقبال رکن دینکز خاک پای او اثر آب زمزم است

وی در سروده‌ای دیگر، «قاضی حمید الدین بلخی» را اینگونه ستوده است:[۷]

تو کعبه آمالی و در قافله شکرهر جا که رود ذکر تو گویی عرفات است

سوگندنامه‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از جمله مواردی که ارادت شاعران فارسی گوی به حج و حرمین را نشان می‌دهد سوگند نامه‌هایی است که شاعران درآن به حج و حرمین سوگند خورده‌اند.[۸]

با موضوع حج و حرمین[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سفرنامه منظوم حج، سروده زنی از دوره صفویه که هویت او ناشناخته است.

در بسیاری از سروده‌های فارسی، خودِ حج و حرمین، موضوع سرایندگی شاعر است. این دسته را به دو گروه اصلی تقسیم کرده‌اند که عبارت‌اند از:

  • بزرگداشت حج و حرمین:

این شعرها، در ستایش و بزرگداشت حج یا مکه، مدینه و کعبه سروده شده است. در این میان، شعرهایی که به بزرگداشت حرمین پرداخته‌اند، نمونه‌های فراوانی در شعر فارسی دارند. یکی از مهم‌ترین نمونه‌های آن، برخی از قصیده‌های دیوان افضل‌الدین بدیل خاقانی (م.۵۹۵ق) است.[۹] خاقانی، دو بار به حج رفته است؛ گفته شده در یکی از سفرهایش یکی از قصایدش را در ستایش کعبه[یادداشت ۱] با زر نوشتند و بر دیوار کعبه آویزان کردند.[۱۰]

  • شرح سفر شاعر به حج:


این سروده‌ها، حج‌نامه‌های منظومی است که هسته اصلی بیشتر آن‌ها، شرح سفر شاعر به حج است. برخی از نمونه‌های آن عبارتند از:

  1. منظومه تحفة العراقین، سروده افضل‌الدین بدیل خاقانی، که یکی از موارد شاخص بوده و شاعر، شرحی شاعرانه از سفر خود سروده است.
  2. فتوح الحرمین، سروده محی‌الدین لاری، که در آن افزون بر بزرگداشت حج به شرح مناسک حج نیز پرداخته شده است.
  3. سفرنامه‌ای منظوم، سروده یکی از زنان بلند مرتبه صفوی،[۱۱] که به شرح سفر و رویدادهای آن پرداخته است.

درون‌مایه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آرزوی حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بخشی از مضمون‌های پیاپی شعر فارسی را آرزوی ادای حج و شرح اشتیاق شاعر به آن تشکیل می‌دهد. از نمونه‌های بازر آن، شعر ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی (۴۷۳–۵۴۵ق) است با این مطلع[۱۲]

گاه آن آمد که با مردان سوی میدان شویمیک ره از ایوان برون آییم و بر کیوان شویم

اوحدی مراغه‌ای (م. ۷۳۸ق) نیز در ترکیب بندی، با مطلع

هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مراآرزوی حرم مکه و بطحاست مرا

اشتیاق فراوان خود به زیارت کعبه و مرقد حضرت محمد(ص) را بیان کرده است.[۱۳]

دشواری راه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دشواری راه حج از مواردی است که بازتاب گسترده‌ای در شعر فارسی یافته است. سنایی، درباره دشواری راه بادیه و خطرات آن چنین سروده است:[۱۲]

پای چون در بادیه خونین نهادیم از بلاهمچو ریگ نرم پیش باد سرگردان شویم

سنایی، پس از اینکه از تنهایی و غربت راه می‌گوید و دشواری دوری از خانواده را ترسیم می‌کند، بیم خود را از خطر مرگ و حسرت ناکامی در حج‌گزاری چنین می‌سراید:

آه اگر یک روز در کنج رباطی ناگهانبی‌جمال دوستان و اقربا مهمان شویم
همرهان حج کرده باز آیند با طبل و علمما به زیر خاک ره با خاک ره یکسان شویم
قافله باز آید اندر شهر بی‌دیدار ماما به تیغ قهر حق کشته غریبستان شویم
همرهان با سرخ رویی چون به پیش ماه شبما به زیر خاک چون در پیش مه کتان شویم
دوستان گویند حج کردیم و می‌آییم بازما به هر ساعت همی طعمه دگر کرمان شویم

با این همه، دشواری راه حج در باور شاعران، نوعی ریاضت عارفانه است که شاعر با اشتیاق به پیش‌واز آن می‌رود. در بیشتر این شعرها، دشواری راه مانند آزمونی برای پاک شدن در راه رسیدن به معشوق دانسته شده است. چنان‌که سنایی در دنباله شعر پیش‌گفته چنین می‌سراید:

بادیه بوته‌ست و ما چون زر مغشوشیم راستچون بپالودیم ازو خالص چو زر کان شویم
بادیه میدان مردانست و ما نیز از نیازخوی این مردان گریم و گوی این میدان شویم
گر چه در ریگ روان عاجز شویم از بی‌دلیچون پدید آید جمال کعبه جان افشان شویم

و یا سعدی شیرازی (م.۶۹۱ق) چنین می‌سراید:[۱۴][۱۵]

سعدی اگر طالبی راه رو رنج برکعبه دیدار دوست صبر بیابان اوست
مغیلان چیست تا حاجی عنان از کعبه برپیچدخسک در راه مشتاقان بساط پرنیان باشد

گاه نیز بیابان‌های خشک جزیرة العرب که راه حاجیان از آن می‌گذشته و راهی دشوار و خطرناک بوده، در باور شاعر که شوق دیدار کعبه را دارد، مانند راهی سرسبز نمود می‌یابد، چنان‌که خاقانی در منظومه تحفة العراقین چنین می‌سراید:[۱۶]

در عرصه بادیه نهی روینه بادیه بل ریاض خود روی…

افزون بر این، دشواری راه حج از مواردی است که عارفان همچون آزمونی از میزان توکل سالک معرفی کرده‌اند و در بیشتر موارد، تنها توشه راه حج را توکل دانسته‌اند.[۱۷]

اسرار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بخشی از شعرهای فارسی، تعالیمی در مسائل مربوط به اخلاق، اسرار و معارف حج طرح کرده‌اند. در این دسته از شعرها، لزوم خودسازی و توجه عارفانه به حج رایج است؛ ریا به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و فراتر رفتن از ظاهر مناسک حج و توجه به هدف آن که نزدیکی به خدا و دوری از گناهان است، طرح شده؛ چنان‌که ناصرخسرو در یکی از سروده‌هایش [یادداشت ۲] به این موضوع پرداخته است.[۱۸]

عبدالرحمن جامی (۸۱۷–۸۹۸ق) نیز در این باره چنین سروده است:[۱۹]

به جان شو ساکن کعبه بیابان چند پیمایی چو نبود قرب روحانی چه سود از قطع منزل‌ها

و یا محتشم کاشانی (م.۹۹۶ق) چنین می‌سراید:[۲۰]

خانه پرست از ریا رفت و به کعبه کرد جاکعبه ماست هر کجاست باده پرست می‌رود

در نگاه عرفانی و تعلیمی آنچه بیش از ظاهرِ برگزاری مناسک حج اهمیت دارد، آمادگی حج‌گزار با پاک کردن دل از گناه و توجه به خدا است:[۲۱]

آهنگ حجاز می‌نمودم من زار کامد سحری به گوش دل این گفتار
یارب به چه روی جانب کعبه رودگبری که کلیسا از او دارد عار

در سروده‌های عرفانی، سفارش به حجِّ روحانی شده و حج روحانی که سفر درونیِ سالک به سوی خداوند است، برتر از سفر جسمانی حج شمرده شده است. عارفان، تنها راه رسیدن به کعبه دل را توکل می‌دانستند. آنها پیش از سفر به خانه خدا، مقدماتی را در نظر می‌گرفتد و هدف آنها رسیدن به کعبه به هر قیمت و روشی نبوده است. این دسته از سروده‌ها در بیشتر موارد، حج حقیقی را گذشتن از هوای نفس دانسته و از حج، سفری درونی در شناخت معبود را اراده می‌کنند:[۲۲]

طواف کعبه دل کن اگر دلی داریدلست کعبه معنی تو گل چه پنداری
طواف کعبه صورت حقت از آن فرمود که به واسطه آن دلی بدست آری …

و در شعری دیگر چنین می‌سراید:

ای قوم به حج رفته کجایید کجاییدمعشوق همین جاست بیایید بیایید
معشوق تو همسایه و دیوار به دیواردر بادیه سرگشته شما در چه هوایید
گر صورت بی‌صورت معشوق ببینیدهم خواجه و هم‌خانه و هم کعبه شمایید
ده بار از آن راه بدان خانه برفتیدیک بار از این خانه بر این بام برآیید
آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتیداز خواجه آن خانه نشانی بنمایید
یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدیتیک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید
با این همه آن رنج شما گنج شما بادافسوس که بر گنج شما پرده شمایید

در نثر فارسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در پهنه نثر فارسی، منابعی که به گونه‌ای مربوط به حج باشد بسیار است. برای نمونه، برخی از منابعی که به آداب و اخلاق اسلامی پرداخته‌اند،‌ بخشی از اثر خود را به موضوع حج اختصاص داده‌اند. نمونه دیگر،‌ ادبیات منثور عرفانی است، که گاه بخشی را به حج و آداب آن پرداخته‌اند.[۲۳]

برخی، مهم‌ترین زمینه نمود موضوع حج در نثر فارسی را، سفرنامه‌ها دانسته‌اند.[۲۴] سفرنامه‌نویسی در زبان فارسی تاریخی کهن دارد و از برجسته‌ترین و قدیمی‌ترین سفرنامه‌های منثور فارسی «سفرنامه ناصرخسرو» است، که به موضوع حج نیز پرداخته است. سفرنامه‌ها و راه‌نماهای حجِّ کهن دیگری نیز در زبان فارسی هستند، که برخی مانند «لطائف الاذکار» و «رساله حجازیه» و نیز کتاب «بیان واقع» باقی مانده‌اند.

سفرنامه نویسی فارسی در دوران قاجار رواج زیادی یافت و در این دوران، ده‌ها سفرنامه به قلم نویسندگانی که بیشتر، از طبقه اشراف قاجاری بودند، نگاشته شد. سفرنامه‌های این دوره، انبوهی از اطلاعات تاریخی درباره حج و حرمین و نیز تاریخ اجتماعی ایران و سایر سرزمین‌های اسلامی در اختیار ما می‌گذارند.[۲۴]

در دوره معاصر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بر پایه گزارشی در سال ۱۳۸۹ش، در ادبیات معاصر توجه به حج همچنان ادامه داشته و شکل‌های تازه‌ای نیز یافته است. بخشی از ادبیات معاصر که به شیوه‌های کهن نزدیک‌تراند، سفرنامه‌ها و کتاب‌های راهنمای حج هستند. راهنماهای حج، مسائل گوناگون از آداب و مناسک را طرح کرده‌اند و گاه به فضیلت حرمین نیز پرداخته‌اند. سفرنامه‌نویسی، همچنان بزرگ‌ترین و برجسته‌ترین بخش ادبیات معاصر حج به شمار می‌رود. سفرنامه‌های معاصر به قلم نویسندگان پُرشمار با گرایش‌ها و تخصص‌های مختلفی نگاشته شده‌اند و رویکردها و سبک‌های گوناگونی دارند. امروزه نگارش سفرنامه‌هایی که با قلمی عاطفی به شرح احساسات مذهبی نویسنده می‌پردازند رواج زیادی دارد.[۲۵] در شعر فارسی معاصر نیز، توجه ویژه‌ای به حج صورت گرفته و دفترهای شعر با موضوع حج به چاپ رسیده است.[۲۶]

مفاهیم و موضوعات حج به قالب‌های تازه‌تر ادبی، مانند نمایشنامه و داستان نیز راه یافته‌اند. ادبیات کودک و نوجوان نیز، از جمله عرصه‌های تازه در ادبیات حج است. در بیشتر این آثار، معارف حج به شکل داستان‌های مناسب سن نوجوانان طرح شده است.[۲۷]

جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶،‌ ص۳۶۱.
  2. . نک:حج در آینه شعر فارسی، ص 21-38
  3. شاعران بزرگ ایران، ص۸۴.
  4. . محیط زندگی و احوال رودکی، ص585
  5. شاعران بزرگ ایران، ص۲۱۹.
  6. . دیوان انوری، ج1، ص 65
  7. . دیوان انوری، ج1، ص 52
  8. . حج در آیینه شعر فارسی، ص36-38
  9. . دیوان خاقانی، ص88، 95-215، 368
  10. . تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان، ص287؛ دیوان خاقانی، ص17، «مقدمه»
  11. سفرنامه منظوم حج، درآمد، ص۹.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ . دیوان سنایی، ص 222
  13. . دیوان اوحدی مراغه ای، ص78-79
  14. . کلیات سعدی، 468
  15. . کلیات سعدی، 510
  16. . تحفه العراقین، ص119-120
  17. . حج در آینه شعر فارسی، ص 237
  18. . دیوان ناصر خسرو، ص 301
  19. . کلیات دیوان جامی، ص9
  20. . دیوان محتشم کاشانی، ص90
  21. . کلیات اشعار شیخ بهایی، ص263
  22. . غزلیات شمس، ج6، ص 298
  23. . نک: حج در ادب فارسی، ص 431-379
  24. ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۲۳۸.
  25. . نک: کتابشناسی حج و زیارت، ص134-268
  26. . نک: کتابشناسی حج و زیارت، ص 417-436
  27. . نک:کتابشناسی حج و زیارت، ص443-451
  1. با مطلع «صبح حمایل فلکت آهیخت خنجرش/کآمیخت کوه ادیم شد از خنجر زرش»
  2. با مطلع «حاجیان آمدند با تعظیم/شاکر از رحمت خدای رحیم»

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل حج در ادبیات.
  • تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان، یان ریپکا و دیگران، ترجمه عیسی شهابی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۸۱ش.
  • تحفه العراقین، بدیل بن علی خاقانی، تصحیح علی صفری آق قلعه، میراث مکتوب، ۱۳۸۸
  • حج در ادب پارسی، خلیل الله یزدانی، تهران، مشعر، ۱۳۷۹ش.
  • حج در آیینه شعر پارسی، محمد شجاعی، مشعر، بی‌تا
  • دیوان اوحدی مراغه‌ای، مقدمه ناصر هیری و تصحیح امیر احمد اشرفی، تهران، پیشرو، ۱۳۶۲.
  • دیوان خاقانی، تصحیح علی عبدالرسولی، تهران، انتشارات کتابخانه خیام۱۳۵۷ش.
  • دیوان سنایی غزنوی، به اهتمام پرویز بابایی و مقدمه بدیع الزمان فروزانفر، تهران، نگاه، ۱۳۹۰ش.
  • دیوان محتشم کاشانی، تصحیح و مقدمه اکبر بهداروند، تهران، انتشارات نگاه، ۱۳۸۷ش.
  • دیوان ناصر خسرو، ناسر خسرو (م۴۸۱ق)، تحقیق ابن الحسین عسگر اردوبادی، تبریز، ۱۲۸۰ق.
  • سفرنامه منظوم حج (هزار و دویست بیت)، شهر بانو بیگم، به کوشش رسول جعفریان، مشعر، تهران، ١٣٧۴ش.
  • شاعران بزرگ ايران از رودکي تا بهار شامل شرح احوال و فهرست، آثار و نمونه اشعار ۹۰ شاعر نامدار ايران، عبدالرفیع حقیقت، تهران، کومش، ۱۳۸۱ش.
  • غزلیات شمس،جلال الدین محمد بلخی، تحقیق بدیع الزمان فروزانفر، تهران، دانشگاه، ۱۳۴۵ش.
  • کتابشناسی حج و زیارت، اباذر نصر اصفهانی، تهران، مشعر، ۱۳۹۰¬ش.
  • کلیات اشعار شیخ بهایی، مقدمه سعید نفیسی، تهران،چکامه، ۱۳۷۲ش.
  • کلیات دیوان جامی، مقدمه فرشید اقبال. تهران، اقبال، ۱۳۸۸ش.
  • کلیات سعدی، تصحیح محمد علی فروغی، تهران، ۱۳۲۰ش.
  • محیط زندگی و احوال رودکی نفیسی، سعید، تهران، اهورا، ۱۳۸۲ش.

پیوند به بیرون[ویرایش | ویرایش مبدأ]